0

نهضت حسينى، ستيز با پايه‌گذاران ظلم (1)

 
hasantaleb
hasantaleb
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1387 
تعداد پست ها : 58933
محل سکونت : اصفهان

نهضت حسينى، ستيز با پايه‌گذاران ظلم (1)

فاطمه وثوقى‏

بنابر گزارش تاريخ نگاران، روند انحرافى خلافت خلفاء سلف امام حسين (عليه‏السلام) را در انديشه‏اى عظيم فرو برده است. زيرا برخى از خواص و صحابه تحت تأثير جريانات سياسى و قبيله‏اى قرار گرفته، و در يك معامله سياسى دست بيعت براى تحكيم موقعيت حكومت غاصبين، به آنها عاريت داده‏اند.

آن‏ها با اعلام وفادارى به رسومات قبيله‏اى به عصر جاهليت بازگشته و هر روز بيش از روز قبل در جهت اسلام زدائى نامرئى گام برمى‏دارند.

در اين ميان تصورات امام حسين(عليه‏السلام) در افقى ماوراى انديشه ديگران در سير و سياحت است. افكار و اهداف مقدس ايشان نجات خيل عظيم كاروان بشريت است كه خواسته و يا ناخواسته به دست عده‏اى مكّار و كينه‏ورز در گرداب انحراف و انحطاط گرد آمده‏اند. و بدان زندگى ننگين خوگرفته‏اند. و از سوى ديگر به جهت عدم آگاهى و عدم نهادينه شدن ايمان در سرزمين وجودشان در بحران شديد عقيدتى، اجتماعى،سياسى بسر مى‏برند.

در اين وانفساى روزگار فرزند پيامبر با رسالت الهى خويش در صدد نجات امت جدشان بر آمده و با گامهاى بلند و استوار (طرحى نو) در ادبيات و رسومات عرب، كه تا آنروز «ايام العرب» نام گرفته و از ويژگى مهمى برخوردار بود، با عنوان «ايام اللّه» به مردم جهان به ويژه مردم عرب عرضه كردند.

براى شناخت طرح نجات آن امام بزرگ، شناخت زمينه‏هاى پديد آورنده قيام ماندگار آن امام همام يك ضرورت است. آنچه كه دليل ماندگارى و بلند آوازه بودن (نهضت حسينى) مى‏باشد، تنها مقابله آن حضرت با مفاسد اجتماعى، سياسى عصر خود نبود. بلكه نهضت امام از اين نظر حائز اهمّيت است كه قيام امام احياء كننده حيات مجدد اسلام ناب نبوى است. امام حسين(عليه السلام) همواره شاهد و ناظر زخم‌هاى مهلك بر پيكر اسلام اصيل بودند چه هنگامى‏كه مادر بزرگوارشان با دفاع از حق (ولايت مولاى متقيان) قيام كردند و چه هنگامى كه وصىّ بر حق پيامبر خدا بمدّت طولانى در سكوت و صبر غم‌بارى روزگار خود را سپرى كردند و چه زمانى كه صلح تحميلى بر دوش برادر بزرگوارشان سنگينى مى‏كرد. بنابراين امام شهيدان تنها كسى بودند كه درد امّت گمراه جدشان را مى‏دانستند و درمان را نيز مى‏توانستند تجويز كنند.

مقاله حاضر در صدد تحليل كوتاهى در مورد اساس زمينه‏هاى نهضت امام برآمده و آنرا از دو بعد «منع حديث» و «جعل حديث»و آثار منفى آنها مورد تحليل قرار مى‏دهد.

چگونه امتيازات و افتخارات امّت گرفته شد

در زيارت عاشورا خداوند متعال بنيانگذاران ظلم را لعن و نفرين فرموده است: «فلعن اللّه امّةً اسّست اساس الظّلم و الجور عليكم»

با عنايت به وسعت اقيانوس بى‏كران رحمت الهى و عفو و كرم ربوبى مى‏توان نسبت به باطن جريان كربلا حساسيت نشان داد. كه چگونه است خدايى كه مهربان‌ترين مهربان‌ها نسبت به بندگان خويش است امّت اسلام را نفرين مى‏كند، امّتى كه تا ديروز پاى ركاب رسول خدا(ص) در ميادين جهادى از عزيزترين سرمايه خود بذل و ايثار مى‏كردند. و در جنگ استثنايى (احد) با تنى مجروح در پى تعقيب دشمنان دين برآمدند. از هيچ كوشش و فداكارى در راه اعتلاى اسلام فرو گذار نبودند اكنون چه بر اين امت گذشته است كه با پسر پيامبر خود چنين خصمانه برخورد مى‏كنند و مظلومانه وى را به شهادت مى‏رسانند؟!

شناخت دقيق و صحيح حقايق پنهان در تاريخ اسلام هر انسان فرهيخته و خردمند را بسوى روشن شدن فلسفه شهادت امام حسين (ع) راهنمايى مى‏كند. و ضمن تحسين قيام پربار امام، تنها راه علاج و نجات را در آن عصر خفقان و انحراف، در قيام و ظلم ستيزى بر عليه سلطه‏گران و دگرانديشان مسلمان نما مى‏داند.

آنچه كه فرزند پيامبر خدا(ص) را به سوى شهادت عزت آفرين هدايت كرد. تاكتيك‌هاى مزورانه به همراه چهره گريم شده باطل بود كه با همدستى يكديگر راه‌هاى منتهى به رسالت و منبع نور را منافقانه بصورت نامرئى قطع كرده و افكار امت را از سر چشمه نور، بسوى ضلالت و ظلمت منحرف كردند.

اگر بخواهيم به عمق و باطن باطل پى‏ببريم و چگونگى بناى ظلم را بنگريم به ناچار مى‏بايست به ساعات آخر عمر مبارك رسول مكرم اسلام نظرى بيفكنيم. لحظات حساس و سرنوشت سازى كه سفير الهى آخرين پيام و يادگار خود را براى امت به وديعه گذاشت. كه هرگاه به آن عمل مى‏شد هيچ گاه امت دچار انحراف و كج روى نمى‏گرديد. امّا در نهايت تأسف اين خواسته به حق رسول خدا(ص) از سوى بعضى از اصحاب به باد اهانت گرفته شد. و از بر آورده شدن خواست آن حضرت ممانعت به عمل آمد؟!

آن حضرت با توجّه به جوّ موجود آن روز بناچار از توصيه گرانقدر خود چشم پوشيدند و اعتراض خود را تنها بصورت درخواست رفتن افراد از كنار بسترشان اعلام كردند.

در واقع آن روز، گام آغازين سر برتافتن احقاد بدريّه و...بود كه بعد از رحلت رسول خدا(ص) شكل قانونى بخود گرفت. و در يك اجتماع نامبارك عدّه‏اى از سر جهالت و عدّه‏اى از روى كينه‏هاى خاكستر نشين (بدرى) دست در دست يكديگر نهال ظلم را كاشتند نهالى كه مسير اصلى اسلام را از اساس به بيراهه و انحطاط مى‏كشاند. اين شجره ملعونه در طول سال‌ها تلاش با توطئه‏هاى رنگارنگ در قالب، اجتهاد، بدعت و سنت آبيارى و بارور شد. و مى‏رفت كه آخرين خواسته‏ها را نيز برآورده كند كه با قيام به موقع امام حسين (ع) همه نقشه‏هاى چندين ساله از بيخ و بن كنده شد. و با خون سرخ امام شهيدان خط بطلان بر روى آنها كشيده شد.

در ميان همه ترفندهاى منافقانه بعضى از اصحاب پيامبر خدا در مورد قطع ارتباط منطقى و عوام پسندانه بين سنت نبوى و امت اسلام (منع حديث) بيش از ساير ترفندها ضربات سنگينى را بر پيكر اسلام فرود آورد. زيرا تنها راه ارتباط سرچشمه هدايت (بعد از قرآن) با مردم، سنت و احاديث نبوى بود. از آنجا كه منصب ولايت غصب شده بود. در چنين موقعيتى احاديث نبوى راه‏گشا راهنماى مردم بسوى تشخيص حق از باطل و پيروى از حق بود. كه اين نعمت بزرگ از امت دريغ شد. در پى قطع رگ حياتى جامعه اسلامى از سرچشمه وحى، مسلمانان به ويژه كسانى كه تازه به اسلام گرويده بودند، در مورد دريافت پاسخهاى منطقى و مستدل براى سؤالات و شبهات خود از سوى خلفاء دچار مشكل شدند. در اين ميان خلأ حاصل از منع حديث بيش از پيش نمايان گشت و وجهه‏ها (جانشين پيامبر خدا) بودن خلفا را زير سؤال برد.

اين بحران و معضل فرهنگى عقيدتى را غاصبان ولايت اينگونه علاج كردند كه با سوء استفاده از قدرت و اقتدار حكومت عده‏اى را تهديد كردند كه خليفه هرچه را درست و صلاح تشخيص بدهد.(اجتهاد) همان لازم الاجرا است. و از طرفى با جعل حديث و تحريف حقايق بدعتها و اجتهادهاى بى‏پايه را در ميان مردم رواج دادند و با قرار دادن افرادى نظير «كعب الاحبار» و تيم داريها بر رأس امور دينى خلأ عظيم (منع حديث) را رفع كردند.

جمعه 10 آذر 1391  12:06 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها