0

عاشقانه

 
siasport23
siasport23
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1391 
تعداد پست ها : 16696
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

عاشقانه

دعای باران چرا؟ دعای عشق بخوان

این روزها دلها تشنه ترند تا زمین

خدایا کمی عشق ببار

.

.

.

دلم اصرار دارد

فریاد بزند؛

اما . . .

من جلوی دهانش را می گیرم

وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد

.

.

.

مُتَنَفِرَمْ اَزْ اِنْسآטּْ هآیےْ کِهـ دیوآرِ بُلَنْدَتْ رآ مےْ بینَنْدْ ،

ولےْ بهـ دُنْبآلِ هَمآטּْ آجُرِ لَق دیوآرَتْ هَسْتَنْدْ کِهـ . . .

تُو رآ فُروْ بریزَنْدْ . . .

تآ تُو رآ اِنْکآرْ کُنَنَدْ . . .

وَ اَزْ رُویَتْ رَدْ شَوَنْدْ . . .

.

.

.

من به قلبم افتخار می کنم

با آن بازی شد ، زخمی شد ، به آن خیانت شد ، سوخت و شکست

اما به طریقی هنوز کار می کند . . .

.

.

.

حال آدم خراب پرسیدن ندارد

اما …

دستانش گرفتن دارد . . .

.

.

.

زیاد فرقی نکرده …

خودِخودشه

فقط اونی که داره باهاش قدم میزنه

” من ” نیستم . . .

.

.

.

جاگذاشته ام دلی

هرکه یافت

مژدگانی اش تمام “زندگی ام”

.

.

.

من براى تنها نبودن آدمهاى زیادى دوروبرم دارم

آن چیزى که ندارم کسى براى باهم بودن است . . .

.

.

.

آب نریختـــــم که برگردی

آب ریختـــــم تـــا پاک شود

هر چه رد پای توست …..از زنـــدگی ام…!

پنج شنبه 16 شهریور 1391  1:35 PM
تشکرات از این پست
architect0811
دسترسی سریع به انجمن ها