تحقيقات اقتصاد و توسعه كشاورزي ايران (علوم كشاورزي ايران)

تنوع در ويژگي هاي طبيعي براي استراحت، سرگرمي و فرصت هاي تفريحي در قالب پياده روي، گردش، اردو زدن در كنار چاه ها، قنوات و چشمه ها جهت گذراندن اوقات فراغت و لذت از اين مناظر، بيانگر ارزش هاي تفريحي مي باشد كه به علت محدوديت منابع آب هاي سطحي، مشاهده مي شود. ارزش تفريحي آب شامل منافع دريافتي از كساني است كه آب و خواصش را براي استفاده ديگران دست نخورده باقي مي گذارند. وجود مناطق گردشگري (چك چك، غربالبيز، تامهرو دره گاهان) در دشت يزد- اردكان با منابع آب زيرزميني در وسط بيابان، موجب جذب توريست به علت جاذبه تفريحي آن شده است. بطوري كه هر ساله افراد زيادي از اين مكان ها بازديد به عمل مي آورند. اين پژوهش به تعيين ارزش تفريحي آب هاي زيرزميني دشت يزد-اردكان و اندازه گيري ميزان تمايل به پرداخت بازديدكنندگان با بهره گيري از روش ارزش گذاري مشروط و پرسشنامه گزينش دوگانه تك بعدي در سال 1388 مي پردازد. نتايج تحقيق حاكي از آن است كل ارزش تفريحي اين مناطق 1.38 ميليارد ريال مي باشد. هم چنين، با توجه به ميانگين وزني تمايل پرداخت در دشت قيمت وروديه براي استفاده از مناظر آبي در استان 4700 ريال برآرود گرديد. نظر به بعد خانوار بازديدكنندگان از اين مناطق (2.4 نفر) ارزش تفريحي هر خانوار 11280 ريال محاسبه شد. لذا اين برآورد، براي سياست گزاران و مسوولين توجيهات لازم جهت حفظ و حمايت از اماكن تفريحي آبي فراهم را مي نمايد.

 نسخه قابل چاپ

در اين مطالعه به منظور بررسي عوامل موثر بر ضايعات نان و تعيين روابط كوتاه مدت، بلندمدت و ضريب تصحيح خطا بين ضايعات نان و متغيرهاي مستقل موثر بر آن طي سال هاي 1385-1357 و پيش بيني ضايعات نان از الگوي سري زماني چندمتغيره ARDL استفاده شده است. بر اساس الگوي ARDL ضايعات نان در بلندمدت تابعي مستقيم از توليد ناخالص ملي و رشد شهرنشيني مي باشد و قيمت نان و ضريب جيني بر ضايعات نان اثر معكوس دارند. در كوتاه مدت نيز توليد ناخالص ملي و رشد شهرنشيني اثر مثبت و معني داري بر ضايعات نان دارند و تاثير قيمت و ضريب جيني در كوتاه مدت نيز بر ضايعات منفي است. به منظور پيش بيني مقادير آتي از الگوي ARDL و شبكه عصبي مصنوعي استفاده شد. نتايج مقايسه الگوهاي ARDL و ANN نشان داد كه شبكه عصبي مبتني بر ARDL پرسپترون چندلايه (با سه لايه) با ساختار انتخاب شده داراي دقت بالاتري بوده و بر اساس پيش بيني ضايعات نان با شبكه عصبي منتخب در افق پيش بيني (سال 1390) ضايعات نان بيش از 3.181 ميليون تن خواهد بودكه با توجه به قيمت جهاني گندم در سال 1385 مبلغي معادل 1145 ميليون دلار در اثر ضايعات نان از چرخه اقتصادي كشور حذف مي شود.

 نسخه قابل چاپ

در محيط متغير كنوني، هيچ روشي براي موفقيت پايدار سازماني بدون يادگيري سازماني وجود ندارد. تحقيق حاضر با هدف بررسي يادگيري سازماني و عوامل تاثيرگذار بر آن در دانشكده هاي كشاورزي استان تهران انجام شده است. تحقيق از نوع توصيفي- همبستگي و نمونه مورد مطالعه را تعداد 100 نفر از اعضاي هيات علمي پرديس كشاورزي و منابع طبيعي كرج، پرديس كشاورزي ابوريحان و دانشكده هاي كشاورزي دانشگاه هاي تربيت مدرس و شاهد تشكيل دادند. اطلاعات مورد نياز با استفاده از پرسشنامه گردآوري شد. روايي پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصين و پايايي آن با اندازه گيري آلفاي كرونباخ در مرحله پيش آزمون مورد تاييد قرار گرفت. نتايج حاصل از تحقيق بيانگر آن است كه در تمامي عوامل زمينه اي (آرمان مشترك، تفكر سيستمي، فرهنگ سازماني يادگيرنده، ساختار سازماني منعطف، توسعه قابليت هاي شخصي و حرفه اي اعضا و رهبري تحول آفرين) و فرآيندي (يادگيري سازماني)، بين وضعيت موجود و حد متعادل (متوسط) در دانشكده هاي كشاورزي مورد مطالعه تفاوت معني داري وجود دارد. نتايج حاصل از همبستگي حاكي از وجود رابطه مثبت و معني دار بين يادگيري سازماني و تمامي عوامل زمينه اي مي باشد. نتيجه حاصل از رگرسيون چندمتغيره بيانگر آن است كه سه عامل رهبري تحول آفرين، تفكر سيستمي و ساختار سازماني منعطف به ترتيب بيشترين نقش را در تبيين واريانس يادگيري سازماني ايفا مي كنند.

 نسخه قابل چاپ

اين تحقيق با هدف تبيين مولفه هاي مديريت بحران خشكسالي در جوامع روستايي و عشايري جنوب شرق ايران، بر پايه پيمايش انجام شده است. از طريق سرشماري تعداد 201 نفر از كارشناسان درگير در مديريت بحران خشكسالي مورد مطالعه قرار گرفته اند. روايي صوري و محتوايي پرسشنامه بر اساس نظرات گروهي از كارشناسان و صاحب نظران مورد بررسي و تاييد قرار گرفت. جهت پايايي پرسشنامه از ضريب كرونباخ آلفا استفاده شد كه به ترتيب 0.72، 0.76 و 0.81 به دست آمد. پس از گردآوري داده ها، از نرم افزار SPSS براي تحليل داده ها بر اساس روش تحليل عاملي بهره گرفته شد. نتايج مربوط به تحليل عاملي علل آسيب پذيري در برابر خشكسالي به استخراج پنج عامل به ترتيب تحت عناوين خشكسالي اجتماعي- اقتصادي، خشكسالي معيشتي، خشكسالي هيدرولوژي، خشكسالي كشاورزي و خشكسالي هواشناختي به ترتيب 32.42، 19.3، 17.79، 10 و 9 درصد واريانس (88 درصد) را تبيين نموده اند. تحليل عاملي اثرات و پيامدهاي خشكسالي نشان داد كه پيامدهاي زيست محيطي- بوم شناختي، پيامدهاي اقتصادي- معيشتي، پيامدهاي اجتماعي و پيامدهاي روانشناختي را بر جاي گذاشته است كه روي هم رفته 84.76 درصد از واريانس را تبيين نمودند. همچنين تحليل عاملي سازوكارهاي مديريت بحران خشكسالي به استخراج پنج عامل منجر شده است. در پايان، نمودار مفهومي تحليل عاملي علل، اثرات و سازوكارهاي مديريت بحران خشكسالي ترسيم شده است.

 نسخه قابل چاپ

نظام آموزش عالي به عنوان بارزترين نمود سرمايه گذاري نيروي انساني، نقش اصلي را در تربيت نيروي انساني كارآمد و همچنين نقش تعيين كننده اي در ابعاد گوناگون اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي جامعه بر عهده دارد. از اين رو، اطمينان از كيفيت مطلوب عملكرد آن به منظور جلوگيري از هدر رفتن سرمايه هاي انساني و مادي و نيز داشتن توانايي رقابت در دنياي آينده كه در آن كيفيت مهمترين مولفه براي ادامه حيات هر سازمان است، ضرورتي انكارناپذير است. بنابراين، هدف كلي اين پژوهش توصيفي - همبستگي، بررسي كيفيت خدمات آموزشي ارايه شده دانشگاهي از ديد دانشجويان مي باشد. ابزار پژوهش پرسشنامه اي ساختارمند حاوي سوالات بسته پاسخ بود كه با استفاده از مدل تعديل يافته كيفيت خدمت سروكوال (SERVQUAL) در پنج بعد تهيه شد و روايي و پايايي آن نيز تاييد گرديد. جامعه آماري مورد نظر شامل كليه دانشجويان (مقاطع كارشناسي ارشد و دكتري) دانشكده كشاورزي دانشگاه تربيت مدرس است (N=674)، كه از اين ميان، تعداد 159 نفر به روش نمونه گيري تصادفي ساده به عنوان نمونه آماري با استفاده از فرمول كوكران انتخاب و اقدام به جمع آوري اطلاعات و تكميل پرسشنامه ها گرديد (n=159). نتايج توصيفي تحقيق، اولويت بندي ابعاد كيفيت خدمات آموزشي از ديدگاه دانشجويان را بدين ترتيب نشان مي دهد: 1) قابليت اطمينان، 2) همدلي، 3) پاسخگويي، 4) تضمين، و 5) شرايط فيزيكي و ملموس. همچنين، نتايج آزمون مقايسه ميانگين ها نشان مي دهد كه تفاوت معني داري بين ميزان رضايت مندي دانشجويان مقاطع كارشناسي ارشد و دكتري، و پسران و دختران درباره كيفيت خدمات آموزشي ارايه شده وجود دارد.

 نسخه قابل چاپ

امروزه پيشرفت هاي علمي، فن شناختي و فرهنگي آنچنان با آهنگ تندي افزايش مي يابند، كه انسان را گريزي جز آموختن در سراسر زندگي نيست. يادگيري سيار به عنوان مرحله جديدي از توسعه يادگيري الكترونيكي با قابليت استفاده گسترده ابزارهاي سيار، مي تواند وسيله مهمي براي يادگيري مادام العمر باشد. لذا هدف از اين تحقيق تحليل مشكلات نظام آموزش كشاورزي و رفع آن ها از طريق آموزش سيار بود. جامعه آماري اين تحقيق را كارشناسان سازمان جهاد كشاورزي استان خوزستان (N=715) تشكيل دادند. نمونه گيري به صورت طبقه اي ساده در سطح كل استان خوزستان انجام و با استفاده از جداول مورگان و تاكمن تعداد 248 نفر انتخاب گرديدند. اين تحقيق از نوع كاربردي است كه به روش پيمايشي انجام شده است. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 15 پردازش و تحليل گرديد. نتايج نشان داد كه عامل مهم در رابطه با مشكلات نظام آموزش كشاورزي، هماهنگ نبودن نظام آموزش كشاورزي با تغييرات جهاني و پيشرفت هاي علمي مي باشد. از عوامل مهم مربوط به قابليت رفع مشكلات نظام آموزش كشاورزي از طريق آموزش سيار، رفع محدوديت هاي مكاني و زماني براي آموزش و يادگيري است. نتايج تحليل عاملي مشكلات آموزش كشاورزي از ديدگاه كارشناسان نشان داد مشكلات مديريتي و اقتصادي، ساختاري، كادر آموزشي، برنامه ريزي و عدم انعطاف پذيري نظام آموزشي از عوامل مهم مي باشند. نتايج تحليل عاملي قابليت رفع مشكلات آموزش كشاورزي از طريق آموزش سيار نيز نشان داد برخي عوامل مهم، قابليت رفع مشكلات مديريتي و برنامه ريزي مي باشد.

 نسخه قابل چاپ

در اين تحقيق با هدف شناسايي نظام بهينه و پايدار بهره برداري كشاورزي، جنبه هاي كمي و كيفي سه نظام بهره برداري دهقاني، تجاري و تعاوني توليد در استان كردستان بر اساس توليد گندم آبي با هم مقايسه شدند. بدين منظور هفت فرضيه آزمون شد. هر كدام از فرضيه ها جنبه هايي از كميت و كيفيت توليد اين محصول را نشان دادند. اطلاعات مورد نياز از 360 كشاورز كه در سال زراعي 84-1383 گندم آبي كشت نموده بودند و از بين تعداد كل بهره برداران ( 24859 نفر ) از طريق مصاحبه مستقيم و تكميل پرسشنامه جمع آوري گرديد. نمونه ها به روش خوشه اي چندمرحله اي و بصورت احتمالي برگزيده شدند. روايي تحقيق حاضر از طريق كارشناسان مركز تحقيقات كشاورزي استان كردستان و پايايي آن از طريق آلفاي كرونباخ (0.75) تعيين گرديد. نتايج حاصل از تحليل داده ها نشان داد كه در استان كردستان: 1) نظام بهره برداري دهقاني بطور معني داري كمترين ميزان استفاده از ادوات را به همراه دارد. 2) نظام بهره برداري دهقاني بطور معني داري كمترين ميزان مصرف كودهاي شيميايي را به همراه دارد. 3) نظام بهره برداري تعاوني توليد بطور معني داري داراي بيشترين نسبت ارزش افزوده به نيروي كار مي باشد. 4) ميزان اشتغال در نظام بهره برداري تعاوني توليد بطور معني داري كمتر از ديگر نظامها است. 5) در نظام بهره برداري تعاوني توليد، بطور معني داري بيشترين ميزان عملكرد در واحد سطح وجود دارد. 6) نظام بهره برداري تعاوني توليد بطور معني داري كمترين سازگاري را با شرايط اقتصادي و اجتماعي روستايي دارد و 7) نظام بهره برداري دهقاني بطور معني داري بيشتر از ديگر نظامها قابليت انعطاف در توليد دارد. در مجموع مي توان اينگونه بيان داشت كه بهره برداريهاي دهقاني از بعد ملاحظات زيست محيطي از پتانسيل بالايي برخوردار هستند و از نظر توليد، بهره برداريهاي تعاوني توانايي بالاتري دارند. در واقع هر كدام از سيستم هاي بهره برداري كشاورزي در استان كردستان داراي اهميت هستند ولي پيشنهاد نهايي براي طراحي الگويي مناسب، اتخاذ برنامه هايي بلندمدت در مسير ايجاد تعادل مابين بهره برداريهاي دهقاني، تجاري و تعاوني است.

 نسخه قابل چاپ

هدف كلي اين پژوهش بررسي موانع پيش برد كشاورزي ارگانيك از ديدگاه كارشناسان وزارت جهاد كشاورزي بود. روش انجام اين تحقيق پيمايشي و از نوع توصيفي همبستگي بود. جامعه آماري اين تحقيق شامل 160 نفر از كارشناسان بخش معاونت توليدات گياهي وزارت جهاد كشاورزي (در سال 1387- 1388) بود (N=160) كه با 113 نفر از استفاده از جدول كرجسي و مورگان به روش نمونه گيري طبقه اي تناسبي انتخاب شدند (n=113). ابزار اصلي تحقيق پرسش نامه بود كه روايي ظاهري و محتوايي آن با نظرخواهي از پانلي از متخصصان ترويج و آموزش كشاورزي و باغباني و كشاورزي ارگانيك بازنگري، اصلاح و تاييد شد. آزمون مقدماتي براي به دست آوردن پايايي پرسش نامه انجام گرفت و ضريب آلفاي كرونباخ محاسبه شده بين 0.79 تا 0.83 به دست آمد. يافته هاي تحقيق نشان داده است كه در بين سه عامل بازدارنده (موانع اقتصادي، شناختي و اطلاعاتي، بينشي)، موانع اقتصادي در اولويت اول است. همچنين همبستگي مثبت و معني داري بين موانع اقتصادي بر روند پيش برد كشاورزي ارگانيك و ديدگاه كارشناسان، در سطح يك درصد وجود دارد.

 نسخه قابل چاپ

هدف تحقيق حاضر بررسي مسايل و محدوديت هاي مديريت آب كشاورزي از ديدگاه كشاورزان شهرستان كرج بوده است. جامعه آماري تحقيق شامل 5297 نفر از كشاورزان شهرستان كرج بود كه تعداد 142 نفر با استفاده از فرمول كوكران و روش نمونه گيري طبقه اي با انتساب متناسب به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوري داده ها، پرسشنامه اي بود كه روايي آن به تاييد اساتيد گروه ترويج و آموزش كشاورزي دانشگاه تهران و ساير صاحبنظران مربوطه رسيد. ميزان پايايي پرسشنامه با روش آلفاي كرونباخ بررسي شد كه متوسط مقادير بدست آمده براي بخش هاي مختلف حاكي از مناسب بودن ابزار تحقيق مي باشد (a=0.76). داده ها با نرم افزار SPSS مورد توصيف، تجزيه و تحليل قرار گرفتند. رتبه بندي مسايل و محدوديتهاي مديريت آب از ديدگاه كشاورزان نشان داد كه در زمينه استحصال، كاهش آب دهي منابع آب سطحي و افت سفره هاي آب زيرزميني, در زمينه انتقال، قابل نفوذ بودن نهرها، پوسيدگي پوشش كانال ها و چكه كردن لوله ها و در زمينه مصرف آب در مزرعه نيز عدم استفاده از روش هاي مكانيزه آبياري اولويتهاي اول را به خود اختصاص دادند. بر اساس نتايج حاصل از تحليل عاملي مسايل و محدوديت هاي مديريت آب كشاورزي در هفت عامل شامل مشكلات كمي و كيفي منابع آب، چالش هاي اقتصادي و ... دسته بندي شدند.

 نسخه قابل چاپ

ريسك ها در كشاورزي، زندگي و درآمد زارعان را تحت تاثير قرار مي دهند و صدماتي را به محيط زيست آن ها وارد مي كنند و موجب فقيرتر شدن كشاورزان و كارگران روستايي مي شوند. بنابراين ريسك ها بايستي توسط كشاورز مديريت شوند. هدف از اين مطالعه توصيفي- همبستگي شناسايي تعيين كننده ها يا عوامل تاثيرگذار بر مديريت ريسك توسط كشاورزان ذرت كار شهرستان كرمانشاه بود. جامعه آماري تحقيق، كشاورزان ذرت كار شهرستان كرمانشاه بودند. براي انتخاب نمونه ها، از روش نمونه گيري تصادفي نظام دار استفاده شد (n=340). يافته ها نشان داد كه، كشاورزان ذرت كار به ترتيب از راهبردهاي مديريت ريسك توليد، ريسك انساني و ريسك قانوني در جهت مديريت منابع ريسكي كه با آن مواجه هستند، استفاده مي كنند. هم چنين بر اساس نتايج، متغيرهاي سطح تحصيلات، نوع مالكيت، مقدار زمين زارع، درآمد زارع و مشاركت در كلاس هاي ترويجي بيشترين واريانس را در سطح استفاده از راهبردهاي مديريت ريسك تبيين نمودند.

 نسخه قابل چاپ

پايداري واحدهاي بهره برداري از جمله موضوعات جدي است كه در ساليان اخير توجه بسياري محققان را به خود جلب كرده است. بررسي ميزان دانش كشاورزان در مورد كشاورزي پايدار يك عامل تعيين كننده در پايداري واحدهاي توليدي مي باشد. بر اين اساس اين تحقيق توصيفي- همبستگي با هدف كلي ارزيابي ميزان دانش كشاورزي پايدار كشاورزان سيب زميني كار شهرستان شوشتر صورت گرفته است. جامعه آماري در تحقيق حاضر شامل 4200 سيب زميني كار شهرستان شوشتر مي باشد، كه به روش نمونه گيري چندمرحله اي 137 سيب زميني كار انتخاب گرديد. براي تعيين روايي از پانل متخصصان، شامل اعضاي هيات علمي رشته هاي زراعت، ترويج، اقتصاد بدست آمد. به منظور بررسي معيار پايايي از ضريب آلفاي كرونباخ استفاده گرديد، كه ميزان آن براي مقياس نگرش (0.79) و براي مقياس سنجش دانش (0.85) محاسبه گرديد. نتايج بدست آمده نشان مي دهد كه سطح دانش كشاورزان در حد متوسطي قرار دارد و سطح بندي نگرش كشاورزان نشان مي دهند كه افراد نگرش متوسطي به كشاورزي پايدار دارند و اكثر پاسخگويان از نظر پايداري كشت در سطح متوسط قرار دارند. نتايج بدست آمده از تحليل همبستگي نشان مي دهد كه بين سن، سابقه كار كشاورزي، عضويت در تعاوني، نوع نظام زراعي، نوع زراعت، ميزان زمين زراعي، ميزان زمين زير كشت سيب زميني، ميزان توليد كل، نگرش و سطح پايداري واحد بهره برداري و دانش كشاورزي پايدار رابطه مثبت و معني داري وجود دارد. در اين پژوهش براي پيش بيني تغييرات دانش كشاورزي پايدار از طريق متغيرهاي مستقل از رگرسيون چندگانه به روش گام به گام استفاده شده است. نتايج تحليل رگرسيوني نشان مي دهد كه متغير نگرش نسبت به كشاورزي پايدار، سابقه كار، سن كشاورزان، ميزان توليد كل سيب زميني و نوع نظام زراعي حدود 47 درصد از تغييرات متغير دانش كشاورزي پايدار را تبيين مي كند.

 نسخه قابل چاپ

امروزه در كشاورزي از شيوه هاي نويني براي توليد و عرضه محصولات كشاورزي به بازار استفاده مي شود لذا دانشجويان براي پاسخگويي به تغييرات بايد با برخورداري از آموزشهاي عملي خود را براي حضور در عرصه آماده نمايند. تحقيق حاضر با هدف بررسي انتظارات و توقعات دانشجويان دانشكده كشاورزي دانشگاه زنجان از درس عمليات كشاورزي به عنوان يكي از مهمترين دروس عملي انجام گرفت. جامعه آماري تحقيق حاضر 363 نفر از دانشجويان كشاورزي دانشگاه زنجان بودند كه 114 نفر از آنان به روش نمونه گيري طبقه اي با اختصاص متناسب براي انجام تحقيق انتخاب شدند. اعتبار ابزار تحقيق توسط جمعي از صاحب نظران مورد تاييد قرار گرفت و براي تعيين پايايي پرسشنامه از آلفاي كرونباخ استفاده شد كه ضريب آلفاي كرونباخ براي شاخص وضعيت موجود 0.83 و براي شاخص وضع مطلوب 0.88 بدست آمد. نتايج مربوط به شكاف انتظاري نشان داد كه استفاده از روش هاي نوين آبياري، برداشت محصولات كشاورزي با استفاده از ماشين هاي كشاورزي و كاشت محصولات كشاورزي به صورت مكانيزه فاصله بسيار زيادي با انتظارات دانشجويان از اين درس دارد. نتايج حاصل از تحليل عاملي نيز نشان داد كه انتظارات دانشجويان از درس عمليات كشاورزي در 4 عامل مكانيزاسيون، تجربه آموزي علمي، تدوين تجارب و اطلاع رساني، و فعاليتهاي سنتي قابل دسته بندي است.

 نسخه قابل چاپ

تلقيح مصنوعي يك فناوري ارزشمند اصلاح نژاد دام است كه در گاوداري هاي شيري دنيا كاربرد گسترده اي پيدا كرده است. اين تحقيق با هدف بررسي عوامل موثر بر پذيرش فناوري تلقيح مصنوعي در گاوداري هاي شيري استان اردبيل به مقايسه الگوهاي پذيرش فناوري در تبيين عوامل موثر بر پذيرش اين فناوري پرداخته است. روش تحقيق، پيمايشي و ابزار آن پرسشنامه بود كه روايي آن با كمك متخصصين و پايايي آن به كمك آزمون راهنما به دست آمد. مقدار آلفاي كرونباخ ابزار تحقيق براي مقياس الگوي قبول فناوري 0.89 به دست آمد. پاسخگويان به دو گروه پذيرنده و نپذيرنده تقسيم شدند و براي تفكيك دو گروه از تحليل تشخيصي استفاده شد. به اين منظور، متغيرهاي الگوهاي نشر نوآوري، ساختار مزرعه اي، قبول فناوري و الگوي تلفيقي پذيرش با هم مورد مقايسه قرار گرفته اند. نتايج نشان داد سه الگوي فوق به ترتيب 51.55، 15.29 و 38.69 درصد واريانس را تبيين كرده اند و الگوي تركيبي پذيرش توانست با گزينش عوامل مناسب از بين الگوهاي مذكور 58.06 درصد از كل واريانس تابع تشخيص را تبيين نمايد. بنابراين، عوامل كليدي موثر بر پذيرش فناوري عبارت بودند از: عامل هاي نوآور بودن گاودار (اهداف دامداران)، ترويجي- مديريتي و عمومي (منابع اطلاعات) از الگوي نشر، اندازه زمين چراگاه- زراعي از الگوي ساختار مزرعه اي و ادراك مفيد بودن فناوري از الگوي قبول فناوري.

 نسخه قابل چاپ

در اين مطالعه منابع رشد توليد بخش كشاورزي در طرف تقاضاي اقتصاد ايران طي دوره 80-1365،‏ با استفاده از روش تحليل تجزيه ساختاري در چارچوب جداول داده- ستانده بررسي و به اجزاي آن شامل تقاضاي نهايي خانوارها و دولت،‏ تقاضاي سرمايه گذاري،‏ تقاضاي صادراتي و تقاضاي واسطه اي تجزيه گرديده است. نتايج نشان مي دهد كه طي دوره 70-1365،‏ عمده ترين عامل رشد ستانده در زيربخشهاي زراعت و باغباني،‏ دام و شكار و ماهي و ساير آبزيان به ترتيب افزايش تقاضاي واسطه اي بخشها (تغيير تكنولوژي در اقتصاد)،‏ افزايش تقاضاي سرمايه گذاري و گسترش صادرات بوده است. در حاليكه در دوره 80-1370 گسترش تقاضاي نهايي خانوار در مورد سه زيربخش ياد شده و در مورد بخش جنگل و مرتع گسترش تقاضاي نهايي دولت و خانوار تواما عمده ترين عامل رشد بوده است. در اين دوره اثر استراتژي گسترش صادرات بر رشد ستانده زيربخشها به جز در بخش دام و شكار مثبت بوده است. علاوه بر اين،‏ نتايج حاكي از آن است كه سهم تقاضاي نهايي داخلي و خارجي در رشد ستانده بخش كشاورزي به طور نسبي افزايش يافته در حاليكه سهم تقاضاي واسطه اي كاهش يافته است.

 نسخه قابل چاپ

هدف اصلي اين پژوهش،‏ بررسي اثر سياست هاي حمايتي دولت بر كاهش ريسك درآمدي توليدكنندگان تخم مرغ در ايران طي دوره 87-1368 است. در اين مطالعه با استفاده از ضريب تغييرات كادي و دلا واله ((CCV ميزان نوساني كه هر يك از سياست هاي حمايتي (حمايت از قيمت بازاري،‏ حمايت از نهاده هاي كشاورزي،‏ بيمه محصولات كشاورزي،‏ انرژي و تسهيلات ارزان قيمت) بر ريسك درآمدي توليدكنندگان تخم مرغ ايجاد مي كنند،‏ مورد بررسي قرار گرفت. يافته هاي اين پژوهش نشان دادند كه درصد تغييرات ريسك درآمدي توليدكنندگان تخم مرغ در اثر اجراي سياست هاي حمايت از قيمت بازاري و مجموع سياست هاي حمايتي كاهنده بوده و اثر كاهشي اين سياست بر ريسك درآمدي در سطح 5 درصد معني دار بوده است. به طوري كه سياست حمايت از قيمت بازاري 10 درصد و كل حمايت ها 2.92 درصد ريسك درآمدي توليدكنندگان تخم مرغ را كاهش داده اند. از اين رو بر اجراي سياست هاي تنظيم بازار و انتخاب تركيب بهينه سياست هاي مختلف حمايتي و تنوع بخشي در حمايت ها تاكيد مي شود.

 نسخه قابل چاپ