سیاست هند
حکومت هند را بزرگترین دموکراسی جهان مینامند.[۱۶][۱۷] استقلال هند (که در آن هنگام پاکستان، بنگلادش و نپال را هم دربر میگرفت.) در ۱۵ اوت ۱۹۴۷ (۲۳ مرداد ۱۳۲۶) اعلام شد. جواهر لعل نهرو که «پاندیت» به معنی «معلم» خوانده میشد و یکی از بزرگترین رهبران جنبش استقلال هند از کنگره ملی هند بود به عنوان اولین نخستوزیر هند انتخاب شد.
قانون اساسی هند در سال ۱۹۴۹ به تصویب رسید و از ۲۶ ژانویه ۱۹۵۰ به اجرا درآمد که از آن هنگام تاکنون بدون تغییر اساسی با موفقیت اجرا شدهاست. این قانون به دولتهای ایالتی اختیارات گستردهای اعطا کردهاست. در نظام سیاسی هند، نخست وزیر بالاترین مقام اجرایی کشور است و رئیس جمهور مقامی تشریفاتی است که معمولاً از میان چهرههای دارای محبوبیت گسترده در سراسر کشور انتخاب میشود.
حزبی که اکثریت آرا را در انتخابات به دست آورد، نخست وزیر را تعیین میکند و با احزاب ائتلافی هیئت دولت را تشکیل میدهد. رئیس جمهور از جمعبندی آراء نمایندگان مجالس مرکزی و ایالتی از میان کاندیداهای احزاب تعیین میگردد. کمیسیون انتخابات این کشور یک نهاد مستقل دولتی است که اختیار کامل در تشخیص شرایط برگزاری و نظارت کامل بر برگزاری انتخابات را دارد. حداقل سن قانونی رای دهندگان ۱۸ سال است.[۶]
قوه مقننه هند دربرگیرنده دو مجلس با نامهای لوک سابا (مجلس عوام) و راجیاسابا (مجلس سنا) ست. نمایندگان راجیا سابا ۲۵۰ نفرند که ۱۲ تن را رئیس جمهور و بقیه را نمایندگان مجالس ایالتی برمیگزیند. سناتورها باید در زمینه ادبیات، علم، هنر و مسائل اجتماعی متخصص باشند. همچنین ریاست جلسات این مجلس با معاون رئیس جمهور است. لوک سابا ۵۴۵ نماینده دارد که ۵۳۰ تن با رای مستقیم شهروندان و ۱۳ تن از ۷ فرمانداری کل انتخاب میشوند، ۲ نفر را نیز رئیس جمهور از میان بریتانیاییهای هندی تبار برمیگزیند. نخست وزیر از سوی حزب حاکم در مجلس لوک سابا معرفی میشود.
اولین انتخابات سراسری هند در ۱۹۵۲ برگزارشد. از آن زمان تا سال ۱۹۶۷ حزب کنگره پیوسته بیش از ۷۳٪ کرسیهای لوک سابا را در اختیار داشت، اما پس از آن احزاب دیگر به ویژه حزب ناسیونالیست بهاراتیا جاناتا و احزاب ایالتی رشد چشمگیری را در محبوبیت خود شاهد بودهاند.
تنها یک بار وقفهای در روند دمکراسی این کشور ایجاد شد، آن هم در اواخر دهه ۱۹۷۰ که درگیریهای داخلی منجر به اعلام حالت فوقالعاده از سوی ایندیرا گاندی و در نهایت سرنگونی دولت وی توسطارتش شد. گفتنی است یکی از مهمترین عوامل نارضایتی از ایندیرا گاندی برنامههای او برای ترویج تنظیم خانواده به منظور کاهش رشد سرسامآور جمعیت بود.
احزاب مهم
بیش از ۷۰۰ حزب سیاسی در هند وجود دارد که به سه گروه ملی، منطقهای (ایالتی) و محلی تقسیم میشوند. از میان آنها حزب کنگره، حزب بهاراتیا جاناتا (BJP) و حزب کمونیست مارکسیست هند (CPI-M)، از بزرگترین احزاب بهشمار میروند.
حزب کنگره ملی هند (INC) در سال ۱۸۸۵ تأسیس شد و در سال ۱۹۱۴ با ورود مهاتما گاندی به این حزب دوره جدیدی در فعالیتهای آن آغاز گردید. گاندی با رهبری حزب کنگره پرچمدار نهضت استقلال هند شد و در اثر مبارزات این حزب، سرانجام هند در سال ۱۹۴۷ به استقلال رسید. حکومت هند پس از استقلال، بیش از چهار دهه در دست حزب کنگره قرار داشت.
حزب بهاراتیا جاناتا (BJP) که در سال ۱۹۸۰ تأسیس شد، طی ۲۰ سال به تدریج از قدرت چشمگیری برخوردار گردید. پس از واقعه تخریب مسجد بابری، این حزب توانست طی سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۴ قدرت را در دست داشته باشد. این حزب اگرچه مجدداً قدرت را به حزب کنگره واگذار کرد، ولی همچنان به عنوان یک رقیب جدی برای حزب کنگره باقی ماند.[۶]
هند یک جمهوری فدرال است که از زمان استقلال، دولتی مردمسالار داشتهاست. سیاست هند در قبضهٔ میانه-چپروها، کنگره ملی هند (INC)، راستیها، حزب(Bharatiya Janata (BJP، چپیها، حزب کمونیست هند (CPI)، حزب کمونیست هند (مارکسیست) و تعدادی حزب منطقهای که یا میانه-راست و یا میانه-چپ هستند. با وجود طیف سیاسی گسترده و مختلف این احزاب، لزوم تشکیل دولت ائتلافی برای ایجاد حکومت، افزایش افراد طبقهِ اجتماعی متوسط که خواستار لیبرال شدن وکنترل کسری سالانه بهویژه در سطوح دولتی هستند، بهاین معنا است که تمامی احزاب سیاسی دیدی متعادل نسبت به اصلاحات اقتصادی دارند.