جامعه پویا و سالم که مشعل توسعه فکری و فرهنگی را در دست دارد و در تباهی ها و مفاسد کنونی که چون مرداب های متعفّن جهان را فرا گرفته، انسان های تشنه حق را به سرچشمه معنویت و معرفت توجّه می دهد، در صورتی می تواند در این راه موفق شود که در جهت بهبود وضع فکری و روحی جوانان اهتمام ورزد.
بی تردید بزرگ ترین و مۆثرترین عاملی که جوانان را به سوی معارف ناب الهی سوق می دهد و عزّت و عظمت آنان را میسر می سازد و روح ایمان و فداکاری را در اعماق وجودشان احیا می کند، معرفی ابعاد زندگی اسوه های فضایل و جلوه های مکارم است.
در واقع نسل جوان در جستجوی اسوه ای شایسته و قهرمانی محبوب است تا اخلاق و رفتار خویش را مطابق او تنظیم نماید. بدان امید که پرتوی از کمالات الگوی خویش در وجودش راه یابد. یکی از این اسوه های شایسته فضایل و طلایه داران عظمت های معنوی، حضرت علی اکبر علیه السلام است.
ستاره ای در آسمان عصمت
در روز یازدهم شعبان سال سی و سوم هجرت، ستاره ای پرفروغ در آسمان خاندان عصمت هویدا گردید که درخشش و تابش آن خیل شیعیان را در موجی از شادی و شعف فرو برد. با ولادت این دُرّ درخشان در شهر مدینه رایحه عطرآگین رسول خدا در فضای خانه وحی بیش از پیش استشمام گردید.
پدرش امام حسین علیه السلام، سبط رسول خدا و سید جوانان بهشت؛ و مادرش لیلی، دختر ابی مرة بن عروة بن مسعود ثقفی است. زنی که پاکی و بهره وافرش از ایمان موجب گردید تا با زنان اهل بیت عصمت و طهارت همنشین باشد و بر سر سفره انسان های پاک و وارسته حاضر گردد. اجداد این زن از یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده اند، چنانکه حارث بن خالد مخزومی درباره وی شعری سروده که ترجمه اش چنین است:
«او (لیلی) ، پدر و مادرش، وفادارترین قریش در حفظ پیمان هستند و عموهایش از تیره ثقیف می باشند.»(1)
حضرت علی اکبر علیه السلام در خاندانی نشو و نما یافت که حافظ سرّ خداوند و جانشینان بر حقّ آخرین پیامبر او هستند. شرایط خانوادگی و محیط پرورش او پاکیزه ترین و عالی ترین مکان بود. امام حسین علیه السلام علیه السلام در سایه معیارهای تربیتی قرآن و سنت، شخصیت فرزندش را شجاع، طالب فضیلت و مُصرّ در احقاق حق بارور نمود و عالی ترین عواطف را نثار فرزندش کرد
امام حسین علیه السلام نام وی را « علی » نامید تا برخلاف تبلیغات مسموم و شایعات امویان، نام پدر را در جامعه اسلامی احیا کند. از سنت های ائمه این بود که برای فرزندان خود کنیه تعیین می کردند.(2) حضرت حسین علیه السلام نیز در جهت اجرای این سنّت پسندیده کنیه پدرش «ابوالحسن» را برای فرزندش، علی اکبر علیه السلام، برگزید.(3)
در آداب زیارت علی اکبر علیه السلام ـ که ابو حمزه ثمالی از امام ششم روایت کرده ـ آمده است که «صورت را بر قبر بگذار و بگو: «صلّی اله علیک یا اباالحسن» و این ذکر را سه مرتبه تکرار نما».(4)
آن حضرت به لقب «اکبر» معروف گردید و این لقب به دلیل فزونی سن او از امام سجّاد علیه السلام می باشد.(5)
غنچه ای در بوستان وحی
حضرت علی اکبر علیه السلام در خاندانی نشو و نما یافت که حافظ سرّ خداوند و جانشینان بر حقّ آخرین پیامبر او هستند. شرایط خانوادگی و محیط پرورش او پاکیزه ترین و عالی ترین مکان بود. امام حسین علیه السلام علیه السلام در سایه معیارهای تربیتی قرآن و سنت، شخصیت فرزندش را شجاع، طالب فضیلت و مُصرّ در احقاق حق بارور نمود و عالی ترین عواطف را نثار فرزندش کرد. چنانکه عقاد می گوید: «امام حسین علیه السلام از آن کسانی بود که به فرزندان خود محکم ترین علایق و محبت ها را دارند و عواطف نیرومندی دارند».(6)
حضرت حسین علیه السلام، زمینه ای فراهم ساخت تا فرزندش از همان دوران کودکی، قرآن را بیاموزد و با این اقیانوس بی کران الهی آشنا شود.
عبدالرحمان سلمی به حضرت علی اکبر علیه السلام سوره حمد را می آموخت، وقتی طفل تمام سوره را آموخت و آن را در حضور پدر قرائت کرد، امام به معلّمش پول و هدایای فراوان داد و دهانش را از مروارید پُر نمود. برخی که از این رفتار حضرت شگفت زده شده و چنین عطایی را برای آن تلاش معلم، بزرگ دانستند، دلیل آن را از امام جویا شدند. حضرت فرمودند: این هدایا کجا می تواند با عطای سلمی؛ یعنی، تعلیم قرآن برابری کند که هرچه به ازای آن داده شود، ناچیز است».(7)
آیینه تمام نمای پیامبر
پیوستگی معنوی و روحی رسول خدا با امام حسین علیه السلام سبب شد تا خصوصیات ظاهری و خصلت های اخلاقی وی به فرزندش علی اکبر علیه السلام نیز انتقال یابد، بطوریکه او به عنوان آیینه تمام نمای پیامبر صلی الله علیه و آله مشهور گردید. آن حضرت در خَلق، خُلق، منطق و بیان در عصر خویش شبیه ترین افراد به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود؛ چنانکه در روز عاشورا وقتی عازم جنگ با اشقیا بود، پدر بزرگوارش درباره اش فرمود: «اللّهمّ اشهد علی هۆلاء القوم، فقد برز الیهم غلام اشبه الناس برسولک محمد خَلقا و خُلقا و منطقا، و کنا اذا اشتقنا الی رۆیة نبیک نظرنا الیه (8)؛ خدایا گواه باش جوانى به جنگ این مردم رفت که در خلقت و سیرت و گفتار شبیه ترن مردم به پیامبرت بود و ما هرگاه به دیدن پیامبرت مشتاق مىشدیم به این جوان نگاه مىکردیم».
این در حالیست که خداوند درباره پیامبرش فرمود: «اِنّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظیمٍ (قلم/4)؛ همانا تو داراى اخلاق عظیم و برجستهاى هستى».
عده ای از مردم مدینه که نسبت به پیامبرشان شوق و علاقه داشتند و با ارتحال آن خورشید پرفروغ در اندوهی ژرف به سر می بردند، گاهی دسته دسته به منزل علی اکبر می رفتند و به شوق سید پیامبران، او را زیارت می کردند. علی اکبر علیه السلام هم با کرامت خاصّی از آنان پذیرایی می نمود.(9)
آن حضرت به حدی در قلوب مردم جا گرفته بود که مخالفین هم با دیده احترام و عزّت به او می نگریستند.
ارزش معنوی علی اکبر علیه السلام تا به آن اندازه است که پدر بزرگوارش که دارای مقام عصمت و امامت می باشد، زندگی پس از او را فنا و مرگ می داند، و هنگامی که علی اکبر علیه السلام به شهادت رسید، امام، قاتلان او را به عنوان افرادی معرفی کرد که بر خداوند رحمان جسارت کرده و حرمت رسول الله را هتک نموده اند
روزی معاویه از اطرافیانش پرسید: سزاوارترینِ مردم به خلافت چه کسی است؟ گفتند: شما. گفت: نه، سزاوارترینِ مردم به خلافت، علی بن الحسین (علیاکبر) است که جدش رسول خداست، و در او شجاعت بنی هاشم و سخاوت بنی امیه و امتیازات ثقیف با هم گردآمده است.(10)
دریای معرفت و شهامت
عشق علی اکبر علیه السلام به ذات الهی، شجاعت و شهامت (11) و ایمانی راسخ به وی بخشیده بود. در مسیر کربلا، امام حسین علیه السلام را خواب سبکی فرا گرفت که پس از آن آیه استرجاع بر زبان جاری نمود. در گفت و گویی که بین پدر و پسر رخ داد، علی اکبر علیه السلام عرض کرد: ای پدر وقتی بر حق بودن ما قطعی است، دیگر از مرگ در راه آن باکی نداریم. امام وقتی چنین معرفتی را از پسر دید فرمود:
«خدایت پاداشی نیکو عطا کند. نیکوترین پاداش که باید فرزندی از پدر دریافت کند».(12)
او در طریق دانش و معرفت به کمالاتی نایل شد، و چشمه های حکمت در روح و روانش جاری گشته بود؛ محدثی بنام بود و از جدّش روایت نقل می کرد.(13)
ارزش معنوی علی اکبر علیه السلام تا به آن اندازه است که پدر بزرگوارش که دارای مقام عصمت و امامت می باشد، زندگی پس از او را فنا و مرگ می داند، و هنگامی که علی اکبر علیه السلام به شهادت رسید، امام، قاتلان او را به عنوان افرادی معرفی کرد که بر خداوند رحمان جسارت کرده و حرمت رسول الله را هتک نموده اند.(14)
امامان معصوم در روایات و زیارات، مقام حضرت علی اکبر(علیهالسلام) را به پاکی و طهارت نفس ستوده اند، (15) چنانکه حضرت مهدی (عج) در زیارت ناحیه مقدسه او را از نسل پاک و تبار ابراهیم علیه السلام دانسته، بر او و پدرش درود فرستاده است. (16)
آری، علی اکبر علیه السلام ، تنها شهیدی است که نزدیک سالار شهیدان دفن شده است. مدفن او پایین پای اباعبدالله الحسین علیه السلام قرار دارد و به این خاطر ضریح امام، شش گوشه است.
پی نوشت:
1) علی اکبر علیه السلام، علامه سید عبدالرزاق مقرّم، ص 17.
2) امام باقر علیه السلام فرمودند: «ما برای فرزندانمان در دوران کودکی کُنیه مشخص می کنیم، زیرا بیم آن داریم که در سنین بالاتر به لقب های ناگوار مبتلا شوند». روضه المتقین، ج 8، ص 626؛ حیاه الامام الحسن، ج اول، ص 65.
3) علّامه سید ابراهیم موسوی زنجانی عقیده دارد که علی اکبر علیه السلام فرزند نداشته ولی کنیه اش ابوالحسن بوده است.(وسیلة الدارین فی انصار الحسین، ص 285)؛ امّا علامه مقرّم احتمال داده که علی اکبر علیه السلام فرزندی به نام حسن داشته و شاهد بر این ادعا را روایت احمد بن ابی نصر بزنطی می داند.(علی اکبر، مقرّم؛ صص 19 ـ 21)
4) کامل الزیارات، ابن قولویه، ص 240.
5) محدث قمى گوید: در سن على اکبر اختلافى عظیم است . مرحوم مقرم مى نویسد: علىاکبر در روز یازدهم شعبان سال 33 هجرى یعنى دو سال قبل از کشته شدن عثمان به دنیا آمد. این موافق است با قول ابن ادریس در سرائر که فرموده: على اکبر در خلاقت عثمان چشم به دنیا گشود. پس در روز عاشورا آن بزرگوار 27 ساله بوده و به اتفاق مورخین و علماى علم نسب تایید مىشود که على اکبر علیه السلام از امام سجاد علیه السلام بزرگتر بوده و این صحیحترین قول است. چنانکه روایتی از امام سجاد علیه السلام نقل شده كه دلالت بر آین مطلب دارد: «كان لی اخ یقال له علیّ اكبر منّی قتله الناس »؛ الطبقات الكبری، محمد بن سعد زهری، ج 5، ص 211؛ نسب قریش، مصعب عبن عبدالله زبیری، ص 85.
6) پرتوی از عظمت حسین علیه السلام، لطف الله صافی گلپایگانی، ص 172.
7) مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 66؛ لۆلۆ و مرجان محدث نوری، ص 44 ـ 45.
8) موسوعة کلمات الامام الحسین علیه السلام ، پژوهشکده باقر العلوم، ص 460؛ امام حسین علیه السلام به هنگام بدرقه جوانش به سوی میدان این آیه را تلاوت فرمود: «انّ الله اصطفی آدم و نوحا و آل ابراهیم و آل عمران علی العالمین ذرّیه بعضها من بعض»(آل عمران / 33 و 34)، که این خود درجاتی از پاکی و طهارت روح را برای علی اکبر علیه السلام به اثبات می رساند.
9) علی بن الحسین الاکبر، محمد علی عابدین، ص 42؛ نهضة الحسین، علامه سید هبة الدین بغدادی، ص 90.
10) مقاتل الطالبین، ابوالفرج اصفهانی، ص 52؛ الارشاد شیخ مفید، ص 458.
11) علامه مجلسى نقل مىکند؛ در روز عاشورا آن حضرت به هر جانب روى مىآورد گروهى را به خاک هلاکت مىافکند: «فَلَم یَزَل یُقاتِلُ حتّى ضَجَّ الناسُ مِن کَثَرهِ مَن قَتَلَ منهُم وَ رُوِىَ أنّه قَتَلَ عَلى عَطَشِهِ مأهً و عِشرین رُجلاًثم رَجَعَ الى ابیهِ... فَلَم یَزَل یُقاتِلُ حتّى قَتل تمام المأقَین.... ، بقدرى از آن لشگر کُشت که از کثرت کشته به شیون آمدند و روایت شده على اکبر با آنکه تشنه بود 120 نفر را کشت آنگاه نزد پدر بازگشت دوباره به میدان آمد و آنقدر جنگید تا کشته ها به دویست نفر رسید»، بحارالانوار، ج45، ص 43.
12) ابصار العین، ص 86؛ مشیر الاحزان، علامه جواهری، ص 33؛ الارشاد، ج 2، ص 82؛ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 51؛ المختار من مقتل بحار الانوار، صص 75 ـ 76؛ الفتوح، ابن اعثم، ص 873.
13) ابصار العین فی انصار الحسین، سماوی، ص 21.
14) مقتل خوارزمی، ج 2، ص 31.
15) علی الاکبر ابن الامام الحسین، علی محمد دخیل، صص 12 ـ 13؛ نک : زیارت مخصوصه آن بزگوار در اول رجب که از قول امام معصوم آمده: «کما منّ علیک من قبل و جعلک من اهل البیت الذین اذهب الله عنهم الرجس وطهّرهم تطهیرا»
16) بحارالانوار، ج45، ص 65: «السلامُ علیکَ یا اوّلَ قَتیلٍ من نسل خیرِ سلیل من سُلالَهِ ابراهیم الخَلیل».