0

بخــــنـــــد اما رای یـــــــــــــادت نره!

 
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مسابقه بخــــنـــــد اما رای یـــــــــــــادت نره!

محض خنده

 
 
- به نظر شما تو کدوم کشوره که مردمش تو دستشویی فکر می کنند، تو حمام آواز می خوانند، سر کلاس می خوابند، تو رختخواب تلفن حرف می زنند، موقع درس خوندن بازی می کنند، موقع تلویزیون دیدن فیس بوک چک می کنند، موقع فیس بوک چک کردن غذا می خورند، موقع خواب بیدارند، موقع بیداری خوابند، سر کار روزنامه می خوانند و اوقات فراغت کار می کنند...؟
 
- رئیس: ساعت چنده؟
کارمند: 9
رئیس: شما باید 8 پشت میزت باشی.
کارمند: امروز چندمه؟
رئیس: هشتم.
کارمند: باید یکم حقوقم تو حسابم باشه!
 
- رفیق دوران مهد کودکم نه تنها ازدواج کرد بلکه طلاقم گرفت، من هنوزم دارم پاندای کنگ فوکار رو دانلود می کنم.
 
- همیشه اولین باری که مامانت صدات میکنه که بری واسه شام یا نهار، نرو! این یه توطئه ست، می خوان ازت کار بکشن!
فکرش رو بکن اگر می شد چی می شد؟
 
- زنگ بزنی آژانس بین المللی انرژی اتمی، بگی یه ماشین می خوام!
 
- آخر شب ها، رفتگرها سوار جاروهاشون بشن و برن خونه
 
- موهات «فر» باشه، روش پیتزا بپزی...
 
- شب خواب ببینی که 1 ماه داری میری سر کار، صبح که بیدار شدی حقوقش رو بگیری...
 
- پشه ها به جای اینکه خونمون رو بمکن، می اومدن چربی های اضافه بدنمون رو می مکیدن!
 
- ماهی از آب در بیاد تو ساحل، یه کم قدم بزنه برگرده تو آب
 
- بوق زدن ممنوع باشه، ماشینت رو بذاری رو ویبره
 
- هر پشه ای وارد خونه ات بشه، درجا تبدیل بشه به یه تراول 50 تومنی
 
- رو مانیتورت مگس بشینه، با موس بگیریش، بندازیش تو ریسایکل بین سایه ات سفید باشه
 
- شامپو ضدِ شوره بخوری، دلشوره هات تموم بشه
 
- بفهمن اصغر فرهادی دوپینگ کرده، همه جایزه هایش رو پس بگیرن
 
- درخت خرما و گردو رو پیوند بزنی خرما گردویی بده
 
- واسه کاردستیِ مدرسه یه ساختمون هشت طبقه 32 واحدی با اسکلت فلزی ببری
 
- یه دختر رو برات نشون کنند، با سنگ بزنیش!
 
- چشم و مغز و قلبمون یه جلسه تشکیل بدن، تکلیفشون رو با ما روشن کنن
 
 

آفتاب آمد دلیل آفتاب     گر دلیلت باید از وی رخ متاب

جمعه 31 شهریور 1391  11:02 AM
تشکرات از این پست
saeid63 zahra_53 mohammadhoseinshokri hamid_h taghvimi fatemeh35 ali_81
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مسابقه بخــــنـــــد اما رای یـــــــــــــادت نره!

محض خنده

 
 
- رو اعصاب تر از اونایی که وقتی از تاکسی پیاده میشن تازه جیباشون رو میگردن که کرایه رو بدن؛ اون هایی هستند که بعد دو دقیقه گشتن اسکناس 5 تومنی میدن! 
 
- زندگی خیلی بی رحمه ... دیروز نزدیک بود برم زیر یه ماشین مدل پایین!
 
- یه عده از ته صف عابربانک خودشون رو می رسونن جلو و میگن آقا بذار من یه شارژ میخوام فقط ...! انگار مثلا یه دونه نون می خواد که معطلی نداره!
 
- اسمش دمپاییه ولی اصلن دمه پا نیست ... معمولا تو دورترین نقطه توالت پارک شده.
 
- دوتا تی شرت خریدم یکی Small یکی XXL، جفتش هم اندازمه
 
- استاد میگه چرا سمت راست کلاس همیشه شلوغ تر از سمته چپه، گفتیم چون وایرلس اینور بهتر آنتن میده! بنده خدا دچار یاس فلسفی شد!
 
- یکی با کت و زیرشلواری تو خونه اش نشسته بوده، ازش می پرسن: واسه چی تو خونه کت پوشیدی؟ میگه: آخه شاید میهمون بیاد! می پرسن: پس چرا دیگه زیرشلواری پوشیدی؟! میگه: خوب شاید هم نیاد.
 
- امروز به این نتیجه رسیدم که هر وقت میرم کارواش همه پرنده ها اسهال میگرین!
 
- این مجریای برنامه ها آخر برنامه هاشون میگن هفته دیگه همین روز و همین ساعت منتظر ما باشید ... خب آخه دانشمند همین ساعت که باز آخر برنامه می رسیم!!!
 
- به دوستم میگم: واسه تولد خانمم چی بخرم؟ میگه: میخوای خیلی غافلگیرش کنی؟ میگم: آره! میگه: شماره پاشو ازش بگیر، بعدش براش روسری بخر!
 
- 98300030+ ... مشترک گرامی بخش اس ام اس شما فعال است. لطفا خسیس نباشید و به دوستان خود اس ام اس بزنید!
 
- زن: مرد چرا کولر نمی خری؟ مرد: به درد نمی خوره، اونایی هم که دارن گذاشتن رو پشت بوم.
 
- طبق آخرین آمار، خانوم ها 70% عمر خود را در جستجوی یافتن آدرس «یه دکتر خوب» سپری می کنند!
 
- یک امپی تری پلیر با هدفون اورجینال فیلیپس پیدا شده دستت درد نکنه، عجب کیفیتی داره...
 
- یه درسی رو شدم 6، رفتم پشت در اتاقت استاد، یه دختر خانمی هم بود که می گفت نیم نمره می خوام تا معلم بالای 17 بشه. من بی خیال قضیه شدم کلا، گفتم کار تو واجب تره!
 
- دیروز به استاد گفتم: استاد دو دقیقه اومدیم خودتون رو ببینیم همش که پا تخته ای بیا بشین دیگه! کل کلاس له شدن! من رو هم انداخت بیرون!
 
- رفتم تو دکه روزنامه بخرم یه خانم اومده میگه آقا ببخشید آدامسه موزی دارید؟ مرده یه آدامس موزی بهش داده، زنه میگه نه یه طعم دیگش رو می خوام!
 
- به دوستم میگم میخوام برم سمت گیاهخواری، نظرت چیه؟! بابام می گه آفرین پسرم خیلی هم خوبه مگه تو چیت از بُز کمتره!
 
- یه رفیق داریم اسطوره مشکلاته بدشانس، بدهکار، تنها، مشروط ...! یعنی دیگه مشکلی نمونده که این تجربه نکرده باشه! زنگ زدم بهش، میدونین آهنگ پیشوازش چی بود؟؟ ... همه چی آرومه ... من چقدر خوشحالم...!

آفتاب آمد دلیل آفتاب     گر دلیلت باید از وی رخ متاب

جمعه 31 شهریور 1391  11:03 AM
تشکرات از این پست
saeid63 zahra_53 mohammadhoseinshokri hamid_h mohammad_43 taghvimi fatemeh35
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مسابقه بخــــنـــــد اما رای یـــــــــــــادت نره!

محض خنده

هیچوقت گودی قاشق رو زیر شیر آب نگیرین
این توصیه نسل به نسل و سینه به سینه تو خاندان ما گشته تا رسیده به من
البته بابام وقتی اینو بهم میگفت پیرهنش خیس بود
فک کنم بابابزرگم اونطور که باید و شاید پیامو نرسونده بود !
.
.
.
مهمترین موردی که باید به کاربران ایرانی گوشزد کرد این است که
بابا جان اول ایمیل www نداره   والا نداره بلا نداره  
.
.
.
رانندگان ماشین های حمل مرغ به جلیقه ضد گلوله و اسلحه تجهیز شدند!
.
.
.
بد تر از رفتن
گندیست که انسانها به باور یکدیگر می زنند !
.
.
.
یکی از بچه ها لپ تاپش رو آورد پیش من ، وصلش کردم به مودمم که فایل دانلود کنم
میگه دانلود نکن حجمم کم میشه !   
ینی تا این حد  
.
.
.
فتح الله زاده : من صدای شما رو نمیشنوم آقای فردوسی پور !
فردوسی پور : الان صدای منو نمیشنوین !؟
فتح الله زاده : نخیر …!
.
.
.
یه سنگریزه وقتی تو کفش باشه دیگه یه سنگریزه نیست
قلوه سنگه !
.
.
.
حافظ: تـنــم از واسـطــه دوری دلـبــر بـگـداخــــــت. جـانــم از آتــش مـهــر رخ جـانـانــه بسوخت
 فروغ فرخزاد: ای شب از رویای تو رنگین شده. سینه از عطر توام سنگین شده
سهراب سپهری: دوست را زیر باران باید برد. عشق را زیر باران باید جست
 ترانه امروزی: دوست دختر من نازه، قلبش پر احساسه، عاشقش شدم تازه
 رپ: دوستت دارم کثافت! لعنت به اون قیافت
خدا از این به بعد رو به خیر کنه !!
.
.
.
بیاین چند دقیقه برای اونایی که با ماشینشون ساعت ها ترافیک رو تحمل میکنن
تا برسن باشگاه بدنسازی و سوار دوچرخه بشن
سکوت کنیم….  
.
.
.
شما یادتون نمیاد  کلی زور میزدیم زرگری حرف بزنیم حرص بقیه رو در بیاریم
مثلزن مزثلز ایزین 
.
.
.
اگه این معلم های دبستان..
میدونستن یه روزی قراره..
فقط تایپ کنیم..
اینقدر سعی نمیکردن خطمون خوب شه 
.
.
.
وقتی ناراحتین از ۱ تا ۱۰ بشمرین. اگه آروم نشدین تا ۲۰ ادامه بدین
نشد تا ۳۰ و همینجور ادامه بدین تا بشین.
من الان به ۲۱۶۶۶۵۰۰۰۹۶۸۷۱۱۲۰۰۱۲ رسیدم
.
.
.
.
نمیدونم چه رمزیه لامصب بعضیا میگن "عزیزم” انگار فحش دادن
ولی بعضیام هستن به آدم میگن "زهر مار” انگار دنیا رو به آدم دادن…
.
.
.
 
.
اعتراف می کنم بچه که بودم و تازه مسواک زدن رو یاد گرفته بودم،
موقع مسواک زدن به جای اینکه مسواک رو تکون بدم،
سرم رو با شدت در جهات مختلف تکون می دادم و مسواک رو
همینطور ثابت نگه می داشتم.
اعتراف می کنم تا یه ربع بعد مسواک زدن سرم گیج می رفت!
.
.
.
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻳﻌﻨﻲ : ﺩﻩ ﺗﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺑﻴﺎﺩﺳﺮﺍﻏﺖ !
ﺍﻣﺎ …. ﺗَﻪِ ﺩﻟﺖ ﺑﮕﯽ :
ﺍﻭﻥ … ﺍﻭﻥ … ﺍﻭﻥ ..
مغزت بگه کوفت اون مرض اون !
.
.
.
داشتم ماشین رو دنده عقب می‌آوردم تو حیاط
مامانم اومده فرمون میده…. بیا…. بیا…. بیا…. بیا ….
نیا !!
لوله آب شیکست !
.
.
.
انواع جواب دادن اس ام اس بعضیاااا
۱ . یه عده هستن زیر یه دقیقه جواب میدن تپل درست حسابی…!!
آدم حس میکنه رو در رو باش وایساده قشنگ باش داره حرف میزنه…!!!
۲ . یه عده دیر جواب میدن اما کامل و خوب…!!
آدم حس تبادل نامه بش دست میده…!!
۳ . یه عده هرچی براشون میفرستی یکی دو کلمه جواب میدن…مخصوصا اوکی…!!
حس حرف زدن با کر و لال به آدم دست میده…!!
۴ . یه عده دیگه که کلا اصن جواب نمیدن هر چی بگی…!!
حس نشستن سر قبر مرده و فاتحه خوندن به آدم دست میده…..  
.
.
.
داریم آبگوشت میخوریم, گوش کوبُ گرفتم دستم
تیریپ خاطره های کودکی….به بچه خواهرم میگم :
دایی جون این گوش کوب سنش از منم بیشتره ….
مادرم از اون ور میگه : فایدشم همین طور!
.
 
.
.
این آدمایی که سه صفحه بهشون اس ام اس میدی
 بعد مثل معلولا فقط یه کلمه تایپ میکنن OK
 باید بگیری اون دکمه های کیبورد موبایلشونو با بیل داغون کنی
 ازش فقط یه o بمونه با یه k
تا حالشون جا بیاد!!!
.
.
.
حاصلضرب توان در ادعا مقداری ثابت است ،
هرچه توان انسان کمتر باشد ادعای او بیشتر است
و هرچه توان انسان بیشتر شود ادعایش کمتر میگردد
.
.
.
طرف  نوشته بود که
من یه گوگل واسه مغزم لازم دارم یه آنتی ویروس هم واسه دلم
یکی کامنت گذاشته بود:
پس یه فتوشاپ هم واسه قیافت بذار! 
.
.
.
.
مامان من موقعی که خاله هام مهمون ما هستن :
پاشو دختر..زشته الان مهمونا میان آبروم می ره
مامان من موقعی که عمه و بچه هاش مهمون ما هستن :
پاشو بچه الان یه گله آدم می ریزه اینجا !

آفتاب آمد دلیل آفتاب     گر دلیلت باید از وی رخ متاب

جمعه 31 شهریور 1391  11:04 AM
تشکرات از این پست
saeid63 mohammadhoseinshokri hamid_h mohammad_43 taghvimi fatemeh35 ali_81
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مسابقه بخــــنـــــد اما رای یـــــــــــــادت نره!

محض خنده

 
 
1- حالا همه عکاس و طراح و گرافیست هم نشدین نشدینا، مملکت به نجار، بقال و میوه فروش هم نیاز داره. از ما گفتن بود!
 
2- آرزو دارم یک بار... فقط یک بار دیگه برگردم به دوران مدرسه ساعت انشاء، بهم بگن موضوع انشاء: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...! یا مثلا موضوع آزاد.
 
اونوخ بجای نوشتن از فواید درخت و درختکاری خیلی حرفا واسه نوشتن داشتم.
 
3- این آقایون محترم همچین می گن دخترای امروزی آشپزی بلد نیستن، خونه داری بلد نیستن، یکی ندونه انگار خودشون مثل مردای قدیم میرن از صبح کار می کنن تا بوق سگ! بابا شماهارو که باید با بیل ساعت 12 از زیر پتو بیرون آورد.
 
4- هنوز دروغهایت را در گنجه دارم. گاهی باورشان می کنم و باز عاشقت می شوم!
 
5- تفاوت را احساس کنید!
شاعر اصفهانی: بدنبالت میام هرجا که باشی
شاعر شیرازی: سر راهت نشینم تا بیایی
 
6- گاو اولی: ما!
گاو دومی: مااااا مااااا
گوسفند وارد ماجرا میشه: بع
گاو اولی: مااااا
گوسفند دومی: بع
گوسفند اولی: بع بع...
 
نه واقعا نشستی این گفت و گو رو تا آخر خوندی؟ الان هم منتظر بقیه ماجرا هستی؟ ای جانم!
 
7- می گن واسه کسی بمیر که برات تب کنه، الان یه نمه تب دارم، برنامه ت چیه؟!
 
8- مردم فقط به یک روش با شما برخورد می کنند، هر روشی که به آنها اجازه دهید.
 
9- آلیس به یک دوراهی رسید و یک گربه را روی درخت دید
به گربه گفت: «از کدام مسیر باید بروم؟»
گربه پرسید: «به کجا می خواهی بروی؟»
آلیس پاسخ داد: «نمی دانم»
گربه گفت: «پس مهم نیست که از کدام راه بروی» (آلیس در سرزمین عجایب)
 
10- فقط یه ایرانی می تونه بعد از اینکه جواب آزمایششو گرفت و سالم بود بگه: این همه ول خرج کردمی و هیچی مونم نبود!
 
11- کاش واسم خواستگار می اومد، بعد من می گفتم: شما اومدین منو بگیرین؟ اونام می گفتن: بله! بعد منم می دویدم و داد می زدم: اگه می تونین منو بگیرین... اگه می تونین منو بگیرن!
 
12- بعضی از این پشه ها قیافشون انقدر مظلومه که آدم میخاد خودش رگشو پیدا کنه بزاره تو دهنشون!
 
13- یه بز هم نداریم؛ بهش ثابت کنیم چه علف شیرینی هستیم.
 
14- نمی خواهم بعد از مرگم به احترامم یک دقیقه سکوت کنی
 
اکنون که زبانت نیش دارد دهانت را ببند
 
15- قبل از 12 بخوابیم میگن مرغی، بعد از 12 بخوابیم میگن جغدی، راس 12 بخوابیم میگن بمیر بابا با این سروقت خوابیدنت...
 
چه غلطی کنیم بالاخره؟
 
16- یه روزایی هست که یهو قصد می کنی اتاقتو مرتب کنی... همه وسایلتو که می ریزی بیرون تازه میفهمی چه غلطی کردی
 
17- همیشه سعی کردم تو زندگیم با کسانی که در برخورد با اطرافیان کلمه هایی مثل: جوجو، عجیجم، عجقم و... رو استفاده می کنن کنار بیام!
ولی خدایی دیگه تحمل جمله: «تی تال می تونی؟» (چی کار می کنی؟) از توانایی و اعصاب من خارجه!
 
18- برای کسی که می فهمه هیچ توضیحی لازم نیست! برای کسی که نمی فهمه هر توضیحی اضافه است!
 
19- ما زنها رسم خوبی داریم. زمانه که سخت می گیرد، شروع می کنیم به کوتاه کردن ناخن ها، موها، حرف ها، رابطه ها. (ویرجینیا وولف)
 
20- دقت کردید هر وقت تو زندگیتون یه روزنه امید پیدا می شه
 
سریع یه پطروس فداکار پیدا می شه انگشتش رو می کنه توش
 
21- وارد یه مهمونی میشی، یه عده زیادی برات پا میشن
حالا میخوای احوال پرسی کنی تنوع جملاتت به صفر می رسه
سلام حال شما؟
سلام حال شما چطوره؟
سلام احوالتون؟
سلام خوبین؟ خونواده خوبن؟
سلام، حالتون چطوره؟
و این دوره گردش ادامه دارد
 
22- دقت کردی وقتی یکی بهت میگه: «اگه یه سوال ازت بپرسم راستشو میگی؟»
 
نگران می شی، یاد تمام دروغا و کارای بدی که انجام دادی میفتی
 
23- قدیما ظرف یکبار مصرف نبود...
 
دختر همسایه دوبار میومد، یه بار نذری میاورد، یه بار میومد واسطه ظرفش، آدم فرصت فکر کردن و تصمیم گیری داشت.... بعد میگن چرا آمار ازدواج پایین اومده!
 
24- وقتی یه بسته پفک یا چیپس رو به صورت اشتراکی دارم با دوستم می خورم
 
همش یه حسی بهم میگه اون بیشتر خورده، در حقم اجحاف شده...
 
25- دارم مسواک می زنم بابابزرگم دندون مصنوعیش رو آورده گذاشته تو جیبه پیرهنم می گه یه دستی هم به دندونای ما بزن!
 
26- دوستم گفت فقط پیاز می تونه اشک آدم رو دربیاره... منم واسه اینکه ثابت کنم اشتباه گفته با نارگیل زدم تو سرش.
 
27- اگه یه موقعی تو یه موقعیتی گیر کردین که یکی می خواست بکشتتون زودی بگین: بکش! بکش راحتم کن! معطل چی هستی؟ د یالا لعنتی!
 
تو همه فیلما امتحان خودشو پس داده.
 
28- کچل باشی... بری بالای شهر میگن مد روزه، بری مرکز شهر میگن سربازی، بری پایین شهر میگن زندانی بودی! این همه تفاوت توی شعاع 20 کیلومتر...!
 
29- یه زمانی هرکی پولش به میلیون می رسید پولدار حساب می شد، الان یه میلیونر تو ایران نهایتا می تونه ماشینشو بیمه کنه و چند کیلو هم گوجه سبز با بقیه پولش بخره!
 
میلیاردر هم می تونه نهایتا یه خونه معمولی حیاط دار با یه ماشین معمولی روز دنیارو داشته باشه، تازه باید یه میلیون آخرشم واسه بیمه و گوجه سبز نگه داره!
 
30- از تمام دنیا یک صبح سرد، یک چای داغ و یک صبح بخیر تو، برایم کافی است...
 
31- دقت کردین که هرکدوممون حداقل یکبار تلاش کردیم که کلید لامپو بین حالت خاموش و روشن نگه داریم؟
 
32- روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی. اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری! دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی و سوم اینکه در بهترین کاخ ها و خانه های جهان زندگی کنی پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟ لقمان جواب داد: اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که می خوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد. اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است. و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آن وقت بهترین خانه های جهان مال توست.

آفتاب آمد دلیل آفتاب     گر دلیلت باید از وی رخ متاب

جمعه 31 شهریور 1391  11:06 AM
تشکرات از این پست
saeid63 zahra_53 mohammadhoseinshokri hamid_h mohammad_43 taghvimi fatemeh35 ali_81
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مسابقه بخــــنـــــد اما رای یـــــــــــــادت نره!

محض خنده

1- گمونم اسب سفید شاهزاده منو کشتن و باهاش سوسیس درست کردن وگرنه امکان نداشت اینقده دیر کنه

2- می گن پول چرک کف دسته؛ دست ما هم که کلا آنتی باکتریال!

3- مدرسه: سه سیب داریم، دو تای دیگر از علی می گیریم، حالا چندتا سیب داریم؟

مشق شب: اگر یک هندوانه سه کیلویی را بین پنج نفر تقسیم کنیم به هر یک چه مقدار می رسد؟

امتحان: علی 12 موز دارد، قطار او هفت دقیقه تاخیر دارد، وزن خورشید را حساب کنید!

4- ترمینال همون ترمینال اما رفتن کجا و اومدن کجا

5- حتی مزخرف ترین چیزهای ممکن بعدها به خاطره های شیرین تبدیل میشن

مثلا صدای مودم دایل آپ موقع کانکت شدن

6- ملت فکر می کنن در اتاقای ما، مثه در یخچال خود به خود بسته میشه. پشت سرشون نمیبندنش

7- هرکس به طریقی دل ما می شکند! اما تو خیلی خلاقیت به خرج دادی، آفرین.

8- اوضاع اونقدر عجیبه که هرکی از هر دهه ای هست فکر می کنه جزو نسل سوخته است!

9- بعضی وقتا دلم واسه مامانم می سوزه وقتی میان تو اتاقم و غرق دنیای مجازی میشم و اون تنها نشسته تلویزیون می بینه. چه نسل بی عاطفه ای شدیم ما

10- همیشه دود سیگار به سمتی میره که نمی خوای، دقیقا مثه مسیر زندگی ما...

11- ای کاش الانم مثل بچگی بزرگترین نگرانیم این بود که وقتی آدامس می خرم عکسش تکراری نباشه...!

12- وقتی این نوشته های سوزناک بعضیا رو می خونم که از رفتن عشقشون دارن پر پر می شن، دلم می خواد برم عشقشونو پیدا کنم، دوتا بزنم تو گوشش، بگم الاغ! داری می کشیش بدبختو! برگرد

13- در تاریخ تنقلات همه جور آدمی داشتیم از آدم نابغه ای که بستنی رو اختراع کرد تا اون آدم ناتوانی که تخمه ژاپنی رو به آجیل اضافه کرد

14- به علت گرانی بانک مرکزی به مناسبت روز مرد کارت های آفرین صد آفرین و هزار و سیصد آفرین همسر خوب و نازنین چاپ کرد

15- پیرمردهای 90 ساله هم توی جمعشون به همدیگه میگن «بچه ها»

16- یه آهنگ توی پلی لیستت هست که همیشه ازش رد میشی اما هیچ وقت پاکش نمی کنی

17- انگیزه چک کردن میس کال ها:

پنج درصد اهمیت کسی / کسانی که تماس گرفتن

95 درصد خلاص شدن از اون آیکون اعصاب خردکردن نشون دهنده میس کال

18- رفته بودیم یه جا مهمونی، صاحب خونه یه دختر ملوس داشت، سه، چهار سالش بود، دیوار راستو می رفت بالا! نازش کردم، بوسیدمش و بهش با لحن بچگونه گفتم: خاله دون، چن سالته عجیییجم؟ اسمتو بهم میگی خانونمه خوججل؟

چند ثانیه تو چشام نگاه کرد، بعدش خیلی جدی گفت: خب مثل آدم حرف بزن ببینم چی میگی...!

19- خواستم خونه عشقو تو قلبت بسازم اما شهرداری مجوز نداد!

20- ینی فک کنم مسوولان یوفا با مسوولان دانشگاه ما هماهنگ کردن که از روز شروع فرجه ها بازی های یورو 2012 رو شروع کنند و اختتامیه اش هم همزمان با اتمام امتحانات ماست.

مراقب باشید بچه ها که من دو سال پیش تو جام جهانی داغون شد امتحانام!

21- این عذاب وجدان گرفتن ها در روزای آخر تعطیلات کاملا نرمال و از علایم سلامتی دانشجویان و دانش آموزان است

22- هر امتحانی سه فاز دارد: فاز فرجه ها که عموما به فنا می رود

فاز ایام امتحانات که عموما به فکر کردن راجع به راه کارهای تقلب می گذرد

فاز بعد از امتحانات که به پاچه خواری اساتید و التماس سپری می شود

23- راوی قصه عاشق دخترک شده بود، قصه را طول می داد تا شاهزاده قصه کمی دیرتر برسد

24- یادمان باشد اگر قاطرمان تنها شد، طلب عشق ز هر کره الاغی نکنیم

25- شما یادتون نمیاد، همین دو ساعت پیش ساعت چهار بود

26- خرخون مجرم نیست، بیمار است. بیایید با خرخون ها مثل بیماران رفتار کنیم...! (ستاد حمایت از بیماری های خیلی خاص)

27- تو «اسم فامیل»، سر غذا دعوامون می شد می رفتیم پیش بزرگ ترها تاییدیه می خواستیم که مثلا شهادت بدن گیلاس پلو داریم یا نه!

موز پلو حتی...!

28- لیوان آب باس شعور داشته باشه وقتی از بیرون میای و پهن زمینی خودش بیاد بگه منو بخور، این دانشمندا چه غلطی می کنند من نمی دونم

29- بچه که بودیم همش اون خانوم مجری مهربونه بودا... خانوم رضایی،

می گفت: شما... ما هم می گفتیم: ما؟

می گفت: بله شما که نزدیک تلویزیون نشستی، یکم برو عقبن تر بشین!

مام می رفتیم عقب. بعد می گفت: یکم عقب تر!

ماهم تا نزدیکای در ورودی می رفتیم عقب که نکنه لج کنه کارتون نشوننده!

یه همچین اسکلایی بودیم ما...

30- وقتی پنج ثانیه قبل از آلارم موبایل بیدار می شم و اونو خاموش می کنم احساس می کنم بمب خنثی کردم

31- من همه کتابامو دو دور کامل خوندم، تو چطور؟ (ستاد ایجاد وحشت میان دانشجویان در فصل امتحانات)

32- مقدار تعطیلی بیشتر = اتلاف وقت بیشتر

عمرا وقتی تعطیل می شی بشینی درس بخونی

33- ما بچه بودیم یه بازی بود به نام: «همه ساکت بودند ناگهان خری گفت»... صدبرابر پلی استیشن 3 لذت داشت!

34- استاد: وقتی بزرگ شدی چه می کنی؟ شاگرد: ازدواج! استاد: نخیر منظورم اینه که چی می شی؟ شاگرد: داماد! استاد: اوه! منظورم این است وقتی بزرگ شدی چی به دست می آری؟ شاگرد: زن! استاد: بله! وقتی بزرگ شدی برای پدر و مادرت چی می گیری؟ شاگرد: عروسی می گیرم! استاد: پسر جان پدر و مادرت در آینده از تو چه می خوان؟ شاگرد: نوه!

35- در جهان سوم رمز موفقیت پنهان کردن منابع کسب اطلاعاته

Wincenzo Delafonte: وسط میدون تجریش احساس کردم یه مردی تو فاصله 20 متریم زل زده بهم و داره میاد سمتم، منم چشم تو چشم شدم و به مسیرم ادامه دادم، بهم رسیدیم و یهو دستشو کرد تو کیفش و یه کاغذ داد دستم
آگهی کاشت مو بود
اولش خیلی بهم برخورد اما بعدا گفتم طفلکی چقدر منتظر یه کچل بوده که رد شه

36- سیمین: فرقی نداره کسی که باهاش حرف می زنی، پلی تکنیک می خونه یا آزاد از رودهن. از نظر خودش سختگیرترین استادا و بالاترین سطح علمی رو دانشگاه اونا داره

 

محض خنده 

 
 
- خیلی پیش اومد خودمو به سرماخوردگی زدم که مدرسه نرم ... اما من هنوز موندم اون دکتری که منو معاینه می کرد و می گفت: مریضی و چند جور قرص و دوا می نوشت تا خوب بشم، مدرکشو از کجا گرفته بود!
 
- آخه من نمی دونم این W چیه تو لغات این دهه هفتادیا و هشتادیا ... می نویسن …ba W she, a Wre, ba Wba کی مدرسه ها باز میشه راحت شیم
 
- معلوم نیست این درس عبرت چند واحده، لامصب تموم نمیشه
 
- از کلید محترم «پ» در کیبورد می خواهیم یه جارو مشخص کنه واسه خودش و همیشه همونجا بتمرگه که تو هر کامپیوتری جاش عوض نشه
 
- ولی خداییش بیاییم ظاهربین نباشیم. بعضیا ممکنه در ظاهر بی شعور به نظر بیان اما وقتی باشون می گردیم و بیشتر می شناسیمشون می بینیم که باطنن هم بی شعورن!
 
- وقتی پشت آیفون می پرسیه «کیه؟» 95 درصد مردم میگن «باز کن»، 5 درصد باقیمونده هم میگن «منم»
 
- یکی از اشتباهاتمون اینه که گاهی کسایی رو تو زندگیمون راه می دیم که تو طویله راهشون نمی دن
 
- خیلی دوست دارم یکی از استادام رو در حال خنده تو خیابو ببینم، برم پیشش بگم «چیز خنده داری هست بگو ما هم بخندیم!»
 
- خوش به سعادت این نسل جدید که کلی سرگرمی دارن. والا سرگرمی نسل ما یه چرخ گوشت بود که دستمون رو می کردیم توش دستمون تا زانو قطع می شد! بعدش کانال پنج برنامه در شهر نشونمون می داد کلی حال می کردیم
 
- آی فون 5 هم اومد و تو نیومدی، خاک بر سرت
 
- تو خیابون یه تصادف شده بود. همه جمع شده بودن. منم برای اینکه صحنه رو از نزدیک ببینم از اون ور داد زدم گفتم «برید کنار، برید کنار من پدرشم» وقتی که رسیدم دیدم اونی که تو خیابون افتاده الاغه!
 
- سال ها گذشت و گذشت و گذشت و ساندیس ها کماکان تولید شدند و تولیدکنندگان نوشتند از «اینجا» باز کنید و مردم همچنان از «آنجا» باز کردند!
 
- اینایی که از پاییز بد میگن، بعدازظهرای پاییزی نرفتن تو حیاط خلوت بشینن، یه استکان نسکافه بخورن که بفهمن پاییز یعنی چی
 
- طرف شش ماهه دماغشو عمل کرده هنوز چسب میزنه! اینا همونان که برچسب تلویزیون و مایکروفر و پلاستیک صندلی ماشیناشون رو نمی کنن
 
- ترسناکترین لحظه دنیا لحظه ای که سوار یه تاکسی خالی می شید و راننده دیگه مسافری سوار نمی کنه. حتی مسافرایی که هم مسیر شما هستن!
 
- ته دیگ طلایی رنگ خوشمزه هم نشدیم دو نفر سرمون دعوا کنند. شلغم نشدیم یکی کوفتمون کنه خوب شه. ویرگول هم نشدیم هر کی بهمون رسید مکث کنه. بچه مردم هم نشدیم ملت ما رو الگوی بچه هاشون قرار بدن. قره قوروتم نشدیم دهن همه رو آب بندازیم
 
- هیچ لذتی بالاتر از این نیست که یه تیکه از سرعتگیر کنده شده باشه و آدم بتونه دوتا چرخ ماشینشو از اونجا رد کنه
 
- غیرممکنه توی مدرسه های اینجا درس خونده باشی و این جمله رو نشنیده باشی: «ببینید همه تون صفر بشین، یه دوزاری از حقوق من کم نمی کنن، همه تون 20 هم بشید یه دوزاری به حقوق من اضافه نمی کنن!»
 
- یه همسایه پیری داریم، کلیپ کامران و هومن و دیده میگه چقدر این زن و شوهر بهم میان!
 
- اگر زن ها دنیا رو می گردوندن هیچ جنگی وجود نداشت فقط چندتا کشور با هم قهر بودن و حرف نمی زدن!
 
- حساب کنید قیافه دخترای دوران حافظ و سعدی چه جوری بوده که خال کنج لب یار آپشن محسوب می شده!
 
- این یکی رو هیچ وقت نفهمیدم واسه چی یاد گرفتم. می خوام بدونم کسی هست «ب.م.م» و «ک.م.م» (ریاضی) در طول زندگیش به دردش خورده باشه؟
 
- اتاقمو تمیز کردم هر چی بشقاب و دستمال کف اتاق بود بردم. حالا نیم ساعته دوتا هسته میوه تو دهنمه جایی ندارم بندازم
 
- پیر شدم آخرش نفهمیدم کاربرد مداد سفید تو جعبه مداد رنگی چی بود
 
- به یک کبری جهت پاره ای از تصمیمات نیازمندیم
 
- شبا وقتی سوار تاکسی می شم به این فکر می کنم که مثلا رمز عابربانکمو چی بگم به راننده یا اگه پیچید تو فرعی چجوری در ماشینو باز کنم بپرم بیرون
 
- این روزا آدم جرات نداره با یکی درد دل کنه. یارو تا بهت ثابت نکنه از تو بدبخت تره ولت نمی کنه
 
- از مزخرف ترین اتفاقات نصفه شبا، این صدای شکسته شدن قولنج وسایل خونه ست. مخصوصا تلویزیون و وسایل چوبی هی شبا قولنج شون می شکنه، آدم لوزالمعده اش میاد تو حلقش!
 
- ماکارونی عزیز
با سلام
لطفا از قیمه یاد بگیر. اونم مثل تو نارنجیه ولی دور دهنمونو به شعاع پنجاه سانت رنگ آمیزی نمی کنه!
 
- نسل ما جوراب زنونه مشکی آویزون به شیر حموم دیده
 
- می خوام گلکسی نوت بخرم، نه به خاطر امکاناتش، نه به خاطر کیفیتش بلکه به خاطر سایزش. آخه تنها گوشی موجود دربازاره که از سوراخ توالت رد نمیشه! یعنی عمرا بیفته توی چاه
 
- این آینه آسانسور معلوم نیست چه نیرویی توش نهفته که آدمو وادار به شکلک درآوردن می کنه
 
- وراثت چیزی است که وقتی بچه تون از خودش نبوغ در می کنه بهش اعتقاد پیدا می کنید.
 
- کاش می شد فهم و شعور را سهمیه بندی کرد. حداقل بعضی ها ماهی 60 لیتر شعور بهشون تزریق می شد.
 
- سوالات رایج مربوط به موبایل:
 
سال 76: آنتن دهیش چطوره؟
سال 79: چقدر شارژ نگه می داره؟
سال 82: دوربینم داره؟
سال 85: دوربینش چند مگاپیکسله؟ صداش چطوره؟
سال 88: تاچه؟ یا از این معمولیاس؟
سال 91: آندرویده؟
سال 94: اخلاقش چطوره؟!
سال 1400: درکت می کنه یا نه؟
سال 1403: به اندازه کافی بهت توجه می کنه؟ یا می خوای باهاش بهم بزنی؟
 

آفتاب آمد دلیل آفتاب     گر دلیلت باید از وی رخ متاب

جمعه 31 شهریور 1391  11:06 AM
تشکرات از این پست
saeid63 zahra_53 mohammadhoseinshokri hamid_h mohammad_43 taghvimi fatemeh35 ali_81
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مسابقه بخــــنـــــد اما رای یـــــــــــــادت نره!

طنز: ای وای که با تو من چی می‌شم

 

نادر ختایی در بازار رونق 206 شرح حالی از این محبوب گران شده در بازار دارد، محبوبی که گویا زا قدیم الاسلام و حتی قبل از دوران تولد شرکت پژو هم طرفداران زیادی داشته است!
رستم پی تو به راه رفته/ خان‌ها همه اشتباه رفته
بیژن! عقبت به چاه رفته/ با تو گاگارین به ماه رفته
رویای تو در دل پریشم /محبوب دلم دویست و شیشم
 
آکنده ز منطق ارسطو/ تودوزی تو پر پرستو
ای ظاهر تو چراغ جادو/ چون که دمِ در بده، بیا تو
امروز که بنده در آفیشم/ محبوب دلم دویست و شیشم
 
ای رفته به قله‌ی دماوند!/ ای بر تو نگاه کوه الوند!
ای داده ژکوند بر تو لبخند!/ من می‌خرمت فقط بگو چند؟
ای وای که با تو من چی می‌شم/ محبوب دلم دویست و شیشم
 
ای ناز چراغ و پاک شیشه!/ از دوری تو دلم پریشه
بهتر ز تو در جهان نمی‌شه/ ای عمر گارانتییت همیشه!
یک عمر تو بسته‌ای به ریشم/ محبوب دلم دویست و شیشم
 
ای کشته‌ی تو خود اوناسیس!/ از هجر تو دیده‌ها همه خیس
گر قافیه شد غلط بگو «هیس»/ چون نمره‌ی تو دهد دلم بیس
من تا به ابد تو را سریشم/ محبوب دلم دویست و شیشم
 
ای جان پسر! شنو تو این را/ این در فن خودرو آخرین را
تیک آف مزن تو این چنین را/ ویراژ مده تو نازنین را
از کار تو سخت دل پریشم/ محبوب دلم دویست وشیشم
 
قربان قد و قر و غمیشت/ جانم به فدای قوم و خویشت
مُردم ز نگاه پر ز نیشت/ هر روز من آمدم به پیشت
امروز خودت بیا به پیشم/ محبوب دلم دویست و شیشم
 
تا آخر عمر یار من باش/ هر روز فقط کنار من باش
براقی روی تار من باش/ خواهی تو بیا سوار من باش
با دست خودت بزن پولیشم / محبوب دلم دویست و شیشم
 
ای شاخه نبات شعر حافظ!/ سربی و بژ و سیاه و قرمز!
در قلب تمام خلق نافذ! / در آخر کار در پرانتز!
با تو؛ نه به فکر جان خویشم(محبوب دلم دویست و شیشم)
 

آفتاب آمد دلیل آفتاب     گر دلیلت باید از وی رخ متاب

جمعه 31 شهریور 1391  11:09 AM
تشکرات از این پست
zahra_53 mohammadhoseinshokri hamid_h mohammad_43 taghvimi saeid63 fatemeh35 majid68 ali_81
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مسابقه بخــــنـــــد اما رای یـــــــــــــادت نره!

فرق نیمرو درست کردن خانمها واقایان

قابلمه مسی رو روی اجاق گاز میذارن و توش روغن و تخم مرغ میریزن
نیمروی آماده رو جلوی تلویزیون میخورن و چند تا فحش میدن.
 
خانمها چطور نیمرو درست میکنن؟
 
۱-ماهیتابه را میزارن رو گاز
۲- توی ماهیتابه روغن میریزن
۳- اجاق گاز زیر ماهیتابه رو روشن میکنن
۴- تخم مرغها رو میشکنن و همراه نمک توی ماهیتابه میریزن
۵- چند دقیقه بعد نیمروی آماده رو نوش جان میکنن
 
آقایون چطور نیمرو درست میکنن؟
 
۱- توی کابینتهای بالایی آشپزخونه دنبال ماهیتابه میگردن
۲- توی کابینتهای پایینی دنبال ماهیتابه میگردن و بلاخره پیداش میکنن
۳- ماهیتابه رو روی اجاق گاز میذارن
۴- توی ماهیتابه روغن میریزن
۵- توی یخچال دنبال تخم مرغ میگردن 
۶- یه دونه تخم مرغ پیدا میکنن
۷- چند تا فحش میدن
۸- دنبال کبریت میگردن
۹- با فندک اجاق گاز رو روشن میکنن و بوی سرکه همراه دود آشپزخونه رو بر میداره
۱۰- ماهیتابه رو میشورن (بگو چرا روغنش بوی ترشی میداد )!
۱۱- ماهیتابه رو روی اجاق گاز میذارن و توش روغن واقعی میریزن
۱۲- تخم مرغی که از روی کابینت سر خورده و کف آشپزخونه پهن شده رو با دستمال پاک میکنن
۱۳- چند تا فحش میدن و لباس میپوشن
۱۴- میرن سراغ بقالی سر کوچه و ۲۰ تا تخم مرغ میخرن و برمیگردن
۱۵- تلویزیون رو روشن میکنن و صداش رو بلند میکنن
۱۶- روغن سوخته رو میریزن توی سطل و دوباره روغن توی ماهیتابه میریزن
۱۷- تخم مرغها رو میشکنن و توی ماهیتابه میریزن
۱۸- دنبال نمکدون میگردن
۱۹- نمکدون خالی رو پیدا میکنن و چند تا فحش میدن
۲۰- دنبال کیسهء نمک میگردن و بلاخره پیداش میکنن
۲۱- نمکدون رو پر از نمک میکنن
۲۲- صدای گزارشگر فوتبال رو میشنون و میدون جلوی تلویزیون
۲۳- نمکدون رو روی میز میذارن و محو تماشای فوتبال میشن
۲۴- بوی سوختگی رو استشمام میکنن و میدون توی آشپزخونه
۲۵- چند تا فحش میدن و تخم مرغهای سوخته رو توی سطل میریزن
۲۶- توی ماهیتابه روغن و تخم مرغ میریزن
۲۷- با چنگال فلزی تخم مرغها رو هم میزنن
۲۸- صدای گــــــــــل رو از گزارشگر فوتبال میشنون و میدون جلوی تلویزیون
۲۹- سریع برمیگردن توی آشپزخونه
۳۰- تخم مرغهایی که با ذرات تفلون کنده شده توسط چنگال مخلوط شده رو توی سطل میریزن
۳۱- ماهیتابه رو میندازن توی سینک
۳۲- دنبال ظرفهای مسی میگردن
۳۳- قابلمهء مسی رو روی اجاق گاز میذارن و توش روغن و تخم مرغ میریزن
۳۴- چند دقیقه به تخم مرغها زل میزنن
۳۵- یاد نمک میفتن و میرن نمکدون رو از کنار تلویزیون برمیدارن
۳۶- چند ثانیه فوتبال تماشا میکنن
۳۷- یاد غذا میفتن و میدون توی آشپزخونه
۳۸- روی باقیماندهء تخم مرغی که کف آشپزخونه پهن شده بود لیز میخورن
۳۹- چند تا فحش میدن و بلند میشن
۴۰- نمکدون شکسته رو توی سطل میندازن
۴۱- قابلمه رو برمیدارن و بلافاصله ولش میکنن
۴۲- چند تا فحش میدن و انگشتهاشون که سوخته رو زیر آب میگیرن
۴۳- با یه پارچهء تنظیف قابلمه رو برمیدارن
۴۴- پارچه رو که توسط شعله آتیش گرفته زیر پاشون خاموش میکنن
۴۵- نیمروی آماده رو جلوی تلویزیون میخورن و چند تا فحش میدن
 

آفتاب آمد دلیل آفتاب     گر دلیلت باید از وی رخ متاب

جمعه 31 شهریور 1391  11:10 AM
تشکرات از این پست
saeid63 zahra_53 mohammadhoseinshokri hamid_h mohammad_43 taghvimi fatemeh35 majid68 ali_81 farshad42
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مسابقه بخــــنـــــد اما رای یـــــــــــــادت نره!

طنز

واکنش دخترا و پسرا نسبت به نمره امتحانی!

 

 

آفتاب آمد دلیل آفتاب     گر دلیلت باید از وی رخ متاب

جمعه 31 شهریور 1391  11:11 AM
تشکرات از این پست
saeid63 reza_rasekhekhoon zahra_53 cryingsphere hibgfuhuighfyo mohammadhoseinshokri hamid_h mohammad_43 taghvimi
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مسابقه بخــــنـــــد اما رای یـــــــــــــادت نره!

وسایل لازم برای ناخن گرفتن دخترا و پسرا!

 

 

آفتاب آمد دلیل آفتاب     گر دلیلت باید از وی رخ متاب

جمعه 31 شهریور 1391  11:12 AM
تشکرات از این پست
saeid63 reza_rasekhekhoon zahra_53 cryingsphere hibgfuhuighfyo mohammadhoseinshokri hamid_h mohammad_43 taghvimi
cryingsphere
cryingsphere
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 375
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مسابقه بخــــنـــــد اما رای یـــــــــــــادت نره!

عکس العمل دلار وقتی قیمتشو تو ایران دید!!

 

پاسخ به:مسابقه   بخــــنـــــد    اما رای یـــــــــــــادت نره!

جمعه 31 شهریور 1391  12:13 PM
تشکرات از این پست
hibgfuhuighfyo ilujavaneh taghvimi
09303495228
09303495228
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1391 
تعداد پست ها : 8721
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:مسابقه بخــــنـــــد اما رای یـــــــــــــادت نره!

 

 

ملا یه نفر رو تو خیابون دید و پرسید: شما علی پسر ممدآقا پاسبان نیستی که توی کرج سر کوچه چراغی مأمور بود؟ پسر گفت: چرا!؟ ملا گفت: ببخشید! پس حتما عوضی گرفتم

---------------------------------------------------------------

به یکی میگن یه موجود نام ببر ، میگه يخ ... ، میگن آخه یخ که موجود محسوب نمیشه ، میگه چرا من خودم صد بار دیدم نوشتند یخ موجود است

---------------------------------------------------------------

شوتيه عينكش را دور دستش می چرخونه بعد میزنه چشمش، سرش گیج میره میخوره زمین هوا ميره ، نمیدونی تا کجا ميره

---------------------------------------------------------------

پسره تو خواستگاری از یه دختره می پرسه اسم شما چیه؟ دختره می گه اسم من توی تمام باغچه ها هست. پسره می گه: آهان فهمیدم ، اسمتون شلنگه

---------------------------------------------------------------

از یه کچل می پرسن اسم شامپوت چیه؟ می گه من شامپو لازم ندارم از شیشه پاک کن استفاده می کنم!

---------------------------------------------------------------

حکمتی برای فهيمان : يارو داشته دنبال جاي پارك مي گشته اما پيدا نمي كرد! در همون حال گشتن به خدا ميگه: خدايا اگه يه جاي پارك برام پيدا كنيا من نماز مي خونم، روزه مي گيرم كه يه دفعه يه جاي پارك مي بينه و به خدا مي گه! خدا جون نمي خوادخودم پيدا كردم

---------------------------------------------------------------

رئيس: خجالت نمي‌كشي تو اداره داري جدول حل مي‌كني؟ كارمند: چكار كنيم قربان، اين سروصداي ماشينها كه نمي‌ذاره آدم بخوابه!

---------------------------------------------------------------

اين جريان واقعی است : يکی از دوستان دکتر تعريف ميکرد برای يه بنده خدائی شياف تجويز کردم ، يارو رفت و يکهفته بعد اومد گفت آقای دکتر حالم خوب نشد بدتر هم شدم گفتم چرا ، گفت نميدونم تا اين کپسول ها که دادين را ميخورم دلم آشوب ميشه

---------------------------------------------------------------

غضنفر مي‌ميره مي‌ره اون دنيا، ازش مي‌پرسن چي شد مُردي؟ ميگه داشتم شير مي‌خوردم ! ميگن: شيرش فاسد بود؟ ميگه نه بابا، گاوه يهو نشست

---------------------------------------------------------------

نصیحت یه شوهر به زنش: هر وقت یه سوسک تو دستشویی دیدی با دمپایی فورا نکوب رو سرش…

بی توجه از بغلش رد شو… این کار از صدتا فحش براش بدتره

---------------------------------------------------------------

طرف یه تیکه آشغال مي پره  تو چشمش . می ره جلوی آينه  تو چشش فوت ميكنه. خانمش بهش ميگه ديوونه تو فوت نكن بذار اون فوت كنه!

---------------------------------------------------------------

یه روزی از طرف دامپروری میرن گاوداریه یه بابایی. میگن شمابه گاواتون چی میدی میخورن. میگه پوست هندونه، طالبی و ... دویست هزار تومن جریمش میكنن. چند ماه دیگه دوباره میان می پرسن چی میدی میخورن یارو می ترسه میگه: چلوكباب، چلومرغ، و ... اینبار دویست و پنجاه هزار تومن جریمش میكنن. میرن چند وقت دیگه میان میگن چی میدی میخورن؟ میگه والا نمیدونم پولشو میدم خودشون میرن میخرن می خورن!

---------------------------------------------------------------

يه پيرمرد چاخانه داشته خاطره تعریف میکرده، میگه: ما سال چهل و نه با دو نفر دعوامون شد، ‌البته سال چهل و نه که مثل الان نبود دو نفر خیلی بود

---------------------------------------------------------------

به يکی میگن با ارّه برقی 100 تا درخت قطع کن ، 96 تا قطع میکنه خسته میشه. بهش میگن پاشو روشنش کن 4 تا دیگه بیشتر نمونده ، میگه مگه روشنم میشه

---------------------------------------------------------------

يارو داشت واسه دوستش تعریف میکرد: آره، چند وقت پیش داشتم توی جنگل می رفتم، که یک دفعه یک شیر وحشی بهم حمله کرد، منم نتونستم فرار کنم اونم منو گرفت و خورد
دوستش میگه: آخه چطوری میشه؟ تو که الان زنده ای و داری زندگی می کنی!!
يارو میگه: ای بابا، کدوم زندگی؟ تو هم به این میگی زندگی

---------------------------------------------------------------

به يکي ميگن اگه تو دریا کوسه بهت حمله کنه چکار می کنی؟ می گه می رم بالای درخت .می گن : تو دریا که درخت نیست يارو می گه: مجبورم می فهمی ؟ مجبورررررم

---------------------------------------------------------------

يکی از اين جوون های مغز قاطی پارچه می بره خیاطی می گه آقا اینو واسم کت شلوار بکن فردا نیام بگی سوزنم شکست چرخم خراب شد حال نداشتم اصلا پدر سگ بده نمی خوام بدوزی

---------------------------------------------------------------

از يکي ميپرسن فرق کچل با هواپیما می دونی چیه؟ میگه بابا ما سرمون ميشه کچل که اصلا فرق نداره هواپیما هم نکته انحرافی است

---------------------------------------------------------------

مشتری: این کت چنده؟
فروشنده: ۱۰۰ هزار تومان
مشتری: وای! اون یکی چنده؟
فروشنده: وای وای!!

---------------------------------------------------------------

دو تا تنبل دراز كشيده بودند يكيشون داشته خميازه ميكشيده اون يكي ميگه داداش تا دهنت بازه لطفا اين اصغر ما رو هم صدا كن

---------------------------------------------------------------

عروس ميره گل بچينه ، شهرداری ميگیرتش

---------------------------------------------------------------

طرف خودشو میمالیده به سپر ماشین ! میگن چی کار میکنی بابا, میگه دارم اوقاتمو سپری میکنم

---------------------------------------------------------------

به یارو میگن ۱۲ امام رو میشناسی؟ میگه آره. میگن خوب نام ببر؟ میگه اونجوری که نه. اگه ببینمشون میشناسم

---------------------------------------------------------------

اگه دیدی یه سوسک پشت و رو افتاده و داره دست و پا می زنه، فکر نکن با دمپائی زدنش... داره به قیافه تو می خنده

---------------------------------------------------------------

غضنفر میره برای عضو شدن تو بسیج مسئول ثبت نام ازش می پرسه معنی قدس سره الشریف یعنی چی؟ غضنفر یه خورده فکر می کنه میگه همون دمش گرم خودمونه دیگه

---------------------------------------------------------------

يارو ميره خواستگاري، از دختره خوشش نمياد، به باباي عروس ميگه : ما ميريم يه دور ميزنيم ، بر مي‌گرديم ، راستی تا ساعت چند بازيد ؟

---------------------------------------------------------------

يه بنده خدا پتروس فداكار رو با دهقان فداكار قاطي مي‌كنه، ميره انگشت مي‌كنه تو حلق راننده قطار

---------------------------------------------------------------

يه دفعه دو تا هزار پا همديگر رو بغل ميکنن ميشن زيپ

---------------------------------------------------------------

يه نفر ميره جوراب فروشي ميگه آقا جوراب ميخوام فروشنده ميگه:مردونه ؟يارو دست ميده ميگه: مردونه

---------------------------------------------------------------

يه يارو زنگ ميزنه پيتزا فروشي ميگه يه پيتزا مي خواستم. فروشنده ميگه . به نام ... ؟ يارو ميگه . آخ آخ . ببخشيد .به نام خدا , يه پيتزا مي خواستم

---------------------------------------------------------------

از طرف مي پرسند چرا پرنده ها زمستان از شمال به جنوب پرواز مي کنن ؟ ميگه : آخه من امتحان كردم..... پياده خيلي راهه

---------------------------------------------------------------

دختره ميره تعليم رانندگي ... ازش ميپرسند چطور بود ؟ ميگه : بد نبود ! اما معلمش خيلي مذهبي بود. ميگن : واسه چي؟ ميگه : والا من هر كاري ميكردم هر جايي ميپيچيدم ميگفت : يا اباالفضل ...يا حضرت عباس...يا امام حسين

---------------------------------------------------------------

 تست فيزيك كنكور : سرعت نور چه قدر است؟  1- بد نيست  2- خوب است  3- الحمدالله   4- تو خوبي؟

---------------------------------------------------------------

يه نفر يه سگ فلج داشته، هر وقت دزد ميومده، سگه رو مي گذاشته توي فرغون و دنبال دزده مي‌دويده

---------------------------------------------------------------

تست هوش :  به 750 گرم میگن چی؟؟؟ ........... ميگن نیم کیلو و نیم

---------------------------------------------------------------

بر اساس جديدترين تحقيقات ، تنها 20% از مردها عقل دارند! ... مابقي همگي زن دارند

---------------------------------------------------------------

يه نکته جدی : ترجيح مي دم روي موتورسيكلتم باشم و به خدا فكر كنم تا اينكه تو كليسا باشم و به موتورسيكلتم فكر كنم - مارلون براندو

---------------------------------------------------------------

شرمنده ، بی ادبيه ولی ..... از فردا طرح قهوه ای ايرانسل در سراسر کشور : فقط با پرداخت صد هزار تومان هر گوهی ميخواهيد بخوريد

---------------------------------------------------------------

آيا ميدانستيد که بزبزه قندي اولين بز ديابتي تاريخ است !

---------------------------------------------------------------

يارو لنگ بوده با کشتي ميره سفر...وقتي برميگرده رفيقش ميگه خب سفر خوش گذشت؟؟ ميگه نه بابا همش استرس داشتم هي مي گفتن لنگرو بندازين تو آب

---------------------------------------------------------------

سرهنگه داشته امتحان رانندگي مي‌گرفته. از يارو مي‌پرسه: اگه يه نفر وسط خيابون بود، بوق ميزني يا چراغ؟ طرف ميگه: برف پاك كن جناب سرهنگ! سرهنگه كف مي‌كنه مي‌پرسه: يعني چي؟ يارو ميگه: يعني يا برو اين طرف يا برو اون طرف

---------------------------------------------------------------

يه روز يه پسره رو ميبرن کلانتري ، ميگه چرا منو آوردين اينجا ؟؟ ميگن واسه عرق خوري .. ميگه پس چرا نميارين بخوريم؟

---------------------------------------------------------------

 

يادمان باشد اگر شاخه گلي را چيديم ، وقت پرپر شدنش سوز و نوايي نکنيم ، پر پروانه شکستن هنر انسان نيست ، گر شکستيم ز غفلت،من و مايي نکنيم ، يادمان باشد سر سجاده عشق ، جز براي دل محبوب دعايي نکنيم ، يادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد ، طلب عشق ز هر بي سر و پايي نکنيم

---------------------------------------------------------------

غضنفر ميره رستوران، گارسون ميخواد بزارتش سر كار ميگه: غذاي امروز «كوجی پورو تياپوفو ساخارينو گلاسه» با «ليمو» است! غضنفر ميگه : «كوجی پورو تياپوفو ساخارينو گلاسه» با چي

---------------------------------------------------------------

پسره ، دختر محلشون را نشون ميکنه ، رفيقاش ميان با سنگ ميزنن

---------------------------------------------------------------

تُو قلبمی ، تُو خونمی ، تُو تموم وجودمی ........ رفتم دکتر ، ميگن انگل داری

---------------------------------------------------------------

دو تا دانمارکی با هم همسایه بودن ... هر سی ثانیه برق یکیشون می رفت ... تحقیق می کنن می بینن از چراغ راهنمایی برق ميدزدیدن

---------------------------------------------------------------

ديگه از چشم افتادي . مي فهمي؟ ..............صاف افتادي تو قلبم

---------------------------------------------------------------

شيرفرهاد ميره تو صف نونوايي، شاطر نونوائی ميگه: نون تا اينجا بيشتر نمي‌رسه، بقيه برن. شیرفرهاد ميگه: ببخشيد اگه ميشه جمع‌تر وايسين نون به ما هم برسه

---------------------------------------------------------------

غضنفر میره بالای پل عابر پیاده داد می زنه حالا من خر،من نفهم، آخه شما این رودخانه می بینید که اومدین روش پل زدین

---------------------------------------------------------------

هميشه براي کسي بخند که ميدوني به خاطر تو شاد ميشه... واسه کسي گريه کن که ميدوني وقتي غصه ‏داري و اشک ميريزي برات اشک ميريزه... براي کسي غمگين باش که در غمت شريکه... عاشقه کسي ‏باش که دوستت داشته باشه

---------------------------------------------------------------

يه برره ای به رفيقش مي گه من يه تمساح پيدا كردم چيكارش كنم؟ ميگه ببرش باغ وحش. فردا رفقيش مي گه برديش؟ يارو مي گه : آره ، تازه امشب هم مي خوام ببرمش سينما

---------------------------------------------------------------

يك گاو نر دنبال يك گاو ماده مي افته گاو ماده هي فرار مي كرده دست آخر به يك كوچه مي رسه كه بن بست بوده برمي گرده و با حالت درماندگي مي گويد آخه چي از جون من مي خوايي گاو نر مي گه مااااااااااااااااااااااچ

---------------------------------------------------------------

گوش بده ببين چي ميگم . اگه يکي بهت پي ام داد گفت من حسن هستم و سراغ منو از تو گرفت بگو نمي شناسمش. اين يارو شماعي زاده فکر مي کنه گيتارش دست منه

---------------------------------------------------------------

يه پسره  به دختره ميگه بوس ميدي؟  ميگه نه ! پسره ميگه به جهنم بخاطر خودت گفتم من خودم زن دارم

---------------------------------------------------------------

يه برره ای  میمیره ، شب اول قبر ۶۲ تا فرشته میان سراغش. ۲تاشون سوال می کردن  .... ۶۰ تاشون حالیش می کردن

--------------------------------------------------------------------------------------------------------

يارو  زنگ میزنه ۱۱۰ میگه آقا پدال گاز و پدال ترمز و پدال کلاچ و فرمون و دنده رو دزدیدن! پلیس میگه ، برو صندلی جلو بشین

---------------------------------------------------------------

يه بچه خوشگله ريش بزی ميذاره ، گرگه مياد ميخورتش

---------------------------------------------------------------

-----------------------------------------------------------------

از يه نفر ميپرسن اولين کسی که رفت مکه حاجی شد کی بود ميگه حاج زنبور عسل

-------------------------------------------------------------------

 

به آقای پشندی ميگن سه تا اسم بگو توش الله داشته باشه .. ميگه شکرالله ، حمدلله ، سيندرلاه

 ----------------------------------------------------------------------

يه دفعه يه آفتاب پرست ميره رو جعبه مداد رنگی " هنگ " ميکنه

----------------------------------------------------------------------

!!!! يه دفعه پليس  ( بامشاد )  را ميگيره بهش ميگه کارت ماشين ، گواهينامه ، بيمه ..... بامشاد ميگه بايد با اينها جمله بسازم

----------------------------------------------------------------------

يك روز تو ي جهنم شلوغ بوده و همه مي زدند و مي رقصيدند
يكي مي پرسه چي شده ..... مي گويند : آخ جون پروند ه ها گم شده ، پروند ه ها گم شده

----------------------------------------------------------------------

دکتر نظام وظيفه پسر لاغری را معاينه کرد و در برگه نوشت : معاف، به دليل ضعف جسماني
پسره با خوشحالي گفت : آخ جون  فوری ميرم زن ميگيرم
دکتره نوشت : و همچنين ضعف عقلاني 
 

-----------------------------------------------------------

يه روز چند تا رفيق ميخواستن برن گردش ، اولی ميگه ماشينش با من ، دومی ميگه نهارش هم با من ، سومی هم ميگه تخمه و چای هم با من ، چهارمی ميگه پس حالا که همتون يه چيز ميارين منم داداشم را ميارم

-----------------------------------------------------------------------

مادر : پسرم ، من دارم مي رم خريد يه وقت به كبريت دست نزني ها
پسر : نه مامان جون  من خودم فندك دارم 
 

-----------------------------------------------------------------------

از خشايار پرسيدند : گاو بهتره يا گوسفند
خشاياره ميگه : گاو بهتره
مي پرسند چرا
ميگه : گاو وقتي ميخواد بره آنطرف جاده اول سمت راست نگاه ميکنه بعد سمت چپ رو ، بعد ميره ، ولي گوسفند عين گاو سرشو ميندازه پايين رد ميشه 
 

 

يه بچه ايي تازه بدنيا اومده بوده ، شير مامانشو نمي خورده ، هر زن ديگه اي هم آوردن ، فايده نداشته بچه شير اونا رو هم نمي خورده تا اينکه يه زن سياه ميارن بچه شيرشو مي خوره بابائه مي گه : آهان ، پدر سوخته ، تو شيرکاکائو مي خواستي ما نمي دونستيم
 

-----------------------------------------------------------------------

خشايار قله اورست رو فتح ميکنه ، خبرنگارها جمع ميشن و ازش مي پرسند : آقا رمز موفقيت شما چي بود
خشاياره ميگه : والله آقا من اين چيزها حاليم نيست ، اگه بازم بهم بار بخوره ميارم اين بالا

-----------------------------------------------------------------------

آقا غلام تو اتوبوس كنار يه خانم چاقي نشسته بود يه نيگاه به خانومه کرد و گفت : راستي خانم اسم شما چيه
خانمه گفت : غنچه
آقا غلام گفت : شما وا بشين ديگه چي چي ميشيد

----------------------------------------------------------------------
يک روز غضنفر خواب ميبينه بزرگترين نون بربري دنيا را خورده صبح که بلند ميشه ميبينه لاحافش نيست

------------------------------------------------------------------------

 فرق يك مرد با يك گربه چيه؟
- يكيشون يه موجود دله است كه بي چشم و روئه و براش مهم نيست كه كي بهش غذا ميده, اون يكي يه حيوان ملوس خانگيه.

 

مهران مديري 2 تا دزد ميگيره زنگ ميزنه به 220 

طرف خيلي شاكي ميره ثبت‌احوال، ميگه: آقا اين اسم من خيلي ضایعه ، بايد حتماٌ عوضش كنم. كارمنده ازش ميپرسه، مگه اسمتون چيه؟ طرف ميگه: خشايارِ گهُ‌چهره ! كارمنده ميگه: آره خوب حق داريد، بايد حتماً عوضش كنيد. حالا چه اسمي ميخوايد بگذاريد؟  خشايار ميگه: خشايار ان‌چهره!

6- بهروز خالي بند رفته بوده تماشاي مسابقه دو و ميداني، وسط مسابقه از بغليش ميپرسه: ببخشيد، اينا واسه چي دارن ميدون؟! يارو ميگه: براي اينكه به نفر اول جايزه ميدن. بهروز خالي بند يوخده فكر ميكنه، ميپرسه: پس بقيشون واسه چي دارن ميدون؟!

9- بهروز خالي بند تصادف ميكنه، ملت علاف ميريزن دورش و شروع ميكنن نظر كارشناسي دادن. بالاخره بعد يك مدت افسر راهنمايي مياد، منتها اونقدر ملت هركدوم واسه خودشون چرت و پرت ميگفتن كه صداي افسره به جايي نميرسيده. بهروز خالي بند شاكي ميشه، داد ميزنه: ساكت.. ساكت...  ديگه اينجا كسي جز جناب سروان حق گه خوردن نداره ها!

11- بهروز خالي بند زنگ ميزنه فلسطين، ميبينه اشغاله!

12 - آقا غلام دست ميذاره به برق فيوز مي پره ، فيوز رو ميزنن غلامه مي پره

13- بهروز خالي بند سوار آسانسور ميشه، ميبينه نوشته‌: ظرفيت 12 نفر. باخودش ميگه: عجب بدبختيه‌ها! حالا 11 نفر ديگه از كجا بيارم؟!

- خشايار مستوفي داشته ميمرده ، ملت ريخته بودند دورش ببينند دم آخري چي ميگه ، خشايار ميگه به ارواح باباتون من همه نماز روزه هام را گرفتم فقط 60 سال واسم طهارت بگيرين !

18- از ناتاشا ميپرسن: چند تا بچه داري؟ 4 تا از انگشتاشو نشون ميده، ميگه: 3 تا! ملت كف ميكنن، ميگن: بابا اينا كه 4تاست؟ ناتاشا انگشت كوچيكشو نشون ميده، ميگه: اين بچة همسايمونه، ولي هميشه خونة ماست!

19-  مامان بهروز داروخونه داشته، يك روز  جلو در مغازه بزرگ مينويسه: سوسك كش جديد رسيد! خلاصه بعد يك مدت يك بابايي مياد تو ميگه: ببخشيد، جريان اين سوسك‌كش جديد چيه؟ اين خونة ما رو سوسك سر گرفته. ننه بهروز ميگه: اين دارو خيلي جديده و بازدهيش هم تضمينيه. شما اين دارو رو ميريزيد تو يك قطره چكون، بعد كشيك ميكشيد تا سوسكها رو بگيريد. هر سوسك رو كه گرفتيد، در روز سه نوبت (صبح و ظهر و شب) تو هر چشمش دو قطره ازين دارو ميچكونيد، بعد از يك مدت سوسكها كور ميشن و خودشون از گشنگي ميميرن! يارو كف ميكنه، ميگه: خوب آخه اگه سوسكها رو بگيريم كه همونجا درجا مي‌كشيمشون!  طرف ما  ميره تو فكر، بعد يك مدت ميگه: آره خوب، ازون راهم مِشه!

 

28- طرف كليدش رو تو ماشين جا ميگذاره، تا بره كليد ساز بياره زن و بچش دو ساعت تو ماشين گير ميكنن!

29- بعد از عمري داريوش مياد ايران، اجرا ز

نده ميگذاره تو استاديوم آزادي. خلاصه ديگه ملت داشتن خودشون رو خفه ميكردن، داريوش هم مياد خيلي حال بده، از ملت ميپرسه: چي ميخواين براتون بخونم؟ يك مشنگه ازون پشت داد ميزنه: اِبـــي بـخـــون.. اِبـــي بـخـون!

30- از ننه بهروز ميپرسن چندتا بچه داري؟ انگشت كوچيكشو نشون ميده، ميگه: هفت تا! ملت كف ميكنن، ميگن: بابا اين كه فقط يكيه! ميگه: آخه دادم mp3شون كردن!

31- مشنگه ميره مسابقه بيست سوالي،  رفقاش از پشت‌ صحنه بهش ميرسونن كه: جواب برج ايفله،  فقط تو  زود نگو كه ضايع شه. خلاصه مسابقه شروع ميشه، مشنگه ميپرسه: تو جيب جا ميگيره؟ ميگن: نه. مشنگه ميگه:...ها!  پس حتماٌ برج ايفله!

32- غلام ميره مسابقه بيست سوالي،  رفقاش از پشت‌ صحنه بهش ميرسونن كه: جواب خياره،  فقط تو  زود نگو كه ضايع شه. خلاصه مسابقه شروع ميشه، غلامه ميپرسه: تو جيب جا ميگيره؟ ميگن: نه. غلام ميگه: بابا اين عجب خيار گنده‌ايه!

 

35- ماشين بهروز رو تو روز روشن، جلو چشماش ميدزدن، رفيقاش ميدون دنبال ماشينه و داد ميزنن: آاااي دزد! بگـــيـــرينش!  يهو خشايار  داد ميزنه: هيچ خودتونو ناراحت نكنيد.. هيچ غلطي نميتونه بكنه! رفيقاش واميستن، ميپرسن: چرا؟ خشي  ميگه:  من شمارشو برداشتم!

36- فولاد مي افته تو چاه، فاميلاش سند ميگذارن درش ميارن!

39- يه بابائي سوار هواپيما ميشه، ميشينه كنار دست يك پيرمرده. خلاصه سر صحبت باز ميشه و اين دوتا نسبتاٌ با هم رفيق ميشن. وسطاي راه، يك مهمون دار مياد از پيرمرده ميپرسه، پدر شما شكلات ميل داريد؟ پيرمرده ميگه: نه خيلي ممنون، من بواسير دارم. مهمون داره از طرف ميپرسه: شما چي؟ يارو مياد تريپ رفاقت بگذاره، ميگه: نه مرسي. اين رفيقمون بواسير داره، باهم باز ميکنيم ميخوريم!

 

42- به يارو ميگن تا حالا موز خوردي؟ ميگه: آره ولك، همون كه هستش يك وجبه؟!

47- سه تا پسره با هم كل گذاشته بودن، اولي ميگه: باباي من مهم‌ترين آدم مملكته. دوتاي ديگه ميپرسن: مگه بابات چيكارس؟ ميگه: باباي من رئيس‌جمهوره. هر قانوني كه بخواد گذاشته بشه رو بايد اول باباي من امضا كنه. دومي ميگه: برو بابا حال نداري. باباي من عمري پوز باباي تورو ميزنه! اوليه ميگه: مگه بابات چيكارس؟ پسره ميگه : باباي من نماينده مجلسه.. تا باباي من راي نده، عمري قانوناي باباي تو تصويب نميشن. سومي برميگرده ميگه: باباهاي شما جلوي باباي من پشم هم نيستن! اون دو تا ميپرسن: مگه بابات چيكارس؟ پسره ميگه: باباي من پاسبونه... جلوي خيابون واميسته، پونصدتومن ميگيره، ميشاشه به قانون باباهاي هردوتون!

49-  يه بچه مومني سنگ مينداخته تو صندوق صدقات، ازش ميپرسن: بابا اين چه كاريه ميكني؟! ميگه: ميخوام به انتفاضه كمك كنم!

52- تو تبريز حكومت نظامي بوده، يارو سروانه به سربازش ميگه كه تو اينجا كشيك بده، از هفت شب به بعد هركسي رو خيابون ديدي در جا بزنش. حرفش كه تموم ميشه، تا مياد بره سوار ماشينش شه، ميبينه صداي گلوله اومد. برميگرده ميبينه سربازه زده يك بدبختي رو كشته! داد ميزنه: احمق! الان كه تازه ساعت پنج بعد از ظهره! سربازه ميگه: ايلده قربان اين يک آدرسي پرسيد كه عمراٌ تا ساعت نه شب هم پيداش نميكرد!

54- به ملانصرالدين ميگن: ميدوني امام حسين كجا دفن شده؟ ميگه: نه. ميگن: كربلا. ميگه: اي خوشا به سعادتش!

56- سه تا رفيق رفته بودن ايستگاه راه‌آهن، تا ميرسن تو يهو قطار حركت ميكنه، اينها هم ميگذارن دنبال قطار حالا ندو كي بدو! خلاصه بعد از هزار بدبختي، يكيشون ميرسه به قطار و ميپره بالا و دستشو دراز ميكنه دومي رو هم سوار ميكنه، ولي سومي بندة خدا هرچي ميدوه نميرسه. خلاصه خسته و كوفته برميگرده تو ايستگاه، يك بابايي بهش ميگه: آقاجان چرا اينقدر خودتونو خسته كرديد؟ قطار بعدي نيم ساعت ديگه حركت ميكنه، واميستاديد با اون ميرفتيد. پسره نفس زنان ميگه: منم نميدونم! والله من فقط قرار بود برم، اون دوتا رفيقام اومده بودن بدرقم!

 

جمعه 31 شهریور 1391  4:18 PM
تشکرات از این پست
mohammadhoseinshokri taghvimi
09303495228
09303495228
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1391 
تعداد پست ها : 8721
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:مسابقه بخــــنـــــد اما رای یـــــــــــــادت نره!

 

نسخه دکتر

بیمار:آقای دکتر! انگشتم هنوز به شدت درد می کند!

دکتر: مگر نسخه دیروز را نپیچیدی؟

بیمار: چرا پیچیدم دور انگشتم ولی اثر نداشت؟

 

در کلاس زیست شناسی

معلم:سعید! دو تا حیوان دوزیست نام ببر.

سعید: قورباغه و برادرش.


انشاء

معلم از دانش آموزان خواست که انشاء درباره یک مسابقه فوتبال بنویسند. همه مشغول نوشتن شدند جز یک نفر، معلم از او پرسید: تو چرا نمی نویسی؟

دانش آموز جواب داد:نوشته ام!

معلم دفتر او را گرفت و نگاه کرد. نوشته بود: به علت بارندگی فوتبال برگزار نخواهد شد!

 

جمله سازی

معلم: با علی، محمد، حسین جمله بساز.

رضا: علی با حسین به پارک رفتند.

معلم: پس محمد کجاست؟

رضا: محمد خواب موند، نیومد!

 

مرد چهار شانه

مردی جلوی مردی دیگر می ایستد و می گوید: شما آقا حمید هستید؟

آن مرد می گوید: بله، چه طور مگه؟

می گوید: آخه من شنیدم که شما مردی چهار شانه هستید؛ ولی حالا که شما را دیدم دو شانه بیشتر ندارید!

جمعه 31 شهریور 1391  4:19 PM
تشکرات از این پست
mohammadhoseinshokri taghvimi fatemeh35
09303495228
09303495228
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1391 
تعداد پست ها : 8721
محل سکونت : خراسان جنوبی
جمعه 31 شهریور 1391  4:22 PM
تشکرات از این پست
mohammadhoseinshokri taghvimi fatemeh35 ali_81
mohammadhoseinshokri
mohammadhoseinshokri
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 561
محل سکونت : قزوین

پاسخ به:مسابقه بخــــنـــــد اما رای یـــــــــــــادت نره!


نقل قول hobab1370

1.آن کس که نداند و نداند که نداند، قطعا خودش را به کوچه علی چپ زده است

دوبار که با جفتک پا بروید تو دهنش ، قطعا بداند و بداند که بداند

 

********************************************************************************************************

 

2.خداحافظی به سبک ایرانی :

1-بعد مهمانی از روی مبل بلند میشن
میگن خوب زحمت دادیم خداحافظ
2-دو قدم جلو تر خداحافظ

3-جلو در خداحافظ دیگه ما رفتیم
4-داخل حیاط با صدای بلند
منزل ما هم تشریف بیارین ،خداحافظــــــــــــــــــــــــــــــــــ
5-جلو در حیاط (ساعت 1 نصف شب)
بریم دیر وقته الان همسایه ها بیدار میشن خداحافظ خداحافظ
6-جلو در ماشین خداحافظ
7-داخل ماشین خداحافظ
8-ماشین در حال حرکت بووووووق بوووق یعنی خداحافظ :|
فردا صبح هم مادر خانواده زنگ میزنه به زن میزبان میگه
اوا خدا مرگم بده دیشب نفهمیدم ازهمه خداحافظی کردم؟
از طرف من از همه خداحافظی کن :|

heartwink

جمعه 31 شهریور 1391  4:51 PM
تشکرات از این پست
taghvimi
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مسابقه بخــــنـــــد اما رای یـــــــــــــادت نره!

طنز؛ شلوار برخی آقایان در سال ۲۰۱۷

 

 

آفتاب آمد دلیل آفتاب     گر دلیلت باید از وی رخ متاب

جمعه 31 شهریور 1391  5:19 PM
تشکرات از این پست
zahra_53 mohammad_43 taghvimi mohammadhoseinshokri
دسترسی سریع به انجمن ها