0

سرخه

 
alidolati
alidolati
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1389 
تعداد پست ها : 133
محل سکونت : تهران

سرخه

سرخه از شهرهای استان سمنان است. سرخه در ۲۰ کیلومتری غرب مرکز استان (شهر سمنان) و در ۱۸۰ کیلومتری شرق تهران قرار دارد و مرکز بخش سرخه یکی از بخش‌های شهرستان سمنان است. بر اساس نتایج سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت شهر سرخه ۹٬۰۹۲ نفر بوده‌است.(جمعیت بخش: ۱۴٬۲۴۹ نفر)

نام‌شناسی و تاریخچه

وجه تسمیه این شهر را وجود کوه‌های سرخ در اطراف آن گفته‌اند از آنجایی که در گویش سرخه‌ای به سرخه «سور» گفته می‌شود و سور در فارسی به معنی سرخ می‌باشد می‌توان گفت این وجه تسمیه درست است (در منابع قدیمی نیز از سرخه با نام‌های "دیه سرخ" و "قریه سرخک " یاد شده‌). نظرهای دیگری هم مطرح است که بیشتر به افسانه می‌ماند تا حقیقت. «ابن رُسته» از اولین جغرافی نویسان جهان اسلام، بیش از هزار و صد سال پیش، در کتاب «اعلاق النفیسه»، نام این دیار کهن را در کنار شهر سمنان ثبت کرده‌است. مسجد چهل ستون سرخه نیز یادگار آن سالهاست.

زبان

مردم سرخه به گویش سرخه‌ای سخن می‌گویند. سرخه یکی از شهرهای منطقه کهن قومس است که به تعبیر دکتر منوچهر ستوده، قومس جزیره لهجه‌هاست و کانون گویش‌های اصیل ایران. گویش سرخه‌ای را در گروه گویش‌های حاشیه دریای خزر و زیرمجموعه گویش‌های ایرانی نو غربی می‌دانند.

لاسجرد، افتر، بیابانک، مؤمن‌آباد، اسدآباد و اروانه از روستاهای اطراف سرخه هستند که گویش‌های متفاوت این روستاها از نکات جالب توجه‌است.

این شهر دارای آثار تاریخی از قبیل مسجد چهل ستون، حمام بیرون دژ، قلعه جهان آباد، منزل حاج حشمت، آب انبار قدیمی، بقعه پیر غریب و ... است.

محصولات کشاورزی

از عمده‌ترین محصولات کشاورزی سرخه می‌توان به خربزه، انار، پنبه و گندم اشاره کرد.البته در سالهای اخیر زیتون و پسته نیز جزوه محصولات سرخه شده اندوزمینهای بزرگ زیادی به کشت این محصولات اختصاص پیدا کرده است بطوری که در سطح شهر سرخه وروستاهایش هم مردم میکارند و از محصولش استفاده میکنند .

محصولات دامی و طیور

صنعت دامپروری در سرخه نسبت به صنعت طیور از رشد کمتری برخوردار است. در اطراف شهر سرخه مراکز مختلفی وجود دارد که به پرورش مرغ گوشتی می‌پردازند.

صنایع سرخه

با توجه به معادن وسیع نمک و گچ در اطراف سرخه واحدهای مختلفی در زمینه فراوری گچ و تولید نمکهای خوراکی فعال هستند. همچنین واحد تولیدی کربنات سدیم در جنوب این شهر واقع شده است که از مواد اولیه نمک و آهک اطراف سرخه جهت تولید کربنات سدیم استفاده می‌نماید. صنعت پلاستیک نیز در سرخه از رونق مناسبی برخوردار است و واحدهای کوچک زیادی اقدام به تولید قطعات پلاستیک می‌کنند. همچنین شهرک صنعتی سرخه و ناحیه صنعتی لاسجرد سرخه وناحیه صنعتی جنوب سرخه نیز به این رونق کمک کرده‌اند.

آثار تاریخی

  • آب انبار قدیمی (موزومَبل)

  • مسجد چهل ستون

  • آسیاب‌های آبی

  • حمام بیرون دژ

  • خانه حشمت و عزیزیان

  • قلعه جهان آباد

جاذبه‌های طبیعی

در اطراف این شهر چشمه‌های آب معدنی متعددی وجود دارد که تعدادی از آنها از این قرارند:

  • چشمه معدنی شورآب (شمال غربی سرخه)

  • چشمه معدنی نمک‌دره (جنوب سرخه)

  • چشمه معدنی تلخ‌آب (غرب سرخه، روستای لاسجرد)

  • روستای جوین سرخه

  • امامزاده محمد بن زید سرخه

  • روستای ایج وامامزاده عبدالله سرخه

  • گردنه بشم شمال سرخه

مشاهیر

  • آیت‌الله عباسعلی اختری

  • آیت‌الله ارسطو سرخه‌ای

  • عباسعلی اسلامی (شاعر)

  • آیت‌الله دکتر حسن روحانی

  • آیت‌الله فیض سرخه‌ای

سرخه در سفرنامه ها و كتب تاريخي

با وجود اينكه يكي از قديمي ترين جغرافي دانان اسلامي درسال290 ه از سرخه(سره) نام برده است، عجيب است كه در بسياري از منابع بعدي نامي از سرخه به چشم نمي خورد.گردآورندگان اين مجموعه احتمال مي دهند كه يكي از دلايل زير عامل اصلي اين غفلت باشد:
1- سرخه منزلگاه اصلي استقرار كاروانيان نبوده است.منازل ثبت شده به ترتيب پس از خوار، ده نمك، لاسجرد و سمنان مي باشد.لذا برخي جغرافي نويسان كه به ذكر فواصل منزلگاه ها و مسافت هاپرداخته اند، نامي از سرخه نبرده اند.
2- برخي معتقدند كه بناي اصلي شهر سرخه در كنار جاده ي ابريشم نبوده است و سرخه ی قديم در شمال سرخه ي كنوني قرار داشته است.
3- اين احتمال هم وجود دارد كه يكي از كتبي كه منبع اصلي فواصل و مسافت هاي جغرافيايي واقع شده است از ذكر نام سرخه غفلت كرده باشد و ديگران هم مندرجات آن را پي گرفته باشند.
در تعداد زيادي از كتب تاريخي، جغرافيايي و سفرنامه هاي قديم و جديد مطالبي در مورد سرخه به چشم مي خورد كه بر حسب اهميت برخي از آنها ذكر مي شود:
«بن رسته» در كتاب«الاعلاق النفسيه» كه حدوداً در سال290 ه/902 م تأليف شده است مي نويسد:r
«ازقصر الملح تا رأس الكلب[لاسجرد] هفت فرسخ است… از رأس الكلب تا سمنان هشت فرسخ است و راه در زمين همواري پيش مي رود كه در طرف راست آن بيابان و كوه هايي واقع است و در طرف چپ آن نيز بيابانيست و سپس به شهري به نام سُره[سرخه] مي رسد پس از آن به شهر سمنان وارد مي شود…
حمد الله مستوفي در حوالي سال740 ه/1340 م فاصله ي بين شهرهاي مسير خوار تا سمنان را اين گونه وصف مي كند:r
«ازو تاخوار ري معروف به محلّه باغ شش فرسنگ،ازو تا ديه نمك شش فرسنگ، ازو تا رأس الكلب شش فرسنگ، ازو تا ديه سرخ شش فرسنگ، ازو تا سمنان چهار فرسنگ.»
 «هانري رنه» در سفرنامه اش از بوقلمون هاي سرخه مي نويسد:
«در ايستگاه سرخه چند بوقلمون زيبا ديديم كه چتر زده بودند و از صاحبانشان خواستيم كه آنها را به ما بفروشند؛ امّا او نگاهي تحقيرآميزي به ما افكنده و متذكّر شد كه بوقلمون پرنده اي خوردني نيست و كشتن پرنده اي به اين زيبايي گناهي بزرگ است.»

 میرزا ابراهیم در «سفرنامه ی استرآباد و مازندران و گیلان» می نویسد:
قریه سرخک ده بزرگ می باشد و باغات زیاد دارد. به قرار دویست و هشتاد خانه وارند و قلعه چه ای هم دارد که از علامت و بنای قدیم است و در کوچه ها آب جاری است و دکان نانوایی و رنگرزی هم دارد، الّا شب عید و دو سه ماه گذشته از شب عید ، خربزه و میوه جات سال گذشته را دارند و خربزه ی آن جا زیاد شیرین است.
 ناصرالدين شاه هم از آسياب ها و ميوه هاي سرخه نوشته است:
«به قدر نيم فرسنگي كه رانديم… دست چپ توي صحرا آفتاب گردان زدند به ناهار افتاديم و بعد از ناهار سوار كالسكه شده رانديم.راه كالسكه بسيار صاف و خوب بود امّا گرد و خاك زياد داشت به قدر يك فرسنگ كه رانديم رسيديم به ده سرخه.آسياي زياد داشت.سه چهار سنگ آب از آسياها جاري بود.ده سرخه ديگر انار و انجير و خربزه اش در خوبي معروف است.بلكه خربزه ي اين جا را مي توان گفت در هيچ جاي دنيا ندارد.الحال هم فصل اين هر سه ميوه است.سرخه ششصد خانوار رعيت و هزار تومان ماليات دارد.به قدر بيست سي نفر هم سرباز مي دهد.ميرزا بابا بيك ياور فوج سمنان كه از اهل سرخه و خانه اش هم در همين جاست به حضور آمد.پانصد نفر فوج سمنان ابواب جمع همين است.ياور معتبري است.خلاصه با كالسكه از وسط ده سرخه گذشته به قدر دو فرسنگي هم كه رانديم رسيديم به لاسجرد.»
 در«روزنامه ي خاطرات عين السلطنه» هم آمده است:
«دو ساعت و ربع كم، راه آمده به قريه ي سرخه رسيديم.سورچي ايستاد كه بايد اسب را خوراك داد و الّا نخواهد رفت.ناچار پياده شديم در باغي رفتيم نشستيم.توت داشت، اما دانه دار.
صاحب باغ مي گفت خوراك ما حاليه توت است، آن را هم باد نمي گذارد.زردآلو و آلوچه داشت.جو را همه جا از ورامين به اين طرف درو كرده اند.گندم نزديك است.سال گذشته همه جا مثل تهران و آن سمتها حاصل كم بوده در اين جا سي تومان قيمت گندم بوده.
سرخه چهارصد خانوار است.باغات بسيار خوب دارد.[او] مي گفت انار اين ولايت و خربوزه اش بسيار تعريف دارد.زن ها جمع شدند همه التماس دعا مي گفتند….سرخه بسيار ده آبادي است.»

 شيندلر صاحب منصب آلماني هم كه در دوره ي ناصرالدين شاه به ايران سفر كرده، از زبان مردم منطقه ابراز شگفتي كرده است:
«اهل لاس گرد مثل سمنان و سرخه زبان غريبي حرف مي زنند كه از الفاظ قديم و لفظ تركي و فارسي مخلوط است.»

سه شنبه 4 مهر 1391  1:37 PM
تشکرات از این پست
mohammad_43
دسترسی سریع به انجمن ها