پاسخ به: تحقيقات اقتصاد كشاورزي
گندم يکي از مهم ترين غلات است و تلاش براي افزايش توليد و عرضه اين محصول از اهميت بسياري برخوردار است. اين مطالعه با هدف برآورد الگوي واکنش عرضه گندم در چارچوب انتظارات تطبيقي و عقلايي طي دوره زماني 1362-84 و بررسي نقش انتظارات در شکل گيري رفتار کشاورزان صورت پذيرفت. يافته هاي مطالعه نشان مي دهد الگوي واکنش عرضه مبتني بر انتظارات عقلايي با تشکيل انتظارات قيمتي تطبيقي، مناسب ترين شکل برآورد الگوي واکنش عرضه گندم است. پس از سطح زير کشت، قيمت هاي انتظاري و بذرهاي اصلاح شده بيشترين تاثير را در ميزان عرضه گندم دارند. همچنين شرايط طبيعي مناسب از جمله بارندگي نقش بسزايي در افزايش توليد دارد.
نسخه قابل چاپ
أَلْعِلْمُ ثَلاثَةٌ: أَلْفِقْهُ لِلاَْدْیانِ، وَ الطِّبُّ لِلاَْبْدانِ،وَ النَّحْوُ لِلِّسانِ. .
اين مطالعه با هدف بررسي عامل هاي موثر بر سرمايه گذاري در بخش کشاورزي و تعيين کشش سرمايه گذاري نسبت به عامل هاي موثر بر آن در دوره زماني 1356-1384 انجام شد. در اين راستا از الگوي خود رگرسيوني با وقفه هاي توزيعي گسترده (ARDL) استفاده گرديد . نتايج بيانگر آن است که در بلند مدت و کوتاه مدت موجودي سرمايه در بخش کشاورزي و تسهيلات اعطايي بانک ها به بخش کشاورزي تاثيري مثبت و معني دار بر سرمايه گذاري در بخش کشاورزي دارند، اما متغيرهاي ارزش افزوده بخش کشاورزي و نرخ بهره واقعي بر سرمايه گذاري در بخش کشاورزي اثري معني دار نداشته و يافته هاي بررسي نشان داد که تاثير سياست هاي سرمايه گذاري در بخش کشاورزي پس از گذشت يک سال و چهار ماه قابل مشاهده است. همچنين نتايج بدست آمده از برآورد کشش ها در بلند مدت و کوتاه مدت نشان داد که سرمايه گذاري در بخش کشاورزي بيشترين حساسيت را نسبت به اعتبارات تخصيص يافته به اين بخش دارد.
خاويار يکي ازمهمترين محصولات صادراتي دربخش شيلات کشور به شمار مي آيد. در اين پژوهش به منظور مطالعه عامل هاي موثر بر صادرات خاويار ايران، نخست تابع عرضه صادرات براي دوره زماني 1385 - 1370برآورد و سپس ميزان نا پايداري درآمد صادراتي و نرخ رشد مرکب صادرات خاويار کشور توسط مدل روند نمايي محاسبه و در پايان با استفاده از روش سهم ثابت بازار، عملکرد صادرات خاويار ايران با ميانگين جهاني آن مقايسه شده است. داده ها و آمار مورد نياز براي اين مطالعه به صورت سري زماني و ازشرکت مادر تخصصي ايران، اداره بازرگاني، اداره کل شيلات مازندران، اداره امور ماهيان خاوياري مازندران، بانک مرکزي و ساير سازمان هاي وابسته جمع آوري شده است. نتايج بدست آمده ازبررسي تابع عرضه صادرات نشان مي دهد که ميان متغيرهاي توليد داخلي و نرخ ارز با ميزان صادرات خاويار رابطه اي مثبت ومعني دار وجود دارد، درحالي که بين قيمت جهاني خاويار و ميزان صادرات آن رابطه اي معکوس و معني دار وجود دارد. نرخ رشد توليد و صادرات خاويار در طول دوره، منفي و نرخ رشد قيمت جهاني خاويار مثبت است. اثرتجارت جهاني نيز بيشترين سهم را درکاهش صادرات داشته است. نتايج بدست آمده نشان مي دهد که علت اصلي ناپايداري درآمد صادراتي به عرضه آن مربوط مي شود. بنابراين، بايستي با نظارت و کنترل ويژه بر زيستگاهها و صيدگاههاي اين ماهيان، با پديده قاچاق که سهم زيادي در کاهش ميزان توليد دارد، مبارزه شود. همچنين مي توان با روي آوردن به پرورش ماهيان خاوياري و تقويت اين بخش و صادر کردن خاويار پرورشي، تا حدودي اين کاهش در توليد و صادرات و در پي آن کاهش درآمد صادرتي ناشي از آنها را جبران کرد.
با توجه به اينکه برنج يکي از مهمترين غلات توليدي کشور بوده و استان مازندران بخشي از مناطق مهم در توليد اين محصول است، در اين مقاله مزيت نسبي ارقام گوناگون اين محصول در استان مازندران مورد بررسي قرار گرفته است. آمار و داده هاي مورد نياز در اين مطالعه که شامل قيمت محصول و هزينه هاي توليد در سال هاي موردنظر است از منابع وزارت جهاد کشاورزي، مرکز آمار ايران و سايت سازمان خوار و بار و کشاورزي ملل متحد (فائو) بدست آمده و براي تعيين مزيت نسبي ارقام گوناگون برنج در مازندران (دانه بلند مرغوب، دانه بلند پر محصول، دانه متوسط مرغوب و دانه کوتاه) از شاخص هزينه منابع داخلي در بين سال هاي 1360 تا 1386 استفاده شده است. با استفاده از تابع لگاريتمي و روش رگرسيون هاي به ظاهر نا مرتبط عامل هاي کارآمد بر روند تغييرات اين شاخص تعيين شده است. بر اساس نتايج بدست آمده، با محاسبه شاخص هزينه منابع داخلي مشخص شد که در دوره موردنظر و در استان مازندران، توليد برنج دانه بلند مرغوب بين سال هاي 76 تا 86، برنج دانه بلند پر محصول و دانه متوسط مرغوب بين سال هاي 79 تا 86 و برنج دانه کوتاه در سال 78 و بين سال هاي 80 تا 86 از مزيت نسبي برخوردار بوده است. همچنين، متغيرهاي عملکرد در هکتار و نرخ ارز خارجي بر روي مزيت نسبي ارقام دانه بلند مرغوب، دانه بلند پر محصول و دانه متوسط مرغوب و متغير هزينه سايه اي نهاده هاي تجارت ناپذير بر روي ارقام دانه کوتاه بيشترين تاثير را داشته اند. در ضمن، روند زماني تغييرات شاخص هزينه منابع داخلي نشان مي دهد که سياست هاي اتخاذ شده از سوي دولت در دوره زماني مورد مطالعه باعث بوجود آمدن روندي مثبت، اما محدود در جهت ايجاد مزيت نسبي براي ارقام گوناگون برنج در استان مازندران شده است.
در اين مقاله کارايي نظام کنوني بيمه کشاورزي در کاهش ريسک گريزي، نا برابري درآمدي کشاورزان و عامل هاي موثر بر پذيرش بيمه محصولات کشاورزي و بر گرايش بهره برداران به مخاطره بررسي شده است. داده هاي مورد نياز اين مطالعه از پرسشنامه هاي 170 بهره بردار گندمکار بيمه شده و بيمه نشده شهرستان فسا، که با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه بندي شده، انتخاب شده بودند، استخراج گرديد. روحيه کشاورزان در برخورد با مخاطرات و تاثير بيمه بر ايجاد برابري درآمدي در گروههاي بيمه شده و بيمه نشده، به ترتيب، با استفاده از روش معادل قطعي محتمل برابر و تعيين "ضريب جيني" مشخص گرديد. افزون بر آن، تابع تقاضاي بيمه بهره برداران با استفاده از "روش گودوين" برآورد شد و عامل هاي موثر بر آن مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. برآورد درجه ريسک گريزي بهره برداران عضو نمونه مورد مطالعه نشان داد که بيمه بر چگونگي نگرش کشاورزان به مخاطره تاثير گذاشته و موجب کاهش سطح ريسک گريزي آنها شده است. افزون بر آن، محاسبه و مقايسه ضرايب جيني نمايانگر تاثير مثبت بيمه محصولات کشاورزي بر کاهش نابرابري بهره برداران کشاورزي است. تخمين تابع تقاضا نشان داد که سطح زيرکشت گندم، نسبت غرامت به حق بيمه، درجه ريسک گريزي، تحصيلات، تجربه، سن و مالکيت مزرعه بر تقاضاي بيمه تاثير مثبت دارد. در نهايت، بررسي عامل هاي موثر بر گرايش بهره برداران به مخاطره در نمونه مورد مطالعه نشان داد که کار تمام وقت افراد خانوار، روش آبياري مورد استفاده، بيمه محصولات کشاورزي، اعتبارات و مالکيت زمين بر گرايش آنان به مخاطره تاثير مثبت دارد.
در اين مطالعه، الگوي کارايي فني در توليد گندم در طي سال هاي 84 - 1381 در 78 شهرستان از استان هاي اصفهان، تهران، فارس، خراسان رضوي، کرمان، قم و مرکزي مورد بررسي قرار گرفت. براي اين منظور، ابتدا پس از برآورد شکل تابعي ترانسلوگ به روش پنل و انتخاب آن به عنوان شکل بهينه، کارايي فني شهرستان ها به روش تحليل مرزي تصادفي اندازه گيري شد. نتايج اين بررسي نشان داد که ميانگين کارايي فني در شهرستان هاي مورد بررسي 88 درصد بوده است که از کمينه 59 درصد تا بيشينه 97 درصد نوسان داشته است. همچنين مشخص شد که از نظر استاني ، استان اصفهان با 91.8 درصد بيشترين و استان کرمان با 76.8 درصد کمترين کارايي را در توليد گندم دارا مي باشد.
در دهه هاي اخير به دليل بروز بحران آب، بيشتر کشورها به اتخاذ سياست هاي نو در مورد مديريت تقاضاي آب به جاي مديريت عرضه آب گرايش يافته اند. آب مهمترين عامل محدود کننده توسعه اقتصادي و نيز مهمترين نهاده کشاورزي در مناطق خشک و نيمه خشک ايران است. هدف اين پژوهش، ارزيابي اثرات سياست هاي گوناگون کاهش ميزان آب مصرفي و افزايش قيمت هر مترمکعب آب بر الگوي کشت مي باشد. داده هاي مورد مطالعه با مصاحبه حضوري در ميان بهره برداران منتخب مناطق کشاورزي آسپاس و بکان شهرستان اقليد که داراي منابع آب زيرزميني و سطحي مي باشد، بدست آمد. با انتخاب مزارع نمونه از راه نمونه گيري تصادفي، محاسبه مدل براي هر دو ناحيه انجام شد. در اين مطالعه اثر راههاي گوناگون کاهش مصرف آب بر الگوي استفاده از آن و بازده ناخالص برآورد شد. يافته هاي مطالعه نشان داد که در مورد نخست، با استفاده از الگوي برنامه ريزي رياضي مثبت و تابع توليد با کشش جانشيني ثابت، با اتخاذ سياست کاهش در موجودي آب مصرفي، الگوي کشت بهينه در سطح10% نسبت به حالت مبنا تغييري چندان نمي يابد. در مورد دوم، دو برابر نمودن قيمت هر متر مکعب آب مصرفي در ميزان مصرف آن تاثيري ندارد و الگوي بهينه بار ديگر همان مقادير سال مبنا را توليد مي کند.
ذرت دانه اي پس از گندم و جو به عنوان سومين محصول استراتژيک کشاورزي در جهان، اهميت دارد. در ايران نيز اين محصول به عنوان منبع اصلي تامين انرژي در تغذيه طيور داراي اهميت است. در اين پژوهش با استفاده از روش برنامه ريزي خطي، مزيت نسبي ذرت دانه اي با استفاده از داده هاي سال 84 - 1383 در شهرستان هاي مناطق سرد خشک و نيمه خشک استان فارس مورد بررسي قرار گرفته است. نتايج بدست آمده از برآورد شاخص هاي مزيت نسبي نشان داد، با وجود اينکه ذرت دانه اي در همه شهرستان هاي مورد مطالعه استان فارس داراي مزيت نسبي است، تنها در شهرستان نيريز سطح زير کشت محصول ذرت دانه اي در الگوي بهينه کشت، افزايش مي يابد. همچنين مقايسه الگوي بهينه کشت ناشي از مدل هاي برنامه ريزي خطي با رتبه بندي محصولات بر اساس شاخص هاي مزيت نسبي بيانگر آن بود که محدوديت و ميزان دسترسي به منابع، منجر به انتقال مزيت نسبي در توليد، از محصولي به محصول ديگر مي شود. عامل هايي همچون سياست هاي حمايتي، تناوب زراعي و محدوديت منابع نيز مي تواند در مزيت نسبي، ترکيب و مقدار بهينه کشت، کارآمد باشند.
در اين مطالعه اثرات مداخله دولت بر عرضه، عملکرد و سطح زيرکشت محصول گندم از راه محاسبه نرخ حمايت اسمي بررسي شد. داده هاي مورد نياز از منابع آماري گوناگون از جمله: آمار نامه هاي وزارت کشاورزي وFAO طي دوره 1353 - 1385 بدست آمد. ايستايي متغيرها بررسي شد و پس از تعيين نرخ حمايت اسمي با استفاده از مدل ARDL و مدل مارک نرلاو، اثر سياست حمايتي بررسي گرديد. نتايج مطالعه نشان داد که نرخ حمايت اسمي گندم طي دوره منفي بوده است به اين معني که از اين محصول نه تنها حمايتي نشده بلکه به گونه ضمني از توليد کنندگان گندم ماليات نيز اخذ شده است. اين در حالي است که ميزان حمايت منفي در کل دوره ياد شده يک روند کاهشي آهسته نشان مي دهد به گونه اي که در سال هاي پاياني ميزان حمايت منفي يا به بيان ديگر ميزان اختلاف قيمت داخلي گندم با قيمت جهاني آن کاهش يافته است. در دوره کوتاه مدت متغير قيمت واقعي گندم تاثير شايان توجهي بر افزايش عرضه گندم ندارد در حالي که در بلند مدت قيمت واقعي گندم، تغييرات فناوري و سطح زير کشت بر عرضه گندم اثر مثبت دارد. همچنين نتيجه مطالعه نشان داد که متغير نرخ حمايت اسمي تاثيري بر سطح زير کشت ندارد و تنها متغير سطح زير کشت در دوره قبل بر آن اثر معني دار دارد.
جايگاه تفرجگاههاي شهري در گذران اوقات فراغت و ايجاد شادابي روحي شهروندان داراي اهميت است. در اين پژوهش با استفاده از رهيافت دو مرحله اي هکمن، ميانگين تمايل به پرداخت سالانه بازديدکنندگان بوستان محتشم شهر رشت برآورد شد و عامل هاي موثر بر تمايل به پرداخت بازديدکنندگان از عامل هاي موثر بر ميزان تمايل به پرداخت بازديدکنندگان تفکيک شد. داده هاي مورد نياز از راه مصاحبه حضوري و تکميل پرسشنامه از بازديدکنندگان اين بوستان جمع آوري شد. 81 درصد از 191 بازديدکننده مورد بررسي، حاضر به پرداخت مبلغي جهت استفاده تفريحي از بوستان محتشم رشت بوده، اين درحالي است که بر اساس يافته هاي پژوهش متوسط تمايل به پرداخت سالانه هر بازديدکننده 4260 ريال است. نتايج پژوهش نشان داد که ارزش تفريحي سالانه بوستان ياد شده بيش از 856 ميليون ريال است.