اندیشۀ تأسیس حکومت اسلامی از آغاز مبارزات مورد نظر امام(ره) بود، ولی اولویت با ساختن و تربیت نیروهای «آگاه» و یاران «همدل» بود. بنابراین امام خمینی(ره) در ۱ بهمن ۱۳۴۸، در اثنای بحث فقهی «مکاسب» خود موضوع «ولایت فقیه» را محور تدریس قرار داد.
مقدمه:
فقه سیاسی شیعه که بیش از هزاروچهارصد سال ازعمرآن می گذرد دردوره تشریع ازطریق وحی وسیره وسنت پیامبر اکرم (ص)و امامان معصوم (ع) شروع شد؛و دردوره اجتهاد ،فقیهان به تفریع واستنباط آن همت گذاشتند. دوره اعتلاء وپایداری که مهمترین مراحل فقه سیاسی شیعه است مقارن با عصر صفوی بوده،که سیر نظریه ولایت فقیه درمراحل گونانگون تاریخی از قرن دهم آغاز ودرقرن سیزدهم به پایان می رسد.این دوره شکوفایی باظهوراخباریها به دوره رکود رسید اما دردوره بازسازی وهویت یابی ،به همت استاد محمدباقر بهبهانی به مسر اصلی خود باز می گردد ؛با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی،فقه سیاسی دوره شکوفایی خودرا می گذراند .آنچه درزیرمی آید بسط وشرح این دوران است.
دورۀ تشریع و حضور معصومین(ع) از بعثت پیامبر(ص) تا ائمۀ اطهار(ع)
قوانین اسلام از طریق وحی و توسط پیامبر اکرم (ص) به مردم ابلاغ میشد و قرآن کریم اولین مصدر تشریع احکام سیاسی اسلام بود. سنت و سیرۀ رسول اکرم(ص) نیز دومین مصدر تشریع احکام در نزد شیعیان به شمار میآمد و بسیاری از قواعد عام فقه سیاسی از سیره، قول و تقریر ایشان سرچشمه می گرفت.
این دوره را، دوره یا عصر تشریع احکام مینامند که به عصر سعادت نیز مشهور است. بنابراین می توان گفت که از لحاظ تاریخی، پیدایش و شکل گیری فقه سیاسی هم زمان و هم زاد با پیدایش «فقه عمومی اسلام» است و همۀ ائمه (ع) در راستای تحقق اهداف فقه سیاسی اسلام، برای تشکیل حکومت سیاسی تلاش کرده اند.
تفوق بر اخباریه، از یک سو، و تربیت شاگردان و فقیهانى زبده و صاحبنام، از سوى دیگر، سبب شد تا بهبهانى را «استاد الکُل» بخوانند. بىتردید، وحید بهبهانى، از نادر فقیهانى است که اندیشۀ سیاسی فقه شیعه را به چرخش در آورد و آن را به دور جدیدى از تجربه و توسعه وارد کرد. |
دورۀ اجتهاد
فقیهان ژرفنگر این دوره، افزون بر جمعآورى حدیث، براى نخستین بار، به خلق آثار بزرگ فقهى دست زدند و با استمداد از روایات اهل بیت(ع)، به تفریع و استنباط همت گماشتند. با تلاش های علمای عظام در عصر غیبت کبری و پس از آن تحولات چشمگیری در اجتهاد عمومی و فقه سیاسی به وجود آمد، اما هنوز در عرصۀ فقه سیاسی شیعه رکود و نقصان خاصی حاکم بود و فقه در شکل عمومی و سیاسی بسط ید نداشت و کارآمدی کمتری داشت؛ بنابراین فقهای سیاسی بهدنبال شکل دادن نظام سیاسی نبودند.
فقهای مطرح: شیخ مفید،سید مرتضى،ابو صلاح حلبى،شیخ طوسى،علامه حلی،شیخمحمدحسن نجفی
دورۀ اعتلا و پایداری
از زمان غیبت صغری تا قرن دهم، شرایط لازم براى تدوین فقه سیاسى و تشریح حقوق اساسى عصر غیبت فراهم نشده. اما شاید بتوان مهم ترین مراحل اعتلای فقه سیاسی شیعی را در عصر صفوی و سپس پیروزی قاطع عقل در مبارزات عالمان اصولی بر اخباری دانست. سیر نظریۀ ولایت فقیه در مراحل گوناگون این دورۀ تاریخى از قرن دهم آغاز و در قرن سیزدهم به پایان رسید. شاخصۀ این مرحله، رسمیت مذهب تشیع در ایران و قدرت نسبى فقیهان در عصر صفوى و سپس قاجارى است؛ بنابراین عملاً، در این دوره، رویکرد فقیهان شیعه به مسئلۀ دولت و روابط ایشان با نظام سیاسى، اهمیت دارد.
شاید بتوان مهم ترین مراحل اعتلای فقه سیاسی شیعی را در عصر صفوی و سپس پیروزی قاطع عقل در مبارزات عالمان اصولی بر اخباری دانست. سیر نظریۀ ولایت فقیه در مراحل گوناگون این دورۀ تاریخى از قرن دهم آغاز و در قرن سیزدهم به پایان رسید. |
دورۀ رکود
این دوره، هم زمان با ظهور دورۀ اخباریه در میان عالمان شیعه است. در دهههاى میانى قرن یازدهم و قرن دوازدهم، فترتى دیگر در سیر فکرى حرکت اجتهاد و فقاهت شیعه مشاهده میشود. اصول مکتب اخبارىگرى، عبارت است از نفى حجیت ظواهر قرآن، نفى حجیت حکم عقل در استنباط احکام شرعى، نفى حجیت اجماع، قطعى بودن روایات کتب اربعه و رجوع به اصالۀالاحیاط در امور مشتبه.دربارۀ عوامل بروز اندیشۀ اخبارىگرى، نظریههاى متفاوتى وجود دارد. برخى، سیاست دولت صفوى را از عوامل بروز این حرکت مىدانند. به نظر ایشان، حضور فقیهان در صحنۀ سیاست و ادارۀ کشور، براى دولت صفوى گران تمام مىشد ؛ از اینرو، صفویه، در تقویت کفۀ اخباریه سهم وافرى داشت.
دورۀ بازسازی و هویت یابی
زمانى که مىرفت تا میراث هزارسالۀ فقاهت شیعه، در تندباد جمود و تحجر اخباریه، به نابودى گراید و بشریت از دریاى بیکران معارف اهلبیت(ع) بر اثر این جمود، بىنصیب بماند، شخصیتى خردمند و باعظمت، سر برافراخت و یکتنه، در برابر توفان سهمگین اخباریه ایستاد و اجتهاد و فقاهت را به مسیر اصلى خود بازگردانید. این مرد بزرگ، جناب محمدباقر بهبهانى معروف به وحید بهبهانى (1118 – 1205 ه.ق) بود.
تفوق بر اخباریه، از یک سو، و تربیت شاگردان و فقیهانى زبده و صاحبنام، از سوى دیگر، سبب شد تا او را «استاد الکُل» بخوانند. بىتردید، وحید بهبهانى، از نادر فقیهانى است که اندیشۀ سیاسی فقه شیعه را به چرخش در آورد و آن را به دور جدیدى از تجربه و توسعه وارد کرد. شیخ جعفر کاشفالغطاء نیز از دیگر اندیشمندان نام آور شیعه در این دوره است. کاشف الغطاء افزون بر آنکه در زمینۀ تعمیق فقاهت و گسترش اندیشۀ اصول استاد خود، وحید بهبهانى، در برابر اخباریان سهم بسزایی داشت، در تحولات اجتماعى ـ سیاسى عصر خود نیز منشأ آثار مهمى شد.
از لحاظ تاریخی، پیدایش و شکل گیری فقه سیاسی هم زمان و هم زاد با پیدایش «فقه عمومی اسلام» است و همۀ ائمه (ع) در راستای تحقق اهداف فقه سیاسی اسلام، برای تشکیل حکومت سیاسی تلاش کرده اند. |
فقهای مطرح : وحید بهبهانى،شیخ جعفر کاشفالغطاء،محمد مهدی نراقی،میرفتاح حسینی مراغهای،سید محمد آل بحرالعلوم
دورۀ شکوفایی
با پیروزى انقلاب شکوهمند اسلامى و مطرح شدن ولایت مطلقۀ فقیه بهعنوان مبناى حکومت و قانون اساسى، تنگناهاى عظیمى، در برابر این نظریه خودنمایى کرد و از محافل گوناگون علمى و فرهنگى و سیاسى، انواع نقدها و مناقشات بر این نظریه وارد گردید. امام خمینى(ره)، که ولایت مطلقۀ فقیه را مطرح نمود، در حقیقت مبتکر نظریهاى نوین نبود. پیش از او، فقیهانى مانند شیخ انصارى و مامقانى، صریحاً از مطلقه بودن نیابت و حکومت فقیه سخن گفته و عدهاى دیگر نیز بر عامه -بودن ولایت فقیه تأکید نموده بودند و البته منظور از مطلقه یا عمومى بودن ولایت، تنها در حوزۀ مصالح اجتماعى است.
به این ترتیب، اندیشۀ تأسیس حکومت اسلامی از آغاز مبارزات مورد نظر امام (ره) بود، ولی اولویت با ساختن و تربیت نیروهای «آگاه» و یاران «همدل» بود. بنابراین امام خمینی (ره) در 1 بهمن 1348، در اثنای بحث فقهی «مکاسب» خود موضوع «ولایت فقیه» را محور تدریس قرار داد. انتشار این دروس در قالب کتاب «ولایت فقیه» یا «حکومت اسلامی» مبارزات را وارد مرحلۀ جدیدی کرد و در سطح وسیع تر تحول عمیقی در حوزۀ فقه سیاسی اسلام به وجود آورد و زمینه را برای طرحهای گوناگون در ابعاد متفاوت حکومتی فراهم نمود.
فقهای مطرح : امام خمینی(ره)،آیتالله محمد حسین بهشتی(ره)،آیتالله محمدتقی مصباح یزدی،آیتالله محمد مومن،آیتالله عباسعلی عمید زنجانی(ره) و ….
منبع: ماهنامه زمانه شماره 23،24