اگر بخواهیم به جواب سوالی برسیم بهتراست آن مسئله را از جهات مختلف مورد بررسی قرار دهیم
ما می خواهیم در مورد این موضوع کمی بحث کنیم.پس درابتدا به تفاوت های این موضوع می پردازیم
شاید به ظاهر کلمه اول نسبت به کلمه دوم یک نون کم دارد اما در حقیقت فاصله بینشان به اندازه
فاصله زمین تا آسمان است.بنظر شما کدام بهتر است اینکه بدانید یا ندانید.
اصلا بهتر است بگوییم چرا باید بدانیم یا ندانیم مگر انسان چقدر عمر می کند که به این چیزها
بپردازد اگر به اخبارعلمی دنیا نگاه کنیم خواهیم دید چه ما در زمینه ای بدانیم یا نه فرقی
نخواهد کرد این کاروان علم در حرکت است مگر غیر از این است که در هررشته و
زمینه ای به دنبال مدرک وپول وکارواعتبار هستید دیگر گذشت آن زمان که دانش دل پیررا برنا
وتوانا میکرد وقتی دانستن امروز به درد جدول میخورد فرقی نمیکند که ما بدانیم یا ندانیم
آیا از خود پرسیده اید که چرادرس میخوانید اصلا درس چیست؟
مگر غیر از این است که درس همان دانسته های گذشتگان است ما آنها را می خوانیم
ویاد می گیریم که هم از آن در زندگی استفاده کنیم و هم دانسته های خود را به آن بیافزاییم
هیچ فکر کرده اید اگر این دانشجو که جویای دانش است اگر کمی به این دانسته ها اضافه
کند با این همه دانشجو در جهان چقدر علم رشد خواهد کرد آیا میدانید مشکل کجاست؟ مشکل این است که
شما دانشجو واقعی نیستید فقط اسم شما دانشجوست.
واما کمی هم به این کاروان در حرکت علم می پردازیم که کلا برعکس حرکت می کند که زحمت
گذشتگان را به باد می دهد اگر در قدیم دنبال دانستن بودند می خواستند بدانند چه کسی این ابر جاندار را افریده
چگونه افریده و به چه منظور ومقصود افریده هرچه این کاروانیان پیش می رفتند ایمانشان بیشتر
می شد و بوجود خدایی رحمان و بزرگوار اگاه می شدند حاصل این پیشروی دستاوردهای پر شماری که ما انها
را از شکافتن اتم هاو مولکول ها تا شناخت وبررسی سیارات و کهکشان ها گرفته همه وهمه نشان از خدایی
می داد که امروزه وجود خدا را انکار می کنند این همه نظم را نا دیده میگیرند و افرادی با حرف هایی خام
و نا حساب این کاروان را به خانه اول خود باز می گردانند.اری چه ما بخواهیم یا نخواهیم این کاروان در حرکت
است.دوباره از شما می پرسم ایا دانستن بهتر است یا نداستن؟اگر از من بپرسید می گویم نداستن خیلی بهتراز داستن
و انکارکردن است و البته دانستن خیلی بهتر از نداستن است اگر پیرامون اطراف خود را به صورت گذری نگاه
کنید چیزی جز نظم نخواهید دید من به یک نمونه ساده اکتفا میکنم البته شما را در هر زمینه ای به این نوع نگاه دعوت
میکنم= به نظر شما تخم مرغ می تواند نشانه و ادله ای از خدا باشد؟زود قضاوت نکنید کمی صبور باشید خواهید
فهمید.اگر از خواص تخم مرغ وپروتئین سرشارش گذر کنیم خواهیم دید که تخم مرغ از پنج بخش تشکیل شده
پوسته 2- زرده 3- سفیده 4-نطفه5-هوا .که نطفه همان جوجه اولیه است و زرده غذای این جوجه است که در پایان 1-
دوره جنینی این جوجه هیچ ذره ای از این زرده مشاهده نمی شود یعنی خداوند طوری برنامه ریزی کرده که حتی
یک قطره هم اضافه نمی ماند و سفیده مایعی است که از جوجه محافظت میکند همانند این مایع را ما در مغزمان
داریم هوا که آن هم به اندازه درون تخم وجود دارد که اکسیژن مورد نیاز جوجه را فراهم کند وپوسته و شکل ظاهری
که بسیار فنی و مهندسی ساخت است طوری ساخته شده که با کمترین ضربه ممکن از داخل وبا بیشترین ضربه ممکن
از خارج پوسته شکسته خواهد شد البته من آزمایشی به همه ی شما پیشنهاد می کنم که امیدوارم انجامش دهید.
ما در طول هفته بسیار از تخم مرغ برای غذا استفاده می کنیم پوست تخم مرغ را برداشته و با خودکار یا پشت
قاشق سعی کنید یک طرف تخم مرغ را از خارج وطرف دیگر را از خارج فشار دهید خواهید دید هرکدام
چطور شکسته خواهد شد از شکل بیضی تخم مرغ امروزه برای سد سازی و نیروگاه های هسته ای و
در گذشته در گنبد خانه ها و مساجد استفاده می شده و می شود این تنها نمونه ای از دانستن ها بود
آیا این همه نشانه که دانستید از ندانستن آن خیلی بهتر نبود پس نباید وقت همچون طلای خود را
به بطالت بگذرانید نباید بهانه بیاورید و تنبلی کنید دیگر حفظ کردن درسها یا همان دانسته های گذشتگان
و پاس کردن بیهوده ی واحد ها را کنار بگذارید تلاش کنید انشا الله موفق خواهید بود