0

امام حسین (ع) الگوی عزت مداری

 
hasantaleb
hasantaleb
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1387 
تعداد پست ها : 58933
محل سکونت : اصفهان

امام حسین (ع) الگوی عزت مداری

« بولس سلامه » ادیب و شاعر برجسته لبنانی از جمله کسانی است که در اشعارش به بیان مراتب عشق و اخلاص خود به امام حسین (ع) پرداخته ، می‌ نویسد : ‏« شاعر عرب چه مسلمان باشد و چه مسیحی ، به اسلام مدیون است ؛ … هرگاه زندگی علی (ع) و فرزندش حسین (ع) را به خاطر ‌می آورم ، شعلة یاری حق و ستیز با باطل در سینه‌ ام زبانه ‌می کشد . »
امروز سالروز ولادت شخصیت بزرگی است که زیبایی و عشق را معنا کرد . او دارای روحی زیبا ، کرامت نفس ، معرفت عمیق و در نهایت ، تجلی حیات یک انسان کامل است . امروز ، روز میلاد امام حسین (ع) است . سلام و درود خداوند بر او ، و شادباش و تهنیت ما بر شما باد .
تو از هر در که باز آیی ، بدین خوبی و زیبایی
دری باشد که ز رحمت به روی خلق بگشایی


زیبایی و جمال نزد هرکس پسندیده و دل انگیز است . اگر انسان به خود نظر کند ، حُسن و زیبایی را که از نشانه های خداوند است ، در وجود خود مشاهده می کند . حکیمان تصریح کرده اند که انسان زیباتر از سایر مخلوقات است . او خلقتش بی نظیر و زیباست . کانت ، فیلسوف فرانسوی می گوید : « من برای یافتن خدا به دو چیز نگریستم . یکی آسمان که خلقتش عظیم است و دیگری ، درون نفس خود . این دو موجب اعجاب می شوند و پرده جمال می گسترانند . »

امام حسین (ع) نماد بارز یک انسان با صفات عالی و رفتار پسندیده است . او نواده گرامی پیامبر (ص) ، فرزند علی (ع) و فاطمه زهرا (س) بود ، در خانه وحی و فضای معنوی مکتب اهل بیت رشد یافت . این ویژگیها امتیاز برجسته ای برای انسان محسوب می شود ، درعین حال حسین (ع) به این برتری ها بسنده نکرد . او از کودکی ، دوران تعلیم و تلاش را تجربه کرد و با تدبیر خردمندانه پدر ، ورزیده و آبدیده شد . حسین (ع ) این سخن پدر را به خاطر سپرد که : « زیبایی آدمی به عقل و اندیشه اوست . » و خود با حرکت در این مسیر به بالاترین درجه عزت و سربلندی دست یافت .

عزیز ، به معنای نیرومند، توانا، شریف و بزرگوار ، یکی از اسامی خداوند متعال است . کسانی که از شأن و احترام زیادی نزد دیگران برخوردارند و دست خواهش نزد هیچکس دراز نمی کنند ، عزیز خوانده می شوند . عزیز نامیده شدن خداوند ، به خاطر بی نیازی و غنای او از خلق / و احتیاج موجودات عالم به ذات لایزال اوست .
اولیای بزرگ الهی ، عزت را برای انسان پسندیده اند و از مردم خواسته اند که خود را به این صفت تحسین بر انگیز آراسته کنند . از نظر امام حسین (ع) ، کسی که زندگی او همواره با عزت باشد ؛ انسانی استوار و شکست ناپذیر است . انسان باعزت ، زندگی آزاد همراه با اقتدار و شرافت را انتخاب می کند و مسیر تکامل و پیشرفت را طی می نماید .

براساس اندیشه های امام حسین (ع) از دیگر شاخص های زیبایی در انسان ، عدم توجه به تعلقات و امیال دنیوی است . ایشان همگان را به این مهم یادآور می شود و می فرماید :
« آنچه در روی زمین آفتاب بر آن می تابد ، از شرق تا مغرب از دریا تا صحرا ، از کوه تا جلگه ، همه در نظر فردی که اهل معرفت به خداست ، همچون سایه ای زودگذر است که صلاحیت دلبستگی ندارد . آیا آزادمردی نیست که همت کند این ته مانده ی بی ارزش دنیا را برای اهل خود واگذارد ؟… ای مردم ! خود را به دنیای گذرا نفروشید . آگاه باشید که چیزی جز بهشت نمی تواند بهای شما باشد و هر کس دل به دنیا بندد و در پیشگاه الهی به همین دنیا راضی شود ، به چیزی پست راضی شده است . »

هر سال که یاد امام حسین (ع) را گرامی می داریم ، شاهد درخشش انسانهایی هستیم که در پرتو تعالی روح او و تحت تاثیر مرام او ، به حیات معقول راه یافته اند . آمارها نشان می‌ دهد، بسیاری از کسانی که مسلمان شده‌ اند ، متأثر از وجود شخصیتهای بزرگی چون پیامبر (ص) و علی (ع) و حماسه جاودانه حسین (ع) بوده اند . امروزه بسیاری از انسانها ، عطش روحی خود را با الگو گیری از نمونه‌ های عملی و واقعی انسانهای پاک برطرف می کنند .
بسیاری از کسانی که در برابر تجاوز و غارتگری‌ قدرتمندان زورگو ایستاده‌اند ، ریشه پایداری و آزادی خویش را در مقاومت ، حق‌ جویی و عزت طلبی امام حسین (ع) یافته اند . این باور تاریخی در ادبیات متعهد و معاصر مسیحیان لبنان نیز مشهود است . ‏

اشعار و نوشته‌ های برخی از ادیبان مسیحی به بُعد حماسی شخصیت امام حسین و نهضت عظیم او توجه دارد .‏ « بولس سلامه » ادیب و شاعر برجسته لبنانی از جمله کسانی است که در اشعارش به بیان مراتب عشق و اخلاص خود به امام حسین (ع) پرداخته ، می‌ نویسد :
‏« شاعر عرب چه مسلمان باشد و چه مسیحی ، به اسلام مدیون است ؛ چرا که ممکن نیست قلمی به فصاحت بگراید ، مگر آنکه نَمی‌ از باران قرآن قلمش را‌ تر کنَد … شاید کسی اعتراض کند و بگوید که چرا یک مسیحی به تشریح تاریخ اسلام پرداخته است… آری من مسیحی‌ ام ؛ ولی مسیحی‌ ای که افق دیدش گسترده است ،… هرگاه زندگی علی (ع) و فرزندش حسین (ع) را به خاطر ‌می آورم ، شعلة یاری حق و ستیز با باطل در سینه‌ ام زبانه ‌می کشد . »

« آنتوان بارا » ، روزنامه نگار و ادیب مسیحی اهل سوریه ، امام حسین (ع) را متعلق به همه جهانیان می داند و او را با عبارت « حسین گوهر جاودانه ادیان » معرفی می کند و در پایان ، سخنش را با این عبارت به انتها می رساند که « حسین (ع) در قلب من است . »
او می افزاید : « ما هر آنچه را که زیباست ، بررسی کرده ایم و دریافته ایم که همه آن زیبایی ها در شخصیت حسین (ع) و امام علی (ع) و پیامبر اکرم (ص) نهفته است . یک بار در دمشق در همایشی ، محمدالرفاعی شاعر سوری ، تعبیری جالب درمورد من بکار برد . او گفت : آنتوان ، دینش مسیحی ، هویتش مسلمان ، عشقش تشیع و زبانش عربی است . واقعیت این است که من به حسین عشق می ورزم . من شیفته روح انقلابی حسین (ع) هستم ، تواضع ایشان در کنار روح انقلابی ، بعد دیگر شخصیت حسین است که مرا شیفته خود کرده است . او در عین احساس عزت ، آزادی و سرافرازی دربرابر دشمنان / از روحیه تواضع برخوردار است . در حالی که این دو خصیصه نمی تواند در یک شخص جمع شود . » آنتوان بارا ، امام حسین را “چراغ اسلام” به معنای روشنگر راه و نجات بخش ، و ” زره اسلام ” به مفهوم مصون دارنده دین و اعتقادات از هرگونه آسیب و گزند معرفی کرده است.

“جوزف‌‌ هاشم ” نیز در قصیده ای می‌ گوید : « چون شرک و فساد ، عالم را فرا گرفت ، خداوند ، اهل بیت را چون مشعلی برای نجات بندگان برانگیخت تا حق را در میان امت‌ها نشر دهند … ای فرزند فاطمه و علی ! آیا عظمتی بالاتر از این هست ؟‌ ای کسی که همه بزرگی‌ها و بزرگواری‌ ها را به ارث برده‌ای ، وسوسه‌های رنگارنگ دنیا تو را فریب نداد و روح با عظمت خود را نذر قربانی‌ شدن کردی … اگر شما نبودید هیچ پرچم الهی ای برافراشته نمی‌ شد ، تو تنها امام شیعیان خود نیستی ، بلکه پیشوای همه خلایق و بندگانی هستی که جایگاه ایمان را در زمین بر فراز قله ها بردی و زیبایی انسان را نمایاندی … »

در این میان ، گفتار شورانگیز ” نصری سلهب ” نویسنده لبنانی در آغاز یکی از آثارش نیز خواندنی است . او پس از یاد عظمت و جهاد امیر مؤمنان و نیاز و احتیاج عصر جدید به مانند او می‌ نویسد :‏
‏« ‌ای سالار شهیدان ! من از سرزمین ناقوس‌ های غمگین و گلدسته‌های خاموشم … بگذار با کلامی صریح که از دلی زخم خورده بر می‌ آید ، بگویم که آمده‌ام تا در راه تو گام بردارم و از تو شعله‌ ای برگیرم که در درونم عظمت را روشن کند تا نخست بر دشمن درون خود پیروز شوم و آنگاه بر دشمن بیرون ، که سرزمینم را آلوده و حرمت‌ها را لگدمال کرده است.‏ حسین (ع) با زندگی زیبا و مرگ با عزت ، تا ابد در وجدان انسانها ماندگار شد ؛ چرا ما در راه وطن غارت شده ( لبنان ) ، امت مجروح ، و کرامت خونینمان به میدان جهاد قدم نگذاریم ؟ چرا چون حسین ، قهرمان کربلا – بلکه قهرمان همه روزگاران – با زبان و عمل فریاد نزنیم :
مرگ برای جوانمرد حقیقی و مجاهد ننگ نیست . اگر زنده بمانم پشیمان نمی‌ شوم و اگر بمیرم سرزنش نخواهم شد ؛ زیرا برای ذلت انسان کافی است که زیر بار زور زنده بماند .

آثار و نوشته‌ های « ادموند رزق »، حقوقدان و ادیب برجسته لبنانی نیز بسیار در خور توجه است . وی در مقاله ای می‌ نویسد : « هیچ کاروانی را در تاریخ سراغ ندارم که آرزو کنم در میانشان باشم ، مانند کاروانی که از حجاز به رهبری فرزند علی و زهرا به عراق ‌رفت تا با فدا کردن خود حق را زنده کند .‏
هیچگاه دلم نمی‌ خواسته تیری بیفکنم یا نیزه‌ ای بیندازم ؛ مگر آن روزی که در نوجوانی ، داستان حسین را شنیدم که تنها با توکل به خدا ، بر شمشیرش تکیه کرد . وی می افزاید : « بین مردان و تصمیم‌هایشان رابطه‌ای متقابل است ؛ مردان تصمیم را می‌ سازند و تصمیم ، مردان را تا اوج بر می‌ آورد . ای حسین ، آنکه چهره‌ ات را ترسیم می‌ کند و موقعیت تو را در خط زمان مشخص می‌ سازد ، تصمیم والای تو برای فدا شدن است ؛ زیرا قدرت ، در آن است ، هرچند که ظاهرش به ناتوانی جلوه کند . »

پنج شنبه 9 آذر 1391  1:56 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها