چرا برخی از طلبه ها تمایلی برای شرکت در کلاسهای حوزه ندارند؟
داشتن رغبت و انگیزه و شرکت اختیاری طلبه در درسهای حوزه از بزرگترین ارزشهای جاری در تاریخ آموزش حوزه های علمیه بوده است، طلبه هایی که با علاقه شخصی حوزه را انتخاب میکنند و فارغ از مقررات جاری ، این دغدغه شخصی است که آنها را در وادی علم و تحصیل پیش میبرد. البته طلبه های مبتدی کم و بیش بسبب صغر سنی کنترل میشدند تا افت تحصیلی نداشته باشند اما سابقه نداشته است که طلاب جوان به اجبار در کلاسها حضور پیدا کنند، این ارزش تاریخی با مقررات جدیدی از طرف مدیریت حوزه مواجه شده است قرار است طلبه های سطح عالی حوزه از امسال در کلاسها حضور و غیاب شوند و طلبه هایی که اسامی آنها در لیست حضور و غیاب نباشد باید در امتحان نمره بالایی بیاورند تا مورد قبول حوزه باشند که البته کسب نمرات بالا در امتحانات عجیب حوزه کاری بس سخت خواهد بود. لازم بذکر است چند ده هزار طلبه در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل هستند اما فقط تعدادی محدودی از آنها در کلاسها شرکت میکنند اما براستی چرا برخی از طلبه ها در کلاسهای حوزه شرکت نمیکنند؟
1-مشکلات مالی و اشتغال: با توجه به طولانی بودن فرایند دروس حوزوی طلبه باید سالها در حوزه تحصیل کند از این رو بسیاری از طلبه ها در طول تحصیل ازدواج کرده و تشکیل زندگی میدهند بسیاری از آنها درآمد مستمری ندارند و با شهریه طلبگی قادر نخواهند بود مخارج روزانه خود را تامین کنند خصوصا اینکه اجاره مسکن برای طلبه های مستاجر بسیار سر سام آور است از این رو برخی از طلبه ها سعی میکنند در کنار تحصیل چند ساعتی را مشغول بکار باشند این چند ساعت کم کم بیشتر میشود و بمرور با کسب درامدی ذائقه طلبه تغییر پیدا میکند دیگر راه بازگشتی نیست و کار تبدیل به برنامه اصلی میشود و کلاسها تبدیل به حاشیه میشوند از این رو بسیاری از طلبه های شاغل در کلاسها شرکت نمیکنند.
2-منطبق نبودن دروس حوزه با نیازهای جامعه: اگر چه درسهای حوزه در دراز مدت نظام فکری منسجمی را میسازد اما باید قبول کرد که در کوتاه مدت طلبه با درسهای حوزوی توان پاسخگویی به سوالات جامعه را ندارد، طلبه ها با بضاعت کم خود توان ان را ندارند تا از رسائل و مکاسب و کفایه سوالها و نیازهای جامعه را پاسخ گویند از این رو برخی از طلبه ها بمرور از درسهای حوزوی فاصله میگیرند و برخی به مطالعات شخصی میپردازند یا آنکه روانه مراکز تخصصی یا دانشگاههای حوزوی میشوند، این دسته از طلاب کمتر در دروس سنتی حوزوی شرکت میکنند. البته باید اضافه کرد که برخی از طلبه ها نیز با خواندن درسهای حوزوی اقناع نمیشوند و بمرور از این دروس فاصله میگیرند.
3-طولانی بودن سالهای تحصیل: اگر سر انگشتی سالهای تحصیل در حوزه را بخواهیم حساب کنیم مدت زمان طولانی را شامل خواهد شد، شش سال دوره مقدمات، چهار سال دوره سطح، و چندین سال درس خارج که البته پایان آن نامعلوم است، حال اگر طلبه ای با دیپلم وارد حوزه شود و هجده سال داشته باشد برای سامان دادن دروس حوزوی باید پانزده تا بیست سال در حوزه باشد تا بتواند سطح چهار حوزه (اجتهاد) یا همان دکتری حوزوی را بدست اورد و سن این طلبه در این ایام نزدیک به چهل سال خواهد بود توان ادامه درس این همه سال برای عموم طلاب سخت است، از این رو برخی از طلبه ها در میانه راه میبرند و در کلاسها شرکت فعال ندارند.
4-دشواری کسب مدرک تحصیلی از حوزه: همانطور که اشاره شد باید برای کسب مدرک سطح چهار حوزوی بشتر از پانزده سال در حوزه تحصیل کرد و کسانی که با روال اعطای مدارک حوزوی آشنا هستند میدانند که در خوشبینانه ترین حالت با بروکراسی حوزوی شاید بتوان در بیست سال مدرک سطح چهار گرفت و این در حالتی است که شما از نظر سیاسی هم مورد تایید باشی و این مورد تایید بودن مستلزم این است که بیست سال آهسته بری وآهسته بیای. اگر چه بسیار از طلبه ها بخاطر مدرک به حوزه نیامده اند اما همه میدانند که در این زمانه مدرک شرط لازم برای فعالیت در جامعه است، بسیاری از طلبه ها با نا امیدی از گرفتن مدرک از حوزه تلاش میکنند در کنار حوزه مدرکی را از مرکز دیگر کسب کنند و این مساله میتواند در حضور طلبه ها در حوزه اخلال بوجود بیاورد، جالب توجه اینکه با این مشقت برخی از مراکز مدارک حوزوی را آنچنان معتبر تلقی نمیکنند.
5-بی انگیزگی: برخی از طلبه ها هم در مسیر تحصیلات حوزوی بی انگیزه میشوند نامشخص بودن آینده، پیدا نکردن استعداد خود و راهی معین برای پیشرفت علمی، بعضا فشارهای جامعه و زندگی، همه اینها باعث میشود برخی از طلبه ها از درس و تحصیل فاصله بگیرند و فقط به گذران روزها مشغول باشند، برخی از این دست طلبه ها برخی روزها در یک درس شرکت میکنند و بسیاری از روزها را هم به بطالت میگذرانند والبته حوزه هم از این منظر توجهی به تقیوت انگیزه این دست از طلبه ها کاری ندارد.
6-سیاست کمی گرایی حوزه: سالهایی است که حوزه همه ساله تعدا زیادی از طلبه ها را در حوزه پذیرش میکند ظرفیت حوزه های علمیه آمادگی برای پشتیبانی از این همه طلبه را ندارد خصوصا اینکه حوزه برای بعد از فارغ التحصیلی طلبه ها برنامه مشخصی ندارد از این رو برخی از طلبه ها در میانه راه فرسایش پیدا میکنند و از حضور در کلاسها خودداری میکنند از اینرو بهتر است حوزه بجای برنامه ریزیهایی که سختگیریها را تشدید کند به دلایل واقعی توجه کند و در راستای رفع نیازهای واقعی توجه کند.