بانك اس ام اس هاي زيبا

تو اين دنيا، تو اين عالم
ميون اين همه آدم
ببين من دل به كى دادم
به اون كس كه نميخوادم
دلم شيشه، دلش سنگه
واسه سنگه دلم تنگه

دل تووقتى ميگيره دل من ميخوادبميره حاضرم دلم فدات شه تاكه قلب تونگيره

میدونی چرا غروب قرمزه؟ چون وقتی خورشید فهمید من مهربونی مثل تو دارم ، آتیش گرفت...

بیا که جان مرا بی تو نیست برگ حیات / بیا که چشم مرا بی تو نیست بینایی

قبل از عاشق شدن بیاموز که چگونه در برفها راه بروی بدون اینکه ردپایی از خود برجای بگذاری

برگرد...
یادت را جا گذاشتی
نمی‌ خواهم عمری به این امید باشم كه برای بردنش برمی ‌گردی

دلم می خواست بهانه‌ای باشی برای فراموش کردن همه چیز
اما حالا دلم می‌خواهد بهانه‌ای باشد برای فراموش کردن” تو

مــن کـه می دانـم ...

بـه کودکی هم اگر برگردم ...

تو همــان شیشـه ی شیر گمشده ام می شوی ..

كاش پرده مي فهميد تا پنجره بازست فرصت رقصيدن دارد...
و باد تمام فرصت اوست

حالا که قرار نیست دیگر حوا ی من باشی

به چه امیدی آدم شوم ؟

قابل توجه اونی که میدونه بهترینه و ...

غم ساخت کار دل، ز نوا می توان شناخت
ظرف شکسته را، ز صدا می توان شناخت

جهان چیزی شبیه موهای توست ، سیاه و سرکش و پیچیده

خیال کن چه بی بختم من! ، که به نسیمی حتی

جهانم آشوب می شود

در بیکرانه زندگی دو چیز افسونم می کند: آبی آسمانی که می بینم و می دانم نیست و خدایی که نمی بینم و می دانم هست ... و چه زیباست این بیکران افسونگر و خدایی که در این نزدیکی ست

یک لحظه دلم خواست صدایت بکنم / گردش به حریم با صفایت بکنم / آشوب دلم به من چنین فرمان داد / در سجده بیفتم و دعایت بکنم

لینک های اصلی

بانك اس ام اس هاي زيبا

تو اين دنيا، تو اين عالم
ميون اين همه آدم
ببين من دل به كى دادم
به اون كس كه نميخوادم
دلم شيشه، دلش سنگه
واسه سنگه دلم تنگه

میدونی چرا غروب قرمزه؟ چون وقتی خورشید فهمید من مهربونی مثل تو دارم ، آتیش گرفت...

بیا که جان مرا بی تو نیست برگ حیات / بیا که چشم مرا بی تو نیست بینایی

قبل از عاشق شدن بیاموز که چگونه در برفها راه بروی بدون اینکه ردپایی از خود برجای بگذاری

برگرد...
یادت را جا گذاشتی
نمی‌ خواهم عمری به این امید باشم كه برای بردنش برمی ‌گردی

دلم می خواست بهانه‌ای باشی برای فراموش کردن همه چیز
اما حالا دلم می‌خواهد بهانه‌ای باشد برای فراموش کردن” تو

مــن کـه می دانـم ...

بـه کودکی هم اگر برگردم ...

تو همــان شیشـه ی شیر گمشده ام می شوی ..

كاش پرده مي فهميد تا پنجره بازست فرصت رقصيدن دارد...
و باد تمام فرصت اوست

حالا که قرار نیست دیگر حوا ی من باشی

به چه امیدی آدم شوم ؟

قابل توجه اونی که میدونه بهترینه و ...

غم ساخت کار دل، ز نوا می توان شناخت
ظرف شکسته را، ز صدا می توان شناخت

جهان چیزی شبیه موهای توست ، سیاه و سرکش و پیچیده

خیال کن چه بی بختم من! ، که به نسیمی حتی

جهانم آشوب می شود

یک لحظه دلم خواست صدایت بکنم / گردش به حریم با صفایت بکنم / آشوب دلم به من چنین فرمان داد / در سجده بیفتم و دعایت بکنم

به جان جوشم که جویای تو باشم
خسی بر موج دریای تو باشم
تمام آرزو های منی
کاش
یکی از آرزو های تو باشم

بانك اس ام اس هاي زيبا

تو اين دنيا، تو اين عالم ميون اين همه آدم ببين من دل به كى دادم به اون كس كه نميخوادم دلم شيشه، دلش سنگه واسه سنگه دلم تنگه

میدونی چرا غروب قرمزه؟ چون وقتی خورشید فهمید من مهربونی مثل تو دارم ، آتیش گرفت...

بیا که جان مرا بی تو نیست برگ حیات / بیا که چشم مرا بی تو نیست بینایی

قبل از عاشق شدن بیاموز که چگونه در برفها راه بروی بدون اینکه ردپایی از خود برجای بگذاری

برگرد... یادت را جا گذاشتی نمی‌ خواهم عمری به این امید باشم كه برای بردنش برمی ‌گردی

دلم می خواست بهانه‌ای باشی برای فراموش کردن همه چیز اما حالا دلم می‌خواهد بهانه‌ای باشد برای فراموش کردن” تو

مــن کـه می دانـم ... بـه کودکی هم اگر برگردم ... تو همــان شیشـه ی شیر گمشده ام می شوی ..

كاش پرده مي فهميد تا پنجره بازست فرصت رقصيدن دارد... و باد تمام فرصت اوست

حالا که قرار نیست دیگر حوا ی من باشی

به چه امیدی آدم شوم ؟

قابل توجه اونی که میدونه بهترینه و ... غم ساخت کار دل، ز نوا می توان شناخت ظرف شکسته را، ز صدا می توان شناخت

جهان چیزی شبیه موهای توست ، سیاه و سرکش و پیچیده

خیال کن چه بی بختم من! ، که به نسیمی حتی

جهانم آشوب می شود

یک لحظه دلم خواست صدایت بکنم / گردش به حریم با صفایت بکنم / آشوب دلم به من چنین فرمان داد / در سجده بیفتم و دعایت بکنم

به جان جوشم که جویای تو باشم خسی بر موج دریای تو باشم تمام آرزو های منی کاش یکی از آرزو های تو باشم

تو اين دنيا، تو اين عالم
ميون اين همه آدم
ببين من دل به كى دادم
به اون كس كه نميخوادم
دلم شيشه، دلش سنگه
واسه سنگه دلم تنگه

برگرد...
یادت را جا گذاشتی
نمی‌ خواهم عمری به این امید باشم كه برای بردنش برمی ‌گردی

دلم می خواست بهانه‌ای باشی برای فراموش کردن همه چیز
اما حالا دلم می‌خواهد بهانه‌ای باشد برای فراموش کردن” تو

مــن کـه می دانـم ...

بـه کودکی هم اگر برگردم ...

تو همــان شیشـه ی شیر گمشده ام می شوی ..

كاش پرده مي فهميد تا پنجره بازست فرصت رقصيدن دارد...
و باد تمام فرصت اوست

قابل توجه اونی که میدونه بهترینه و ...

غم ساخت کار دل، ز نوا می توان شناخت
ظرف شکسته را، ز صدا می توان شناخت

به جان جوشم که جویای تو باشم
خسی بر موج دریای تو باشم
تمام آرزو های منی
کاش
یکی از آرزو های تو باشم