0

عقب ماندگى ذهنى

 
reza_rasekhekhoon
reza_rasekhekhoon
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : آذر 1390 
تعداد پست ها : 878
محل سکونت : خوزستان

عقب ماندگى ذهنى

عقب ماندگى ذهنى يا به اصطلاح ديگر نارسايى رشد قواى ذهنى موضوع تازه و جديدى نيست؛ بلکه در هر دوره و زمانى افرادى در اجتماع وجود داشته اند که از نظر فعاليت هاى ذهنى در حد طبيعى نبوده اند. عقب ماندگان ذهنى افرادى هستندکه به علت وقفه يا کمبود رشد ذهنى در شرايط عادى قادر به استفاده مطلوب از برنامه ها، آموزش و پرورش، سازگارى اجتماعى و تطبيق با محيط نمى باشند و به دليل عقب ماندگى هوشى از درک معانى و مفاهيم و قدرت استدلال و قضاوت صحيح محرومند. در بسيارى از موارد از رشد ناموزون اعضاى بدن و قيافه هاى ظاهرى متفاوت از مردم عادى برخوردارند و در رشد زبانى مشکل دارند.

انواع عقب ماندگى ها زياد است که هر کدام داراى نشانه هاى خاص خود مى باشد که از حوصله بحث ما خارج است. عوامل زيادى باعث عقب ماندگى مى شود، از جمله:

1ـ عقب ماندگى به علت عوامل ارثى؛

2ـ عقب ماندگى به علت اتفاقات دوران باردارى؛

3ـ عقب ماندگى به علت حوادث زايمان و دوران بعد از زايمان؛

4ـ عقب ماندگى به علت عوامل محيطى، اجتماعى و فرهنگى.

پيشگيرى و درمان عقب ماندگى ها

بايد دانست که عقب ماندگى بلايى آسمانى نيست، بلکه يک بيمارى است و مى توان با روش صحيح از بروز، يا لااقل از شدت و حدّت آن کاست. در حال حاضر متأسفانه براى عقب ماندگى ها مخصوصاً انواع عميق و شديد، درمانى وجود ندارد؛ اما اکثر آن ها قابل پيشگيرى اند.

1ـ خيلى از عقب ماندگى ها با عوامل ارثى با آزمايش ها و مشاوره هاى ژنتيکى قابل تشخيص اند. از اين رو، قبل از ازدواج با دادن آزمايش ها و مشاوره هاى ژنتيکى به خصوص اگر يکى از خانواده ها کودک عقب مانده با اختلالات ارثى دارند، از تولد فرزندان عقب مانده جلوگيرى کنيد.

2ـ از ازدواج هاى درون فاميلى و هم خون ها خوددارى کنيد. (مگر با اشراف مشاور ژنتيک)

3ـ از باردارى زودرس يا در سنين خيلى بالا (مثلاً بعد از 40 تا 45 سالگى) جلوگيرى کنيد. بدانيد که بهترين سن باردارى و زايمان طبق تحقيقات انجام شده بين 20 تا 28 سالگى گزارش شده است.[1]

4ـ آزمايش هاى لازم هنگام باردارى را به موقع انجام دهيد؛ آزمايش هايى چون:

الف) آزمايش آمينو سنتيز در هفته 14 تا 16 حاملگى جهت کشت و مطالعه کروموزومى، بررسى متابوليکى و شيميايى؛

ب) آزمايش هاى نمونه بردارى از جفت در هفته هاى 8 تا 10 حاملگى سنوگرافى از جنين؛

ج) آزمايش هاى تحمل براى تشخيص ناقلين ژن هاى معيوب.

5ـ از بيمارى هاى زمان باردارى جلوگيرى کنيد. ابتلا والدين به خصوص مادر به بيمارى هايى چون سيفليس، سرخجه، توکسوپلاسموزيس، ايدز و ساير بيمارى ها که موجب ناهنجارى هاى گوناگون و نارسايى هاى رشد قواى ذهنى کودک مى گردد.

6ـ در زمان باردارى به آرامش روانى و دورى از ناراحتى هاى روانى جداً اهميت دهيد. اثر ناراحتى ها و فشارهاى روانى مادر غير قابل انکار است؛ چرا که اکثر بيمارى هاى روانى باعث بى اشتهايى، اختلالات خواب و تغيير بيوشيمى و هورمونى مى شود؛ مسلّماً اين تغييرات در جنين در حال رشد بى تأثير نخواهد بود.

7ـ از مصرف انواع الکل، دخانيات و ... خوددارى کنيد.

8ـ از مصرف داروهاى شيميايى بى جا چون داروهاى خواب آور، مسکن و ... به خصوص در زمان باردارى و مخصوصاً در سه يا چهار ماهه اول حاملگى خوددارى کنيد. و از داروهاى ضرورى با مجوز پزشک استفاده کنيد.

9ـ از حوادث زايمانى و بعد از زايمان مثل ضربه به مغز جلوگيرى کنيد.

10ـ در صورتى که در گروه خونى مرد عامل (RH) ارهاش مثبت و در زن منفى باشد، اشکالاتى در زايمان غير اول به وجود مى آورد؛ از اين رو، زن بايد بعد از زايمان آمپول گاما کلوبولين ضد ارهاش تزريق کند.

11ـ در بهداشت و تغذيه کودک به خصوص در ماه هاى اول زندگى که رشد هوشى يا عقب ماندگى ذهنى اهميت فراوانى دارد، توجه کافى را داشته باشيد. در سال اول زندگى کودک ممکن است به بيمارى هاى عفونى ابتلا شود. خوشبختانه اکثر بيمارى هاى عفونى رايج با واکسيناسيون به موقع قابل پيشگيرى اند.

درمان ها و اقدام هاى لازم بعد از پيدايش عقب ماندگى

هر چند اطلاع از وجود عقب ماندگى در کودک دردآور است؛ اما به هر حال چاره اى جز «پذيرش واقعيت» نيست و خانواده آن کودک بايد به گونه اى با اين مسئله کنار بيايند. اين گونه خانواده ها نبايد اجازه دهند، اين مشکل خللى در زندگى اجتماعى شان بوجود آورد. اگر خود آن ها با اين مسئله کنار نيايند، اين وضعيت در ديگران نيز غير عادى به نظر خواهد آمد. حال به نکات زير توجه کنيد:

1ـ در بيشتر موارد ناسازگارى افراد عقب مانده، بازخورد رفتار بد والدين، اطرافيان و افراد جامعه است. بايد دانست، هر چه رابطه کودک عقب مانده و اعضاى خانواده صميمانه تر باشد، احتمال با ثبات بودن، قابل کنترل بودن، آرام تر بودن کودک بيشتر خواهد بود و کودک محبت و حمايتى را که احتياج دارد تا سازگارى خود را برقرار سازد به دست آورد؛ و در نتيجه کسانى هم که با کودک زندگى مى کنند، رضايت و ثبات بيشترى خواهند داشت.

2ـ نبايد اجر و ثواب مراقبت و پرستارى از چنين افرادى را از ياد برد.

3ـ چنان که اشاره کرديم، در بسيارى از امور مى توان از عوارض و شدت عقب ماندگى، معلوليت ها و مزمن شدن بيمارى ها جلوگيرى کرد. با بازتوانى و توان بخشى به بيمار توانايى داده مى شود تا از يک زندگى سازگارانه و عادى برخوردار شود و يک حرفه و کارى ياد بگيرد.

4ـ در اولين قدم بايد ميزان عقب ماندگى، وضع ونوع توانايى هاى کودک تشخيص داده شود و بر حسب اين که او جزو کدام دسته قرار مى گيرد، نسبت به درمان و تعليم و تربيتش اقدام کرد. مثلاً در مورد کودکان «تربيت پذير» مسئله توان بخشى به نحوى انجام مى شود که آن ها بتوانند نيازهاى اوليه خود را رفع کنند. توان بخشى در مورد کودکان «آموزش پذير» و ديرآموز طورى انجام مى گيرد که بتوانند با آموزش صحيح سهمى در اجتماع از لحاظ اقتصادى داشته باشند و خلاصه سربار نشوند.

5ـ در مراکز و مدارس مخصوص افراد عقب مانده ذهنى، به وسيله کاردرمانى (مثل، خياطى، بافندگى، منبت کارى و ...) علاوه بر اين که استعدادهاى ذهنى فرد عقب مانده را به کار مى اندازد؛ انرژى و علاقه بيمار به کار معطوف مى شود؛ احساس مى کند که هدفى را دنبال مى کند؛ پس از پايان کارش احساس اعتماد و پيروزى مى کند؛ کار و روش هاى جديدى از مربيان خود مى آموزند که باعث از بين رفتن يأس و نا اميدى آن ها مى گردد.

اصولى که رعايت آن ها در درمان و آموزش و پرورش عقب مانده ها لازم و ضرورى به نظر مى رسد عبارت اند از:

ـ تشخيص نارسايى فعاليت هاى قواى ذهنى و هوشى، علت آن، بررسى تمام امکانات و يافتن بهترين راه حل درمانى و جلوگيرى از مشکلات بعدى.

ـ صبر و حوصله و مقاومت از شرايط ضرورى و لازمه توفيق درمانى است. نبايد از پيشرفت کند و تدريجى اين افراد مأيوس شد و آن ها را به حال خود رها کرد. تجربه ثابت کرده است که کودک هر چقدر عقب مانده باشد باز هم مى تواند کارهايى را ياد بگيرد و انجام دهد. پيشرفت اين کودکان کند ولى غالباً نتيجه بخش است. از هر پيشرفت بايد خوشحال شد زيرا ممکن است پيشرفت هاى ديگر را به دنبال داشته باشد.

ـ تا آن جا که ممکن است با کودک عقب مانده رفتارى مشابه کودک عادى داشت ولى نبايد توقع داشت که واکنش وى شبيه کودک عادى باشد.

ـ همان طور که قبلاً ذکر شد عقب مانده ها تمرکز حواس و دقت ندارند و خيلى زود از کارى خسته شده يا سراغ کار ديگر مى روند. وظيفه مربى ايجاب مى کند دقت کودک را به موضوع متمرکز نمايد.

ـ دقت و توجه کودک بيشتر از طريق نشان دادن، ترسيم اشکالى که درباره آن ها تدريس مى شود يا تدريس موضوعاتى که بدان ها علاقه دارد تقويت مى شود.

ـ اکثر عقب مانده ها حساس اند و از بى مهرى يا تحقير اطرافيان و کم استعدادى خود رنج مى برند و از عدم پيشرفت خود خيلى زود مأيوس مى شوند وقتى کارى انجام مى دهند چون از نظر شخص عادى ناچيز است تشويق نمى شوند و در مواقع شکست مورد تمسخر قرار مى گيرند همين امر باعث تزلزل عاطفى و رکود فعاليت هاى ذهنى بيشتر و تاخير مجدد در يادگيرى و پيشرفت کودک مى شود. در حالى که تشويق و مراقبت وکمک به اين افراد استعدادهاى خفته ايشان را بيدار کرده و موجب تحريک و پيشرفت مى شود.

ـ کودک را بايد آزاد بگذاريد تا به تنهايى کارهايش را انجام دهد و فقط موقعى به او کمک کنيد که احساس مى کنيد کمک و راهنمايى شما ضرورى است. ادامه راهنمايى و حمايت از طرف والدين ضرورى و اساسى است.

ـ هر بار که کودک کارى را به پايان مى رساند او را تشويق کنيد زيرا اين کودکان به تشويق و تأييد نيازمندند و تشويق باعث مى شود که توانايى هاى کودک به حد اعلاى رشد خود برسد.

ـ هرگز کودک عقب مانده را به علت نارسايى نتيجه کار و بدى اجراى آن ملامت و سرزنش يا احتمالاً تنبيه نکنيد. خيال نکنيد که کودک به علت لجبازى از انجام دادن کار طفره مى رود يا آن را عمداً بد انجام مى دهد.

ـ چون هدف از آموزش و درمان اين افراد رشد هوشى، شخصيتى، سازش آن ها با محيط و توانايى رفع احتياجاتشان مى باشد. لذا لازم است آن ها را وادار کنيد که به آموزش شغلى و حرفه اى بپردازند. در بيمارستان هاى روانى و مراکز کودکان عقب افتاده بخش هاى کار درمانى به همين منظور وجود دارد تا کودکان بتوانند بر حسب استعداد و علاقه اى که دارند به کار گمارده شوند تا ضمن يادگيرى کارهاى عملى، روابط اجتماعى خود را تقويت کرده و حتى با فروش محصولاتى که خود ساخته اند ارزش و اعتمادى براى خود قائل شوند.

ـ چون همه کودکان عقب مانده براى يادگيرى استعداد مشابه ندارند لذا مواد برنامه بايد با ميزان رشد و استعداد کودک سازگار باشد و تمرين هاى لازم و تکرار آن در برنامه به قدر کافى پيش بينى شود. اگر موضوعى به کودک ياد داده مى شود از وى بخواهند که آن را به طور مرتب انجام دهد. با سوالات مرتب از کودک، توضيح و تصحيح اشتباهات نارسائى کودک را تشخيص و آن را اصلاح کرد. شرح و توضيح و مثال هاى زياد تا اين که شاگرد مطلب را درک کند و به خاطر بسپارد ضرورى است.

ـ رعايت اصول بهداشتى از نظر بدنى، تغذيه و دارو بايد جزء برنامه هاى ضرورى و اجبارى باشد. اصلاح نقايص عضوى تا حدى که کودک امکان آن را داشته باشد که به يادگيرى هاى لازم بپردازد.

ـ در مورد آزمايش عادات و رفتار اجتماعى آن چه مربيان و والدين مايلند که کودک انجام دهد بايد خودشان به طور مکرر اجرا نمايند تا کودک با استفاده از مشاهده و يادگيرى قادر باشد آن را انجام دهد، زيرا کودکان اکثر فعاليت هاى خود را از راه عادت فرا مى گيرند.

ـ رفتار درمانى براى تغيير رفتار ناپسند و ايجاد رفتار طبيعى و پسنديده به طريق شرطى کردن و اقتصاد ژتوني[2]که در نوع اخير در ازاى رفتار مطلوب و پسنديده ژتونى به کودک داده مى شود که با آن مى تواند هر چه مايل است بخرد يا آن را تبديل به پول کند. اين ژتون ها به رنگ ها و ارزش هاى مختلف تهيه شده و باعث تشويق کودک مى شود.

ـ روان درمانى براى رفع اختلالات هيجانى و عاطفى والدين و خانواده بيمار براى آن که بتوانند با واقعيت عقب ماندگى کودکانشان رو برو شوند لازم و ضرورى است.

ـ چون در کودکان عقب مانده به علت اختلال در کنترل دستگاه عصبى انجام دادن حرکات دقيق عضلات و اندام ها ميسر نيست، لذا بايد براى برطرف کردن آن با انجام دادن حرکات بدنى و کارهاى دستى يا کارکردن با وسايل مختلف اقدام گردد. کار در زمينه هنرهاى دستى صرف نظر از اين که به يادگيرى حرکات عضلانى کمک مى کند باعث تشويق کودک نيز مى شود. تمرين هاى عملى با استفاده از وسايل فيزيوتراپى جهت آمادگى بدنى براى مشاغل بعدى ضرورى است.

ـ آموزش حرفه اى و شغلى به مراتب مهم تر از آموزش خواندن و نوشتن است. آموزش مشاغلى مناسب با ذوق و استعداد کودک، نحوه استفاده از وسايل کار، پيگيرى دائم در آموزش و راهنمايى شغلى و ادامه خدمات درمانى و بهداشتى نقش مهمى در درمان عقب ماندگى ذهنى ايفا مى کند.

ـ کار کردن با عقب مانده هاى ذهنى نبايد مانند تصور عمومى بى فايده تلقى شود بلکه همان طور که يادآور شديم اين افراد مى توانند با تعليمات معين اقدامات مؤثرى نسبت به فرا خور حال خود انجام دهند طبق عقيده کسانى که با انواع روش هاى آموزشى اين گونه کودکان سر و کار دارند کودکان عقب مانده ذهنى در بعضى از شرايط خاص تا حد کودکان عادى پيشرفت نشان داده اند و اين مطلب نشان مى دهد که شايد استعداد هاى يادگيرى خاصى در کودکان عقب مانده وجود دارد که هنوز نسبت به آن آشنايى نداريم.

[1] . قبل از اين دوران به علت عدم رشد کافى اعضاى تناسلى احتمال زايمان هاى مشکل زياد است و بعد از اين سنين نيز به دليل اين که تغييراتى که در کروموزوم هاى به خصوص خانم ها پيدا مى شود، مخاطرات آوردن کودک عقب مانده بيشتر مى شود.
[2] . Token economy.
منبع :مسعود نور عليزاده - مركز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه
یک شنبه 2 مهر 1391  10:52 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها