سخناني از بزرگان در مورد عشق 3
عشق را مي توان به روح تشبيه كرد، زيرا چيزي است كه هرگز آن را به چشم نديده ايم و با اين حال درباره اش سخن مي گوييم.((لاروشفوكو
پاسخ به:سخناني از بزرگان در مورد عشق 3
آن كه از سر عشق ازدواج كند، بايد در اندوه زندگي كند.((ضرب المثل اسپانيايي
عشق، لذتي است همراه با تصوير يك علت خارجي.((اسپينوزا
در پاره اي از موارد، عشق با احساسي كاملاً متفاوت در هم مي آميزد؛ يعني رفاقت حقيقي.((آرتور شوپنهاور
در حقيقت، عشق مطلقاً همان غريزه جنسي است منتها در شكلي سركش تر، ويژه و شايد اگر دقيقش را بخواهيم، آشكارتر.((آرتور شوپنهاور
حياتمان بدون زنان، آغازش بي پناهي؛ شبابش عاري از لذت و پايانش بدون دلداري مي بود.((جواي
در جهان واقعي، پس از اراده حيات، اين عشق است كه خود را به عنوان قويترين و فعال ترين همه ي محركها به نمايش مي گذارد.((آرتور شوپنهاور
عشق، همواره نيمي از توان و افكار جوانان را به خود مشغول مي سازد و غايت نهاييِ تقريباً همه ي تلاشهاي بشري است.((آرتور شوپنهاور
عشق امري است بس مهم، زيرا برخلاف ساير امور، سر و كاري با خوشبختي و بدبختي فرد حاضر ندارد؛ عشق بايد هستي و ماهيت ويژه ي بشر آينده را تامين كند.((آرتور شوپنهاور
عشق يعني به راه انداختن نسل بعد.((آرتور شوپنهاور))
هدف حقيقي تمامي عشق و عاشقي ها، اگرچه خود افراد از حقيقت بي خبر باشند، اين است كه موجودي جديد به دنيا آيد.((آرتور شوپنهاور
اغلب اتفاق مي افتد كه زن عاشق مردي زشت رو شود، اما هرگز نمي تواند يك مرد زن صفت را دوست بدارد، زيرا قادر نيست عيبهاي او را جبران كند.((آرتور شوپنهاور
هر مرد به آن چيزي عشق خواهد ورزيد كه خود فاقد آن است.((آرتور شوپنهاور
در عشق، هر كس طبعي عكس طبع خود را ترجيح مي دهد؛ اما تنها آنجا كه دست كم اول مزاج خودش مشخص باشد.((آرتور شوپنهاور