0

آخــــــر و عاقبتِ زرنگ بازی

 
talebiht
talebiht
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 120
محل سکونت : خراسان رضوی

آخــــــر و عاقبتِ زرنگ بازی

یه روز صبح روزنامه نگاری داشت می رفت سرکار ولی به خاطر تصادفی كه شده بود توی ترافیك گیر افتاده بود.
اون وقتی دید ترافیکه و سر ساعت به محل کارش نمیرسه تصمیم گرفت همینجا كارش رو انجام بده و از تصادف یه خبر داغ تهیه كنه.
جمعیت زیادی دور محوطه تصادف جمع شده بودن و این نشون میدادیه اتفاق خیلی بدی افتاده!
بنابراین خبرنگار برای رسوندن خودش به محل تصادف فكری كرد و بعد فریاد زد:
بذارید رد شم... خواهش میکنم بزارید رد شم... من پسرشم! من پسرشم!
ولی وقتی به صحنه ی تصادف رسید فکر میکنید،چی دید ؟!
.......................یه الاغ

حمید طالبی   
سه شنبه 14 شهریور 1391  11:15 AM
تشکرات از این پست
farshon nooora
nooora
nooora
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 447
محل سکونت : تهران

پاسخ به:آخــــــر و عاقبتِ زرنگ بازیkheyli jalebo khande dar bud :-))


نقل قول talebiht

یه روز صبح روزنامه نگاری داشت می رفت سرکار ولی به خاطر تصادفی كه شده بود توی ترافیك گیر افتاده بود.
اون وقتی دید ترافیکه و سر ساعت به محل کارش نمیرسه تصمیم گرفت همینجا كارش رو انجام بده و از تصادف یه خبر داغ تهیه كنه.
جمعیت زیادی دور محوطه تصادف جمع شده بودن و این نشون میدادیه اتفاق خیلی بدی افتاده!
بنابراین خبرنگار برای رسوندن خودش به محل تصادف فكری كرد و بعد فریاد زد:
بذارید رد شم... خواهش میکنم بزارید رد شم... من پسرشم! من پسرشم!
ولی وقتی به صحنه ی تصادف رسید فکر میکنید،چی دید ؟!
.......................یه الاغ


¯°•º¤¤º•°¯
رنگین کمان پاداش کسی است که تا آخرین قطره زیر باران می ماند

¯°•º¤¤º•°¯

  تماشاخانه اسعدی                                  

  

ツ tค๓คŞhค khคຖē ツ                                                                                                              

 

چهارشنبه 22 شهریور 1391  8:02 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها