حسن قريشى كرين
اشاره:
دوره نوجوانى حساسترين و با اهميتترين دوران زندگي انسان است كه معمولاً بين سنين 12 الى 18 سالگى ميباشد. در اين دوره فرد نه كودك و نه هنوز به درستى بالغ شده است و دوره بحرانى زندگى خود را ميگذراند كه گاهى رفتار و اعمال كودكانه او موجب آزار بزرگترها و گاهى رفتار عاقلانه او باعث تحسين و تعجّب آنها ميشود.
نوجوان در سنينى قرار دارد كه به درستى نميداند چه بايد بكند؟ كدام شيوه را در زندگى خود برگزيند؟ برخى بزرگترها به او ميگويند: تو هنوز بچّهاي! گاهى ديگران به او ميگويند: تو ديگر بزرگ شدهاى چرا كار بچّهگانه از تو سر ميزند؟ او خود را در اين امر و نهي، سرزنش و عتاب، حيران ميبيند.
نهجالبلاغه يكى از برترين كتابى است كه به اخالقرآن (برادر قرآن) شهرت يافته است. اين كتاب «آن چنان بزرگ و با عظمت است كه دست عقول بشر به اين آسانى به آن نميرسد. دليل آن همين است كه اين كتاب تراوش روح با عظمت كسى است كه مظهر اسم اعظم خداوند است، معلّم جبرائيل، قرآن ناطق و بزرگترينِ مفسّران و تربيت شده پيامبر عظيمالشّأن است.»1
سخنان حضرت على عليهالسلام كه نهجالبلاغه بخشى از آن ميباشد، از نظر قواعد ادبى و لفظى و اخلاقى در حدّ معجزه است و تا كنون هيچ كلام بشرى به پاى آن نرسيده و با آن برابرى ننموده است. ابن ابيالحديد معتزلى ـ شارح بزرگ نهجالبلاغه ـ در مقدّمه كتاب خود مينويسد: «بحق، سخن على عليهالسلام فوق كلام مخلوق و دون كلام خالق ميباشد.»
نهج البلاغه مشحون از مواعظ و حكم آموزنده درباره موضوعات مختلف از جمله «نوجوانان» است كه به كارگيرى آن، مهمترين راهحل جهت تربيت و سعادت ميباشد.
در بحث «نگاه نهجالبلاغه به نوجوانان» به محورهاى زير اشاره خواهد شد:
الف: نوجوان و تربيت.
ب: نوجوان و عبادت.
ج: نوجوان و الگوپذيري.
د: نوجوان و دوستيابي.
ه: نوجوان و سياست.
و: نوجوان و گناه.
الف) نوجوان و تربيت
در تربيت نوجوانان بايد به چند اصل تربيتى توجّه نمود؛ از جمله: شناخت مسائل اين نسل، توجّه به پايههاى خُلقى اين نسل، توجّه به اصل محبت و انس و دوستى با نوجوانان و پرهيز از اعمال قدرت و اجبار.
علي عليهالسلام دوران نوجوانى را از سه جهت بسيار حسّاس بيان ميكند:
اوّل اينكه قلب نوجوان مانند زمين، خالى و مساعد است كه هرچه در آن بكاري همان درو ميكني:
«انّما قلب الحدث كالأرض الخالية مهما اُلقى فيها من كلّ شيء قبلته»19 و دوم اينكه دوران نوجوانى را زودگذر ميداند و گوشزد ميفرمايد سريعاً آن را دريابيد: «بادر شبابك قبل هرمك و صحتك قبل سقمك»20 سوم اينكه شيطان در اين زمان به نوجوان زياد روى ميآورد و لازم است براى آن پناهگاه خوبي در نظر گرفت كه بهترين پناهگاه، قرآن كريم، ائمه عليهمالسلام و ادعيه ميباشد
علي عليهالسلام به تربيت نفس توجّه ويژهاى دارد و ميفرمايد: «اى مردم! خودتان عهدهدار تربيت نفس خويش باشيد و آن را از كشيده شدن به طرف هوسها و عادات ناروا باز داريد.»2 و نيز ميفرمايد: «زنهار! زنهار! در تربيت و سازندگى خويشتن تلاش كن».3
امام علي عليهالسلام به پدران نيز توصيه ميكند:
«با فرزندان خود دوست شويد؛ زيرا مودّة الآباء قرابة بين الأبناء؛ دوستى ميان پدران سبب خويشاوندى ميان فرزندان است».4 و نيز به علت تأثير خانودهها بر شخصيت نوجوانان، سفارش ميكند:
«روابط خود را با افراد با شخصيت و اصيل و خانوادههاى صالح و خوشسابقه، برقرار ساز».5
امام تأثير محيط و جامعه را در تربيت فرزندان، به ويژه نوجوانان، گوشزد ميكند و ميفرمايد:
«واسكن الأمصار العظام فانّها جِماع المسلمين، واحذر منازل الغفلة و الجفاء و قلّة الأعوان على طاعة اللّه؛ در شهرهاى بزرگى كه مركز اجتماع مسلمانان است، مسكن گزين و از محيط و جوامعى كه اهل غفلت و ستمكارى در آنجا هستند و يارانِ مطيع خدا كمتر در آن نواحي يافت ميشوند، بپرهيز.»6
ب) نوجوان و عبادت
طرز ارائه مسائل مذهبى به نوجوانان اهميت بسيارى دارد. امور مذهبي را به گونهاى بايد به آنها ارائه داد كه آنها احساس كنند در زندگي روزمره، اين امور قابل پياده شدن است. و بايد علم و دين را توأمان به نوجوانان آموخت.
«عبادت» مهمترين بخش اصول اسلام ميباشد و در نهجالبلاغه به بندگى خدا و عبادت توجّه و تأكيد بيشتر شده است. عبادت اثرات دنيوي بسيارى دارد كه از جمله آن آرامش روانى و سلامت نفس ميباشد.
علي عليهالسلام ميفرمايد: «در تمام امور زندگى خود، خداوند را اطاعت كن؛ زيرا اطاعت از خداوند، بر هر كارى مقدّم است. نفس خود را به سوى عبادت بكشان و با آن مدارا كن.»7
از مهمترين اركان عبادت، نماز و روزه و عمل به قرآن ميباشد. على عليهالسلام توجّه به نماز و روزه و خواندن قرآن را گوشزد فرموده، از جمله: «نماز، گناهان انسان را ميريزد»8، «بهترين وسيله نزديكى به خداوند، روزه ماه مبارك رمضان است»9 و «حقّ فرزند بر پدر اين است كه نام نيكويي براى او انتخاب كند، اخلاق و ادب به او بياموزد و قرآن را به او آموزش دهد».10
ج) نوجوان و الگوپذيرى
«الگوها» در تربيت، تأثير بسيار زيادى دارد و هر چقدر الگو محبوبتر باشد، تأثيرپذيرى آن نيز بيشتر است. حضرت على عليهالسلام از يك طرف بهترين الگو براى نوجوان و جوان ميباشد، چون امام دوران كودكى و نوجوانى را در كنار پيامبر اكرم صلياللهعليهوآله گذراند و رفتار او را براى خود الگو قرار داده است؛ لذا ميفرمايد:
«پيامبر صلياللهعليهوآله مرا از دوران كودكى تحت تربيت خود گرفتند و هر روز يك اخلاق نيكو را به من تعليم و دستور ميدادند.»11
قرآن كريم به مسلمانان خطاب ميفرمايد: «رسول خدا صلياللهعليهوآله يك الگو و سرمشق كامل ميباشد.» و حضرت على عليهالسلام و فرزندانش بهترين الگو براى نوجوانان و جوانان ميباشند. از اين رو با تبيين سيره زندگى امام ميتوان امام را در تمام مراحل به عنوان الگو انتخاب كرد.
امام تأثير محيط و جامعه را در تربيت فرزندان، به ويژه نوجوانان، گوشزد ميكند و ميفرمايد: «واسكن الأمصار العظام فانّها جِماع المسلمين، واحذر منازل الغفلة و الجفاء و قلّة الأعوان على طاعة اللّه؛ در شهرهاي بزرگى كه مركز اجتماع مسلمانان است، مسكن گزين و از محيط و جوامعى كه اهل غفلت و ستمكارى در آنجا هستند و يارانِ مطيع خدا كمتر در آن نواحى يافت ميشوند، بپرهيز.
بايد توجّه نمود افرادى كه در سمت مربّى و معلّم نوجوان ميباشند، الگوى مناسب در تربيتاند و نوجوان آداب زندگى را غالباً از اطرافيان ـ به ويژه مربّيان ـ فرا ميگيرد. پس لازم است آنها خود را با الگوى برتر تطبيق نمايند و نفس خود را اصلاح سازند، و عملاً به تربيت نسل جديد بپردازند. على عليهالسلام ميفرمايد: «هر كس كه خودش را در منصب رهبرى مردم قرار دهد، لازم است قبل از تعليم ديگران، نفس خودش را اصلاح كند.»12
د) نوجوان و دوستيابى
نوجوان به داشتن «دوست» احساس نياز ميكند و از اينرو بايد او را در انتخاب دوست يارى نمود. دوست به حدّى در يك نوجوان تأثير دارد كه او خود را همرنگ دوستش ميكند و حتّى از لباس، رفتار و كلام او تقليد مينمايد.
داشتن دوست، نوجوان را از تنهايى كه ممكن است افسردگى و انزوا را در برداشته باشد، ميرهاند. امام على عليهالسلام در نهجالبلاغه به يافتن «دوستان خوب» اشاره ميفرمايد و تأكيد دارد كه: دوستان را ابتدا مورد آزمايش و امتحان قرار دهيد و وقتى دوستي را خوب يافتيد، او را از دست ندهيد. امام عليهالسلام ميفرمايد:
«عاجزترين مردم كسى است كه از به دست آوردن دوست، ناتوان باشد و از او عاجزتر كسي است كه دوستانِ به دست آورده را ترك گويد.»13
نوجوان وقتي دوستى را يافت و يا درصدد يافتن دوستانى ميباشد، بايد به چند مسأله توجّه نمايد: ابتدا اينكه به آراء و افكار ديگران احترام بگذارد و خود، فردى فروتن و متواضع باشد. و ديگر اينكه در دوستي، افراط و تفريط روا ندارد كه ثمره آن، پشيمانى و ثمره دورانديشى و ميانهروي، سلامت و رستگاري است.14 و سوم اينكه راستگو بوده و به عهد خود وفا نمايد، چون «هر كس امانتدار نباشد ضرر كرده و به مقصد نميرسد»15 و چهارم اينكه با دوستانش خوشرو بوده و حُسن خُلق را سرمشق خود قرار دهد. امام على عليهالسلام ميفرمايد: «اكرم الحسب حُسن الخلق؛ برترين خويشاوندي، خوشرويى و حُسن خلق است.»16
اما به پيروان خود گوشزد ميفرمايد: «از دوستى با افرادى كه ضعيفالعقل و بدعمل هستند، بپرهيز؛ زيرا انسان را با دوستش ميشناسند.»17
و يا ميفرمايد: «از رفاقت با كسانى كه افكار و ظاهر اعمالشان ناپسنديده است، برحذر باش؛ چرا كه آدمى به رويه و روش رفيقش خو ميگيرد و به افكار و اعمال او معتاد ميشود.»
ه) نوجوان و سياست
نوجوان و جوان كه پرجمعيتترين بخش هر جامعه ـ بهويژه جهانآسيائي و آفريقائى را تشكيل ميدهد، طبعاً بايد با «سياست» آشنا بوده و نقش برجستهاى در امور ادارى ايفا نمايد و نظام سياسى حاكم نيز با حُسن نيت، اعتماد اين قشر عظيم را به خود جلب سازد.
آري، لازم است با تشكيل جلسات متعدّد، جوانان و نوجوانان را با مسائل سياسي آشنا كرده و نقش قدرتهاى سلطهگر را به آنها گوشزد نمود و آنها را آزاده بار آورد. حضرت در اينباره ميفرمايد:
«بنده ديگران مباش، خداوند تو را آزاد آفريده است.»18
اما به پيروان خود گوشزد ميفرمايد: «از دوستى با افرادى كه ضعيفالعقل و بدعمل هستند، بپرهيز؛ زيرا انسان را با دوستش ميشناسند.»
و) نوجوان و گناه
علي عليهالسلام دوران نوجوانى را از سه جهت بسيار حسّاس بيان ميكند: اوّل اينكه قلب نوجوان مانند زمين، خالى و مساعد است كه هرچه در آن بكارى همان درو ميكني: «انّما قلب الحدث كالأرض الخالية مهما اُلقى فيها من كلّ شيء قبلته»19 و دوم اينكه دوران نوجوانى را زودگذر ميداند و گوشزد ميفرمايد سريعاً آن را دريابيد: «بادر شبابك قبل هرمك و صحتك قبل سقمك»20 سوم اينكه شيطان در اين زمان به نوجوان زياد روى ميآورد و لازم است براى آن پناهگاه خوبى در نظر گرفت كه بهترين پناهگاه، قرآن كريم، ائمه عليهمالسلام و ادعيه ميباشد و گرنه، گناه انسان را در دنيا و آخرت رسوا ميسازد و بركت را از مال او برميدارد و ناراحتيهاى روانى را نصيبش ميسازد. از نظر على عليهالسلام هر گناهى در زندگي، آثار سوئي دارد، مثلاً: دروغ، ايمان را از انسان دور ميكند21؛ فحش و بدزباني، زهد را دور ميسازد و سخنچيني، رابطه دوستى را از بين ميبرد.22
پينوشتها:
1. وصيتنامه سياسى ـ الهى امام خميني1.
2. نهج البلاغه، حكمت 359.
3. همان، نامه 30.
4. همان، حكمت 308.
5. مان، نامه 52 و 53.
6. همان، نامه 69.
7. همان.
8. همان، خطبه 199.
9. همان، خطبه 110.
10. همان، كلمات قصار، ش 399.
11. همان، خطبه 234.
12. همان، كلمات قصار، ش 73.
13. همان، حكمت 12.
14. همان، حكمت 181.
15. همان، خطبه 199.
16. همان، حكمت 38.
17. همان، نامه 69.
18. همان، نامه 31.
19. شرح غررالحكم، ج 3، ص 90.
20. همان، ص 249.
21. نهجالبلاغه، خطبه 86.
22. همان، كلمات قصار، ش 239.
منبع: ماهنامه كوثر، شماره 59، با تلخيص و تصرف