hoosianp2011 روی صندلی داغ!!!

سلام و عرض تبریک عید سعید غدیر

میهمان این هفته صندلی داغ مدیر محترم جناب " hoosianp2011 " می باشد. میهمان قبلی برنامه به دلیل اینکه مایل بودند نفر بعدی صندلی داغ از مسئولین روابط عمومی باشد ولی چون این انتخاب نیازمند هماهنگی با ایشان به خاطر مشغله های کاری است لذا برای جلوگیری از سرد شدن صندلی ، میهمان این هفته توسط مجری برنامه انتخاب شد.

و اما سؤالات :

1. خودتون رو معرفی بفرمایید؟

2. مدیر کدام یک از تالارهای راسخون هستید؟

3. از چه زمانی به عنوان مدیر تالار انتخاب شدید؟

4. نحوه مدیر شدنتون چگونه بود؟

5. با توجه به موضوع تالار تحت مدیریتتون ، آیا تخصصی هم در آن دارید؟

موفق باشید.

سلام بر دوستان گرامی

1. نظرت در مورد مسابقه پیش بینی و جوایزش و نحوه ی اجراش چیه؟

2. تاحالا شیراز آمدی؟

3. چه جاهاییش رو دیدی؟

4. چی سوغات بردی؟

5. سد دز هم رفتی ؟

سپاس

با سلام خدمت مدیر گرامی راسخونی

1- اگر همین الان بهتون بگن کجا دوست داری سفر کنی چی میگی؟ هم سفر داخلی را بگو هم خارجی را

2-اگر بهتون بگن یک پیشنهادی بدهید تا در راسخون اجراییش کنیم چه پیشنهادی میدی؟

3-نظر شما راجع به انرژی هسته ای و مذاکرات طرفین گفتگو چیست؟

4-بهترین و بدترین صفات انسانها از نظر شما چیست؟

5-نظر خود را در یک کلمه با دیدن این کلمه ها بفرمایید.(راسخون، روابط عمومی، فروشگاه، جناب خواجه، جناب نجاران، mehdi0014، حسنه و کاربر طلایی)

موفق باشید.

با سلام و تشکر

کاربر و مدیر تالار گرامی بنده جهت خسته نباشید فقط خدمت رسیدم . امیدوارم در تمام مراحل زندگیتان موفق و مؤید باشید و در پیشبرد اهداف سایت راسخون در حیطه وظایف مدیریتی در تالار تحت نظرتان ما را یاری رسانید .

سلام علیکم

  پاسخ سوالات جناب  qolameali

1-  بنده ایی از بندگان ذات اقدس اله هستم (يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاء) که در این نشاهه دیگران

محمد حسین پاینده صدایم می کنند. با فلسفه و کلام بیگانه نیستم و بیشتر دوستدار دانایی هستم تا یک سوفیست (دانشمند)

2- به امر ظاهر مدیر تالارهای مهدویت و فلسفه و کلام هستم اما به امر واقع به دلیل مشغله هایی که دارم مدیر خوبی نیستم  که هیچ ،بلکه اصلا مدیر نیستم .

3-  مفهوم زمان در فلسفه هنوز برای من جای بسی سوال است ...... اما اگر منظورتان از زمان حرکت الارض به دور شمس است یک سال و نیمی بیش نیست  .

4-  علاقه خودم و لطف دوستان باعث شد .

5- در تالار مهدویت گواهی پایان دوره های مبانی مهدویت زیر نظر مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم من را مجاب فعالیت در این تالار کرد . در تالار فلسفه و کلام هم با توجه به رشته تحصیلیم عملا تقاضای ایجاد این تالار ضروری بود .

السلام علی من التبع الهدی

پاسخ به سوال جناب doctor114

1- نظر خاصی ندارم اما چون با مدیریت افراد پرکار و فعالی همراه است عملا بسیار ارزنده است . در رابطه با جوایز اعتقادم این است که اگر تمام ذخایر هستی را به انسان دهید باز ارزش یک ثانیه عمر او بیش از این چیزهاست و این یک شعار نیست بلکه به تطورات روزانه ایی که وجدانا در خودمان در می یابیم باید بسیار توجه کنیم . انسان سخت گیری نیستم لکن به توجه به خود و افکار و طرح های موجود در سایت راسخون انتقادات بی شماری دارم لکن این انتقادات از ارزش فعالیت شما بزرگواران چیزی کم نمی کند .

در رابطه با سوالات بعدی هم متاسفانه توفیق حضور در شهر ادب را تا به امروز نداشتم پس عملا سوالات بعدی را هم قادر به پاسخگویی نیستم .

السلام علی من التبع الهدی

پاسخ به سوالات جناب mehdi0014

سلام علیکم

1- اگر به خودم باشد اینگونه پاسخ میدهم سفر داخلی : سفر در نفس و مراتب هستی سفر خارجی : سفر به یونان به دلیل وجود معلم اول و انصار او

2- در دانشگاه ها و حوزه های علمیه بزرگانی وجود دارند که راسخون به وسیله انصارش باید به سراغ آنها برود و با آنها به گفتگو بپردازد در همین دانشگاه یا حوزه علمیه کنونی بزرگانی هستند که دسترسی به آنها مقدور است پیشنهاد بنده برای مسئولین راسخون این است که از بدنه مردمی خودش استفاده کند و با بزرگان در ارتباط باشد هم اکنون بزرگانی از فلسفه و حکمت و عرفان اسلامی در دسترس بنده و بسیاری از دوستان هستند که مصاحبه با آنها سبب فخر راسخون خواهد بود .

3-  در رابطه با گفتگو اعم از هسته ایی و غیر آن منطق قرآنی را می پسندم :

(فبشر العبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه )

رسول من بشارت بده به افرادی که به سخن گوش فرامى‏دهند و بهترين آن را پيروى مى‏كنند . در رابطه با هسته ایی هم اعتقادم این است که خدای ما مسلمانان شخص وار است خدای شخص وار غیور است محال است خدای غیرتمند ملتی را که با خون و مال و جانشان برای اعاده دین و پیام او قیام کرده اند یاری نکند . غم می خورید دوستان من عالم حساب و کتابی دارد.

(و من اصدق من الله قیلا ) ذات اقدس اله حافظ جان و ناموس همه مسلمان هاست و در مقابل با نظام طاغوتی هیچ خوفی به دل راه ندهید راسخونی ها ، زیرا شما مردان راسخی هستید.

4- بهترین صفت انسانی : تسلیم حق و حقیقت شدن در تمام زمانها و مکانها    

بدترین  صفت انسانی هم نداریم زیرا تا زمانی که مقام انسانیت ، انسان را همراهی می کند صفت ذاتی دال بر رذایل او نداریم مگر آن که از مقام انسانیت عدول کند که در واقع دگر از هر موجودی و حیوانی پست تر خواهد شد . انسان حیوان ناطقی است اما این نطق به معنای سخن گفتن نیست بلکه به معنای تعقل و اندشه است اگر این حیوان که دارای قوه عقل است ، از عقل بهره نبرد هیچ تفاوتی با چهار پایان دیگر نخواهد داشت . چه زیبا فرمود شارع مقدس 

( اولئک کالانعام بل هم اضل )  آنان از چهارپایان هم بد تر هستند .

5- راسخون : یار همیشه همراه زیبنده آن است .

روابط عمومی : متکلمانی قهار که  بی توجه به فلسفه ویتگنشتاین به سلاح عمومی یعنی زبان متوسل می شوند .

فروشگاه : دلخوشی زود گذر

حسنه و کاربر طلایی : دلخوشی دیر گذر

جناب خواجه : مرد تمام ادوار راسخون

جناب نجار : واجب الوجود حفظش کند

جناب مهدی 004 : مرد پرکار و کم ادعا

 السلام علی من التبع الهدی

جناب iman_karbala

سلام علیکم

نه تنها ما بلکه جمیع مسلمانان نشئه خلقت به برکت صادر اول انشاء الله موفق و موعید باشند برای حضرتعالی هم موفقیت نشئات دنیا و آخرت را از ذات اقدس اله خواستارم .

السلام علی من االتبع الهدی

با سلام خدمت شما

1- اگر ممکن هست به زبان ساده بفرمایید فلسفه و حکمت چیست؟  و تفاوت این دو مورد را نیز بفرمایید؟

2- میشه بفرمایید اینکه برگزاری  اتاق گفتگوی مدیران را به صلاح نمی دانید، دلیل چیست؟

3-فیلسوف مورد علاقه شما کیست؟ چرا؟ (بی زحمت یه غربی و یک اسلامی در صورت علاقه)

4-از نظر شما بزرگترین نقطه ضعف راسخون یا انجمن در چیست؟

5-نقطه قوت انجمن یا راسخون را نیز بفرمایید؟

با احترام

با سلام بر مدیر گرامی

1.فلسفه چيست و چرا ارزش مطالعه و تحصيل دارد؟

2.به نظر شما زیبا ترین فلسفه ی دنیا چیه ؟

3.آیا دوست داشتید زندگی شما در این دنیا پایانی نداشت!؟

4.بدون در نظر گرفتن اعتقادات شخصی آیا شخصن دوست دارید جهان آخرتی در کار باشد!؟

5.اگر فرصت بازگشت به گذشته را داشتید به کدام دوران باز می گشتید!؟

پاسخ به سوالات جناب qodrat

1- مى توان فلسفه را ـ كه «حكمت» نيز ناميده مى شود ـ همان «معرفت» و شناخت بشرى از هستيها دانست، و تقريباً در تمام تعريفهايى كه از فلسفه يا حكمت شده است عنصر «علم به اعيان موجودات» يا «معرفت به موجود» آمده است اما از آنجایی که فرمودید نظر شخصیم را هم بیان کنم و ساده تر بنویسم در تبیین این مطلب باید عرض کنم در منطق بحث بر سر این است که آیا از موجودات پیرامونمان میتوانیم تعریف به حد تمام داشته باشیم یعنی تعریفی داشته باشیم که ذات شی را به ما بنمایاند فلسفه علم بود و نبود و هستی شناسی است اما حکمت علاوه بر استدلال شاید از یک امتیاز برتری هم سود ببرد آن هم درک کیفیت موجودات عالم است آن چیزی که رسول خدا به آن اشاره دارد (اللهم ارنا الحقايق كما هي ) پروردگار من حقایق عالم را همانطور که هستند به من بنمایان این شکل تقاضا رسول خدا نشان دهنده نوعی شهود قلبی از کیفیت اشیاء عالم است که ما آن را حکمت نیز می توانیم بنامیم البته حکیم هم بعد از درک حقایق موجودات ناچار است آنها را برای مابقی به شکل استدلالی و فلسفی ترسیم کند به عقیده بنده فلسفه و حکمت لازم و ملزوم هم می باشند .البته بحث ها راجع به این دو اصطلاح بسیار فراوان است دلیلش هم این است واژه حکمت واژه قرانی است و فلسفه واژه یونانی به معنی دوستدار دانایی می باشد حال این حکمت همان فلسفه است یا وجوع تمایز ویژه ایی دارند از حوصله این گفت و گوی دوستانه خارج است .

2- برای یک مدیریت موفق ابزارهای متنوعی ضرورت دارد یک مدیر زمانی می تواند استعداد بالقوه خودش را شکوفا کند که سخت افزارهای مورد استفاده ایی بصورت پیش فرض داشته باشد آیا انجمن های راسخون ان پتانسیل را دارد یا نه بحث ویژه می طلبد فی الجمله نظرم آن است که تغییر و تبدل ماهیت انجمن ها امر ضروری است و انشاء الله در گفتگوی مدیران به شرط حیات و فراغ بال عرض خواهم کرد.

3- اولا دوست گرامی من چند نکته را قبل از پاسخ به این پرسش عرض کنم 1- فلسفه نه غربی است و نه شرقی اندیشه با علومی چون جغرافیا و تاریخ تفاوت های ویژه ایی دارد اما اگر منظور از غرب تفکر غربی است باز هم این اشکال وارد است چون ارسطو و افلاطون هم غربی بوده اند اما بزرگان از آنان تعبیر به فلاسفه اللهی می کنند . به عقیده بنده تنها علمی که مرز بندی ندارد زیرا اندیشه است و اندیشه و تفکر و خرد و عقل غربی و شرق ندارد فلسفه است . چندین فیلسوف به دلیل ویژگی هایی ذکر خواهم کرد مورد توجه ویژه بنده هستند . افلاطون : معروف است که متفکرین می گویند هنوز که هنوز است ریشه تمام مباحث فلسفه به او بر میگردد زیرا او فلسفه را به آسمان برد . ارسطو : بر خلاف استاد خودش افلاطون فلسفه را در زمین بنا کرد و کاخ عمودی استاد خودش را افقی در زمین نهاد. دیوید هیوم به دلیل تجربه گرایی اش، غزالی به دلیل جسارتش و مرحوم ملاصدرا به دلیل دقتش ،همیشه مورد توجه بنده بوده اند .

4- مهم ترین ضعف انجمن ها تکیه بیش از حد و مرز بر روی مفاهیم نوشتاری است و وقتی انجمنی تک بعدی شد و به جنبه های صوتی و رسانه ایی و قالب های گرافیگی توجه ایی نداشت یقینا بازده علمی آن کم خواهد بود البته انجمن ها حداقل بخش نوشتاریش رشد قابل توجه ایی داشته است و انشاء الله به مرور تکمیل خواهد شد .

5- مهمتریین نقطه قوت راسخون شما بزرگوارنی هستید که در خلوت و جلوت مدد کاران این سایت هستید . وقتی انسان ها از مجموعه ایی حمایت می کنند ناخودآگاه ذهن انسان بسوی سرزمین نینوا میرود کاش سفیر مولایمان مسلم ابن عقیل در کوفه  تنها نمی ماند..........

علی لعنه الله علی القوم الطالمین

تذکر :

چون گفت گو دوستانه است از بحث های فلسفی و عرفانی عمیق حداقل در این پست اکراه دارم و با لجمله مطالبی را عرض می کنم بالحمدالله آقایان و بانوان همگی اهل اندیشه هستند و بیش از بنده بر امور فلسفی و عرفانی واقف هستند .

السلام علی من التبع الهدی

پاسخ جناب javid 1000

سلام علیکم

1- بالغ بر هزار تعریف از فلسفه موجود می باشد اما دیدگاه خودم را عرض می کنم :

فلسفه ، شناخت جهان و بود و نبود جهان است . انسان تشنه این است که بفهمد چه چیزی در عالم هست و چه چیزی نیست . این عطش آن چنان نیست که پاسخ مثبت به آن به آسانی در دسترس همگان باشد یا اینکه ممتنع الوصول باشد ، یعنی این گونه نیست که انسان هست و نیست هر چیزی را که خواست بفهمد ، یا اینکه همه اسرار عالم بدیهی باشد همچنین این گونه نیست که دسترس بشر به اسرار عالم محال باشد و انسان نتواند حقایق را بفهمد ، بلکه بعضی از امور برای او روشن است . در حالی که بعضی امور دیگر این گونه نیست ، اما راهی هست که از روشنی ها به تاریکی ها برده شود . در این پی بردن ها گاهی حقیقت را به صورت افسانه و افیون تلقی می کند و گاهی افسانه و افیون را حقیقت می پندارد . ناچار میزانی باید باشد که با آن بتواند این راه را سپری کند تا هست ها و نیست ها و بود و نبودها را بفهمد . آن میزانی که انسان بتواند به وسیله آن بود و نبود و افسانه و حقیقت را تشخیص بدهد فلسفه است .

2- زیباترین فلسفه ،فلسفه محبت و عشق است . (وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ ) چون نظام احسن هستی بر اساس محبت و برگرفته از نظام علت و معلول می باشد از جناب افلوطین به بعد عده ایی تطورات هستی را بر اساس عشق تفسیر کرده اند عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست یا در خطبه 1 نهج البلاغه مولا می فرماید :

(الحمد لله متجلی لخلقه بخلقه ) زیباترین فلسفه آن است که رابطه واجب الوجود را با ممکن الوجود به روش عرفانی تفسیر کند البته روش عرفانی را بنده در مقابل روش فلسفی نمی دانم بلکه روش عرفانی که بر مبنای استدلال باشد مانند فصوص الحکم ابن عربی رحمه الله علیه را غایت می دانم زیرا به تشبه به اله منجر می شود .

3- مردان اللهی ارواح شان در عوالم دیگر است و بدنهایشان در دار دنیا ، و اصولا مرغ باغ ملکوتی هستیم که ظاهرا چند روزی قفسی ساخته ایم از این بدن عنصری ، انشاء الله به سلامتی این نشائه پر زرق و برق را به همراه جمیع آقایان و بانوان بگذرانیم ....

4- اگر آخرتی معاذ الله فیلسوف و متکلم برای شما اثبات نکنند آنگاه هدف شما از زندگانی چیست ؟ خوردن و خوابیدن غایت انسانیت است ؟ نخیر همانطور که واجب الوجود وجودش بالضروه با براهین بدیعی و نظری اثبات می شود معاد هم بالضروه اثبات شدنی است زیرا معاد چیز جدایی از مبداء نیست در واقع معاد عودت و رجوع به مبدا ء است . (يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ ) هر چند که در فلسفه فرض محال ، محال نیست لکن دور از تصور است . و باید یاد بگیریم واقع بین باشیم ..

5- اگر فرصت بازگشت به دوران قبل را داشتم به دو دوره باز می گشتم اولین دوره به دوره ایی که در محافل عزاداری حسین ابن علی (ع) در حسینه همدانیهای تهران نزد صاحب نفسی چون شیخ حسین انصاریان می نشستم دوم به دوره نوجوانی که در خلوت و جلوت به دور مادرم

می گشتم .... ذات اقدس اله همه فرزندان را برای همه مادران و پدران و همه پدران و مادران را برا ی همه فرزندان محفوظ و پاینده گرداند .

السلام علی من التبع الهدی

باسلام به مدیرگرامی

دوستان گرامی سئوالات منوفقط توروزبخونیدتانترسید

درهمینجااعلام می کنم که زبان من ازسخنان فلسفی شماقاصراستوزیادقادرنیستم سئوالاتی ازشمابعمل بیاورم اما:

1-چراروح که بدن وجسم خارجی ندارد قادراست وسایل راجابجانماید؟

2- بعضی هامعتقدندبرای ظهورهرچه زودترامام زمان بایدفسادالارض نماییم نظرشماچیست؟

3- سایت راسخون تاچه حدنیازهای شمارابرآورده می کند؟

4- نظرتون درموردویژه کردن پستهای تالارتون چیست؟

5- غایت آرزوی شماچیست؟

سلام بر میهمان گرامی

با توجه به اینکه شما مدیر تالار فلسفه می باشید سؤالی داشتم :

نظر ائمه(ع) در مورد فلسفه چیست؟

یا حق