0

اس ام اس عاشقانه سری 8

 
siasport23
siasport23
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1391 
تعداد پست ها : 16696
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

اس ام اس عاشقانه سری 8

هیچ بارانی ردپای تو را از کوچه ی قلبم نخواهد شست ، حتی سیلاب فراموشی ها .


به آن لبخندت که چون لبخند گلهاست / به رخسارت که چون مهتاب زیباست / به گلهای بهار عشق و مستی / به قرآنی که آن را میپرستی / قسم ای نازنین تا زنده ام / تو را من دوست دارم میپرستم .


میگن به یاد یکی بخوابی ، خوابشو میبینی ، میمیرم برات تا همیشه ببینمت !


به چشمم گفتم برایت اشک نریزه / دلم گفت بباره که خاطرش خیلی عزیزه .


عقل بیهوده سر طرح معما دارد / بازی عشق مگر شاید و اما دارد / در خیال آمدی و آینه ی قلب شکست / آینه از امروز تماشا دارد / نفس سوخته دارم به شتابید ای خلق / قطره ای قصد نشان دادن دریا دارم / عشق رازیست که تنها به خدا باید گفت / چه سخن ها که خدا با من تنها دارد .


گاهی در برابر خاطرات توقف کن و یاد آور دوستیها و رفاقتها باش ، امیدوارم سهم من از این تجدید خاطرات یک یادت بخیر ساده باشد .


قسم به عشق پروانه که وجودش را در راه عشق می سوزاند و قسم به شمعی که تا سردی عشق می سوزد و ناله اش بر نمی خیزد .


آنکه ویرن شده از یار مرا می فهمد / آنکه تنها شده بسیار مرا می فهمد / چه بگویم که چنان سخت فرو ریخته ام / که فقط ریزش آوار مرا می فهمد .


دل به عشق خدای یکتا ده / قطره را رهی به دریا ده / تا نماند ز عاشقان اثری / خاک مجنون به آب لیلا ده .


رنج را آشفته در لبخند پنهان میکنم / تا دلش غمگین نگردد هر کسی با ما نشست می بوسیمت سه تایی / من و غم و تنهایی / امان از این جدایی / دلتنگتم خدایی .


نبری گمان که شاید ز دلم تو رفته باشی / تو عزیز دل مایی هر کجا نشسته باشی .


ساعت ها را بگو بخوابند ، بیهوده زیستن ما نیازی به شمارش نیست !


عیب کار از جعبه تقسیم نیست / سیم دل ما ، سیم نیست / این خدا این هم هزاران طول موج / دیش احساسات ما تنظیم نیست .


ای غصه مرا دار زدی خسته نباشی / آتش به شب تار زدی خسته نباشی / ای غصه دمت گرم که در لحظه ی شادی / با رگ رگ من تار زدی خسته نباشی .

محبت مثل سکه میمونه که اگه بیفته تو قلک قلب ، نمیشه درش آورد ، اگرم بخوای درش بیاری باید اونو بشکونی .


بعضیا از خنده سیرن / بعضیا از غم میمیرن / بعضیا از بس عزیزن / هرگز از دلها نمیرن .


خداحافظ گل پونه ، گل تنهای بی خونه / لالایی ها دیگه خوابی به چشمونم نمی شونه / یکی با چشمای نازش دل کوچیکمو لرزوند / یکی با دست ناپاکش گلاب باغچمو سوزوند .


یک ساعت که آفتاب بتابد خاطره ی آن همه شب های بارانی از یاد می رود ، این است حکایت آدم ها و فراموشی .

خدایا هرکس یادم کند یادش بخیر / هرکس یادم نکرد یادش بخیر / هرکس یادش زود یادم کند یادش بخیر .هزار گل تقدیم به آیینه ی شکسته ای که هزار بار لبخند شما را تکرار می کند .


من از طرح نگاه تو امید مبهمی دارم / نگاهت را نگیر از من که با آن عالمی دارم / اگر دورم ز دیدارت دلیل بی وفایی نیست / وفا آن است که نامت را نهانی زیر لب دارم .


نازنین مثل قناری در قفس ، هر شب هوایت می کنم / آسمان کوچکی دارم ، فدایت می کنم .


تمام شد نوبت عمر و به سر نرفت / خیال یار به سوی خم دگر نرفت / عجب حکایتی کند این شمع های میخانه / چه باده ها به بهای زلف زر نرفت .


ای بهار زندگیم ، ای امید بودنم / غنچه ی لبهای تو ، گرمی شکفتنم / قامت رعنای تو ، قبله گاه دیدنم / آن نوای گرم تو ، بهترین شنیدنم / کنج آغوش دلت ، جاده ی رسیدنم .


تب و تابی داره با تو بودن ای حبیب / قلب خود را قربانی نمودن ای طبیب / در رهت جانی را ستودن ای شکیب / عاشق را معشوق بودن ای رقیب .


و من هنوز عاشقم ، آنقدر که می توانم هر شب بدون آنکه خوابم بگیرد ، از اول تا آخر بی وفایی هایت را بشمارم و دست آخر همه را فراموش کنم .


ما دانه نخورده طعمه ی دام شدیم / ناکرده گنه دیدی چه بدنام شدیم / بودیم و کسی پاس نمیداشت که هستیم / باشد که نباشیم و بدانند که بودیم / دل را به کف هرکه نهادیم باز پس آرد / کس تاب نگهداری دل دیوانه ندارد .


من دل به کسی جز نو به آسان ندهم / چیزی که گران خریدم ارزان ندهم / صد جان بدهم در آرزوی دل خویش / وان دل که تو را خواست به صد جان ندهم .


به اندازه ی دیوونه های دیوونه خونه ، دیوونه وار دیوونتم دیوونه !این پیام فقط جهت زدن حاضری در دفتر رفاقت بود تا بدونی بیادتم .


وصیت کردم بعد مرگم قلبمو اهدا کنند ، اما گفتند اجازه ی صاحبش لازمه ، اجازه میدی ؟


ناز آن چشمی که سویش مال ماست / ناز آن زلفی که تارش مال ماست / ناز آن چوپان که سازش مال ماست / ناز آن دوستی که قلبش یاد ماست .


از سکوت پرسیدم برای دوستم چه بنویسم ، گفت بنویس ما را چون روزگار فراموش مکن .


دلم دل نیست ، دریا نیست ، مرداب است که موجی هم سراغش را نمی گیرد ، نه میل زیستن دارد نه می میرد .


سپیده سر زد و مرغ سحر خواند / سپهر تیره ، دامان زر افشاند / شبی گفتی به آغوش تو آیم / چه شبها رفت و آغوشم تهی ماند .

فرهادم و سوز عشق شیرین دارم / امید لقاء یار دیرین دارم / طاقت ز کفم رفت و ندانم چه کنم / یادش همه شب در دل غمگین دارم .

آنقدر آرزوهایم را به قبر بردم که دیگر جایی برای جسدم نیست !


وقتی قلبت کوه آتشفشان است ، چگونه انتظار داری در دستانت گل بروید ؟


انسان به سه بوسه نکمیل میشود ، بوسه ی مادر که با آن پا به عرصه ی خاکی میگذاری ، بوسه ی عشق که یک عمر با آن زندگی میکنی ، بوسه ی خاک که با آن پا به عرصه ی ابدیت میگذاری

جمعه 24 شهریور 1391  1:14 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها