0

علم و عالم

 
siasport23
siasport23
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1391 
تعداد پست ها : 16696
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

علم و عالم

1. نام نیك بهتر از مال و ثروت
ایها الناس ! انه لا یستغنی الرجل و ان كان ذا مال عن عترته، و دفاعهم عنه بایدیهم و السنتهم ... و لسان الصدق یجعله الله للمرء فی الناس خیر له من المال یرثه غیره .(خطبه 23)
ای مردم! هیچ كس، هر اندازه هم مال و ثروت داشته باشد، از خاندان خود و دفاع جانی و زبانی آن ها بی نیاز نیست ... و نام نیكی كه خداوند در میان مردمان برای كسی باقی می گذارد از مال و ثروتی كه برای دیگران به ارث می نهد، برای او بهتر است.
2. علمی را كه نمی دانی مگو!
لا تقل ما لا تعلم، و ان قل ما تعلم. (نامه 31)
آنچه را كه نمی دانی مگو، گرچه آنچه را كه می دانی اندك باشد.
3. زینت علم ها
فی وصیته لابنه الحسن علیه السلام: و رایت ... ان ابتدئك بتعلیم كتاب الله عزوجل و تاویله، و شرائع الاسلام و احكامه، و حلاله و حرامه، لا اجاوز ذلك بك الی غیره .(نامه 31)
امام علی علیه السلام در وصیت به فرزند خود حسن علیه السلام می فرماید: خواستم تا قبل از هر چیز كتاب خدای عزوجل و تاویل و تفسیر آن را و شرایع و احكام اسلام و حلال و حرام آن را به تو تعلیم دهم و جز این چیزی به تو نیاموزم.
4. دانش مضر
اعلم انه لا خیر فی علم لا ینفع، و لا ینتفع بعلم لا یحق تعلمه .(نامه 31)
بدان كه در دانش ناسودمند خیری نیست و آموختن دانشی كه سزاوار آموختن نیست، سودی ندهد.
5. دانش به از مال
یا كمیل! العلم خیر من المال، العلم یحرسك و انت تحرس المال. و المال تنقصه النفقه، و العلم یزكو علی الانفاق، و صنیع المال یزول بزواله .(حكمت 147)
ای كمیل! دانش بهتر از مال است؛ زیرا دانش تو را حفظ می كند، در حالی كه تو باید مال را حفظ كنی، مال به خرج كردن، كاهش می یابد، ولی دانش با صرف كردن افزوده می شود، آن كه ساخته مال است با زوال مال از بین می رود.
6. آباد كردن سرزمین
مماكتبه للاشتر حین ولاه مصر: و اكثر مدارسه العلما، و منافثه مناقشه الحكما، فی تثبیت ما صلح علیه امر بلادك، و اقامه ما استقام به الناس ‍ قبلك .(نامه 53)
در عهدنامه خود به مالك اشتر می فرماید: برای تقویت عواملی كه اوضاع سرزمین تو (مصر) را به سامان می آورد و پیش از تو كار مردم به وسیله آن عوامل درستی و سامان می گرفت، با دانشمندان و فرزانگان بسیار به گفتگو و تبادل نظر بپرداز.
7. مردم بر سه دسته اند
قال علیه السلام لكمیل بن زیاد: الناس ثلاثه: فعالم ربانی و متعلم علی سبیل نجاه، و همج رعاع اتباع كل ناعق، یمیلون مع كل ریح، لم یستضیئوا بنور العلم و لم یلجاوا الی ركن وثیق .(حكمت 147)
امام علیه السلام به كمیل بن زیاد فرمود: مردم به سه دسته اند: عالم ربانی، آموزنده در راه نجات حق، و مردم عوام و بی سروپایی كه دنبال هر صدایی می دوند و با هر یادی حركت می كنند كه نه از نور علم، بهره مندند و نه به پناهگاه محكمی تكیه زدند.
8. ادانی دشمن آدمی
الناس اعدا ما جهلوا. (حكمت 172)
مردم دشمن آن چیزی هستند كه نمی دانند.
9. دانش شنیدنی همراه دانش فطری
العلم علمان: مطبوع و مسموع، و لا ینفع المسموع اذا لم یكن المطبوع .(حكمت 338)
دانش بر دو قسم است: دانش فطری (كه در نهاد انسان است) و دانش ‍ شنیدنی، دانش شنیدنی هرگاه با دانش فطری نباشد سودی نمی دهد.
10. تعهد آموزش
ما اخذ الله علی اهل الجهل ان یتعلموا حتی اخذ علی اهل العلم ان یعلموا .(حكمت 478)
خداوند از نادانان تعهد به آموختن دانش نگرفته، مگر آن كه قبلا از دانشمندان تعهد آموزش آنها را گرفته است.
11. بالاترین شرافت
لا شرف كالعلم. (حكمت 113)
شرافتی چون دانش نباشد.
12. بسته شدن تحصیل
ادا ارذل الله عبدا، حظر علیه العلم .(حكمت 288)
هرگاه خداوند بنده ای را (به خاطر گناهانش) پست شمرد، تحصیل دانش را بر او ببندد.
13. میراث ارجمند
العلم وراثه كریمه. (حكمت 5)
دانش میراثی است ارجمند.
14. فهم حق
من ابصر فهم، و من فهم علم. (حكمت 208)
هر كه خوب بنگرد، حق را فهمید، و هر كه حق را فهمید، دانشمند گردید.
15. ندانستن عیب نیست
من و صایاه علیه السلام لا یستحین احد منكم اذا سئل عما لا یعلم، ان یقول لا اعلم و لا یستجین احد اذالم یعلم الشیء ان یتعلمه .(حكمت 82)
از سفارشات امام علیه السلام نباید، هیچ یك از شما در برابر پرسش از چیزی كه نمی داند شرم كند كه بگوید من نمی دانم و نباید كسی كه چیزی را نمی داند شرم كند، از این كه آن را بیاموزد.
16. خیر در سكوت و گفتار
لا خیر فی الصمت عن الحكم، كما انه لا خیر فی القول بالجهل .(حكمت 471)
در سكوت از حكمت و دانش خیری نیست، چنانچه در گفتار از روی نادانی خیری نیست.
17. دو گرسنه ای كه سیر نمی شوند
منهومان لا یشبعان: طالب علم و طالب دنیا .(حكمت 457)
دو گرسنه اند كه سیر نمی شوند: طالب علم و طالب دنیا.
18. ظرف علم
كل و عا یضیق بما جعل فیه، الا وعا العلم، فانه یتسع .(حكمت 205)
هر ظرفی به آنچه در او گذاشته می شود تنگ می گردد، جز ظرف علم كه هر چه به آن اضافه گردد پهناور می شود.
19. تنها كیش بشر
یا كمیل! معرفه العلم دین یدان به، به یكسب الانسان الطاعه فی حیاته، و جمیل الاحدوته بعد وفاته، و العلم حاكم و المال محكوم علیه .(حكمت 147)
ای كمیل! دانش تنها كیش بشر است و باید بدان پایبند بود، به وسیله دانش ‍ هر انسانی در دوران حیاتش شیوه طاعت و بندگی خدا را به دست می آورد، و پس از مرگش ذكر خیری به جا گذارد و دانش حكم فرماست، ولی مال فرمان بر.
20. بستن راه هرگونه عذر
قطع العلم عذر المتعللین .(حكمت 284)
علم، عذر بهانه آوران و آنها كه از مسئولیت شانه خالی می كنند را قطع كرده است.
21. عالم بی عمل
ان العالم العامل بغیر علمه، كالجاهل الحائر الذی لا یستفیق من جهله، بل الحجه علیه اعظم، و الحسره له الزم، و هو عند الله الوم.(خطبه 110)
عالمی كه به دانش خود عمل نكند، مانند جاهل سرگردانی است كه از نادانی اش بیدار نمی شود؛ بلكه حجت و برهان علیه او بزرگ تر و حسرت و اندوه او پیوسته تر است و اوست كه نزد خدا از همه بیشتر سرزنش ‍ می شود
22. ترس از مرگ
بالعلم یرهب الموت. (خطبه 156)
با دانش است كه از مرگ ترسیده می شود.
23. عمل كردن به علم
یا جابر! قوام الدین و الدنیا باربعه: عالم مستعمل علمه، و جاهل لا یستنكف ان یتعلم، و جواد لا یبخل بمعروفه، و فقیر لا یبیع آخرته بدنیاه؛ فاذا ضیع العالم علمه، استنكف الجاهل ان یتعلم .(حكمت 372)
ای جابر! دین و دنیا به چهار كس پایدار است: عالمی كه به علم خویش ‍ عمل كند، نادانی كه از آموختن ننگ ندارد، بخشنده ای كه از بخشش به جا دریغ نكند و فقیری كه آخرت خویش را به دنیا سودا نكند، پس اگر عالم به علم خویش عمل نكند، نادانان هم از آموختن سرباز زنند.
24. خیر واقعی
لیس الخیر ان یكثر مالك و ولدك، ولكن الخیر ان یكثر علمك و ان یعظم حلمك، و ان تباهی الناس بعباده ربك .(حكمت 94)
خیر آن نیست كه دارایی و فرزندت زیاد شود؛ بلكه خیر آن است كه علمت افزون و حلم و بردباری ات بزرگ گردد و بتوانی در میان مردم به پرستش ‍ پروردگارت مباهات كنی.
25. مخزن راز خردمند
صدر العاقل صندوق سره. (حكمت 6)
سینه خردمند، مخزن راز اوست.
26. سینه مملو از دانش
یا كمیل! ها، ها ان هاهنا لعلما جما و اشار بیده الی صدره لو اصبت له حمله! بلی اصبت لقنا غیر مامون علیه، مستعملا اله الدین للدنیا، و مستظهرا بنعم الله علی عباده، و بحججه علی اولیائه؛ او منقادا لحمله الحق، لا بصیره له فی احنائه، ینقدح الشك فی قلبه لاول عارض من شبهه. الا! لاذا و لا ذاك! او منهوما باللذه، سلس القیاد للشهوه، او مغرما بالجمع و الادخار، لیسا من رعاه الدین فی شیء اقرب شیء شبها بهما الانعام السائمه! كذلك یموت العلم بموت حاملیه .(حكمت 147)
ای كمیل ! بدان در این جا (با دست اشاره به سینه مباركش كرد) دانش ‍ فراوانی است، ای كاش افراد شایسته ای می یافتم و از این دانش به آنها تعلیم می دادم. آری! شاگردانی برای آموختن دارم ، اما افرادی زود آموزند و غیر مطمئن؛ زیرا دین را ابزار دنیا قرار می دهند و از نعمت قدرت دانش بر ضد بندگان خدا كمك می گیرند و از آن شمشیری علیه اولیای خدا می سازند و یا افرادی تسلیم و مطیع پیشوایان حق اند؛ اما بصیرتی ندارند و آغازی كه شبهه آنها را می لرزاند و به شك می اندازد.
آگاه باش نه این طایفه به درد می خورد و نه آن. و نه طایفه سوم كه حریص بر لذتهای دنیا و مهارشان به دست شهوت است و نه طایفه چهارم كه پول پرست و شیفته اندوختن زر و سیم و دنبال پس انداز مال اند، پس این دو طایفه هم به هیچ وجه دین نگهدار نیستند و شبیه ترین موجودات به آنها چارپایان هستند كه برای چرا رها شده اند. آری! چنین علمی با مرگ حاملشان می میرد.
27. سخن حكیمان
ان كلام الحكما اذا كان صوابا كان دوا، و اذا كان خطا كان دا .(حكمت 265)
همانا سخن حكیمان در صورتی كه درست باشد داروی شفابخش و اگر نادرست و خطا باشد درد و بیماری است .
28. ارزش انسان
قیمه كل امری ما یحسنه. (حكمت 81)
ارزش هر انسان، به آن چیزی است كه می داند.
29. دانش و كردار
العلم مقرون بالعمل. فمن علم عمل؛ و العلم یهتف بالعمل، فان اجابه و الا ارتحل عنه .

سه شنبه 21 شهریور 1391  5:36 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها