نهضت حسين از نظر مهاتماگاندى
من زندگى امام حسين آن شهيد بزرگ اسلام را به دقت خوانده ام و توجه كافى به صفحات كربلا نموده ام و بر من روشن شده است كه اگر هندوستان بخواهد يك كشور پيروز گردد بايستى از سرمشق امام حسين پيروى كند.
محمد على جناح درباره ى حسين سخن مى گويد.
هيچ نمونه اى از شجاعت بهتر از آنكه امام حسين از لحاظ فداكارى و تهور نشان داد در عالم پيدا نمى شود، بعقيده من تمام مسلمين بايد از سرمشق شهيد كه خود را در سرزمين عراق قربان كرد پيروى نمايند.
حادثه ى طف از نظر لياقت عليخان
اين روز محرم براى مسلمانان در سراسر جهان معناى بزرگ دارد، اين روز يكى از حزن آورترين و تراژيكترين وقايع اسلام اتفاق افتاد شهادت حضرت امام حسين در عين حزن نشانه فتح نهائى روح واقعى اسلامى بود زيرا تسليم كامل به اراده الهى به شمار مى رفت ، شهادت يكى از عظيم ترين پيروان اسلام مثل درخشنده و پايدار براى همه ما است اين درس به ما مى آموزد كه اشكال و خطرات هر چه باشد نبايستى از راه حقيقت و عدالت منحرف شد. (255)
پورشوتامداس توندون حسين را مى ستايد.
شهادت امام حسين عليه السلام از همان زمان كه طفلى بيش نبودم در من تاءثير عميق و حزن آورى مى بخشيد من اهميت بر پا داشتن اين خاطره بزرگ تاريخى را مى دانم اين فداكارى هاى عالم از قبيل شهادت امام حسين سطح بشريت را ارتقاء بخشيده است و خاطره ى آن شايسته است هميشه بماند و ياد آورى شود.
اثر نهضت حسين از نظر گيبون مورخ مشهور
در طى قرون آينده بشريت و در سرزمين هاى مختلف صحنه حزن آور مرگ حسين موجب بيدارى قلب خونسردترين قارئين خواهد شد.
چارلز ديكنس درباره ى نهضت حسين اين گونه مى گويد
اگر منظور امام حسين جنگ در راه خواسته هاى دنيائى خود بود من نمى فهم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند پس عقل چنين حكم مى نمايد كه او فقط به خاطر اسلام فداكارى خويش را انجام داد
حسين عليه السلام از نظر توماس كارلايل
بهترين درسى كه از تراژدى كربلا مى گيريم اين است كه حسين و يارانش ايمان استوار به خدا داشتند آنها با عمل خود روشن كردند كه تفوق عددى در جائى كه حق با باطل روبرو مى شود اهميت ندارد و پيروزى حسين با وجود اقليتى كه داشت باعث شگفتى من است
سخنان پرفسور ادوارد براون درباره ى حادثه طف
آيا اقليتى پيدا مى شود كه وقتى درباره ى كربلا سخن مى شنود آغشته با حزن و الم نگردد حتى غير مسلمانان نيز نمى توانند پاكى روحى را كه اين جنگ اسلامى در تحت لواى آن انجام گرفت انكار كنند.
نهضت حسين از نظر سر فردريك جمس
درس امام حسين و هر پهلوان شهيد ديگرى اين است كه در دنيا اصول ابدى عدالت و ترحم و محبت وجود دارد كه تغيير نا پذيرند و همچنين مى رساند كه هر گاه بدى مقاومت كند و بشر در راه آن پا فشارى نمايد آن اصول هميشه در دنيا باقى و پايدار خواهد ماند.
ل .م .بويد
ل .م .بويد مى گويد در طى قرون افراد بشر هميشه جراءت و پر دلى و عظمت روح و بزرگى قلب و شهامت روانى را دوست داشته اند و در اثر همين ها است كه آزادى و عدالت هرگز به نيروى ظلم و فساد تسليم نمى شود اين بود شهامت و اين بود عظمت امام حسين و من مسرورم كه در چنين روزى با كسانى كه اين فداكارى عظيم را از جان و دل ثنا مى گويند شركت كرده ام هر چند كه 1300 سال از تاريخ آن گذشته است .
حسين از نظر واشنگتن ايروينگ مورخ آمريكائى
براى امام حسين عليه السلام ممكن بود كه زندگى خود را با تسليم شدن به اراده ى يزيد نجات بخشد ليكن مسئوليت پيشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمى داد كه او يزيد را به عنوان خلافت بشناسد او به زودى خود را براى قبول هر ناراحتى و فشارى به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنى اميه آماده ساخت در زير آفتاب سوزان سرزمين خشك و در روى ريگهاى تفتيده عربستان روح حسين فناناپذير است اى پهلوان و اى نمونه شجاعت و اى شهسوار من اى حسين .
توماس ماساريك در باره ى حادثه ى كربلا سخن مى گويد.
توماس ماساريك در اين مورد مى نويسد بسيارى از مورخين ما از كم و كيف اين رسم و ازدياد عزادارى واقف نبوده جاهلانه سخن مى گويند وضع عزادارى پيروان حسين عليه السلام را مجنونانه مى پندارند و ابدا بدين نكته پى نبرده اند كه اين مسئله در اسلام چه تحولاتى را به وجود آورده و با جنبش و نهضت مذهبى كه از تعزيه دارى در اين قوم پيدا شده در هيچ يك از اقوام و ملل ديگر عالم پيدا نشده با يك نظر دقيق در ترقيات دويست ساله پيروان على عليه السلام در هندوستان كه عزادارى را شعار خود نموده اند تصديق خواهيم كرد كه بزرگترين عامل اصلى مزيت را آنها پيروى مى كنند.
دويست سال پيش پيروان على و حسين عليه السلام در سرتاسر هندوستان در اقليت بودند و همين حال را داشت ممالك ديگر، امروزه در ممالك مترقى و ثروتمند مسيحى اگر بخواهند چنين ماتم و عزادارى را به پا نمايند با صرف ميليونها دولار باز هم به تاءسيس چنين مجامع و مجالس عزادارى موفق نخواهند شد. گر چه كشيشان ما هم از ذكر مصائب حضرت مسيح مردم را متاءثر مى سازند، ولى آن شور و هيجانى كه در پيروان حسين عليه السلام يافت مى شود و در پيروان مسيح يافت نخواهد شد و گويا سبب اين باشد كه مصائب مسيح در برابر مصائب حسين عليه السلام مانند پر كاهى است در مقابل يك كوه عظيم پيكر
موريس دو كبرى مى نويسد: اگر مورخين ما، حقيقت اين روز را مى دانستند و درك مى كردند كه عاشوراء چه روزى است اين عزادارى را مجنونانه نمى پنداشتند زيرا پيروان حسين به واسطه عزادارى حسين مى دانند كه پستى و زير دستى و استعمار و استثمار را نبايد قبول كنند زيرا شعار پيشرو و آقا آنها ندادن تن به زير بار ظلم و ستم بود.
قدرى تعمق و بررسى در مجالس عزادارى حسين كه چه نكات دقيق حيات بخشى مطرح مى شود، در مجالس عزادارى حسين گفته مى شود، كه حسين عليه السلام براى حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگى مقام و مرتبه اسلام ، از جان و مال و فرزند گذشت و زير بار استعمار و ماجراجوئى يزيد نرفت .
پس بيائيد ما هم شيوه او را سرمشق قرار داده از زير دستى استعمارگران (بيگانگان ) خلاصى يابيم و مرگ با عزت را بر زندگى با ذلت ترجيح دهيم زيرا مرگ با عزت و شرافت بهتر از زندگى با ذلت است مسلم است ملتى كه از گهواره تا گور تعلماتش چنين است داراى چه مقام و مرتبتى است ، داراى هر گونه شرافت و افتخارى است ، همه سرباز حقيقى عزت و شرافتند، علاوه بر منافع سياسى كه ذكر شد و اثراتش طبيعى است بزرگترين پاداش اخروى را مسلمانان در اين عمليات (يعنى تعزيه دارى حسين مى دانند) آشنايان به تاريخ تصديق خواهند نمود كه اصلاح اخلاق و تعليمات بين المللى جز به وسيله مذهب امروزه بلكه در قرنها در ملل خاورميانه غير ممكن است . جمعيت تسليح اخلاقى به خوبى بدين نكته پى برده كه من خواهى و اتحاد و اتفاق را در سايه دين و مذهب و ديانت ملل خاور زمين به دست آورده اند امروز در ممالك متحده آمريكا مردم را به نام خدمت به وطن دعوت مى كنند، ولى در آسيا مى توان خدمات شايانى با به نام دين و مذهب حاصل نمود.
اگر مسلمانان مذهب را ناديده انگارند و به نام وطن خواهى بخواهند ترقيات سياسى حاصل كنند به جاى نفع زيان خواهند برد زيرا اگر تعليمات سربازى را با دين تواءم سازند سربازان تا خون در بدن دارند حاضر نيستند حتى يك وجب از خاك مقدس وطن را تسليم اجانب نمايند.
امروز اگر استقلالى در مسلمانان مشاهد مى شود عامل اصلى آن پيروى از دستورات قرآن و اسلام است و خواهيم ديد روزى را كه سلطنت هاى اسلامى در سايه همين نكته اساسى قوت گيرند و بدينوسيله مسلمانان عالم در سايه اتحاد و اتفاق واقعى مانند صد اسلام ممالك مشرق و مغرب عالم و امطيع او امر خود سازد، حسين عليه السلام شبيه ترين روحانيون به حضرت مسيح است ولى مصائب او سخت تر و شديدتر است
عاشوراء از نظر دكتر ژوزف فرانسوى
دكتر ژوزف مورخ معروف فرانسوى در كتاب اسلام و اسلاميان مى نويسد: بعد از رحلت بنيان گذار اسلام يعنى محمد بن عبدالله صلى الله عليه و آله اختلاف كلمه و عقيده در تابعيت و جانشينان وى پيدا شد دسته اى به خلافت دامادش على بن ابيطالب قائل و دسته ديگرى خلافت پدر زن او ابوبكر را قبول نمودند، دسته اول را شيعه و دسته دوم را سنى ناميدند. ما بين اين دو دسته اختلاف شديدى بود و روز بروز شدت آن افزوده مى شد تا اينكه على عليه السلام به خلافت رسيد و عايشه زوجه حضرت و محمد صلى الله عليه و آله و دختر ابوبكر بر مخالفت او برخواست و معاويه برادر زن ديگر محمد صلى الله عليه و آله در شام پرچم پادشاهى را بر افراشت در اين موقع سه دستگى به وجود آمد و جنگهاى شديدى بر پا شد و عده زيادى مقتول و مجروح گرديدند. زمانيكه زمامدار شام (معاويه ) به قتل و غارت پيروان على عليه السلام پرداخت و دستور داد كه نام على عليه السلام را به زشتى ياد كنند و در منابر و مساجد نسبت به على عليه السلام اهانت مى نمودند، عداوت و دشمنى بين دو دسته شيعه و سنى بيش از پيش شد و شيعيان از زير بار اطاعت بزرگان سنت بيرون آمده و تنفر و انزجار خود را از آنها ابراز داشتند ولى حكومت و اقتدار در دست تسنن بود. بعد از زمان خلافت على عليه السلام شيعيان از ترس حكومتهاى جابر هيچ گونه ابراز عقيده اى نمى نمودند و اين شيوه برقرار بود تا واقعه عاشوراء كه در اين روز به دستور پسر حاكم شام ( يزيد بن معاويه ) حسين عليه السلام و يارانش را در حوالى كوفه به قتل رسانيدند و اين واقعه حائز اهميت شايانى گرديد و پيروان على عليه السلام بر آشفته و موقع را مغتنم شمرده مشغول پيكار شدند و جنگها نموده و خونها ريخته شد و عزادارى بر پا گرديد و كار به جائى رسيد كه شيعيان عزادارى نبيره محمد يعنى حسين بن على عليه السلام را جزو مذهب خود قرار دادند و از آن روز تا كنون به پيروى از منويات بزرگان دين خود كه آنها را دوازده نفر از اولاد على و فاطمه عليه السلام مى دانند و گفتار و رفتار و كردار هر يك از آنها را در هر مرتبه گفتار و كردار خدا و رسول و تالى قرآن مى شمارند، در عزادارى حسين عليه السلام شركت كرده و رفته رفته يكى از اركان مذهب شيعه قرار گرفت ترقيات سريع السيرى كه شيعيان در اندك مدتى كردند مى توان گفت در دو قرن ديگر عدد آنها بر ساير فرق مسلمانان بيشتر خواهد شد و علت اين امر بواسطه سوگواى حسين عليه السلام است .
امروز در هيچ نقطه از جهان نيست كه براى نمونه دو الى سه نفر شيعه يافت شوند و اقامه عزادارى ننمايند.
در بندر مارسيل عربى را ديدم كه پيرو مذهب تشيع بود و گويا تبعيت بحرين را اختيار نموده بود در مهمانخانه جنب اطاق من مسكن داشت در روز عاشوراى حسين عليه السلام به تنهائى احوالات حسين را مى خواند و گريه مى كرد و سپس مقدارى آش كه با شكر و برنج تهيه نموده بود بين فقراء تقسيم مى نمود.
شيعيان عقيده دارند كه در روزهاى عاشوراء و تاسوعا بايستى فقرا را اطعام نمود از اين جهت همه ساله از اموال خود به قدر استطاعت خويش به فقرا كمك مى نمايند و بعضى اوقات اين كمكها از ميليونها دولار هم مى گذرد دسته ديگرى از شيعيان براى اقامه مجلس سوگوارى وقفياتى نموده اند كه ارزش آن بالغ بر ميليونها دولار مى گردد، بايد اعتراف نمود كه شيعيان از بذل جان و مال خود در راه مذهب و سوگوارى حسين عليه السلام دريغ ندارند. امروز در هر نقطه از عالم مسلمانان شايسته ترين افرادى مى باشند كه به معروفت علم واقف شده و بخصوص فرقه شيعه بر ساير فرق اسلام مزيت و برترى دارند