0

متن ادبی و اشعار درباره عید قربان

 
babak110
babak110
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مهر 1391 
تعداد پست ها : 4259
محل سکونت : ایران عزیز

متن ادبی و اشعار درباره عید قربان

الهام موگویی
و چنین خطاب آسمانی بر منی طنین افکند:
ای ابراهیم! رها ساز اسماعیلت را تا صله‏ی عطا در دامن وفای تو نهم ... .
«منی» مسلخ عشق است؛ سرزمین طاعت و بندگی و «قربان»، تجسم سر تسلیم به فرمان دوست نهادن؛ بی‏هیچ چون و چرا.
مگر نه این‏که هر که گفت عاشق است و معشوق، جان شیرین از او طلب کند، بی‏درنگ دریغ نخواهد کرد؟ خلیل هم سر به فرمان حبیب، از جان شیرین ترش را، همه‏ی تعلقات و دلخوشی‏هایش به این پهنه‏ی خاکی را در طبق اخلاص، قربانی پیشگاه محبوب یکتایش می‏کند.
هنوز هم شنیده می‏شود صدای ملایک، که مبهوت، چشم به زمین دوخته‏اند. یا رب! چه می‏شود ابراهیم را؟ این خنجر تیز، حنجره‏ی اسماعیل، نور دیدگانش را خواهد درید! اسماعیل، یگانه فرزند دلبندش!
و این بار ابراهیم عاشقی است که زنجیرهای تعلق را از پای روح بلندش، باز کرد و بذر تردید را از خاک دل برچید. صبورانه، از دل، رشته‏ی مهر پدری را گسست و دشنه‏ای تیز در دست، مهیای قربانی شد؛ بازگرداندن امانتی که روزگاری نه چندان دور، به وی عطا گردیده بود. «قربان» عید ابراهیم است و ابراهیمی شدن، دل از بند تعلقات بریدن و به دوست ملحق شدن. «قربان»، عید عاشقان است و عید قلب‏هایی که خلوتگه محبوب یکتاست.

جمعه 5 آبان 1391  5:27 AM
تشکرات از این پست
yarabyarabyarab
babak110
babak110
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مهر 1391 
تعداد پست ها : 4259
محل سکونت : ایران عزیز

پاسخ به:متن ادبی و اشعار درباره عید قربان

شعر «اوّلین قربانی»

ای سلام‌‌الله بر جان و تنت!    
اشك و خونم، هر دو وقف دامنت
سر به زیر تیغ و چشمم سوی تو    
نقد جانم رو‌نمای روی تو
خوش بُوَد با اشك دامن‌دامنم    
عكس لبخند تو در زخم تنم
كیستم من؟ اوّلین قربانی‌ات    
جان دو قربانی‌ام، ارزانی‌ات
دور كعبه یاد ما كن، یا حسین!    
مسلمت را هم دعا كن، یا حسین!
اوّلین سرباز میدانت منم    
ذبحِ پیش از عید قربانت منم
حجّ من در كوی تو، قربان شدن    
حجّ تو در موج خون، عریان شدن
حجّ من، داغ دو طفل بی‌ سر است    
حجّ تو، داغ علیّ ‌اكبر است
با وجود ن كه مدیون تو‌اَند    
كوفیان لب‌تشنه‌ی خون تواَند
ای عزیز جان پیغمبر! میا    
گر می‌یی با علی‌اكبر میا
تو چو خورشیدیّ و اصغر، ماه توست    
چشم تیراندازها در راه توست
مست صهبای وصالم كن، حسین!    
یوسف زهرا! حلالم كن، حسین!
میثم، غلام‌رضا سازگار"
---------------------------------
از صیام تا قیام، ج 2، ص 6 ـ 223 (28/ 12).

خدایا چنان کن سرانجام کار                  تو خشنود باشی و ما رستگار

جمعه 5 آبان 1391  5:28 AM
تشکرات از این پست
yarabyarabyarab
babak110
babak110
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مهر 1391 
تعداد پست ها : 4259
محل سکونت : ایران عزیز

پاسخ به:متن ادبی و اشعار درباره عید قربان

شعر «نایب خاص»

نایب خاص امام بی‌عدیل    
مسلم، ن پور برومند عقیل
مسلم، ن بر شاه دین، نایب‌مناب    
چون علی بهر رسول مستطاب
از رخش، انوار ایمان، منجلی    
كز عقیلش عقل و غیرت از علی
آن سفیر بی‌نظیر شاه عشق    
اوّلین‌قربانی درگاه عشق
ز امر سلطان حجازی زی عراق    
تاخت هم‌چون همّت خود، فرد و طاق
او نبُد تنها كه من گفتم خطا    
بود با وی عشق و ایمان و وفا
بود با او اندر این ره زادِ راه    
زاد راهش بُد توكّل بر اله
زین توكّل بُد كه بر بام بلند    
از سر زین، دشمنان را درفكند
در تزلزل، جسم و جان خاكیان    
در تحیّر، دیده‌ی افلاكیان
چون درید از دشمنان دین، صفوف    
خوانْد او را خصم، «سیفٌ مِن سیوف»
هم‌چو شیری روبهان را بست راه    
تا ز حیلت در رهش كندند چاه
هم رسن بر دست ن سرور زدند    
هم بسی سنگش ز بام و در زدند
تا مگر ناگفته مانَد مطلبش    
ظالمی شمشیر كین زد بر لبش
آه! ازآ ن ساعت كه بر بام بلند    
بود زیر تیغ كین ن ارجمند
رو به سوی مكّه از بالای بام   
بر امام خویشتن گفتا سلام
كای حسین! ای نور چشم مصطفی!    
حال من بنْگر، سوی كوفه میا
بود با محبوب خود در گفت‌وگو    
كه جدا كردند سر از جسم او
بر زمین، ن نخل بستان مراد    
از سر «دارالاماره» اوفتاد
خوشدل تهرانی"
-------------------------------
دهه‌ی عاشورا، ص 5 ـ 124 (23/ 18).

خدایا چنان کن سرانجام کار                  تو خشنود باشی و ما رستگار

جمعه 5 آبان 1391  5:29 AM
تشکرات از این پست
yarabyarabyarab
babak110
babak110
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مهر 1391 
تعداد پست ها : 4259
محل سکونت : ایران عزیز

پاسخ به:متن ادبی و اشعار درباره عید قربان

شعر «كوچه به كوچه»

روی تو را به چشم دل، از سرِ دار دیده‌ام   
جانب مكّه پر زند، جان به لب رسیده‌ام
حُرمت جان شكسته‌ام، در دل خون نشسته‌ام   
تا كه به دست بسته‌ام، بار غمت كشیده‌ام
دیده به شعله دوختم، لحظه‌به‌لحظه سوختم   
هستی خود فروختم، عشق تو را خریده‌ام
تن به قضا سپرده‌ام، منّت تیغ بُرده‌ام   
بلكه تو خنده‌ای كنی، پای سر بریده‌ام
تا بزنم ز زخم تن، بوسه به خاك مقدمت   
كوچه‌به‌كوچه می‌رود، جسم به خون تپیده‌ام
از سر بام بر زمین، چون تن خود نیفكنم؟   
من كه ز خاك كوچه‌ها، بوی تو را شنیده‌ام
هست امیدم از درت، بعد تو نزد خواهرت   
شود كنیز دخترت، دختر داغ‌دیده‌ام
از تو جدا نزیستم، پیش رویت گریستم   
من سرِ دار نیستم، نزد تو رمیده‌ام
میثم، غلام‌رضا سازگار
-----------------------------------
نخل میثم، ج 2، ص 303.

خدایا چنان کن سرانجام کار                  تو خشنود باشی و ما رستگار

جمعه 5 آبان 1391  5:30 AM
تشکرات از این پست
yarabyarabyarab
faraji5
faraji5
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 438
محل سکونت : آذربایجانشرقی

پاسخ به:متن ادبی و اشعار درباره عید قربان

آغازی بر یک پایان

عید قربان، تنهاروزی از بی شماری ایام نیست تا در تعیّن یک نامْ معنا، در قاموس واژه های یک قومْ توضیح، و در فرهنگ یک آیینْ تفسیر شود. این روزْ روایت اوج مند زیباترین حکایت عشق آسمانیِ یک انسان الهی است. این روز، فرجامِ نیک یک مناسکْ و آغاز یک راه است؛ پایان رنج های سفر، اشک های شوق، تن پوش های برابری، درس های برادری، بارقه های رحمت، لحظه های خاکْ ساری، هنگامه های برائت، و آغاز راهی است برای حفظ همه این ره یافت ها، فصلی برای همه این شکفتن ها و ترنّمی برای آفریده شدن دوباره. عید قربان، عید بشارت های الهی و روزی برای باز یافتن خودِ گم شده انسان است.عید در فرهنگ دینی

واژه «عید» تنها یک بار در قرآن آمده و به معنای روزی است که نعمت های آسمانی بر مؤمنان فرود می آید. در فرهنگ اسلام نیز از روزی که انسان در آن گناه و معصیتی مرتکب نشود، به عید تعبیر کرده اند. اعیاد اسلامی هم چون فطر، مبعث، غدیر و قربان، افزون بر این که خاطره رخ داد مهمی را در یادها زنده می کنند و بزرگ داشت، درس آموزی و تبلیغ آن روی داد را یادآور می شوند، روزهای ویژه رحمت و لطف خداوندی نیز به شمار می آیند. در این عیدها، عطایا و نعمت های الهی، در سریرهایی از نور بر بندگان فرود می آیند و دریچه های بخشش و آمرزش پروردگار، به مِهر بر مردمان گشوده می گردد. از این رو، آنان که لحظه های ناب را قدر می شناسند، در این روزها با عطر نیاز و راز، غبار غفلت را از دل های آلوده شان می زدایند و دل را از زنگار گناه، پاک می سازند

سه شنبه 23 مهر 1392  10:12 PM
تشکرات از این پست
yarabyarabyarab
faraji5
faraji5
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 438
محل سکونت : آذربایجانشرقی

پاسخ به:متن ادبی و اشعار درباره عید قربان

ذبحعظیم، لغتاً یعنی ذبیح یا مذبوح بزرگ و بزرگوار. این ترکیب وصفی یک بار در قرآن مجید به کار رفته است: وفدیناه بذبحعظیم؛ «به عوض او، ذبح عظیمی را پذیرفتیم.»1 در داستان حضرت ابراهیم‌ که در خواب دید باید فرزندش اسماعیل ـ و به قول مفسران اهل‌سنت: اسحاق ـ را قربانی کند، در قرآن مجید در سوره صافّات گفته شده است: «ای پسرکم! من به خواب دیدم که ترا ذبح می‌کنم، بنگر رأی تو چیست؟ گفت:ای پدر آنچه را فرمانت داده‌اند، عمل کن که اگر خدا خواهد مرا از صابران خواهی یافت. و چون تسلیم شدند و او را به پیشانی در انداخت، وی را ندا دادیم که ای ابراهیم حقا که رؤیای خویش راست کردی و ما نیکوکاران را چنین پاداش دهیم که این امتحانی آشکار بود، و او را به ذبیحه‌ای بزرگ فدا دادیم.»2
غالب مفسّران شیعه و اهل‌سنّت در این جا گفته‌اند که مراد از «ذبحعظیم»، «کبش» (قوچ) است و به گفته علاّمه طباطبایی چون این ذبح به امر الهی است «عظیم» نامیده شده است؛ وگرنه خود ذبح، فی نفسه عظیم نبوده است.
بعضی از مفسران شیعه از جمله ملا محسن فیض کاشانی در تفسیر صافی، سید هاشم بحرانی در تفسیر برهان، حویزی در تفسیر نور الثقلین، و مرحوم مجلسی در بحار الانوار، طبق حدیثی که در عیون اخبار الرّض روایت شده است، نقل کرده‌اند که در این جا مراد از «ذبحعظیم» حضرت امام حسین است که از ذریه ابراهیم‌ است و او قربانی عظیمی بود که جانشین ذبحذبح اسماعیل قوچی که فرستاده بود، ذبح کند، ابراهیم‌ در دل آرزو کرد که کاش فرزندش اسماعیل را به دست خود قربان کرده بود و امر به ذبح قوچ به او نشده بود، تا دلش همچون دل پدری که فرزندش را ذبح کرده به درد آید و سزاوار والاترین درجات اهل ثواب که در مصائب صبر می‌کنند، بگردد. خداوند ـ عزّوجلّ ـ به او وحی کرد که ای ابراهیم محبوب‌ترین خلق من نزد تو کیست؟ گفت: یا رب هیچ آفریده‌ای از آفریدگانت برای من محبوب‌تر از حبیبت محمّد‌ نیست. خداوند وحی کرد که یا ابراهیم آیا او عزیزتر است یا خودت؟ پاسخ داد:او عزیزتر است. خداوند پرسید: فرزند او برای تو عزیزتر است یا فرزند خودت؟ پاسخ داد: فرزند او. فرمود: قربانی شدن فرزند او به‌ظلم و ناحق به دست دشمنانش بیش تر دل تو را به درد می‌آورد یا کشته شدن فرزندت به دست خودت در راه طاعت من؟ پاسخ داد: قربانی شدن او به دست دشمنانش برایم دلازارتر است. خداوند فرمود: ای ابراهیم گروهی که گمان می‌کنند که از امّت محمّد هستند، فرزندش حسین را بعد از او از سر ظلم و عدوات می‌کشند؛ همچنان که گوسفندی را بکشند و با این کار، مستوجب غضب من می‌شوند. ابراهیم از این سخن بی‌تاب شد و دلش به درد آمد و اشک به دیدگان آورد. خداوند بار دیگر به او وحی کرد که ای ابراهیم، جزعِ تو را بر فرزندت ـ اگر او را کشته بودی ـ با جزعت برحسین و قتل او، فدیه و معاوضه می‌کنم، و برای تو رفیع‌ترین درجاتی که ثواب صبر بر مصائب است، قرار می‌دهم، و این همان است که فرمود: وفدیناه بذبحعظیم3. ا

سه شنبه 23 مهر 1392  10:15 PM
تشکرات از این پست
yarabyarabyarab
mohsen_alavi
mohsen_alavi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 8348
محل سکونت : تهران

پاسخ به:متن ادبی و اشعار درباره عید قربان

خیلی ممنون لطفا درباره عید پیش رو هم مطلب بذارید

وبلاگ شیعه 12 امامی

 

خواهد آمد مرهم زخم علی(ع) در کوچه ها

 

جمعه 26 مهر 1392  2:18 AM
تشکرات از این پست
yarabyarabyarab
ahmadfarm
ahmadfarm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1390 
تعداد پست ها : 7792
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:متن ادبی و اشعار درباره عید غدير

تقديم به ساحت مقدس امير مومنان علي ابن ابيطالب(ع) و فرزند برومندش آقا امام زمان (عج)


عيد غدير آمد و نوري زعرش
 
کرد تجلي به مساکين فرش
 
غلغله در عالم قدسي به پاست
 
 
نوبت شاهنشهي مرتضاست

چرخ فلک سجده بدو مي برد

حکم ولايت به علي ميرسد

وحي رسيده است زدرگاه دوست

نوبت شاهنشهي دست اوست

وحي خدا کرده به احمد نزول

نوبت تکميل اساس الاصول

حکم ولايت تو به مردم رسان

آگه از انديشه حق کن کسان

گو که بفرمان خداي زمين

هست علي حجت دين مبين

ختم رسالت به ولاي علي است

 

   

تنها امید خلق جهان یابن فاطمه   ای منتهای آرزوی اولیاء بیا

بالا گرفته ایم برایت دو دست را  ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا

                                     

           برای ظهورش صلوات........ اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

 
 
جمعه 26 مهر 1392  7:04 AM
تشکرات از این پست
yarabyarabyarab
ahmadfarm
ahmadfarm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1390 
تعداد پست ها : 7792
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:متن ادبی و اشعار درباره عید قربان

عید قربان عید رهایی از تعلقات دنیوی و هر آنچه غیرخدایی است محسوب می شود. در این روز حج گزار، اسماعیل وجود را قربانی می کند تا سبکبال شود و با ره توشه ای عظیم به سفر آخرت عزیمت کند.

   

تنها امید خلق جهان یابن فاطمه   ای منتهای آرزوی اولیاء بیا

بالا گرفته ایم برایت دو دست را  ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا

                                     

           برای ظهورش صلوات........ اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

 
 
جمعه 26 مهر 1392  7:11 AM
تشکرات از این پست
yarabyarabyarab
دسترسی سریع به انجمن ها