یکی از خلّاق ترین هنرهای ایرانی که در خدمت اسلام و قرآن قرار گرفت، هنر خوشنویسی است. امّا در میان هنرمندان نامی این هنر، کمتر، نام بانوی خوشنویس به چشم می خورَد. در این گزارش، به گوشه هایی از زندگی و حرف های بانوی هنرمند خوشنویسی می پردازیم که به عنوان نخستین زن مسلمان خوشنویس نستعلیق قرآن، در تمامی کشورهای اسلامی، سعادت اتمام کتابت قرآن کریم را از آن خود کرد.
استاد فریبا مقصودی، در سال 1340 در کرمانشاه، پای به عرصه وجود نهاد. پدر و مادرش هر دو اهل هنر بودند و او در محیطی رشد یافت که با هنر، بیگانه نبود و از همان کودکی، به خوشنویسی علاقه نشان می داد. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همان کرمانشاه گذراند و سپس وارد دانشگاه شد. در زمان تعطیلی دانشگاه ها و انقلاب فرهنگی برای تفنّن و پر کردن اوقات فراغت، در کلاس های آموزشی خوشنویسی ثبت نام کرد، بی خبر از آن که:
رشته ای بر گردنم افکنده دوست
می کشد هرجا که خاطر خواه اوست.
این گونه بود که در دریای خط، آنچنان با موج های نخستین، همراه شد که بازگشت از آن، امکان پذیر نشد و عطای دانشگاه را به لقایش بخشید و سر بر زانوی ریاضت در محضر کلام جانان، به سلوک هنری پرداخت.
پس از چهار سال، مراحل: متوسط، خوش، عالی و ممتاز را گذراند و نزدیک به بیست سال است که در زمینه خوشنویسی، فعالیت مستمر دارد. در کلاس های متعدّد انجمن خوشنویسان ایران، دانشگاه و کلاس های آزاد، مدرّس است و دوره های مختلف کلاس های تحلیلی و تئوری را گذرانده است. ایشان بیش از پانزده اثر در زمینه خوشنویسی، منتشر کرده است. از آثار او می توان به: « یادنامه علّامه طباطبایی»، «یادنامه شهید مرتضی مطهری»، «مناسک حج»، «تاریخ شعر و ادبیات کرمانشاهان (5 جلد)»، «دیوان سید یعقوب ماهی دشتی»، «دیوان پرتو کرمانشاهی»، «شرح زیارت عاشورا (هزار صفحه)»، «خطبه های حضرت زهرا(س)»، «کلّیات دیوان حافظ»، «مناجات حضرت علی(ع)»، «بوستان سعدی» و «دو بیتی های باباطاهر عریان» اشاره کرد.
در این راه، از محضر استادانی چون: «ابولفضل عطوفی کرمانشاهی، عبدالله جوادی کرمانشاهی، معین الکتّاب اصفهانی، غلامحسین امیرخانی و ایة الله حاج سید مرتضی نجومی، استفاده کرد و از آنها درس و مشق گرفت.
با تعبیر رؤیای صادقه ای از همان آغاز هنرجویی، به خوشنویسی قرآنی روی آورد. باید حضرت دوست بخواهد و چشمه های عنایت را در قلب کاتب بجوشاند. به قول علّامه طباطبایی (ره):
من خسی بی سر و پایم که به سیل افتاد
او که می رفت، مرا هم به دل دریا برد.
خانم فریبا مقصودی در سال 1376، به عنوان نخستین زن خوشنویس نستعلیق کلّ قرآن کریم در جهان اسلام، موفّق به دریافت لوح تقدیر از مقام معظّم رهبری و رئیس جمهور شد.
او انگیزه خود را از کتابت قرآن کریم، مصرعی از مولانا می داند که: « من به خود نامدم این جا که به خود باز روم...». در مسافرت هایی که به کشور های اسلامی داشت، با استادهای برجسته خوشنویسی و کاتبان قرآن و صاحب نظران قرآنی، ملاقات و دیدار داشت. آنها از دریافت و توجّه به قرآن های نستعلیق، به خاطر عدم تطبیق املایی با نسخه معروف امام ـ که مقبول جهان اسلام است ـ، مسامحه می کردند. بنا بر این، از خدا خواست و به حضرت فاطمه(س) و امام علی(ع) (قرآن ناطق)، متوسّل شد. از پیشگاه پیامبر(ص) همّت طلبید تا آرزوی دیرینه و رؤیای صادقه اش را به ظهور برساند. بنا بر این، برای نخستین بار، خط نستعلیق را بر اساس نسخه امام بر بال های جهانگیر، پرواز داد و به فتح این قلّه، نائل آمد.
این مجلّد کلام الهی، به خط نستعلیق و با اسلوب رسم الخط عثمان طه است و نخستین قرآنی است که به این ترتیب خوشنویسی شد. این قرآن، پیوندی در بین فرهنگ هنری ایران و شبه قاره، با رسم الخط اصیل قرآنی ـ که مقبول جهان اسلام است ـ به وجود آورده است؛ به علاوه، هماهنگ کردن این صفحات و تبدیل آنها از خط نسخ به نستعلیق، کار واقعاً دشواری بوده است. مطابقت بیش از ششصد صفحه از قرآن عثمان طه با این قرآن و مطابقت اعراب و شماره صفحات، کار سختی بوده و نیازمند اندیشه ای خلّاق و پویا. این، از ویژگی های منحصر به فرد این اثر است.
از دیگر ویژگی ها این که این مصحف، به صورت پشت و رو خوشنویسی شده است، در صورتی که معمولاً یک رو خوشنویسی و بعد در چاپ تنظیم می شود. می توان گفت برای هر کلمه، وسواس و دقّت لازم به کار رفته است تا اشتباه و لغزشی در کار نباشد.
همچنین نخستین قرآنی است که یک زن خوشنویس، در جهان معاصر، کتابت کرده است. از لحاظ صحّت متن هم از سوی دارالقرآن، مجوّز دریافت کرده است و در هیئت کارشناس هنر، ممتاز شناخته شده است.
خطوطی مثل نسخ عثمانی، نسخ ایرانی، طغرا، رقاع، ریحان، ثلث و محقّق، در جهان اسلام، معروف و مشهورند. با این حال، همیشه قرآن در کشورهای عربی، با خط نسخ عثمانی نوشته و چاپ شده است و این یعنی عدم خلّاقیت در ارائه کلام الهی. امّا در ایران، مسئله، شکل دیگری دارد. با ظهور شاه اسماعیل صفوی، نخستین قرآن نستعلیق در ایران نوشته شد. در همین زمان، خط نستعلیق، عمومیت یافت، به شکلی که حواشی کتاب های طلّاب علوم دینی نیز از حالت نسخ، خارج و به صورت نستعلیق نوشته شد. خط نستعلیق، باز هم گسترش یافت تا آن جا که خط رسمی علویان به شمار آمد و این شیوه نگارش، تأثیرات عمیقی بر جامع فرهنگی – اسلامی در ایران، هند و حتی ترکیه، عثمانی و دیگر کشورها گذارد.
خانم مقصودی، از جمله هنرمندانی است که عقیده دارد: به هزاران راه بهتر برای ارائه این کتاب آسمانی، وجود دارد؛ چرا که خط نسخ، خط خشک و بی تحرّکی است. در نهاد ایرانیان، حرکت و هارمونی بیشتری نسبت به اعراب وجود دارد؛ فرد ایرانی، با حرکت و خلّاقیت، زندگی می کند. ایرانی، همه چیز را زیبا می خواهد و همین زیباخواهی، ایرانیان را وا می دارد تا از بهترین عوامل، رنگ و حتی اندیشه، در به سر انجام رساندن کاری استفاده کنند و همیشه قرآن های ایرانی، بهترین و ظریف ترین قرآن های جهان بوده اند؛ ظریف و بسیار دقیق و زیبا.
در کشورهای عربی (مثل: سوریه) استقبال ناشران، دانشجویان و خوشنویسان عرب از این قرآنِ به خط نستعلیق، بسیار عالی بوده است و همه اذعان می داشتند که این قرآن را به راحتی می توان تلاوت کرد.
او از تأثیر این قرآن، اثر بر روی خود حرف می زند و معتقد است که عشق، از اعتقاد سرچشمه می گیرد. وقتی استعداد، با عشقْ عجین شد، هنر به وجود می اید و هنر، وقف اعتقاد می شود. در هر مسلک و آئینی، هنر، تجلّی خاصی دارد. هنر، بدون اعتقاد، راه به جایی ندارد. حال اگر این هنر در خدمت قرآن باشد ـ که میعادگاه عشق است ـ، اوج عشق است و چیزی بالاتر از قرآن کریم وجود ندارد.
او در دوران تدریس، همواره سعی کرده است تا مقلّد و بی تحرّک نباشد. با نو آوری در هنر و بویژه در خوشنویسی، کاملاً موافق است، البته نه هر نوآوری و ساختارشکنی ای. او معتقد است که اگر نوآوری در هنر خوشنویسی، بدون پشتوانه سنّتی باشد، راه به جایی نخواهد بُرد؛ چرا که بدون توجّه به سنّت نمی توان هنر نو، خلق کرد. تا کنون نمایشگاه های انفرادی بسیاری را برپا نموده است و روزانه چندین ساعت از وقتش را با خوشنویسی و قلم و نی و دوات، سر می کند و باقی روز را به امور خانه و آشپزی مشغول است.
منابع:
1 . «هنر، یعنی تلفیق استعداد با اعتقاد»، ماه نامه کیهان فرهنگی، شماره 158، آذر 1378.
2 . «خط نستعلیق بر بال های جهانگیر قرآن»، دوهفته نامه گلستان قرآن، شماره 57، اردیبهشت 1380.
3 . «نو آوری در نمایشگاه قرآن»، دوهفته نامه گلستان قرآن، شماره 163، آبان 1382.
|