خوشنویسی ایرانی، انتزاع ادبیات
هنر خوشنویسی از جمله شناخته شده ترین و انتزاعی ترین هنرهای تجسمی ایرانی است. این هنر که به عنوان عنصری تزینی در هنر معماری ابنیه متبرکه نیز بکار رفت مایه افتخار و مباهات هنر این سرزمین است.
انسان عمیقا و به خوبی میداند كه نتیجه هنر، آرامش و تعادل روحی است به همین دلیل برای ایجاد محیطی سر شار از آرامش و برای آنکه روح انسان دارای تعادل و ثبات درونی شود همواره از آثار هنری سود می جوید و با کمک گیری از هنر خصوصا هنرهای تجسمی سعی بر آن دارد تا محیطی چشم نواز را برای مخاطبان فراهم آورد.
بکارگیری انواع مجسمه در فضاهای شلوغ شهری، انواع تابلوهای نقاشی در محیط های داخلی ادارات، بیمارستانها، بانکها و...، استفاده از نقاشی دیواری برای تزیین و زیباسازی فضای شهری، حتی استفاده از هنر در دوخت البسه ، کیف، کفش و تزیین آنها با عناصر هنری و موتیف های دلنواز همه از همین گرایش انسان به زیبایی و چشم نواز بودن آن نشات می گیرد.
در این راستا كشور ایران همواره در راه اعتلای هنر، از پیشگامان تمدن بشری بوده است. ایرانیان با بهرهگیری از فرهنگ غنی خود و آمیختن آن با باورهای مذهبی از گزند سلطهجویان و بیگانگان دوری و با حركت آنها برای نابودی این ملت، بارها به رویارویی با آنها پرداختند. در این سرزمین، هنرمندان همواره بهقدری دقیق، فرهنگ خود را سازماندهی، تدوین و سهلالوصل برای مخاطبهای مشتاق خود ساختهاند كه نزد آنها توجه به غیر، ناممكن مینماید.
هنرهای ایرانی همگی هنرهایی کاربردی هستند که هر یک برای بهره گیری در زمینه خاصی از اجتماع و با در نظر گرفتن کمترین ضایعات ساخته و پرداخته شده اند.
هنر معماری ایرانی به طور کامل با اقلیم ساخته شده در آن چه از نظر مصالح و چه از نظر آب و هوایی سازگار است.
هنر نگارگری ایرانی کاملا ریشه در ادبیات و تورق کتب شعر که همواره باب میل هر ایرانی است ساخته و پرداخته شده است.
در سیر وصول به كمال این هنر، خط هرچه بزرگتر و رشیدتر شد، بهتر توانست خود را به مثابه قطعه معرفی كند. صافی كه در كتابت به عنوان فرع قلمداد میشد، در كتیبه خود را اصل معرفی كرد و سبب حیرت بینندگان شد.
به دلیل گرایش مسمانان به هنرهای نمادین و دوری از هنرهای تصویری و تجسمی، هنرهایی چون مجسمه سازی و نقاشی بر خلاف دول غربی و مسیحی، کمتر رشد کرد و همین مورد باعث پررنگ تر شدن هنر هایی از قبیل معماری، فلزکاری، سفالگری، صنایع دستی، ادبیات و... شد.
خوشنویسی نیز از جمله هنرهای سنتی و اصیل ایرانی است كه انتزاع ادبیات ایران بوده و میتواند برای انتقال مفاهیم فرهنگی از نسلی به نسل بعد ایفای نقشی مهم را عهدهدار باشد.
خوشنویسی در ایران به عنوان نوعی ادبیات هنری، بین دهها هنر دیگر مورد اقبال عمومی قرار گرفت؛ چرا كه مردم ایران به سبب برخورداری از ذوق و قریحه شعر و ادبیات، این هنر را با فطرت و ساختار فیزیكی خویش و بروز هیجانات روحی، همسو و قرین میدانند و لذا طی قرنها آن را تسویه كرده و به عنوان هنری ناب و عاری از اضافات بصری درآوردهاند.
خوشنویسی به جهت آنكه در ذاتش براساس هارمونی ضربان قلب و همراهی با تنفس بشر پدید آمده بود، توانست جایگاهی درخور كسب كند. استرس و نگرانیهای آدمی به خاطر آنكه بر روی قلب و تنفس تاثیر بسزایی دارند، میتوانست تاثیری جدی بر روی هنر خطاطی بگذارد و لذا كسانی در این هنر شریف موفقتر بودند كه دارای ارادهای استوار و پولادین بوده و بنابراین مصطبهنشینان قله رفیع این هنر، گاه به عنوان دلاوران و شجاعان تلقی و نامیده شدهاند.
در سیر وصول به كمال این هنر، خط هرچه بزرگتر و رشیدتر شد، بهتر توانست خود را به مثابه قطعه معرفی كند. صافی كه در كتابت به عنوان فرع قلمداد میشد، در كتیبه خود را اصل معرفی كرد و سبب حیرت بینندگان شد.
البته داشتن تكنیك و آگاهی در تناسبات هم در تعادل حروف، معرف تعادل هنرمند قلمداد شده است. باید توجه داشت در آثار هنری خطاطی هر چقدر كلمات بهتر و زیباتر اجرا شود، نمایانگر و بیانگر معتدل بودن هنرمند و برخورداری او از ویژگی كنترل اعصاب است. تا جایی كه بعضی از هنرمندان خوشنویس، جمعیت حواس و نرمی فرطاس و حبس انفاس را مطرح و مقید به آن بودهاند.
باید توجه داشت كه در كتابت اقلام جلی، به سبب داشتن سطح بیش از حدمتعارف، خوشنویس را مقید به منقح و صافنویسی میكرد و در نتیجه خط، خشكتر به نمایش درمیآمد و از این روی آن را خط قوی، قرص و محكم نامیدند.