این لباس كه لباس عالمان دین است براى ابلاغ پیام دین، دفاع از وحى و ایفاى وظیفة سترگ تعلیم و تربیت زمینة ارتباطى هموارى پدید مىآورد كه در آن انتقال پیام، به سهولت امكانپذیر است. این لباس، معرفى خاموش روحانى است كه در انجام وظایف خود باید توان خود را عرضه و حضور خود را ابراز نماید. پزشك، پلیس و رانندة تاكسى هر كدام با استفاده از نماد ویژهاى هویت صنفى و نوع خدمات اجتماعى خود را اعلام مىكنند. روحانیت نیز با این لباس هویّت و حضور خود را ابراز مىدارد و آمادگى خویش را براى خدمات صنفى خاصّى اعلام مىكند. پیامبران خدا نیز در آغاز رسالت خویش ناگزیر از معرفى جایگاه و اعلام هویت خود بودهاند.
قل یا ایها الناس انّى رسول الله الیكم جمیعاً؛(1)
ابلغكم رسالات ربّى و انالكم ناصح امین؛(2)
انى لكم رسول امین (از قول نوح و هود و صالح و لوط و شعیب(؛(3)
انّى حفیظ علیم؛(4)
امروزه این مهم بر عهدة نمادها است. آیا این اعلام حضور خود نمایى و امتیاز خواهى نیست؟ به خوبى روشن است كه این اعلام هویّت، مصداق تظاهر و خودنمایى مذموم نیست. خودنمایى آن هنگام مذموم است كه موضوعیّت یافته و به هدف جلب توجه، فخرفروشى یا اثبات بزرگى خود یا تحقیر دیگران صورت پذیرد اما اگر به هدف نمایاندن توانایى خود و اعلام آمادگى براى انجام وظیفه باشد یك ضرورت اجتماعى به شمار مىرود. در این صورت آنچه اصالت و اهمیت دارد، انجام وظیفه است و این نمایاندن مقدمة آن است. پزشك با معالجة بیمار، آهنگر با ساختن در و پنجره و عالم دین با بیان و قلم، قابلیتهاى خود را اثبات مىكنند و خود را در معرض مراجعة دیگران قرار مىدهند. به یقین اگر این سه در باطن خویش به دنبال كسب شهرت و محبوبیت و اعتبار باشند، در فرهنگ اخلاقى اسلام محكوم و از رشد و تعالى معنوى محروم مىگردند؛ اما اگر به دنبال ایفاى نقش اجتماعى و انجام وظیفه باشند، هر سه مأجور و محترمند. نظیر رانندة تاكسى كه با رنگ مشخص اتومبیل خود هیچگاه در صدد فخرفروشى و خودنمایى نیست.
اگر پیامبران به بهانة پرهیز از تظاهر پیام خدا را منتقل نمىكردند، عالمان دین نیز در گوشة انزوا خاموش مىنشستند، نه مىگفتند و نه مىنوشتند و نه در مقابل اندیشههاى باطل برمىآشفتند و از نمایاندن توان علمى دین و بهرة خود طفره مىرفتند، امروز چه مقدار از ارزشها و اصالتها به ما منتقل مىشد؟
پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله: اذا ظَهَرت البِدَعُ فى اُمّتى فَلیُظهِر العالمُ عِلمَه فَمَن لَم یَفعَل فَعَلیهِ لَعنة اللَّه؛
هنگامى كه بدعت در امت من آشكار شد عالم باید علم خود را آشكار نماید و هر كس چنین نكند لعنت خدا بر او باد!(5)
امام صادق(ع) خطاب به شاگرد نوجوان خود هشام بن حكم كه در فن مناظره بسیار نیرومند بود، فرمودند: «داستان بحث عقیدتى خود را با آن دانشمند بزرگ مخالف در میان جمع بیان كن و بگو چگونه او را شكست دادى.» او گفت:
یَابنَ رَسولِ اللَّه اِنّى اُجِلُّكَ وَ أَستَحییكَ وَ لا یَعملُ لِسانى بَینَ یَدَیْكَ.
جلالت شما مرا مىگیرد و خجالت مىكشم زبان من نزد شما كار نمىكند.
حضرت فرمودند: اذا أمرتكم بشىء فافعلوا.
هرگاه شما را به چیزى فرمان دهم انجام دهید (و عذر نیاورید).
آنگاه هشام جریان مباحثه خود را مفصل بیان مىكند و توان خود را به امر امامعلیه السلام مىنمایاند و امام با تبسّم و تشویق او را بدرقه مىنمایند.(6)
پس عنوان «خودنمایى» همیشه مذموم نیست بلكه گاهى عبادت و گاهى هم واجب است. چنانچه كلمهى «مبارزه»از ماده «بروز» گرفته شده و به معناى ابراز وجود و نشان دادن توان خود در صحنة نبرد است. لباس روحانیت لباس مبارزه است. لباس ابراز هویّت صنفى و اعلام آمادگى براى انجام بخشى از خدمات اجتماعى است. لباس حمایت از ارزشهاى دینى، دفاع از مكتب تشیع و پاسدارى از رسالت انبیا است.