0

آقاي خامنه اي! بگوييد ديگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند!

 
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

آقاي خامنه اي! بگوييد ديگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند!

تقدیم به ساحت قدسی وجود مبارک ولی عصر و همه مسلمانان آزاده جهان :

رييس جمهور عبايش را كه از شانه راستش سر خوره بود درست كرد و گفت: « بگو پسرم. چه خواهشي؟» -آقا! خواهش مي‌كنم به آقايان روحاني و مداحان دستور بدهيد كه ديگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند! -چرا پسرم؟

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، در یکی از روزهای سال 1362 ، زمانی آیت الله خامنه  ی ، رییس جمهور وقت ، برای شرکت در مراسمی از ساختمان ریاست جمهوری ، واقع در خیابان پاستور خارج می شد ، در مسیر حرکتش تا خودرو ، متوجه سر و صدایی شد که از همان نزدیکی شنیده می شد.
صدا از طرف محافظ ها بود که چند تای شان دور کسی حلقه زده بودند و چیز هایی می گفتند. صدای جیغ مانندی هم دائم فریاد می زد : «آقای رییس جمهور! آقای خامنه ای! من باید شما را ببینم» . رییس جمهور از پاسداری که نزدیکش بود پرسید: «چی شده ؟ کیه این بنده خدا؟» پاسدار گفت: «نمی دانم حاج آقا! موندم چطور تا این جا تونسته بیاد جلو.ٰ» پاسدار که ظاهرا مسئول تیم محافظان بود ، وقتی دید رییس جمهور خودش به سمت سر و صدا به راه افتاد ، سریع جلوی ایشان رفت و گفت: « حاج آقا شما وایسید ، من می رم ببینم چه خبره» بعد هم با اشاره به دو همراهش ، آن ها را نزدیک رییس جمهور مستقر کرد و خودش رفت طرف شلوغی. کمتر از یک دقیقه طول کشید تا برگشت و گفت: «حاج آقا ! یه بچه اس. می گه از اردبیل کوبیده اومده این جا و با شما کار واجب داره . بچه ها می گن با عز و التماس خودشو رسونده تا این جا. گفته فقط می خوام قیافه آقای خامنه ای رو ببینم ، حالا می گه می خوام باهاش حرف هم بزنم».

رییس جمهور گفت: « بذار بیاد حرفش رو بزنه. وقت هست».
لحظاتی پسرکی 12-13 ساله از میان حلقه محافظان بیرون آمد و همراه با سرتیم محافظان ، خودش را به رییس جمهور رساند. صورت سرخ و سرما زده اش ، خیس اشک بود . هنوز در میانه راه بود که رییس جمهور دست چپش را دراز کرد و با صدای بلند گفت: «سلام بابا جان! خوش آمدی» پسر با صدایی که از بغض و هیجان می لرزید ، به لهجه ی غلیظ آذری گفت: « سلام آقا جان! حالتان خوب است؟» رییس جمهور دست سرد و خشکه زده ی پسرک را در دست گرفت و گفت :« سلام پسرم! حالت چطوره؟» پسر به جای جواب تنها سر تکان داد. رییس جمهور از مکث طولانی پسرک فهمید زبانش قفل شده. سرتیم محافظان گفت :« اینم آقای خامنه ای! بگو دیگر حرفت را » ناگهان رییس جمهور با زبان آذری سلیسی گفت: « شما اسمت چیه پسرم؟» پسر که با شنیدن گویش مادری اش انگار جان گرفته بود ، با هیجان و به ترکی گفت:« آقاجان! من مرحمت هستم. از اردبیل تنها اومدم تهران که شما را ببینم.»
آقای خامنه ای دست مرحمت را رها کرد و دست رو ی شانه او گذاشت و گفت:‌« افتخار دادی پسرم. صفا آوردی . چرا این قدر زحمت کشیدی؟ بچه ی کجای اردبیل هستی؟» مرحمت که حالا کمی لبانش رنگ تبسم گرفته بود گفت: « انگوت کندی آقا جان! » رییس جمهور پرسید: « از چای گرمی؟» مرحمت انگار هم ولایتی پیدا کرده باشد تندی گفت: « بله آقاجان! من پسر حضرتقلی هستم» .آقای خامنه ای گفت: « خدا پدر و مادرت رو برات حفظ کنه.»
مرحمت گفت: « آقا جان! من از ادربیل آمدم تا این جا که یک خواهشی از شما بکنم.» رییس جمهور عبایش را که از شانه راستش سر خوره بود درست کرد و گفت: « بگو پسرم. چه خواهشی؟»

-آقا! خواهش می‌کنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند!
-چرا پسرم؟
مرحمت به یک باره بغضش ترکید و سرش را پایی انداخت و با کلماتی بریده بریده گفت: « آقا جان ! حضرت قاسم(ع) 13 ساله بود که امام حسین(ع) به او اجازه داد برود در میدان و بجنگد، من هم 13 سالم است ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمی‌دهد به جبهه بروم . هر چه التماسش میکنم،می‌گوید 13 ساله‌ها را نمی‌فرستیم. اگر رفتن 13 ساله ها به جنگ بد است، پس این همه روضه حضرت قاسم(ع) را چرا می خوانند؟ » حالا دیگر شانه های مرحمت آشکارا می لرزید. رییس جمهور دلش لرزید. دستش را دوباره روی شانه مرحمت گذاشت و گفت:« پسرم! شما مگر درس و مدرسه نداری؟ درس خواندن هم خودش یک جور جهاد است» مرحمت هیچی نگفت. فقط گریه کرد و حالا هق هق ضعیفی هم از گلویش به گوش می رسید.
رییس جمهور مرحمت را جلو کشید و در آغوش گرفت و رو به سرتیم محافظانش کرد و گفت :« آقای...! یک زحمتی بکش با آقای ... تماس بگیر بگو فلانی گفت این آقا مرحمت رفیق ما است. هر کاری دارد راه بیاندازید. هر کجا هم خودش خواست ببریدش.بعد هم یک ترتیبی هم بدهید برایش ماشین بگیرند تا برگردد اردبیل. نتیجه را هم به من بگویید»
آقای خامنه ای خم شد ، صورت خیس از اشک مرحمت را بوسید و گفت : « ما را دعا کن پسرم. درس و مدرسه را هم فراموش نکن. سلام مرا به پدر و مادر و دوستانت در جبهه برسان» و...
کمتر از سه روز بعد ، فرمانده سپاه اردبیل ، مرحمت را خوشحال و خندان دید که با حکمی پیشش آمد. حکم لازم الاجرا بود. می توانست باز هم مرحمت را سر بدواند ولی مطمئن بود که می رود و این بار از خود امام خمینی حکم می آورد. گفت اسمش را نوشتند و مرحمت بالا زاده رفت در لیست بسیجیان لشکر 31 عاشورا.

مرحمت به تاریخ هفدهم خرداد 1349 در یک کیلومتری تازه کند «انگوت» در روستای «چای گرمی»، متولد شد. امام که به ایران برگشت ، مرحمت کلاس دوم دبستان بود. 13 ساله که شد ، دیگر طاقت نیاورد و رفت ثبت نام کرد برای اعزام به جبهه. با هزار اصرار و پادرمیانی کردن این آشنا و آن هم ولایتی ، توانست تا خود اردبیل برود ، اما آن جا فرمانده سپاه جلوی اعزامش را گرفت. مرحمت هر چه گریه و زاری کرد فایده ای نداشت. به فرمانده سپاه از طرف آشناهای مرحمت هم سفارش شده بود که یک جوری برش گردانید سر درس و مشقش. فرمانده سپاه آخرش گفت : «ببین بچه جان! برای من مسئولیت دارد. من اجازه ندارم 13 ساله ها را بفرستم جبهه. دست من نیست.» مرحمت گفت : «پس دست کی است؟» فرمانده گفت: «اگر از بالا اجازه بدهند من حرفی ندارم» همه این ها ترفندی بود که مرحمت دنبال ماجرا را نگیرد. یک بچه 13 ساله روستایی که فارسی هم درست نمی توانست صحبت کند ، دستش به کجا می رسید؟ مجبور بود بی خیال شود. اما فقط سه روز بعد مرحمت با دستوری از بالا برگشت .
مرحمت بالازاده تنها یک سال بعد ، در عملیات بدر ، به تاریخ 21 اسفند 1363 با فاصله بسیار کمی از شهادت مرادش ، مهدی باکری ، بال در بال ملائک گشود و میهمان سفره ی حضرت قاسم (علیه السلام) گردید.

از مرحمت بالازاده ، وصیت نامه ای بر جای مانده است که متن کامل آن را در زیر می خوانید. وصیت نامه ای که نشان می دهد روحش نمی توانست در کالبد 13 ساله اش آرام بگیرد:


وصیت نامه مرحمت بالازاده جمعی لشکر عاشورا ،گردان علی اکبر

به نام خداوند بخشنده مهربان
از اینجا وصیت نامه ام را شروع می‌کنم. با سلام بیکران به پیشگاه منجی عالم بشریت حضرت مهدی(عج) و با سلام بیکران به رهبر مستضعفان، ابراهیم زمان، خمینی بت شکن و با سلام بی کران به مردم ایثارگر و شهید پرور ایران، که همچون امام حسین(ع) و لیلا، پسرشان را به دین اسلام قربانی می‌دهند.
آری ای ملت غیور شهید پرور ایران! درود بر شما! درود برشما که همیشه در مقابل کفر ایستاده اید و می‌ایستید تا آخرین قطره خونتان.
درود برشما ای ملت ایران! ای مشعل داران امام حسین ! تا آخرین قطره خونتان از این انقلاب و از رهبر این انقلاب خوب محافظت کنید تا که این انقلاب اسلامی را به نحو احسن به منجی عالم بشریت تحویل بدهید.
و ای پدر و مادر عزیزم ! اگر این پسرتان در راه اسلام به شهادت برسد، افتخار کنید که شما هم از خانواده شهدا برشمرده می‌شوید.
ای پدر و مادر عزیزم! از شما تقاضایی دارم . اگر من شهید بشوم گریه نکنید. اگر گریه بکنید به شهدای کربلا و شهدای کربلای ایران گریه بکنید تا چشم منافقان کور بشود و بفهمند که ما برای چه می‌جنگیم. حالا معلوم است که راه تنها یک راه است که آن راه هم راه اسلام و قرآن است. و آخر وصیت می‌کنم راه شهیدان را ادامه بدهید و اسلحه شان را نگذارید در زمین بماند.
و مادرم و پدرم چنانچه من می‌دانم لیاقت شهادت را ندارم ولی اگر خداوند بخواهد که شهید بشوم مرا حلال کنید و من هم شهادت را جز سعادت نمی دانم. یعنی هر کس که شهید می‌شود خوش به حالش که با شهدا همنشین می‌شود. و از تمام همسایه‌ها و از هم روستایی هایمان می‌خواهم که اگر از من سخن بدی شنیده اید و کارهای بدی دیده اید حلال بکنید. و برادرانم اسحله ام را نگذارند در جا بماند و خواهرانم با حجاب با دشمنان جنگ کنند. خدایا تو را قسم می‌دهم که اگر گناهانم را نبخشی از این دنیا به آن دنیا نبر.
خدایا خدایا تو را قسم می‌دهم به من توفیق سربازی امام زمان(عج) و نائب برحق او خمینی بت شکن را قرار دهی. تا در راه آنها اگر هزاران جان داشته باشم قربانی بدهم.
 
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

چهارشنبه 1 آذر 1391  1:59 PM
تشکرات از این پست
adel_71 mohammad_GHolamhosini sbehnam saeedrsl rezajafarizadeh hamid_shkh1372 parvaz_j hoseingh855 dehghdny AliFanoodi eshag1 alizareei ravabet_rasekhoon bolbolz miladboorooni abdo_61 muhammad_mahdi rezasgh amirhmz YaSiN313
rbahar91
rbahar91
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1390 
تعداد پست ها : 1000
محل سکونت : تهران

پاسخ به:آقاي خامنه اي! بگوييد ديگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند!

خدا رحمتش كند

ماجراي تكان دهنده اي بود.

قسمتش اين بوده و با تمام رضايت و شوقش در راه خدا جنگيد.

سه شنبه 17 بهمن 1391  9:17 AM
تشکرات از این پست
rezajafarizadeh saba100 alizareei abdo_61 mshhms
aziz1352
aziz1352
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1390 
تعداد پست ها : 769
محل سکونت : آ.ش

پاسخ به:آقاي خامنه اي! بگوييد ديگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند!

بسم رب الشهداو صديقين

درود بررزمندگان 8سال دفاع مقدس كه جان دادندو درخت اسلام راآبياري نمودند ورحمت خدابراين بسيجي دلاوركه واقعا"لياقت شهيد شدن را داشت اگراين بزرگان خون نميدادند وضع جورديگري بود كه انشاالله انطور نشد ومردان خداباايثارگري خود وبااهداخون پاكشان درخت اسلام را ابياري وجان دگر دادند. راهشن پردوام وپررهروباد. جهت شادي شهدا بخصوص اين دلاور كوچك فاتحه اي قرائت نمائيد.

سه شنبه 17 بهمن 1391  11:47 AM
تشکرات از این پست
koozegar hoosianp2011 alizareei abdo_61 mshhms
koozegar
koozegar
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 41
محل سکونت : teh

پاسخ به:آقاي خامنه اي! بگوييد ديگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند!

خدا رحمت کند شهدای ما را

با خواندن این ماجرا فقط برحال خودم تاسف میخورم. ما کجا و اونها کجا!

(((  یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله  )))

مرکز حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله عزیز خوشوقت

سه شنبه 17 بهمن 1391  11:57 AM
تشکرات از این پست
hoosianp2011 abdo_61 mshhms rezahd amirhmz
modern2656
modern2656
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1389 
تعداد پست ها : 55
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:آقاي خامنه اي! بگوييد ديگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند!

شهید مرحمت بالازاده

 

شهدا دعا داشتند، ادعا نداشتند!

نیـایش داشتند، نمایش نداشتند!

حیـــــا داشتند، ریـــــــا نداشتند!

رسمـــ داشتند، اسمــــ نداشتند!

و ما تا ابد به آنها که قمقمه ها را دفن کردند تا هوس آب نکنند مدیونیم...

برای شادی روح مردان بی ادعایی که عاشقانه رفتند، صلوات

ناصریا

سه شنبه 17 بهمن 1391  1:41 PM
تشکرات از این پست
AliFanoodi dehghdny hoosianp2011 saba100 mokary ravabet_rasekhoon abdo_61 muhammad_mahdi rezahd amirhmz YaSiN313
majnon313
majnon313
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1388 
تعداد پست ها : 287
محل سکونت : قم

پاسخ به:آقاي خامنه اي! بگوييد ديگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند!

اگر مسافر باشی، جا تو دنیا نگیری

بزرگ میشی طوری که، تو دنیا جا نگیری

 

بزرگ بودن (شهدا)طوری که، تو دنیا جا نگیرن

اونایی که کوچیکن، تو این دنیا اسیرن

 

اسیر یه لقمه نون، غافل از اوستا کریم

تو چشم و همچشمیها، حتی میشن... بگذریم!

 

اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم وترحم علی عجزنا واغثنا بحقهم

سه شنبه 17 بهمن 1391  1:55 PM
تشکرات از این پست
abdo_61 hoosianp2011 rezahd
dehghdny
dehghdny
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 69
محل سکونت : تهران

پاسخ به:آقاي خامنه اي! بگوييد ديگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند!

 

می رفت به آسمان کبوتر بی سر

می رفت از آسمان فراتر بی سر

هر بار شکسته بال و پر می آمد

تا پر زد و رفت بار آخر بی سر

 

یاد و خاطره شهدای سربلند دفاع مقدس گرامی و راهشان مستدام باد

 

سه شنبه 17 بهمن 1391  2:51 PM
تشکرات از این پست
abdo_61 hoosianp2011 rezahd
dooste_u
dooste_u
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 197

پاسخ به:آقاي خامنه اي! بگوييد ديگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند!

خیلی جالب بود این کجا و ما کجا

آقای مهربانی ها

بابت گریه هایی که به خاطر گناهان ما کردی

شرمنده ایم

سه شنبه 17 بهمن 1391  3:40 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011 abdo_61 rezahd amirhmz
kaka
kaka
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 9

پاسخ به:آقاي خامنه اي! بگوييد ديگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند!

خدای من تو چقدر بزرگی ؟ که می توانی این چنین روح عظیم و بزرگی را درون کالبدی کوچک جا دهی .

خدایا به عظمت تمامی شهدای اسلام قسمت می دهم که روح ما رو هم مثل روح این شهدای بزرگوار ، بزرگ و متعالی گردان و ما را هم به صراة المستقیم هدایت فرما 

با تشکر از این پست تکان دهندیتان

 

چهارشنبه 18 بهمن 1391  11:13 AM
تشکرات از این پست
abdo_61 hoosianp2011 mshhms rezahd amirhmz
ghalbeiran2
ghalbeiran2
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : دی 1391 
تعداد پست ها : 798
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:آقاي خامنه اي! بگوييد ديگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند!

اللهم الرزقنا توفيق الشهادت في سبيلك

اللهم احفظ قائدنا الامام خامنه ای

http://ghalbeiran.rasekhoonblog.com

چهارشنبه 18 بهمن 1391  11:17 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011 amirhmz
mostafarahmati2010
mostafarahmati2010
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : تیر 1389 
تعداد پست ها : 118
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:آقاي خامنه اي! بگوييد ديگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند!

واقعا فاصله ی ما و این ها زیاده 

خیلی عجیبه اینا چه کار کردند که ما نمیتونیم مثل اونا باشیم؟؟؟

دوشنبه 20 خرداد 1392  10:22 AM
تشکرات از این پست
rezahd amirhmz
zahra7720
zahra7720
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : اسفند 1387 
تعداد پست ها : 642
محل سکونت : تهران

پاسخ به:آقاي خامنه اي! بگوييد ديگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند!

 خیلی تاثیر گذار بود.

روحی بزرگ در کالبدی کوچک .

انشاالله این شهید بزرگ برای ما هم دعا کنن

درست زندگی کردن سخت شده

الهی داغ محبتت را بر دل هر که نهادی 

   خرمن وجودش را به باد نیستی در دادی 
 
 
 
 
 
چهارشنبه 1 آبان 1392  2:22 PM
تشکرات از این پست
rezahd amirhmz
rezahd
rezahd
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1390 
تعداد پست ها : 24
محل سکونت : بوشهر

پاسخ به:آقاي خامنه اي! بگوييد ديگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند!

شهادت هنر مردان خداست

آيا ما به اين مرحله رسيده ايم كه اگر امام زمانمان ما را بخواند به نداي او بلافاصله لبيك گوييم.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خدا عاقبت ما را بخير كند

انشااله در زمره شهدا قرار بگيريم.

شنبه 18 آبان 1392  6:15 PM
تشکرات از این پست
amirhmz
ahmadfarm
ahmadfarm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1390 
تعداد پست ها : 7792
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:آقاي خامنه اي! بگوييد ديگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند!

فقط مي تونم بگم واي برما!!!!!!!!!!!!

خدايا امان بده!

شنبه 18 آبان 1392  6:32 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها