1. زبونی در طمع
فی وصف عیسی علیه السلام: و لم تكن له زوجه تفتنه، و لا ولد یحزنه، و لا مال یلفته و لا طمع یذله .(خطبه 160)
در توصیف عیسی علیه السلام می فرماید: برای او همسری نبود كه وسیله تشویش خاطر او شود و فرزندی نبود كه اندوهگینش سازد و مالی نبود كه او را به خود مشغول بدارد، طمعی در چیزی نداشت كه او را پست و خوار گرداند.
2. مطیعان فرمان الهی
لا یقیم امر الله سبحانه الا من یصانع و لا یضارع، و لا یتبع المطامع .(حكمت 110)
فرمان خدا را برپا ندارد مگر كسی كه سازشكار (در دین خدا) نباشد و به تقلید عمل نكند و به دنبال طمع ها نرود.
3. نكوهش طمع
فی صفه المنافقین: یتوصلون الی الطمع بالیاس لیقیموا اسواقهم، و ینفقوا به اعلاقهم .(خطبه 194)
منافقین برای وصول به آن چه كه طمع در آن دارند اظهار نومیدی و استغنا از آن نمایند تا بازارهای خود را برپای دارند و كالاهای خود را به فروش برسانند.
4. بنده ذلت
الطامع فی وثاق الذل. (حكمت 226)
طمع كار، در بند ذلت و خواری گرفتار است.
5. طمع بی بازگشت
ان الطمع مورد غیر مصدر، و ضامن غیر وفی، و ربما شرق شارب الما قبل ریه؛ و كلما عظم قدر الشیء المتناقس فیه، عظمت الرزیه لفقده، و الامانی تعمی اعین البصائر، و الحظ یاتی من لا یاتیه. (حكمت 275)
همانا طمع واردكننده ای است كه بازگشت ندارد و ضامنی است كه (به پیمانش) وفا ندارد. چه بسا نوشنده آبی كه پیش از سیراب شدن، گلوگیر و خفه شده و هر اندازه كه برای به دست آوردن چیزی بیشتر مبارزه و رقابت شود، به همان اندازه مصیبت از دست دادنش زیادتر باشد (آرزوها چشم دل را كور می كند و نصیب و بهره پیش كسی آید كه به دنبالش نرود).
6. مقصد مركب طمع
ایاك ان توجف بك مطایا الطمع، فتوردك مناهل الهلكه .(نامه 31)
مبادا كه مركب های طمع تو را به شتاب برانند و در آبشخورهای هلاكت فرود آورند.
7. پرتگاه خرد
اكثر مصارع العقول، تحت بروق المطامع. (حكمت 219)
بیشترین پرتگاه خردها، در پرتو زرق و برق طمع ها است.
8. باخت ابدی
الطمع رق موبد. (حكمت 180)
طمع ورزیدن، خودباختن ابدی است.
9. حقارت طمعكار
ازری بنفسه من استشعر الطمع، و رضی بالذل من كشف عن ضره .(حكمت 2)
كسی كه در دل طمع آرد، نفس خود را به حقارت و پستی وادارد و هركه پرده از سختی خویش بردارد به ذلت خویشتن تن سپارد.
10. طمع و هلاكت
قد یكون الیاس ادراكا، اذ كان الطمع هلاكاً .(نامه 31)
گاهی ناامیدی از چیزی، دریافت آن است، هنگامی كه طمع مایه هلاكت است.
