0

آدم و حوا

 
darab2010
darab2010
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1389 
تعداد پست ها : 287
محل سکونت : بوشهر

آدم و حوا


آدم و حواآدم به جرم خوردن گندم
با حوا
شد رانده از بهشت
اما چه غم
حوا خودش بهشت است.

عمران صلاحي
.................
آدم

سه شنبه :

شايد بهتره يادم باشه که اون خيلي کم سن ساله . اون الان يه دختر جوونه و بايد بهش فرصت داد . همه وجودش شور و شوق حس زندگيه . دنيا واسش يه سحره يه شگفتي يه راز و يه لذت ! وقتي يه گل جديد پيدا مي کنه از شوق نمي تونه حرف بزنه . حتما بايد نازش کنه ، تو آغوشش بگيره ، بوش کنه باهاش حرف بزنه و براش اسماي عاشقانه بزاره .

اون ديوونه رنگاست . سنگاي قهوه اي ، ماسه هاي زرد ، خزه هاي خاکستري ، شاخ برگاي سبز ، آسمون آبي - مرواريد سپيده دم ، سايه هاي ارغواني روي کوه ها ، جزيره هاي طلايي رنگي که تو درياهاي خون رنگ دم غروب غوطه ورن ، ماه رنگ پريده اي که تو قاب ابراي تيکه تيکه شناوره . جواهر ستاره ها که تو بي نهايت فضا مي درخشن . اما تا جايي که من مي دونم هيچ کدوم از اينا ارزش کاربردي ندارن . اما همين که رنگ زيبايي دارن واسه اون کافيه و ديوونش مي کنن.

اگه فقط هر چند وقت يه بار مي تونست آروم بشيته و حرف نزنه ! منم مي تونستم از نگاه کردن بهش لذت ببرم . مطمئتنم مي تونستم . چون دارم به اين نتيجه مي رسم که اون واقعا موجود زيبا و جدابيه . لاغر اندام و باوقاره . يه بار وقتي رو يه تحته سنگ ايستاده بود و با سر به عقب خم شده و دستي که رو چشاش سايه درست کرده بود پرواز يه پرنده رو تو آسمون نگاه مي کرد فهميدم که زيباست .

حوا :

زيبا بودن شادي آوره ! آدم هم زيباست ! وقتي به موهام گل مي زنم زيباترم مي شم .


قسمت هايي از کتاب''خاطرات آدم و حوا'' به روايت ''مارک تواين''

زانو نمیزنم حتی اگر سقف آسمان از قد من کوتاه تر باشد

کوروش بزرگ

جمعه 21 آبان 1389  7:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:آدم و حوا

يه روز حيف نون داخل صندق صدقه سنگ مينداخته بهش ميگن


چرا سنگ ميندازي ميگه ميخوام به فلسطينيا كمك كنم

جمعه 21 آبان 1389  7:14 PM
تشکرات از این پست
darab2010
دسترسی سریع به انجمن ها