حیف نان نشسته بوده سر جلسه كنكور. خلاصه سؤالها رو پخش مي كنند و حیف نان هم اول يك پنج دقيقهاي مبهوت به سؤالا خيره مي شه، بعد يك پنج تومني از جيبش درمياره شروع ميكنه تند تند شير يا خط كردن و پاسخ نامه رو پر كردن. بعد 40-50 دقيقه ممتحن ميبينه حیف نان خيس عرق شده، هي داره يك سكه رو ميندازه بالا، زير لب فحش ميده. ميره جلو ميپرسه: داري چيكار ميكني؟ حیف نان ميگه: همه سوالا رو جواب دادم، دارم جوابامو چك مي كنم!