:: تربیت دینی کودکان
روح خیرخواهی نسبت به همنوع را در خود زنده و متجلی سازید تا کودک از آن درس بگیرد و در تمام آنها به طور مداوم عمل کنید تا در شما و فرزندتان به صورت عادت درآید.
برداشت کودکان از مفاهیم دینی
چون و چرا کردن کودکان در مورد مسائل دینی به منزله وجود مشکل در قبول اعتقادات دینی نیست. در این مورد نباید ذهن آنها را با استدلال های فراتر از درک ذهنی آشفته کرد.
باید دقت کرد که درباره مجازات اعمال در جهان آخرت با خشم خدا و امثال آن صحبت نشود؛ چرا که روح حساس وناتوان کودکان طاقت تحمل این گونه آموزش ها را ندارد.
برشمردن نعمت های الهی و از نیکی، بخشش و احسان او با کودکان سخن گفتن مناسب ترین راه برای آشنا ساختن دل های آنها با پروردگار خویش است.
آشنایی تدریجی کودک با مقوله پرستش
بنا به توصیه های اسلامی در وسائل الشیعه و مکارم الاخلاق و رهنمود های پیامبر اکرم (ص) کودک باید این مراحل را بپیماید:
۱- هنگامی که سه ساله شد، به او یاد بدهید هفت بار بگوید: لا اله الا الله.
۲- وقتی به سن سه سال و هفت ماه و بیست روز رسید، هفت بار بگوید: محمد رسول الله.
۳- در چهار سالگی کامل، هفت بار بگوید: صلی الله علی محمد و آل محمد.
۴- در پنج سالگی وقتی دست چپ و راست خود را شناخت، او را رو به قبله کنید و سجده را به او یاد بدهید.
۵- در شش سالگی، رکوع و سجود را بیاموزید.
۶- در هفت سالگی، دست و صورت شستن و وضو را به او یاد دهید.
۷- در نه سالگی باید وضو را کاملا بلد باشد و در صورت لزوم، در مقابل قصور باید بازخواست شود.
۸- در ده سالگی، نماز بخواند و اگر کوتاهی کرد، بازخواست شود.
در انجام این مراحل، نکته ای که بسیار مهم است، حفظ روش محبت و اعمال صمیمیت در هفت سال نخست است؛ زیرا سن سیادت کودک است. پیامبر اکرم (ص)، سنین بین تولد تا ۲۱ سالگی را که مهمترین مرحله رشد و نمو انسان است، به سه مرحله تقسیم فرموده است:
فرزند در هفت سال نخست، سید و آقا است؛ در هفت سال دوم، بنده، مطیع و فرمانبردار است و در هفت سال سوم، وزیر و مشاور است. ( مکارم الاخلاق، ص ۱۱۵ )
عوامل موثر بر تربیت دینی و اخلاقی
وراثت
منظور، ارث بردن فرزند از صفات و ویژگی های پدر و مادر و اجداد است که از راه نطفه انتقال می باید. پدر متدین، بخشنده و خوش خلق، روحیه دینداری، بخشندگی و خوش خلقی را به فرزندان خود انتقال می دهد.
محیط
غرض از محیط، مجموعه عوامل و شرایطی است که فرد در آن رشد و نمو و زندگی می کند که این عوامل به دو دسته تقسیم می شوند؛ یک دسته عوامل انسانی و دسته دیگر عوامل غیر انسانی.
نقش کودکان کودک
کودک، موجود اجتماعی است که به انس و الفت احتیاج دارد و نیازمند بازی های دوستانه است. یکی از نیاز های طبیعی کودک، موانست و مجالست با هم سن و سال خود است. پدران و مادران هرگز نمی توانند نقش هم بازی را برای فرزند ایفا کنند. کودکان بر اساس علاقه ای که به یکدیگر دارند، رفتار و کردارشان در همدیگر موثر است.
نقش والدین در تربیت دینی و اخلاقی
کودکان به طور فطری، خداشناس هستند و از نظر اخلاقی، همه روحیات خوب را دارا هستند. روی این اصل، پدران و مادران به جای آنکه دین و اخلاق را به فرزندان خود تحمیل کنند، بکوشند امور فطری کودکان خود را بارور سازند.