هر روز مطالبی زیبا و جالب از تکنولوژی

5مایکروسافت شاید به طور رسمی در CES 2013 حضور نیافته باشد ولی این عدم حضور جلوی پریدن استیو بالمر بر روی صحنه همایش کمپانی کوالکوم را نگرفت، همان طور که جلوی آمدن سرفیس Pro به نمایشگاه را هم نگرفت. 

در حالی که شرکای سخت افزاری مایکروسافت به شدت مشغول نهایی کردن طراحی و سخت افزار دستگاه های ویندوز 8 خود برای سال 2013 هستند، مایکروسافت هم دارد گام بعدی خود برای خانواده سرفیس را بر می دارد؛ سرفیس پرو! 

تام وارن از سایت The Verge این فرصت را یافته تا در حاشیه CES یک نگاه عمیق به سرفیس پرو داشته باشد و اینک شما می توانید هر آنچه را که برای آشنایی با این سوپر تبلت لازم است، از دید این ژورنالیست حوزه تکنولوژی مطالعه کنید. 

در ادامه مطلب با نارنجی همراه باشید. 
 

سوپر تبلت مایکروسافت با ویندوز 8

درست مثل سرفیس RT در این محصول نیز شاهد پایه پشتی یکپارچه با تبلت، تاچ کاور وتایپ کاور هستیم که به نوعی دستگاه را یک هیبریدی (تبلت و لپ تاپ) جا می زند. اولین فرق کوچک این است که زاویه قرارگیری سرفیس Pro در حالتی که به پایه تکیه دارد 26 درجه است در حالی که در سرفیس RT این عدد 22 درجه است. به هر حال در مقایسه کنار هم چندان این موضوع به چشم نمی آید. مهم این است که هر دو تبلت از یک خانواده هستند و مایکروسافت ویژگی های اصلی را در هر دو ارائه می کند. 

سرفیس Pro یک نمایشگر زیبای ClearType با رزولوشن عالی 1920 در 1080 (فول HD) دارد که روی دستگاه هایی از این دست کمتر دیده شده. باز تولید رنگ ها و متن ها، همچنین زوایای دید از کنار عالی هستند. جدای از رزولوشن، راه های ارتباط با این نمایشگر لمسی عبارت هستند از لمس پوستی با پشتیبانی از نهایتاً 10 نقطه همزمان، و البته قلم مخصوص -که همراه تبلت ارائه می شود. 

همان طور که در عکس ها مشاهده می شود، این قلم آهنربایی می تواند در کناره تبلت قرار بگیرد که راه هوشمندانه ای برای همراهی آن با دستگاه است. ضمناً قلم دارای یک برآمدگی کوچک نیز هست که برای اتصال به پورت شارژ آهنربایی در کنار دستگاه استفاده می شود؛ این پورت شارژ نسبت به سرفیس RT پیشرفت چشمگیری داشته و قابلیت چسبندگی آن چه به قلم و چه به شارژر، بسیار خوب است.

با برداشتن قلم از محل استراحتش شما می توانید آن را روی نمایشگر فوق العاده دستگاه به کار بگیرید. وقتی آن را نزدیک صفحه بگیرید، شروع می کند به تعامل با نمایشگر و قادر می شوید بدون لمس، با استفاده از قلم که در بالای سطح نگه داشته شده نشانگر روی صفحه را حرکت دهید. در اینجا با عملکردی مثل محصولات wacom روبرو نیستیم ولی حساسیت فشار و عملکرد در اپلیکیشن هایی مثل OneNote و Fresh Paint عالی است. 

روی قلم یک دکمه با کارکرد مشابه کلیک راست موس وجود دارد و در انتهای آن هم یک پاک کن دیجیتال تعبیه شده، بنابراین وقتی خواستید محتواهای نوشته یا رسم شده را پاک کنید، کافی است قلم را سر و ته کرده و روی نمایشگر بکشید. این قلم به طور خودکار کالیبره می شود و ردیابی بدون لمس نمایشگر در آن بسیار دقیق است. Palm rejection یا عدم پذیرش دستورات لمسی در حین کار با قلم نیز در اینجا کمک می کند که موقع کار با آن، دست خود را روی نمایشگر استراحت دهید. 

و اما بیایید سری هم به اندرونی بزنیم. قطعات داخلی در قابی از جنس منیزیوم، با ضخامت 13.46 میلیمتر قرار دارند (ضخامت سرفیس RT معادل 9.39 میلیمتر است). وزن دستگاه نیز 910 گرم -یعنی یک چهارم سنگین تر از سرفیس RT- است. شاید فکر کنید که با این ضخامت و وزن کار با آن دلچسب نباشد، ولی مایکروسافت با طراحی خوب، استفاده از سرفیس Pro را لذت بخش کرده. 

سرفیس Pro را که در دست بگیرید احساس خواهید کرد که وزن آن درست و مناسب است و قلم که به گوشه تبلت چسبیده هم در حین کار دو دستی مزاحم شما نخواهد شد. البته یک دستی نگه داشتن آن راحت نیست ولی نکته خوب این است که چنین وزنی برای این محصول، آنقدرها هم مشکل بزرگی به حساب نمی آید.

مسلماً سرفیس Pro نسبت به برادر کوچکتر خود مزایا و معایبی دارد که در بخش سخت افزار و نرم افزار قابل اشاره هستند. مزایا عبارت هستند از پردازنده اینتل Core i5 نسل سوم که به واسطه آن دسترسی به ویندوز 8 Pro میسر شده و این یعنی آزادی استفاده از نرم افزارهای نسخه دسکتاپ. معایب هم در بخش قیمت و عمر باتری قابل اشاره اند. 

تخمین هایی که بر اساس اشارات خود مایکروسافت زده شده، عمر باتری دستگاه را بین 4 تا 5 ساعت معین می کند که با عمر 8 تا 10 ساعته باتری سرفیس RT قابل مقایسه نیست و این برای یک تبلت نکته مثبتی به شمار نمی رود. اینجا است که آشکار می شود مایکروسافت چه تلاش بزرگی برای سازگاری سیستم عامل ویندوز RT با باتری به کار رفته در آن دستگاه انجام داده تا یک عمر مناسب حاصل شود. 

در سرفیس Pro با یک سیستم خنک کننده از نوع فن و شکاف روبرو هستیم. شکاف برای خنک کردن پردازنده و قطعات داخلی، دور تا دور دستگاه را فراگرفته و دو فن داخلی، هوای گرم را به بیرون می دمند تا از داغ شدن بیش از حد درون دستگاه جلوگیری شود. 

تام وارن مدتی را به گوش کردن نزدیک به دستگاه و لمس قسمت پشتی آن برای تشخیص گرما اختصاص داده و می گوید اگر دستگاه را نزدیک گوش بگیرید، صدای اندکی به واسطه جریان هوا قابل تشخیص است ولی در حالت استفاده عادی، دستگاه بی صدای بی صدا ست و موقع بازی و اجرای همزمان برنامه ها هم چیزی به شدت آن اضافه نمی شود. در سمت دیگر و از نظر گرما، دو نقطه مشخص در بالا و پشت دستگاه از سایر بخش ها گرم تر هستند ولی گرمای آنها اصلاً زیاد و نگران کننده نیست.

اما سایر جنبه های این محصول شبیه به سرفیس RT هستند. دو دوربین 720p در جلو و عقب، یک پورت Mini Display در کنار به همراه شکاف microSD که تغییر موضع یافته. مایکروسافت در این دستگاه از USB 3 هم استفاده کرده. پایه پشتی دستگاه تقریباً مانند سرفیس RT است ولی صدا و کیفیت لولای آن به خوبی RT نیست که البته این می تواند یک دلیل واضح داشته باشد: دستگاه حاضر نسخه پیش از تولید است. 

مایکروسافت در عین حال کابل شارژر را کمی بلندتر از مدل RT کرده و یک پورت USB نیز در شارژر قرار داده که استفاده از آن راحت تر از پورت آهنربایی خواهد بود. 

عملکرد فنی دستگاه با نمایشگر Full HD، پردازنده Core i5 و ویندوز 8 بسیار عالی است و تفاوت آن با مدل RT از این منظر، فرق بین روز و شب است. این دستگاه پرواز می کند! باز کردن همزمان برنامه ها چیزی از سرعت آنها کم نمی کند و شما با یک تبلت ضعیف سر و کار ندارید، در اصل یک کامپیوتر ویندوزی در دستان شما ست که نوت بوک ها را به چالش می کشد.

با وجود عملکرد عالی، سرفیس Pro نیز مثل RT نه یک تبلت کامل است، نه یک نوت بوک اعلا. قرار دادن دستگاه روی پا برای استفاده در حالت لپ تاپی آسان نیست و زاویه پایه نیز غیر قابل تنظیم است. در ضمن نباید فراموش کرد که استفاده از تبلتی که نمایشگر آن دارای نسبت 16:9 است، در حالت عمودی واقعاً مضحک است. 

ممکن است این ایرادات را کاستی های آشکار این وسیله بنامید ولی اگر قادر هستید از خیر آنها بگذرید، این دستگاه مهندسی ساز، با کیفیت و البته قوی می تواند اسب جنگی شما باشد. می ماند مسئله باتری که همه از آن آگاهیم ولی هنوز نیازمند بررسی بیشتر است و البته با رسیدن برنامه هایی که با رابط لمسی ویندوز 8 هماهنگ شده اند، تجربه کار با سرفیس Pro لذت بخش تر هم خواهد شد. 

شاید در وهله اول به نظر برسد که مایکروسافت با تولید این محصول در صدد تشویق شرکت های سخت افزاری به تولید محصولات با کیفیت است ولی فراموش نکنید که استیو بالمر چه گفته: مایکروسافت زین پس کمپانی خدمات و دستگاه ها است و سفر خانواده سرفیس تازه آغاز شده.

http://narenji.ir/6682-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%86%D8%B2%D8%AF%DB%8C%DA%A9-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%B1%D9%81%DB%8C%D8%B3-%D9%BE%D8%B1%D9%88

با اینکه مدت‌ها از معرفی دو نسخه سرفیس (Pro و RT) می‌گذرد هنوز بعضی از علاقمندان به محصول جدید و انقلابی مایکروسافت تفاوت‌های میان این دو را به خوبی نمی‌دانند و از این رو قادر به قضاوت صحیح نیستند. این موضوع البته فراگیر است و مایکروسافت را هم بر آن داشته تا برای کارمندان فروشگاه‌های خود جلسات توجیهی بگذارد و نحوه توضیح دادن تفاوت‌ها برای مشتریان را به آنها آموزش دهد. 

پیش فروش سرفیس RT از دو روز قبل آغاز شد که نسخه 32 گیگابایتی آن بدون تاچ کاور 499 دلار برچسب خورده. شاید از خودتان می‌پرسید که چرا سرفیس RT دارای نسخه 16 گیگابایتی نیست. اخیراً یکی از متخصصین مایکروسافت به این سؤال پاسخ داده؛ زیرا ویندوز RT و برنامه‌های پیش فرض نصب شده بر روی آن، در حدود 12 گیگابایت (!) از فضای حافظه را اشغال می‌کنند. (فقط برای مقایسه: سیستم عامل آیپد در حدود 1 گیگابایت جا می‌گیرد). 

اما سرفیس Pro هنوز به پیش فروش گذاشته نشده و قیمتش مشخص نیست. البته مایکروسافت می‌گوید «به زودی» قیمت این محصول نیز که با قلم لمسی عرضه می‌شود، اعلام خواهد شد. 

در ادامه مطلب، جدول کامل مقایسه مشخصات سخت افزاری و نرم افزاری این دو محصول را برای شما قرار داده‌ایم. با نارنجی همراه باشید.

جدول مشخصات کامل دو نسخه سرفیس بر گرفته از سایت مایکروسافت  

(برای مشاهده جدول در اندازه بزرگ روی تصویر کلیک کنید.)

http://narenji.ir/5733-%D8%AC%D8%AF%D9%88%D9%84-%D9%85%D9%82%D8%A7%DB%8C%D8%B3%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B4%D8%AE%D8%B5%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%D8%B1%D9%81%DB%8C%D8%B3-%D8%A2%D8%B1%D8%AA%DB%8C-%D9%88-%D8%B3%D8%B1%D9%81%DB%8C%D8%B3-%D9%BE%D8%B1%D9%88

899 دلار پول خیلی زیادی برای یک تبلت 10.6 اینچی با ظرفیت 64 گیگابایت است؛ البته در بعضی کشورها، خیلی بیشتر از خیلی زیاد. 70 دلار گرانتر از گرانترین آیپد، و البته فاقد قابلیت سیم کارت و بدون GPS. ولی به هر حال این قیمتی است که مایکروسافت بر روی ارزان ترین سرفیس مجهز به نسخه ویندوز 8 پرو قرار داده. 

تخمین ها حاکی از این است که برادر کوچکتر، یعنی سرفیس RT در سه ماه پایانی 2012 چیزی در حدود 1 میلیون نسخه فروش خواهد کرد (آمارها دامنه ای از زیر 1 میلیون تا 1.3 میلیون را دارند). این در حالی است که این روزها تبلت ارزانی مثل نکسوس 7 ماهی 1 میلیون فروش می کند و اپل هم در فصل قبلی، به طور میانگین هر ماه 4.5 میلیون آیپد فروخته که انتظار می رود در فصل منتهی به کریمس، فروش هر دو رشد زیادی داشته باشد.

در ادامه مطلب با ما همراه باشید تا ببینیم سرفیس پرو، این محصول "مدرن" مایکروسافت، واقعاً در کدام دسته قرار می گیرد؛ یک تبلت خیلی گران، یک اولترابوک نصفه نیمه، یا فقط یک تجربه "کهنه" شکست خورده. 
 

نگاه های مختلف به سرفیس پرو  

899 دلار قیمت پایه برای سرفیس پرو است. اگر بخواهید آن را با تایپ کاور بخرید 1028 (با تاچ کاور 1018) دلار باید هزینه کنید. رقمی که در اصل برای خرید یک اولترابوک با ظرفیت 64 گیگ، نمایشگر لمسی فول HD با قطر 10.6 اینچ، وزن 903 گرم، ضخامت 13.5 میلیمتر، و قلم استایلوس به هیچ وجه زیاد نیست. مایکروسافت گفته بود سرفیس پرو را به اندازه یک اولترابوک قیمت گذاری خواهد کرد، و خب، به قولش نیز وفا کرد. 

عمر باتری 4 تا 5 ساعت (که می شود نصف عمر باتری سرفیس RT)، برای یک تبلت -هر تبلتی با هر قیمتی، بسیار کم است چون از تبلت ها انتظار می رود که با یک بار شارژ حدود 9 تا 10 ساعت کار کنند؛ یعنی تقریباً به اندازه یک روز استفاده کامل.

در سمت دیگر 4-5 ساعت برای یک اولترابوک تقریباً 11 اینچی با قیمت 1028 دلار اصلاً بد نیست. شاید مک بوک ایر 11 اینچی کمی بالاتر از 5 ساعت کار کند، ولی این دلیل پشت کردن به سرفیس پرو نیست چون با رزولوشن 1920 در 1080 خود، دست بالا را دارد. همچنین نسبت به مک بوک ایر، صفحه لمسی و قلم استایلوس را به عنوان مزیت در فهرست مشخصاتش می بینیم. 

در مقایسه با هر یک از تبلت های پر فروش -انواع آیپد و نکسوس 7- سرفیس پرو بسیار گران قیمت گذاری شده و البته باتری ضعیفی هم دارد. اینها دردناک هستند. اما وقتی با یک اولترابوک مقایسه شود، اوضاع چندان بد نیست: در برخی زمینه ها بهتر، و البته در برخی زمینه ها ضعیف تر. 

مسئله این است که به جز از جنبه قیمت گذاری، سرفیس پرو را نمی توان یک اولترابوک کامل دانست. پایه پشتی و کیبورد آن وقتی پشت میز نشسته باشید تقریباً عالی عمل می کنند، ولی تاچ پد آن تقریباً بدترین در کلاس خودش است؛ ابعاد و توانایی های آن مثل تاچ پد نت بوک های ارزان است، نه اولترابوک ها. 

این موارد سرفیس پرو را (با ارفاق!) بدل به یک خرید بد می کنند. مشتریان به ناچار آن را با دیگر دستگاه های موجود در بازار که به لحاظ شکل و شمایل و محدودیت ها در کنار آن قرار می گیرند، یعنی تبلت ها، مقایسه خواهند کرد و این مصیبت بار است؛ هر چقدر هم که شما بگویید این یک تبلت نیست، ولی مقایسه ها اجتناب ناپذیر هستند، حتی اگر به زعم شما غلط باشند. بنابراین مایکروسافت باید خریداران را به این سمت هل بدهد که سرفیس پرو را نه یک تبلت مثل همه تبلت ها، بلکه بیشتر یک اولترابوک در نظر بگیرند. ولی خودمانیم، عجب اولترابوک عجیب و غریبی. به درد سرش می ارزد؟ 

جای دادن سرفیس RT در دسته بندی های رایج سخت بود، برای سرفیس پرو نیز به همچنین. لااقل سرفیس RT از لحاظ وزن و ضخامت و عمر باتری نزدیک به یک آیپد بود و چیزهایی اضافه بر آن را ارائه می کرد، مثل کیبورد کاور، پایه پشتی، و برنامه های مجموعه آفیس. البته سرفیس RT هم با آفیس سعی در قالب کردن خودش به عنوان یک پی سی دارد، ولی کمبودها و ناسازگاری برنامه ها، آن را در چنین مقایسه ای ناکام می گذارد. مگر آنکه تام کروز از پس این مأموریت با عنوان «غیرممکن» بر آید.

اما در سمت دیگر کیبورد کاور و محیط دسکتاپ به راستی به سرفیس پرو می آیند، زیرا نسخه حرفه ای ویندوز 8 را با پردازنده x86 اجرا می کند و این یعنی روی کاغذ با تمام نرم افزارهای ویندوز سازگاری دارد، هر چند ممکن است با معدودی از آنها هم نسازد. بنابراین از این منظر، سرفیس پرو یک پی سی است و البته که ظاهر آن شبیه پست پی سی است! حتی چنانچه نخواهید مثل یک پی سی سنتی با تاچ پد کیبورد آن کار کنید، باز هم در درون، چه بپذیرید و چه نپذیرید، یک پی سی است. 

سرفیس RT تجربه ای "فرا تبلتی" را ارائه می کند. "فرا" را معادل "آفیس" در نظر بگیرید. اگر آفیس در سرفیس به کارتان نمی آید، فرا را حذف کنید تا بشود یک تبلت عادی. ولی اگر به آن وابسته اید، مطمئن باشید کار با سرفیس لذت بخش خواهد بود. 

اما سرفیس پرو؛ مسلماً یک "فرا فرا تبلت" نیست. چون واقعاً در مقایسه با مشخصات سرفیس RT، "به عنوان یک تبلت" چیز اضافه ای ندارد، اما "به عنوان یک پی سی" ویژگی های کلیدی دیگری دارد که باعث می شود آن را یک "فرا پی سی" بنامیم. چیزی که مایکروسافت می گوید آینده بازار تبلت ها خواهد بود. البته قرار گرفتن قابلیت های یک پی سی در قالب یک تبلت، باعث می شود خیلی ها آن را کهنه بدانند؛ آیا این منصفانه است؟ پاسخ با شما. 

نتیجه نهایی تلاش های مایکروسافت شده محصولی که یک مشت از مشخصات تبلت ها را با یک بغل (بزرگ) از مشخصات پی سی ها در هم آمیخته و یک جا در خود دارد، ولی در عین حال جایگزین ایده آلی برای هیچ کدام نیست. اگر سرفیس پرو را رقیب تبلت ها بدانیم، نتیجه یک فاجعه محض است ولی در مقایسه با اولترابوک ها، برد با هیچ یک نیست؛ زیرا نسبت به یکدیگر هم مزیت و هم کمبود دارند. 

سرفیس پرو، تنها دستگاه در نوع خود نیست. لشگر هیبریدی ها به زودی زود روانه بازار خواهند شد. سامسونگ با آتیو اسمارت پی سی و اسوس با ترنسفورمر بوک به میدان آمده اند که هر کدام یک تبلت پی سی با سی پی یو قوی را در کنار داک کیبورد به شما ارائه می کنند. در سمت دیگر سونی Duo 11 و دل XPS 12 Duo را داریم که مکانیسم های کشویی-ایستایی خاص خود را برای مخفی کردن کیبورد در پشت نمایشگر لمسی دارند.

ولی هیچ یک از دستگاه های یاد شده قابلیت تبلت بودن را مثل سرفیس پرو در ذهن تداعی نمی کنند. چون یا لولای متصل شونده به نمایشگر دارند و یا ضخیم تر و سنگین تر هستند. البته رقبای مستقیمی هم برای سرفیس می توان بر شمرد مثل اچ پی Slate 500، ولی آن یک اسلیت پی سی است.

بوی قدیمی بودن آمد؟ بله، واقعیت این است که مایکروسافت در 10 سال گذشته تلاش کرده تا تبلت پی سی ها را زنده کند (موفقیت کمی هم به دست آورده). مسلماً ویندوز 8 این نوع دستگاه ها را به رتبه بالاتری ترقی خواهد داد ولی مشخص نیست که آیا تقاضای قابل توجهی برای این استایلوسی های تبلت وار در بازار امروز وجود خواهد داشت یا خیر. 

تا حدودی جای تعجب است که چرا سازندگان پی سی ها به این نوع طراحی (تبلت پی سی) که مشخصات آن در قالب لپ تاپ های مرسوم بهتر و کاربردی تر است، تن داده اند. نیازی به ذکر این مورد نیست که طراحی هایی مثل اولترابوک های دارای صفحات لمسیخیلی خیلی بهتر می توانند تجربه کار با پی سی را برای مشتریان رقم بزنند و قطعاً پتانسیل بالاتری هم برای تبدیل شدن به خط اصلی بازار دارند. 

بنابراین چالش مایکروسافت فقط این نیست که سرفیس پرو را از مقایسه شدن با تبلت ها در امان بدارد. برای موفقیت این محصول، حتی تشبیه آن به لپ تاپ یا اولترابوک هم کار غلطی است، حرف خودمان را پس می گیریم! در عوض این کارها، مایکروسافت باید آن را به عنوان یک دسته سوم به مردم معرفی کند. یعنی کمی از هر دو، هم تبلت و هم پی سی که می شود تبلت پی سی؛ دستگاهی که می تواند بهترین وسیله برای رفع نیازهای افراد علاقمند به آن دو گونه دیگر باشد. 

این پیام (دستگاهی جایگزین تبلت و پی سی) هم پیامی قدیمی است که مایکروسافت در 10 سال اخیر، همیشه در رساندن آن به مردم شکست خورده. اما بدون در نظر داشتن این شکست هم سرفیس پرو راه سختی در پیش دارد؛ راهی که از هر سوی آن مقایسه های مختلف به سمتش شلیک می شود: یک تبلت گران، یک اولترابوک نصفه نیمه و ناکارا، یا یک تبلت پی سی که خانواده ای کهنه و شکست خورده به حساب می آیند. 

این بود پارادوکس سرفیس پرو؛ کاملا مدرن، مطلقاً کهنه! 

  مطلب مشابه: پارادوکس آیفون 5: کاملاً شگفت انگیز، مطلقاً ملال آور!

http://narenji.ir/6197-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D9%88%DA%A9%D8%B3-%D8%B3%D8%B1%D9%81%DB%8C%D8%B3-%D9%BE%D8%B1%D9%88

هیوندای تبلت جدیدی با نام Hyundai T7 عرضه کرد، تبلتی که دارای پروسسور ۴ هسته ای تگرا ۳ اوندیا، جی پی یو Mali 400 و یک گیگابایت رم می باشد. صفحه نمایش Hyundai T7 دارای رزولوشن ۱۲۸۰ در ۸۰۰ پیکسل، قابلیت تشخیص ۵ نقطه و زاویه دید ۱۷۸ درجه است.

از دیگر مشخصات این تبلت می توان به دوربین پشت ۲ مگاپیکسل، دوربین جلو ۰.۳ مگاپیکسل، یک پورت HDMI، یک پورت microUSB، جی-sensor، جی پی اس، بلوتوث ، وای فای و سیستم عامل اندروید ۴.۰ آیس کریم ساندویچ اشاره نمود.

باتری این دستگاه ۳۰۰۰mAh است و هم اکنون از طریق وبسایت pandawill برای خرید با قیمت ۱۶۶ دلار در دسترس می باشد

منبع : en.gadgetnews

چندان هم به پسورهای استوارتان دلخوش نباشید!‌ ممکن است به طرفه‌العینی از طرف هکرها، گشوده شود!کارشناسان موسسه کانادایی Deloitteمعتقدند پسوردهای ساخته شده توسط کاربران، کمترین مقاومت را در برابر هکرها از خود نشان می‌دهند.

تحقیقات این موسسه نشان می‌دهد۹۰ درصد از پسوردهای ایجاد شده توسط کاربر نهایی، فقط چند ثانیه از وقت یک هکر را می‌گیرد.رمزهای عبور قوی به رمزهایی گفته می‌شود که از ۸ کارکتر بیشتر باشد.آسیب‌پذیری‌های مرتبط با پسورد در طول سالیان دراز همان‌هایی است که همیشه وجود داشته است.به عنوان مثال دو رمز "password" و "۱۲۳۴۵۶" رمزهای مورد علاقه کاربران چند اکانته یا کاربران دارای چند اکانت مختلف است.

الگوهای پسورد برای کاربران چند اکانته اغلب شبیه به هم هستند.از طرف دیگر سخت‌افزار و نرم‌افزار هکرها در طول سالیان اخیر بسیار پیشرفت کرده و قوی‌تر شده‌اند.همچنین متد موسوم به Crowd-Hackingنیز به هکرها کمک می‌کند تا پسوردها را زودتر بدست بیاورند.این متد هزاران ماشین را بهم پیوند زده تا امر محاسبه و حدس در نرم‌افزارهای brute forceرا تسهیل بخشد.

نکاتی که موسسه کانادایی بدان‌ها اشاره کرده همان‌هایی هستند که در گزارش خانم مالر در هفته گذشته آمده بود بدین معنا که کاربران نهایی ناعادلانه تحمل بار ایجاد رمزها را بر عهده دارند در حالی که کمپانی‌ها می‌توانند به جای فشار بر کاربر نهایی، پالیسی‌های انتخاب پسورد روی سرورهای خود را سخت‌تر کنند.

کمپانی کانادایی با توجه به این موارد پیشنهاد دیگری دارد:

کمپانی Deloitteچند کاناله کردن پسورد را چاره جویی مناسبی می‌داند که در استفاده هم زمان از توکن، بیومتریک، ارسال رمز از طریق اس.ام.اس خارج از باند مانیتور شده می‌توان انها را یافت. همچنین پالیسی و مانیتور کردن کنار این رهیافت می‌تواند موثر باشد.

http://gadgetnews.ir/2296/%D9%87%DA%A9%D8%B1-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B2%DB%8C-%D8%AA%D9%86%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%DA%86%D9%86%D8%AF-%D8%AB%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%B4%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%BE%D8%B3%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D9%87%D8%A7-%D8%B9%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF!/

ساعاتی قبل نوکیا گزارش مالی فصل چهارم 2012 خود را منتشر کرد. این گزارش حاکی از سود 584 میلیون دلاری از فروش خالص 10.7 میلیارد دلاری این شرکت در سه ماهه آخر سال گذشته میلادی است. این در حالی است که نوکیا در سه ماهه سوم ۲۰۱۲ با ضرر 754 میلیون دلاری از فروش خالص 9.49 میلیارد دلاری روبرو شده بود. پس از شش فصل متوالی همراه با زیان، این اولین گزارش مالی حاکی از سود نوکیا است که منتشر می شود. 

این شرکت همچنین اعلام کرد که در مقایسه با فروش 2.9 میلیون دستگاهی اسمارت فون های لومیا در سه ماهه سوم، طی فصل چهارم سال گذشته میلادی بیش از 4.4 میلیون دستگاه لومیا به فروش رسانده است. 

اگر چه، روی هم رفته این کمپانی فنلاندی در سال ۲۰۱۲ نزدیک به 6.6 میلیون دستگاه (15.9 میلیون دستگاه با محاسبه سری آشا در آمار) اسمارت فون فروخته است که در مقایسه با فروش 19.6 میلیدون دستگاهی سال ۲۰۱۱چندان خوشایند نیست. میزان فروش تلفن های معمولی این شرکت هم رشد 4.4 درصدی نسبت به فصل قبل را نشان می دهد. اما فروش 79.6 میلیون دستگاهی نوکیا نشان دهنده کاهش ۱۵ درصدی نسبت به سال ۲۰۱۱ است. 

در این میان تلفن های Asha با فروش 9.3 میلیون دستگاهی، بسیار بهتر از سری لومیای نوکیا ظاهر شدند. در این میان سیمبیان هم با فروش 2.2 میلیون دستگاه در فصل آخر سال ۲۰۱۲، تقریبا مرده محسوب می شود. 

نوکیا فصل پایانی ۲۰۱۲ را در حالی پشت سر گذاشت که نقدینگی ناخالص 13.2 میلیارد دلاری و نقدینگی خالص 5.86 میلیارد دلاری را تجربه کرد. این اعداد در سه ماهه سوم ۲۰۱۲ به ترتیب 11.7 میلیارد دلار و 4.53 میلیارد دلار بوده اند.

پایان عمر سیمبیان

روحت شاد سیمبیان. نوکیا در کنفرانس امروز اعلام کرد که 808 PureView، غول مگاپیکسلی این شرکت، آخرین محصولی است که با سیستم عامل سیمبیان ارائه شده است:

نوکیا 808 PureView، که ابزاری برای نمایش قابلیت های تصویربرداری ما است و در اواسط ۲۰۱۲ به بازار آمد، آخرین ابزار سیمبیانی از طرف نوکیا بود.

البته این شرکت هنوز فروش خوبی در دستگاه های سیمبیان دارد و در فصل گذشته 2.2 میلیون دستگاه سیمبیان فروخته است، یعتی نصف تعداد لومیای فروخته شده.

بده بستان های میلیون دلاری نوکیا و مایکروسافت

از زمانی که نوکیا توافقنامه استفاده از ویندوز فون را در فوریه ۲۰۱۱ امضا کرد، در هر فصل مالی ۲۵۰ میلیون دلار به عنوان «هزینه پشتیبانی پلتفرم» از مایکروسافت دریافت می کند. البته در مقابل مبلغ اعلام نشده ای هم به عنوان «حق الامتیاز استفاده از ویندوز فون» به ازای هر اسمارت فون تولیدی به مایکروسافت می پردازد. نوکیا و مایکروسافت می گویند از ابتدای شروع این توافق تا کنون میلیاردها دلار پول میان این دو شرکت جابجا شده است. 

اما نکته جالب اینجا است که نوکیا امروز اعلام کرد که مجموع پول های دریافتی از مایکروسافت، بیش از آن چیزی است که به عنوان حق الامتیاز به این شرکت پرداخت کرده است.

در مدت زمان طی شده از این قرارداد، انتظار می رفت مقدار کل پول دریافتی به عنوان «هزینه پشتیبانی پلتفرم» کمتر از میزان پرداختی به عنوان «حق الامتیاز نرم افزار» شود. ولی تا به امروز کل پرداخت های پشتیبانی پلتفرم که توسط نوکیا دریافت شده اند، بیش از تمام هزینه حق الامتیاز پرداخت شده به مایکروسافت است. البته انتظار می رود در آینده نزدیک این معادله برعکس شود.

خب، تا اینجای کار که نوکیا برنده تجارت ویندوز فون است! پس از دریافت توده عظیمی پول از مایکروسافت، آنها به مایکروسافت بیش از آنچه که فکر می کرده اند مدیون هستند. شاید همین دلیل برای تایید شایعات تمایل مایکروسافت جهت ساخت تلفن هوشمند ویندوز فونی کافی باشد.

http://narenji.ir/7377-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D9%81%D8%B5%D9%84-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%85-%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B2-%D9%86%D9%88%DA%A9%DB%8C%D8%A7

تنوع چاپ سه بعدی امروزه واقعا خارق العاده و باورنکردنی شده است. از ربات ها تا کیت های واکسیناسیون، از لوازم دکوری اختصاصی تا لباس ها و قاب موبایل را می توانید با چاپ سه بعدی برای خودتان تهیه ببینید. 

ولی تا به حال به فکر ساخت یک خانه کامل با این تکنولوژی افتاده اید؟ آیا چنین چیزی ممکن است؟ بله! 

Janjaap Ruijssenaars معمار هلندی، خانه ای «بدون ابتدا و انتها» طراحی کرده که بیش از ۱۱۱۴ مترمربع زیربنا دارد و قرار است تمامی آن تنها با استفاده از یک پرینتر سه بعدی ساخته شود. 

این خانه مفهومی دو طبقه قرار است در آمستردام ساخته شود و طرحی بسیار شبیه به «نوار موبیوس» دارد. به گونه ای که به نظر می رسد یک سطح صاف تا بینهایت پیچ خورده باشد. گفته می شود این آرشیتکت قرار است برای ساخت خانه رویایی از یک پرینتر سه بعدی D-Shape استفاده کند. این ماشین از مخلوط لایه های نازک شن با یک ماده نگهدارنده، مصالحی شبیه تیله تولید می کند. آنگاه با کنار هم گذاردن این توپ های کوچک، قطعات این خانه در تکه های ۶ در ۹ متری به صورت سه بعدی چاپ می شوند و آنگاه در کنار یکدیگر سوار می شوند. 

البته چنین پروژه ای به هیچ وجه ارزان نخواهد بود. بی بی سی گزارش می دهد که تخمین ها درباره هزینه تمام شده این خانه ۵ تا ۶ میلیون دلار است. قرار است این خانه تا سال ۲۰۱۴ آماده سکونت گردد. البته برای چنین کاری پرینتر بیچاره باید ۶ ماه بدون وقفه کار کند.

 
برای مشاهده عکس در اندازه بزرگتر، روی آن کلیک کنید.

http://narenji.ir/7355-%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%DA%86%D8%A7%D9%BE-%D8%B3%D9%87-%D8%A8%D8%B9%D8%AF%DB%8C

رنه ریچی از سایت imore از معدود افرادی است که بیش از آنکه اپل را نیازمند معرفی سخت افزارهای انقلابی بداند، معتقد است کمپانی باید به سیستم عامل، نرم افزارها و سرویس های آنلاین خود توجه کند؛ به طور مشخص iOS و iCloud و سیری مورد نقد او هستند. 

در این مطلب می خواهیم به طور فشرده به نظرات او درباره اینکه چرا سال 2013، باید سال iOS 7، آیکلود و خدمات آنلاین در کارنامه اپل باشد بپردازیم. 

با نارنجی همراه باشید. 
 

2013: سال پلتفرم

دیشب در کنفرانس مالی اپل اعلام شد که تعداد دستگاه های فعال مجهز به iOS به مرز 500 میلیون رسیده. تعداد کاربران آیکلود هم به 250 میلیون نفر رسیده؛ پلتفرم ابری اپل که در سال 2011 جایگزین MobileMe شد و به کاربران اپل امکان همگامسازی اسناد، عکس ها، ایمیل ها و سایر محتواها بین دو پلتفرم iOS و OS X و فضای ابری را می دهد و آیتونز 11 نیز از یکپارچگی بهتری با آن برخوردار شده. 

علاوه بر آیکلود، سیری را هم در بین سرویس های اپل داریم که آقای ریچی نظر جالبی درباره آن دارد. او می نویسد: «چه خطوط فرمان اپل II را در نظر بگیریم، چه رابط کاربری گرافیکی مکینتاش اول یا رابط چند لمسی آیفون را، اپل همیشه در خط مقدم انقلاب در رابط کاربری محصولات کامپیوتری -لا اقل در حافظه اخیر مردم- بوده. ولی سیری، برعکس مثل اپل I و لیسا (محصولات شکست خورده قدیمی) است. پرسش اینجا است که آیا اپل، سیری را مثل گروه اول می خواهد یا اینکه می خواهد بازی را به Google Now واگذار کند؟ سرویس ها هیچ وقت لبه تیز شمشیر اپل نبوده اند، بنابراین اپل باید قویتر و سخت تر مبارزه کند.» شاید استخدام «ویلیام استاسیور» جدی ترین حرکت اپل برای بهبود سیری باشد. 

و اینک رسیده ایم به سال 2013؛ همه انتظار آیفون 5S، آیفون 6، آیپد مینی با نمایشگر رتینا و آیپد پنجم با طراحی جدید را دارند. بله، همه اینها محصولاتی هستند که از راه رسیدن آنها -دیر یا زود- قابل پیش بینی است. اپل چیپ مجتمع A7 را معرفی خواهد کرد که (بگذارید حدس بزنیم!) 2 برابر سریع تر از A6 خواهد بود. ممکن است نمایشگر خمیده (یکی از پتنت های اخیر اپل)، سنسورهای زیستی و اثر انگشت، Airplay با کیفیت 4K، تبدیل صوت به نوشتار بدون نیاز به اینترنت، جسچرهای حرکتی که با دوربین جلو شناسایی می شوند و تشخیص چهره، یا حتی بدنه ای با دریچه های مخفی شونده از جنس PDLC را از اپل ببینیم. 

همه اینها خوب هستند ولی نباید فراموش کرد که سخت افزار فقط قابی است برای نرم افزار و بستری است برای ارائه سرویس ها. اپل از جنبه سخت افزاری به پیشرفت گام به گام ولی محسوس خود ادامه خواهد داد ولی حتی الآن هم برای اکثریت مردم، دستگاه های موجود -در اغلب مواقع- بیش از نیازشان قوی و سریع هستند و این محتوای درونی و سرویس های پیرامونی است که روز به روز، بیشتر و بیشتر اهمیت می یابد. 

iOS 6 برای اپل یک تمرین مدرسه ای (معادل گل مدرسه ای در فوتبال!) بود؛ راهی برای بیرون انداختن گوگل از بستر iOS، غنی کردن روش های به اشتراک گذاری محتوا در فیسبوک و توییتر، و البته چشمک زدن به بازار چین. در اصل iOS 6 بیشتر پلتفرمی بود برای اپل، تا برای کاربران. iOS 6 اپل را برای آینده آماده کرد، هر چند موجب رسیدن به آن نشد. مشکل اینجا است که iOS 5 دو ویژگی مهم داشت: آیکلود و سیری، ولی هر دو سرویس تا به امروز هنوز قابل اعتماد نیستند؛ این البته پتانسیل رشد فردا را نشان می دهد، ولی در عین حال نشان دهنده مشکلات بزرگ گذشته نیز هست. حتماً دلایلی در بین بوده که اپل نتوانسته آنها را به خوبی ارتقا دهد. 

وقتی بلک بری 10 در هفته آینده معرفی شود، iOS تبدیل می شود به قدیمی ترین سیستم عامل بزرگ در بازار موبایل که هنوز از زمان عرضه اولیه، تغییر اساسی در آن دیده نشده. ویندوز فون هنوز به همترازی با اندروید و iOS و یا کشش بازار دست نیافته، ولی مایکروسافت می تواند پول های حاصله از فروش ویندوز و آفیس را به این بخش تزریق کند و بخش موبایل مایکروسافت را می توان به راستی، تنها بخشی دانست که یک تفکر دگرگون شونده واقعی را به نمایش گذاشته -و به سایر بخش ها هم ایده داده. بنابراین آنها هم روزی به جایگاهی در خور خواهند رسید. 

آقای ریچی معتقد است اندروید هنوز به لحاظ رابط کاربری و تجربه کلی استفاده از آن، جای کار زیادی دارد ولی ویژگی جدیدی که نسل به نسل به آن افزوده می شود، جهش های بزرگی را رقم زده و سامسونگ هم محصولات جالب و رقابتی خود را بر سر بازار می ریزد و به اینها باید اضافه کرد نوآوری هایی را که انویدیا و اینتل، فیسبوک و آمازون، و حتی بنیاد موزیلا با Firefox OS به بازار خواهند آورد. همه اینها با سخت افزار و نرم افزارهای جدید و محصولات نهایی سامسونگ، ال جی، اچ تی سی، نوکیا و ریم (بلکبری)، بمباران بازار را ادامه خواهند داد و کمپانی های چینی هم امسال جدی تر ظاهر خواهند شد. 

بحث نوآوری در iOS فقط مربوط به مفاهیم -حالا دیگر- کهنه ای مثل ویجت ها، سوییچ های تغییر تنظیمات، یا نوتیفیکیشن سنتر آبشاری سیستم عامل نیست. هیجانات مقطعی و نه چندان مهمی مثل کنار گذاشتن اسکیومورفیسم از طراحی محصولات هم مورد بحث نیست. بلکه نرم افزارها و سرویس هایی مد نظر هستند که کاربران را مجبور به بر پایی مراسم شکار (!) برای یافتن داده ها یا تنظیمات مورد نیازشان نکنند. مهم نیست ظاهر iOS چه تغییری می کند؛ ساده یا بافت دار، تخت یا سه بعدی، فرق بنیادینی با هم ندارند؛ نکته مهم این است که سیستم عامل کارآمد باشد. 

کاربران iOS حق دارند نوتیفیکیشن های قابل تعامل که خروجی مناسبی از اپلیکیشن ها ارائه می کنند را داشته باشند. آنها حق دارند ارتباطات بی نقص بین اپلیکیشن ها و امکان انتخاب اپلیکیشن های غیر اپلی به عنوان راهکارهای پیش فرض را داشته باشند. بحث بر سر ارائه داده های پیشگویانه با رابط کاربری چند لایه است که کار را راحت کند؛ و داده هایی که در پس زمینه، به راحتی از فضای ابری به دستگاه منتقل شده و سینک شوند؛ و البته بالعکس. طوری که به قول استیو جابز، کاربر هر آنچه را که می خواهد، در زمانی که می خواهد، در جایی که می خواهد به دست بیاورد و مجبور نباشد برای دریافت یا ذخیره آنها، کارهای پیچیده ای انجام دهد. 

پس بحث بر سر هر چه بیشتر کاربردی شدن پلتفرم است. اکوسیستمی پیش رو، پلتفرمی کارا و سرویس های یکپارچه درجه یک که بتوانند کاربران را راضی نگه دارند، نه اینکه آنها را به مشکل بیندازند. 

در هفته ها و ماه هایی که در پیش داریم، چندین تُن شایعه، عکس های لو رفته (واقعی یا غیر واقعی) و خبرهایی مختلف درباره آیفون و آیپد خواهیم شنید. ولی هیچ کدام از آنها، برای ما، شما و اپل به اندازه پلتفرم های موبایل اپل، یعنی iOS 7 برای دستگاه ها و iCLoud در فضای ابری، مهم نیستند. امسال را برای اپل باید سال پلتفرم ها نامید زیرا به غیر از آیپد پنجم، در مورد دستگاه های دیگر تقریباً احتمال تغییر در طراحی ظاهری منتفی است و تیم جانی آیو می تواند همان طور که ترک پد بی نظیر مک بوک ها را خلق کرد، یک بار دیگر در زمینه تعامل کاربران با دستگاه های شان نیز تعیین کننده ظاهر شود. 

نظر شما در این رابطه چیست؟

http://narenji.ir/7361-iOS-7-iCloud

در هر شرکتی، کشمکش ها درباره محصولات و تصمیم های مدیریتی رخ می دهد ولی اینکه شما -به عنوان یک مدیر یا کارمند- چطور از پس آنها بر آیید است که آینده حرفه ای و موفقیت تان را شکل می دهد. 

استیو سینوفسکی مدیر سابق بخش ویندوز در کمپانی بزرگ مایکروسافت، در مطلبی بلند در وبلاگ خودش به اینکه چطور از پس اختلافات درون سازمانی بر آیید پرداخته. او یکی از جالب ترین افراد برای نوشتن چنین مقاله ای است. وقتی که مایکروسافت را ترک کرد، همه جا صحبت از این بود که در جنگ های درون شرکتی یک فرد سیاست مدار است که با رئسای سایر بخش ها هم خوب رفتار نمی کند. به عبارت دیگر، استیو سی توانایی کار با دیگران را نداشت، پس باید از مایکروسافت می رفت. 

اما مطلب آقای سینوفسکی درباره اختلافات درون سازمانی نشان می دهد که او پیش از این مدت زیادی را به چاره جویی برای مقابله با چنین موارد پرداخته. پیشنهادات این مدیر کار کشته عبارت هستند از: 

  با یک متخصص مشورت کنید. هر زمان که اختلافی بروز کرد، مطمئن شوید که فردی متخصص در زمینه مورد بحث، طرف مشورت قرار گیرد. اغلب در درون گروه اختلافاتی بروز می کند و این اختلافات به بهانه عدم عضویت متخصص در گروه، از او مخفی نگه داشته می شوند. بنابراین همیشه با متخصص امر مشورت کنید و اگر ممکن است در یابید که چرا از ابتدا در جریان تصمیم گیری حضور نداشته. 

  به نقشه اصلی خود وفادار بمانید. وقتی یک پروژه را شروع می کنید، سعی تان بر این باشد که با تمام اعضای گروه روی یک نقشه بزرگ به توافق برسید. سپس، در حین کار بر روی پروژه، به آن نقشه وفادار بمانید. از کار افتادگی گروه زمانی رخ می دهد که افراد از طرح اصلی منحرف می شوند. اما چنانچه از ابتدا روی یک چهارچوب به توافق رسیده باشند، حرکت در مسیر پیشرفت راحت تر خواهد بود. 

  فرهنگ احترام را شکل دهید. این مورد در بحث بین تخصص های مختلف پیش می آید. شما ممکن است یک توسعه دهنده باشید ولی به کار اعضای گروه تبلیغات اعتقادی نداشته باشید. اما باید بدانید که آنها هم متخصصینی هستند که خوب می دانند چه می کنند. از طرف دیگر، ممکن است گروه تبلیغات از گروه حقوقی شرکت بدشان بیاید، ولی آن گروه هم به کار خود وارد است. بنابراین به جای جنگ دائمی باید آموخت که به گروه های همکار و انتخاب های شان احترام گذاشت. 

  هر عضو گروه باید مسئول و ذی نفع باشد. این هم مربوط به بحث فرهنگ کاری می شود. همه باید در کنار هم کار کنند و این حس را داشته باشند که به طور مساوی مسئول نتیجه نهایی پروژه هستند. اگر موفقیتی در کار است باید اطمینان حاصل کرد که همه در آن سهیم هستند. 

  جنگ های ضروری را انتخاب کنید. کار بر روی پروژه ها، در زمان های مختلف طولانی و سخت می شود. نباید آن را با جنگ کردن بر سر چیز های کوچک و بی مورد، طولانی تر و طاقت فرسا تر کرد. اگر بخواهید هر تصمیمی را تبدیل به بزرگترین و مهمترین تصمیم کنید، آن وقت است که فرسنگ ها مانده به خط پایان، سوخت تان تمام می شود. پس بهتر است جنگ هایی را انتخاب کنید که اثر گذاری بیشتری دارند. 

  و دست آخر، تفاوت ها و اختلاف ها را بپذیرید. خیلی مواقع افراد عقاید مخالف را تحمل می کنند ولی آن را نمی پذیرند. در اصل با آنها مخالف هستند ولی آن را بروز نمی دهند و به این ترتیب مخالفت درونی شان، افکار آنها را مغشوش می کند. این به خصوص زمانی رخ می دهد که افراد تصور کنند ابراز مخالفت شان «غیر ضروری، بی تأثیر یا ناخوشایند» خواهد بود. بنابر این تفاوت دیدگاه را همیشه به دید اختلاف نگاه نکنید، بلکه به دید مختلف بودن به آنها بنگرید. 

http://narenji.ir/7354-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%88-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%88%D9%81%D8%B3%DA%A9%DB%8C-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%81-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C

در چند وقت اخیر شما را از شایعات و گمانه زنی ها پیرامون M7 مطلع کرده ایم. تلفنی که گمان می رود از نمایشگر 4.7 اینچی Full HD، پردازنده 4 هسته ای 1.7 گیگاهرتزی، 2 گیگابایت رم، حافظه داخلی 32 گیگابایتی، دوربین 12 مگاپیکسلی و باتری 2300 میلی آمپری برخوردار باشد. 

حالا آخرین شایعه اشاره دارد به اینکه تا کمتر از یک ماه دیگر، یعنی در 1 اسفند (19 فوریه) کمپانی تایوانی HTC مراسمی اختصاصی را در لندن میزبانی خواهد کرد تا این پرچمدار جدید را برای خانواده اندروید معرفی کند. تاریخ ذکر شده به طور غافلگیر کننده ای قبل از کنگره جهانی موبایل (MWC) است که 25 تا 28 فوریه (7 تا 10 اسفند) در بارسلون اسپانیا برگزار خواهد شد ولی به آن معنا نیست که M7 را در نمایشگاه نخواهیم دید. 

هر چند هنوز تأییدی بر روی این خبر به دست نیامده ولی خبر از آنجایی بیشتر محتمل می نماید که HTC با معرفی محصول در لندن بیگانه نیست و در سال 2011 نیز مراسمی را در این شهر داشته. شاید تا یک ماه دیگر، دوباره مراسم جذاب رونمایی از یک تلفن هوشمند را شاهد باشیم.

http://narenji.ir/7350-HTC-M7-February-19

در نیمه شب گذشته گزارش مالی اپل مربوط به سه ماه پایانی سال 2012 (فصل اول سال مالی 2013) اعلام شد. بنا بر اعلام تیم کوک و پیتر اوپنهایمر، اپل در سه ماه منتهی به کریسمس توانسته رکورد درآمد به میزان 54.5 میلیارد دلار و سودی معادل 13.1 میلیارد دلار را ثبت کند. این در مقایسه سالانه، بالاتر از درآمد 46.33 و سود 13.06 میلیارد دلاری سال قبل قرار می گیرد و در مقایسه فصل به فصل نیز بالاتر از درآمد 36 و سود 8.2 میلیارد دلاری فصل قبلی. اپل حتی از حد انتظار وال استریت یعنی سود 12.8 میلیارد دلاری هم فراتر رفته. 

پر درآمد ترین و پر سود ترین محصول اپل، آیفون است. آیفون در طول فصل مورد ذکر 47.8 میلیون واحد فروش داشته که بالاتر از عدد 37.04 میلیونی فصل مشابه سال قبل و فروش 26.9 میلیونی فصل قبلی است ولی پایین تر از حد انتظار تحلیلگران یعنی عدد 50 میلیون قرار گرفته. اما در مقابل، خانواده آیپد را باید برنده مطلق این فصل دانست که فروش آن به طور خیره کننده ای افزایش یافته. در این فصل، 22.9 میلیون آیپد به بازار عرضه شده که بالاتر از 15.43 میلیون آیپد فروش رفته در مدت مشابه سال قبل و 14 میلیون آیپد فصل قبل قرار می گیرد و با انتظارات وال استریت نیز برابری می کند. فروش عالی آیپد را باید حاصل معرفی آیپد مینی دانست که تیم کوک می گوید هنوز تولید آن از تقاضا عقب است!

اپل در کل 75 میلیون دستگاه مبتنی بر iOS را در سه ماه گذشته به فروش رسانیده که 12.7 میلیون واحد از آن مربوط به آیپاد است ولی جالب است که فروش مک در مقیاس سالانه افت کرده. در گزارش مالی جدید به فروش 4.1 میلیون مک اشاره شده که از فروش 5.2 میلیونی کریسمس سال قبل و انتظار فروش 5 میلیونی وال استریت کمتر است. فروش اپل تی وی هم 2 میلیون بوده که در مقیاس سالانه 60% رشد را نشان می دهد. با این اوصاف اپل در حال حاضر مجموعاً 137.1 میلیارد دلار پول نقد در خزانه خود دارد. 

  درباره شایعه کاهش سفارش قطعات آیفون. یکی از بزرگترین داستان ها در چند هفته اخیر پیرامون اپل، شایعات مربوط به کاهش سفارش قطعات آیفون بود. تیم کوک در شب گذشته گفت: «باید تأکید کنم حتی اگر چنین اطلاعاتی صحت هم داشته باشد، غیر ممکن است که بتوان اثر آن بر روی تجارت ما را تخمین زد. زنجیره تأمین ما بسیار پیچیده است... فهرست بلندی از چیزها وجود دارد و این باعث می شود داده های تکی به کار نیایند.» او همچنین گفت که هیچ تأمین کننده منفردی قادر نیست بر اساس سفارش های دریافتی، از نقشه های آتی اپل سر در بیاورد. بنابراین بهتر است سرمایه گذاران آرام باشند و به شایعات توجه نکنند. 

  اپل آیفونی با نمایشگر بزرگتر نمی سازد. در چند وقت اخیر شایعات زیادی درباره ساخت یک آیفون با نمایشگر بزرگتر به گوش رسیده. در عین حال پر واضح است که عده ای از مشتریان، به دستگاه هایی با نمایشگرهای بزرگتر -مثل گلکسی S3 و گلکسی نوت 2- علاقمند هستند. تیم کوک دیشب از انتخاب اپل برای کوچک نگه داشتن نمایشگر آیفون دفاع کرد. 

او گفت: «آیفون 5 دارای نمایشگر 4 اینچی رتینا است و در عین اینکه بزرگتر [از نسل های قبلی] شده امکان کار یک دستی با تلفن هم فدا نشده. ما وقت زیادی را به انتخاب اندازه نمایشگرهای مان اختصاص می دهیم و معتقدیم که انتخاب صحیحی داشته ایم.» به نظر می رسد تیم کوک فعلاً شایعه آیفون 4.8 اینچی را از پای در آورده باشد، البته تا زمانی که اپل بتواند راه حلی مناسب برای بزرگ کردن نمایشگر و فدا نکردن امکان کار یک دستی بیابد! 

  بازار سهام. اما بخوانید از عکس العمل بازار بورس در ساعات پس از تعطیلی داد و ستد رسمی. به رغم رکورد شکنی در درآمد و سود حاصل از فروش، قیمت هر سهم اپل در ساعات غیر رسمی با 50 دلار کاهش از 514 دلار به 464 دلار سقوط کرد، یعنی یک کاهش 10 درصدی که ارزش کل کمپانی را تا 463 میلیارد دلار پایین می آورد. این واکنش را می توان به فروش کمتر از انتظار آیفون (47.8 میلیون در مقابل پیش بینی 50 میلیونی) و حاشیه سود ناخالص 38.6 درصدی (کمتر از 39.5 درصد مورد انتظار بورس) نسبت داد. در مورد حاشیه سود، دلیل را باید هزینه های تولید بالا به خاطر نو شدن خط تولید تمام محصولات در ماه های گذشته دانست. این امر معمولاً با رشد درصد خرابی در قطعات تولیدی جدید همراه است که حاشیه سود را تا رسیدن به حد نهایی کیفیت، برای مدتی پایین نگه می دارد. 

با مشاهده ارقام صورت های مالی اپل و واکنش بازار بورس به آنها، باید اذعان کرد که اپل در سیاره دیگری است. گوگل با فاصله اندک نسبت به انتظارات عمل می کند ولی سهامش 10% رشد می کند. در مقابل، سهام اپل به رغم فراتر رفتن سود از پیش بینی ها، سقوط می کند. شاید این امر مهر تأییدی باشد بر اینکه سهام اپل به خاطر سود کمپانی بالا نمی رود، بلکه متناسب با هیجان ایجاد شده در دنیا به واسطه نوآوری ها اوج می گیرد. باید دید پس از بازگشایی بازار رسمی، عکس العمل ها به گزارش مالی اپل چگونه خواهد بود. چیزی پیدا است، فعلاً انتظارات بازار باعث دور ماندن از سقف 700 دلاری خواهد بود. 

http://narenji.ir/7342-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D9%BE%D9%84-%D8%B3%D9%87-%D8%A7%D9%88%D9%84-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C-2013

آيا شما هم يک کارت ويزيت داريد؟! آيا هنگام طراحي کارت ويزيت خود سعي کرده ايد طرحي متفاوت با ديگران ارائه دهيد؟ آيا تا به حال شده با ديدن يک کارت ويزيت مجذوب آن شويد؟ بله احتمالا شما با تمامي اينها برخورد داشته ايد اما بياييد با هم نگاهي بياندازيم به چند کارت ويزيت زيبا که در طراحي آنها خلاقيت و ابتکار نقش مهمي را ايفا کرده است.در ادامه با گجت نيوز همراه باشيد.

منابع : webdesignerdepot | toxel

سامسونگ پیش‌تر ویندوز فون ارزان قیمت ATIV Odyssey را معرفی کرده بود ولی به نظر می‌رسد این گوشی 4 اینچی امروز توسط کمپانی مخابراتی ورایزون به قیمت 50 دلار راهی بازار خواهد شد. با اخبار تفصيلي اين موضوع همراه گجت نيوز باشيد.

تلفن ارزان‌قیمت ATIV Odyssey سامسونگ که از سیستم‌عامل ویندوز فون 8 بهره می‌گیرد، قبلا معرفی شده بود ولی به نظر می‌رسد که به زودی شهروندان آمریکا می‌توانند آن را در ویترین فروشگاه‌های موبایل مشاهده کنند. کمپانی مخابراتی ورایزون این دستگاه را از فردا، 24 ژانویه (5 بهمن) با قیمت 49.99 دلار برای گوشی و 50 دلار دیگر برای قراردادی دو ساله روانه بازار خواهد کرد.

در واقع آمریکایی‌ها باید برای استفاده از این دستگاه در همان ابتدا 100 دلار پرداخت نمایند. ممکن است نمایشگر WVGA چهار اینچی و پردازنده دوهسته‌ای 1.5 گیگاهرتز خیلی جذاب نباشند، ولی قیمت پایین، پشتیبانی از شبکه LTE و سیستم‌عامل زیبای ویندوز فون 8 از نقاط قوت این دستگاه محسوب می‌شوند که می‌توانند آن را به محصولی موفق بدل کنند.

آیا ATIV Odyssey سامسونگ می‌تواند در بازار گوشی‌های ارزان قیمت موفق باشد؟

منبع : en.gadgetnews

• 
• 
• 
• 
• 
• 
•  

این تبلت از اندروید ۴٫۰ بهره می‌برد و اگر فکر می‌کنید با کمی پول بیشتر می‌توانید تبلتی مانند نکسوس ۷ با پردازنده‌ای سریع‌تر را خریداری کنید، باید نگاهی به قابلیت‌های دیگر این تبلت نظیر استفاده از درگاه مینی HDMI و قابلیت استفاده از کارت حافظه هم بیندازید.
مشخصات سخت‌افزاری دیگر این تبلت شامل یک گیگابایت رم، ۸گیگابایت فضای ذخیره‌سازی داخلی، دوربین ۲مگاپیکسلی درپشت و دوربین VGA درجلو است.

جدول مشخصات کامل فنی :

منبع : en.gadgetnews

همانطور که قبلا هم اعلام شد، هر چه که زمان رونمایی از اسمارت فون گلکسی اس ۴ نزدیک می شویم خبرهای بیشتری در ارتباط با این دستگاه که یکی از مهمترین اسمارت فون های دنیاست و توجهات بسیاری را به سمت خود جلب کرده است، منتشر می شود.

به تازگی تصویری که ادعا شده تصویر اسمارت فون Galaxy S IV است برروی Picasa منتشر شده است. در صورتی که این تصویر این اسمارت فون سامسونگ باشد، طراحی کلی آن تا حدودی شبیه به اسمارت فون گلکسی است ۳ است با این تفاوت که حاشیه صفحه نمایش تا حدودی کاهش یافته و گردی لبه ها نیز کم شده است. تصویر را ببینید. نظر شما درباره آن چیست؟

منبع : en.gadgetnews