این سؤال كه مرز ورود به فضای دوستان فرزندمان تا كجاست، سؤال ذهنی بسیاری از والدین است. والدینی كه با فرزندانی مواجه هستند كه دنیایشان با دنیایی كه آنان در آن تربیت شدهاند تفاوتهای بسیاری دارد. فضای ارتباطات گسترده كه هرروز گستردهتر میشود.
كارشناسان تربیتی معتقدند حساسترین سن تربیت اجتماعی فرزند نوجوانی او است. از دیدگاه آنان سن نوجوانی مهمترین دوره نظارت والدین بر رفتار اجتماعی فرزندان است ولی این جمله بدان معنا نیست تا ورود فرزند به سن بلوغ و همزمانی آن با نوجوانی، تربیت از جنس تربیت اجتماعی وی نیاز به دقت حائز اهمیتی از سوی والدین ندارد بلكه باید توجه داشت رفتار سنجیده اجتماعی از خردسالی فرزند جوانه زده و به مرور ریشههای آن استحكام مییابد و در سن نوجوانی به درجه تكمیلی این بعد تربیتی میرسد.
اعتماد به نفس كودك در دوسالگیاش پایهریزی میشود اگر والدین به حساسیت این سن دقت نكنند با بیتوجهی به این اصل اصول ارتباطات اجتماعی آینده فرزند خویش را كه میتواند او را در هر عرصه اجتماعی در رده موفقترینها قرار دهد دچار بحران نداشتن اعتماد به نفس مناسب كرده و این یعنی آغازشكست در روابط اجتماعی فرزند.
دكتر فرج حسینیان، روانشناس با تأكید برستونبندی تربیت اجتماعی فرزندان از سنین خردسالی گفت: كودك در سن دوسالگی كنجكاو و مشتاق تجربه كردن است. در این سن توجه به نظم رفتاری وی آنقدرها مهم نیست بلكه باید دقت در پایهریزی اعتماد به نفس وی داشت. وقتی ظرف غذای خود را برمی گرداند یا حركاتی این چنینی ازخود نشان میدهد با تذكر دادن و تحكم تنها وی را از تجربه كردن هراسان میكنیم و این یعنی نخستین ضربه به ستون اعتماد به نفس كودك، در حالی كه با فضاسازی مناسب برای حركت و امتحان كردن و تجربه آموختن به كودك اجازه میدهیم تا اعتماد به نفس خود را ریشه دوانده و به مرور زمان و رعایت اصول دیگر تربیتی میتوان آسودهخاطر بود كه فرزندمان در مسیر درست تربیتی قرار گرفته است.
وی با تأكید بر طبقهبندی سنی تربیت اجتماعی فرزند ادامه داد: سن 5 و 6 سالگی كودك یكی دیگر از مقاطع مهم در تربیت اجتماعی وی محسوب میشود. در این سن كودك علاقهمند به صحبت كردن در جمع و خواندن شعر و اظهار نظر كردن در مورد موارد مختلف است، به حتم هنوز لحن فرزند ما كودكانه است و امكان اشتباه تلفظ كردن بعضی كلمات ازسوی وی وجود دارد. وقتی مشاهده كند اشتباهات گفتاری موجب مسخره كردن او از سوی اطرافیان میشود كم كم از جمع دوری كرده و انزوا میطلبد، سكوت كودك در این سن نشانه خوبی نیست زیرا كودكی كه در این سن كم سخن میگوید دچار آسیب در اعتماد به نفس شده است كه اگر مورد توجه قرار نگیرد در آینده و در روابط اجتماعی او را دچار مشكل میكند.
تربیت هوشیارانه
دكتر یوسفی، جامعه شناس در این خصوص با تأكید براینكه نظارت صحیح بر فرزندانی كه وارد مرحله بلوغ میشوند از سختترین وظایف والدین امروزی است گفت: پدر و مادری كه خواهان فرزند صالح با اصول تربیتی مطابق با فرهنگ و آئین و عرف جامعه خود هستند باید بدانند این روزها برای تربیت فرزند هوشیارانه عمل كنند: خانوادههای ایرانی معمولاً حتی وقتی فرزندشان فرزنددار و نوهدار هم شده است او را به چشم یك كودك میبینند و این رفتار نشأت گرفته از احساسات شدید والدین ایرانی نسبت به فرزندانشان است ولی باید بدانیم فرزندان امروزی مستقل بودن را بیشتر از فرزندان سالهای گذشته دوست دارند. برای اینكه قادر باشیم تربیتی از جنس خانواده خود برای فرزند داشته باشیم بهترین پیشنهاد به والدین دوست بودن با فرزند است زیرا شواهد بیانگر این است كه تكنیكهای تربیتی برای این نسل مؤثر نیست ولی نباید فرزندان احترام به والدین را با دنیای دوستانه خود ادغام كنند، باید احترام گذاشتن به مادر و پدر را از یاد نبرند.
دكتر یوسفی با بیان این نكات متذكر شد: این دوستی از كودكی فرزند شكل میگیرد، اگر فكر كنیم كه در كودكی فرزند نیاز زیادی به توجه به حرفهای خود ندارد و بیتوجه از نیاز وی كه گفتوگو و مشورت با والدین است به هر دلیل و عنوانی گذركنیم نمیتوانیم انتظار داشته باشیم در نوجوانیاش جایی برای ورود به دنیای دوستانه خود و گوشی برای شنیدن حرفهای ما داشته باشد.
ضربدر بر تربیت سنتی
«روش نظارتی سنتی بر مبنای (محدودسازی) نامناسبترین روش تربیت فرزندان نسل امروز است. والدین باید توجه داشته باشند دنیای زندگی فرزندان امروزی عصر ارتباطات است. ارتباطاتی گسترده با روش و گونههایی گوناگون كه با دیدگاه محدودسازی نمیتوان به نتیجه مطلوب رسید.» دكتر فرج حسینیان با بیان این توضیحات افزود: دور نگهداشتن فرزند از تكنولوژی روز همچون استفاده از تلفن همراه، گردش در سایتهای اینترنتی، محدود كردن رفت و آمدهای دوستانه، همراه شدن با او در مسیر خانه تا مدرسه و برعكس تنها یك حس را به فرزند نوجوان ما انتقال میدهد كه (من تحت تعقیب هستم) او همیشه سایه نظارت را بر تمام فضاهای زندگی خود حس میكند.
سایهای كه هر چند دلسوزانه است ولی برای او مفهوم دور شدن از دنیاهای دوستداشتنی و فضاهای تجربه كردن و اندوخته جمع كردن است. والدین باید توجه داشته باشند مادر و پدر فرزندان نسل ارتباطات هستند و این به والدین متذكر میشود كه باید بیش از محدودسازی و قانونهای مهاركننده با دوستی و ایجاد فضای صمیمی به دنیای فرزند خود راه پیدا كرده و با این تكنیك صحیحترین نظارت را بر فرزندان خود داشته باشند. وی با این جملات ادامه داد: روش (مسئولیت دادن و پاسخگویی در قبال مسئولیت) را میتوان از بهترین روشهای تربیتی دانست، با این روش فرزندی فكور و مسئولیتپذیر تربیت خواهیم كرد. در این روش والدین اختیارات میدهند، اجازه امتحان كردن و تجربه اندوختن به فرزند داده و در مقابل از او میخواهند كه نسبت به اختیارات خود پاسخگو باشد، آن زمان است كه فرزند در این فضا ضمن رشد اعتمادبهنفس خود درمییابد در برابر فضای داده شده به او باید پاسخگوی اشتباهات احتمالیاش باشد. فرزند ما در این فضا اعتماد به نفس، خلاقیت، جسارت، مسئولیتپذیری، شناخت مرزبندیهای اجتماعی را همزمان میآموزد.
یكی دیگر از روشهای تربیتی این است كه همراه فرزند باشیم، دكتر حسینیان با اشاره به این اصل تربیتی افزود: نوجوان مشتاق رسیدن به علم روز است و دانستن از آخرین راههای ارتباطی جهان از علایق این سن است. در عصر ارتباطات امروزی، دنیای مجازی از نخستین راههای ارتباطی نوجوانان شده است. دنیایی كه با كمی آگاهی از آن والدین میتوانند با تنظیم برنامههایی روی رایانه فرزند خویش دسترسی وی به اطلاعاتی كه نیاز دانستن آن در سن نوجوانی مناسب و مؤثر نیست را از بین ببرند، شاید والدینی باشند كه آگاهی كافی چگونه استفاده كردن از دنیای مجازی را نداشته باشند. این والدین باید از روش (دوستی و همراهی) استفاده بهینه ببرند. همراهی نیاز به رشد فرهنگی نیز دارد. شاید سختتر باشد ولی اگر شكل بگیرد مؤثرترین روش تربیتی در این سن است. والدین میتوانند همراه كودك خود، در سایتهای اینترنتی وارد و بدون تأكید بر مضر بودن یا نبودن به گفتمان روی دیدگاه فرزند با حس دوستانه نه حس پدرانه و مادرانه بپردازند.
«فرزندان از سن 12 سالگی به حضور مشاور و مشورت كردن نیاز دارد، اگر والدین دنیای دوستانهای با آنها پیدا نكرده باشند مشاور خود را از میان همسن و سالان مییابند كه امكان حركت در مسیر نادرست را برای آنها بیشتر میكند. والدین با نگهداشتن اقتدار پدر و مادر بودن باید تمرین دوست بودن با فرزند خود را از لحظه تولد و بر اساس نیاز هر سن او در پیش بگیرند در غیراینصورت انتظار اینكه در نوجوانی فرزند بیراهه نرود توقع نامناسبی است زیرا اشتباهات او برگرفته از ناآگاهی است و این ندانستن گناه او نیست بلكه بیتوجهی ما نسبت به رفتارهای كوچك او است كه كم كم رشد میكند.»
دكتر حسینیان با بیان اینكه فرزند وقتی والدین را همراه خود بداند و احساس امنیت كند بدون ترس از مؤاخذه سؤالات ذهنی خود را قبل از تجربه كردن جویا میشود گفت: اگر مشاهده كردید فرزند نوجوان شما مرتكب عمل اشتباهی شده است روش تأدیب را در پیش گرفتن وارد شدن به همان دنیای تربیتی سنتی است كه در این روزگار تنها بازخورد معكوس دارد. شاید فرزند تنها به قصد امتحان مرتكب اشتباه شده است در این صورت میتوان با به كارگیری تكنیكهای دوستانه او را از مضرات تكرار این تجربه مطلع كرد و مانع از به بیراهه رفتن او شد. البته باید تأكید داشت روش مستقیم در آشناسازی فرد با مضرات راه اشتباهی كه رفته است نیز كاربرد این روش را كم میكند. والدین میتوانند با عضو كردن فرزند در انجمنهای خیریه، انجمنهای مبارزه با ترك سیگار و اعتیاد، بردن آنها به مراكز خیریه مانند كهریزك و سوق دادن آنها به سوی رفتارهای اجتماعی نیك، دنیای وی را به سوی حركت در مسیرهای مثبت هدایت كنند.
تكنیكهای نوین دوستی با فرزند
«وقتی فرزند ما به قول معروف كلاس اولی میشود ناگهان از دنیای خانه به جامعهای وارد میشود كه دیگر والدین دركنار او نیستند تا حمایت آنها را احساس كند. از سوی دیگر دوستیابیهای مدرسهای كه بعضاً شاهد ادامهدار بودن آنها در تمام سالهای زندگی فرزندان هستیم شكلگیری خود را آغاز میكند كه نباید از دید و نظارت والدین دور باشد.»
دكتر مریم یوسفی، جامعهشناس با تأكید بر این اصل ادامه داد: در دوره ابتدایی روش غیرمستقیم والدین مؤثر است. آنها میتوانند با تكنیك قصه ویژگیهای یك بچه خوب را میان كاراكترهای داستان را نمایان كنند و رفتارهای نادرست را نیز در لابهلای قصهگویی به كودك بیاموزند. كودك با گوش سپردن به داستان قصهها سعی میكند بیشتر رفتارهای كاراكتر خوب داستان را الگوسازی كند تا محبوب پدر و مادر باشد. با ورود به مقطع راهنمایی كمی باید از روش غیرمستقیم خارج شد. والدین با برپایی مهمانیهای دوستانه برای فرزندانشان و دعوت دوستان آنها همراه خانوادههایشان، آشنایی با دنیای زندگی و طرز تربیت دوستان فرزند خود پیدا میكنند.
در این فضا وقتی مشاهده كنیم كه دنیا تربیتی دوست فرزندمان با اصول خانوادگی تمایز دارد میتوانیم با استفاده از احساس دوستی كه بین فرزند و خودمان از كودكی ایجاد كردهایم، از تفاوتهای خانوادگی بگوییم. این روش كمك بزرگی به حركت در دشوارترین دوره تربیتی فرزند یعنی سن بلوغ و نوجوانی وی دارد. زیرا در سن بلوغ هر اندازه كودك پذیرش بالایی داشته باشد به دلایل جسمی و اقتضای سنی خود دچار بحرانهایی است كه اگر ازكودكی با او و دنیای امروز او همقدم نشده باشیم ورود ناگهانی هرچند دوستانه در مقطع نوجوانی به حریم وی سخت و شاید در مواردی غیرممكن باشد.