فردا روز ملی كسانی است كه در حساسترین دوران زندگی خود قرار دارند، روز كسانیكه كمتر باورشان كردهاند. روز نوجوانی كه با وجود عبور نه چندان جدیاش از مرحله كودكی دیگر نمیتواند كودكی كند و آن قدر هم بزرگ نشده است كه به او اجازه دهند كه جوانی كند.
شاید بدون اغراق بتوان گفت كه نوجوانی در جامعه ما از گذشته تاكنون، مورد غفلت واقع شده است، غفلتی كه دامنهاش نه تنها خانوادهها كه تمام جامعه و در واقع مسوولان امور تربیتی، فرهنگی و اجتماعی كشور را نیز در برگرفته است.ناآگاهی عمومی نسبت به دوره نوجوانی تا آنجاست كه حتی بسیاری از والدین نمیدانند كه این دوره از چه سنی در فرزندانشان آغاز میشود.
یعنی نمیدانند كه آیا با آغاز بلوغ جسمی و فیزیكی باید بر دوران كودكی فرزندشان مهر خاموشی بزنند و با او بسیار جدیتر رفتار كنند یا باید با ورود فرزندشان به دوران تحصیلات متوسطه او را در مرحله پیش از جوانی به حساب آورند و نسبت به بسیاری از آسیبهای احتمالی وارد به او نگران باشند.با این حال نوجوانی نه دورهای برای اتخاذ رفتارهای جدی و سختگیرانه از سوی والدین است و نه زمانی برای شدت گرفتن تشویشهای آنها نسبت به كودكان دیروز كه برای تجربه دنیای بزرگسالی آماده میشوند.
نوجوانی در عین آنكه از این رفتارها و تشویشها فارغ نیست، مدیریت و رفاقتی نرم از جنس دنیای كودكان و منطقی از جنس جوانی میطلبد.این دوره حساس از یك سو به لحاظ ورود به مرحله بلوغ و تحولات جسمی و فیزیكی و از سوی دیگر بهدلیل تاثیرات روحی و روانی كه برای ورود به زندگی اجتماعی لازم است، باید به طور جدیتری حتی مورد توجه مسوولان امور تربیتی و فرهنگی كشور قرار بگیرد.
توجهی كه لازمهاش تدارك دیدن بستههای آموزشی، تفریحی، ورزشی، علمی، جامعه شناختی و روان شناختی خاص گروه سنی است كه میتواند در دختران از 11 و در پسران از 13 سالگی آغاز شود و تا 18 سالگی ادامه یابد.