میدان تیانانمن
بزرگترین میدانهای جهان، خیلی وقتها شاهد بزرگترین حوادث جهان هم بودهاند، تیانانمن با چشمان خود، مرگِ دموکراسی را در چین دیده است. کشتار جوانان و دانشجویان معترض به حکومت چین را در خود دیده و نتوانسته حرفی بزند و جلوگیری کند. البته این یکی ازخصوصیات میدانهاست، که حوادث بزرگ را ببینند و حرفی نزنند. این میدانِ بزرگ شما را به یاد اقتدار
مائو میاندازد. ضمن آنکه با فضای بسیار وسیعش، چشماندازی از آسمان و بادبادکهای بچهها، به شما نشان میدهد که نظیرش را به سختی در جای دیگری در جهان میتوان پیدا کرد. میدان همیشه پر از بچههایی است که روی این سنگفرشها که زمانی با خونِ مردمِ دموکراسیخواه شسته شده، مشغول بازی هستند. خیلی از چینیها و توریستها در گوشه و کنار میدان مشغول انداختن عکس یادگاری هستند،
تیانانمن، اینچنین میدانی است. میدان، در محور شمال به جنوب ساخته شده و مستطیل شکل است، به این دلیل که سالنهای شرق و غرب واقع در میدان به شهر ممنوعه تعلق دارند و میخواستهاند که از ورود و خروج صدا جلوگیری کنند، همچنین تاثیرات معماری شوروی و کمونیستی در سر و شکل ِ
تیانانمن کاملاً مشهود است.
در همین میدان، ارتش میلیونی ِ چین ِ کمونیستی در برابر رهبرشان
مائو، رژه میرفتند و ادای احترام میکردند، آخرین بار که این اتفاق افتاد، در ١٩٧٦ بود و تنها سیزده سال بعد، مرگِ دموکراسیای که پیشتر از آن سخن گفتیم در همین میدان اتفاق افتاد، ارتش چین با تانک، تجمع دانشجویی که در حمایت از یکی از اعضای اخراج شدهی حزب کمونیست به راه افتاده بود را متفرق کرد و دستِ کم صد نفر هم کشته شدند. در حال حاضر برای جلوگیری از اتفاقهای مشابه این میدان با دوربین کنترل میشود و تدابیر امنیتی ِ زیادی را نیز برای کنترل میدان و جمع نشدن مردم در آن، اعم از حضور پلیس و نیروهای لباس شخصی برای جلوگیری از سازماندهی تظاهرات، در نظر گرفتهاند.
دور میدان، سالن تئاتر بزرگی وجود دارد که معماری آن محدب و پیازیشکل بوده و چیزی که در آن جلب توجه میکند شیشههای به کار رفته در نَمایش است، که آن را شبیه به یک سفینه کرده. ایراد به حقی که به این ساختمانِ مدرن میگیرند، عدم تجانس آن با محیط و معماریِ اطرافش است. صبحهای زود دستهای سربازان جمهوری خلق چین پرچم کشورشان را به اهتزاز در میآورند، قدمروی این سربازان بسیار دقیق و تماشایی است، آنها در هر دقیقه ١٠٨ قدم برمیدارند و طول هر قدم هم دقیقاً ٧٥ سانتیمتر است، عصرها هم مشابه همین مراسم برای پایین آوردن پرچم انجام میشود، که البته عصر، به دلیل ازدحام جمعیت، شاید موفق به دیدن سربازها نشوید، و فقط پایین آمدنِ پرچم را ببینید. دوچرخهسواری در کل میدان
تیانانمن ممنوع است – ولی فکر نمیکنیم برای تانکسواری مشکلی وجود داشته باشد! – اما اگر مسیری را با دوچرخه طی کردهاید و به میدان رسیدهاید، میتوانید دوچرخه را با کمک دست از میدان رد کنید
شهر ممنوعه
شهر ممنوعه، به این دلیل ممنوعه نامیده میشود چون ارتباطش با جهان خارج به مدت ٥٠٠ سال قطع بود، از میان آثار تاریخی ِ ثبت شده در پکن، شهر ممنوعه کاملترین، سالمترین و با تقریبی بالا، احتمالاً بهترین آنهاست. شهر ممنوعه در واقع محلی بود که امپراتور به زندگی خصوصیاش در جوار همسرانِ بیشمارش میپرداخت و به نوعی یک حرمسرای عظیم و البته مجلل، شمرده میشد. تاریخ ساخت شهر ممنوعه به قرن پانزدهم میلادی برمیگردد. در طول تاریخ، شهر ممنوعه، بارها مورد یورش و حمله و ویرانی قرار گرفته، اما در حال حاضر، شهر ممنوعه یک گروه متخصص مرمت در اختیار دارد که در طول یک دهه، ٧٢٠٠٠٠ متر مربع، ٨٠٠ ساختمان و ٩٠٠٠ اتاق را بازسازی کردهاند. خانههای زیبا و مجلل واقع در شهر ممنوعه در حال حاضر تبدیل به موزه شدهاند، ساعات کار این موزهها معین نیست و بدون کسب اجازه از مدیر موزه اجازهی عکسبرداری نخواهید داشت. خیلی از تالارهای شهر ممنوعه، نمایشگاههای مختلفی را برگزار میکنند که تاریخ برگزاریشان، به طور معمول در مجلهی بیجینگرز – بخواهیم ترجمه کنیم میشود: پکنبازها! – میآید.
برای بازدید از شهر ممنوعه، باید بدانید که ساختمانهای تشریفاتی ِ کاخ در مسیر شمال به جنوب قرار دارند. در جنوب، دروازهی نیمروز قرار گرفته و در شمال محوطهی شهر ممنوعه هم، دروازهی نیروی ایزدی قرار دارد. دروازهی نیمروز در قرن هفدهم به طور کامل بازسازی شده. هر کدام از این دو دروازه در دو سر ضلع مستطیلی که شهر ممنوعه را تشکیل میدادند واقع شدهاند. دروازهی نیمروز اختصاصاً به ورود و خروج امپراتور اختصاص داشته و مشرف به محوطهایست که اصطلاحاً آن را حیاطِ شهر ممنوعه میگویند. در داخل شهر ممنوعه سه کاخ بزرگ وجود دارند. کاخ هماهنگی عالی (
تایحه) مهمترین و بزرگترینشان است و رسومات مهم، مثل جشن زادروز امپراتور و همچنین تاجگذاری در آن انجام میشده. در داخل این سالن، تخت سلطنتی که به آن تاج و تخت اژدها میگویند، قرار دارد. اژدها، بسیار مورد احترام چینیهاست و در فرهنگ چینی هم نقش مهم و پررنگی بر عهده دارد. اصولاً اینجا هم اژدها نمایندهی قدرت و به خصوص قدرتِ امپراتوری است. برای اینکه به اهمیت اژدها پی ببرید کافی است تا بدانید در همین کاخ حدوداً ١٣٠٠٠ عدد اژدها در تزیینات داخلی کاخ به کار رفته است. پشت کاخ هماهنگی ِ عالی، کاخِ هماهنگی ِ متوسط (
جویحه) قرار دارد، که مثل سالن ترانزیت عمل میکرده و در حقیقت در اینجا امپراتور به تمرین سخنرانی و انتظار برای حضور در مراسم میپرداخته. سومین کاخ، سالن هماهنگی حفظ (
بایوحه) است که به مهمانیهای دربار اختصاص داشته است. بعد از این سه کاخ، ساختمانهای دیگر شهر ممنوعه قرار میگیرند که ترتیبِ چینش و اندازهی این ساختمانها بر اساسِ درجهی اهمیت صورت گرفته. یکی از مسایل خیلی مهم در فرهنگ و
فولکلور چین، سلسلهمراتب است که گویا در معماریِ آنها نیز خود را نشان داده است.
اولین ساختمان، کاخ آسمانی ِ پاکی است، این اقامتگاه در ابتدا به عنوان محل زندگی ِ امپراتورهای سلسلههای مینگ و کینگ به کار میرفته، اما بعدها به سالن خوشآمدگویی نمایندگان خارجی و مقامات سیاسی ِ مهم، اختصاص یافت. بعد از آن، ساختمان اتحاد قرار دارد، و در شمال شهر ممنوعه هم باغ سلطنتی با بیش از ٧٠٠٠ متر مربع مساحت قرار دارد. در شرق و غرب شهر ممنوعه، اقامتگاه مجلل سابق قرار دارد، که شامل کتابخانه، معبد، سالن نمایش و حتی زمین تنیس ِ آخرین امپراتور میشود. این ساختمانها در حالِ حاضر به موزه تغییر کاربری دادهاند و بخشی از هزینههای جاریِ شهر ممنوعه را با فروش بلیت، تأمین میکنند.
دیوار بزرگ چین
باقیماندههای این دیوار در حال حاضر ٧٠٠٠ کیلومتر طول دارند اما تخمین زده میشود که در گذشته این دیوار دههزار کیلومتر طول داشته، بقایای دیوار، امروزه حتی در مرز کره شمالی و داخل مغولستان موجود است. اما نکتهی عجیب این است که
مارکوپولو جهانگرد ِ ایتالیایی در سفرنامهاش هیچ اشارهای به این دیوار عظیم نکرده. پایهی دیوار اصلی بیش از دوهزار سال قبل و در زمان امپراتور
کینشیهوانگ گذاشته شد. و بعدها در طول سلطنت دیگر پادشاهها دیوارهای دیگری در دیگر نقاط مرزیِ چین ساخته شد و رفتهرفته به این دیوارها،
دیوار بزرگ چین گفتند. جالب اینجاست که این دیوارها توسط زندانیانی که بیشترشان هم سیاسی بودند ساخته شده. البته این دیوار واقعاً جلوی تاخت و تاز دشمنان چین را نگرفت، مغولها زمانی به چین حمله کردند که دیوار موجود بود. چنگیزخان در اینباره گفته که قدرت دیوار نه به خودِ آن، بلکه به محافظان و نگهبانانِ شجاعش بوده. اما این مغولها نبودند که دیوار را ویران کردند، این کشاورزهای چینی بودند که از مصالح دیوار برای مزارع و از سنگهای هندسیشکل ِ برج و باروی آن برای ساخت جاده و ساختمان استفاده میکردند. مهمترین بخش توریستی ِ دیوار چین،
بادالینگ است، البته
سیتامای و
جینشانلینگ نیز از مناطق پر بازدید و توریستی ِ دیوار چین هستند که برای بازدید از آنها میتوانید از تورهایی که در محل ِ دیوار برگزار میشود استفاده کنید
معابد مینگ
این معابد استراحتگاهِ ١٣ امپراتور از ١٦ امپراتور سلسلهی
مینگ هستند. طرح و نقشهی این معابد کنفسیوسی است، بعضی بسیار آن را میپسندند و خیلیها هم آن را مثل قبرستان، بیروح میدانند. البته معابد
مینگ طبق همان الگوی استاندارد که در ساخت معابد مخصوص امپراتورها به کار میرفته تبعیت کردهاند. یعنی یک دروازهی اصلی دارند که راه ورود به محوطه و تالار اصلی است و در کنار آن، دروازههای کوچکتری وجود دارند که به برج روح،
مینگلو ختم میشوند. پشت برج ِ روح به طور معمول، گورستان قرار دارد.
در حال حاضر تنها میشود از ٣ معبد بازدید کرد:
چانگ لینگ
محل دفن امپراتور
یونگلِ و یکی از بهترین معابد است. دارای تالارهای با شکوه و دروازهی کاشیکاری شدهی زرد رنگ است.
دینگ لینگ
آرامگاه امپراتور
وانلی و شامل سردابههای زیرزمینی به هم پیوسته است. تالارهای به هم پیوستهی بسیاری نیز دارد.
ژائو لینگ
استراحتگاه سیزدهمین امپراتور
مینگ،
لُنگ کینگ، طرحی ارتودوکسی دارد و برعکس معبدهای شلوغ، دارای حالتی آرامبخش است.
کاخ تابستانی
کاخ تابستانی، یکی از جذابترین جاهای شهر است. زمانی کاخ تابستانی، گردشگاه سلطنتی برای دوری از هوای گرم تابستان شهر ممنوعه بود و امروزه زمینهای کاخ، معابد، باغها، کلاه فرنگیها، دریاچهها و راهروهایش مورد هجوم تورهای گردشگری قرار گرفتهاند.
از این مکان سالها به عنوان باغ سلطنتی استفاده میشده است و به طور قابل ملاحظهای در قرن ١٨ توسط امپراتور سلسلهی
کینگ -کیانلانگ- بزرگتر و تزئیناتاش بیشتر شد. بیش از ١٠٠٫٠٠٠ کارگر به کار گرفته شدند تا به دستور این پادشاه، دریاچهی
کومینگ واقع در محوطهی کاخ تابستانی را گودتر و پهنتر کنند. او به طور بارزی از جایگاهش در بالای تپه، بر روی مشق نظامی نیروی دریایی سلطنتی نظارت داشت.
در طول جنگ تریاک در سال ١٨٦٠، ساختمانهای این کاخ توسط گروههای انگلیسی-فرانسوی به شدت آسیب دید. در سال ١٨٨٨، ملکهی بیوه –
چینسیشی- کاخ تابستانی را به وسیله نیروی دریایی بازسازی کرد. از آثار بسیار زیبای این کاخ پل ١٧ طاقی آن است که از ساحل شرقی دریاچه تا جزیرهی جنوب دریاچه کشیده شده.
شهر زیرزمینی پکن
در سال ١٩٦٩، مائو که به نظر میآمد به فکر آیندهی مردم پکن است، تصمیم گرفت که مردم باید در زیرِ زمین زندگی کنند! آنارشیستهای چین، جنگ هستهای با شوروی را پیشبینی کرده بودند و به همین دلیل ارتش چین به زیر خیابانها اعزام شد تا پناهگاههای بزرگی بسازند، که هماکنون از آنها به عنوان انبار، هتل و رستوران استفاده میشود. شهر زیرزمینی دارای ٩٠ ورودی است که مابین مغازههای خیابان اصلی کیانمن پنهان شدهاند.
کاخ تابستانی قدیمی
کاخ تابستانی اصلی در قرن ١٢ میلادی ساخته شد و هماکنون تنها تکههایی از سنگ مرمر و ستونهای شکستهی آن به جا مانده. ویرانههای این کاخ تا باغ بهار ابدی کشیده شده است و در این باغ، شما با ویرانههای فوارهی بسیار بزرگی رو به رو میشوید که تنها اثری است که به خوبی نگهداری شده است. در غرب این ویرانهها، باغ گلهای زرد قرار دارد.
این کاخ با طرح اروپایی فوارهها و تندیسهای عجیب و غریباش، به دستور امپراتور کیانلُنگ ساخته شد. در طول جنگ جهانی دوم گروههای انگلیسی و فرانسوی این کاخ را ویران و اشیای ارزشمندش را از کشور خارج کردند.
معبد لاما
معبد لاما با ٣ دالان طاقدار و ٥ تالار اصلی (که هر یک بزرگتر از دیگری است)، چرخهای گردان مخصوص زائرین، کاشیهای خوشرنگ خیره کننده، شیرهای چینی با شکوه، تندیسها و دیوارهایی که با تصاویری از مغولها، منچوریها، تبتیها و چینیها پرشده، یکی از باشکوهترین معابد بودایی پکن است.
مجسمهی شگفت آور ١٨ متری بودا به شکل تبتیاش با ساتنهای زرد، که از چوب ساخته شده است در این مجموعه قرار دارد و علاوه بر این، کلکسیونی از مجسمههای بوداهای تبتی برنزی در این معبد نگهداری میشود، که بیشترشان از سلسلهی کینگ هستند. متأسفانه عکاسی در درون ساختمان معبد ممنوع است.
رصدخانهی باستانی
امروزه این رصدخانه در کنار دیوار شهر مینگ پابرجاست. اصل این رصدخانه به دورهی کوبلایخان برمیگردد. مانند امپراتورهای مینگ و کینگ، کوبلایخان به ستارهشناسان خود متکی بود و از آنها میخواست که نقشههای جنگهایش را براساس حرکت ستارگان طرحریزی کنند. رصدخانهی حاضر، تنها نمونهی باقی مانده از ساختمانهای دورهی سلسلههای جین، یون، مینگ و کینگ است، که ما بین سالهای ١٤٣٧ تا ١٤٤٦ میلادی، برای آسان کردن کار ستارهشناسان و همچنین ناوبری دریایی ساخته شد. در این رصدخانه، نمایشگاه دستاوردها و پیشرفتهای ستارهشناسان چین باستان به چشم میخورد. علاوه بر این رصدخانهی باستانی دارای محوطهی بسیار زیبایی است که میتوان روی نیمکتهای آن نفسی تازه کرده و از مناظر لذت برد. همچنین در محوطهی رصدخانه، کرهی بسیار زیبای چند حلقهای وجود دارد که شاید مربوط به سال ١٤٣٩ میلادی است. در اطراف این کره، چهار اژدها قرار گرفته که نگهبانان آن هستند.
موزهی تاریخ طبیعی پکن
بر سر در ورودی این موزهی مملو از خزندگان، پُرترههایی از دانشمندان و مشاهیر جهان مانند داروین و لینو آویخته شده است. به هنگام ورود به موزه، اسکلتِ یک مامِنچیساوروسجینگیانِنسیس -از دستهی دایناسورهایی که ابتدا در چین زندگی میکردند- و یک پروتوسراتُپس -که کوچکتر از مامِنچیساوروسجینگیانِنسیس است- را میبینید.
تالار یادبود مائو
مکانی زیارتی و دیدنی در اطراف میدان تیانان من است، که دیدنش برای کارگران چینی اجباری است. مائوتسهدونگ در سپتامبر ١٩٧٦ درگذشت و کمی بعد آرامگاهش در کنار دروازهی ژونگوا ساخته شد. هنوز چینیهای بسیاری هستند که به هنگام حضور در کنار جسدش به او احترام میگذارند؛ به خاطر داشته باشید که کلاهتان را از سرتان بردارید. جلوتر از مجسمه، جسد مومیایی مائو درون تابوتی کریستالی نگهداری میشود و جسدش را با پرچم داس و چکش پوشاندهاند. در اتاقهای کناری این تالار، دستبندها، سیگارها، مجسمهها، حلقهها و دربازکنهای مائو وجود دارد. در تاریخ معینی از سال، جسد مائو برای رسیدگی از تابوت بیرون آورده میشود. قسمت شمالی این ساختمان، بنای یادبود قهرمانان مردمی است که در سال ١٩٥٨ ساخت آن به پایان رسید و منظرهی آن، چه در روز و چه در شب دیدنی است.
دروازههای میدان تیانان من
دروازهی دوان؛ بین دروازهی صلح آسمانی و دروازهی نیم روزی قرارگرفته است. در زمان شورش بوکسورها -که به دلیل ممنوع اعلام شدن و سختگیری در مورد مسابقات بوکس ایجاد شد- گنج های این دروازه توسط خارجیها غارت شد. امروزه میتوانید تصاویری از شهر قدیم پکن را بر روی دیوارهای این دروازه تماشا کنید. به رنگ دیوارها و سقف نگاه کنید تا از هنر چینی لذت ببرید.
دروازهی صلح آسمانی؛ یکی از نمادهای ملی چین است. در قرن ١٥ میلادی ساخته و در قرن ١٧ بازسازی شده است. این دروازه جزء چهار دروازهی اصلی دیوار شاهنشاهی بوده و امروزه حزبهای سیاسی از همینجا، رژهی ارتش را تماشا میکنند. این دروازه ٥ در و ٧ پل دارد، ولی تنها امپراتور حق داشته که از در اصلی مرکزی استفاده کند.
دروازهی نیم روزی؛ یا دروازهی جنوبی شهر ممنوعه، دارای ٥ گنبد است که سه گنبدش، در مرکز دروازه چسبیده به هم هستند.