0

ایرانیان مارک باز

 
sotoodeh
sotoodeh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 131

ایرانیان مارک باز


آيا برندهاي داخلي به درد جوان ها مي خورند؟
مارک هاي ايراني چقدر بين جوانان شناخته شده هستند؟ اصلا چقدر مارک هاي درست ودرمان وجود دارد که آدم ها به آنها اعتماد مي کنند وبراي خريدن محصولات آنها حاضرند پول بپردازند. يک نگاه کلي به ماجراي مارک هاي ايراني، نشان مي دهد که مارکهاي انگشت شماري که در ايران نامي به هم زده اند،از تعداد انگشتان يک دست هم کمترند وتازه همان ها هم شامل لباس هاي مردانه کلاسيک مي شوند که جوان هاي امروزي نهايتا در عروسي داداش بزرگه يا عروسي خودشان ممکن است يکي از آنها را به تن کنند؛بنابراين غر زدن درباره اقبال  مارک هاي خارجي بين جوان ها ومارک باز شدن آنها،  يک غر الکي است.
وقتي ما به ازايي وجود ندارد،چه کاري است که غر بزنيم؟حالا بياييد با برندهاي داخلي معروف آشنا بشويم. يادتان باشد که همه آنها کت وشلوار را سرلوحه محصولاتشان قرار داده اند؛ لباسي که چندان جوان پسند وخودماني نيست.
هاکوپيان
نزديک به 40 سال است که هاکوپيان دارد پوشاک مردان ايراني را توليد مي کند. البته براي خودش هم سري در سرها دارد چون مورد تائيد کارشناسان بين المللي است. حتي سال 2003 جايزه بين المللي طلايي امريکا را هم برده؛آن هم براي کيفيت وبرتري توليد. تازه جايزه هاي ديگري هم دارد؛مثل جايزه بين المللي پرستيژتجاري با خوشنام ترين شرکت و...
اما محصولات اين برند ايراني بيشتر براي مردان ميانسالي طراحي شده که دوست دارند رسمي باشند. البته واحد جوانان هاکوپيان هم هست که خوراک دهان سوزي براي سير کردن شکم روزمره جوان ها نيست.
ايکات
اين برند ايراني که نسبت به بقيه برندها سر وشکل جوانانه تري دارد، به هر حال سعي مي کند تي شرت ها وشلوارهايي جوان پسند هم توليد کند؛هر چند آن قدر ها درميان جوان ها شناخته شده نيست.
گراد
سابقه طولاني ندارد وتازه چند سالي است که وارد بازار پوشاک ايراني ها شده اما باز هم توانسته با تبليغات خوب،جايي ميان مردم باز کند.يادمان باشد که گراد هم چندان روي لباس هاي عادي براي جوان ها کار نکرده والبته خيلي از جوانه حاضر نيستند براي رفت وآمد روزانه و..خودشان کت وشلوار به تن کنند؛هر چند که خيلي هم جوانانه باشد اما باز هم کت و شلوار است ديگر.
ماکسيم
يک برند تقريبا 30 ساله که باز هم براي مردان،لباس توليد مي کند اما مشکل اينجاست که يکي از اهداف اين برند داخلي به روزبودن با استفاده از طرح هاي اروپايي ورقابت با برند هاي جهاني است. يک برند داخلي که طرحش را از طرح هاي اروپايي مي گيرد،به نظرتان چقدر ايراني به حساب مي آيد؟
               
سه شنبه 20 مرداد 1388  9:48 AM
تشکرات از این پست
sotoodeh
sotoodeh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 131

پاسخ به:ایرانیان مارک باز

عنوان مقاله:خوردن نان گندم
نويسنده:دکتر سيد حسين ايماني جاجرمي
اين جامعه شناس مي گويد جوان ها دوست دارند خودشان را پولدار وبه روز نشان بدهند
اين روزها علاقه جوان ها به مارک هاي معروف روز به روز بيشتر مي شود و ديگر کمتر کسي حاضر است از لباس ها وکفش وکيف بدون مارک خارجي استفاده کند. اين رفتارها نشانه يک مساله عميق تر است؛ يعني همان فاصله هاي که بين فرهنگ وتمدن غربي وفرهنگ ما وجود دارد وباعث مي شود در همه زمينه ها بخواهيم خودمان را به غربي ها متصل کنيم؛ مثل درس خواندن در کشورهاي غربي که هميشه يکي از افتخارات ما به حساب مي آمده است.
در زمينه مصرف هم قضيه به همين منوال است . خريدن کالا هاي مارک داربه افراد احساس برتري وافتخار وغرورمي دهد .البته مارک ها با کيفيت هم در ارتباط هستند وبه همين دليل طبيعي است که اين کالا ها مشتري زيادي بين افراد پولدار داشته باشند ولي جالب اين است که طبقات پايين تر که توانايي خريد مارک هاي واقعي را ندارند، سراغ مارک هاي تقلبي مي روند وسعي مي کنند به اين ترتيب خودشان را پولدار وبه روز نشان بدهند.اين رفتارها نشان مي دهد که معيارهاي ارزش ونشانه هاي  منزلت در جامعه  ما تغيير کرده است . زماني درون گرايي، ساده زيستي وبي اعتنايي به دنيا، افتخار به حساب مي آمد ولي در دنياي کنوني بسياري از مردم برون گرايي  ومصرف هرچه بيشتر را با ارزش مي دانند .البته در حال حاضرمصرف گرايي در غرب هم رايج شده وبه نظر مي رسد که فرهنگ عمومي دنيابه اين سمت پيش  مي رود.
البته نبايد فراموش کنيم که به هر حال، خيلي از جوان ها  دچار خلاءهايي درزندگي هستند که به نوعي بايد  آن ها را بايد پر کنند .مارک باز بودن و درگير شدن با جرياني که جريان متداول يک جامعه است،يکي از طبيعي ترين واکنش هاي جوانانه در برابر اين احساس خلاء است .
آن ها بايدبتوانند به نوعي خلاء هاي هويتي خود را پر کنند ودر اين ميان، چه چيزي بهتر از جرياني که بتواند جوان را به نام خاصي گره بزند ؟شايد همين احساس نياز به وصل بودن به جايي است که بنا بر آن، خيلي از کساني که مارک باز هستند،جزو جوان ها به حساب مي آيند . يادمان نرود هر نوجوان و جواني دوست دارد که ديده شود وتوسط جريان هاي جامعه، مهم انگاشته شود .براي همين است که خيلي از نوجوان ها وجوان ها درانتخاب پوشش خودبه سمت مارک بازي مي روند، تاهم به خود، هم با ديگران و هم باجامعه ثابت کنند که آدم ديگري هستند،  با هويتي که شکل گرفته و شخصيتي که براي خودش قالب خاصي دارد .
در جا معه هدف مصرف گرايي هم بيش از همه جوان ها هستند واين جوان ها هستند که بيش از بقيه به دنبال مظاهر مصرف گرايي مي روند. اگر نگاهي به تبليغات مارک هاي اصل بيندازيد، خواهيد ديد که بيش از همه، از جوان ها استفاده مي کنند . به  هر حال علاقه به راهيابي به سطوح بالاتر اجتماعي و اقتصادي و حداقل تظاهر به اين امر شايد مهم ترين دليل جامعه شناختي مارک باز بودن خيلي از جوان هاست . حتماً شنيده ايد که قديمي ها مي گويند نخورديم نان گندم ... اين امر هم به نوعي مصداق مارک بازي به هر قيمتي بين جوان هاست.
استاديار دانشگاه تهران وجامعه شناس 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 
           
 
               
سه شنبه 20 مرداد 1388  9:51 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها