يكي از معيارهاي اصلي براي بهبود وضعيت زنان، آموزش ميباشد. رسيدن دختران به آموزشهاي اساسي راه مطمئني است كه به دختران نيروي بيشتري داده و آنها را قادر ميسازد كه انتخابهاي صحيحي داشته باشند. اين خواسته يك رؤيا نيست. زنان بايد براي يك زندگي سالم و شاد فرصتي داشته باشند. يك زن تحصيلكرده مهارت، اطلاعات و اعتماد به نفس بيشتري دارد تا مادر خوبي شود، كار كند و از امكانات بيشتري استفاده كند. يك زن باسواد مايل است ديرتر ازدواج كرده و كودكان كمتري داشته باشد.
نقش سواد زنان در بهبود سلامتي و وضعيت تغذية خود و خانوادة آنها به خوبي روشن شده است. همزمان با آموزش زنان، در سطح دنيا ميزان مرگ و مير نوزادان (infant- Mortality- Rate) IMR كاهش يافته و احتمال زندهماندن كودكان افزايش يافته است. اثرات مثبت آموزش زنان بر روي وضعيت تغذية خود و كودكانشان از طريق نقش آنها در تأمين تغذيه و سلامتي خانواده است. درواقع، زماني كه مسألة تغذية كودك مطرح است دانش و آگاهي مادران ممكن است خيلي مهمتر از درآمد باشد. در مطالعهاي ديده شد حتي در گروههايي با درآمد اقتصادي پايين، درآمد به تنهايي بروضعيت تغذيهاي كودكان تأثير منفي ندارد. بلكه آموزش مادران اثرات واضحي بر وضعيت تغذيهاي كودكان داشته و يك مادر باسواد نسبت به يك مادر بيسواد با درآمد اقتصادي بالا، منابع بهتري را براي سلامتي كودكش به كار ميبرد.
در كشورهاي جهان سوم زنان جوان اغلب سه چهارم از بهترين زمان زندگي خودشان را در حاملگي و شيردهي ميگذرانند. آنها براي ساعتهاي طولاني جهت تهية غذاي خانواده، مراقبت از كودكان و مديريت خانه، حتي بيشتر از مردان كار ميكنند. در مطالعهاي در زمينه ميزان دريافت غذاي كودكان 5-2 ساله كه مادرانشان شاغل بودند نشان داده شد كه كاركردن خارج از خانه مادران هيچ اثر سوئي روي وضعيت تغذيهاي كودكان كم سن ندارد.
در بيشتر كشورهاي افريقايي زنان تهيهكنندگان غذا بوده و در كشورهاي آسيايي قسمت عمده نيروي كار را تشكيل ميدهند. آنها در صدها روستاي دنيا، از جمله نيروهاي ارائة خدمات بهداشتي اوليه و مسؤول پيگيري برنامههاي مراقبت از كودكان در منازل هستند. اكثريت معلمين و پرستاران را زنان تشكيل ميدهند. آنها مسؤوليتهايي در بهدنياآوردن و مراقبتكردن از نسلهاي آينده دارند، به كودكان آموزش ميدهند و دردهاي بيماران و سالمندان را شفا ميدهند. متأسفانه در سطح دنيا توجه كافي به سلامتي و وضعيت اجتماعي، اقتصادي آنها نشده است. آنها هنوز سهمي از فقر، بيسوادي و كمبودهاي غذايي دارند. در بين آنها مواد غذايي به شكل نامتناسب توزيع شده است كه خود نشانهاي از توسعهنيافتگي سياسي ـ اجتماعي ـ اقتصاي در جهان سوم است و حالا زماني است كه بايد به سلامتي و تغذية زنان توجه خاص مبذول شود.
دختران نوجوان مادران آينده هستند. زماني كه آنها فاقد اطلاعاتي كافي از معيارهاي پيشگيري باشند با خطرات بيشتري مواجه خواهند شد كه نتيجة اين امر به صورت آسيب ديدگيهاي ثابت و دائمي نه تنها بر روي خانوادة آنها بلكه بر روي كل جامعه، ظاهر خواهد شد. مفهوم رژيم غذايي در دورة نوجواني در نزد دختران شكل گرفته و معمولاً تا بزرگسالي ادامه مييابد. در برنامههاي مداخلهاي به منظور ايجاد تغييراتي در الگوهاي غذاخوردن، تعيين فاكتورهاي خطرزاي سلامتي دختران نوجوان مانند رفتارهاي غيرسالم غذاخوردن بسيار مهم است.
با توجه به اينكه ميزان آگاهي دختران نوجوان به طور مؤثر با سلامتي و تغذية بهتر كل افراد جامعه مرتبط ميباشد، از اين رو اگر دختران نوجوان مسائل تغذيهاي را خوب فهميده و ياد بگيرند، ممكن است در آينده قادر باشند تا زا منابعي كه در اختيار دارند به طور مؤثر استفاده كنند.
طبق گزارشات اخير، تغذيه يك عامل كليدي است كه با تغييرات جزيي در آن ميتوان از شيوع بسياري از بيماريها كاست. در سطح دنيا امروزه توافق عمومي بر اين است كه هر شخص بايد به اندازة كافي در مورد تغذيه آگاهي داشته باشد تا بتواند از توصيههاي رژيمي ارائهشده در سطح بينالمللي پيروي كند. در اين ميان آموزش تغذيه به عنوان يكي از اجزاي خدمات بهداشتي نياز به توجهات بيشتري دارد. طرحهاي مؤثر آموزش تغذيه در جامعه، بايستي با دركي از آگاهي و نگرش مردم از تغذيه همراه باشد. هنوز در اكثر نقاط دنيا معلوم نيست مردم تا چه اندازه اطلاعات تغذيهاي دارند.
شواهد موجود در بيشتر كشورها نشان ميدهد كه امروزه سبك زندگي تغيير كرده و عملكردهاي غيربهداشتي بيشتر شده است. در امريكا بيش از 25 ميليون نفر مبتلا به استئوپروزيس هستند و بيشتري موارد اين بيماري در زنان بعد از دورة يائسگي ديده ميشود.
دريافت كلسيم در سنين نوجواني مطمئناً در پيشگيري از اختلالات مربوط به استخوانها در سالهاي آتي مؤثر ميباشد. با وجود اين نشان داده شده است دريافت كلسيم در ميان نوجوانان مؤنث به طور قابل توجه كمتر از مقادير توصيه شده است.
در مطالعهاي نشان داده شد در ميان دختران نوجوان دريافت كلسيم روزانه از 796 تا 833 ميليگرم بوده است و آنها فقط 68% احتياجات خود را براي كلسيم دريافت كرده بودند. مصرف شير به عنوان منبع غذايي غني از كلسيم در ميان دختران نوجوان پايين ميباشد. در مطالعهاي مشاهده شد زناني كه در دوره نوجواني خود روزانه حداقل يك ليوان شير خورده بودند، قدشان 9/0 سانتيمتر از آنهايي كه شير مصرف نكرده بودند بلندتر بود.
مصرف شير ارتباط مستقيم با معيارهاي رشد بهخصوص قد كه معياري از وضعيت تغذيه گذشته فرد است، دارد.
به نظر ميرسد رفتارهاي غيربهداشتي غذاخوردن در ميان دختران نوجوان شايد بدين جهت باشد كه تعداد بيشتري از آنها به خاطر داشتن اضافه وزن تمايل به رژيم غذايي و لاغرشدن در مقايسه با مردان دارند.
در جهت بهبود عملكرد دختران نوجوان در مسائل تغذيهاي، تأثير مثبت برنامههاي مداخلهاي آموزش تغذيه در جهت بهبود رفتارهاي غيربهداشتي غذاخوردن نشان داده شده است.
البته به شرطي كه آموزش دهندهها، بودجه و زماني را صرف آموزش دختران در مدارس از مقطع ابتدايي تا دورههاي متوسطه نمايند.
استراتژيهاي اصلي براي ارتقاء دانش تغذيه در بين دختران نوجوان ميتواند شامل موارد زير باشد :
ـ برنامههاي پيشگيري براي كودكان و دختران نوجوان با تأكيد روي مسائل رشد و تغذيه، بعضي از اين برنامهها ميتواند در مورد مسائل دوران بارداري و يا استرسهايي مانند بدي تغذيه باشد.
ـ فعاليتهاي بنيادي براي نوجوانان در جامعه از قبيل مراقبت از دختران نوجوان كه ممكن است به دلايل مختلف احتياج به كمك داشته باشند. در كشورهاي در حال توسعه بعضي از اين برنامهها از طريق اعمال ميشود.
ـ برنامههايي در سطوح بالا براي رهبران جامعه. اين برنامهها ميتواند علاقة آنها را جهت برآورد نيازهاي جوانان افزايش دهد.
ـ راهاندازي مراكز خدمات اجتماعي از قبيل برنامههاي مشاوره براي دختران نوجوان
ـ در زمينه مسائل نوجوانان مانند جهش رشد، تغييرات آندوكريني، ارتباط بين تغذيه و رشد جوانان، سوء تغذيه در دختران و اثراتش بر روي بارداري لازم است مطالعاتي براساس طرحهاي مداخلهاي صورت بگيرد.
ـ آموزش مسائل بهداشتي، تغذيه و تنظيم خانواده بايد از مراحل اولية زندگي شروع شده و در خانواده و مدارس با مشاركت والدين ادامه داشته باشد.
ـ دختران را بايد از قبل براي مدرسهرفتان و آموزشديدن آماده كرد. اگر آنها مراقبتهاي دوران كودكي را به موقع دريافت كرده باشند، نيروي بيشتري داشته و در مدارس حاضر خواهند شد.
ـ مواد آموزشي بايد در دسترس دختران قرار گرفته و حتيالامكان به زبان محلي تهيه شوند.
ـ خيلي از والدين از اينكه دخترانشان مسافت زيادي را تا مدرسه بروند نگران هستند. همچنين بسياري از والدين ترجيح ميدهند آموزشهاي لازم توسط زنان به دخران آنها داده شود. بنابراين لازم است تمهيداتي در اين زمينهها صورت بگيرد.
ـ در زمينه دريافت مواد غذايي، يكي از طرحهاي سلامتي ملاي در چارچوب سلامت براي همه تا سال 2000، بايستي برنامه افزايش دريافت كلسيم حداقل در بين 50% نوجوانان در سنين 24-13 سال و مصرف 3 وعده يا بيشتر از غذاهاي غني از كلسيم باشد.
ـ مشاركت دختران نوجوان در طرحها و برنامههايي كه به آنه مربوط ميشود.
دنياي زنان