مقدمه
یكی از دو پایه اصلی تفقّه در دین، سنّت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ است و عقل و اجماع هم از این دو پایه نیرو میگیرند. حفظ این سنّت و رعایت امانتداری در آن برای استمرار حیات دینی مسلمین به شابه حفظ محیط زیست برای بقاء آدمی است. جلوه اصلی این امانتداری التزام عملی به سنّت و تبعیّت حقیقی از قرآن كریم است كه از آن در فقه تعبیر به سیره متشرّعه میشود و بخش مهمّی از فقه ما از آن بهرهمند است.
امّا مقدّمه این التزام عملی حفظ و نگهداری، نشر و تبلیغ سنّت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و اوصیای معصوم ـ علیهم السلام ـ است كه متكفل این وظیفه شاخه حدیث و علوم حدیث در فرهنگ اسلامی است.
حدیث یعنی سخنی كه گفتار معصوم ـ علیه السلام ـ یا رفتار یا تأیید معصوم ـ علیه السلام ـ را حكایت كند.[1]
و علم حدیث علمی است كه حفظ و تعلّم، نشر و تعلیم، و تبویب و تبلیغ حدیث را برعهده دارد.
و محدّث به كسی گفته میشود كه در سه مرحله فوق تخصّص پیدا كرده باشد.
از آنجا كه به ویژه در مرحله تبلیغ حدیث و تا حدودی در مرحله تعلیم به اموری بیرون از دایره تعریف حدیث نیاز پیدا میشود (هرچند هیچ جمله دیگری نقل نكند و فقط روایت نقل كند). بهترین محدّث كسی است كه بین حدیث و سخنان دیگر مرزبندی ایجاد نماید. این امر باعث بوجود آمدن بحثهای گوناگون در اطراف حدیث شده كه عناوین مهمّ «رجال» و «درایه مصطلح الحدیث» بخشهایی از این مباحث را سازمان و سامان داده است كه در این نوشتار به بخشی از محتویات این فن پرداخته میشود.
تاریخچه
تاریخ تدوین حدیث: از زمان رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ نشر و تدوین حدیث شروع شد و بعد از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ مكتب خلفاء ابتداء به طور كلی و بعد از نقل روایات اعتقادی و مناقب اهل بیت ـ علیهم السلام ـ جلوگیری و روایات فراوانی از اصحاب را نابود كردند[2] و این امر تا زمان عمر بن عبدالعزیز (قریب به صد سال) ادامه داشت و از آن به بعد نشر حدیث آزاد شد و جوامع روایی یكی پس از دیگری به بازار آمد. اما در مكتب اهل بیت ـ علیهم السلام ـ اوّلاً نشر حدیث توقّف پیدا نكرد، ثانیاً با توجه به اعتقاد به وراثت علمی اهل بیت ـ علیهم السلام ـ دسترسی به امامان ـ علیهم السلام ـ به كثرت، غناء و اتقان و صحت میراث حدیثی شیعه انجامید و مكتب معارض (مكتب خلفا) را هم تحت تأثیر فراوان قرار داد.[3] این امر وضع حجیت و صحّت و سقم حدیث در دو مكتب را كاملاً متفاوت میكند (كه به جهت كمی فرصت از بررسی مصطلح حدیث عامه چشم پوشی میشود).
انواع مجموعههای حدیثی شیعی: هر چند از اواخر دوران بنی امیّه نشر حدیث آزاد شد، اما حدیث شیعی امكان ورود به بازار علم عامّه را نداشت، به ویژه كه بسیاری از محدّثان از مبارزان و مخالفان با حكومتهای طاغوتی بودند خود و كتابهایشان در معرض قتل و غارت و حبس و... بودند. با این وجود به صورت پنهانی نشر حدیث ادامه و گسترش یافت و اصول، كتب و جوامع تألیف شد.
تدوین حدیث
اصول جمع اصل است و اصل یعنی مجموعه نوشتهای كه نقل كتبی حدیث برای اولین بار در آن درج میشود و از كتاب دیگر نقل نشود (اعم از اینكه راوی از امام ـ علیه السلام ـ خود صاحب این نوشته بوده یا این كه از یكی از اصحاب شنیده باشد).[4] به نقل مستقیم یا از روی نوشته دیگر اطلاق كتاب میشود پس كتاب یعنی مجموعه احادیث كه توسط محدّث یكجا نوشته شده باشد (اعم از این كه برای اولین بار نقل شود یا نه، تبویب خاصی داشته باشد یا نه، موضوع خاصی داشته باشد یا نه).
جامع به كتابی كه با تتبّع و نقل فراوان در موضوعات فقهی ممكن تألیف شده گفته میشود.[5] از بخشهای گوناگون «جامع» جداگانه به عنوان كتاب یاد میشود. از جامع هم گاهی به نام كتاب كبیر یاد میشود.
تدوین مجموعههای حدیثی: در طول تاریخ حدیث شیعه یك بار در قرن 4 و 5 و بار دیگر در قرن 10 و 11 جمع آوری و جمعبندی احادیث به اوج كمال رسید با این تفاوت كه در دور اول جمعبندی احادیث مدّنظر بود و در دوره دوم جمعآوری. در ضمن معرفی این جوامع این مطلب توضیح داده میشود:
معرفی كتب و جوامع مهم حدیثی
1. كافی در مجموعهای مشتمل بر اعتقادات و احكام موسوم به اصول و فروع و نیز فواید گوناگون روایی موسوم به روضه مشتمل بر شانزده هزار و اندی روایت در دوران غیبت صغری به شهرت و استنساخ رسید. مرحوم كلینی (م 329 هـ) برای این كه كتابش كامل باشد گاهی به طور خاص برای احادیث شاذّ باب نوادر را میگشاید و در آخر كافی كتاب روضه را با قریب به ششصد حدیث و خطبه و... گرد میآورد.
2. من لایحضره الفقیه مشتمل بر كمی كمتر از شش هزار حدیث به عنوان رساله عملیه مرحوم صدوق (م 381 هـ) تدوین شد. به همین جهت او از آوردن اسناد پرهیز كرد (هرچند مشیخه (طریق اتصال به روایت) برای آن در انتها آورد). در اواخر من لایحضره مطالب متفرقه بیرون از ابواب فقهی در قالب نوادر آمده كه بسی سودمند است.
3. تهذیب كه مشتمل بر حدود 13600 حدیث است حاوی اخبار متعارض و صرفاً جمعآوری روایات است هرچند نظر خود را هم بیان میكند. او ابتدا به قصد شرح فقهی بر كتاب استادش شیخ مفید (م 413 هـ) یعنی «المقنعه فی الفقه» شروع به تألیف آن كرد. میتوان گفت كه: كاملترین كتاب جوامع اصلی حدیث فقه شیعه از جهت جمعآوری روایات و اقوال گوناگون فقهی تهذیب الاحكام است.
4. استبصار (كه بخشی از تهذیب هم میتواند به شمار آید) برای جمعبندی بین روایات متضادّ مشتمل بر 5511 حدیث تدوین شد و مؤلف آن مرحوم شیخ طوسی (م 460 هـ) میباشد كه آن را برای تكمیل كار و گزینش تهذیب الاحكام خود تألیف نمود.
جوامع متأخر حدیثی: انگیزه تبویب یكپارچه، جمعآوری همه احادیث فقهی و جمعآوری احادیث گوناگون و جلوگیری از فراموش و نابود شدن در كتابها و كتابخانههای دور و نزدیك باعث شد تا:
1. ملامحسن فیض كتب اربعه فوق الذكر را دستهبندی كرد و در تبویب یكپارچه جمعآورد و نام وافی بر آن نهاد.
2. شیخ حرّ عاملی تمام روایات فقهی آمده در 80 كتاب فقهی و در رأس آن كتب اربعه را در كتاب قیّم «وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه» جمع نمود. شماره احادیث ابواب گوناگون، و حدیث مكرّر و غیرمكرّر آن به 35 هزار حدیث بالغ میشود. مرحوم محدّث نوری (م 1320 هـ) با استقصاء و پژوهش فراوان احادیث ابواب گوناگون وسایل را تكمیل و در مجموع 23 هزار حدیث دیگر به نام «مستدرك الوسائل» نقل و جمع نمود و در خاتمه آن كتاب مورد اعتماد بودن منابع خود را (كه احیاناً صاحب وسایل به آنها اعتماد نداشته) به ادلّه و قرائن اثبات كرده است و این جهت كتاب مستدرك برخلاف نامش (كه اشاره به تكمیلی بودن آن دارد) كتابی مستقلّ و با اهمیّت مینماید و در اهمیت آن این نكته گفتنی است كه فقهای معاصر مرحوم نوری بعد از رجوع به آن فتوی میدادهاند.[6]
3. علامه مجلسی بحار الانوار را صرفاً برای جمعآوری و حفظ احادیث مانده در لابلای كتابخانهها از تلف و احیاناً شرح آنها تألیف فرمود كه این قلم از توصیف ارزش آن در این تنگنای نوشتار عاجز است.
عوارض اجتماعی حاكم بر حدیث و تحدیث: روات اولیه حدیث به تبع امامان خود در تعلّم و نشر علم دین با مشكلات و چالشهایی مواجه بودند:
1. جعل حدیث و نسبت دروغ به پیامبر و اوصیای ایشان و افتراء بستن و به نام دین كفر و تزویر را به مردم فروختن. این امر دو جنبه داشت: الف. دشمنی و توهین به اولیاء دین و فضیلت سازی برای دشمنانشان.
ب. غلوّ و زیادهگویی درباره اولیاء ـ علیهم السلام ـ (به هدف پل قرار دادن ایشان و خود را واسطه خلق و اولیاء ـ علیهم السلام ـ نشان دادن).
2. تقیّه: از سویی شیعه با خطر قتل و حبس روبرو بود، از سوی دیگر هر از گاهی به بهانهای به كفر و زندقه و تهوّد (گرویدن به یهود) و تمجّس (گرایش به زرتشتیگرایی) متهم میشد، از جهت دیگر آمیزش فراوانی با عامّه داشت و جاسوسان بسیاری در لابلای شیعه رفت و آمد میكردند و از جهت دیگر به جهت فشارهای شدید افراد ضعیف الایمان گاهی از دین خارج شده و طعمه خوبی برای دشمن میشدند و اطلاعات و اسرار شیعه را به راحتی منتقل میكردند، این امور تقیه را به عنوان راه حلّ شرعی و قرآنی در پیش روی واجب نمود و این امر نهادینه شد. لذا در فهم حدیث تفرّس تقیهای بودن یا نبودن از هنرهای بزرگ مردان میدان حدیث است.
اقسام روایات: در میان عامّه ابواب مفصّلی در تقسیم و تنویع اخبار وجود دارد، اما در میان شیعه این تقسیمات بسیار كمتر است: به بخشی از تقسیمات حدیث شیعه اشاره میشود:
1. از جهت راوی خبر چهار قسم است: الف. صحیح، روایتی كه همه موثّق (راستگو) و عادل (شیعه) باشند.
ب. موثق، روایتی كه در یك سلسله روات یك راوی یا بیشتر موثق باشد و لو عادل نباشد.
ج. حسن، روایتی كه در یك سلسله روات یك راوی یا بیشتر شیعه مورد ستایش باشند و مذمّت نشده باشند.
د. ضعیف، بقیه روایات در اصطلاح ضعیف گفته میشود هرچند با قرائن تصحیح شود.
تذكر: تا قبل از زمان علّامه حلی قرائن چندگانهای برای صحیح شمردن حدیث معمول بوده است كه با توثیق راوی عام و خاص من وجه است.
2. از جهت سند خبر دو قسم است: الف. مرسل (نقل خبر بدون آوردن سند) ب. مسند (نقل خبر با ذكر سند).
از جهت متن خبر دو قسم اصلی دارد: 1. محكم (خبری كه دلالت صریح و موافق با قرآن و سنّت دارد).
2. متشابه (خبری كه احتمالات متعدّد دارد كه برخی با قرآن و سنّت مخالف است).
فقه حدیث: از مهمترین بخشهای علم حدیث رسیدگی محتوایی حدیث است كه از آن تعبیر به فقه الحدیث میكنند. شرایط و موانع فهم حدیث، حجیّت حدیث، اختلاف و تعارض احادیث و راه حلّ آنها و...
از این مباحث است. در این مختصر به بحث اختلاف حدیث اشاره میكنیم:
اختلاف حدیث: اختلاف در احادیث دو نوع است: 1. اختلاف حاصله از اشتباه راوی و كاتب و مفقود شدن منبع و...
2. اختلاف حاصل از صدور حدیث.
توانایی محدّث و فقیه در جدا كردن مصادیق این دو قسم از یكدیگر فهمیده میشود كه احكام هر قسمی را درست به كار بندد و مهمّ در اختلاف حدیث، اختلاف بخش دوم است، در بخش اول با رجوع به قرائن و یقین به خطاء اعتبار روایت از بین میرود و در غیر این صورت اصل بر عدم خطا و عدم زیاده و عدم نقیصه و... بوده و احكام قسم دوم اعمال میگردد و در صورت تعارض هم احكام تعارض اجراء میگردد.
در بخش دوم توجه به ابتدایی بودن یا استفتایی بودن، تعارض ابتدایی است یا قطعی فقیه بودن راوی یا پرسشگر ساده بودن و نیز شخصیت تقوایی راوی چیست؟، تقیهای بودن یا نبودن، احتمال نسخ میرود یا نمیرود (حكم زمانی بوده یا ابدی)، محكم یا متشابه بودن روایت و... راهگشا است و در صورت عدم نیل به رافع اختلاف حكم متعارضین عمل میشود و امر روایت به خود امام ـ علیه السلام ـ ردّ میگردد.
تعارض حدیث و احكام ترجیح
1. در موارد مطلق و مقیّد و عام و خاص و نصّ و ظاهر مطلق بر مقید و عام بر خاص و ظاهر به نص حمل میگردد.
2. در موارد تعارض قطعی ترجیحات را تا ده مورد شمارش كردهاند كه مهمّترین آن چند مورد ذیل میباشد كه در مقبول عمر بن حنظله آمده است.
الف. قول اعدل و افقه و... را اخذ كردن.
ب. قول موافق با كتاب و سنّت را اخذ كردن.
ج. قول موافق با مشهور را اخذ كردن.
د. قول مخالف با عامّه را اخذ كردن.
علم رجال حدیث
بررسی احوال روات و وثاقت و ضعف ایشان موضوع علم رجال حدیث را شكل میدهد.
در بررسی رجال حدیث چند امر مورد بررسی است:
1. ضبط راوی: نام راوی، نام پدر، كنیه، تاریخ تولد و وفات، نام تألیفات و... تلفظ صحیح نام و...
2. مكانت راوی: مدح و ذمّ علمای رجال درباره راوی
3. طبقه راوی: معاصرین راوی، اساتید راوی و شاگردان او طبقه او را مشخص میكند.
این مطالب در پیدا كردن قرائن برای صحّت حدیث از ناحیه راوی و عدم آن نقش برجستهای دارد.
در علم «رجال شیعه» دو عنوان مهم وجود دارد كه معمولاً در تصحیح حدیث به آن تمسّك میشود:
1. اصحاب اجماع: 18 نفر از علمای اصحاب ائمه ـ علیهم السلام ـ به نقل رجالی پیشكسوت ابوعمروكشی روایاتشان صحیح است.
2. مشایخ ثلاثه (اساتید سهگانه) كه روایتشان اعم از مرسل و مسند معتبر است.
به همین اندازه درباره علم حدیث و علوم پیرامون آن اكتفاء میشود.
درباره علوم حدیث و درایه كتب فراوانی تألیف شده است كه در اینجا به نام چند كتاب و رسالهای كه در این نوشتار از آن استفاده شد جهت مطالعات بیشتر تصریح میگردد:
1. وجیزه در علم الدرایه، تألیف شیخ بهایی (ره).
2. اصول الحدیث و احكامه، تألیف شیخ جعفر سبحانی مدظله.
3. علم الحدیث، تألیف مرحوم كاظم مدیر شانهچی (ره).
4. علم حدیث، تألیف شیخ زین العابدین قربانی مدظله.
حجیت و شرایط صحّت حدیث
حدیث به دو قسم متواتر و خبر واحد تقسیم میشود، خبر واحد به خبر مستفیض و غیر مستفیض تقسیم میشود. مستفیض از جمله اقسام خبر واحد است كه تعداد روایات آن به حدّ تواتر نمیرسد.
خبر متواتر، خبری است كه در تمام طبقات آن تعداد راویان به حدّی باشد كه تبانی بر كذب نداشته باشند. بنابراین در خبر متواتر وثاقت و راستگویی آحاد روات شرط نیست.
خبر واحد: خبر غیر متواتر را گویند، یعنی خبری كه به خودی خود ظنّ و گمان به صدورش ایجاد نماید و به مرحله یقین نرسد. خبر واحد با شرایطی حجیت پیدا میكند و میتوان به خبر واحد در فروع فقهی استدلال كرد.
و بخشی از اعتقادات كه صرفاً عمل قلبی باشد (نه آن بخشی كه علم و جزم شرط وجوب اعتقاد است) نیز با خبر واحد قابل اثبات است كه برای این بخش اصطلاح «معارف» را به كار میبرند و از اموری كه اعتقاد به آن از باب اعتقادیات واجب باشد خارج است.
شرایط حجیت خبر
- شرایط عمومی حجیت خبر عبارتند از:
1. موافقت با ظاهر كتاب (قرآن كریم) و سنّت قطعیّه و عدم مخالفت با آن دو.
2. عدم مخالفت با قول مشهور. در این شرایط سخنی است كه به محلّ خود در اصول فقه مربوط است.
3. قراین دالّ بر صحّت روایت وجود داشته باشد، این شرط برای روایتهای غیر صحیحه است.
4. نبودن معارض برای حدیث. در این صورت باید به احكام تعادل و ترجیح عمل كرد.
- شرایط خاصّ حجیّت خبر:
1. شرایط راوی: راوی موثّق باشد اعمّ از اینكه امامی باشد یا نه.
2. داشتن جهت صدور (تقیهای نبودن، اراده جدی در القاء حدیث از سوی امام ـ علیه السلام ـ باشد و...)
3. روایت سلسله سندش تمام باشد. بنابراین رویات مرسله (سند در آن حذف شده باشد)، مرفوعه (روایتی كه در سندش افتادگی وجود داشته باشد) و... اصطلاحاً صحیحه نیستند و اگر قرینه بر آن نداشته باشیم قابل استدلال نیست.