بهترین خاطره شما از راسخون

سلام به تمامی راسخونی های عزیز

راسخونی های گرامی در این تاپیک قصد داریم دفترچه خاطرات (وب خاطرات) راه بیندازیم و خاطراتی را که از زمان عضویت خود تا کنون با راسخون داشته اید مطرح بفرمائید. اگر چند خاطره جذاب دارید در صورت کوتاه نبودن و با اهمیت بودن (خواندنی بودن)، می توانید در تاپیک های مجزا قرار دهید و از امتیاز ویژه برخوردار شوید (نهایتا 5 خاطره).

چون قبلا این مسابقه برگزار شده است، لطفا از ارسال خاطرات تکراری بپرهیزید.

دوستان با زدن دکمه تشکر و قضاوت صحیح بهترین خاطره را انتخاب کنند. در صورت مشارکت خوب کاربران و با موافقت مسئولین امتیاز ویژه ایی (حداقل 500 امتیاز) به بهترین خاطره اهدا می گردد. البته این امتیاز در جدول امتیازات ویژه ویژه هم درج خواهد شد.

موفق باشید.

من یک ماه بیشتر نیست که عضو این سایت شدم آن هم از طریق یکی از دوستانم در محل کار و یه خاطره ای که هست این هر وقت همدیگر رو می بینیم با نام کاربر برنزی و هر نوع کاربرای که داریم همدیگر رو صدا میکنیم و جمع کردن حسنه رو به همدیگه توصیه میکنیم

من یه انتقادی از راسخون داشتم. در واقع یک ضعف بدی بود که کاربران نباید از این ضعف اطلاع داشته باشند، اون رو توی یکی از انجمنها مطرح کردم و از کاربران دیگر برای رفع این مشکل راه حل خواستم.

این پست از اون پست های جنجالی می شد اگر می موند، چون به این دلیل که کاربران نباید از اون اطلاع داشته باشند این پست حذف شد.

از اینجا یاد گرغتم که هر نکته مکانی دلرد

بهترین خاطره وبیادموندنی ترین خاطره ای که دارم ازراسخون اینست که فکرکنم سال 1388 بودمردادماه نزدیک سالروزتولدم بودکه ازراسخون سکه برنده شدم واونوبه فال نیک برداشتم وباخودم گفتم واقعا" که راسخون ازکجامی دونست که نزدیک سالروزتولدم است؟ البته درمشخصات کاربری موجوداست وچنانچه مسئولین بخواهندمی توانندببیننداماقسمت بودکه من برنده بشم.بازهم ازراسخون ممنون

من از حدود سال 87 کاربر راسخونم و از این موضوع خوشحالم که 4،5 ساله دوست خوبی مثل راسخون دارم.دوست خوبو که همیشه نمیشه تو مدرسه ،تو خیابون،تو دانشگاه و .... بیدا کرد که!!!!!ا

راسخونم میتونه  دوست خوبی برا کاربرش باشه!!دوست مگه چیه؟؟؟غیر معرفت و ادب و رسید به مشکلات دوست مقابلش.

همه ویژگی های  دوستو تو راسخون دیدم و میبینم  و هرچه دوستیمون کهنه تر میشه رابطمون گرم تر و بایدار!!!

فعلا اینو داشته باشد تا بست بعدی ادامشو بزارم......

يك خاطره اي دارم دررابطه بانحوه آشنايي ام باراسخون:

يه روزكه راسخون به مشهداومده بوددرنمايشگاهي غرفه اي داشت يه نفرآدرس سايتوبه من دادمن فكرمي كردم يه سايت معموليه بعدوقتي واردش شدم ديدم مثل سايت تبيانه منتهابدليل نزديكي كاربراش باهم ومسئولين متمايل شدم به راسخون قبلا"روزي 50پست درتبيان مي گذاشتم اماحالاتمام وقتمودرراسخون مي گذرونم.

با سلام

خاطرات زیادی با راسخون دارم

از طریقه پیدا کردن چند تا از بهترین دوستانم در راسخون بگویم، جالبه

با چند تا از مدیران در انجمن درگیری پیدا کردم ، البته به صورت جداگانه، خلاصه بحثمان به طول انجامید و روابط عمومی هم تقریبا مانده بود چیکار کنه

خلاصه پیشنهاد این شد شمارمون رو بدهیم و خودمان تلفنی مشکلمان را حل کنیم، شاید پشت تلفن حرفهایمان را بهتر بتونیم بهم برسانیم

بعد از تماس تلفنی اصلا مشکلمان یادمان رفت و شروع کردیم از هم تعریف کردن

از اون موقع بود دوستیمان شروع شد و ...

البته این موضوع بالا با چند مدیر تقریبا همینطور که گفتم اتفاق افتاد و موجب دوستی بینمان شد.

موفق باشید.

یکی از خاطره های جالبم به تابستون امسال بر میگرده.

برنده یکی از مسابقات راسخون  شده بودم و نزدیکای تولد برادر زاده کوچیکم هم بود.جایزه مسابقه لوازم تحریر انگری بردز بود که همزمان با تولدش  جایزه به خونه  رسد.

منم کادو رو بهش دادم و گفتم" هدیه راسخونه!!!تولدت مبارک"

ابتدا که در راسخون عضو بودم زیاد گیر و بند کسب مسائل مختلف از راسخون نبودم و خودمونیم فقط به فکر کسب امتیاز بودم یادمه یه شب با دوتا خواهرم نشستیم تا ایده بزنیم چکار کنیم تا حسنه بگیریم آخر آخرشم فقط دو تا نظر دادیم!!! هیچ ایده ای نداشتیم!

بهترین خاطرم اینه که با دوستم که عضو این سایت هست باهم کل انداخته بودیم و صبح تا شب هی امتیاز جمع میکردیم و بهم میگفتیم یه خاطره خوب دیگه هم دارم که من همون اوایل که عضو سایت شده بودم نمیدونسم که کاربر برتر ماه انتخاب میکنن که بعدش فهمیدم جایزه برنده شدم خیلی بهم چسبید جایزش.

یه خاطره ی بد هم از راسخون دارم که چند وقت پیش برای مسابقه ی خورشیدهای خاک نشین برای قسمت کارت پستالش نمیدونین چقدر وقت صرف کردم و هزینه کردم و..... که هیچی هم برنده نشدم...

سلام

خاطره که زیاد هست

اولینش این بود که یک مودم تو فروشگاه بود که قیمتش از بازار خیلی پایین تر بود

داشتم امتیاز جمع می کردم که بخرمش که دیدم تمام شد و من هم ماندم حیران

سال 88 بود که در مسابقه تفسیر سوره اسراء شرکت کرده بودم و تا یک سال بعدش دنبالشو نگرفته بودم که نتایجش چی شده.بعد یکسال ، که داشتم توی سایت قسمت برنده هاشو میدیدم اسممو توی برند ه های تفسیر سوره اسراء دیدم و با راسخون تماس گرفتم اونا هم گفتن که الان که دیگه دیر شده که بعدش لطف کردن و بعد یکسال هدیشو برام بفرستادن.

همیشه راسخون

بهترین خاطره ام آشنایی با سایت بود. من اول بیشتر پیگیر نرم افزارش بودم امسال با دقت بیشتری بهش توجه کردم دیدم واقعا سایت خوبی هستش طوری که با اینکه تقریبا هر روزبه سایت سر میزنم الان ماهی یه دفعه به قسمت نرم افزارش سر نمیزنم

بهترین خاطرهم من از راسخون اینکه در نمایشگاه بین المللی قرآن اصفهان با یک فرد از سایت راسخون آشنا شدم و این سایت را به من معرفی کرد

و من از این سایت جالب و پر محتوا خوشم آمد و ممنونم از آن فردی که من را به این سایت راهنمایی کرد .

یک خاطره دیگه هم دارم و ان این است همین چند روز پیش بدون اینکه خودم خبر داشته باشم شدم کاربر برنزی و من خیلی خیلی

ازاین سایت ممنونم و ازتون تشکر و قدر دانی میکنم .