0

موعود در ادیان دیگر

 
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

هندوئیسم و اندیشه انتظار

هندوئیسم و اندیشه انتظار واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

نبرد انتظار

بشریت سال ها است كه در آرزویى بس بزرگ بى قرار است. توده هاى مواج و عظیم انسانى هر كدام به فراخور حال و مجال دین خویش در انتظار تشكیل آرمان شهرى دنیایى مى باشند: جهان شهرى كه عدالت، رهیدگى از بند اسارت ها و دلبستگى شیرین معنوى چاشنى آن باشد. از این رو اعتقاد به آخرالزمان و ظهور منجى و اصلاح گر توانمند و بزرگ جهانى از آرمان هاى مشترك تمام ادیان و مذاهب زنده دنیا به شمار مى رود. اما این مساله در مذهب شیعه به گونه اى متمایز مطرح است. چرا كه هویت اساسى شیعه و رمز ماندگارى، پویش و جوشش آن در طول تاریخ در پیوند با اندیشه سرخ حسینى و امید سبز مهدوى معنا مى شود. شیعیان همواره با تنى زجر دیده و محنت كشیده ولى با چشمانى پر از انتظار، دل هایى مالامال از نور امید و دستانى توانمند و شورآفرین، دل در گرو آمدن آن یار غائب از نظر داشته اند. در هم تنیدگى شور سرخ و انتظار سبز براى شیعه هویتى پیچیده پدید آورده است و همین ویژگى است كه سبب به خطا رفتن بسیارى از تحلیل ها گشته، آنان را در دام عینیت گرایى مى اندازد.

واقعه انقلاب اسلامى و بنیان هاى شیعى آن از سویى و از دیگر سو توان چشمگیر و طاقت بالاى آن در پشت سر نهادن بحران هاى پدید آمده از سوى دشمنانش، نگاه بسیارى را به طرف شیعه جلب نموده است. اما آنچه دغدغه این نوشتار را فراهم ساخته است اثبات اندیشه انتظار از دیدگاه شیعه یا دیگر ادیان نیست (1)، بلكه این مقاله در صدد است تا دیدگاه معتقدان به منجى را درباره چگونگى رسیدن وى به قدرت، مورد ملاحظه و بررسى قرار دهد.

پیشاپیش ذكر این نكته لازم است كه با توجه به شرایط موجود جهانى: یعنى تسلط جهان یهودى - مسیحى بر فن آورى و سیطره مسلمانان بر بخش عظیمى از ذخایر انرژى و نقاط راهبردى دنیا، این گفتار نیز بیشترین توان خود را در این زمینه به كار خواهد گرفت.

هندوئیسم و اندیشه انتظار

پیروان هندوئیسم مانند دیگر ادیان در اصل قیام نجات بخش انسان ها هیچ تردیدى روا نمى دارند و در كتاب هاى گوناگون خود با صراحت از آن سخن به میان مى آورند. در كتاب جوك - یكى از كتب هندیان - در رابطه با ویژگى هاى مصلح چنین آمده است: “سر انجام دنیا به كسى برمى گردد كه خدا را دوست دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او فرخنده و خجسته باشد. (2) “ و در جاى دیگر “شاكمونى ” پیامبر هندوها در كتاب خود نسبت منجى را به سید خلایق مى رساند و ثمره قیام وى را خاطر نشان مى سازد: “پادشاهى دنیا به فرزند سید خلایق دو جهان كشن بزرگوار تمام شود. او كسى باشد كه بر كوه هاى مشرق و مغرب دنیا حكم براند و بر ابرها سوار شود و دین خدا یك دین شود و دین خدا زنده گردد. (3) “ یا آن كه هدایت انسان ها را از ویژگى حكومت وى دانسته و در كتاب “دداتك ” این گونه مى آورد: “دست حق در آید و جانشین آخر ممتاطا ظهور كند و مشرق و مغرب عالم را بگیرد و همه جا خلایق را هدایت كند. (4) “

اما جالب آن جا است كه هندوئیسم اگر چه به رفق، مدارا، فردگرایى و گریز از اجتماع مشهور است، اما در رابطه با قیام آخر الزمان، از واژه هایى همچون شمشیر، هلاكت شریران و... سود مى برد.

هندوها رهبر آخرالزمان را با نام كلكى و یكى از جلوه هاى دهگانه خداى حفظ كننده (ویشنو (Vishnu مى دانند و وى را این گونه ترسیم مى كنند: “این مظهر ویشنو در انقضاى كلى یا عصر آهن سوار بر اسبى سفید، در حالى كه شمشیر برهنه درخشانى به صورت ستاره دنباله دار در دست دارد، ظاهر مى شود و شریران را هلاك مى سازد و خلقت را از نو تجدید و پاكى را رجعت مى دهد. این مظهر دهم در انتهاى عالم ظهور خواهد كرد. (5)”

اما آنچه مهم است آن است كه هندوئیسم به همین میزان پیشگویى بسنده كرده، به هیچ عنوان در صدد مغلوب سازى اندیشه هاى رقیب برنیامده، از هندوئیسم یك اندیشه غالب و پیروز نمى سازد و آن را به صورت دینى جهان شمول كه طاقت بر دوش كشیدن حكومت جهانى را دارد، معرفى نمى كند.

زرتشتیان

در هزاره گرایى زردشتیان، انتظار ظهور سه منجى از نسل زردشت مطرح است. این اصلاح طلبان، یكى پس از دیگرى جهان را پر از داد خواهند كرد. هوشیدر، هزار سال پس از زردشت، هوشیدر ماه دو هزار سال پس از وى و سوشیانس سه هزار سال پس از صاحب اوستا خواهد آمد و با ظهور او جهان پایان خواهد یافت (6).

جاماسب حكیم در كتاب جاماسب نامه، به نقل از زردشت جزئیات ظهور سوشیانس را مى آورد: “مردى بیرون آید از زمین تازیان، بر آیین جد خویش با سپاه بسیار روى به ایران نهد و آبادانى كند و زمین را پر از داد كند. سوشیانس “نجات دهنده بزرگ ” دین را به جهان رواج دهد، فقر و گرسنگى را ریشه كن سازد، ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را هم فكر، هم گفتار و هم كردار گرداند. (7) “

و در یكى دیگر از كتاب هاى مذهبى زردشتیان این گونه مى خوانیم: “لشكر اهریمنان با ایزدان دائم در روى خاكدان محاربه و كشمكش دارند و غالبا پیروزى با اهریمنان باشد. آن گاه پیروزى بزرگ از طرف ایزدان مى شود و اهریمنان را منقرض مى سازند و بعد از پیروزى ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان، عالم كیهان به سعادت اصلى خود رسیده، بنى آدم بر تخت نیك بختى خواهد نشست. (8) “

همان گونه كه پیداست، در آیین زردشت اگر چه سوشیانس را از تبار زردشت مى داند، اما در حكایتى غیر متعصبانه منجى را متدین به آیین جد خویش دانسته، سرزمین اعراب را آغاز گاه قیام معرفى مى كند.

در رویكرد پیروان اوستابه آخرالزمان نیز مانند هندوئیسم یك نگاه حكایت گرایانه به چشم مى خورد. زردشتیان ضمن آن كه بر نبرد خیر و شر تاكید مى كنند، اما به روشنى مرز آن ها را مشخص نمى سازد. از این رو نمى توان اندیشه هزاره گرایى زردشتیان را تفكرى هماورد طلب و ستیزه جو به شمار آورد.

علی اقلیدی نژاد


باشگاه اندیشه/گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html

پی نوشت:

1) جهت اطلاع از موضوع فوق نك: موحدیان، على، گونه شناسى اندیشه موعود در ادیان مختلف، مجله هفت آسمان، ش 12 و 13.

2) همشهرى، ویژه نامه میلاد مهدى علیه السلام، 26/10/74: آرمان شهر در ادیان، محمد على بزنونى، پگاه، شماره 24، ص 2.

3) مصلح جهانى، سید هادى خسروشاهى، ص 60.

4) همان.

5) ر. ك: اوپانیشاد، ص 737.

6) آشنایى با ادیان بزرگ جهان، حسین توفیقى، ص 66.

7) جاماسب نامه، ص 121، به نقل از آرمان شهر در ادیان، پگاه حوزه، ش 24.

8) مصلح جهانى، ص 59.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

بشارت ظهور حضرت مهدی در كتاب «زكریای نبی»

بشارت ظهور حضرت مهدی در كتاب «زكریای نبی» واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

 در كتاب زكریای نبی ـ كه یكی از پیامبران بزرگ بنی‌اسرائیل و از انبیای پیرو تورات است، بشارت ظهور آن یگانه منجی عالم چنین آمده است:

«اینك روز خداوند می‌آید و غنیمت تو در میانت تقسیم خواهد شد. و جمیع امت‌ها را به ضدّ اورشلیم برای جنگ جمع خواهم كرد، و شهر را خواهند گرفت و خانه‌ها را تاراج خواهند نمود، و زنان را بی‌عصمت خواهند كرد، و نصف اهل شهر به اسیری خواهند رفت، و بقیه‌ی قوم از شهر منقطع خواهند شد.

و خداوند بیرون آمده با آن قوم‌ها مقاتله خواهند نمود چنان كه در روز جنگ مقاتله نمود، و در آخر آن روز پای‌های او بر كوه زیتون كه از طرف مشرق به مقابل اورشلیم است خواهد ایستاد... و آن یك روز معروف خداوند خواهد بود... و یَهْوه (خدا) بر تمامی زمین پادشاه خواهد بود. و در آن روز یَهْوه واحد خواهد بود و اسم او واحد.»[13]

در اینجا لازم است این نكته را توضیح دهیم كه در كتب عهدین (یعنی تورات و انجیل) كلمه‌ی «خداوند» بیشتر در مورد حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ به كار می‌رود، كه در اینجا نیز چنین شده است. و جالب این كه در این فراز بشارت كه از تورات نقل كردیم، ‌محل فرود آمدن حضرت عیسی و یوم الله بودن آن روز[14] و جهانی شدن اسلام و سقوط رژیم اشغال‌گر قدس دقیقاً با روایات اسلامی مطابقت دارد.

البته باید توجه داشت كه طبق آیات كریمه‌ی قرآن مجید، مضمون این پیش‌گویی‌ها یك بار در دوران گذشته در زمان بخت النصر انجام گرفته و یك بار دیگر طبق وعده‌های صریح قرآن كریم و نویدهای ظهور مبارك حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در «یوم الله ظهور»، انجام خواهد گرفت، و نخستین قبله‌ی مسلمانان برای همیشه از اشغال یهودیان رهایی خواهد یافت و در تمامی جهان خدای یكتا را پرستش خواهد نمود، و در تمامی نقاط زمین ندای دلنواز وحدت به گوش خواهد رسید.

به هر حال، آنچه در این فراز در مورد سرنوشت یهودیان مغرور آمده است دقیقاً با روایات اسلامی منطبق است؛ زیرا از احادیث چنین استفاده می‌شود كه ملت یهود به علت طغیان و سركشی و فسادی كه در زمین ایجاد می‌كنند سرانجام تار و مار خواهند شد به گونه‌ای كه حتی یك نفر یهودی هم در فلسطین باقی نخواهد ماند.

 بشارت ظهور حضرت مهدی در كتاب «حزقیل نبی»

در این كتاب در مورد ظهور حضرت حجت بن الحسن العسكری ـ علیهما السّلام ـ و سرنوشت رژیم اسرائیل و جهانی شدن آیین توحید، و اجرای احكام و حدود الهی در آن عصر درخشان، چنین آمده است:

«... و اما تو ای پسر انسان! خداوند یَهْوَه چنین می‌فرماید: كه به هر جنس مرغان و به همه‌ی حیوانات صحرا بگو: جمع شوید و بیایید و نزد قربانی من كه آن را برای شما ذبح می‌نمایم فراهم آیید. قربانی عظیمی كه بر كوه‌های اسرائیل، تا گوشت بخورید و خون بنوشید.

و خداوند یَهْوَه می‌گوید: كه بر سفره‌ی من از اسبان و سواران و جبّاران و همه‌ی مردان جنگی سیر خواهید شد. و من جلال خود را در میان امت‌ها قرار خواهم داد و جمیع امت‌ها داوری مرا كه آن را اجر خواهم داشت و دست مرا كه بر ایشان فرود خواهم آورد، مشاهده خواهند نمود. و خاندان اسرائیل از آن روز و بعد، خواهند دانست كه یَهْوَه خدای ایشان، من هستم. و امتها خواهند دانست كه خاندان اسرائیل به سبب گناه خودشان جلای وطن گردیدند؛ زیرا كه به من خیانت ورزیدند.»[15]

باید توجه داشت كه منظور از «پسر انسان» مانند كلمه‌ی «مسیح»، حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ نیست؛ بلكه مراد از آن، حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ است، زیرا در انجیل بیش از 80 بار كلمه‌ی «پسر انسان» آمده است كه تنها در 30 مورد آن حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ اراده شده است.[16]

بشارت ظهور حضرت مهدی در كتاب حجّی نبی

در این كتاب نیز كه یكی از كتاب‌های انبیای پیرو تورات است، بشارت ظهور حضرت «بقیه الله» ـ علیه السّلام ـ بدین گونه آمده است:

«یَهْوَه صبایوت چنین می‌گوید: یك دفعه‌ی دیگر ـ و آن نیز بعد از اندك زمانی ـ آسمان‌ها و زمین و دریا و خشكی را متزلزل خواهم ساخت، و تمامی امت‌ها را متزلزل خواهم ساخت، و فضیلت جمیع امت‌ها خواهد آمد.


 اندیشه قم/گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html

[13] . همان، كتاب زكریای نبی، ص1382، باب 14، بندهای 1 ـ 10.

[14] . برای آگاهی بیشتر به بخش هشتم، تحت عنوان: «نویدهای ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در قرآن كریم» از سوره‌ی ابراهیم مراجعه فرمایید.

[15] . كتاب مقدس، كتاب حزقیل نبی، ص1265، باب 39، بندهای 17 ـ 23.

[16] . قاموس كتاب مقدس، ماده‌ی «پسر خواهر» ص219.http://بیب

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

مهدویت در ادیان ابراهیمی

مهدویت در ادیان ابراهیمی واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

1: این كه, عظمت، قدرت، شوكت و سلطنتی كه در آیات مزبور برای «ملك‌زاده» ذكر گردیده است نه با حضرت سلیمان ـ علیه السّلام ـ و نه با هیچ یك از انبیای الهی وفق نمی‌دهد؛ زیرا نه مملكت حضرت سلیمان ـ علیه السّلام ـ از مملكت پدرش حضرت داوود ـ علیه السّلام ـ بنابر اعتقاد اهل كتاب ـ وسیع‌تر بوده، و نه هم ظلم و ستم در عهد او شكسته شده است.

2: این كه، بر حسب آنچه برخی از علمای عهدین ـ عهد عتیق و عهد جدید تورات و انجیل ـ احتمال داده و به وجوهی استدلال جسته‌اند، مزمور فوق كلام حضرت سلیمان ـ علیه السّلام ـ است نه كلام حضرت داود ـ علیه السّلام ـ ، و حضرت سلیمان ـ علیه السّلام ـ كه پس از مگ پدر، صاحب مقام و كتاب گردیده است معقول نیست برای پدرش كه از دنیا رفته است درخواست شرع جدید كند. و بر فرض این كه بر خلاف احتمال آنان، مزمور فوق كلام حضرت داود ـ علیه السّلام ـ باشد ـ چنان كه اشاره كردیم ـ دعا برای دو شخصّیت والایی است كه در آینده‌ی تاریخ بعد از او ظاهر خواهند شد.

3: چنان كه از آیه‌ی (20) استفاده می‌شود تمامی آیات یاد شده به عنوان دعا بر زبان حضرت داود ـ علیه السّلام ـ جاری شده و شایسته‌ی مقام نبوّت ـ‌كه بالاترین مدارج كمال و عبودیّت و بندگی است ـ این است كه، در مقام دعا و استدعای از پروردگار، در كمال خضوع و خشوع و انكسار در برابر آفریدگار، زبان به تذلّل و كوچكی بگشاید، و با زبان عجز و لابه و عاری از هر نوع خودبینی و خود پسندی مقاصد خویش را از خدای جهان بخواهد، نه این كه در برابر سلطان واقعی و مالك الملوك جهان خود را «پادشاه» و فرزند خود را «شاهزاده» بخواند.

5: این كه، در چند آیه از بشارت مزبور، سلطنت و دعوت «ملك زاده» را عمومی و جهانی خوانده، و قدرت و جبروت روحانی وی را شامل پادشاهان و قدرتمندان و سلاطین مقتدر جهان دانسته، و سراسر كره‌ی مسكون را قلمرو دولت حقّه‌ی وی معرفی نموده، چنان كه در اخبار وارده از ائمّه‌ی معصومین ـ علیهم السّلام ـ نیز در حقّ شخصّیت بی‌نظیر حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ ، چنین سخن رفته است.

6: این كه، در آیه‌ی (7) به اصحاب خاص آن حضرت اشاره نموده كه با ظهور نور پر فروغ مهدوی ـ علیه السّلام ـ آن خورشید جهانتاب عدل الهی، صدیّقان شكوفه كنند، و رحم اجتماع بزرگ جهانی، مردانی پاك سیرت، راست گفتار و درست كردار از خود نمایان سازد، و سعادت و سلامت، رفاه و خوشبختی، بهروزی و بهزیستی كه مولود تسلّط آن یگانه منجی عالم و دولت عدالت پیشه‌ی آن حضرت است تا انقراض جهان پایدار خواهد بود، چنان كه در روایات اسلامی نیز آمده است: «دولتنا آخر الدول».

7: این كه، در آیه‌ی (17 و 18) خاطر نشان ساخته است كه تا جهان باقی است و خورشید در آسمان نور افشانی می‌كند، اشعه‌ی خورشید فروزان قائم آل محمّد ـ علیهم السّلام ـ بر روح و جان جهانیان خواهد تابید، و تمامی قبایل او را خجسته خواهند گفت، و تمامی روی زمین از جلال و عظمتش پر خواهد شد[1]، چنان كه در روایات مستفیضه و متواتره‌ی اسلامی كه در مورد ظهور آن مهر تابان رسیده است، كمتر حدیثی یافت می‌شود كه در ضمن آن جمله‌ی «یملَأُ الأرضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً، كَما مُلِئَت ظُلْماً وَ جَوْراُ» نیامده باشد.[2]

بنابراین، جای هیچ گونه شك و تردید نیست كه مقصود از «ملك» در مزمور 72 از زبور داوود ـ علیه السّلام ـ همان نور قدوسی حضرت محمّد بن عبدالله ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ سیّد رسولان و خاتم پیغمبران، و مقصود از «ملك زاده» حضرت صاحب الزمان «مهدی موعود ـ علیه السّلام ـ » دوازدهمین جانشین بر حق و فرزند دلبند آن بزرگوار است كه به خواست خداوند در روز معین و موعود، ظهور خواهد نمود، و سراسر روی زمین را پر از عدل و داد خواهد كرد بعد از آن كه پر از ظلم و جور شده باشد، و گردن گردن‌كشان و گردن فرازان را خواهد شكست، و چون مهر و ماه بر روح و جان جهانیان خواهد تابید، و حكومت حقه‌ی الهیه‌ی وی تا ابد و تا قیام قیامت ادامه خواهد داشت. اللهم عجّل فرجه و سهّل مخرجه.

ناگفته نماند كه نویدهای ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در «زبور» فراوان است، و در بیش از 35 بخش از مزامیر (150) گانه، نوید ظهور آن موعود اُمم و منجی عالم موجود است، ‌كسانی كه طالب تفصیل بیشتری هستند می‌توانند به متن «مزامیر» در «عهد عتیق» مراجعه فرمایند.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

بشارات ظهور مهدی علیه السّلام در كتاب تورات و زبور

بشارات ظهور مهدی علیه السّلام در كتاب تورات و زبور واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

بی‌تردید موضوع مهدویت از موضوعاتی كه نه تنها دین اسلام به ویژه مذهب شیعه به آن پرداخته، بلكه در ادیان ابراهیمی دیگر نیز مورد تأیید و تأكید قرار گرفته است كه به برخی موارد اشاره می‌شود.

بشارات ظهور مهدی ـ علیه السّلام ـ در كتاب «تورات»

در كتاب تورات كه از كتب آسمانی به شمار می‌رود و هم اكنون در دست اهل كتاب و مورد قبول آنها است، بشارات زیادی از آمدن مهدی موعود و ظهور مصلحی جهانی در آخر الزمان آمده است كه چون مضمون‌های آن بشارات در قرآن كریم و احادیث قطعی و متواتر اسلامی به صورت گسترده‌ای وارد شده و نشان می‌دهد كه مسأله‌ی «مهدویّت» اختصاص به اسلام ندارد، قسمتی از آن بشارات را در اینجا می‌آوریم، و برخی از نكات آنها را توضیح می‌دهیم تا موضوع تشكیل حكومت واحد جهانی، و تبدیل همه‌ی ادیان و مذاهب مختلف به یك دین و آیین مستقیم، بر همگان روشن شود.

گفتنی است كه چون در كتاب «عهد عتیق» (یعنی: تورات و ملحقات آن) همچون كتاب انجیل، از بازگشت و رجعت حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ سخن به میان آمده است و این مطلب، رابطه‌ی مستقیم با ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ دارد، نگارنده نیز در ضمن بشارات ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ ، فرازهایی از «تورات» را آورده است تا دانسته شود كه قوم یهود نیز بر اساس آنچه در كتاب‌های مذهبی خودشان آمده است همچون مسلمانان به «رجعت» و بازگشت حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ معتقدند. و در این باره تردید ندارند كه بالاخره روزی فرا می‌رسد كه حضرت عیسای روح الله ـ علیه السّلام ـ به زمین باز می‌گردد و برخی از آنها را تنبیه و از برخی دیگر انتقام می‌گیرد، هر چند كه بسیاری از آنان بر اثر آیات و معجزاتی كه از حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ و عیسای مسیح ـ علیه السّلام ـ می‌بینند ایمان آورده و تسلیم می‌شوند و در برابر حق خاضع و خاشع می‌گردند.

اینك به قسمتی از بشاراتی كه در «تورات» و ملحقات آن آمده است، توجّه فرمایید:

بشارت ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در «زبور داوود»

در زبور حضرت داود ـ علیه السّلام ـ كه تحت عنوان «مزامیر» در لابلای كتب «عهد عتیق» آمده، نویدهایی درباره‌ی ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ به بیان‌های گوناگون داده شده است و می‌توان گفت: در هر بخشی از «زبور» اشاره‌ای به ظهور مبارك آن حضرت، و نویدی از پیروزی صالحان بر شریران و تشكیل حكومت واحد جهانی و تبدیل ادیان و مذاهب مختلف به یك دین محكم و آیین جاوید و مستقیم، موجود است.

و جالب توجّه این كه، مطالبی كه قرآن كریم درباره‌ی ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ از «زبور» نقل كرده است عیناً در زبور فعلی موجود است و از دست‌برد تحریف و تفسیر مصون مانده است.

قرآن كریم چنین می‌فرماید:

(وَلَقَدْ كَتَبْنا فِى الزَّبورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الاَرْضَ یَرِثُها عِبادِىَ الصّالِحُونَ)[1]

«ما علاوه بر ذكر (تورات) در «زبور» نوشتیم كه (در آینده) بندگان صالح من وارث زمین خواهند شد.»

مقصود از «ذكر» در این آیه‌ی شریفه، تورات موسی ـ علیه السّلام ـ است كه زبور داود ـ علیه السّلام ـ پیرو شریعت تورات بوده است.

این آیه‌ی مباركه از آینده‌ی درخشانی بشارت می‌دهد كه شرّ و فساد به كلّی از عالم انسانی رخت بر بسته، و اشرار و ستمكاران نابود گشته‌اند، و وراثت زمین به افراد پاك و شایسته منتقل گردیده است. زیرا كلمه‌ی «وراثت و میراث» در لغت، در مورادی استعمال می‌شود كه شخص و یا گروهی منقرض شوند و مال و مقام و همه‌ی هستی آنها به گروهی دیگر به وراثت منتقل شود.

به هر حال، طبق روایات متواتره اسلامی ـ از طریق شیعه و سنّی ـ این آیه‌ی شریفه مربوط به ظهور مبارك حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ می‌باشد، و قرآن كریم این مطلب را از زبور حضرت داود ـ علیه السّلام ـ نقل می‌كند، و عین همین عبارت در زبور موجود است. و اینك متن زبور:

«(9) زیرا كه شریران منقطع می‌شوند. امّا متوكّلان به خداوند، وارث زمین خواهند شد. (10) و حال اندكست كه شریر نیست می‌شود كه هر چند مكانش را جستجو نمایی ناپیدا خواهد بود (11) امّا متواضعان وارث زمین شده از كثرت سلامتی متلذّذ خواهند شد (12) شریر بخلاف صادق افكار مذمومه می‌نماید، و دندان‌های خویش را بر او می‌فشارد (13) خداوند به او متبسّم است چون كه می‌بیند كه روز او می‌آید (14) شریران شمشیر را كشیدند و كمان را چلّه كردند تا آن كه مظلوم و مسكین را بیندازند، و كمان‌های ایشان شكسته خواهد شد (16) كمی صدّیق از فراوانی شریران بسیار بهتر است. (17) چون كه بازوهای شریران شكسته می‌شود و خداوند صدّیقان را تكیه‌گاه است (18).

خداوند روزهای صالحان را می‌داند و میراث ایشان ابدی خواهد بود (19) در زمان «بلا» خجل نخواهند شد، و در ایام قحطی سیر خواهند بود (20) لكن شریران هلاك خواهند شد، و دشمنان خداوند، مثل پیه برّه‌ها فانی بلكه مثل دود تلف خواهند شد؛ (22) زیرا متبرّكان خداوند، وارث زمین خواهند شد، امّا ملعونان وی منقطع خواهند شد (29) صدّیقان وارث زمین شده، ابداً در آن ساكن خواهند شد (34) به خداوند پناه برده، راهش را نگاهدار كه تو را به وراثت زمین بلند خواهند كرد و در وقت منقطع شدن شریران این را خواهی دید (38) امّا عاصیان، عاقبت مستأصل، و عاقبت شریران منقطع خواهند شد.»[2]

در فصل دیگر می‌فرماید:

«... قوم‌ها را به انصاف داوری خواهد كرد. آسمان شادی كند و زمین مسرور گردد. دریا و پری آن غرش نمایند. صحرا و هر چه در آن است به وجد آید. آنگاه تمام درختان جنگل ترنّم خواهند نمود به حضور خداوند. زیرا كه می‌آید، ‌زیرا كه برای داوری جهان می‌آید. ربع مسكون را به انصاف داوری خواهد كرد. و قوم‌ها را به امانت خود.»[3]

و از جمله در مزمور 72 در مورد پیامبر بزرگوار اسلام - صلی الله علیه و آله - و فرزند دادگسترش حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ ، چنین می‌فرماید:

«(1) ای خدا! شرع و احكام خود را به «ملك»، و عدالت خود را به «ملك‌زاده» عطا فرما (2) تا این كه قوم تو را به عدالت و فقرای تو را به انصاف حكم نماید (3) به قوم كوه‌ها سلامت و كویرها عدالت برساند (4) فقیران قوم را حكم نماید، و پسران مسكینان را نجات دهد، و ظالم را بشكند‌ (5) تا باقی ماندن ماه و آفتاب دور به دور از تو بترسند (6) بر گیاه بریده شده مثل باران و مانند امطار ـ كه زمین را سیراب می‌گرداند ـ خواهد بارید (7).

و در روزهایش صدّیقان شكوفه خواهد نمود، و زیادتی سلامتی تا بای ماندن ماه خواهد بود (8) از دریا تا به دریا و از نهر تا به اقصی زمین سلطنت خواهد نمود (9) صحرا نشینیان در حضورش خم خواهند شد و دشمنانش خاك را خواهند بوسید (10).

ملوك طرشیش و جزیره‌ها، هدیه‌ها خواهند آورد، ‌و پادشاهان شبا و سبا پیشكش‌ها تقریب خواهند نمود (11) بلكه تمامی موك با او كرنش خواهند نمود، و تمامی اُمم او را بندگی خواهند كرد (12) زیرا فقیر را وقتی كه فریاد می‌كند و مسكین كه نصرت كننده ندارد، خلاصی خواهد داد (13) و به ذلیل و محتاج ترحّم خواهد فرمود و جان‌های مسكینان را نجات خواهد داد (14) جان ایشان را از ظلم و ستم نجات خواهد داد، و هم در نظرش خون ایشان قیمتی خواهد بود (15) و زنده مانده از شبا به او بخشیده خواهد شد (16) در زمین به سر كوهها مشت غلّه كاشته می‌شود كه محصول آن مثل اسنان متحرّك شده، اهل شهرها مثل گیاه زمین شكوفه خواهند نمود (17).

اسم او ابداً بماند، اسمش مثل آفتاب باقی بماند، ‌در او مردمان بركت خواهند یافت، و تمامی قبایل او را خجسته خواهند گفت (19) بلكه اسم ذوالجلال او ابداً مبارك باد، و تمامی زمین از جلالش پر شود (20) دعای داوود پسر یسیّ تمام شد».[4] توضیح مختصری پیرامون بشارت فوق:

در این بشارت ـ چنان كه بر ارباب فضل و دانش و اهل علم و اطلاع و كسانی كه با قرآن و روایات اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ سر و كار دارند، مخفی نیست پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمّد بن عبدالله ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ به عنوان «ملك» و فرزند گرامش حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ كه بزرگ‌ترین و كامل‌ترین مظهر عدل الهی است به عنوان «ملك‌زاده» معرفی گردیده، و به بعضی از امتیازات و مشخصات دیگر وی نیز اشاره شده است.

ولی برخی از علما و دانشمندان «یهود» چنین پنداشته‌اند كه: منظور از «ملك» در این آیه، حضرت داود ـ علیه السّلام ـ ، و منظور از «ملك‌زاده» فرزند وی حضرت سلیمان ـ علیه السّلام ـ است، و روی این پندار نادرست خواسته‌اند آیات مذكور را از بشارت دادن به بعثت حضرت خاتم النبیین ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و نوید ظهور خاتم اوصیاء حضرت حجّت بن الحسن العسكری ـ علیه السّلام ـ منصرف كنند، ولی این اندیشه از چند جهت نادرست و غیر قابل قبول است، زیرا:

نخست این كه، حضرت داود ـ علیه السّلام ـ از انبیای پیرو شریعت تورات بوده و خود او دارای شریعت و احكام نوینی نبوده است تا این كه بگوید: «ای خدا! شرع و احكام خود را به «ملك» و عدالت خود را به «ملك‌زاده» عطا فرما»، و روی این اصل درخواست شریعت مستقل نوین در خور مقام آن حضرت نیست.

دوّم: این كه، در خواست شرع و احكام و عدالت كه به صورت دعا بر زبان حضرت داوود ـ علیه السّلام ـ جاری شده ـ چنان كه از نحوه‌ی درخواست آشكار است ـ برای دو شخصیت عظیم آسمانی است كه یكی دارای مقام سلطنت بر پیامبران و صاحب شرع و احكام جدید، و دیگری مظهر أتمّ عدالت، و صاحب مقام ولایت مطلقه، ‌و مورد انتظار عموم ملل جهان است.


اندیشه قم/گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html

[1] . سوره‌ی انبیاء، آیه‌ی 105.

[2] . عهد عتیق، كتاب مزامیر، مزمور 37، بندهای 9 ـ 38.

[3] . همان، ‌مزمور 96، بندهای 10 ـ 13، ص1247، كتاب مقدس.

[4] . عهد عتیق، كتاب مزامیر، مزمور 72، بندهای 1 ـ 2، به نقل از بشارات عهدین، ص248 و أنیس الاعلام، ج5، ص92 و 93.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

بشارت ظهور حضرت مهدی در آیین هندو

بشارت ظهور حضرت مهدی در آیین هندو واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

 بشارت ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در كتاب «یاسك»

در كتاب «باسك» كه از كتب مقدّسه‌ی آسمانی هندوهاست، بشارت ظهور حضرت ولیعصر ـ علیه السّلام ـ چنین آمده است.

«دور دنیا تمام شود به پادشاه عادلی در آخر الزمان، كه پیشوای ملائكه و پریان و آدمیان باشد، و حق و راستی با او باشد، و آنچه در دریا و زمین‌ها و كوه‌ها پنهان باشد همه را بدست آورد، و از آسمان‌ها و زمین و آنچه باشد خبر دهد، و از او بزرگ‌تر كسی به دنیا نیاید.»[4]

ناگفته پیداست كه منظور از آن پادشاه عادل، موعود همه‌ی ملّت‌ها، وجود مقدّس حجّت بن الحسن العسكری ـ علیه السّلام ـ است؛ ‌زیرا طبق روایات اسلامی و وعده‌های تمامی انبیا، تنها اوست كه به عدل و داد قیام می‌كند و ریشه‌ی ظلم و بیداد را از بنیاد بر می‌كند، و جهان را پر از عدل و داد می‌نماید، و آنچه در دریا و زمین و كوه‌ها پنهان شده به دست می‌آورد، و تنها اوست كه در آخر الزمان ظاهر می‌شود و تحول و دگرگونی عظیمی در دنیا به وجود می‌آورد، و زحمات همه‌ی پیامبران را كه به منظور برقرار ساختن عدالت اجتماعی آمده‌اند به ثمر می‌رساند، و فرمانش بر همه‌ی موجودات جهان نافذ است.

به هر حال، در این بشارت و بشارات دیگری كه در سایر كتب مقدسه‌ی مذهبی اهل ادیان آمده، موضوع ظهور مبارك حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ به قدری واضح و روشن است كه هیچ گونه نیازی به توجیه و تفسیر ندارد؛ ولی در عین حال، برای این كه معلوم شود تمام مضامین بشارت مزبور در احادیث اسلامی نیز آمده است، پیرامون برخی از فرازهای آن توضیحاتی می‌دهیم.

«راحَتِهِ فَأیَكُمْ لَوْ كانَتْ فِی راحَتِهِ شَعْرَهٌ لَمْ یُبْصِرْها»[5]

«هنگامی كه اُمور به دست حضرت صاحب الامر ـ علیه السّلام ـ برسد، خدای تبارك و تعالی هر زمین پستی را برای او بالا می‌برد، و هر زمین بلندی را پائین می‌آورد تا این كه همه‌ی جهان همانند كف دست او برایش آشكار شود. آیا كدام یك از شما اگر كف دست او تار مویی باشد آن را نمی‌بیند؟».

پس با توجّه به آنچه گذشت، به این نتیجه می‌رسیم كه، آن شخصیّت بی‌نظیر و بی‌مانندی كه از آسمان و زمین خبر می‌دهد و حجّت بر تمام مردم است و بر تمام جهان هستی احاطه‌ی علمی دارد، یگانه منجی عالم و تنها باز مانده از حجّت‌های الهی، حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ است كه چیزی از اسرار عالم بر او پوشیده نیست.

در همه‌ی عالم كسی بزرگ‌تر از مهدی ـ علیه السّلام ـ به دنیا نیاید

صاحب كتاب «عقد الدرر» در مورد عظمت و بزرگواری حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ و مقام و موقعیّت آن امام والا مقام، حدیثی از امام محمّد باقر ـ علیه السّلام ـ روایت كرده است كه فرمود:

«حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ برای بار اوّل، به آنچه كه به قائم آل محمّد ـ علیهم السّلام ـ عطا خواهد شد نظر كرد و گفت: پروردگارا! مرا قائم آل محمّد ـ علیه السّلام ـ قرار بده. به آن حضرت گفته شد: قائم ـ علیه السّلام ـ از ذریه‌ی احمد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ است.

بار دوم نظر كرد همان عطا را دید و همان دعا را كرد و همان جواب را شنید، برای سومین بار نظر كرد، همان عطا را دید و همان درخواست را نمود و همان جواب را شنید.»[6]


اندیشه قم/گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html

[4] . بشارات عهدین، ص246 ـ علائم الظهور كرمانی، ص18 ـ لمعات النور فی كیفیه الظهور، ج1، ص19، نور الانوار، ص86، نور هفتم.

[5] . بشاره الاسلام، ص243.

[6] . عقد الدرر، ص26 و 160، آخر باب اول و باب هشتم؛ بحارالانوار، ج51، ص77، ح35؛ غیبت نعمانی، ص240، ح34، باب 13.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

مصلح آسمانی ، آرزوی همه ادیان

مصلح آسمانی ، آرزوی همه ادیان واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

.اميد به آمدن «مصلح بزرگ آسماني»، در آينده­اي روشن و استقرار عدالت و صلح فراگير و همگانی ، امري فطري است. اين انگاره با وجود آدمي، آميخته شده است. و محصور در زمان و مکان و ويژة قوم و ملتي خاص نيست.

همة افراد، طبق فطرت ذاتي خود، منتظرند جهان در پرتو ظهور رهبري الهي و آسماني و با تأييد و عنايت پروردگار، از ظلم و ستم نجات يافته، از نا بساماني­ها، نا امني‌ها و تيره روزي­ها خلاص شوند و سرانجام به كمال مطلوب و زندگي شرافتمندانه، نايل آيند.

در بيشتر اديان و مذاهب جهان، از مصلحي سخن به ميان آمده كه در آخرالزَّمان ظهور کرده و به جنايت‌ها و خيانت‌ها خاتمه خواهد داد و شالودة حكومت واحد جهاني را بر اساس عدالت و آزادي واقعي، بنيان خواهد نهاد. تمامي پيامبران و سفيران الهي نيز در اين زمينه به مردمِ با ايمان جهان، نويدهايي داده اند.

پيروان اديان و مذاهب گوناگون، درباره نام آن بزرگوار با هم اختلاف نظر دارند. مسلمانان با ارائه كامل‌ترين تصوير، او را با نام «مهدي موعود» مي‌شناسند.

عقيده به ظهور « نجات دهنده» و اميد به يك « آينده‌اي روشن» ـ كه در آن، نگراني‌ها و هراس‌ها مرتفع گردد و تاريكي‌ها از پهنه گيتي برچيده و ريشه ظلم و جهل و تباهي بركنده شود ـ يك اعتقاد عمومي است كه همواره بين بيشتر ملت‌ها وجود داشته است.

يکي از نويسندگان از اين باور با عنوان « فوتوريسم» ياد كرده، مي‌نويسد:

«فوتوريسم[1]؛ يعني، اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجي غيبي و مصلح جهاني و بزرگ، از جمله مسائلي است كه در اصول عقايد ما، جاي مهمّي را اشغال كرده است. فوتوريسم عقيده‌اي است كه در كيش‌هاي آسماني زوراستريانيسم (مذهب زردشت) و جودائيسم (مذهب يهود) و سه مذهب عمدة مسيحيت (كاتوليك، پروتستان و ارتودكس) و به طور كلّي در ميان مدعيان نبوّت، به مثابه يك اصل مسلم قبول شده و همگي به اتفاق، بشارت ظهور همچو مصلحي را داده اند...».[2]

«فوتوريسم» يكي از مسائلي است كه در بحث‌هاي تئولوژيك تمام مذاهب آسماني، از آن بحث شده است.

دار مستتر در يکي از كنفرانس هايي كه به مناسبت ظهور «مهدي متمهدي» در سودان در فوريه سال 1885 ميلادي برگزار گرديد، مي­گويد:

«مي دانيد كه محمد(صلي الله عليه و آله وسلم) چگونه شريعت خود را بنيان نهاد؟ وقتي كه او ظهور كرد، در عربستان علاوه بر شرك ملي باستاني، سه ديانت بيگانه موجود بود: آيين يهود، ديانت عيسوي، كيش زردشت ... نكته مشتركي كه در اين سه ديانت يافت مي‌شد، عبارت از اعتقاد به يك وجود فوق الطبيعه بود كه بايستي در آخرالزمان ظهور كند و نظم و عدالت رفته را به جهان باز آرد و مقدمه خلود و سعادت دائم انسان را فراهم سازد».[3]

بر اساس تحقيقات پژوهشگران مسائل اسلامي، اين عقيده پيوسته در ميان بيشتر ملت‌ها و پيروان اديان بزرگ وجود داشته وحتي اقوام مختلف جهان ـ چون اسلاوها، ژرمن‌ها، اسن­ها و سلت­ها ـ نيز معتقدند كه سرانجام بايد پيشوايي در آخرالزمان ظهور كند و بي­عدالتي­ها را از بين ببرد و حكومت واحد جهاني تشكيل داده، در بين مردم بر اساس عدالت و انصاف داوري كند.


 

مهدویت / گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html

[1] . Futurism.

[2] . سيّد هادي خسروشاهی، مصلح جهانی و مهدي موعود(عجل الله تعالي فرجه الشريف) از ديدگاه اهل سنّت، ص55.

[3] . همان، به نقل از: دار مستتر، مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در سيزده قرن، ترجمه محسن جهان سوز.

آرشیو های مرتبط : مذاهب آسماني , مصلح موعود , امام زمان ,

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

ظهور امام زمان (عج) از دیدگاه اهل سنت

ظهور امام زمان (عج) از دیدگاه اهل سنت واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

اعتقاد به ظهور مصلح آخرالزمان كه نامش «مهدى» و از اولاد پیامبر اسلام است، مورد اتّفاق همه فرقه هاى اسلامى است. صاحب كتاب عون المعبود كه شرح كتاب سنن ابى داوود است، مى نویسد:

بدان كه در طول اعصار، مشهور بین همه اهل اسلام، این است كه حتماً، در آخرالزمان، مردى از اهل بیت(علیهم السلام) ظهور مى كند كه دین را یارى، و عدل را آشكار مى كند... نامش، مهدى است و عیسى، بعد از مهدى یا هم زمان با مهدى، نزول، و او را در كشتن دجال یارى، و در نماز به او اقتدا مى كند.

احادیث مربوط به مهدى (عج) را عدّه اى از بزرگان آورده اند، از آن جمله است، ابوداوود، ترمذى، ابن ماجه، بزار، حاكم، طبرانى، ابویعلى. سند این احادیث، برخى، صحیح و برخى دیگر، حسن و یا ضعیف است.[1]

یكى دیگر از علماى اهل سنّت مى نویسد:

روایات فراوانى درباره ى مهدى (عج) وارد شده به حدّى كه به حدّ تواتر مى رسد. این امر، در میان علماى اهل سنّت شیوع دارد، به گونه اى كه از جمله معتقدات آنان به شمار مى آید.

نیز یكى دیگر از علماى اهل سنّت نوشته است:

احادیث مهدى(علیه السلام) به طرق گوناگون و متعدّد، از صحابه نقل، و بعد از آنان، از تابعان، نقل شده است، به گونه اى كه مجموع آن ها، مفید علم قطعى است. به همین دلیل، ایمان به ظهور مهدى، واجب است، همان گونه اى كه این وجوب، در نزد اهل علم ثابت بوده و در عقائد اهل تسنن و جماعت، مدوّن شده است.[2]

ابن كثیر نیز در البدایه و النهایه مى گوید:

مهدى، در آخرالزمان مى آید و زمین را پر از عدل و قسط مى كند، همان گونه كه پر از جور و ظلم شده است. ما، احادیث مربوط به مهدى را در جلد جداگانه اى گرد آوردیم، همان گونه كه ابوداوود در سنن خود، كتاب جداگانه اى را به آن اختصاص داده است.[3]

از این مطالب كه از بزرگان اهل سنّت نقل شد، معلوم مى شود كه مسئله ى مهدویّت و اعتقاد به ظهور مهدى (عج) جزء عقاید ثابت اهل سنّت و جماعت است و احادیث مربوط به ظهور آن حضرت، در میان آنان، به حدّ تواتر رسیده است.

كتاب هاى متعدّد و متنوعى درباره ى ظهور آن حضرت از سوى علماى اهل سنّت تألیف شده است به گونه اى كه شیخ محمّد ایروانى در كتاب الإمام المهدی مى نویسد:

اهل سنّت، كتاب هاى متعدّدى در گردآورى روایات مربوط به امام مهدى (عج) و این كه در آخرالزمان شخصى به اسم مهدى ظهور خواهد كرد، نوشته اند. تا حدّى كه من اطلاع دارم، اهل سنّت، بیش از سى كتاب در این باره تألیف كرده اند.[4]

هر چند این مسئله، مورد اتّفاق اهل سنّت و شیعه است، امّا تعداد انگشت شمارى از اهل سنّت، احادیث مربوط به امام مهدى (عج) را ضعیف مى انگارند. مثلاً، ابن خلدون در تاریخ خود، این احادیث را ضعیف مى شمارد[5] و یا رشید رضا (مؤلف تفسیر المنار) در ذیل آیه ى سى و دوم سوره ى توبه، به ضعیف بودن احادیث مربوط به مهدویت اشاره مى كند.[6]البتّه، این دو، دلیلى بر ادعاى خود نیاورده اند و تنها به مطالبى واهى استناد كرده اند. سخنان آن دو، از سوى دیگر علماى اهل سنّت، به شدت ردّ شده است. و در تألیفات علماى شیعه نیز به آن دو پاسخ داده شده است.

خود ابن خلدون، در بیان عقیده ى مسلمانان در مورد امام مهدى(علیه السلام)مى نویسد:

مشهور بین همه ى اهل اسلام، این است كه حتماً، در آخرالزمان، مردى از اهل بیت(علیهم السلام) ظهور مى كند كه دین را حمایت، و عدل را آشكار مى كند و مسلمانان از او پیروى مى كنند و او بر ممالك اسلامى استیلا مى یابد. آن شخص، مهدى نامیده مى شود[7].»

ذهبى نیز در سه كتاب از كتاب هایش، به ولادت امام مهدى (عج) اشاره كرده و در كتاب العبر و در حوادث سال 256 هـ. ق مى نویسد: «در این سال، محمّدبن حسن بن على الهادى فرزند محمّدجواد فرزند على الرضا فرزند موسى الكاظم فرزند جعفر الصادق علوى حسینى، به دنیا آمد. كنیه اش، ابوالقاسم است و رافضیان، او را الخلف الحجه، مهدى، منتظر و، صاحب الزمان مى نامند. و او، آخرین امام از ائمه ى دوازده گانه است

بنابراین، ضعیف شمردن احادیث از سوى وى خدشه اى بر اتّفاق نظر اهل سنّت در مورد ظهور مهدى (عج) وارد نمى كند; زیرا، این اعتقاد، ناشى از كثرت احادیثى است كه از طرق عامه نقل شده است. ما، در زیر، به ذكر برخى از كسانى كه از این گونه احادیث را در كتاب هاى خود آورده اند، مى پردازیم، هر چند، تقریباً، مى توان ادعا كرد كه تمام كتاب هاى معتبر حدیثى اهل سنّت، حدّاقل، چند مورد از احادیث امام مهدى (عج) را ذكر كرده اند:

1- ابن سعد (متوفى 230 هـ); 2- ابن ابى شیبه (متوفى 235 هـ);

3- احمد بن حنبل (متوفى 241 هـ); 4- بخارى (متوفى 273 هـ);

5- مسلم (متوفى 261 هـ); 6- ابن ماجه (متوفى 273);

7- ابوبكر اسكافى (متوفى 273 هـ); 8- ترمذى (متوفى 279 هـ);

9- طبرى (متوفى 380); 10- ابن قتیبه دینورى (متوفى 276);

11- بربهارى (متوفى 329); 12- حاكم نیشابورى (متوفى 405);

13- بیهقى (متوفى 458); 14- خطیب بغدادى (متوفى 463);

15- ابن اثیر جزرى (متوفى 606).[8]

اوصاف امام مهدى (عج) از دیدگاه اهل سنّت

اوصافى كه در كتاب هاى اهل سنّت براى امام مهدى(علیه السلام) ذكر شده، بر گرفته از احادیثى است كه آنان از پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) نقل مى كنند و در كلیات، با اوصاف ذكر شده در كتاب هاى علماى شیعه، فرقى ندارد. ما، در فصل هاى آینده، به آنها اشاره خواهیم كرد. در این قسمت، به ذكر چند روایت از كتاب هاى حدیثى اهل تسنن، اكتفا مى كنیم:

1- عن النبى(صلى الله علیه وآله) أَنّه قال: «لا تذهب الدنیا حتّى یملك العرب رجلٌ من أهل بیتى یواطىء اسمه اسمی;[9] دنیا به پایان نمى رسد، مگر آن كه مردى از اهل بیت من كه اسمش اسم من است، مالك عرب شود».

2- عن النبى(صلى الله علیه وآله): «لا تقوم الساعهُ حتّى تملأ الأرض ظلماً و جوراً و عدواناً ثم یخرج من أهل بیتى مَن یملأها قسطاً وعدلا كما ملئت ظلماً و جوراً;[10] قیامت بر پا نمى شود تا این كه زمین پر از ظلم و جور و دشمنى شود و سپس از اهل بیت من، شخصى ظهور مى كند كه زمین را پر از عدل و قسط مى كند همان گونه كه پر از ظلم و جور شده بود».

3- عبدالله بن مسعود از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل مى كند كه آن حضرت فرمود:

«لو لم یبق من الدنیا یوم لطول الله ذالك الیوم حتّى یبعثَ فیه رجلا منّى أوْ من أهل بیتی یملأ الارض قسطاً وعدلا كما ملئت ظلماً و جوراً;[11] اگر از دنیا، فقط یك روز باقى بماند، خداوند، آن روز را طولانى مى كند تا در آن روز، مردى از من یا از اهل بیت من، مبعوث شود و زمین را پر از قسط و عدل كند، همان گونه كه پر از ظلم و جور شده بود».

تفاوت مهدویّت از دیدگاه اهل سنّت با مهدویّت از دیدگاه شیعه، چه فرقى دارد؟

همان گونه كه گفته شد، اهل سنّت، بالاتفاق، به مهدویّت معتقد هستند و به دلیل وجود روایت هاى متواتر، ظهور حضرت مهدى (عج) در آخرالزمان را جزء اعتقادات قطعى خود مى دانند، امّا برخلاف شیعه امامیه كه معتقدند، امام مهدى (عج)، فرزند امام حسن عسكرى(علیه السلام) است و هم اكنون نیز زنده و غائب است، به چند گروه تقسیم مى شوند:

عدّه اى از اهل سنّت، مدعى هستند كه مهدى، همان عیسى بن مریم است و در این مورد، به خبرى واحد كه از انس بن مالك نقل شده است، استناد مى كنند.[12]

تعداد اندكى نیز مدعى هستند كه مهدى، از اولاد عباس ابن عبدالمطلب است. آنان به خبر واحدى استناد مى كنند كه در كنزالعمال ذكر شده است.[13]

عده اى نیز معتقدند، مهدى از اولاد امام حسن مجتبى است و نه امام حسین(علیه السلام).[14]

گروهى مى گویند، پدر امام مهدى، هم نام پدر پیامبر اسلام است و چون نام پدر حضرت محمد(صلى الله علیه وآله) عبدالله بود، پس مهدى بن حسن عسكرى(علیه السلام)نمى تواند مهدى موعود باشد. مستند این احتمال هم باز خبرى است كه در كنزالعمال ذكر شده است.[15]

جمعى از آنان، همانند امامیه معتقدند، كه امام مهدى (عج) از اولاد پیامبر(صلى الله علیه وآله) و فاطمه(س) است و حضرت عیسى نیز به هنگام ظهور امام مهدى (عج) به یارى او خواهد شتافت و در نماز به آن حضرت اقتدا خواهد كرد، چنان كه در روایت هاى متعدد آمده است: از ام سلمه نقل شده كه رسول خدا(صلى الله علیه وآله)فرمود: «المهدى من عترتى من ولد فاطمه;[16] مهدى، از عترت من و از فرزندان فاطمه است».

جابر بن عبدالله از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل مى كند كه حضرت عیسى به هنگام ظهور مهدى (عج) نزول خواهد كرد.[17] عبدالله بن عمر مى گوید: «المهدى الذى ینزل علیه عیسى بن مریم و یصلى خلفه عیسى(علیه السلام);[18] مهدى، كسى است كه عیسى بن مریم بر او نزول مى كند و پشت سر او نماز مى خواند».

این گروه، حدیثى را كه مى گوید: «مهدى، از اولاد عباس ابن عبدالمطلب است»، قبول نمى كند. ذهبى مى گوید:

تفرد به محمّد بن الولید مولى بنى هاشم و كان یضع الحدیث;[19]این حدیث را تنها محمّد بن ولید، آزاد كرده ى بنى هاشم گفته است. و او، جاعل حدیث بود.

البته این گروه نیز تولّد حضرت مهدى (عج) و غیبت او را قبول ندارند. ابن حجر ادعا مى كند: «همه مسلمانان غیر از امامیه، معتقدند كه مهدى غیر از حجت (عج) است; چون، غیبت یك شخص، آن هم با این مدّت طولانى، از خوارق عادات است...».[20]

در پاسخ گروه اخیر باید گفت:

اوّلا، روایات نبوى متعدّدى وجود دارد كه امامان دوازده گانه را با نام هاى آنان به طور روشن معرفى كرده اند، پس سخن او، باطل است.

از ابن عباس روایت شده كه شخصى یهودى به نام نعثل، نزد رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمد و سؤال هاى بسیارى را مطرح كرد. او، از اوصیا نیز پرسید.

حضرت در پاسخ فرمود: «نخستین وصىّ من على(علیه السلام) و پس از او، حسن(علیه السلام) و حسین(علیه السلام) و امامان نه گانه از فرزندان اویند». نعثل پرسید: «نام آنان چیست؟». حضرت، نام تك تك امامان را تا امام دوازدهم(عج) شمردند.[1]

رسول خدا، در پاسخ جابر بن عبدالله انصارى كه از ائمه ى بعد از على(علیه السلام) سوال كرده بود، فرمود: «بعد از على(علیه السلام)، حسن(علیه السلام) و حسین(علیه السلام)امام هستند، سپس سید العابدین در زمان خودش، على بن حسین(علیه السلام)، سپس محمّد بن على باقر(علیه السلام). تو، او را خواهى دید. وقتى او را دیدى، سلام مرا برسان.

سپس جعفر بن محمّد صادق(علیه السلام)، سپس موسى بن جعفر كاظم(علیه السلام)، سپس على بن موسى رضا(علیه السلام)، سپس محمّد بن على جواد(علیه السلام)، سپس على بن محمّد نقى(علیه السلام)، سپس حسن بن علىّ زكىّ(علیه السلام)، و پس از او، قائم بالحق مهدى امت من، (م ح م د بن حسن صاحب زمان(علیه السلام) امام است. او، زمین را پر از قسط و عدل مى كند، همان گونه كه پر از ظلم و جور شده است».[2]

ثانیاً، شواهد تاریخى و گزارش هاى بسیارى وجود دارد كه ولادت آن حضرت و ایام كودكى او را نقل كرده اند. براى نمونه، چند مورد از اقوال اهل سنّت نقل مى شود:

1- حافظ سلیمان حنفى مى گوید: «خبر معلوم نزد محقّقان و موثقان، این است كه ولادت قائم (عج) در شب پانزدهم شعبان (255. ق) در شهر سامرا واقع شده است».[3]

2- خواجه محمّد پارسا، در كتاب فصل الخطاب گفته است: «یكى از اهل بیت ابو محمد بن عسكرى است كه فرزندى جز ابوالقاسم كه قائم و حجت و مهدى و صاحب الزمان نامیده مى شود، باقى نگذاشت. او، در نیمه ى شعبان سال 255 هجرى متولّد شد. مادرش، نرجس نام دارد. او هنگام شهادت پدرش، پنج سال داشت».[4]

3- ابن خلكان در وفیات الأعیان مى نویسد: «ابوالقاسم محمّد فرزند حسن عسكرى فرزند على هادى فرزند محمّدجواد.... دوازدهمین امام از ائمه ى دوازده گانه شیعه است كه به «حجت» معروف است... ولادت او، روز جمعه، نیمه ى شعبان سال 255 هـ.ق است».[5]

4- ذهبى نیز در سه كتاب از كتاب هایش، به ولادت امام مهدى (عج) اشاره كرده و در كتاب العبر و در حوادث سال 256 هـ. ق مى نویسد: «در این سال، محمّدبن حسن بن على الهادى فرزند محمّدجواد فرزند على الرضا فرزند موسى الكاظم فرزند جعفر الصادق علوى حسینى، به دنیا آمد. كنیه اش، ابوالقاسم است و رافضیان، او را الخلف الحجه، مهدى، منتظر و، صاحب الزمان مى نامند. و او، آخرین امام از ائمه ى دوازده گانه است».[6]

5- خیر الدین زركلى (متوفى 1396 هـ. ق) از علماى معاصر اهل سنّت نیز در كتاب أعلام مى نویسد: «او، در سامراء به دنیا آمد و هنگام وفات پدرش، پنج سال داشت و گفته شده كه در شب نیمه شعبان سال 255 به دنیا آمده و در سال 265 هـ. ق غایب شده است».[7]

آیه الله العظمى صافى، دام عزه، در كتاب مهدویت، بیش از هفتاد و هفت نفر از علماى اهل را نام مى برد كه هر یك، به نحوى، ولادت آن حضرت را بیان كرده اند.[8]

بنابراین، اگر برخى از اهل سنّت مى گویند: «حضرت مهدى (عج) به دنیا نیامده است.»، ادعایى بى اساس است كه حتّى با گفته ها و نوشته هاى بزرگان خودشان نیز سازگار نیست.

شاید برخى از اهل سنّت همانند ابن حجر هیثمى، طولانى بودن عمر را دلیل بر عدم ولادت امام مهدى (عج) بدانند، ولى باید گفت، خدایى كه قادر است عیسى بن مریم را زنده نگه دارد تا به مهدى (عج) اقتدا كند و یونس را در شكم ماهى محافظت كند و یا به نوح پیامبر، نهصد و پنجاه سال عمر بدهد، آیا قدرت ندارد به مهدى (عج) عمر طولانى عنایت كند؟[9] خود اهل نیز به زنده بودن عیسى، خضر، صالح، و... معتقدند.

نتیجه این كه ولادت حضرت مهدى، امرى است مسلّم و قطعى و خود اهل سنّت هم به آن واقفند و عوامل و انگیزه هاى دیگرى وجود دارد كه نمى گذارد حق را بازگو كنند و حقانیت شیعه و وجود امام زمان (عج) را ثابت كنند.


 مهدویت / گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html

[1]. عون المعبود، (شرح سنن ابى داود)، ج 11، ص 362 (به نقل از الطریق الى المهدى المنتظر، سعید ایوب، ص 1).

[2]. نظم المتناثر فى الحدیث المتواتر، ص 226. (به نقل از الطریق الى المهدى المنتظر، ص 91).

[3]. البدایه و النهایه، ج 6، ص 281.

[4]. الإمام المهدى(علیه السلام)، شیخ محمد باقر ایروانى، ص 11.

[5]. تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 199.

[6]. تفسیر المنار، ج 10، ص 393، ج 9، ص 499 ـ 507.

[7]. تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 555، فصل 52.

[8]. در مورد كسانى كه به ذكر احادیث مربوط به امام مهدى(علیه السلام)پرداخته اند، به: المهدی المنتظر فی الفكر الاسلامى، ص 26 ـ 29 مراجعه شود.

[9]. مسند احمد، ج 1، ص 377، ح 3563; الصواعق المحرقه، ص 249.

[10]. مسند احمد، ج 3، ص 36، ح 10920; كنزالعمال، ج 14، ص 271، ح 38691.

[11]. سنن ابى داود، ج 4، ص 106 و 107، ح 4282.

[12]. سنن ابن ماجه، كتاب الفتن، ح 4029.

[13]. كنزالعمال، ج 14، ص 264، ح 38663.

[14]. اطنار المنیف، ابن قیم جوزى، ص 151 (به نقل از الامام مهدى، میلانى، ص 21).

[15]. كنزالعمال، ج 14، ص 268، ح 38678.

[16]. السنن الوارده فی الفتن و غوائلها و الساعه و أشراطها، عثمان بن سعید المقرى، ج 5، ص 1057، نشر دارالعاصمه، ریاض، چاپ اوّل، 1416هـ.

[17]. همان، ج 6، ص 1237.

[18]. الفتن، ج 1، ص 373، نعیم بن حماد المروزى، مكتبه التوحید، قاهره، چاپ اوّل، 1412.

[19]. الصواعق المحرق، ابن حجر هیثمى، ج 2، ص 478، مؤسسه الرساله، بیروت، چاپ اوّل، 1997.

[20]. همان، ج 2، ص 482.

[21]. اصول كافى، ثقه الاسلام كلینى، ترجمه سید جواد مصطفوى، ج 1، نشر فرهنگ اهل البیت.

[22]. الاحتجاج، احمد بن على طبرسى، تحقیق ابراهیم بهادرى و...، ج 1، ص 168، انتشارات اسوه، چ دوم، سال 1416. نیز درباره ى احادیثى كه نام ائمه(علیهم السلام) را ذكر كرده اند، به صحیح مسلم، ج 6، ص 3 و 4، باب الاماره، رجوع شود.

[23]. ینابیع الموده، شیخ سلیمان قندوزى حنفى، ص 179.

[24]. همان مدرك.

[25]. وفیات الاعیان، ابن خلكان، ج 4، ص 562.

[26]. العبر فى خبر من غبر، ج 3، ص 31.

[27]. الاعلام، ج 6، ص 80.

[28]. امامت و مهدویت، ج 2، ص 56 ـ 241، چاپ بهمن، نوبت اول.

[29]. به بحارالأنوار، ج 51، ص 99 ـ 102 رجوع شود

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

بشارت ظهور حضرت مهدی در كتاب «انجیل»

بشارت ظهور حضرت مهدی در كتاب «انجیل» واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

بر اساس بشارات فراوانی كه در كتاب انجیل آمده است، حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ به دنبال قیام حضرت قائم ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ در «فلسطین» آشكار خواهد شد و به یاری آن حضرت خواهد شتافت، و پشت سر حضرتش نماز خواهد گزارد، تا یهودیان و مسیحیان و پیروان وی تكلیف خویش را بدانند و به اسلام بگروند و حامی حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ گردند. از این رو، در آخرین روزهای زندگی ـ و شاید در طول دوران حیات ـ به یاران و شاگردان خود توصیه‌ها و سفارش‌های اكیدی درباره‌ی بازگشت خود به زمین نموده و آنان را در انتظار گذارده و امر به بیداری و هوشیاری و آمادگی فرموده است كه ما به جهت اثبات این مدّعا و بیداری مسلمانان قسمتی از آنها را در اینجا می‌آوریم.

اینك متن برخی از آن بشارات كه در انجیل آمده است:

الف) انجیل متّی

«پس عیسی از هیكل بیرون شده برفت، و شاگردانش پیش آمدند تا عمارت‌های هیكل را بدو نشان دهند. عیسی ایشان را گفت: آیا همه‌ی این چیزها را نمی‌بینید؟ هر آینه به شما می‌گویم: در اینجا سنگی بر سنگی گذارده نخواهد شد كه به زیر افكنده نشود. و چون به كوه زیتون نشسته بود شاگردانش در خلوت نزد وی آمده گفتند: به ما بگو كه این اُمور كی واقع می‌شود؟ و نشان آمدن تو و انقضای عالم چیست؟

عیسی در جواب ایشان گفت: زنهار كسی شما را گمراه نكند. زآن رو كه بسا به نام من آمده خواهند گفت كه من مسیح هستم و بسیاری را گمراه خواهند كرد. و جنگ‌ها و اخبار جنگ‌ها را خواهید شنید، زنهار مضطرب مشوید؛ زیرا كه وقوع این همه لازم است لیكن انتها هنوز نیست، ‌زیرا قومی با قومی و مملكتی با مملكتی مقاومت خواهند نمود و قحطی‌ها و وباها و زلزله‌ها در جای‌ها پدید آید...

آنگاه اگر كسی به شما گوید: اینك مسیح در اینجا یا در آنجا است باور مكنید؛ زیرا كه مسیحان كاذب و انبیای كذبه ظاهر شده علامات و معجزات عظیمه چنان خواهند نمود كه اگر ممكن بودی برگزیدگان را نیز گمراه كردندی. اینك شما را پیش خبر دادم.

پس اگر شما را گویند: اینك در صحراست بیرون مروید، یا آنكه در خلوت است باور مكنید؛ زیرا همچنان كه برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر می‌شود ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد...

و فوراً بعد از مصیبت آن ایام، آفتاب تاریك گردد و ماه نور خود را ندهد و ستارگان از آسمان فرو ریزند، و قوّت‌های افلاك متزلزل گردد. آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد، ‌و در آن وقت جمیع طوایف زمین سینه‌زنی كنند و پسر انسان را ببینند كه بر ابرهای آسمان با قوّت و جلال عظیم می‌آید...

پس از درخت انجیر مثلش را فرا گیرید كه چون شاخه‌اش نازك شده برگ‌ها می‌آورد می‌فهمید كه تابستان نزدیك است. همچنین شما نیز چون این همه را ببینید بفهمید كه نزدیك ـ بلكه بر در ـ است. هر آینه به شما می‌گویم...

آسمان و زمین زایل خواهد شد؛ لیكن سخنان من هرگز زایل نخواهد شد.

اما از آن روز و ساعت هیچ كس اطلاع ندارد حتی ملائكه‌ی آسمان جز پدر من و بس؛ لیكن چنان كه ایام نوح بود ظهور پسر انسان نیز چنان خواهد بود...

پس بیدار باشید؛ زیرا كه نمی‌دانید در كدام ساعت خداوند شما می‌آید. لیكن این را بدانید كه اگر صاحب خانه می‌دانست در چه پاس از شب دزد می‌آید، بیدار می‌ماند و نمی‌گذاشت كه به خانه‌اش نقب زند.

لهذا شما نیز حاضر باشید، زیرا در ساعتی كه گمان نبرید پسر انسان می‌آید پس آن غلام امین و دانا كیست كه آقایش او را بر اهل خانه‌ی خود بگمارد تا ایشان را در وقت معین خوراك دهد. خوشا به حال آن غلامی كه چون آقایش آید او را در چنین كار مشغول یابد.»[4]

«اما چون پسر انسان در جلال خود با جمیع ملائكه‌ی مقدّس خویش آید آنگاه بر كرسی جلال خواهد نشست. و جمیع امت‌ها در حضور او جمع شوند و آنها را از همدیگر جدا می‌كند به قسمی كه شبان میش‌ها را از بزها جدا می‌كند و میش‌ها را بر دست راست و بزها را بر چپ خود قرار دهد. آنگاه پادشاه به اصحاب طرف راست گوید: بیایید ای بركت یافتگان از پدر من! و ملكوتی را كه از ابتدای عالم برای شما آماده شده است، به میراث گیرید.»[5]

«عیسی ایشان را گفت: هر آینه به شما می‌گویم: شما كه مرا متابعت نموده‌اید، در معاد وقتی كه پسر انسان بر كرسی جلال خود نشیند، شما نیز به دوازده كرسی نشسته، بر دوازده سبط اسرائیل داوری خواهید نمود. و هر كه به خاطر اسم من خانه‌ها یا برادران یا خواهران یا پدر یا مادر یا زن یا فرزندان یا زمین‌ها را ترك كرد، صد چندان خواهد یافت و وارث حیات جاودانی خواهد گشت.»[6]

ب) انجیل مَرْقُس

«و چون او ـ عیسی ـ از هیكل بیرون می‌رفت یكی از شاگردانش بدو گفت: ای استاد! ملاحظه فرما چه نوع سنگ‌ها و چه عمارت‌ها است!

عیسی در جواب وی گفت: آیا این عمارت‌های عظیمه را می‌نگری. بدان كه سنگی بر سنگی گذارده نخواهد شد مگر آن كه به زیر افكنده شود.

و چون او بر كوه زیتون مقابل هیكل نشسته بود... از وی پرسیدند: ما را خبر ده كه این امور كی واقع می‌شود؟ و علامت نزدیك شدن این امور چیست؟

آنگاه عیسی در جواب ایشان سخن آغاز كرد كه: زنهار كسی شما را گمراه نكند. زیرا كه بسیاری به نام من آمده خواهند گفت كه: من هستم، ‌و بسیاری را گمراه خواهند نمود. اما چون جنگ‌ها و اخبار جنگ‌ها را بشنوید مضطرب مشوید، زیرا كه وقوع این حوادث ضروری است. لیكن انتها هنوز نیست. زیرا كه امتی بر امتی و مملكتی بر مملكتی خواهند برخاست، و زلزله‌ها در جای‌ها حادث خواهد شد و قحطی‌ها و اغتشاش‌ها پدید می‌آید، و اینها ابتدای دردهای زه می‌باشد.


 اندیشه قم/گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html

[4] . كتاب مقدس، انجیل متی، ص41، باب 24، بندهای 1 ـ 8، 23 ـ 28، 29 ـ 37 و 42 و 46.

[5] . كتاب مقدس، انجیل متی، ص44، باب 25، بندهای 31 ـ 34.

[6] . انجیل متی، باب 19، بندهای 28 و 29.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

بشارت ظهور حضرت مهدی در كتاب «انجیل»

بشارت ظهور حضرت مهدی در كتاب «انجیل» واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

بر اساس بشارات فراوانی كه در كتاب انجیل آمده است، حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ به دنبال قیام حضرت قائم ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ در «فلسطین» آشكار خواهد شد و به یاری آن حضرت خواهد شتافت، و پشت سر حضرتش نماز خواهد گزارد، تا یهودیان و مسیحیان و پیروان وی تكلیف خویش را بدانند و به اسلام بگروند و حامی حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ گردند. از این رو، در آخرین روزهای زندگی ـ و شاید در طول دوران حیات ـ به یاران و شاگردان خود توصیه‌ها و سفارش‌های اكیدی درباره‌ی بازگشت خود به زمین نموده و آنان را در انتظار گذارده و امر به بیداری و هوشیاری و آمادگی فرموده است كه ما به جهت اثبات این مدّعا و بیداری مسلمانان قسمتی از آنها را در اینجا می‌آوریم.

اینك متن برخی از آن بشارات كه در انجیل آمده است:

الف) انجیل متّی

«پس عیسی از هیكل بیرون شده برفت، و شاگردانش پیش آمدند تا عمارت‌های هیكل را بدو نشان دهند. عیسی ایشان را گفت: آیا همه‌ی این چیزها را نمی‌بینید؟ هر آینه به شما می‌گویم: در اینجا سنگی بر سنگی گذارده نخواهد شد كه به زیر افكنده نشود. و چون به كوه زیتون نشسته بود شاگردانش در خلوت نزد وی آمده گفتند: به ما بگو كه این اُمور كی واقع می‌شود؟ و نشان آمدن تو و انقضای عالم چیست؟

عیسی در جواب ایشان گفت: زنهار كسی شما را گمراه نكند. زآن رو كه بسا به نام من آمده خواهند گفت كه من مسیح هستم و بسیاری را گمراه خواهند كرد. و جنگ‌ها و اخبار جنگ‌ها را خواهید شنید، زنهار مضطرب مشوید؛ زیرا كه وقوع این همه لازم است لیكن انتها هنوز نیست، ‌زیرا قومی با قومی و مملكتی با مملكتی مقاومت خواهند نمود و قحطی‌ها و وباها و زلزله‌ها در جای‌ها پدید آید...

آنگاه اگر كسی به شما گوید: اینك مسیح در اینجا یا در آنجا است باور مكنید؛ زیرا كه مسیحان كاذب و انبیای كذبه ظاهر شده علامات و معجزات عظیمه چنان خواهند نمود كه اگر ممكن بودی برگزیدگان را نیز گمراه كردندی. اینك شما را پیش خبر دادم.

پس اگر شما را گویند: اینك در صحراست بیرون مروید، یا آنكه در خلوت است باور مكنید؛ زیرا همچنان كه برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر می‌شود ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد...

و فوراً بعد از مصیبت آن ایام، آفتاب تاریك گردد و ماه نور خود را ندهد و ستارگان از آسمان فرو ریزند، و قوّت‌های افلاك متزلزل گردد. آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد، ‌و در آن وقت جمیع طوایف زمین سینه‌زنی كنند و پسر انسان را ببینند كه بر ابرهای آسمان با قوّت و جلال عظیم می‌آید...

پس از درخت انجیر مثلش را فرا گیرید كه چون شاخه‌اش نازك شده برگ‌ها می‌آورد می‌فهمید كه تابستان نزدیك است. همچنین شما نیز چون این همه را ببینید بفهمید كه نزدیك ـ بلكه بر در ـ است. هر آینه به شما می‌گویم...

آسمان و زمین زایل خواهد شد؛ لیكن سخنان من هرگز زایل نخواهد شد.

اما از آن روز و ساعت هیچ كس اطلاع ندارد حتی ملائكه‌ی آسمان جز پدر من و بس؛ لیكن چنان كه ایام نوح بود ظهور پسر انسان نیز چنان خواهد بود...

پس بیدار باشید؛ زیرا كه نمی‌دانید در كدام ساعت خداوند شما می‌آید. لیكن این را بدانید كه اگر صاحب خانه می‌دانست در چه پاس از شب دزد می‌آید، بیدار می‌ماند و نمی‌گذاشت كه به خانه‌اش نقب زند.

لهذا شما نیز حاضر باشید، زیرا در ساعتی كه گمان نبرید پسر انسان می‌آید پس آن غلام امین و دانا كیست كه آقایش او را بر اهل خانه‌ی خود بگمارد تا ایشان را در وقت معین خوراك دهد. خوشا به حال آن غلامی كه چون آقایش آید او را در چنین كار مشغول یابد.»[4]

«اما چون پسر انسان در جلال خود با جمیع ملائكه‌ی مقدّس خویش آید آنگاه بر كرسی جلال خواهد نشست. و جمیع امت‌ها در حضور او جمع شوند و آنها را از همدیگر جدا می‌كند به قسمی كه شبان میش‌ها را از بزها جدا می‌كند و میش‌ها را بر دست راست و بزها را بر چپ خود قرار دهد. آنگاه پادشاه به اصحاب طرف راست گوید: بیایید ای بركت یافتگان از پدر من! و ملكوتی را كه از ابتدای عالم برای شما آماده شده است، به میراث گیرید.»[5]

«عیسی ایشان را گفت: هر آینه به شما می‌گویم: شما كه مرا متابعت نموده‌اید، در معاد وقتی كه پسر انسان بر كرسی جلال خود نشیند، شما نیز به دوازده كرسی نشسته، بر دوازده سبط اسرائیل داوری خواهید نمود. و هر كه به خاطر اسم من خانه‌ها یا برادران یا خواهران یا پدر یا مادر یا زن یا فرزندان یا زمین‌ها را ترك كرد، صد چندان خواهد یافت و وارث حیات جاودانی خواهد گشت.»[6]

ب) انجیل مَرْقُس

«و چون او ـ عیسی ـ از هیكل بیرون می‌رفت یكی از شاگردانش بدو گفت: ای استاد! ملاحظه فرما چه نوع سنگ‌ها و چه عمارت‌ها است!

عیسی در جواب وی گفت: آیا این عمارت‌های عظیمه را می‌نگری. بدان كه سنگی بر سنگی گذارده نخواهد شد مگر آن كه به زیر افكنده شود.

و چون او بر كوه زیتون مقابل هیكل نشسته بود... از وی پرسیدند: ما را خبر ده كه این امور كی واقع می‌شود؟ و علامت نزدیك شدن این امور چیست؟

آنگاه عیسی در جواب ایشان سخن آغاز كرد كه: زنهار كسی شما را گمراه نكند. زیرا كه بسیاری به نام من آمده خواهند گفت كه: من هستم، ‌و بسیاری را گمراه خواهند نمود. اما چون جنگ‌ها و اخبار جنگ‌ها را بشنوید مضطرب مشوید، زیرا كه وقوع این حوادث ضروری است. لیكن انتها هنوز نیست. زیرا كه امتی بر امتی و مملكتی بر مملكتی خواهند برخاست، و زلزله‌ها در جای‌ها حادث خواهد شد و قحطی‌ها و اغتشاش‌ها پدید می‌آید، و اینها ابتدای دردهای زه می‌باشد.


 اندیشه قم/گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html

[4] . كتاب مقدس، انجیل متی، ص41، باب 24، بندهای 1 ـ 8، 23 ـ 28، 29 ـ 37 و 42 و 46.

[5] . كتاب مقدس، انجیل متی، ص44، باب 25، بندهای 31 ـ 34.

[6] . انجیل متی، باب 19، بندهای 28 و 29.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

مهدویت در ادیان ابراهیمی (2)

مهدویت در ادیان ابراهیمی (2) واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

چنان كه در حدیثی از امام باقر ـ علیه السّلام ـ آمده است كه فرمود:

«إذا قامَ قائِمُنا وَضَعَ یَدَهُ عَلی رؤوسِ الْعِبادِ فَجَمَعَ بِهِ عُقولَهُمْ وَ أَكَمَلَ بِهِ أَخلاقَهُمْ وَ كَمُلَتْ به أَحْلامهُم».[1]

«هنگامی كه قائم ما قیام كند دستش را بر سر بندگان می‌گذارد و خردهای آنها را گرد می‌آورد و اخلاق‌شان را كامل می‌گرداند، و به وسیله‌ی او به رشد و كمال می‌رسند.»

و در ضمن حدیث دیگری از آن بزرگوار نقل شده كه فرمود:

«... وَ تُؤتُونَ الْحِكْمَهَ فِی زَمانِه حتّی أَنّ الْمَرْأهَ لَتَقْضی فِی بَیْتِها بِكِتاب اللهِ وَ سُنَّهِ رَسُولِ الله».[2]

«در زمان او آن قدر به شما دانش و فرهنگ داده می‌شود كه زن خانه‌دار در خانه‌ی خود با كتاب خدا و سنت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ داوری می‌كند.» [3]

چند بشارت دیگر از كتاب اشعیا

بشارات فراوانی كه درباره‌ی منجی عالم در كتاب اشعیای نبی وارد شده به قسمت عمده‌ای از برنامه‌های آن مصلح جهانی اشاره دارد كه برخی از آنها را می‌آوریم:

1ـ تأمین عدالت اجتماعی و امنیّت عمومی

2ـ تأمین رفاه همگانی و آباد ساختن جهان

1ـ تأمین عدالت اجتماعی و امنیّت عمومی

در فرازی از بشارت‌های كتاب اشعیا آمده كه در زمان آن حضرت، عدالت اجتماعی برقرار خواهد گردید و امنیت عمومی به وجود خواهد آمد به گونه‌ای كه مردم در صلح و صفا و صمیمیّت زندگی كنند و بهایم با هم سازش نمایند و در كنار هم با آسودگی بیاسایند:

«آنگاه انصاف در بیابان ساكن خواهد شد، و عدالت در بوستان مقیم خواهد گردید. و عمل عدالت، سلامتی و نتیجه‌ی عدالت، ‌آرامی و اطمینان خاطر خواهد بود تا ابد الآباد. و قوم من در مسكن سلامتی و در مساكن مطمئن و در منزل‌های آرامی ساكن خواهند شد.»[4]

2ـ تأمین رفاه همگانی و آباد ساختن جهان

در فراز دیگری از بشارت‌های كتاب اشعیای نبی آمده كه در آن زمان، بساط ظلم و ستم برچیده خواهد شد، و عدالت گسترش خواهد یافت، و فقر اقتصادی از میان خواهد رفت و نیازمندی‌های مادی و معنوی مردم تأمین خواهد گردید، و همگان به اخلاق حمیده‌ی اسلامی آراسته خواهند شد، و پرده‌های ظلمت و تاریكی به كنار خواهد رفت، و مردمان در ناز و نعمت زندگی خواهند كرد:

«برگزیدگان من، از عمل دست‌های خود تمتّع خواهند برد، زحمت بی‌جا نخواهند كشید، اولاد به جهت اضطراب نخواهند زایید؛ زیرا كه اولاد بركت یافتگان خداوند هستند و ذریّت ایشان با ایشان‌اند. و قبل از آن كه بخوانند من جواب خواهم داد، و پیش از آن كه سخن گویند من خواهم شنید. گرگ و برّه با هم خواهند چرید، ‌و شیر مثل گاو كاه خواهد خورد، و خوراك مار خاك خواهد بود، خداوند می‌گوید كه در تمامی كوه مقدّس من، ضرر نخواهند رسانید و فساد نخواهند كرد.»[5]

بشارت ظهور حضرت مهدی ـدر كتاب بوئیل نبی

در كتاب بوئیل نبی كه از پیامبران پیرو تورات است، بشارت ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ و نزول حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ و محاكمه‌‌ی اسرائیل در آن روز سرنوشت ساز، چنین آمده است:

«آن گاه جمیع امّت‌ها را جمع كرده به وادی «یهوشافاظ»[6] فرود خواهم آورد و در آنجا به ایشان درباره‌ی قوم خود و میراث خویش، اسرائیل (را) محاكمه خواهم نمود، زیرا كه ایشان را در میان امت‌ها پراكنده ساخته و زمین مرا تقسیم نموده‌اند و بر قوم من قرعه انداخته و پسری در عوض فاحشه داده و دختری به شراب فروخته‌اند تا بنوشند.»[7]

و در جای دیگر از همین كتاب چنین آمده است:

«ای همه‌ی امّت‌ها! بشتابید و بیایید و از هر طرف جمع شوید ای خداوند شجاعان! خود را به آنجا فرود آور. امّت‌ها برانگیخته شوند. به «وادی یهوشافاظ» برآیند؛ زیرا كه من در آنجا خواهم نشست تا بر همه‌ی امت‌هایی كه به اطراف آن هستند داوری نمایم.»[8]

و در همین زمینه در كتاب «عاموس نبی» آمده است كه می‌گوید:

«بنابراین، ای اسرائیل! به این طور با تو عمل خواهم نمود، و چون كه به این طور با تو عمل خواهم نمود پس ای اسرائیل! خویشتن را مهیّا ساز تا با خدای خود ملاقات نمایی.»[9]

این فرازها ـ همچنان كه ملاحظه می‌شود ـ از نزول حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ و داوری آن حضرت در «یوم الله ظهور» خبر می‌دهند.

و در همین رابطه، در كتاب «هوشیع نبی» در مورد بازگشت حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ خطاب به قوم یهود آمده است:

«و من برای افرادم[10] مثل شیر و برای خاندان یهودا[11] مانند شیر ژیان خواهم بود. من خودم خواهم درید و رفته خواهم ربود و رهاننده نخواهد بود.

من روانه شده به مكان خود خواهم برگشت تا ایشان به عصیان خود اعتراف نموده روی مرا بطلبند، در تنگی خود صبح زود مرا خواهند طلبید.»[12]

نگارنده گوید: از آنجایی كه در روایات اسلامی به صورت گسترده‌ای از نزول حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ گفتگو شده است و برخی از آیات قرآنی نیز بر این معنا دلالت دارد و همه‌ی طوایف اسلامی اعتقاد قاطع دارند كه حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ به روی زمین باز می‌گردد و پشت سر حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ نماز می‌گذارد و حضرتش را تأیید می‌نماید و در ردیف یكی از معاونان آن حضرت قرار می‌گیرد ما نیز به پیروی از قرآن و پیشوایان معصوم ـ علیهم السّلام ـ ، فرازهای مزبور را از كتاب تورات نقل نمودیم، و توضیح آنها نیز پس از نقل بشارات انجیل بر همگان روشن خواهد شد.


 اندیشه قم/گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html

[1] . بحارالانوار، ج52، ص336، ح71، منتخب الأثر، ص483 و روضه‌ی كافی.

[2] . بحارالانوار، ج52، ص352، ح106؛ غیبت نعمانی، ص239، ح30؛ بشاره الاسلام، ص242.

[3] . همان.

[4] . كتاب مقدس، ‌كتاب اشعیای نبی، ص1046، باب 32، بندهای 16 ـ 18.

[5] . كتاب مقدس، كتاب اشعیای نبی، ص1090، باب 65، بندهای 23 ـ 25.

[6] . وادی یهوشافاظ، نام صحرایی در نزدیكی بیت المقدس است كه اكنون وادی «قدرون» نامیده می‌شود. (لغت نامه دهخدا، حرف قاف، قدرون، ص177).

[7] . كتاب مقدس، كتاب بوئیل نبی، ص1327، باب 3، بندهای 2 و 3.

[8] . كتاب مقدس، كتاب بوئیل نبی، ص1328، باب 3، بندهای 12 و 13.

[9] . كتاب مقدس، كتاب عاموس نبی، ص1323، باب 4، بندهای 12 و 13.

[10] . افرایم: نام پسر دوم حضرت یوسف ـ علیه السّلام ـ است.

[11] . یهودا: نام پسر یعقوب و برادر بزرگ یوسف از مادر دیگر به نام لیا ـ لایالیا ـ است، كه حضرت داود و ملوك بنی اسرائیل و حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ از نسل او می‌باشند. (لغت نامه‌ی دهخدا، حرف یاء، یهودا).

[12] . تورات، كتاب هوشع نبی، ص1314، باب 5، بندهای 14 و 15.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

بشارت ظهور حضرت در كتاب «اشعیای نبی»

 بشارت ظهور حضرت در كتاب «اشعیای نبی» واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

در كتاب «اشعیای نبی» كه یكی از پیامبران پیرو تورات است، بشارات فراوانی در مورد ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ آمده است كه جهت استدلال به كتاب مزبور، نخست فرازی از آن بشارت‌ها را نقل نموده، و برخی از نكات آن را توضیح می‌دهیم تا معلوم شود كه مسلمانان درباره‌ی عقیده به ظهور یك مصلح جهانی تنها نیستند، بلكه همه‌ی اهل كتاب در این عقیده با مسلمانان اشتراك نظر دارند.

در فرازی از بشارت كتاب اشعیا چنین آمده است:

«و نهالی از تنه‌ی «یسیّ»[3] بیرون آمده، شاخه‌ای از ریشه‌هایش خواهد شكفت و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت. یعنی روح حكمت و فهم و روح مشورت و قوّت و روح معرفت و ترس خداوند و خوشی او در ترس خداوند خواهد بود و موافق رؤیت چشم خود، داوری نخواهد نمود و بر وفق سمع گوش‌های خویش، تنبیه نخواهد نمود؛ بلكه مسكینان را به عدالت داوری خواهد كرد و به جهت مظلومان زمین به راستی حكم خواهد نمود... كمربند كمرش عدالت خواهد بود و كمربند میانش امانت.

و گرگ با بره سكونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر پرواری با هم و طفل كوچك آنها را خواهد راند و گاو با خرس خواهد چرید و بچه‌های آنها با هم خواهند خوابید و شیر مثل گاو كاه خواهد خورد، و طفل شیر خوره بر سوراخ مار بازی خواهد كرد، ‌و طفل از شیر باز داشته شده، دست خود را بر خانه‌ی افعی خواهد گذاشت، و در تمامی كوه مقدس من، ضرر و فسادی نخواهند كرد؛ زیرا كه جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آبهایی كه دریا را می‌پوشاند».[4]

منظور از «نهالی كه از تنه‌ی یسیّ خواهد رویید» ممكن است یكی از چهار نفر از شخصّیت‌های بزرگ روحانی و رهبران عالیقدر بشر، حضرت داود، حضرت سلیمان، حضرت عیسی و حضرت حجّت بن الحسن العسكری ـ علیهم السّلام ـ باشند؛ ولی دقّت و بررسی كامل آیات فوق نشان می‌دهد كه منظور از این نهال، هیچ یك از آن پیامبران نیست؛ بلكه همه‌ی آن بشارت‌ها ویژه‌ی قائم آل محمّد ـ علیهم السّلام ـ است؛ زیرا حضرت داوود و سلیمان ـ علیهما السّلام ـ فرزندان پسری یسیّ، و حضرت عیسی بن مریم ـ علیه السّلام ـ نواده‌ی دختری وی، و قائم آل محمّد ـ علیه السّلام ـ نیز از جانب مادرش جناب نرجس خاتون ـ كه دختر یشوعا، پسر قیصر، پادشاه روم و از نسل حضرت داود، و مادرش از اولاد حواریون حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ بوده، و نسب شریفش به شمعون صفا، وصیّ حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ می‌رسد ـ نواده‌ی دختری «یسیّ» می‌باشد.

در فرازی از این بشارت چنین آمده است: «موافق رؤیت چشم خود داوری نخواهد كرد و بر وفق سمع گوش‌های خود تنبیه نخواهد نمود» و این جمله، اشاره به حاكمیت مطلق و حكومت عادلانه‌ی آن حضرت دارد كه وی بر اساس حق و واقع، حكم می‌كند و نیازی به شاهد و بیّنه ندارد و از كسی گواهی نمی‌طلبد چنان كه در روایات اسلامی آمده است كه: «یحكم بحكم داود و محمّد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ » یعنی به حكم حضرت داود و دستور پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ حكم می‌كند و با علم و دانش خدادادی خویش داوری می‌نماید.

و در فراز دیگری از آن بشارت آمده است كه، در زمان حكومت حقه و دوران حكومت عدالت پیشه‌ی او «گرگ با بره سكونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید... و گوساله و شیر پرواری با هم، و... ضرر و فسادی نخواهند كرد»، این جمله نشان می‌دهد كه در زمان ظهور مبارك آن موعود آسمانی، عدل و داد آن چنان گسترش می‌یابد كه جانوران و درندگان با هم سازش می‌كنند و در كنار یكدیگر قرار می‌گیرند و خوی بهیمیّت و درندگی را از دست می‌دهند، و زیان و ضرر به هیچ یك از موجودات نمی‌رسانند چنان كه در اخبار و احادیث آمده است:

«وَتَصْطَلِحُ فِی مُلْكِهِ السّباع، وَ اصْطَلَحَتِ السِّباع، و تأمَنُ الْبَهائم».[5]

و در آخرین فراز از بشارت مزبور آمده است: «جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آبهایی كه دریا را می‌پوشاند»، این مطلب نشانگر این واقعیّت است كه در عهد با سعادت آن موعود آسمانی چنان تحول عظیم علمی و فرهنگی به وجود می‌آید كه همه‌ی مردمان به خدای یگانه ایمان می‌آورند. درهای رشته‌های گوناگون علوم و دانش به روی انسان‌ها گشوده می‌شود، سطح معلومات بشری بالا می‌رود، راهی را كه بشریّت در طول تاریخ در هزاران سال پیش به دنبال آن بوده در زمان كوتاه می‌پیماید، عقل‌ها كامل و اندیشه‌ها شكوفا می‌گردد، و كوته بینی‌ها و تنگ نظری‌ها از بین می‌رود، و انسان‌ها به كمال و بلوغ عقلی و اخلاقی و انسانی می‌رسند و به تمام ناكامی‌ها، شكست‌ها، ستم‌ها، نادانی‌ها و بدبختی‌ها پایان می‌دهند، و زندگی شرافتمندانه‌ی تازه‌ای را آغاز می‌نمایند.


 اندیشه قم/گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html

[1] . برای توضیح بیشتر به كتاب انیس الاعلام فی نصره ‌الاسلام، ج5، ص92 الی 96 و ج7، ص387 الی 398 مراجعه فرمایید.

[2] . به كتاب نفیس منتخب الاثر، ص247 ـ 250 مراجعه فرمایید.

[3] . یسیّ به معنای قوی، پدر حضرت داود و نوه‌ی «راعوت» است، و به طوری مشهور بود كه داود را پسر «یسیّ» می‌نامیدند، ‌در صورتی كه خود داود شهرت و شخصیت عظیمی داشته و از پیغمبران بزرگ «بنی اسرائیل» بوده است. (قاموس كتاب مقدس).

[4] . تورات، كتاب اشعیای نبی، باب 11، پندهای 1 ـ 10، ص1548، كتاب مقدس.

[5] . بشاره الاسلام، ص197 و 247، منتخب الأثر، ص474، مستدرك حكم، ج4، ص514 و بحارالانوار، ج52، ص280، ح6.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

بشارت ظهور حضرت مهدی دركتب مقدّسه‌ی هندیان

بشارت ظهور حضرت مهدی دركتب مقدّسه‌ی هندیان واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

  بشارت ظهور حضرت حجت الله ـ علیه السّلام ـ در كتاب «ریگ ودا»

در كتاب «ریگ ودا» كه یكی از كتب مقدّسه هند است، بشارت ظهور حضرت حجت الله ـ علیه السّلام ـ چنین آمده است:

«ویشنو، در میان مردم ظاهر می‌گردد... او از همه كس قوی‌تر و نیرومندتر است... در یك دست «ویشنو» (نجات دهنده) شمشیری ماننده ستاره‌ی دنباله‌دار و دست دیگر انگشتری درخشنده دارد هنگام ظهور وی، خورشید و ماه تاریك می‌شوند و زمین خواهد لرزید.»[8]

در این بشارت، از ظهور انسانی ممتاز و با عظمت و برخی از نشانه‌های ظهور وی سخن رفته است كه در وقت ظهور با شمشیر آتش‌بار كه بسان ستاره‌ی دنباله‌دار است، قیام می‌كند. و این تعبیر (یعنی: قیام با شمشیر) تعبیر دقیق و لطیفی است كه مضمون آن در رابطه با ظهور حضرت ولی عصر ـ علیه السّلام ـ در احادیث اسلامی نیز آمده است.

زیرا بر اساس نصوص وارده و روایات متواتره‌ی اسلامی، ظهور مبارك آن یگانه منجی بشریّت و مظهر قدرت خداوندی كه برای نجات انسان‌ها از شرك، كفر، بت پرستی، ظلم و بیدادگری، و انحراف از جاده‌ی حق و حقیقت قیام خواهد كرد، با شمشیر خواهد بود.

در این زمینه، در حدیثی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ روایت شده است كه در تفسیر آیه شریفه‌ی:

«وَلَنُذِیْقَنَّهُمْ مِنَ العَذابِ الأَدَنی دُوْنَ العَذابِ الأَكْبَر»[9]

فرمود:

«اَلأدنی: القَحطُ وَ الجَدِبْ، وَ الأكبَرُ: خُرُوجُ القائِمِ المَهْدِیّ ـ علیه السّلام ـ بِالسَّیفِ فِی آخِرِ الزَّمان»[10]

«عذاب پست‌تر، قحطی و خشكسالی است، ‌و عذاب بزرگ‌تر قیام مهدی ـ علیه السّلام ـ در آخر الزمان است.»

بنابراین، شكّی نیست كه منظور از ظهور آن انسان ممتاز در بشارت مذكور، همان وجود مقدس قائم آل محمد ـ علیه السّلام ـ است كه با شمشیر قیام می‌كند.

پیروی از حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ كه به نماز حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ اقتدا می‌كند، با آن حضرت بیعت و موافقت خواهند كرد.

آری! این مطلب مسلّم است كه (حضرت) مسیح ـ علیه السّلام ـ در آن قیام جهانی از همكاران و پیروان حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ خواهد بود، چنان كه روایات متواتره‌ی اسلام و همچنین آیاتی از انجیل كه به نزول (حضرت) مسیح ـ علیه السّلام ـ در زمان آخرین بشارت می‌دهد بر این دعوا گواه است.»[11]

خواننده‌ی گرامی! آنچه تا به اینجا گفته شد توضیح فرازی از بشارت كتاب «ریگ ودا» از كتب مقدس هند در مورد قیام منجی بشر حضرت ولی عصر ـ علیه السّلام ـ بود كه با استفاده‌ی از آیات و روایات اسلامی به صورت مختصر بیان گردید.

و امّا سایر فرازهای بشارت مزبور، در ضمن روایاتی كه در آینده از زبان مبارك پیامبر عظیم الشأن اسلام و سایر ائمّه معصومین ـ علیهم السّلام ـ بازگو خواهیم نمود كم و بیش به تفصیل خواهد آمد، و از این رو، چیزی در اینجا به آن اضافه نمی‌كنیم و تفسیر آن را به دست روایاتی كه بعداً خواهیم آورد، می‌سپاریم.

 بشارت ظهور آخرین حجّت خدا ـ علیه السّلام ـ در كتاب «شاكمونی»:

در كتاب «شاكمونی» كه از كتب مقدّسه‌ی هندیان می‌باشد و به اعتقاد كفره‌ی هند، پیغمبر صاحب كتاب است و می‌گویند: وی بر اهل خطا و ختن مبعوث بوده است، بشارت ظهور آخرین حجّت خدا حضرت ولی عصر ـ علیه السّلام ـ چنین آمده است:

«پادشاهی و دولت دنیا به فرزند سیّد خلایق دو جهان «گشن» بزرگوار تمام شود، و او كسی باشد كه بر كوه‌های مشرق و مغرب دنیا حكم براند و فرمان كند، ‌و بر ابرها سوار شود، و فرشتگان كاركنان او باشند، و جنّ و انس در خدمت او شوند، و از «سودان» كه زیر خط «استوا» است تا سرزمین «تسعین» كه زیر قطب شمالی است و ماورای بحار و ماورای اقلیم هفتم و گلستان ارم تا باغ شداد را صاحب شود، و دین خدا یك دین شود و دین خدا زنده گردد و نام او «ایستاده» باشد، و خداشناس باشد.»[12]

«گشن» در لغت هندی نام پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ است كه در این بشارت فوق، فرزند برومند وی را به نام «ایستاده» و «خداشناس» نامیده، چنان كه شیعیان او را «قائم ـ علیه السّلام ـ » و حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ می‌خوانند.

و اما موضوع سوار شدن آن حضرت بر ابرهای آسمان كه در این بشارت آمده است، یكی از بزرگترین امتیازات آن موعود مسعود است كه نه تنها در بشارت فوق و مكرّراً در بشارت‌های انجیل از آن سخن رفته است؛ بلكه در روایات متواتره‌ی اسلامی نیز به صورت یك امر جدّی و خارق العاده مطرح گردیده است.

زیرا پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ در مواردی كه از ظهور مبارك آن ولی مطلق الهی سخن رانده‌اند، سیر و حركت آن مصلح بزرگ جهانی را در ایّام ظهور خارق العاده دانسته، و به پیروان خود مژده داده‌اند كه حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ با قدرت و حلال در حالی كه بر ابرهای آسمان سوار است، ظهور خواهد فرمود.


 اندیشه قم/گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html

[5] . ممتاطا: در زبان هندی به معنی «محمد» است.

[6] . علائم الظهور كرمانی، ص18 ـ او خواهد آمد، ‌ص80.

[7] . بحارالانوار، ج6، ص306 از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و ج52، ص254 از امام صادق ـ علیه السّلام ـ كافی، ج8، ص36، 42 ـ مهدی موعود، ص1036، 1045 و بسیاری از منابع دیگر از تفسیر و حدیث.

[8] . او خواهد آمد، ص65 به نقل از كتاب ریگ ودا، ماندالای، 4 و 16 و 24.

[9] . سوره‌ی سجده، ‌آیه‌ی 21.

[10] . المحجه، ص173.

[11] . بشارات عهدین، ص259.

[12] . همان، ص242 ـ علائم الظهور كرمانی، ص17 ـ او خواهد آمد، ص65

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

مهدویت در ادیان غیر ابراهیمی

مهدویت در ادیان غیر ابراهیمی واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

دو كلمه‌ی «فرخنده» و «خجسته» در عربی به (محمّد و محمود) ترجمه می‌شود و این هر دو اسم، نام مبارك حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ می‌باشد، و شاید هم اشاره به «محمّد» و «احمد» باشد؛ زیرا در روایات اسلامی وارد شده است كه حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ دو نام دارد، یكی مخفی و دیگری ظاهری است، ‌نامی كه مخفی است «احمد» و آن كه ظاهر است «محمد» می‌باشد.

در این زمینه، در حدیثی از امیر مؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ روایت شده است كه بر فراز منبر فرمود:

«مردی از دودمان من در آخر الزمان ظهور می‌كند كه رنگش سفید مایل به سرخی ـ گندم گون ـ و شكمش كمی چاق و برآمده؛ رانهایش پهن، استخوان شانه‌هایش درشت، در پشت وی دو خال است: یكی به رنگ پوست بدنش و دیگری شبیه خال پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ است. و نیز دو نام دارد: یكی مخفی و دیگری ظاهر، ‌نامی كه مخفی است «احمد» و آن كه ظاهر است «محمّد» می‌باشد. چون پرچم خود را به اهتزاز درآورد، شرق و غرب جهان را روشن سازد و دست بر سر مردم گذارد، پس دل مؤمنان از آهن قوی‌تر گردد، خداوند، نیروی چهل مرد به آنان عطا فرماید، مرده‌ای نیست كه (با ظهور او) شادی به دل و قبرش راه نیابد، ارواح آنها در قبور به دیدار یكدیگر می‌روند و قیام حضرت قائم ـ علیه السّلام ـ را به همدیگر مژده می‌دهند.»[1]

اما تعیین مدّت دولت مهدی ـ علیه السّلام ـ و همچنین تفسیر «كرور» به چهار هزار سال با روایات اسلامی و اصطلاحات ریاضی توافق ندارد؛ زیرا در روایات اسلامی در مورد مدت حكومت حقّه به اختلاف سخن رفته و به طور قطع مدت حكومت آن حضرت مشخص نیست، و كرور نیز طبق اصطلاحات ریاضی در زمان گذشته عبارت از پانصد هزار است كه با تفسیر مذكور موافقت ندارد.

هـ ) بشارت ظهور حضرت ولی عصر ـ علیه السّلام ـ در كتاب «دید»

در كتاب «دید» كه از كتب مقدسه‌ی هندیان است بشارت ظهور مبارك حضرت ولی عصر ـ علیه السّلام ـ چنین آمده است:

«پس از خرابی دنیا، پادشاهی در آخر الزمان پیدا شود كه پیشوای خلایق باشد، و نام او «منصور» باشد و تمام عالم را بگیرد، و به دین خود درآورد، و همه كس را از مؤمن و كافر بشناسد، و هر چه از خدا بخواهد برآید.»[2]

در برخی از روایات اسلامی، ائمّه‌ی معصومین ـ علیهم السّلام ـ «منصور» را یكی از اسامی مبارك حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ خوانده، و آیه‌ی شریفه‌ی: «وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیِّهِ سُلْطاناً فَلا یُسرِفْ فِی القَتلِ اِنَّهُ كانَ مَنْصوراً»[3] را به آن حضرت تفسیر نموده‌اند كه آن یگانه باز مانده‌ی حجج الهی، , ولیّ خون مظلومان و منصور و مؤیّد من عند الله است.

و در همین رابطه در ضمن حدیثی از امام باقر ـ علیه السّلام ـ روایت شده است كه فرمود:

«القائِمُ مِنّا مَنصُورٌ بالرُّعْبِ، مُؤیَّدٌ بِالنَّصْرِ، تُطوی لَهُ الأرضُ، وَ تَظهَرُ لَهُ الكُنُوزُ، وَ یبلغ سُلطانُهُ المَشرَقَ وَ المَغرِبَ.»[4]

«قائم ما به وسیله‌ی رعب (در دل دشمنان) یاری می‌شود، و با نصرت الهی تأیید می‌گردد، زمین زیر پایش پیچیده می‌شود، و گنج‌های زمین برای او ظاهر می‌شود، و دولت او به شرق و غرب عالم می‌رسد».

بشارت ظهور حضرت قائم ـ علیه السّلام ـ در كتاب «دادتگ»

در كتاب «دادتگ» كه از كتب مقدّسه‌ی برهمائیان هند است، بشارت ظهور مبارك حضرت «قائم ـ علیه السّلام ـ » چنین آمده است:

«بعد از آن كه مسلمانی به هم رسد، در آخر الزمان، و اسلام در میان مسلمانان از ظلم ظالمان و فسق عالمان و تعدّی حاكمان و ریای زاهدان و بی‌دیانتی امینان و حسد حاسدان بر طرف شود و به جز نام از آن چیزی نماند، و دنیا مملو از ظلم و ستم شود، و پادشاهان، ظالم و بی‌رحم شوند، و رعیّت بی‌انصاف گردند و در خرابی یكدیگر كوشند و عالم را كفر و ضلالت و فساد بگیرد، دست حق به در آید، و جانشین آخر «ممتاطا»[5] ظهور كند و مشرق و مغرب عالم را بگیرد و بگردد همه جا (همه‌ی جهان را) و بسیار كسان را بكشد و خلایق را هدایت كند، و آن در حالتی باشد كه تركان، ‌امیر مسلمانان باشند، و (او) غیر از حق و راستی از كسی قبول نكند.»[6]

آنچه در این بشارت و بشارت‌های قبلی در مورد ظهور مبارك حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ آمده است، اكثر آنها بدون كم و كاست با روایات اسلامی منطبق است، و ممكن است؛ برخی تصوّر كنند كه شاید بعضی از مطالب این پیشگویی كمی اغراق‌آمیز باشد، ولی باید توجّه داشت كه همه‌ی فرازهای این پیشگویی كه در ضمن، تعدادی از علایم ظهور را نیز بر شمرده است در بسیاری از روایات اسلامی آمده و حتّی در دو حدیث بسیار مفصّل و طولانی كه از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و امام صادق ـ علیه السّلام ـ در مورد حوادث قبل از ظهور از آن دو بزرگوار نقل شده به نفصیل سخن رفته است كه ما به جهت اختصار از نقل آنها صرف نظر می‌نماییم، و علاقه‌مندان می‌توانند به منابعی كه در پاورقی آورده‌ایم، مراجعه فرمایند.[7]


 اندیشه قم/گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html

[1] . بحارالانوار، ج51، ص35، ح4.

[2] . بشارات عهدین، ص245؛ او خواهد آمد، ص66؛ علائم الظهور كرمانی، ص18.

[3] . سوره‌ی اسراء، آیه‌ی 33، جهت اطلاع بیشتر به كتاب المحجّه ص127 ـ 129 مراجعه فرمایید.

[4] . بحارالانوا، ج52، ص191، ح24؛ بشاره الاسلام، ص99؛ و منتخب الاثر، ص292.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

بشارت ظهور حضرت مهدی در كتاب پاتیكل( ادیان غیر ابراهیمی)

 بشارت ظهور حضرت مهدی در كتاب پاتیكل( ادیان غیر ابراهیمی) واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

در كتاب «پاتیكل» كه از كتب مقدّسه‌ی هندیان می‌باشد و صاحب این كتاب از اعاظم كفره‌ی هند است و به گمان پیروانش، صاحب كتاب آسمانی است، بشارت ظهور مبارك حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ چنین آمده است:

«چون مدّت روز تمام شود، دنیای كهنه نو شود و زنده گردد، ‌و صاحب ملك تازه پیدا شود از فرزندان دو پیشوای بزرگ جهان كه یكی «ناموس آخر الزمان» و دیگری «صدیق اكبر».

یعنی وصی بزرگ‌تر وی كه «پشن» نام دارد. و نام آن صاحب ملك تازه، «راهنما» است، به حق، پادشاه شود، و خلیفه‌ی «رام» باشد، و حكم براند، و او را معجزه بسیار باشد. هر كه پناه به او برد و دین پدران او اختیار كند، سرخ روی باشد در نزد رام.»

و دولت او بسیار كشیده شود، و عمر او از فرزندان «ناموس اكبر» زیاده باشد، و آخر دنیا به او تمام شود. و از ساحل دریای محیط و جزایر سراندیب و قبر بابا آدم ـ علیه السّلام ـ و از جبال القمر تا شمال هیكل زهره، تا سیف البحر و اقیانوس را مسخر گرداند، و بتخانه‌ی «سومنات» را خراب كند. و «جگرنات»[7] به فرمان او به سخن آید و به خاك افتد، پس آن را بشكند و به دریای اعظم اندازد، و هر بتی كه در هر جا باشد بشكند.»[8]

از آنجا كه در این بشارت، الفاظ و تعابیری به كار رفته است كه امكان دارد برای بعضی از خوانندگان نامفهوم باشد بعضی از آنها را جهت روشن‌تر شدن مطلب توضیح می‌دهیم:

1ـ مقصود از «ناموس آخر الزمان»، ناموس اعظم الهی، پیامبر خاتم حضرت محمّد بن عبدالله ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ است.

2ـ پشن، نام هندی حضرت علی بن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ است.

3ـ صاحب ملك تازه، آخرین حجّت خداوند حضرت ولی عصر ـ علیه السّلام ـ است و راهنما، نام مبارك حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ است كه بزرگ‌ترین نماینده‌ی راهنمایان الهی و نام مقدّس وی نیز، هادی و مهدی و قائم به حق است.

4ـ كلمه‌ی «رام» به لغت «سانسكریتی» نام اقدس حضرت احدیت (خدا) است.

5ـ این جمله «هر كه به او پناه برد، و دین پدران او اختیار كند، در نزد رام، سرخ روی باشد» صریح است در این كه، حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ جهانیان را به دین اجداد بزرگوارش، اسلام، دعوت می‌كند.

6ـ سومنات ـ بنا به نوشته‌ی علّامه دهخدا، در كتاب لغت نامه بتخانه‌ای بوده است در «گجرات». و گویند: سلطان محمود غزنوی آنرا خراب كرد، و «منات» را كه از بتهای مشهور است و در آن بتخانه بود، شكست. و گویند: این لغت هندوی است كه مفرّس شده و آن نام بتی بود، و معنی تركیبی آن «سوم، نات» است: نمونه‌ی قمر، زیرا «سوم» به لغت هندوی قمر را گویند، و نات، تعظیم است. برای اطلاع بیشتر به لغت نامه‌ی دهخدا، ماده‌ی «سومنات» مراجعه فرمایید.

بشارت ظهور حضرت بقیه الله ـ علیه السّلام ـ در كتاب «وشن جوك»

در كتاب «جوك» كه رهبر جوكیان هندو است و او را پیامبر می‌دانند، ‌درباره‌ی بشارت ظهور حضرت «بقیه الله» ـ علیه السّلام ـ و رجعت گروهی از اموات در دوران حكومت عدالت گستر آن حضرت، چنین آمده است:

«آخر دنیا به كسی برگردد كه خدا را دوست می‌دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او «خجسته» و «فرخنده» باشد. خلق را، كه در دین‌ها اختراع كرده و حق خدا و پیامبر را پایمال كرده‌اند، همه را زنده گرداند و بسوزاند، و عالم را نو گرداند، و هر بدی را سزا دهد، و یك «كرور» دولت او باشد كه عبارت از چهار هزار سال است، خود او و اقوامش پادشاهی كنند.»[9]


اندیشه قم/گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html

[7] . جگرنات به لغت سانسكریت نام بتی است كه هندوها آن را مظهر خدا می‌دانند.

[8] . علائم الظهور كرمانی، ص17؛ لمعات شیرازی، ج1، ص18؛ نور الانوار، ‌نور هفتم، بشارات عهدین، ص246 به نقل از كتاب زبده المعارف، ذخیره الالباب و تذكره الاولیاء.

[9] . بشارات عهدین، ص272 ـ علائم الظهور كرمانی، ص18.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

موعود در آیین هندو و کتب هندیان

موعود در آیین هندو و کتب هندیان واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

 مـوعـود آخـرالزّمـان در هـر دیـن و مـکـتـبـى متناسب با فرهنگ و ادبیات آن دین و مکتب ، نامى و نـشـانـى دارد. بر این اساس ، در آیین هندو از او به نام ((آواتارا))ى دهم یا دهمین آواتارا، یـاد مـى شـود. در کـیـش هندو، در کتاب ((پورانا)) (Purana)، شرح مفصّلى درباره دوران آخـر عـصـر کالى (Kali)، یعنى آخرین دوره پیش از ظهور دهمین آواتاراى ویشنو، آمده است . مـقـصـود از عـصـر کـالى نـیـز آخـرالزّمـان است . اکنون عصر کالى به شمار مى آید.

درکتاب ((دید)) از کتابهاى مقدس دینى نزد هندیان ، چنین آمده است :

پس از خرابى دنیا، پادشاهى در آخرالزمان پیدا مى شود که پیشواى خلق باشد و نام وى مـنـصـور بـاشـد و تمام عالم را بگیرد و به دین خود درآورد و همه کس را از مؤ من و کافر بـشـنـاسـد و هـر چـه از خـدا خـواهـد، بـرآیـد...))

در کتاب ((باسک )) که آن نیز از کتابهاى مقدس هندیان است ، آمده است :

دور دنـیـا تـمـام شـود به پادشاه عادلى در آخرالزمان که پیشواى فرشتگان ، پریان و آدمیان باشد و حق وراستى با او باشد و آنچه در دریا و زمین ها و کوه ها پنهان باشد، همه را به دست آورد و از آسمانها و زمین آنچه باشد خبر دهد و از او بزرگ تر کسى به دنیا نیاید.

در کتاب ((وشن جوک ))، یکى دیگر از کتب مقدس هندیان نیز آمده است :

در اواخـر، دنیا به کسى بگردد که خدا را دوست دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او فرخنده و خجسته باشد و خلق را زنده کند.

در کتاب ((مهابهاراتا)) و برخى کتب دیگر آنان نیز در این باره آمده است :

هـمـه ادیان معتقدند که در پایان هر دوره اى از تاریخ ، بشر از لحاظ معنوى و اخلاقى رو بـه انـحـطـاط مـى رود؛ و چـون طـبـعـا و فـطـرتـا، در حـال هـبـوط و دورى از مبداء است و مانند احجار [سنگها] به سوى پایین حرکت مى کند، نمى تـوانـد بـه خـودى خـود بـه ایـن سـیر نزولى و انحطاط معنوى و اخلاقى پایان دهد. پس نـاچار روزى یک شخصیت معنوى بلند پایه ، که از مبداء وحى و الهام سرچشمه مى گیرد، ظـهـور خـواهـد کـرد و جهان را از تاریکى جهل و غفلت و ظلم و ستم نجات خواهد داد.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

چهارشنبه 8 شهریور 1391  12:02 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها