حضرت عباس(ع) قبل از رفتن به ميدان، برادرانش و به روايتي فرزندانش را به ميدان جهاد فرستاد تا شاهد ايثار و شهادت آنان باشد.
اشاره:
چهارم شعبان سال 26 هجري، شاهد تولد مردي بود كه همه شجاعت، سخا و وفاداري را در خود داشت.
زيباروي جوانمردي كه نامش امنيت را در خاطر زنده مي كرد و دستهاي پرتوانش تماميت پشتگرمي را. او، ابوالفضل العباس(ع) بود كه نام بزرگمردي چون علي عليه السلام، را با خود داشت و مادري چون ام البنين را كسي كه چهره پر صلابت و قاطعيت رفتارش ميدان را از خصم دون پاك مي ساخت و لقب زيباي باب الحوائج او را كهف امن همه درماندگان و افتادگان مي نمود. ذكر نامها و القاب آن بزرگ جوانمرد كربلا، ذكر همه صفات نيكي است كه ما را در آموختن ادب زيستن بر عرصه خاك ياري مي دهد. آنچه مي خوانيد گزيده اي از القاب آن حضرت است كه گردآوري شده است.
· قمربنيهاشم: چون در عرب كودك زيباروي و خوش قامت را ماه مي نامند مثل لقبي كه به پدر حضرت رسول(ص) داده شد و ايشان را ماه حرم مي گفتند. همانطور كه ماه نور از خورشيد مي گيرد حضرتش از وجود مقدس امام حسين(ع) نور مي گيرند كه خورشيد امامت است.
· باب الحوائج: نقل كرده اند كه در رؤياي صادقانه اي پيامبر(ص) به ايشان لقب باب الحوائج دادند. از علامه طباطبايي(ره) نقل شده است كه استادشان مرحوم قاضي(رض) گفته اند در هنگام كشف و شهودي كه پيش آمد برايم روشن شد وجود مقدس اباعبدالله حسين(ع) مظهر رحمت كليه الهيه است و باب و پيشكار آن سر حلقه ارباب وفا و پايداري باب الحوائج(ع) است.
· سقا: اگر عده اي به سقايت حاجيان افتخار مي كنند او ساقي لب تشنگان كربلا مي باشد. امام باقر(ع) فرموده اند كسي كه تشنه اي را سيراب كند خدا از شراب زلال و طهور بهشتي سيرابش مي كند و او ساقي لب تشنه اي است كه جان در راه سقايت آل الله مي بازد.
· ايثارگر: قبل از رفتن به ميدان برادرانش و به روايتي دو فرزندش را به جهاد فرستاد تا شاهد ايثار و شهادت آنان بوده و در مقابل اين مصيبتها اجري مضاعف بيابد. او به قدري از جان گذشته بود كه دستهايش را قبل از شهادت تقديم معشوق كرد.
· شهيد: يكي ديگر از القاب اوست امام سجاد(ع) مي فرمايند: عمويم عباس در قيامت داراي مقامي خواهد شد كه همه شهيدان به مقام او حسرت مي خورند چرا كه او بر قله شهيد و شاهد بودن راست قامت ايستاده و نظاره گر صحنه جانبازي ياران خدا بوده تا با جاذبه معنوي نامش كه رشادت و شجاعت را به ياد مي آورد حماسه ها بيافريند و عاشقان راه خدا را برانگيزاند تا در شهادت به او اقتدا كنند.
· ضيغم: او شير صحنه جهاد با كفار است. در جنگ صفين با اينكه نوجواني بيش نيست 8 پهلوان كفر و نفاق را به هلاكت مي رساند و در شب هشتم محرم همراه بيست نفر سواره و 30 پياده با دشمن مي جنگد تا آب به خيام برساند در حاليكه حتي بك نفر از همراهانش شهيد نمي شوند.
· امام سجاد(ع) مي فرمايد: روز سيزدهم بني اسد جهت دفن پيكر هاي مطهر آمدند من همراه ايشان اجساد مطهر شهداي كربلا را دفن مي كردم وقتي كنار بدن بي دست عمويم رسيدم خود را روي آن بدن پاك انداخته و آنرا بوسيدم. در زيارتنامه اي كه از امام صادق(ع) درباره حضرت عباس(ع) مي باشد در قسمتي اين طور آمد كه امام هشتم مي فرمايند گواهي مي دهم كه تو اي عباس در امر دينت هيچ گونه سستي نكردي و در برابر دشمنان باز نايستادي و به روشني و با كمال بصيرت از دنيا رفتي در حاليكه اقتدا به صالحان نمودي و از پيامبران پيروي نمودي. از تمام امامان(ع) به عبارتهاي گوناگون در مورد حضرتش تحسين و تمجيد شده است.
همه اينها نشان از علو درجات و ميزان اعلاي جاذبه شخصيت حضرت عباس(ع) دارد كه تمام مردان و جوانمردان مسلمان به ايشان اقتدا مي كنند و به او پناه مي برند و توسل مي جويند همو كه نام مباركش هم رديف ايستادگي و پايداري و وفا و شهامت است. پرچمي در بين غنائم گرفته شده از اهل بيت پيامبر(ص) ديده مي شود كه جاي سالم ندارد توجه يزيد جلب مي شود مي پرسد پرچمدار كه بوده است؟
جواب مي دهند عباس بن علي. مي گويد چه رشادتي داشته كه اين همه تير پرتاب شده و ضربات وارده به پرچم را با دستهايش تحمل كرده ولي پرچم را رها نكرده است چون دستگيره پرچم سالم است ولي پرچم سوراخ سوراخ شده است.
· ظهرالولايه: پشت و پناه امامت و ولايت است. او تا آخرين نفس از دفاع دست برنداشت با در نرد عشق سر و جان و دست خدا داد و وقتي مولا حسين(ع) بر بالينش رسيد فرمود: الان انكسرت ظهري و قلت حيلتي الوافي به معني نگهبان كه خواب و استراحت بر خود حرام كرده و گرد وجود امام حسين(ع) و اهل بيت نگهباني مي كند، همان امري كه به فرموده نبي از هزار شب عبادت كه روزش روزه باشد بهتر است و به دليل احساس مسئوليت و عظمت كار حتي براي شنيدن شخن ديگران از اسب پايين نمي آيد.
· المستجار: به معني پشت و پناه. شيخ محمد رازي شاعر معروف و فهيم شيعه قصيده اي مي سرايد در وصف مولا حضرت عباس(ع) كه: يوم ابوالفضل استجار به الهدي يعني روز عاشورا روزي است كه حسين(ع) مخزن هدايت به عباس پناه مي برد. سپس صحت اين مطلب را بعيد شمرده مي انديشد شايد امام حسين(ع) ان را نپذيرد در عالم خواب امام حسين(ع) را مي بيند كه به او مي فرمايد: آنچه گفته اي صحيح است و مصرع دوم آن را اينگونه تمام كن.
در اين هنگام به او پناه بردم كه بر اثر حمله ها و درگيريها و گردو غبار بين زمين و آسمان بيره و بار شده بود به طوري كه نقاب گردوغبار جلو نور خورشيد را گرفته بود و هوا تاريك شده بود.
حضرت عباس، سردار و علمدار است كه سالار لشگر جانبازان نينوا و علم توحيد بر دوش و جان بر كف آماده شهادت مي شود و تا زماني كه به زمين مي افتد علم از دست بر زمين نمي گذارد و چون جاني شيرين از نشان سرافرازي ولايت حق نگهداري مي كند.