0

حدیث پژوهی

 
siasport23
siasport23
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1391 
تعداد پست ها : 16696
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

حدیث پژوهی

مقدمه
یكی از دو پایه اصلی تفقّه در دین، سنّت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ است و عقل و اجماع هم از این دو پایه نیرو می‎گیرند. حفظ این سنّت و رعایت امانت‎داری در آن برای استمرار حیات دینی مسلمین به شابه حفظ محیط زیست برای بقاء آدمی است. جلوه اصلی این امانت‎داری التزام عملی به سنّت و تبعیّت حقیقی از قرآن كریم است كه از آن در فقه تعبیر به سیره متشرّعه می‎شود و بخش مهمّی از فقه ما از آن بهره‎مند است.
امّا مقدّمه این التزام عملی حفظ و نگه‎داری، نشر و تبلیغ سنّت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و اوصیای معصوم ـ علیهم السلام ـ است كه متكفل این وظیفه شاخه حدیث و علوم حدیث در فرهنگ اسلامی است.
حدیث یعنی سخنی كه گفتار معصوم ـ علیه السلام ـ یا رفتار یا تأیید معصوم ـ علیه السلام ـ را حكایت كند.[1]
و علم حدیث علمی است كه حفظ و تعلّم، نشر و تعلیم، و تبویب و تبلیغ حدیث را برعهده دارد.
و محدّث به كسی گفته می‎شود كه در سه مرحله فوق تخصّص پیدا كرده باشد.
از آنجا كه به ویژه در مرحله تبلیغ حدیث و تا حدودی در مرحله تعلیم به اموری بیرون از دایره تعریف حدیث نیاز پیدا می‎شود (هرچند هیچ جمله دیگری نقل نكند و فقط روایت نقل كند). بهترین محدّث كسی است كه بین حدیث و سخنان دیگر مرزبندی ایجاد نماید. این امر باعث بوجود آمدن بحث‎های گوناگون در اطراف حدیث شده كه عناوین مهمّ «رجال» و «درایه مصطلح الحدیث» بخشهایی از این مباحث را سازمان و سامان داده است كه در این نوشتار به بخشی از محتویات این فن پرداخته می‎شود.
تاریخچه
تاریخ تدوین حدیث: از زمان رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ نشر و تدوین حدیث شروع شد و بعد از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ مكتب خلفاء ابتداء به طور كلی و بعد از نقل روایات اعتقادی و مناقب اهل بیت ـ علیهم السلام ـ جلوگیری و روایات فراوانی از اصحاب را نابود كردند[2] و این امر تا زمان عمر بن عبدالعزیز (قریب به صد سال) ادامه داشت و از آن به بعد نشر حدیث آزاد شد و جوامع روایی یكی پس از دیگری به بازار آمد. اما در مكتب اهل بیت ـ علیهم السلام ـ اوّلاً نشر حدیث توقّف پیدا نكرد، ثانیاً با توجه به اعتقاد به وراثت علمی اهل بیت ـ علیهم السلام ـ دسترسی به امامان ـ علیهم السلام ـ به كثرت، غناء و اتقان و صحت میراث حدیثی شیعه انجامید و مكتب معارض (مكتب خلفا) را هم تحت تأثیر فراوان قرار داد.[3] این امر وضع حجیت و صحّت و سقم حدیث در دو مكتب را كاملاً متفاوت می‎كند (كه به جهت كمی فرصت از بررسی مصطلح حدیث عامه چشم پوشی می‎شود).
انواع مجموعه‎های حدیثی شیعی: هر چند از اواخر دوران بنی امیّه نشر حدیث آزاد شد، اما حدیث شیعی امكان ورود به بازار علم عامّه را نداشت، به ویژه كه بسیاری از محدّثان از مبارزان و مخالفان با حكومت‎های طاغوتی بودند خود و كتابهایشان در معرض قتل و غارت و حبس و... بودند. با این وجود به صورت پنهانی نشر حدیث ادامه و گسترش یافت و اصول، كتب و جوامع تألیف شد.
تدوین حدیث
اصول جمع اصل است و اصل یعنی مجموعه نوشته‎ای كه نقل كتبی حدیث برای اولین بار در آن درج می‎شود و از كتاب دیگر نقل نشود (اعم از اینكه راوی از امام ـ علیه السلام ـ خود صاحب این نوشته بوده یا این كه از یكی از اصحاب شنیده باشد).[4] به نقل مستقیم یا از روی نوشته دیگر اطلاق كتاب می‎شود پس كتاب یعنی مجموعه احادیث كه توسط محدّث یكجا نوشته شده باشد (اعم از این كه برای اولین بار نقل شود یا نه، تبویب خاصی داشته باشد یا نه، موضوع خاصی داشته باشد یا نه).
جامع به كتابی كه با تتبّع و نقل فراوان در موضوعات فقهی ممكن تألیف شده گفته می‎شود.[5] از بخش‎های گوناگون «جامع» جداگانه به عنوان كتاب یاد می‎شود. از جامع هم گاهی به نام كتاب كبیر یاد می‎شود.
تدوین مجموعه‎های حدیثی: در طول تاریخ حدیث شیعه یك بار در قرن 4 و 5 و بار دیگر در قرن 10 و 11 جمع آوری و جمع‎بندی احادیث به اوج كمال رسید با این تفاوت كه در دور اول جمع‎بندی احادیث مدّنظر بود و در دوره دوم جمع‎آوری. در ضمن معرفی این جوامع این مطلب توضیح داده می‎شود:
معرفی كتب و جوامع مهم حدیثی
1. كافی در مجموعه‎ای مشتمل بر اعتقادات و احكام موسوم به اصول و فروع و نیز فواید گوناگون روایی موسوم به روضه مشتمل بر شانزده هزار و اندی روایت در دوران غیبت صغری به شهرت و استنساخ رسید. مرحوم كلینی (م 329 هـ) برای این كه كتابش كامل باشد گاهی به طور خاص برای احادیث شاذّ باب نوادر را می‎گشاید و در آخر كافی كتاب روضه را با قریب به ششصد حدیث و خطبه و... گرد می‎آورد.
2. من لایحضره الفقیه مشتمل بر كمی كمتر از شش هزار حدیث به عنوان رساله عملیه مرحوم صدوق (م 381 هـ) تدوین شد. به همین جهت او از آوردن اسناد پرهیز كرد (هرچند مشیخه (طریق اتصال به روایت) برای آن در انتها آورد). در اواخر من لایحضره مطالب متفرقه بیرون از ابواب فقهی در قالب نوادر آمده كه بسی سودمند است.
3. تهذیب كه مشتمل بر حدود 13600 حدیث است حاوی اخبار متعارض و صرفاً جمع‎آوری روایات است هرچند نظر خود را هم بیان می‎كند. او ابتدا به قصد شرح فقهی بر كتاب استادش شیخ مفید (م 413 هـ) یعنی «المقنعه فی الفقه» شروع به تألیف آن كرد. می‎توان گفت كه: كامل‎ترین كتاب جوامع اصلی حدیث فقه شیعه از جهت جمع‎آوری روایات و اقوال گوناگون فقهی تهذیب الاحكام است.
4. استبصار (كه بخشی از تهذیب هم می‎تواند به شمار آید) برای جمع‎بندی بین روایات متضادّ مشتمل بر 5511 حدیث تدوین شد و مؤلف آن مرحوم شیخ طوسی (م 460 هـ) می‎باشد كه آن را برای تكمیل كار و گزینش تهذیب الاحكام خود تألیف نمود.
جوامع متأخر حدیثی: انگیزه تبویب یكپارچه، جمع‎آوری همه احادیث فقهی و جمع‎آوری احادیث گوناگون و جلوگیری از فراموش و نابود شدن در كتاب‎ها و كتابخانه‎های دور و نزدیك باعث شد تا:
1. ملامحسن فیض كتب اربعه فوق الذكر را دسته‎بندی كرد و در تبویب یكپارچه جمع‎آورد و نام وافی بر آن نهاد.
2. شیخ حرّ عاملی تمام روایات فقهی آمده در 80 كتاب فقهی و در رأس آن كتب اربعه را در كتاب قیّم «وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه» جمع نمود. شماره احادیث ابواب گوناگون، و حدیث مكرّر و غیرمكرّر آن به 35 هزار حدیث بالغ می‎شود. مرحوم محدّث نوری (م 1320 هـ) با استقصاء و پژوهش فراوان احادیث ابواب گوناگون وسایل را تكمیل و در مجموع 23 هزار حدیث دیگر به نام «مستدرك الوسائل» نقل و جمع نمود و در خاتمه‌ آن كتاب مورد اعتماد بودن منابع خود را (كه احیاناً صاحب وسایل به آن‎ها اعتماد نداشته) به ادلّه و قرائن اثبات كرده است و این جهت كتاب مستدرك برخلاف نامش (كه اشاره به تكمیلی بودن آن دارد) كتابی مستقلّ و با اهمیّت می‎نماید و در اهمیت آن این نكته گفتنی است كه فقهای معاصر مرحوم نوری بعد از رجوع به آن فتوی می‎داده‎اند.[6]
3. علامه مجلسی بحار الانوار را صرفاً برای جمع‎آوری و حفظ احادیث مانده در لابلای كتابخانه‎ها از تلف و احیاناً شرح آنها تألیف فرمود كه این قلم از توصیف ارزش آن در این تنگنای نوشتار عاجز است.
عوارض اجتماعی حاكم بر حدیث و تحدیث: روات اولیه حدیث به تبع امامان خود در تعلّم و نشر علم دین با مشكلات و چالش‎هایی مواجه بودند:
1. جعل حدیث و نسبت دروغ به پیامبر و اوصیای ایشان و افتراء بستن و به نام دین كفر و تزویر را به مردم فروختن. این امر دو جنبه داشت: الف. دشمنی و توهین به اولیاء دین و فضیلت سازی برای دشمنانشان.
ب. غلوّ و زیاده‎گویی درباره اولیاء ـ علیهم السلام ـ (به هدف پل قرار دادن ایشان و خود را واسطه خلق و اولیاء ـ علیهم السلام ـ نشان دادن).
2. تقیّه: از سویی شیعه با خطر قتل و حبس روبرو بود، از سوی دیگر هر از گاهی به بهانه‎ای به كفر و زندقه و تهوّد (گرویدن به یهود) و تمجّس (گرایش به زرتشتی‎گرایی) متهم می‎شد، از جهت دیگر آمیزش فراوانی با عامّه داشت و جاسوسان بسیاری در لابلای شیعه رفت و آمد می‎كردند و از جهت دیگر به جهت فشارهای شدید افراد ضعیف الایمان گاهی از دین خارج شده و طعمه خوبی برای دشمن می‎شدند و اطلاعات و اسرار شیعه را به راحتی منتقل می‎كردند، این امور تقیه را به عنوان راه حلّ شرعی و قرآنی در پیش روی واجب نمود و این امر نهادینه شد. لذا در فهم حدیث تفرّس تقیه‎ای بودن یا نبودن از هنرهای بزرگ مردان میدان حدیث است.
اقسام روایات: در میان عامّه ابواب مفصّلی در تقسیم و تنویع اخبار وجود دارد، اما در میان شیعه این تقسیمات بسیار كمتر است: به بخشی از تقسیمات حدیث شیعه اشاره می‎شود:
1. از جهت راوی خبر چهار قسم است: الف. صحیح، روایتی كه همه موثّق (راستگو) و عادل (شیعه) باشند.
ب. موثق، روایتی كه در یك سلسله روات یك راوی یا بیشتر موثق باشد و لو عادل نباشد.
ج. حسن، روایتی كه در یك سلسله روات یك راوی یا بیشتر شیعه مورد ستایش باشند و مذمّت نشده باشند.
د. ضعیف، بقیه روایات در اصطلاح ضعیف گفته می‎شود هرچند با قرائن تصحیح شود.
تذكر: تا قبل از زمان علّامه حلی قرائن چندگانه‎ای برای صحیح شمردن حدیث معمول بوده است كه با توثیق راوی عام و خاص من وجه است.
2. از جهت سند خبر دو قسم است: الف. مرسل (نقل خبر بدون آوردن سند) ب. مسند (نقل خبر با ذكر سند).
از جهت متن خبر دو قسم اصلی دارد: 1. محكم (خبری كه دلالت صریح و موافق با قرآن و سنّت دارد).
2. متشابه (خبری كه احتمالات متعدّد دارد كه برخی با قرآن و سنّت مخالف است).
فقه حدیث: از مهم‎ترین بخش‎های علم حدیث رسیدگی محتوایی حدیث است كه از آن تعبیر به فقه الحدیث می‎كنند. شرایط و موانع فهم حدیث، حجیّت حدیث، اختلاف و تعارض احادیث و راه حلّ آنها و...
از این مباحث است. در این مختصر به بحث اختلاف حدیث اشاره می‎كنیم:
اختلاف حدیث: اختلاف در احادیث دو نوع است: 1. اختلاف حاصله از اشتباه راوی و كاتب و مفقود شدن منبع و...
2. اختلاف حاصل از صدور حدیث.
توانایی محدّث و فقیه در جدا كردن مصادیق این دو قسم از یكدیگر فهمیده می‎شود كه احكام هر قسمی را درست به كار بندد و مهمّ در اختلاف حدیث، اختلاف بخش دوم است، در بخش اول با رجوع به قرائن و یقین به خطاء اعتبار روایت از بین می‎رود و در غیر این صورت اصل بر عدم خطا و عدم زیاده و عدم نقیصه و... بوده و احكام قسم دوم اعمال می‎گردد و در صورت تعارض هم احكام تعارض اجراء می‎گردد.
در بخش دوم توجه به ابتدایی بودن یا استفتایی بودن، تعارض ابتدایی است یا قطعی فقیه بودن راوی یا پرسشگر ساده بودن و نیز شخصیت تقوایی راوی چیست؟، تقیه‎ای بودن یا نبودن، احتمال نسخ می‎رود یا نمی‎رود (حكم زمانی بوده یا ابدی)، محكم یا متشابه بودن روایت و... راه‎گشا است و در صورت عدم نیل به رافع اختلاف حكم متعارضین عمل می‎شود و امر روایت به خود امام ـ علیه السلام ـ ردّ می‎گردد.
تعارض حدیث و احكام ترجیح
1. در موارد مطلق و مقیّد و عام و خاص و نصّ و ظاهر مطلق بر مقید و عام بر خاص و ظاهر به نص حمل می‎گردد.
2. در موارد تعارض قطعی ترجیحات را تا ده مورد شمارش كرده‎اند كه مهمّ‎‏ترین آن چند مورد ذیل می‎باشد كه در مقبول عمر بن حنظله آمده است.
الف. قول اعدل و افقه و... را اخذ كردن.
ب. قول موافق با كتاب و سنّت را اخذ كردن.
ج. قول موافق با مشهور را اخذ كردن.
د. قول مخالف با عامّه را اخذ كردن.
علم رجال حدیث
بررسی احوال روات و وثاقت و ضعف ایشان موضوع علم رجال حدیث را شكل می‎دهد.
در بررسی رجال حدیث چند امر مورد بررسی است:
1. ضبط راوی: نام راوی، نام پدر، كنیه، تاریخ تولد و وفات، نام تألیفات و... تلفظ صحیح نام و...
2. مكانت راوی: مدح و ذمّ علمای رجال درباره راوی
3. طبقه راوی: معاصرین راوی، اساتید راوی و شاگردان او طبقه او را مشخص می‎كند.
این مطالب در پیدا كردن قرائن برای صحّت حدیث از ناحیه راوی و عدم آن نقش برجسته‎ای دارد.
در علم «رجال شیعه» دو عنوان مهم وجود دارد كه معمولاً در تصحیح حدیث به آن تمسّك می‎شود:
1. اصحاب اجماع: 18 نفر از علمای اصحاب ائمه ـ علیهم السلام ـ به نقل رجالی پیشكسوت ابوعمروكشی روایاتشان صحیح است.
2. مشایخ ثلاثه (اساتید سه‎گانه) كه روایتشان اعم از مرسل و مسند معتبر است.
به همین اندازه درباره علم حدیث و علوم پیرامون آن اكتفاء می‎شود.
درباره علوم حدیث و درایه كتب فراوانی تألیف شده است كه در اینجا به نام چند كتاب و رساله‎ای كه در این نوشتار از آن استفاده شد جهت مطالعات بیشتر تصریح می‎گردد:
1. وجیزه در علم الدرایه، تألیف شیخ بهایی (ره).
2. اصول الحدیث و احكامه، تألیف شیخ جعفر سبحانی مدظله.
3. علم الحدیث، تألیف مرحوم كاظم مدیر شانه‎چی (ره).
4. علم حدیث، تألیف شیخ زین العابدین قربانی مدظله.
حجیت و شرایط صحّت حدیث
حدیث به دو قسم متواتر و خبر واحد تقسیم می‎شود، خبر واحد به خبر مستفیض و غیر مستفیض تقسیم می‎شود. مستفیض از جمله اقسام خبر واحد است كه تعداد روایات آن به حدّ تواتر نمی‎رسد.
خبر متواتر، خبری است كه در تمام طبقات آن تعداد راویان به حدّی باشد كه تبانی بر كذب نداشته باشند. بنابراین در خبر متواتر وثاقت و راستگویی آحاد روات شرط نیست.
خبر واحد: خبر غیر متواتر را گویند، یعنی خبری كه به خودی خود ظنّ و گمان به صدورش ایجاد نماید و به مرحله یقین نرسد. خبر واحد با شرایطی حجیت پیدا می‎كند و می‎توان به خبر واحد در فروع فقهی استدلال كرد.
و بخشی از اعتقادات كه صرفاً عمل قلبی باشد (نه آن بخشی كه علم و جزم شرط وجوب اعتقاد است) نیز با خبر واحد قابل اثبات است كه برای این بخش اصطلاح «معارف» را به كار می‎برند و از اموری كه اعتقاد به آن از باب اعتقادیات واجب باشد خارج است.
شرایط حجیت خبر
- شرایط عمومی حجیت خبر عبارتند از:
1. موافقت با ظاهر كتاب (قرآن كریم) و سنّت قطعیّه و عدم مخالفت با آن دو.
2. عدم مخالفت با قول مشهور. در این شرایط سخنی است كه به محلّ خود در اصول فقه مربوط است.
3. قراین دالّ بر صحّت روایت وجود داشته باشد، این شرط برای روایت‎های غیر صحیحه است.
4. نبودن معارض برای حدیث. در این صورت باید به احكام تعادل و ترجیح عمل كرد.
- شرایط خاصّ حجیّت خبر:
1. شرایط راوی: راوی موثّق باشد اعمّ از اینكه امامی باشد یا نه.
2. داشتن جهت صدور (تقیه‎ای نبودن، اراده جدی در القاء حدیث از سوی امام ـ علیه السلام ـ باشد و...)
3. روایت سلسله سندش تمام باشد. بنابراین رویات مرسله (سند در آن حذف شده باشد)، مرفوعه (روایتی كه در سندش افتادگی وجود داشته باشد) و... اصطلاحاً صحیحه نیستند و اگر قرینه بر آن نداشته باشیم قابل استدلال نیست.

سه شنبه 21 شهریور 1391  6:14 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها