عضو فراکسیون افراطیون در مجلس ششم میگوید: انجمن حجتیه به دنبال حذف و نابودی یاران امام همچون هاشمی رفسنجانی است.
در اخبار امروز روزنامه کیهان آمده است: ناصر قوامی عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم گفته است: آیت الله هاشمی باید همچون گذشته نقش ماندگار خود را در تاریخ ایفا کند و به افشای مسائلی که کشور را دچار بحران کرده است، بپردازد.
وی در گفتوگو با ایلنا، اظهار داشت: پس از رحلت امام(ره) اکثریت قاطع شخصیتهایی که مورد اعتماد امام بودند به حاشیه رانده شدند، بنابراین امروز نه تنها جوسازیهای تندی علیه خانواده آیتالله هاشمی بلکه نسبت به یاران امام(ره) صورت می گیرد.
وی با بیان اینکه ضربه به آبروی هاشمی در واقع صدمه به بخش وسیعی از جامعه محسوب می شود، عنوان کرد: ضد انقلابها در داخل و خارج دست در دست هم دادهاند تا خانواده هاشمی را مورد تخریب قرار دهند چرا که با مشاهده رسانههای خارجی نیز متوجه هجمههای آنها نسبت به آیت الله هاشمی میشویم.
قوامی با اشاره به اینکه بدون شک انجمن حجتیه در راستای انتقام، حذف و نابودی یاران امام همچون هاشمی نقش اساسی را ایفا میکند، گفت: البته من معتقدم مهدی هاشمی نیز باید همچون سایرین به کشور برگردد ولو اینکه به زندان برود. اگرچه جنجالهای اخیر نیز ارتباطی به شخص مهدی هاشمی ندارد و همانطور که پیش از این نیز گفتم تنها در راستای نابودی یاران امام(ره) است.
وی با تأکید بر ضرورت بازگشت هاشمی به تریبون نمازجمعه یادآور شد: البته بازگشت به تریبون نمازجمعه نیز مشکلی را حل نخواهد کرد، مگر اینکه آیت الله هاشمی همچون گذشته نقش خود را در تاریخ انقلاب ایفا کند و با جدیت احتمال انحراف انقلاب از مسیر خود را در صورت ادامه برخی سیاستها و تنگ نظریها بیان کند.
درباره سخنان این نماینده تندروی مجلس ششم نکاتی شایان ذکر است: نخست اینکه اگر طبق اظهارات وی، ملاک را صرفا حذف آقای هاشمی بدانیم، طبیعتا باید به یاد آورد که همین حضرات مشارکتی در انتخابات مجلس ششم با القابی نظیر عالیجناب سرخپوش، قتلهای زنجیره ای و... کمر به حذف وی بستند و البته هیچ صدایی از عناصر فریبکاری نظیر همین عضو فراکسیون مشارکت (رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس) در نیامد. در واقع اگر ملاک همین ادعای آقای قوامی باشد، مشارکتی های خط دهنده امثال این نماینده سابق، از همه حجتیهای تر هستند.
اما نکته دوم مهمتر است که انجمن حجتیه با حضرت امام خمینی(ره) به اعتبار احیای نظریه ولایت فقیه، بیرون آوردن اسلام از انزوا، و اصلاح نگاه انحرافی به موضوع مهدویت و انتظار، دشمنی پیدا کردند؛ با این وصف شبه اصلاح طلبان تندرو طی 2 دهه اخیر به تدریج تبدیل به مؤتلفان انجمن حجتیه شده و در تخطئه و تخریب گفتمان ولایت فقیه و پافشاری بر جدایی دین و سیاست و سازش با رژیم های استکباری نظیر آمریکا و انگلیس راه همین گروهک انحرافی را در پیش گرفتند؛ بنابراین ادعای امثال آقای قوامی نوعی تجاهل العارف و رد گم کنی ناشیانه تلقی می شود. یک دلیل روشن این ادعا نیز همین است که افراطیون مدعی اصلاح طلبی هرگز حاضر نیستند علیه مبانی انحرافی نظریات انجمن حجتیه در حوزه های مذکور کمترین موضعی بگیرند چه آنکه این مبانی عینا تبدیل به مبانی افراطیون و جریان نفاق جدید شده است.
نکته سوم مغالطه در زمینه ایجاد نسبت این همانی و کسادی میان حضرت امام(ره)، یاران امام و خانواده آقای هاشمی است!! آیا نقش آفرینی علنی برخی اعضای خانواده آقای هاشمی در فتنه سال 88 که با هتاکیهای علنی علیه امام و رهبری و جمهوری اسلامی همراه بود، خدمت به انجمن حجتیه بود یا دفاع از امام و آرمان های ایشان؟!
* لس آنجلس تایمز: ایران راه دور زدن تحریم ها را یافته است
ایران راه های فرار از تحریم های نفتی را پیدا میکند؛ این خبر را روزنامه لس آنجلس تایمز منتشر کرد و نوشت: با وجود آن چیزی که دولت اوباما اعمال شدیدترین تحریم های اقتصادی تاکنون مینامد، تهران در حال یافتن راههای قانونی برای فروش و معامله با مهمترین بازارهای خود در آسیا است؛ اینها شامل تحریم نفتی اتحادیه اروپا و ممنوعیت آمریکا علیه نهادهای مالی که با بانک مرکزی ایران معامله میکنند، میباشد.
این رسانه آمریکایی تأکید کرد: ژاپن آنچنان به خرید از ایران علاقمند است که دولت این کشور بیمه چند میلیون دلاری دریایی برای کشتیهایی که حامل نفت خام ایران را تأمین کرده است؛ رئیس جمهور ایران اخیرا اعلام کرد ایران دائما راه های جدیدی برای دور زدن تحریم ها پیدا میکند؛ او میگوید ما نفت داریم و کشورهای دنیا نیز به آن نیاز دارند.
لس آنجلس تایمز در بخش دیگری از این گزارش مینویسد: ماه گذشته اولین تانکر بیمه شده توسط دولت هند، 94 هزار تن نفت خام ایران را به این کشور منتقل کرد؛ هند همچنین به تعدادی از نهادهای مالی ایران مجوز باز کردن حساب به روپیه در این کشور آسیای جنوبی اعطا کرد تا محدودیت های بانکی آمریکا را دور بزنند؛ تحت یک مکانیسم تجاری هماهنگ شده با تهران در بهار جاری، هند میتواند تا چهل و پنج درصد خرید نفت خود را از حساب های متعلق به ایران در بانک دولتی یو-سی -او با روپیه پرداخت کند؛ هند همچنین کالاهای اساسی به ایران میفروشد که میتواند با اثر تحریم ها مقابله کند.
نیگل کوشنر وکیل انگلیسی متخصص تحریم ها و مدیر اجرایی شرکت حقوقی وین راک در لندن میگوید «ایران آن چیزی را که میخواهد به دست میآورد کمی بیشتر زمان و هزینه می برد، ولی در کل چیزی را که نیاز دارند، پیدا می کنند.»
بنابر نظر کارشناسان هیچکدام از این مکانیسم ها تحریمهای آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل را نقض نمیکند.
کارشناسان صنعت نفت میگویند واردات ژاپن از ایران در ماه ژوئیه شدیداً کاهش یافت ولی ماه گذشته پس از آنکه دولت ژاپن یک بیمه 6/7 میلیارد دلاری برای تانکرها تأمین کرد، مجدداً افزایش نشان میدهد.
* مشاور خاتمی کدام «تاریخ ایرانی» را می نویسد؟!
«تاریخ ایرانی» که تحریریه آن متشکل از تیم نشریات زنجیرهای اصلاح طلبان است و در کنار سایتهای «دیپلماسی ایرانی» و «اقتصاد ایرانی» تحت سرپرستی «محمد صادق خرازی» (مشاور ارشد سیدمحمد خاتمی) فعالیت میکند، بدون کوچکترین اشاره ای به حمایت «حسن نزیه» از «سلمان رشدی» مرتد و همچنین نفاق سیاسی- شخصیتی وی، مقاله ای را در ستایش وی منتشر کرد و کوشید تا با نادیده گرفتن فعالیتهای پرشمار نزیه علیه جمهوری اسلامی و مبارزه اش با احکام مسلم اسلام، کارنامه سیاسی او را تطهیر کند.
«حسن نزیه» یکی از اعضاء مؤسس «جبهه ملی» و «نهضت آزادی» بود که با دیگر جاسوسان آمریکا مانند «هدایت الله متین دفتری» و «عباس امیرانتظام» دوستی نزدیکی داشت و سال 1357 به هیأت مدیره کانون وکلای دادگستری راه یافت و از این دوره، مبارزات او علیه اسلام چهره علنی تر به خود گرفت تا جایی که حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در خرداد 1358 گفت اجرای احکام اسلامی نه ممکن است و نه مفید! پس از واکنش های شهیدان بهشتی و باهنر و اعتراضات گسترده مردم به این سخنان، نزیه ایران را ترک کرد و ابتدا در مصاحبههای خود به توهین به امام خمینی(ره) پرداخت.
سپس به همراه چهرههای بدنامی چون «پرویز صیاد» و «مهشید امیرشاهی» بیانیهای را در حمایت از «سلمان رشدی» (نویسنده مرتد آیات شیطانی) منتشر کرد؛ این مواضع در حالی بود که در 2 اسفند 1357 نزیه با هدف بسترسازی برای نفوذ به ساختار حاکمیت، با انتشار مطلبی در «روزنامه کیهان» از امام خمینی (ره) به عنوان یک «رهبر بزرگ مذهبی و ملی با اندیشه های مترقی و دنیاپسند» یاد کرده بود، اما بلافاصله پس از فرار از ایران با انتشار نامهای سرگشاده در موضع گیری متضادی اظهار داشت: «من مبارزه با شما [امام خمینی] را از پاریس شروع کردم و در ماه سوم بعد از انقلاب بود که عدم امکان اسلامی کردن حکومت و اداره مملکت را... مطرح ساختم.»
با این حال، سایت «تاریخ ایرانی» برای تطهیر این جاسوس CIA نه تنها به مواضع منافقانه «حسن نزیه» و مأموریت هایش برای آمریکا نپرداخته است، بلکه حتی اشارهای به پیوندهای تنگاتنگ او با حزب منحله «خلق مسلمان» نکرده و کارنامه سیاسی نزیه پس از فرار از کشور را صرفاً به یک جمله تقلیل داده است! «تاریخ ایرانی» چنین القاء میکند که «حسن نزیه» از مواضع ضدانقلابی خود دست کشیده و در سالهای اخیر سکوت کرده است، اما برخلاف این ادعا، نزیه به سبب ابتلا به بیماری آلزایمر و فراموشی از صحنه سیاست کناره گرفت و تا پیش از بیماری اش یکسره در خدمت اهداف آمریکا و غرب برای مبارزه با جمهوری اسلامی بود.
از سوی دیگر، «تاریخ ایرانی» که ادعای فعالیت حرفه ای در حوزه تاریخ نگاری را دارد و نویسندگان آن در این سایت و نشریاتی مانند «مهرنامه» و «آسمان» و «تجربه» می کوشند تا جعلیات خود را به عنوان مستندات تاریخی به خورد مخاطبانشان بدهند، اشتباهات فاحش دیگری را نیز در زمینه روایت وقایع دوران انقلاب و نقش اشخاص گوناگون دارند. برای نمونه، در مرثیه سرایی «تاریخ ایرانی» برای «حسن نزیه» از «احمد متین دفتری» به عنوان یکی از «28 چهره ملی گرای مخالف رژیم شاه» در سال 1356 یاد شده است؛ در حالی که وی جوان ترین نخست وزیر دوران رضاشاه در سال 1318 و از مخالفان سرسخت ملی شدن نفت به شمار می رفت که در سال 1350 مرد.
روزنامه «کیهان» در سال 1377 زندگی و حرفه «حسن نزیه» را در صفحه پاورقی «نیمه پنهان» به چاپ رساند و سپس آن را در جلد اول مجموعه کتاب های تاریخی نیمه پنهان (سیمای کارگزاران فرهنگ و سیاست) روانه بازار نشر کرد. نزیه در مصاحبه ای با «رادیو اسرائیل» (یازدهم خرداد 1377) در واکنش به افشاگریهای «کیهان» فقط به ذکر یک جمله بسنده کرد و گفت: «شاه در کتاب پاسخ به تاریخ از بنده به نیکی یاد کرده اند!»
عملکرد سایتها و نشریات زنجیره ای اصلاح طلبان مانند «تاریخ ایرانی» بیش از آنکه روایتگر تاریخ ایران و انقلاب اسلامی باشد، در خدمت جعل وقایع کلیدی تاریخ معاصر است و در ماجراهایی مانند پرونده «سینما رکس آبادان» و... نیز همین رویه را پی گرفته بودند؛ گفتنی است این سایت که در حوزه تاریخ نگاری همسو با رسانه هایی مانند «بی بی سی» و «رادیو فردا» عمل میکند، ماه گذشته در یک پروژه هدفمند ضمن مصاحبه با خاتمی و برخی از روزنامهنگاران قدیمی به تحریف تاریخچه و کارنامه روزنامه کیهان دست زد و در آن با وارونه نمایی برخی از رخدادها که به صورت سند مکتوب موجود و غیرقابل تحریف است به تمجید از خاتمی پرداخت!
* گزارش نیویورک تایمز از شکست ترکیه در سوریه
روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی تأکید کرد مردم ترکیه به سیاستهای آنکارا علیه سوریه معترضند و این در حالی است که ترکیه نتوانسته شرکایی هم در غرب دست و پا کند.
این روزنامه با اشاره به تشدید اعتراضات ضد آمریکایی در منطقه نوشت: در این شرایط، نه تنها موجی از انزجار در داخل ترکیه برانگیخته شده بلکه در جامعه بینالمللی نیز ترکیه در زمینه دعوت به اقدامات نظامی علیه سوریه تنها مانده است.
نیویورک تایمز خاطرنشان می کند: امواج اعتراضات ضد آمریکایی سراسر جهان اسلام را در نوردیده و در این هنگام به نظر می رسد دعوت ترکیه برای اقدام نظامی علیه دولت سوریه نه تنها شرکایی در غرب ندارد بلکه ناخرسندی را هم در داخل نسبت به سیاست های دولت آنکارا شعله ور کرده است. این اولین ضربه مهم به سیاست خارجی رجب طیب اردوغان است.
این روزنامه افزود: مردم ترکیه مشکلات عدیده ای همچون شورشیان کرد و سربازانی که بدست این شورشیان کشته می شوند، میلیونها دلاری که صرف پناهندگان می شود، فرصت های از دست رفته تجاری و تنش و درگیری در مرزها را محصول سیاست های پرخطای دولت ترکیه در قبال سوریه می دانند. از نگاه افکار عمومی مواضع اردوغان هزینه های سنگینی را به ترکیه تحمیل کرده است. اکنون ترکیه در بسیاری از جهات آسیب پذیرتر از قبل شده است.
سونر جاکاپتای مدیر برنامه تحقیق در امور ترکیه در مؤسسه خاور نزدیک واشنگتن به نیویورک تایمز می گوید: بسیاری از مردم ترکیه آسیب پذیری کشورشان در بسیاری از جبهه ها را ثمره مستقیم وضعیت تهاجمی ترکیه در قبال سوریه می دانند.
گزارش نیویورک تایمز حاکی است: رویکرد سیاسی آنکارا در قبال سوریه هدف انتقادهای شدید فعالان و تحلیلگران سیاسی این کشور قرار دارد و این موج انتقادی روزبه روز گسترده تر می شود. گروه های معترض از دولت آنکارا می خواهند بازنگری کلی در راهبرد خود انجام دهد تا بتواند سطح نفوذ و منافع ملی کشور در منطقه از جمله در مصر، عراق و ایران را بسط دهد. دوگان هپر ستون نویس روزنامه «ملیت» در این باره میگوید سیاست ترکیه درباره سوریه شکست خورده است. این سیاست، همسایگان ما را به دشمن بدل ساخت و منزوی کرد.
تحلیلگر روزنامه آمریکایی با مرور چالش های پدید آمده از مداخله اشتباه ترکیه در سوریه مینویسد: شاید بتوان یکی از دلایل نارضایتی افکار عمومی ترکیه را در خشونتهای حزب جدایی طلب کارگران کردستان موسوم به «پ ک ک» دانست؛ موفقیت کردهای سوریه در به دست گرفتن کنترل منطقه کردنشین سوریه روحیه بخش تجدید مبارزات پ ک ک در ترکیه شده است.
پ ک ک از سال 1980برای اعلام خودمختاری منطقه کردستان ترکیه در حال جنگ با دولت مرکزی است. این جنگ ها تاکنون 40 هزار قربانی گرفته است؛ این گروه آشکارا تعداد 40 پاسگاه بازرسی در دهکده های جنوب شرقی ترکیه نصب کرده و همه روزه حملات غافلگیرانه ای را علیه نیروهای ارتش ترکیه انجام میدهد و چند نفر از قانون گذاران ترکیه را هم به گروگان گرفته است.
نیویورک تایمز در ادامه نوشت: سیل هجوم 100 هزار پناهنده به ترکیه در جریان آشوب های سوریه مشکلاتی را ایجاد کرده است؛ دولت ترکیه اعلام کرده تاکنون 300میلیون دلار برای پناهندگان هزینه کرده و از حمایت ناکافی جامعه بین الملل برای کمک به پناهندگان گلایه دارد.
این گزارش اضافه می کند: واقعیت های دشوار منطقه و تنگناهای اقتدارگرایی ترکیه دیگر محلی از اعراب برای متبلور شدن سیاست های داود اوغلو باقی نگذارده است. امروز دیگر ترکیه نه تنها با همسایگانش مشکل دارد بلکه هیچ همسایه ای عاری از مشکل نیست. داوود اوغلو سال گذشته از ائتلاف سیاسی اقتصادی و نظامی با مصر صحبت کرد با این هدف که دستور کاری نوین برای منطقه بنویسد؛ اما این ائتلاف اینک به رقابت میان مصر و ترکیه بر سر اینکه کدامیک می تواند دلال قدرت در منطقه باشد تغییر شکل داده است.
یادآور میشود برخی رقبای حزب حاکم در ترکیه، نظیر قلیچدار اوغلو به روزنامه حریت گفتهاند ترکیه در حال تبدیل شدن به حمام خون است و میدان گرفتن حزب پ ک ک زمینه این فاجعه را فراهم آورده است.
رؤسای حزب «صلح و دمکراسی» ترکیه هم با مواضع دولت در قبال سوریه مخالفت کردند؛ «صلاح الدین دمیر تاش» و «گلدن کیشاناک» که مشترکاً ریاست حزب صلح و دمکراسی ترکیه را بر عهده دارند، در کنفرانسی مطبوعاتی مخالفت خود را با اعزام گروه های مسلح از ترکیه به سوریه اعلام و تأکید کردند چنین اقدام هایی به بروز فاجعه میان دو کشور خواهد انجامید.
«صلاح الدین دمیرتاش» به خبرنگاران گفت: ما حامی ملتهایی هستیم که برای آزادی تلاش میکنند؛ اما مسئله سوریه فرق میکند و در این کشور تشکل های دمکراتیک که بتوانند رهبری تحرکات مسالمت آمیز مردمی را برای تغییر و اصلاح بر عهده بگیرند، وجود ندارد؛ و گروه های مسلح با حمایت رجب طیب اردوغان اوضاع را در سوریه هدایت میکنند و این مسئله نتیجه ای جز بروز فاجعه میان سوریه و ترکیه ندارد.