0

پیامبر اسلام - صلی الله علیه و آله

 
siasport23
siasport23
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1391 
تعداد پست ها : 16696
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پیامبر اسلام - صلی الله علیه و آله

1. پیامبر زداینده شبهات
اشهد ان محمدا عبده و رسوله، ارسله بالدین المشور، و العلم الماثور، و الكتاب المسطور، و النور الساطع، و الضیا اللامع، و الامر الصادع، ازاحه للشبهات، و احتجاجا بالبینات، و تحدیرا بالایات. (خطبه 2)
گواهی می دهم كه محمد بنده و فرستاده خداست، او را با دین بلند آواز و نشانه برگزیده و كتاب نوشته و نور درخشان و پرتو تابان و فرمان آشكار و آشكار كننده حق از باطل فرستاد، تا شبهات را بزداید و با دلیل و برهان حجت آوری كن و با آیات هشدارشان دهد.
2. پزشك امت
رسول الله صلی الله علیه و آله طبیب دوار بطبه، قدا حكم مراهمه، و احمی مواسمع، یضع ذلك حیث الحاحه الیه. (خطبه 108)
پیامبر خدا - صلی الله علیه و آله - پزشكی است سیار كه با طب خویش ‍ همواره به گردش می پردازد و مرهم ها را به خوبی آماده ساخته و به هنگام نیاز آنها را به كار می برد.
3. نشانه رستاخیز
ان الله جعل محمدا صلی الله علیه و آله علما للساعه، و مبشرا بالجنهُ، و منذرا بالعقوبه. (خطبه 160)
همانا خداوند محمد صلی الله علیه و آله را نشانه رستاخیز قرار داد و نوید دهنده بهشت و بیم دهنده از كیفر.
4. وصف علی علیه السلام در زمان مبعوث شدن پیامبر - صلی الله علیه و آله -
ارسله علی حین فتره من الرسل، و طول هجعه من الامم، و عتزام من الفتن... و الدنیا كاسفه النور... عابسه فی وجه طالبها. ثمرها الفتنه، و طعامها الجیفُه. (خطبه 89)
خداوند پیامبر را زمانی فرستاد كه مدت ها بود پیامبری نیامده بود و مردم در خوابی دراز به سر می بردند و فتنه ها نیرومند شده بود... و دنیا بی فروغ شد بود... و به روی طالب خود رو ترش كرده بود. میوه اش فتنه و گمراهی بود و خوراكش مردار.
5. نزول وحی بر جان پیامبر - صلی الله علیه و آله و سلم -
ثم انزل علیه الكتاب نورا تطفا مصابیحه.. و تبیاتا لا تهدم اركانه. و شفا لا تخشی اسقامه، و عزا لا تهزم انصاره، و حقا لا تخذل اعوانه... جعله الله ریا لعطش العلما و ربیعا لقلوب االفقها... و معقلا منیعا ذورته، عزا لمن تولاه. (خطبه 198)
آن گاه قرآن را بر پیامبر فرو فرستاد كه نوری است كه چراغ هایش خاموش ‍ نمی شود... و بنای روشنگری است كه پایه هایش ویران نمی گردد و شفا و دارویی است كه ترس از بیماری های آن نمی رود و عزتی است كه هوادارنش شكست نمی خورند و حقی است كه یارانش بی یاور گذاشته نمی شود... خداوند آن را سیراب كننده عطش دانشوران قرار داده است و بهر دل های فهمیدگان... و پناهگاهی كه ستیغ آن دست تسخیر ناپذیر است و برای كسی كه آن را سرپرست خود گیرد مایه عزت می باشد.
6. فضیلت پیامبر - صلی الله علیه و آله -
سیرته القصد، و سنته الرشد، و كلامه الفصل، و حكمه العدل. (خطبه 94)
راه و رسم پیامبر معتدل، سنت و روشش صحیح و پایدار، سخنانش جدا كننده حق از باطل و قضاوتش عادلانه بود.
7. وصف پیامبر - صلی الله علیه و آله -
واعیا لوحیك، حافظا لعهدك، ماضیا علی نفاذ امرك. (خطبه 72)
پیامبر و حی تو را فهمید و پیمانت را حفظ كرد و در راه اجرای آن حركت كرد.
8. بهترین راه و روش
اقتدوا بهدی نبیكم فانه افضل الهدی. و استنوا بسنته فانها اهدی السنن. (خطبه 110)
به راه و رسم پیامبرتان اقتدا كنید كه بهترین راه و روش است و رفتارتان را به سنت و روش پیامبر تطبیق دهید كه هدایت كننده ترین روش هاست.
9. علم پیامبر
قد علمتم ان رسول الله صلی الله علیه و آله رجم الزانی المحصن، ثم صلی علیه، ثم ورثه اهله؛ و قتل القاتل و ورث میراثه اهله. و قطع السارق و جلد الزانی غیر المحسن، ثم قسم علیها من الفی ء، و نكحا المسلمات. (خطبه 127)
شما خوب می دانید كه پیامبر خدا - صلی الله علیه و آله - زناكاری را كه همسر داشت سنگباران كرد، سپس بر مرده اش نماز خواند و اموالش را میان ورثه اش تقسیم نمود و دست دزد را قطع كرد و زناكار بدون همسر را تازیانه زد، سپس از در آمد بیت المال سهم آنان را داد و هر دو خطا كار با زنان مسلمان ازدواج كردند.
10. آشكار كننده حق
ارسله و اعلام الهدی دارسه، و مناهج الدین طامسه، فصدع بالحق؛ و نصح للخلق. (خطبه 195)
خداوند او را در موقعی فرستاد كه نشانه های هدایت كهنه گشته و مسیرهای روشن دین محو شده بود، او برای حق قیام و آن را برای مردم آشكار ساخت.
11. سرمشق از پیامبر - صلی الله علیه و آله - و رفتار او
و لقفد كان فی رسول الله صلی الله علیه و آله كاف لك فی آلاسؤ ه. و دلیل لك علی ذم الدنیا و عیبها، و كثره مخازیها و مساویها، اذ قبضت عنه اطرافها و وطئت لغیره اكنافها، و فطم عن رضاعها، و زوی عن زخارفها... فتاس بنبیك الاطیب الاطهر صلی الله علیه و آله فان فیه اسؤ هُ لمن تاسی، و عزاء لمن تعزی و احب العباد الی الله المتاسی بنبیه، و المقتص لاتر قضم الدنیا قضما، و لم یعرها طرفا. اهضم اهل الدنیا كشحا، و اخمصهم من الدنیا بطنا. عرضت عیله الدنیا فابی ان یقبلها، و علم ان الله سبحانه ابغض شیئا فابغضه، و حقر شیئا فحقره، و صغر شیئا فصغره و لو لم یكن فینا الا حبنا ما ابغض الله و رسوله، و تعظیمنا ما صغر الله و رسوله، لكفی به شقاقالله، و محاده عن امر اله. لقد كان - صلی الله علیه و اله و سلم - یاكل علی الارض، و یجلس جلسه العبد، و یخصف بیده نعله، و یرقع بیده ثوبه، و یركب الحمار العاری، و یردف خلفه، و یكون الستر علی باب بیته فتكون فیه التصاویر فیقول : یا فلانه - لا حدی ازواجه - غیبه عنی فانی اذا نظرت الیه ذكرت الدنیا و زخارفها فاعرض عن الدنیا بقلبه، و امات ذكرها من نفسه، و احب ان تغیب زینتها عن عینه، لكیلا یتخذ منها ریاشا، و لا یعتقدها قرارا، و لا یرجو فیها مقاما، فاخرجها من النفس و اشخصها عن القلب، و غیبها عن البصر. و كذلك من ابغض شیئا ابغض ان ینظر الیه، و ان یذكر عنده، و لقد كان فی رسول الله صلی الله علیه و آله ما یدلك علی مساویی الدنیا و عیوبها. اذ جاع فیها مع خاصته، و زویت عنه زخارفها مع خاصته، و زویت عنه زخارفها مع عظیم زلفته. فلینظر ناظر بعقله، اكرم الله محمدا بذلك ام اهانه! فان قال: اهانه، فقد كذب و الله العظیم - بالافك العظیم، و ان قال: اكرمه فلیعلم ان الله قد اهان غیره حیث بسط الدنیا له، و زواها عن اقرب الناس منه. فتاسی متاس بنیه، و اقتص اثره، و ولج مولجه، و الا فلا یا من الهكه، فان الله جعل محمداصلی الله علیه و آله علما للساعه، و مبشرا بالجنه، و منذرا بالعقوبه. خرج من الدنیا خمیصا، و ورد الاخره سلیما. لم یضع حجرا عی حجر، حتی مضی لسبیله، و اجاب داعی ربه، فما اعظم منه الله عندنا حین انعم علینا به سلفا نتبعه، و قائدا نطا عقبه!. (خطبه 160)
سر مشق بودن پیامبر خدا - صلی الله علیه و آله - برای تو كافی است و راهنمایی است برای این كه به نكوهیدگی و ننگین بودن دنیا و فراوانی رسوایی ها و بدی هایش پی ببری، چه آن كه دنیا از آن حضرت گرفته شد و برای دیگران فراهم گشت و از شیر مادر دنیا باز گرفته شد و از زیبایی ها و زخارف آن دور گشت... پس به پیامبر پاك و پاكیزه ات اقتدا كن ؛ زیرا كه آن حضرت برای كسی كه بخواهد به كسی تاسی جوید و از و پیروی كند. لقمه دنیا را با اطراف دندان می خورد (به اندازه ضرورت از دنیا بر می گرفت) و گوشه چشمی هم به دنیا نداشت. پهلوهایش از همه لاغرتر و شكمش از همه گرسنه تر بود. دنیا به او پیشنهاد شد، اما از پذیرفتن آن سرباز زد و دانست كه خدای سبحان چیزی (علاقه به دنیا) را دشمن دارد او هم آن را دشمن گرفت، چیزی را خرد می شمارد او هم خرد می شمارد. اگر در ما هیچ (عیبی) نبود جز همین كه آنچه را خدا و پیامبرش دشمن دارند دوست داشته باشیم و آنچه را خدا و پیامبرش خرد شمرده اند بزرگ و با ارزش ‍ شماریم، همین خود برای مخالفت ما با خدا و سرپیچی از فرمانش كافی بود.
رسول خدا صلی الله علیه و آله روی زمین غذا می خورد و همچون بردگان می نشست با دست خود كفشش را می دوخت و جامه اش را وصله می زد و بر الاغ برهنه سوار می شد و پشت سر خود شخصی دیگری را هم سوار می كرد.
پرده ای با نقش و نگار بر در خانه اش آویخته دید، به همسرش گفت : ای زن ! این پرده را از جلو چشم من بردار؛ زیرا هرگاه به آن می نگرم به یاد دنیا و زرق و برق آن می افتم. او از ته دل از دنیا روی برتافت و نام یاد آن را در جانش ‍ میراند و دوست داشت كه زیب و زیور دنیا از جلو چشمش دور باشد، تا از آن جامه زیبایی تهیه نكند و آن را در جای آرامش ندارند و این ماندن همیشگی در آن نداشته باشد. پس دنیا را از جان خود بیرون راند و از دلش ‍ دور كرد و از چشمانش پنهان ساخت. آری ! این چنین كسی كه چیزی را دشمن بدارد از نگاه كردن به آن و از این كه یاد و نام آن در حضورش برده شود نفرت دارد. راه و رسم رسول خدا صلی الله علیه و آله تو را به بدی ها و عیب های دنیا رهنمون می شود، چه، او و نزدیكانش در دنیا همیشه گرسنه بودند و با این كه مقام و منزلت عظیمی (نزد خداوند) داشت، زیب و زیورهای دنیا از او دور نگه داشته شد، پس هر بیننده ای، با دیده خرد خود بنگرد و ببیند كه آیا خداوند با این كار محمد را تكریم كرده یا خوار و كوچكش نموده است ؟اگر بگوید، او را خوار و بی مقدار كرده است، سوگند به خدای بزرگ كه دروغ و بهتان بزرگی زده است اگر بگوید: او را گرامی داشته است، پس بداند كه خداوند دیگران را خوار و حقیر كرده است ؛ چرا كه دنیایی را كه از نزدیك ترین و مقرب ترین افراد خود گرفته برای آنان گسترده است.

سه شنبه 21 شهریور 1391  5:37 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها