0

قدرت نه گفتن، چگونه؟

 
nazarianali
nazarianali
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1442
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:قدرت نه گفتن، چگونه؟ (تاپیک ویژه ویژه)


نقل قول qodrat

با سلام خدمت شما

آیا شما اهل گفتن حرف نه هستید؟ یا اینکه دچار رودربایستی. و یا مواردی از این دست می شوید؟ چون زیاد از نه نگفتن ضرر دیدم، حالا دیگه نه گفتن راحت تره برام . در واقع تجربه پیدا کردم

یا اینکه ترجیح می دید از روش های دیگه استفاده کنید؟ البته گاهی اوقات با نه گفتن می خوره توی ذوق طرف، مجبورم طوری عمل کنم که بله هم نمیگم ولی آخرش طرف خودش میفهمه که جواب من منفیه و بی خیال میشه.

برای اینکه قدرت نه گفتن رو پیدا کنیم چه راه کار هایی پیشنهاد می کنید؟ از نه گفتن های کوچک شروع کنیم

ایا روش هایی که اطرافیان به جای گفتن نه از ان  استفاده می کنند رو می تونید بگید؟ میگن باشه ولی انجام نمیدن(که البته اصلاً کار خوبی نیست) بهانه میارن، 

با احترام


شنبه 18 آذر 1391  2:22 PM
تشکرات از این پست
nikbakht88 nargese_montazer qodrat
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:قدرت نه گفتن، چگونه؟ (تاپیک ویژه ویژه)

همه ما باید قدرت نه گفتن را در زندگی داشته باشیم.ولی متاسفانه بیشتر افراد این قدرت را ندارند،شاید به دلیل ترس از موقعیت اجتماعی و خانوادگی و غیره  و یا احساس گناه نمی توانند نه بگویند.

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

شنبه 18 آذر 1391  2:51 PM
تشکرات از این پست
nikbakht88 nargese_montazer qodrat yasbagheri
darya1391
darya1391
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1391 
تعداد پست ها : 123
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:قدرت نه گفتن، چگونه؟ (تاپیک ویژه ویژه)

   
پیشفرض 3 مهارت‌ براي «نه» گفتن

مهارت «نه» گفتن يکي از مهم‌ترين مهارت‌هايي است که در بسياري از شرايط زندگي به درد انسان  مي‌خورد...


در اينجا سه مهارت کاربردي را در همين زمينه متذکر مي‌شويم:



1 دست‌دست کردن: آنچه نوجوانان به طور طبيعي براي پاسخ منفي به خواسته‌هاي والدين استفاده مي‌کنند براي نوجوانان همسال نيز کاربرد دارد: «الان نه، باشه واسه بعد!» اما اگر فشار گروه افزايش‌يافت، نوجوان مي‌تواند بر سر موضوع مورد احترام بقيه اعضاي گروه عصباني شود: «بسه ديگه! نمي‌خوام کسي منو وادار به کاري بکنه؛ نه شماها، نه هيچ‌کس ديگه! هر موقع دلم خواست، مصرف مي‌‌کنم؛ نه ديرتر، نه زودتر‍!»





2. خروج موقت: سه واژه کوچک وجود دارد که بسياري از نوجوانان را به طور غريزي از دام فشارهاي لحظه‌اي دوستان نجات مي‌دهد: «بايد برم دست‌شويي!» جوان با استفاده از اين بهانه مي‌تواند از محيط گروهي خارج شده و به محلي خصوصي و آرامي برود و به وضوح درباره بهترين کاري که مي‌تواند انجام دهد يا به بهترين چيزي که مي‌تواند بگويد تا از شرايط ناخواسته خلاص شود، فکر کند.جوان اغلب پس از بازگشت به جمع همسالان درمي‌يابد که وسوسه قبلي‌اش فروکش کرده و توجه همه به کاري ديگر جلب شده است.





3. بهانه آوردن: نوجواني که نمي‌خواهد تسليم مصرف مواد مخدر ‌شود و از سوي ديگر از عواقب اجتماعي «نه» گفتن وحشت دارد، مي‌تواند يکي از عذرهاي زير را بياورد: «حالم خوب نيست، يه بار مصرف کردم حالم خراب شد» «اگه همين الان به خونه برنگردم، ديگه بهم اجازه بيرون اومدن نمي‌دن»، «پدر و مادرم منو تست مواد مخدر مي‌کنن.اگر جوابش مثبت باشه، آزادي‌ام رو ازم مي‌گيرن». هر چهار جمله ياد شده اگر چه دروغ است اما به نوجوان کمک مي‌کند تا وقتي که گفتن حقيقت بسيار دشوار است راه متقاعدکننده‌اي براي فرار پيدا کند. اگرچه والدين مايل‌اند تا فرزندشان صادقانه پاسخ منفي بدهد اما قطعا نتيجه اين دروغ خيلي بهتر از نتيجه مصرف موادمخدر است.

__________________

السلام علیک یااباعبدالله
شنبه 18 آذر 1391  3:59 PM
تشکرات از این پست
darya1391
darya1391
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1391 
تعداد پست ها : 123
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:قدرت نه گفتن، چگونه؟ (تاپیک ویژه ویژه)

   
 پیشفرضچگونه به دوستانمان بگوييم "نه"؟

برخي اوقـات براي شما پيش آمده كه در مـقابل خـواسته ديگران،برخلاف ميل باطي جواب مثبت داده و درخواسـت او را قبول كرده ايد.ممكن است جواب منفي دادن سخت به نظر برسد ولي ما چند راه مفيد را براي رهاي شـما از اين مـوقيعت خـاطر نشان ميكنيم. بياد داشته باشـيد كه اگر بـخواهـيـــد كسي را از سر خود باز كنيد ممـكن است مجبور به گفتن "دروغ مصلحتي" شويد. دروغهايي كه ظريف و بدون ضـرر هـستند و صدمه اي را به طرف مقابل وارد نمي كنند. گاهي اوقات نيز بايد رودربايستي را كنار گذاشت و با صراحت جواب منفـي داد چون در غير اينصورت ممكن است از كار خود پشيمان و مدتها به دليل عواقـب آن دچار مشكل و دردسرشويد. سعي كنيد قدرت "نه" گفتن را در خود تقويت نمايـيد الـبـتـه طـوري كـه باعث كدورت نشود.

برقراري رابطه دوستي

گاهي شخصي از شما درخواست رابـطه دوستـي مـي كند و مـي خــواهد كه بهترين دوست او باشيد ولي شما بدلايل مختلف مايل به اين كار نيستيد.

براي رهايي از دست او بگوييد:

وقت ندارم. به او بفهمانيد كه دوست صميمي بودن نيازمند داشتن وقت زياد و از خود گذشتگي است و شما بدليل ضيق وقت نمي توانيد از عهده اش برآييد.

مسئوليتش را نمي توانم بپذيرم. وارد شدن شخصي به عنوان يك "دوست صميمي" به زندگي باري به مسئوليتهاي فراوان شما اضافه مي كند و شما آنقدر گرفتار هستيد كه نمي توانيد آنرا قبول كنيد.

تو لايق بهترين ها هستي. به او بگوييد كه هر شــخصي لايق داشتن بهترين چيزها در زندگيش است و شما خود را در حد و اندازه اي نمي بـيـنـيد كـه بتوانـيد براي او بهترين باشيد.

من شخصي منزوي هستم. انزوا و ترس شـديـد از حـضور در اجتماع باعث شده كه شما نتوانيد با ديگران ارتباط برقرار كنيد تا آنجا كه حتـي حـاضر بـه شركت در مراسمات مختلف نيستيد و از آن و حشت داريد. شما بايد از اين مـورد بـه عنـوان آخـرين راه حـل استفاده كنيد و از قبل مطمئن شويد كه او اطلاعي از قـابليت هاي اجتماعي شما ندارد.

مراحل بعدي كار

سخاوتمند باشيد. نپذيرفتن دوستي دليل بر تغييرات كلي رفتار شما با او نمي باشد. با او به مهرباني و گشاده رويي رفتار كنيد.

شـخص ديـگري را به او مـعرفي كنيد. او مـمكن اسـت به اين عـلت شـما را بـراي دوستي انتخاب نموده باشد كه تصور مي كرده شما بهترين و آخرين گزينه مي باشيد. افراد ديگري را براي دوستي به او پيشنهاد دهيد.

دم دستش باشيد. هر گاه متوجه شديد كه به كمك و ياري شما نياز دارد دريغ نكرده و داوطلبانه به سراغش رفته و مشكلاتش را حل نماييد.

ضمانت هاي پولي، بانكي و كاري

پول و ضمانت كاري 2 مسئله حساس ميباشند.دوستي كه ميدانيد داراي سوابق سوء و بدحسابي هاي بانكي است به سراق شما آمده و درخواست ميكند كه براي افتتاح حساب يا كار، ضامن او شويد. وقتي موضوع پول بميان آمد به هيچكس اعتماد نكنيد.

براي رهايي از دست او بگوييد:

حساب بانكي خودم هم اعتبار ندارد. وقتي پرونده شما در بانك وضعـيت منـاسبي نداشته باشد چگونه مي توانيد ضامن كس ديگري شويد؟

قولش را به كس ديگري داده ام. با چـهره اي نا اميـدانـه به او بگوييد كه قبلا شخص ديگري اين درخواست را نموده و نمي توانيد براي چند نفر اينكار را انجام دهيد.

دوست ندارم مسائل كاري و دوستي باهم قاطي شوند. اين گفته ميـتـواند روابـط دوستي شما را تضعيف كند چراكه شما اهميت بيشتري براي مسائل كاري قائـل شـده ايد تا روابط دوستي.براي توجيه بهتراست به اوبگوييد كه تجربه تلخي درگذشته داشتيد كه باعث جدايي شمابادوست سابقتان شده و ديگر دوست نداريد آن اتفاق تكرار شود.

مراحل بعدي كار

به او پول قرض دهيد. اگر قبول نكرديد كه ضـامن او بـراي دريافـت وام از بانـك شـويـد، درصورت امكان به او پيشنهاد قرض مقداري پول دهيد. اگرچه ممكن است كه هيچ وقت دوباره روي پـول خـود را نبينيد ولي اين بهتر از آن است كه به دليل ضامن شدن دردسرهاي بسيار بزرگتري گريبانگير شما شود.

سرپوش گذاري بر جرم و شهادت دروغ

معمولا افراد توقع دارند كه دوستشان بر عمل خلاف و غير قانوني آنها سرپوش گذاشته و براي نجات او شهادت دروغ دهند. اين عمل خلاف از خيانت به همسر گرفته تا دزدي و قتل ممكن است متفاوت باشد. در ايـن حالت شـما تـمايل نـداريد خـودتان را درگـيـر يـك مسئله غيرقاني نماييد.

براي رهايي از دست او بگوييد:

دروغ گوي خوبي نيستم. من بـراي نـجات جان خودم هم نـمي تـوانم دروغ بگويم و اصلا" دروغ گفتن بلد نيستم و مطمئن هستم كه كار را خرابتر مي كنم و داستان تو بر ملا خواهد شد.

در تحقيقات لو ميروم. به دوست خود بفهمانيد كه شخص مناسبي نيستيد كه بتواند هنگام بازجويي بخصوص تحقيقات پليسي دوام بياورد و صحبت نكند.

نمي خواهم براي خانواده ام ايجاد مشـكل كنـم. دردسـر و عـواقب بـد نـاشـي از درگير شدن يك فرد در مسائل غير قانوني براي خانواده آن فرد بيشتر از خود اوست. به دوستتان بگوييد كه نمي خواهيد ريسك از دست دادن خانواده خود را قبول كنيد.

هنگام جرم من در مكاني شلوغ بودم. ممكن است دوستتان از شما بخواهد كه براي او شهادت دروغ بدهيد. به او بگوييد هنگاميكه او مرتكب جرم شده، شما در يك محل شلوغ و پر رفت و آمد بوديد كه بسياري از اين موضوع مطلع هستند و پليس در تحقيقات خيلي راحت متوجه اين مطلب خواهد شد.

مراحل بعدي كار

به او اطمينان دهيد كه چيزي نخواهيد گفت. اگرچـه دادن شـهادت دروغ را قبـول نكرده ايد، به دوست خود اطمينان دهيد كه چنانچه كسي براي پرس وجو پيش شما آمد، خودتان را به بي اطلاعي زده و هيچ پاسخي به او نخواهيد داد.

آيا دوست شما مخل زندگيتان است؟

هر فردي در زنـدگـي داراي يـك يـا چـنـد دوست صميمــي ميباشد كه لحظات شيريني را با او گذرانده و تجربـه هـاي مهمي را در زندگي بهمراه او كسب كرده است. او ميتوانــد دوست دوران بچگي و يا يك هم اتاقي خوابگاه دانشجويـي باشد. گاهي اوقات صميميت تا جايي پيش ميرود كه شما دوستتان را جزئي از خانواده خود به شمار مي آوريد.

اما چه اتفاقي مي افتند هنـگامي كه ايـن عـضـو خـانـواده براي شما شروع به ايجاد مشكل و استرس مـي كـنـد؟ به دلايلي او عوض شده و مخل آسايـش و زندگي گرديده. آن رابطه محكم و صميمي بين شما روبه زوال گذاشته است.

در اين وضعيت دشوار و عذاب آور چه خواهيد كرد؟ تا چه انـدازه قـرار اسـت در مـورد يـك دوست صميمي رعوف و با گذشت باشـيـد؟ اگـر او در زنـدگـي براي شما مانند يك برادر بوده آيا با او ادامه مي دهيد و يا براي حفظ سلامتي و آرامش خود تركش خواهيد كرد؟

نياز به دوست

دوست خوب بسيار كم و بندرت يافت ميشود. در واقع يك فرد بايد خيلي خوش شانس باشد تا بتواند حتي سه دوست خوب پيد كند. البته بين "دوست" و "آشنايان معمولي" فرق مهمي وجود دارد. آشنايان مي آيند و مي روند اما دوستان در فراز و نشيب زندگي شما را تنها نخواهند گذاشت.

به همين خاطر است كه ما گاهي بيشتر از حد تحمل خود با دوستانمان مدارا ميكنيم. در هنگام كشمكش و نزاع سعي ميكنيم لحظات خوب با هم بودن را بياد آورده و آن را پوششي بر اوقات ناخوشايند قرار دهيم به اميد اين كه مشـكل حـل شـده و اوضـاع به حالت قبل برگردد.

اما مسئله اين است كه در اينصورت ممكن است دوست شما به همين منوال به آزار و اذيت شما پرداختـه و دوبـاره ايـجاد مشكل نمايد. آيا رابـطه دوستـي اينگونه بايد باشد؟ مسلما" خير. فاكتورهاي xy

اكثر افراد بخصوص مردان تمايل دارند مشكلات موجود در روابط با دوستانشان را ساده بگيرند. مردان ذاتا" مانند زنان معاشرتي نيستند و معمولا در سنـين پايين تر با افرادي آشنا شده و تا مدتي نامحدود اين دوستي ادامه مي يابد. واقعيت اين است كه مردان نسبت به زنان انعطاف پذير تر بوده و مايل نيستند روابط دوســتيشان را به راحـتـي برهم بزنند و اين موضوع متاسفانه مي تواند دردسر آفرين گردد.

آيا قرار نيست كه "برادرتان" بهترين ها را براي شما به ارمغان آورده و هميشه خيرخواه و كمك حالتان باشد؟ بله، او جزء خانواده شما است. ما پيـشـنـهاد نـميـكنـيـم كه دوست خود را مانند يك عادت بد رها كنيد. اما اگر فهميديد كه او مخل آسـايـش و زنــدگي شما شده، بايد فكري براي بهبود رفتار و اخلاقش بكنيد.

دوستان سمي

هر فردي در حيـطه روابـط با دوسـتانـش نقشي را ايفا مينمايد. شخصي نقش يك آدم بامزه را بازي مي كند، شخصي نقش يك آدم باهوش و شخصي نقش يك آدم بذله گو را بازي مي كند. همه اين كاراكترها نرمال و عادي هستـنـد اما اگر متوجه شديد دوست شما يكي از نقشهاي زير را بازي مي كند، بايد در روابط خود تجديد نظر كنيد:

سوء استفاده گر

برخي افراد وانمود ميكنند كه دوست شما هستند و در واقع بدنبال اهداف شخصيشان هستند. خواه اتومبيل شما باشد، خواه پول شـما و خـواه روابـط ارزشـمنــد شما، او تا زمانيكه ميتواند به اين منابع دسترسي داشته باشد با شما ادامه مي دهد و لحظه اي كه احساس كرد كه ديگر دستش از آنها كوتاه شده، تركتان خواهد نمود.

خود شيفته

قسمت عمده گفتگوهاي شما در مورد مشكلات و مسائل او سير نموده و او علاقه اي به شنيدن گفتني هاي شما نشان نميدهد. اگر زماني ديگر توجهي به او نكنيد، شما را كنار خواهد گذاشت گويي كه اصلا وجود نداشته ايد.

دله

هدف او از دوستي با شما منفعت و سود بدون زحـمت است. غـذايـتـان را مـي خـــورد، لباستان را مي پوشد، پولتان را ميگيرد و هيچگاه در مقابل برايتان كاري انجام نميدهد.

مزاحم

او همواره اطرافتان پـرسـه زده و هـمه حـركات شما را تحت نظر مي گيرد. او انتظار دارد هرگاه كاري انجام ميدهد، دستش را بگيريد و اگر پيدايتان نكرد، همه را خبردار ميكند تا شما را بيابد. به عبارت ديگر،يك مزاحم به حريم شخصي فرد هجوم آورده و نميگذارد كه نفس بكشد.

پخمه

يكي از بدترين حالتهاي رفتاري در افراد، غير قابـل اطـميـنـان بـودن و بـي اعتـباري آنـها ميباشد. هميشه در آخرين لحظه كار را خراب ميكنند، قولهايي مي دهند كه نميتوانند به آنها عمل كنند، هيچگاه سر وقت حاظر نميشوند، و در هيچ زمينه اي نمي توان به آنها اعتماد و اطمينان كرد.

علائم پايان دادن به رابطه

اگر در رابطه دوستي خود با فردي به نشانه هاي زير برخورد نموديد، وقت آن رسيده كه آن رابطه را خاتمه دهيد.

هميشه در حال سر و كله زدن با او هستيد.
سراسر روز را صرف تفكر در مورد مشكلات خود با او مي نماييد.
دريافت ايميل يا تماسهاي تلفني او با احساس تشويش و اضطراب همراه است.
مشكلات او دارد تبديل به مشكلات شما مي شود.
تمركز شما بيشتر براي بهبود رابطه تان است تا لذت بردن از آن.
او باعث محروم شدن شما از لذات زندگي مي گردد.
برخورد با دوستان سمي

شما به جايي رسيده ايد كه ديگر نمي توانيد گوشه اي بنشينيد در حاليكه دوستتان خوره جسم و فكر و سلامتي شما شده است. از طرفي هم ممكن است نخواهيد به يكباره همه چيز را تمام كنـيد ( ممكن است او فاميل شما باشد ). بـراي ايـن منـظـور ميتوانيد از مراحل زير استفاده نماييد:

مرحله 1: از او ببريد

زياد در دسترس نباشيد. وقتي بيرون ميرويد تحوليش نگيـريد، كـمـكش نـكنـيـد، همه تلفنهايش را جواب ندهيد و گوش به حرفهايش ندهيد. هركاري را كه احساس ميكنيد به او مي فهماند تحملتان تمام شده، انجام دهيد. او ممكن است فورا" احسـاس كنـد كه چيزي اشتباه است و درصدد حل آن برآيد، ممكن هم است باز متوجه نشود.

مرحله 2: مؤدبانه به او بگوييد

برايش توضيح دهيد كه از دادن فرصتهاي متوالي به او براي تغيير اوضاع خسته شده ايـد (مانند يك هشدار). تا حد امكان با لحني آرام به او بگوييد كه نيازهاي شما نيز به اندازه نيازهاي او مهم هستند و زمان آن رسيده كه او هم بخواسته هاي شما احترام بگذارد.

بعد از اينكه رودر رويش قرار گرفتيد،اگر او واقعا" ارزشي براي دوستي قائل باشد، سعي در ايجاد تغييرات درخـود مـي نمايد و شما بايد بجاي جدايي به رابطه برادرانه خود ادامه دهيد. اگر اينطور نشد نوبت به اقدامات شديدتر مي رسد.

مرحله 3: با صراحت مطرح كنيد

وقت آن است كه به او بگوييد از رفتار نادرستش نسبت به خود خستـه شده ايد و لازم است مدتي از هم دور شويد. چندين ماه از او جدا شـده و هيـچ تـمـاسي برقرار نكنيد. ممكن است او تماس بگيرد، ممكن هم است نگيرد ولي اين عمل، رابطه دوستي را در يك آزمون نهايي قرار خواهد داد. اغلب اوقات جدايي باعث ميشود كه فرد به اشتباهات گذشته اش پي ببرد.

به خاطر داشته باشيد كه جدايي از او مي تواند عواقبي نيز در برداشته باشد: اگر فقط شما تنها كسي هستيد كه با آن شخص مشـكل دارد، ديـگران مـمـكن اسـت با شـمـا مخالفت كرده و تقصير را به گردن شما بياندازند و از او طرفـداري نـمايند. بـنـابـراين ابتدا مطمئن شويد كه جدايي آخرين راه حل شما است و سپس او را ترك كنيد.

تصميمي عاقلانه بگيريد

طبيعي اسـت كه بخواهيد از رابطه دوستي خود مراقبـت كرده و نـسبـت بـه آن وفــا دار بمانيد، اما اين رابطه نبايد مخل زندگي شما گردد، و اگر دوستي قصد سوء استفاده از مهرباني شما را داشت و يا الطاف شما را بطور كلي ناديده گرفت، لازم است از طريـق عقلتان فكر كنيد نه قلبتان.

ارزش و عمق رابـطه خـود را با دوستـتـان مـورد ارزيابي قرار دهيد. به عنوان نزديكترين دوست، اين وظيفه شما است كه به هر وسيله اي از رابـطه دوستـي مراقبت و تلاش براي حفظ آن نماييد. اما گاهي اوقات جدايي بهترين لطفي است كه كسي مي تواند در حق خود
بنمايد
السلام علیک یااباعبدالله
شنبه 18 آذر 1391  4:04 PM
تشکرات از این پست
nikbakht88
nikbakht88
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1388 
تعداد پست ها : 5887
محل سکونت : تمام ایران سرای من است

پاسخ به:قدرت نه گفتن، چگونه؟ (تاپیک ویژه ویژه)


نقل قول AliFanoodi

 

با سلام خدمت شما

آیا شما اهل گفتن حرف نه هستید؟

هی بگی نگی.

ا اینکه دچار رودربایستی. و یا مواردی از این دست می شوید؟

هی بگی نگی.

یا اینکه ترجیح می دید از روش های دیگه استفاده کنید؟

هی بگی نگی.

برای اینکه قدرت نه گفتن رو پیدا کنیم چه راه کار هایی پیشنهاد می کنید؟

هی بگی نگی.ببخشیسد.روحیه ی اعتماد به نفس را در خودمان تقویت کنیبم.

ایا روش هایی که اطرافیان به جای گفتن نه از ان  استفاده می کنند رو می تونید بگید؟خیر.

با احترام

 

سلام 

کاربر گرامی لطفا تاپیک های ویژه را به سخره نگیرید. اگر نظر خاصی ندارید نیازی نیست مشارکت بفرمائید. 

نظر شما حذف شد.

 

یک شنبه 19 آذر 1391  11:27 AM
تشکرات از این پست
mahmoodsafari nargese_montazer yasbagheri
abiri064
abiri064
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : تیر 1391 
تعداد پست ها : 479
محل سکونت : سیستان و بلوچستان

پاسخ به:قدرت نه گفتن، چگونه؟ (تاپیک ویژه ویژه)

 

در بعضی از موارد و در مقابل برخی افراد دچار رودربایستی میشم اما بعضی وقت ها هم بدون تعارف حرفم رو میزنم و میگم نه

وقت هایی که نمیتونم مستقیم بگم نه یه طوری رفتار میکنم که یعنی راضی نیستم بعضی وقت ها هم بعد از یه مدت بهونه میارم و غیر مستقیم میگم نه. بعضی اوقات هم مجبور میشم کاری برخلاف نظرم انجام بدم.

به نظرم بهترین راه همون افزایش اعتماد به نفس و کنار گذاشتن حیای بی جا هست. چون دلایل اصلی عدم توانایی در نداشتن قدرت نه گفتن همین دو موضوع هست. البته کار راحتی نیست و نمیشه به راحتی اعتماد به نفس رو افزایش داد چون به خیلی موارد تربیتی و محیطی از کودکی تا بزرگسالی بستگی داره.

 

لطف خدا و رحمت یزدانم آرزوست

بیمار عشق اویم و درمانم آرزوست ***** بر خوان لطف اویم و احسانم آرزوست

یک شنبه 19 آذر 1391  9:43 PM
تشکرات از این پست
nargese_montazer qodrat nikbakht88
qodrat
qodrat
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 12046
محل سکونت : تهران

پاسخ به:قدرت نه گفتن، چگونه؟ (تاپیک ویژه ویژه)


نقل قول abiri064

 

با سلام  و صبخیر خدمت شما

تشکر از شما بابت نظرتون

همونطور که دیدیم در اکثر پست های بحث از افزایش اعتماد به نفس اومد.

سوال پیش میاد.

این اعتماد به نفس به زبان ساده چی هست؟

سوال بعدی  این هست که برای ارتقا و بالابردن این مورد چه باید کرد؟

کاربران عزیز یه زحمتی بکشند راه کار عملی ارائه کنند تا استفاده کنیم.

 

دوشنبه 20 آذر 1391  7:56 AM
تشکرات از این پست
farshon nikbakht88 abiri064 yasbagheri nargese_montazer
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:قدرت نه گفتن، چگونه؟ (تاپیک ویژه ویژه)

اعتمادبه نفس یعنی اینکه " من می توانم" یعنی توانستن وقادربه انجام کاری بودن.بدرستیکه انسانهای بااعتمادبه نفس پایین واراده ضعیف قادرنیستندبه این کلمه پاسخ بدهندبنظرمن بهترین راهکار"شهامت"و"شجاعت"است آدم اگرکاری رامی خواهدانجام ندهدقاطعانه ازکلمه "نه"استفاده کندنه خودشوزیربارمسئولیت می بردونه طرف مقابل رابه شک ودودلی وچالش می اندازد.باتشکر

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

دوشنبه 20 آذر 1391  8:09 AM
تشکرات از این پست
nikbakht88 abiri064 yasbagheri nargese_montazer qodrat
rezazn
rezazn
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : اسفند 1388 
تعداد پست ها : 317
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:قدرت نه گفتن، چگونه؟ (تاپیک ویژه ویژه)

1- آیا شما اهل گفتن حرف نه هستید؟ یا اینکه دچار رودربایستی. و یا مواردی از این دست می شوید؟ بله بنده خیلی راحت نه میگم و هیچ رودربایستی هم با کسی ندارم به نظر من نه گفتن هرچند که سخت باشد بهتر از آن است که بله بگویی و بعدا گیر کنی و از عهده آن کار برنیایی.

2- یا اینکه ترجیح می دید از روش های دیگه استفاده کنید؟ روش دیگری نیست فقط باید شهامت نه گفتن را داشته باشی.

3- برای اینکه قدرت نه گفتن رو پیدا کنیم چه راه کارهایی پیشنهاد می کنید؟ رودربایستی را کنار گذاشته و به راحتی نه بگوئیم اگر به این راحتی نتوانستیم با توضیحاتی که می دهیم طرف را قانع کنیم و بفهمانیم که این کار را نمی خواهیم انجام دهیم.

4- ایا روش هایی که اطرافیان به جای گفتن نه از آن استفاده می کنند رو می تونید بگید؟ همین توضیحات و آوردن دلیلهای منطقی برای اینکه کاری را انجام ندهند - اکثرا روش پیچوندن (می گویند باشه ولی در عمل انجام نمی دهند) را انتخاب می کنند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.:» بر چهره دلربای مهدی صلوات «:.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــ
ـــــ
ـ
دوشنبه 20 آذر 1391  9:00 AM
تشکرات از این پست
farshon nikbakht88 yasbagheri nargese_montazer
nargese_montazer
nargese_montazer
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1391 
تعداد پست ها : 1760
محل سکونت : آذربایجان غربی

پاسخ به:قدرت نه گفتن، چگونه؟ (تاپیک ویژه ویژه)

 

کاربران مشارکت کننده

تاپیک:قدرت نه گفتن، چگونه؟ (تاپیک ویژه ویژه)

qodrat

150

farshon

150

azizjoon6772

50

mina_k_h

50

mehdi0014

50

rashid_63

50

labeik_ya_khameneei

50

mahmoodsafari

50

onehamed

50

hojat20

30

yasbagheri

50

siasport23

50

nazarianali

50

nazaninfatemeh

30

abiri064

50

rezazn

50

darya1391

20

 


سه شنبه 21 آذر 1391  10:52 AM
تشکرات از این پست
nikbakht88
AliFanoodi
AliFanoodi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 17248
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:قدرت نه گفتن، چگونه؟

 

با سلام خدمت شما

آیا شما اهل گفتن حرف نه هستید؟

بله.

یا اینکه دچار رودربایستی. و یا مواردی از این دست می شوید؟

تا حدّی.

یا اینکه ترجیح می دید از روش های دیگه استفاده کنید؟

نه گفتن و روش های دیگه.

برای اینکه قدرت نه گفتن رو پیدا کنیم چه راه کار هایی پیشنهاد می کنید؟

با خودمان جلوی آیینه تمرین کنیم.

ایا روش هایی که اطرافیان به جای گفتن نه از ان  استفاده می کنند رو می تونید بگید؟

تا حدّی.

با احترام

هی گنه کرديم و گفتيم خدا مي بخشد...
عذر آورديم و گفتيم خدا مي بخشد...
آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي...!!!
او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی...!!!
بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست...
آي مردم به خدا روز حسابي هم هست...
زندگي در گذر است...
آدمي رهگذر است....
زندگي يک سفر است....
آدمي همسفر است...
آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است...
 
"رهگذر ميگذرد"
سه شنبه 26 دی 1391  10:45 AM
تشکرات از این پست
nargese_montazer
دسترسی سریع به انجمن ها