0

سرگرمی های کوچولو

 
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:سرگرمی های کوچولو

 

   لطیفه های کودکانه

 

لطیفه های کودکانه

 

کانال سوئز:

آموزگاری از یکی از دانش آموزان کلاس خود پرسید:ب

گو ببینم کانال سوئز در کجاست؟

دانش آموز کمی فکرکرد و بعد با تعجب گفت: نمی دانم، آقا. تلویزیون ما چنین کانالی را نمی گیرد!

 

تعریف

پرویز: چه خط قشنگی داری!

هوشنگ: کاش من هم می توانستم یک چنین تعریفی از تو بکنم.

پرویز: تو هم، اگر مثل من، دروغ می گفتی، می توانستی.

 

آخر فیلم

اولی: فیلم دیشب را تا آخر دیدی؟

دومی: بله

اولی: من خوابم برد. آخرش چی شد؟

دومی: هیچی، فیلم تمام شد.

 

خیلی نمی شه

معلم: یک یکی می شه چند تا؟

شاگرد: فکر نمی کنم خیلی بشه!!

 

پلاکارد

مظفر روی کمربندش یک پلاکارد می چسباند که نوشته شده بود «به زودی در این محل یک موبایل نصب خواهد شد.»

 

 

یک شنبه 19 شهریور 1391  5:31 PM
تشکرات از این پست
fatemeh_75 zahra_53 mohammad_43 majid68
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:سرگرمی های کوچولو

 

   جوک با بامزه برای کودکان

 

 

لطیفه

 

 

جوک با بامزه برای کودکان

 

معلم تاریخ خطاب به دانش آموزی گفت: بچه تو چقدر کثیف هستی، چند روز است که حمام نرفته ای؟شاگرد گفت: آقا از وقتی که شما گفتید امیر کبیر را در حمام کشتند.

 

دست های کثیف

روزی معلم داست یکی یکی بچه ها را بازدید می کرد تا ببیند کدام یک در نظافت بی انظباط تر از بقیه است، تا این که چشمش به دست های یکی از شاگردان افتاد و گفت:

ببین پسرم! دست های تو خیلی کثیف اند. اگر دست های من به این کثیفی بود تو به من چه می گفتی؟

شاگرد زود جواب داد:

آقا معلم اجازه! من آن قدر مهربان بودم که این موضوع را به روی شما نمی آوردم.

 

صدای پدر

تلفن مدرسه زنگ زد و مدیر گوشی را برداشت.

مدیر: بفرمایید.

صدا: آقای مدیر، پسرم امروز نمی تواند به مدرسه بیاید.

مدیر: شما کی هستید؟

صدا: من پدرم هستم.

 

ماهی

اولی: چرا ماهی ها نمی توانند حرف بزنند؟

دومی: تو خودت اگر دهانت پر از آب باشد می توانی حرف بزنی؟

 

دوچرخه

پدر: پسرم! مگر به تو قول نداده بودم که اگر قبول شدی، برایت یک دوچرخه بخرم؟ پس چرا قبول نشدی؟ تو در یک سال گذشته، چه می کردی؟

پسر: پدرجان! داشتم دوچرخه سواری یاد می گرفتم!

 

 

یک شنبه 19 شهریور 1391  5:32 PM
تشکرات از این پست
fatemeh_75 mohammad_43
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:سرگرمی های کوچولو

 

   بفرمایید خنده

 

بفرمایید خنده

 

رضا رو به مادرش کرد و گفت: مامان این درسته که می گویند: جوینده یابنده است؟مادرش با لبخند گفت:بله پسرم.

 

رضا با لبخند گفت: پس چرا دیروز من و خواهرم هر چه گشتیم شیرینی هایی که شما کنار گذاشته بودید پیدا نکردیم!!

 

دعوا بر سر پول

مدیر: علی! چرا دیر به مدرسه آمدی؟ علی: دو نفر سر پولی که گم شده بود دعوا می کردند و ایستادم به تماشای آنها.

 

مدیر: دعوای آنها به تو چه ربطی داشت؟

 

علی: آقا اجازه، آخه پول زیر پای من بود!!!

 

فیل

 

معلم:حسن آقا بگو ببینم فیل کجا پیدا می شه؟ حسن: آقا، فیل آن قدر بزرگه که هیچ وقت گم نمی شه!!!

 

 

 

جای کی؟

برادر: دلت می خواست جای چه کسی بودی؟ خواهر: جای تو. برادر: برای چه؟

خواهر: برای اینکه خواهر نازنینی مثل خودم داشته باشم!!!

 

 

ماهی گیری با اسکناس

اولی: جایت خالی، دیروز رفته بودم ساحل دریا تا ماهی بگیرم. دومی: خب گرفتی؟ اولی: بله که گرفتم، دو تا ماهی گنده گرفتم. دومی: با تور یا قلاب؟ اولی: با هیچکدام، با اسکناس!!

 

دوشنبه 20 شهریور 1391  3:50 PM
تشکرات از این پست
fatemeh_75 mohammad_43
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:سرگرمی های کوچولو

 

   طنز های بامزه برای کودکان

 

طنز های بامزه برای کودکان

 

بدون اجازه:

روزی معلمی به شاگردانش گفت: چه کسی دوست دارد به بهشت برود .همه بچه ها دستشان را بالا گرفتند بجز یک نفر.

 

معلم به او گفت: چرا دستت را بالا نمی بری ؟

شاگرد گفت: چون مادرم گفته بدون اجازه او هیچ جا نروم.

 

دیوانه ها

دو تا دیوانه به هم رسیدند. یکی با دست خورشید را نشان داد و گفت: میدونی این خورشید یا ماه؟

دیوونه دومی گفت: نمی دونم من هم مثل تو در این شهر غریبم.

 

تشنه

دو نفر در بیابان گم شده بودند و حسابی تشنه شان شده بود.

اولی گفت: خیلی تشنه ام شده بیا از چیز های خوشمزه تعریف کن.

دومی: چرا؟

اولی: برای این که آب دهانم راه بیفتد.

 

پول خرد

دوست عزیزم، پول خرد داری به من بدهی؟ می خواهم سوار اتوبوس بشوم.

نه، پول خرد ندارم. فقط یک اسکناس دارم.

خوب، باشه همان را بده با تاکسی می روم.

 

قهر

عکاس:چرا به دوربین پشت کرده ای ؟

نیما: چون این عکس را برای کسی می فرستم که با او قهر هستم!

 

تمساح بد بخت

یک روز یک تمساح بدبخت شد .

رفت سر کوچه وگفت: به من مارمولک کمک کنید.

 

دوشنبه 20 شهریور 1391  4:02 PM
تشکرات از این پست
fatemeh_75 mohammad_43
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:سرگرمی های کوچولو

 

   ستاره های چشمک زن ( کاردستی )

 

 

ستاره های چشمک   زن ( کاردستی )

 

میلیون ها ستاره در آسمان شب چشمک می زنند.اما رسیدن به ستاره های آسمان کار بسیار مشکلی است.

 

اگر شما دوست دارید چند تا از این ستاره ها را در اتاق خود داشته باشید می توانید در ساخت این کاردستی با ما همراه شوید.

 

وسایل مورد نیاز

یک تکه کاغذ مربعی شکل

مداد شمعی یا هر رنگ براق دیگر

 

کاغذ را همانند تصویر تا کنید.

 


ستاره های چشمک زن   ( کاردستی )

 

 

سه مثلث به روش مشابه بسازید.سپس دو تا از آن ها را همانند شکل به هم بچسبانید و سومین مثلث را به آن دو مثلث همانند شکل بچسبانید.

 


 

ستاره های چشمک زن ( کاردستی )

 

 

حالا ستاره های شما آماده ی رنگ کردن هستند.هر تعداد دوست دارید از این ستاره ها درست کنید و با نخ به سقف اتاقتان بچسبانید.آن ها حتماً در شب به شما چشمک می زنند.

 


 

ستاره های چشمک   زن ( کاردستی )

 

 

 

دوشنبه 20 شهریور 1391  4:02 PM
تشکرات از این پست
fatemeh_75 zahra_53 mohammad_43
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:سرگرمی های کوچولو

لطیفه های بامزه

 

لطیفه

 

غذای زنبورها

معلم: پسر! بگو ببینم چرا زنبورها گل می خورند؟

شاگرد: اجازه آقا! خوب معلومه حتماً دروازه بانشون خوب نیست.

 

بیچاره مورچه ها

پدر: بچه جان! کار کردن را از این مورچه ها یاد بگیر. بیچاره ها دائماً کار می کنند و یک روز هم تفریح و استراحت ندارند.

بچه: پس باباجون! چطور روزهای جمعه که ما می رویم گردش، آن ها هم آمده اند؟

 

اسفناج

مادر: پسرم! بیا اسفناج بخور، آهن داره...

پسر: مامان جون! تازه آب خوردم، می ترسم زنگ بزنم...

 

در داروخانه

مشتری: آقای دکتر شما برای موهای سفید چی دارید؟

دکتر داروساز: احترام بسیار

 

سوال سخت

معلم از کاوه پرسید:

اگر دو دو تا بشه چهار تا، چهار چهار تا بشه شانزده تا، تو بگو شش شش تا چقدر می شه؟

کاوه با اعتراض جواب داد:

آقا انصاف داشته باشید. آسون آسون هاشو خودتون جواب می دهید، سخت هاشو باید من بگم.

پنج شنبه 30 شهریور 1391  12:31 PM
تشکرات از این پست
fatemeh_75 zahra_53 mohammad_43
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:سرگرمی های کوچولو

روکش کاغذی برای cd

 

دوستان عزیز امروز می خواهم طریقه ی درست کردن روکش cd به کمک کاغذ را به شما آموزش بدهم.

 

1. ابتدا یک کاغذ A4 بردارید و آن را مطابق شکل طوری تا کنید که که لبه ی انتهایی کاغذ به اندازه ی 2.5 سانتی متر باقی بماند. (یعنی دولبه ی کاغذ درست روی هم قرار نمی گیرد.)

 

 

روکش کاغذی برای cd

 

 

2. دو طرف را به اندازه ی 4.5 سانتی متر تا کنید.

 

روکش کاغذی برای cd

 

 

3. کاغذ را باز کنید و کاملاً آن را صاف کنید و به کمک تا دو نوار در قسمت عمودی کاغذ ایجاد کنید.

 

روکش کاغذی برای cd

 

 

4. cd را مطابق تصویر درون کاغذ قرار دهید.

 

روکش کاغذی برای cd

 

 

5. دو باره کاغذ را به صورت افقی تا کنید.

 

روکش کاغذی برای cd

 

 

6. لبه ی 2.5 سانتی متری باقی مانده را طوری تا کنید که قسمت باز کاغذ را بپوشاند و یک مربع کامل تشکیل دهد.

 

 

روکش کاغذی برای cd

 

 

7. حال لبه ی 2.5 سانتی متری را داخل شیار باقی مانده قرار دهید.

 

روکش کاغذی برای cd

 

 

8. حال به کمک دستتان روی روکش cd کمی فشار دهید تا کاملاً صاف شود.

 

 

روکش کاغذی برای cd

 

 

شنبه 1 مهر 1391  8:30 AM
تشکرات از این پست
zahra_53 mohammad_43
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:سرگرمی های کوچولو



لطیفه های کودکانه

 

 

لطیفه های کودکانه

 

1. سخت‌ترين كار:

به غضنفر ميگن: توي عمرت، سخت‌ترين كاري كه كردي چي بوده؟ميگه: پر كردن نمكدون!

ميگن: چرا؟

جواب ميده: آخه سوراخ‌هاش خيلي ريزه


2. سوال

 

به یه بچه میگن اون چه حیوونی یه که به ما گوشت، شیر، ماست، کفش، لباس میده؟


بچه میگه: بابام !!!



3. پشه بند

حیف نون پشه بند می خره، تاصبح نمی خوابه پشه ها رو مسخره می کنه!


4. پازل

یارو با خوشحالي به دوستش ميگه بالاخره اين پازل رو بعد از 3 سال حل كردم . دوستش ميگه: 3 سال زياد نيست؟ ميگه: نه بابا رو جعبه اش نوشته 3 تا 5 سال!



5. قطار

به یارو ميگن: زودباش قطار ميره!


ميگه : كجا ميخواد بره بليط دست منه!



6. راننده

يارو ساعتش خراب ميشه . باز ميکنه توشو ميبينه يه دونه مورچه مرده . با خودش ميگه : اي بابا ميگم آآآآآ راننده مرده !



7. گل

به غضنفرميگن چرا زنبورها گل ميخورن؟ ميگه خوب حتما دروازه بانيشون خوب نيست!



8. بادكنك اعلا

یارو بادكنك فروشی باز ميكنه بالای مغازه اش ميزنه بادكنك اعلا به شرط چاقو!



9. در يخچال

یک روز در يخچال یه یارو کنده میشه جاش پرده میزاره!



10. دعوای جوجه و مرغ

جوجه ای با مادرش دعوا میکنه میره روی دیوار و داد میزنه پیشی بیا منو بخور



11. دزدی

مردی میره دزدی چیز به درد بخور پیدا نمی کنه از لجش مشق بچه صاحب خانه را خط خطی می کنه.



12. قورباغه

یه قورباغه ازيه گربه مي پرسه:قورقورقوربونت بشم، كلاس چندمي؟ گربهه مي گه پيش پيش... دانشگاهيم!


همون قورباغه با یه زنبور ازدواج ميكنه! قورباغه ميگه قوقوقوقوقوقوربونت برم زنبور ميگه وظ وظ وظ وظ وظ وظ وظيفته!



13. اعتیاد

خروسه رو معتاد می کنن، به جای قوقولی قوقول میگه شوشولی شوشول!



14. دزدی

بچه: بابا هواپیمای به این بزرگی رو چطور می دزدن؟

بابا: اول صبر می کنند بره بالا, کوچیک که شد بعد می دزدنش



15. 5 تا

معلم به شاگرد می گه: 5 تا حیوان درنده نام ببر شاگرد می‌گه: 2 تا ببر 3 تا شیر!

 

شنبه 8 مهر 1391  2:38 PM
تشکرات از این پست
zahra_53 mohammad_43
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:سرگرمی های کوچولو

خنده‌های قشنگ (لطیفه های کودکانه)

 

لطیفه,لطیفه های کودکانه

 

 

غذای مقوی

 

بیماری پیش دکتر می رود و می گوید: باید کله پاچه و مغز و جگر بخوری.

بیمار می گوید: آقای دکتر این ها را قبل از غذا بخورم یا بعد از غذا؟

 

 

سواد

 

مردی یک ساعت مچی می خرد. روز بعد پیش فروشنده می رود و می گوید: پشت این ساعت نوشته ضد آب ولی داخلش آب رفته است.

 

فروشنده می گوید: چه عرض کنم؟آب که سواد ندارد.

 

 

ساندویچ

 

مردی به ساندویچی رفت و گفت: لطفاً دو تا ساندویچ بدهید.

ساندویچی پرسید: می خوری یا می بری؟

مرد گفت: یه می‌خوری، یه ‌می‌بری.

 

استراحت

 

اولی: از بس استراحت کردم، خسته شدم.

دومی: خب، یک کم استراحت کن تا خستگی‌ات در رود.

 

 

تقلب

 

کیوان: احمد چرا برادرت را از جلسه ی امتحان بیرون کردند؟

احمد: چون تقلب کرده بود.

کیوان: چه طوری؟

احمد: سر امتحان علوم دندان هایش را شمرده بود!

 

 

شنبه 8 مهر 1391  3:10 PM
تشکرات از این پست
zahra_53 mohammad_43
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:سرگرمی های کوچولو

لطیفه های کوچولو

 

لطیفه های کوچولو

 

خستگی

 

حسنک تا ظهر خواب بود.مادر صدایش کرد و گفت:« حسنک بیدار شو؛ خسته نشدی این قدر خوابیدی؟»

 

حسنک خمیازه ای کشید و گفت:« چرا مامان، خیلی خسته شدم. برای همین دوباره می خوابم تا خستگی ام در برود.»

 


دم گربه

مادر:«گلی تپلی، چرا دم گربه رو می کشی؟»

گلی تپلی: مامان، فقط دمش رو نگه داشتم، خودش آنرا می کشد!»

 


برق مجانی

آموزگار:فرق میان برق آسمان و برق خانه چیست؟

دانش آموز:فرقشان این است که برق آسمان مجانی است ولی برق خانه باید پول بدهیم.

 


مشق

معلم:احمد مشقت را نوشته ای؟

احمد:فقط یک صفحه اش مانده آقا.

معلم:مگه چند صفحه بود؟

احمد:یک صفحه آقا!

 


چای شیرین

معلم:جمله ای بسازی که در آن کلمه ی شکر باشد.

شاگرد:چای را سر کشیدم.

معلم:پس کلمه ی شکر کجاست؟

شاگرد:داخل چای!

 


سکوت کامل

معلم:دلم می خواهد درست پنج دقیقه کلاس در سکوت کامل باشد. طوری که اگر سوزنی به زمین افتاد صدای آنرا بشنویم.

کلاس ساکت شد. هنوز یک دقیقه نگذشته بود که احمد گفت:آقا معلم! پس چرا سوزن را نمی اندازید؟

 


سوال تاریخی

علی:رضا! اولین سلسله ای که در ایران تشکیل شد چه سلسله ای بود؟

رضا:سلسله جبال البرز!

 


یک لقمه نان

بچه:بابا امروز نرو سر کار. بمان با هم بازی کنیم!
بابا:باید بروم دنبال یک لقمه نان، عزیزم.

بچه:بمان خانه و یک لقمه نان را از مامان بگیر!

 


اندازه ی قاره ی آفریقا

مادر:مریم! بگو ببینم اندازه ی قاره ی آفریقا چه قدر است؟

مریم:ده سانتی متر.

مادر:اشتباه نمی کنی؟

مریم:نه مامان! خودم از روی نقشه اندازه گرفتم.

 

 

 

چهارشنبه 12 مهر 1391  4:18 PM
تشکرات از این پست
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:سرگرمی های کوچولو

با فوم بسازید(کاردستی)

 

با فوم بسازید(کاردستی)

 

 

وسایل مورد نیاز:

 

1- فوم های رنگی ترجیحاً قرمز و آبی

2- قیچی

3- چسب

4- دو عدد میله چوبی

5-رنگ اکرولیک به رنگ های سفید و زرد

6- قلمو

7- پنبه یا پشم شیشه

8- ماژیک مشکی

9- ربان به مقدار لازم

 

چگونه یک پرنده سبک با فوم بسازیم

 

مرحله اول: شکل پرنده را روی فوم ها مطابق نمونه بکشید و آنها را با قیچی از روی فوم جدا کنید.

 

 

با فوم بسازید(کاردستی)

 

 

مرحله دوم: دورتادور بدن پرنده را از داخل بچسبانید و به اندازه 2.5 سانتیمتر زیر آن را باز بگذارید، از همان قسمت مقداری پنبه داخل بدن پرنده بگذارید و میله چوبی را داخل آن قرار داده و با چسب بچسبانید .
پرنده

 

با فوم بسازید(کاردستی)

 

 

مرحله سوم: بال های پرنده را به بدنه بچسبانید و بدن آنها را با گذاشتن مجموعه ای از نقطه های سه تایی روی بال و بدنه رنگ کنید. برای گذاشتن نقطه از انتهای قلمو نیز می توان استفاده کرد.

 

به وسیله ماژیک مشکی برای دو پرنده چشم بکشید.

 

 

با فوم بسازید(کاردستی)

 

 

مرحله چهارم: از ربان های رنگی برای بستن به دور گردن پرنده ها استفاده کنید.

 

 

با فوم بسازید(کاردستی)

 

 

چهارشنبه 12 مهر 1391  4:19 PM
تشکرات از این پست
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:سرگرمی های کوچولو

 

   آموزش ساخت قایق موتوری ( کاردستی )

 قایق موتوری

 

مواد مورد نیاز

یک ظرف صابون

یک قوطی خالی حلبی

شمع

کبریت

یک تکه سیم نازک

درپوش فلزی

 

 قایق موتوری

 

 

مرحله ی اول

ابتدا یک ظرف صابون را که هیچ سوراخی ندارد، بردارید و دو سوراخ همانند شکل روی دیواره ی آن ایجاد کنید.

 

مرحله ی دوم

سیم را از سوراخ رد کرده و گره بزنید.

 

 قایق موتوری

 

مرحله ی سوم

قوطی حلبی را با کمی آب پر کرده و درِ آن را محکم ببندید. سوراخی در قسمت بالای درپوش ایجاد کنید، سپس قوطی را در بالای سیم ها قرار دهید.
قایق موتوری

 

مرحله ی چهارم

شمع را ببرید و آن را در قسمت بالای درپوش فلزی قرار دهید. درپوش را زیر قوطی فلزی قرار دهید و آن را روشن کنید.

 

 قایق موتوری

 

 

قایق را داخل سینکی پر از آب قرار دهید. از آن جایی که آب داخل قوطی به کمک شمع زیر آن گرم می شود، قایق حرکت می کند.

 

قایق شما مجدداً به سوختگیری احتیاج پیدا می کند، بنابراین حتماً به این نکته توجه کنید.

 

 

 

چهارشنبه 19 مهر 1391  5:16 PM
تشکرات از این پست
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:سرگرمی های کوچولو



آموزش کاردستی پروانه‌ی زیبا

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

برای درست کردن این کاردستی به یک کاغذ طرح دار رنگی زیبا نیاز دارید که ابعادش 15 در 15 سانتی متر باشد. توجه داشته باشید که کار را از سمت غیر رنگی آن شروع کنید.

1. کاغذ را در امتداد محور عمودی تا کنید و سپس تایش را باز کنید.

 

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

 

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

2. سمت راست کاغذ را به مرکز برسانید و سپس تایش را باز کنید.

 

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

 

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

3. خط تایی را که در مرحله ی دو ایجاد کردید به کمک قیچی ببرید و نوار کاغذی کوچک را دور بیاندازید.

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

 

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

 

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

4. کاغذ را در امتداد محور افقی تا کنید.

 

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

 

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

 

5. کاغذتان را در امتداد محور عمودی تا کنید و سپس تایش را باز کنید.

 

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

 

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

 

6. گوشه ی سمت راست کاغذ را بگیرید و مطابق شکل باز کنید و آن را به سمت پایین تخت کنید.

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

 

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

 

7. کاغذ را برگردانید.

 

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

 

8. کاغد را در امتداد محور عمودی تا کنید.

 

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

 

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

 

9. گوشه ی سمت راست کاغذ را بگیرید و آن را باز کنید و به سمت پایین بکشید و تخت کنید. حالا باید مدل بالا را داشته باشید.

 

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

 

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

 

10. دو تای مورب مطابق شکل انجام دهید و سپس آن را باز کنید.

 

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

 

 کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

 

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

 

 

11. حالا از خط تاهای مرحله ی قبلی استفاده کنید و دوتای دیگر به سمت عقب طوری بزنید که گوشه های کاغذ در لای کاغذ قرار گیرد.

 

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

12. کاغذ را 180 درجه بچرخانید.

 

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

13. لایه های بالایی را به سمت پایین تا کنید.

 

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

 

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

 

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

14. برای این که مدلتان تخت نشود بهتر است آن را از وسط تا کنید.

 

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

حالا پروانه ی شما آماده ی آماده است و شما می توانید از آن برای تزیین اتاقتان استفاده کنید.

کاردستی,آموزش کاردستی,کاردستی برای کودکان

 

دوشنبه 22 آبان 1391  10:29 PM
تشکرات از این پست
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:سرگرمی های کوچولو

مواد مورد نیاز
سی دی بلااستفاده
کاغذ رنگی(ترجیحا آبی)
مقوای زرد رنگ سفت و سخت
ماژیک، چسب و قیچی
کاغذ سفید رنگ نازک و یا دستمال کاغذی
کاموا
وسیله تزیینی (چشمهای تزیینی)
تخم آفتاب گردان (ترجیحا بزرگ و به رنگ سفید)

برای درست کردن این کاردستی، وسایل را در اختیار کودکتان قرار دهید وطبق تصاویر به او در ساختن این کاردستی کمک نمایید .

 کاردستی,آموزش کاردستی

  کاردستی فیل

 کاردستی,آموزش کاردستی

    کاردستی فیل

 کاردستی,آموزش کاردستی

   کاردستی فیل

 کاردستی,آموزش کاردستی

   کاردستی فیل

 کاردستی,آموزش کاردستی

   کاردستی فیل

 کاردستی,آموزش کاردستی

   کاردستی فیل

 کاردستی,آموزش کاردستی

   کاردستی فیل

 کاردستی,آموزش کاردستی

   کاردستی فیل

 کاردستی,آموزش کاردستی

   کاردستی فیل

 کاردستی,آموزش کاردستی

   کاردستی فیل

 کاردستی,آموزش کاردستی

دوشنبه 20 آذر 1391  7:17 PM
تشکرات از این پست
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:سرگرمی های کوچولو

 



چند بازی ساده داخل خانه

 

 

1- چند بازی با ماکارونی

(برای گروه سنی 2 تا 4 سال)

ماکارونی، به‌جز این‌که غذای مورد علاقه بچه‌هاست، به خاطر شکل و بافت خاص‌اش، امکان‌های زیادی برای بازی فراهم می‌کند. در مورد بچه‌های کوچک‌تر می‌توانید از ماکارونی‌های بزرگ لوله‌ای استفاده کنید.

یک ظرف کوچک از ماکارونی را به همراه یک نخ کاموا در اختیار کودک قرار بدهید و او را تشویق کنید که ماکارونی‌ها را نخ کند و یک گردن‌بند از ماکارونی درست کند. این بازی باعث تقویت ماهیچه‌های کوچک دست می‌شود و بین چشم و دست کودک، هماهنگی ایجاد می‌کند.

 

(برای گروه سنی 3 تا 6 سال)

چند نوع مختلف ماکارونی، در اختیار کودک قرار دهید و روی زمین، همراه هم، با استفاده از ماکارونی‌ها، شکل بسازید. در مرحله بعدی، می‌توانید با استفاده از یک مقوا و چسب مایع، شکل‌هایی را روی مقوا با ماکارونی بچسبانید. این شکل‌ها را می‌توانید با استفاده از قلم‌مو و گواش رنگ کنید.

کودک را در ساختن شکل، آزاد بگذارید. این بازی، با تقویت ماهیچه‌های کوچک، در رشد خلاقیت کودک هم موثر است.

 

2- بازی با آینه

(گروه سنی 2 تا 4 سال)

در یک روز آفتابی، با استفاده از یک آینه کوچک می‌توانید بازی‌های ساده‌ای برای کودک‌تان ترتیب دهید. با انداختن نور آینه روی اشیای مختلف می‌توانید کودک را تشویق کنید که نام آن‌ها را به زبان بیاورد. می‌توانید کودک را تشویق کنید که لکه‌های کوچک نور را تعقیب کند یا خودش، نور را به دیوار بتاباند. از یک لیوان، برای شکست نور استفاده کنید و رنگ‌های مختلف نور را به کودک نشان دهید.

از این بازی، برای آموزش استفاده نکنید. هدف این بازی، تشویق حس کنجکاوی کودکان و ایجاد هیجان مشترک بین والدین و کودک است.

 

3- مُهر سبزیجات

(گروه سنی 3 تا 6 سال)

رنگ گواش را رقیق کنید و در کاسه‌های کوچک بریزید. سبزیجات مختلف یخچال را از وسط ببُرید و کودک را تشویق کنید که سبزیجات را داخل گواش فرو کرده و اثر آن را روی مقوا امتحان کند. سبزیجات مختلف، به علت نوع بافت‌شان، شکل‌های مختلف و جالبی ایجاد می‌کنند. کودک می‌تواند با استفاده از مهرهای مختلف، شکل‌هایی نیز بسازد.

برخی از سبزیجاتی که برای ساختن مهر می‌توانید استفاده کنید، عبارتند از: لیمو، فلفل دلمه‌ای، سیب‌زمینی، پیاز، هویج، کاهو یا کلم. هم‌چنین می‌توانید کودک را تشویق کنید که دست یا پایش را داخل کاسه فرو ببرد و اثر آن را روی مقوا ببیند.

این بازی باعث تقویت حس خلاقیت کودک و ایجاد هیجان مشترک بین کودک و والدین می‌شود. برای کم کردن ریخت و پاش ناشی از این بازی می‌توانید از یک سفره یا نایلون بزرگ استفاده کنید یا کل صحنه بازی را به حمام منتقل کنید.

 

4- بازی با حبوبات

یک کاسه کوچک با حبوبات مختلف را همراه یک بطری کوچک آب معدنی خالی، در اختیار کودک قرار دهید. کودک معمولا شروع به انداختن حبوبات داخل بطری می‌کند. این کار برای کودکان کوچک دشوار است و نیاز به تمرکز زیادی دارد. برای همین باعث تقویت ماهیچه‌های کوچک دست و ایجاد هماهنگی بین چشم و دست می‌شود.

بعد از این‌که تمام حبوبات را داخل بطری انداخت، بطری را همراه هم، روی یک سینی بزرگ خالی کنید. با حرکت دادن بطری می‌توانید صداهای مختلفی ایجاد کنید. بعد، کودک را تشویق کنید که حبوبات را دسته‌بندی کند. برای این دسته‌بندی، توجه کودک را به رنگ و شکل مختلف حبوبات، جلب و نام آن‌ها را تکرار کنید.

بازی انداختن حبوبات داخل بطری، برای کودکان دو تا سه ساله و بازی با حبوبات و دسته‌بندی آن‌ها، برای کودکان دو تا چهار ساله مناسب است

 

تیزهوش کردن کودکان با اسباب‌بازی‌های خانگی

ـ بچه‌ها از دیدن و شناختن تفاوت‌ها لذت می‌برند. چند تکه پارچه با جنس و بافت متنوع، کلیدهای فلزی، چند خودکار رنگی یا حتی تعدادی قاشق در اندازه‌های مختلف، به‌راحتی می‌تواند سرگرم‌شان کند. 

ـ قبل از این‌که چیزی را در سطل آشغال بیندازید، چند لحظه، از دید یک کودک به آن نگاه کنید. عکس‌های روی یک بسته پاستیل یا یک جعبه خالی شکلات، معمولا برای بچه‌ها جالب است.

ـ آشپزخانه می‌تواند شهربازی بچه‌ها باشد، به شرطی که محیط آن را برای بازی کودک ایمن کنید و وقت‌هایی که سرتان شلوغ نیست و مشغول آشپزی نیستید، همراه او، با قابلمه‌ها و ظرف‌های پلاستیکی بازی کنید؛ البته نفس عمیق و لبخند را فراموش نکنید.

 

چهارشنبه 22 آذر 1391  8:00 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها