ورود به مکه مكرّمه ـ سرزمين وحى :
«از ميان دريا ميقات يَلَمْلَم را (ديدم) و مُحرِم شدم. دو روز بعد، به شهر «چون دِه» رسيديم، در كنار دريا قرار دارد، آرامگاه حوّا نخستين زن عالم در آنجا است.»
«مُحرم شدن» يكى از مراسم و اعمال مهمّ «زيارت خانه خدا» محسوب مى شود. چون زائر خانه خدا از روى دريا «ميقات» را نظاره كند، بايد فوراً لباس احرام بر تن بپوشد.
كتاب «آداب و احكام دين آسمانى» يكى از آثار مهمّ فقهى مسلمانان چين مى گويد:
«مكّه پنج ميقات دارد، كه همگى محلّ بستن احرام براى زيارت خانه خدا است.
ميقات شرقى را «ذات عرق» مى نامند، كه ميقات اهل عراق است.
ميقات شمالى را «عرنه» مى نامند، كه ميقات اهل نجد است.
ميقات غربى «جُحْفه» است كه ميقات اهل شام مى باشد.
ميقات جنوبى را «يَلَمْلَم» مى نامند، كه ميقات اهل يمن است.
ميقات ميانى را «ذى الحُلَيفه» مى نامند، كه ميقات اهل حرم و مكّه است (؟).
زائران خانه خدا كه از چهار سمت و منطقه حرم به ميقات وارد مى شوند، بايد فوراً لباس احرام بر تن بپوشند.
متن «يادداشت هاى سفر به خانه خدا» نشان مى دهد كه روح الدين مافاچو به عنوان «مردى از مشرق زمين» در همان سال از ميقات يلملم، ميقات اهل يمن، وارد مسجد الحرام شده است.
آداب و اعمال «مُحرم شدن» عبارتند از:
«... ونخست خود را تميز و پاكيزه كرده، غسل مى كنى; جامه ات را عوض كرده، عطر و بوى خوش به خود مى زنى; نماز مى خوانى و ذكر تسبيح و تهليل بسيار مى گويى، و ذكر تلبيه را با صداى بلند قرائت مى كنى; لباس احرام به تن مى پوشى، سر برهنه، پاى برهنه، جامه زرد و بنفش نمى پوشى، نبايد ظاهر و لباست بد بو باشد، نبايد گُل و ميوه هاى خوش بو را استشمام كنى. نبايد سر را شتستوشو كنى. نبايد موى سر را بتراشى. نبايد سبيل را تميز و مرتب كنى. نبايد ناخن را بچينى. بستن هر گونه آرايش و زينتى ممنوع است، هيچ موجود و جانورى را نكشى...».
پس آنگاه، از انجام همه اعمال و مناسك حج، مى توان از احرام بيرون آمد و زندگى روز مره را از سر گرفت.
«تا مكه، دوشب با شتر و یک شب با اسب و الاغ راه پیمودم. غروب روز بیست و هشتم، از «چون دِه» (جُدّه) بیرون آمدم، در اولین روز از ماه پنجم، اوّل سپیده دم به راه افتادم، به مکّه رسیدم. آن سال ماه هفتم از سال کبیسه در مشرق زمین (چین) بود، ماه زیارت (ذی حجّه) پس از یازدهمین ماه (قمری) قرار دارد. مراسم طواف و زیارت را انجام دادم.»
مافاچو پس از ترک سرزمین چین و بعد از پشت سرگذاشتن یک سال و نیم از راه طولانی و پر مشقت. سرانجام به هنگام سپیده دمِ روزِ اوّل از ماهِ پنجم، تقویم کشاورزی چین برابر با سال 1843 میلادی به مکّه مکرمه رسید. روز بعد، به صفوف زائران خانه خدا پیوست. اعمال و مناسک حج، شامل بیتوته در منا، وقوف و نیایش در بیابان های اطراف مکّه، وقوف در عرفات، رمی جمرات، قربانی، خروج از احرام، طواف کعبه، استلام حجرالأسود، سعی میان صفا و مروه، دیدار از چشمه زمزم، دست کشیدن بر پرده کعبه و وداع را انجام داد.
«اوّل دیدم کعبه در وسط قرار دارد. مسجد الحرام کعبه را احاطه کرده پیرامون آن تقریبا چهار گوش است. (دیوار) سمت چپ و راست آن اندکی درازتر از جلو و عقب آن است. (در این حال) صورتم به سمت شمال شرق و پشتم به سمت جنوب غرب بود. شکل کعبه مربّع چهارگوش است، ارتفاع آن از سطح زمین سه «جانگ» و چند «چی» است، پهنای آن دو «جانگ» و هفت است، پارچه ای ابریشمی با گلهای برجسته کعبه را پوشانده است. درِ کعبه در طرف چپ (کعبه) تکیه دارد. سه «چی» و اندی از زمین فاصله دارد. حجرالأسود در کنج دیوار کعبه نصب شده است. در سمت چپ درِ کعبه حدود چهار «چی» و اندی فاصله دارد. اطراف آن با نقره و جواهر احاطه شده است. بزرگیِ آن به اندازه سر انسان است. بیست گام در پیش روی کعبه، مقام ابراهیم قرار دارد، و آن سنگ زیر پای ابراهیم در موقع ترمیم و تعمیر کعبه بوده است. بر روی آن سنگ جای پایی هست، در داخل یک اتاق قرار دارد. مقام حنفی در سمت راست کعبه قرار دارد. دیوار قدیمی (حطیم) هم هست. شکل دیوار قدیمی مانند کمان نیم دایره است. ارتفاع آن به سینه آدم می رسد. مردم آن را حجر اسماعیل می نامند. بعضی می گویند قبر وی زیر آن قرار دارد. مقام مالکی در پشت کعبه و در سمت چپ مقام حنبلی قرار دارد. در ازای صحن مسجد الحرام در سمت چپ و راست حدود 50 «جانگ» و (درازای) جلو و عقب آن حدود چهل «جانگ» است، در مجموع سی و نه مدخل دارد، در نوزده مکان قرار دارند:
در طرف مقابل (مشرق) باب علی است، که مجموعا سه مدخل دارد؛ در طرف راست (شمال) باب الدریبه یک مدخل، باب الزیاده سه مدخل، باب القطبی یک مدخل، باب الباسطیه یک مدخل، باب العتیق یک مدخل.
در طرف پشت سر (مغرب) باب عمره یک مدخل، باب ابراهیم یک مدخل، باب الوداع دو مدخل.
در طرف چپ (جنوب) باب الجیاد دو مدخل، باب التکیه دو مدخل، باب الشریف (قایتبای) دو مدخل، باب الرحمه دو مدخل، باب الصفا پنج مدخل، باب امّ هانی دو مدخل، باب البغله دو مدخل.
صحن مسجد الحرام هفت مناره برای اذان دارد.»
چینیان کعبه را «تیئن فانگ» (خانه آسمانی) می نامند. در کتاب «جی لو لی پیئن» اثری متعلّق به سال 1617 میلادی در خصوص کعبه چنین آمده است:
«نام آن عبادتگاه کعبه است، دیواری کهنه و قدیمی از بیرون (اطراف) دور آن را گرفته است. آن دیوار چهار صد و شصت و شش مدخل (ستون های استوانه ای) دارد. در دو طرف هر مدخل، ستونی از یشم سفید هست، در مجموع چهار صد و شصت و هفت ستون دارد، در سمت مقابل 99 ستون، در پشت سر 101 ستون، در سمت چپ 132 ستون و در سمت راست 135 ستون قرار دارد. آن خانه با چیدن سنگهای رنگارنگ روی هم بنا شده است. چهارگوش و سقفی مسطّح دارد، داخل آن از پنج چوب بلند درخت عود (ساج) به عنوان ستون سقف استفاده کرده اند. و آن را با طلا پوشش داده اند، دیوار و خاک آن بوی گل رز و عنبر اشهب می دهد؛ بوی خوش عطر بی نظیر و تمام نشدنی است. بر روی آن پوششی از جنس دیبای زر، کشیده اند. بر روی آن پرده دو رأس شیر برای حفاظت از درِ آن کشیده اند. در سمت چپِ درِ آن خانه (حِجر اسماعیل)، آرامگاه حضرت اسماعیل پیامبر است. قبر او تمام از چیدن سنگهای قیمتی سبز رنگ بدون استفاده از گِل بنا شده است. طول آن یک «جانگ» و دو «چی»، ارتفاع آن سه «چی»، و پهنای آن پنج «چی» است. دیواری که قبر را در برگرفته، با چیدن سنگ یشم سبز و زرد دلپذیر بنا شده است. ارتفاع آن اندکی بیش از پنج «چی» است. دیوارهای صحن معبد (مسجدالحرام) چهار گوشه دارد، چهار مناره بر فراز آن برای گفتن اذان ساخته اند. در طرف چپ و راست هر کدام دو مناره دارد، برای هر یک از ائمه مذاهب، کوشکی وجود دارد، که با استفاده از سنگ یشم بنا شده است. بیسار مرتّب و منظّم و با شکوه است.»
آنچه در بالا در باره مقیاس، طرح و ترکیب ساختمانی «کعبه» ذکر شد، تقریبا با متن «یادداشت های سفر به خانه خدا» شباهت دارد. امّا نکته تقریبا شگفت انگیز آن است که مطالب مافاچو حاصل سفر وی به سرزمین وحی و رؤیت عینی آن مشاهد شریفه است و نسبتا کامل و دقیق و قابل اعتماد است. امّا مطالب کتاب «جی لو لی پیئن» گویا بر اساس شایعات و شنیده ها تنظیم شده، با وجود این، محتوی و مضمون آن خالی از اغراق و مبالغه و نقاط ضعف نیست.
کتاب «آداب و احکام دین آسمانی» نیز چنین می گوید:
«خانه کعبه همان بیت العتیق است، اندازه آن خانه فراخ و مرتفع است، بر روی آن پرده ای است، بر چهار طرف آن آویخته، همه آن از دیبای زرباف بافته شده، زائران بر گرد آن پرده طواف می کنند.»
همین منبع در ادامه می افزاید:
«پرده خانه خدا، از دیبای زرباف درست شده، ضخامت آن نسبتا درشت است، از رنگهای عجیب و غریب تشکیل شده، مردم در همه جای جهان دوست دارند (قطعه ای) از آن داشته باشند، هر سال یکبار تعویض می شود، پادشاه دستور می دهد از پیش آن را تهیه کنند، تا موسم حج صبر می کنند، پرده قدیمی را با پرده جدید عوض می کنند، پرده قدیمی را به تعداد زائران خانه خدا شکافته و می بریدند. و به هر یک قطعه ای می دادند، مثل یک گنج از آن نگهداری می کردند و آن را به دیار خود می بردند، و آن تحفه و ارمغان سفر حجّ بود.»