0

تپش زندگی در قلب طبیعت بکر پاکستان+ تصاویر

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

تپش زندگی در قلب طبیعت بکر پاکستان+ تصاویر

 

حدود 70 درصد از جمعیت پاکستان در روستاها زندگی می‌کنند که با وجود تفاوت‌های اندک در فرهنگ روستایی مناطق مختلف، بیشتر آنان آداب و رسوم و عادات مشترکی دارند.

خبرگزاری فارس: تپش زندگی در قلب طبیعت بکر پاکستان+ تصاویر

 

  بیشتر روستاها در قسمت شمالی ایالت «پنجاب» پاکستان در مزارع سرسبز و شاداب و خانه‌های گلی مشترک هستند.

یکی از وظایف بی چون و چرای زنان، تهیه لبنیات روزانه است.

از ماست، نوشیدنی مقوی خاصی به نام «لسی» گرفته می‌شود که بسیار مورد علاقه روستاییان به خصوص کسانی است که روی زمین کار می‌کنند.

سوخت معمول روستاییان علف، چوب و بوته است و در بیشتر خانه‌های روستایی نیز انبار کوچکی برای نگهداری سوخت و حفظ آن از تأثیرات محیط وجود دارد.

به طور معمول در بیرون روستا جایی وجود دارد که در زبان محلی «درا» نامیده می‌شود. اینجا جایی است که روستاییان گله‌هایشان را که بیشتر  گاو و بز هستند، برای چرا می آورند.

اغلب هر خانواده صاحب یک درای جداگانه است اما گاهی ممکن است اقوام نزدیک با هم در یک درا شریک باشند.

هرچند انقلاب صنعتی نوین، ظروف جدید را جایگزین ظروف سفالی کرده است اما در روستاها بسیاری از مردم از این راه امرار معاش می‌کنند و روستاییان نیز این ظروف ساده اما زیبا را ترجیح می‌دهند.

یک «کلین» یا آجرپزخانه معمولا  تقاضای 3 تا پنج روستا را پاسخ می‌دهد.

اگرچه در روستاها به تدریج آجر جای گل را در خانه سازی گرفته است اما هنوز خانه‌های گلی زیادی ساخته می‌شوند.

 

هرچند چاه‌های لوله‌ای با موتور دیزلی جایگزین چاه‌های آبی شده‌اند که با گاو به راه می‌افتادند اما هنوز هم در روستاها برای بیرون کشیدن آب از زمین از این روش استفاده می‌شود..

به دلیل بارش مداوم باران، سطح آب در مناطق روستایی چندان عمیق نیست و آبی که به این وسیله استخراج می‌شود از طریق آب بندهای کوچک به مزارع هدایت می‌شود.

 

نرخ سواد در روستاها پایین است. مردم به جای فرستادن فرزندانشان به مدرسه آنها را برای کمک در کار روی زمین به خدمت می‌گیرند. صبح زود بیدار شدن و جمع آوری علوفه برای حیوانات کاری معمول است.

زندگی روستاییان، هرچند خالی از تکنولوژی نوین، اینترنت و دیگر مظاهر آن است اما سرشار از قناعت و رضایت است و آنها بیشتر اوقات فراغت خود را در مزارع می‌نشینند و قلیان یا به زبان محلی «هوکا» می‌کشند.

روستاییان توانگر نیز به دنبال ساختمان‌های بلند نیستند و در عوض، خانه‌های خود را با کارها و نقش‌های هنری تزیین می‌کنند.

در روستاها برای تهیه غذا از ابزار طبیعی و ساده‌ استفاده می‌شود.

در خانه‌ها جای مخصوصی برای سنگ آسیاب تعبیه شده است؛ جایی که زنان ساعت‌ها می‌نشینند تا گندم را آسیاب و آرد لازم برای تهیه نان گرد سنتی تنوری را آماده کنند.

 

معمولا تنور بزرگی در وسط روستا ساخته می‌شود که خانواده‌های زیادی از آن استفاده می‌کنند. زنان سر تنور می‌روند و منتظر می‌شوند تا نوبتشان برای پخت نان فرا برسد.

همچنین اجاق‌های گلی در محل تعبیه شده است که آشپزی روزانه بر روی آن انجام می‌شود.

به دلیل نبود صنعت، فرصت شغلی زیادی در روستاها وجود ندارد و کودکان در کنار جاده بلال می فروشند.

بعضی پیرزنان هم با سرخ کردن نخود و ذرت که از تنقلات مورد علاقه مردم روستا است درآمد کسب می‌کنند.

 

در روستاها هیچ وسیله‌ای برای نجات مردم از گرمای سوزان وجود ندارد. این باعث می‌شود مردم به چاه‌های لوله‌ای پناه ببرند و بدن خود را خنک نگه دارند.

کاشت گیاهان مهم‌ترین کار این مردم است. محصولات اصلی این مناطق شامل گندم، برنج، سیب زمینی، و میوه‌هایی مثل خربزه و هندوانه است که آب آن از طریق چاه‌های لوله‌ای و یا شیارها تأمین می‌شود.

پس از درو نیز محصول خوراکی برای باقی سال در دوارهای بزرگی ذخیره می‌شود.

 

غذای روستاها بسیار ساده اما مقوی است. زنان غذای مردانشان را که روی زمین کار می‌کنند در دستمالی می پیچند و برای مردان نیز این غذای ساده پس از یک روز کار طاقت‌فرسا از غذای هتل‌های پنج ستاره لذیذتر است.   

زندگی برای زنان آسان‌تر از همتایان مرد آنها که روی زمین کار می‌کنند نیست. آنان روز خود را با غذا درست کردن، و بردن آن سر زمین برای مردان شروع می‌کنند و بعد هم به خشک کردن کود حیوانی یا آماده کردن آن به عنوان سوخت برای مصرف خانگی مشغول می‌شوند.

در قسمت ورودی اکثر روستاها یک برکه کوچک به چشم می‌خورد که آب همه خانه‌ها اینجا جمع می‌شود و همین طور محلی برای شستن حیوانات است.

به خاطر عمق کم بستر آب، نصب پمپ آب دستی در کنار جاده بسیار مرسوم است. حتی بعضی از مردم به عنوان یک کار خیر، این پمپ‌ها را در جاهای دور برای استفاده مسافران و رهگذران نصب می‌کنند.

 

بوفالوها از دویدن در آب برکه لذت می‌برند و کنترل تعداد زیادی از آنها با هم گاه کار بسیار دشواری است.

 

«کوسا» کفش مرسوم مردان روستا است که آنها را در اعیاد و جشن‌ها به پا می‌کنند. مردان در حین کار کفش معمولی می‌پوشند اما بقیه اوقات از این پوشش برای پا استفاده می‌کنند.

کشتی بازی قدرت نمایی جوانان است. کشتی‌گیران یک سال تمام خود را آماده می‌کنند و منتظر می‌مانند تا مهارت‌های خود را در زمین به رخ بکشند.

خیابان‌ها در روستا چنان که باید آسفالت نیستند و آب باران در گودال‌های آن برکه‌های موقتی به وجود می‌آورد.

 

اگرچه زندگی روستایی با مشقت‌های خاص خود همراه است اما به دلیل دوری از صنعت، خالی از پیچیدگی‌های زندگی شهری است و نسیم روح انگیز به همراه دشت‌های سرسبز این مناطق انسان را به یاد بهشت می‌اندازد.

جمعه 19 آبان 1391  5:02 PM
تشکرات از این پست
mohammad_43
دسترسی سریع به انجمن ها