یکی از مطالب زیبا و خواندنی تاریخ کشور عزیزمان ایران، بی شک سابغه ی نام گذاری شهرها و شهرستان های این مرز و بوم است که با مراجعه به منابع، به گذشته ی تاریخی این نامگذاری ها پی می بریم. یکی از این شهرهای جذاب و تاریخی شهر انزلی با پهنای 50 کیلومتر مربع، در کناره ی جنوب باختری دریای مازندران است.
این شهر که از روزگار باستان تا زمان حال کماکان جایگاه مردم و اقوام گوناگون بوده است مراحل گوناگونی را طی نمود تا به نام انزلی فعلی رسیده است. در این باره ایرج افشار سیستانی می نویسد:
شهر انزلی از روزگار باستانی تاکنون زن زلی، سین سیلی، هنزرلی، فرزه انزلی، آبادی انزلی، شهر انزلی، بندرانزلی، انزلیج، اِنزل، پهلوی و انزلی نامیده شده است.
وجود خلیج انزلی که محل امنی برای پهلو گرفتن کشتی ها و ماهیگیری بوده، امکان ماهیگیری در این ناحیه، روابط بازرگانی ایران و روسیه و عوامل دیگری، که در گسترش این بندر مؤثر افتاده، آن را تبدیل به شهرک و سپس به صورت یک بندر مهم درآورده است. از 1314 ﻫ.ش. ، نام آن به شهر یا بندر پهلوی تغییر داده شد و مورد توجه دولت وقت قرار گرفت.
نام این شهر پس از پیروزی انقلاب اسلامی به بندر انزلی تغییر یافته و امروز به دلیل داشتن بستگی با کشور فدراتیو روسیه و دیگر کشورها، دارای جایگاه مهم ویژه ای بوده و به وسیله کانال های ولگا و ولگادن به دریای سیاه و از آن جا به اروپای شمالی و اروپای جنوبی بستگی دارد.
روس ها، شهر انزلی را «زن زلی» یا «سین سیلی» می نامند، که به زبان روسی پیشین به معنی «بمان» یا توقف کن است و با انزل به معنی «فرود آمدن» تقریباً همانندی دارد.
گرجی ها در آثار تاریخی و جغرافیایی خود، از این شهر به نام «زنزلی» یاد کرده اند که به معنی چشم تنگ است.
بعضی بر این باورند که در گذشته های دور، انزلی محل روییدن «لی» و «سوف» بوده که هر دو از گیاهان کناره تالاب انزلی می باشند، از این رو این محل را «هنزرلی» خوانده اند و اندک اندک «انزلی» شده است.
می گویند هنزر، یعنی این اندازه و «لی» نیز گیاهی است که با آن سقف خانه را می پوشانند و هنزرلی به معنی «تا این جالی». مثلاً کسی برای یادآوری دیگری می گفت: آن جا که هنزرلی داشت، رفته بودیم.
چون خانه های نخستین این جا را با «لی» می ساختند، از این رو می گفتند «خانه ازلی» که به دلیل تکرار آن، خانه افتاد و اندک اندک «انزلی» شد.
جهانگیر سرتیپ پور بر این باور است که «انزل»، «انزر»، «انجر» یا «انگر» به گفته ابومنصور جوالیقی به معنی لنگر است. این واژه صفتی برای پهنه آبی بود که راه رشت را از طریق آب بر همه زمین های کرانه ای تولم، صومعه سرا یا صوماسرا، نرگستان، ضیابریازریه بر، و گسکرات تا اندازه ای کپورچال و از سوی دیگر خمام تا محل پیوستنگاه دریا و خلیج، که در گذشته، یعنی پیش از 862 ﻫ.ق، آباد نبوده است، پیوند می داد.
نام این پهنه آب، که امروز مرداب انزلی و تالاب انزلی خوانده می شود و در روزگار پیشین، یعنی پیش از به وجود آمدن آبادی های انزلی و غازیان «آب انزلی» خوانده می شد، این بوده است که آب انزلی یا تالاب انزلی، جز در بخش هایی که نزدیک دهنه و پیوستگاه دریا و خلیج، بسیار آرام و بیشتر نقاط آن، توانایی لنگراندازی داشته و دارای لنگرگاه های بسیار بوده است، که بستگی مردم کرانه نشین را با یکدیگر، آسان می کرده است.
این لنگرگاه ها را در گذشته فرزه می خواندند که در آثار اسلامی به صورت فرضه آمده است و نام چهار فرضه کنونی انزلی، یادگاری از واژه فرزه است.
پس از این که مردم به انزلی مهاجرت کردند و در این محل به طور دایم ساکن شدند و در عین حال برکنار دریا نشسته و جلوترین فرزه کنار دریایی هم بوده است،
به نام «فرزه انزلی»، «آبادی انزلی»، «شهر انزلی» و «بندر انزلی» سرشناس شد.
جغرافیادانان بر این باورند که انزلی جایی است که سه سوی آن، آب و یک سوی آن، خشکی است. هم رسته این واژه، واژگان دیگری نیز وجود دارد که آخرشان به
«ج» ختم می شود و می توان گفت انزلی در اصل «انزلیج» بوده و انزلیج به معنی اسکله ای بوده که جلوی رودخانه برای پهلوگرفتن کرجی ها می ساختند. به علاوه در گذشته هر کس را به این بندر نسبت می دادند «انزلیجی» می خواندند.
گویند یونانیان به بندر «انزلوس» می گفتند و این واژه به زبان پهلوی برگشته و انزلگ شده است. عرب ها آن را انزلج کردند. بعضی می گویند مرداب و گنداب به
یونانی «انزلیا» و «انزلوس» است که به مرور زمان تبدیل به انزلی شده است.
موبد رستم شهزادی بر این باور است که واژه انزلی یک واژه فارسی نیست، و بایستی از زبان آرامی و آشوری باشد، زیرا پس از چیرگی آشور، نام بسیاری از شهرها، رودها و دریاچه های ارمنستان، آذربایجان و کردستان تا همدان را به زبان خود، تغییر دادند.
بعضی بر این باورند که چون کادوسیان با آریاییان پارسی روابط خوبی داشتند و در لشکرکشی های هخامنشی توانمند بوده و از خود شایستگی نشان می دادند،
از این رو به افتخار کوروش بزرگ، نام دروازه نواحی مسکونی خود را در دریای مازندران «انزان» و «انشان» نامیدند و واژه «انزلی» دگرگون شده انزان است.
آدام الئاریوس در سفرنامه خود، از این شهر به نام «اِنزل» یاد کرده، می نویسد:
«در دریای خزر یک جزیره دیده می شود به نام اِنزل در کنار فرابات، که چراگاه های زیبا و چند کلبه چوپانی دارد.»
خسروخان گرجی، که در 1230 ﻫ.ق/ 1815 م، حکومت گیلان را داشت، بناهای زیادی، از جمله پارک توپخانه، قورخانه، چراغ دریایی و بازار در انزلی ساخت.
و در اثر کامل شدن راه های آهن روسیه و کشتیرانی در دریای مازندران و بازسازی راه انزلی به تهران، سبب عمران و آبادی شهر انزلی هویدا گردید.