بالى براى پرواز
«آنچه را نمىدانى نگو، هر چند دانسته هايت اندك است».
از ابتداى نامه ى امام تا انتهاى آن، اين ارزش به بهانه هاى مختلف و در بزنگاه هاى گوناگون تكرار مىشود: سخن ندانسته نگو.
زبان را وقتى به حركت در آور كه سخنت مبتنى بر دانسته ها و اطلاعات باشد و اگر اطلاع و دانش تو كم است، سخن را نيز كم و كوتاه كن.
يكى از مشكلات همه ى ما اين است كه در هر چيزى اظهارنظركرده و به داد سخن در آن مىپردازيم، هر چند هيچ اطلاعى از كم و كيف آن نداشته باشيم.
تكرار اين كلمات از على بن ابيطالب و پافشارى او بر رها كردن اين ضد ارزشها، نشان دهندهى اهميت اين فراز است.
امام نه تنها در اين نامه كه در جاى جاى زندگيش براين حقيقت تأكيد مىكند كه ميزان ارزش انسان و جوان و مسلمان در گفته ها و سخنانش است و همچنانكه حكمت در واژه هاى حكيمانه و توأم با انديشه، نهفته است، رشد و تعالى نيز در سكوت و اجتناب از سخن نابخردانه است.
اين مؤلفهى منفى هم لطمات شخصيتى و شخصى را در پى دارد و هم آشفتگىهاى اجتماعى و جمعى.
چه بسيار مجموعه هاى انسانى كه با كلمات بى حساب و بى پايه ى فردى، دچار بحران مىشود، چه بسيار خانواده هايى كه با اما و اگرِ فردى در آستانه ى فروپاشى قرار مىگيرد و چه بسيار آبروها و حيثيتها و منافع اشخاص كه با يك موضعگيرى و ابراز چند واژه به پرتگاه نابودى سوق داده مىشود! امام على مىفرمايد: نگو....
دانشت اندك است، در محدودهى دانش خود سخن بگو.
هر چقدر دانشت كم، سخنت كمتر باشد و هيچ نگران نباش كه در قضاوت ديگران، فرد كم اطلاعى به حساب بيايى.
اگر چنين ارزشى را در خود بوجود آوردى، تمرين كردى، ممارست داشتى و به اين مهم نايل آمدى، حال لياقت دارى كه پلهاى بالاتر بيايى و معيارى جديد را در روابط اجتماعى تجربه نمايى: «آنچه را دوست ندارى به تو بگويند به ديگران نگو(32)».
كسى كه هر سخنى را مىگويد و در هر وادى اظهار رأى و نظر مىكند، بديهى است نسبت به ديگران هم هر نسبتى را روا مىدارد.
ابتدا بايد تمرين كرد كه سخن انديشيده و گزيده گفت تا بتوان به اين ارزش والا دست يافت و به ديگران سخنانى گفت كه خود دوست داريم در حقمان ابراز شود.
بايد زحمت كشيد كه هر سخنى را نگوئيم تابتوانيم در برخورد با افراد جامعه از گفتار ناخوشايند دست شوئيم.
با جوان تا آسمان
مهدی هادوی