act/play fool .............................
دیوانه بازي در آوردن
actions speak louder than words
به عمل کار بر آید به سخن دانی نیست دو صد گفته چون نیم کردار نیست
add fuel to the fire.........................
آتش را دامن زدن
add insult to injury
روي زخم کسی نمک پاشیدن.بد را بدتر کردن
that is my affair..................
به خودم مربوط است
after pnc's own heart
دلخواه کسی- باب میل کسی
after you,please...................
اول شما بفرمایید!(در آستانه درب ورودي
against the grain.......................
بر خلاف میل یا آرزوي شخصی
be against the grain.....................
مایه دردسر بودن- نگران کننده بودن
habies in the world........................
افراد ساده و معصوم
a baby in arms....................
بچه بغلی(کنایه از افراد بی تجربه و نابالغ
like the back of abus..................
خیلی زشت و بد ترکیب
on one's back...................
مریض- بستري
back out.....................
شانه خالی کردن-زیر قول زدن
back stairs
غیر مستقیم-غیر رسمی
backroom boys..................
اهل مطالعه- اهل تحقیق
a bad workman blames his tools..................
عروس نمی تواند برقصد می گوید زمین کج است
stop hemming and hawing around
اینقدر من و من نکن................... ..................... ( ( ................. .............. ....................