0

موعود در ادیان دیگر

 
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

مصلح بزرگ جهانى و آینده جهان

مصلح بزرگ جهانى و آینده جهان واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

 دیدگاه خداپرستان و مادى گرایان در باره آینده جهان چگونه پیش بینى شده است؟

 هنگامى که به وضع کنونى نظر افکنیم و سیر صعودى جنایت ها، کشتارها، جنگ ها و خونریزى ها و کشمکش ها و اختلافات بین المللى و گسترش روزافزون مفاسد اخلاقى را بنگریم، از خود سؤال مى کنیم که آیا وضع به همین صورت پیش مى رود؟

و دامنه آن جنایت ها و این مفاسد آنچنان گسترش پیدا مى کند که جامعه بشریت را در یک جنگ دائمى درگیر ساخته و نابود مى کند؟ و یا انحرافات عقیدتى و مفاسد اخلاقى همچون باتلاق متعفّنى او را در خود فرو مى برد؟

و یا روزنه امیدى براى نجات و اصلاح وجود دارد؟

در برابر این سؤال مهم دو جواب دیده مى شود:

پاسخ اول که از سوى بدبینى ها و مادّى گرایان مطرح مى شود، این است که آینده جهان تاریک است و در هر زمان هر احتمال خطرناکى وجود دارد.

امّا آنها که به مبانى ادیان آسمانى معتقدند، مخصوصاً مسلمانان، به خصوص شیعیان جهان، پاسخ دیگرى به این سؤال مى دهند و مى گویند:

این شام سیاه قیرگون را صبح امیدى در عقب است.

این ابرهاى تاریک، و طوفان مرگبار، و سیل ویرانگر، سرانجام برطرف مى شود، و آسمان روشن و آفتاب درخشان و محیط آرام به دنبال آن است.

این گرداب هاى مخوف همیشه در برابر ما نخواهد بود، و در افقى نه چندان دور نشانه هاى ساحل نجات به چشم مى خورد.

جهان در انتظار مصلحى بزرگ است که با یک انقلاب صحنه عالم را به نفع حق و عدالت دگرگون مى کند.

البته هر یک از پیروان ادیان، این مصلح بزرگ را به نامى مى نامند که به گفته شاعر عرب:

عباراتنا شتى و حسنک واحد *** و کل الى ذاک الجمال یشیر

«عبارات ما مختلف است امّا زیبایى تو یک چیز بیش نیست و همه گفته هاى ما به همان جمال زیبا اشاره مى کند!»

الهامات باطنى که گاه امواجش از داورى هاى خرد نیرومندتر است نه تنها در مسئله خداشناسى، بلکه در تمام اعتقادات مذهبى مى تواند رهنمون ما باشد، و در این مسئله نیز رهنمون ماست.

و نشانه هاى آن:

اولا: عشق عمومى به عدالت جهانى است، زیرا همه مردم دنیا با تمام اختلاف هایى که دارند، بدون استثنا، به صلح و عدالت عشق مىورزند، ما همه فریاد مى زنیم و در این راه تلاش مى کنیم و صلح و عدالت جهانى را با تمام وجود خود مى طلبیم.

دلیلى بهتر از این براى فطرى بودن ظهور آن مصلح بزرگ پیدا نمى شود، چرا که همه جا عمومى بودن خواسته ها دلیلى بر فطرى بودن آنهاست. (دقّت کنید)

هر عشق اصیل و فطرى حاکى از وجود معشوقى در خارج و جاذبه و کشش آن است.

چگونه ممکن است خداوند این عطش را در درون جان انسان آفریده باشد و چشمه اى که او را از این نظر سیراب کند در خارج موجود نباشد؟

این جاست که مى گوییم فطرت و نهاد عدالت طلب آدمى به وضوح صدا مى زند که سرانجام صلح و عدالت همه جهان را فرا خواهد گرفت، و بساط ظلم و ستم و خودکامگى برچیده خواهد شد، و بشریّت به صورت یک کشور و در زیر یک پرچم با تفاهم و پاکى زندگى خواهد کرد.

ثانیاً: انتظار عمومى همه ادیان و مذاهب براى یک مصلح بزرگ جهانى است، تقریباً در همه ادیان فصلى جالب در این زمینه به چشم مى خورد، و مسئله ایمان به ظهور یک نجاتبخش بزرگ، براى مرهم نهادن بر زخم هاى جانکاه بشریّت، تنها در میان مسلمانان نیست، بلکه اسناد و مدارک موجود نشان مى دهد این یک اعتقاد عمومى و قدیمى است که در میان همه اقوام و مذاهب شرق و غرب بوده است، اگر چه اسلام به حکم این که مذهبى است کامل تر تأکید بیشترى روى این مسئله مى کند.

در کتاب «زند» که از کتب معروف زرتشتیان است بعد از ذکر مبارزه همیشگى ایزدان و اهریمنان مى گوید: «آن گاه پیروزى بزرگ از طرف ایزدان مى شود، و اهریمنان را منقرض مى سازد...

«عالم کیهان به سعادت اصلى خود رسیده، بنى آدم بر تخت نیک بختى خواهند نشست!»

در کتاب «جاماسب نامه» از «زردشت» چنین نقل مى کند: «مردى بیرون آید از زمین تازیان... مردى بزرگ سر، و بزرگ تن، و بزرگ ساق، و بر آیین جد خویش و با سپاه بسیار... و زمین را پرداد کند».

در کتاب «وشن جوک» از کتب هندوها چنین آمده: «سرانجام دنیا به کسى برگردد که خدا را دوست دارد و از بندگان خاص او باشد».

در کتاب «باسک» از کتب هندوها چنین مى خوانیم: «دور دنیا تمام شود به پادشاهِ عادلى در آخر زمان، او پیشواى فرشتگان و پریان و آدمیان باشد، راستى حق با او باشد، و آنچه در دریاها و زمین ها و کوه ها پنهان است همه را به دست آورد. از آسمان و زمین آنچه باشد خبر مى دهد و بزرگ تر از او کسى به دنیا نیاید!»

در کتابِ «مزامیر» داود که از کتب «عهد قدیم» (تورات و ملحقات آن) است مى خوانیم: «شریران منقطع خواهند شد، امّا متوکلان به خداوند وارث زمین خواهند شد».

 در همان کتاب و همان فصل آمده است: «صدیقان وارث زمین شده و همیشه در آن ساکن خواهند شد». نظیر همین سخن در کتاب «اشعیاى نبى» از کتب تورات نیز آمده است در انجیل «متى» فصلِ 24 چنین مى خوانیم: «چون برق از مشرق بیرون مى آید و تا به مغرب ظاهر مى گردد، فرزند انسان نیز چنین خواهد بود...».

و در انجیل «لوقا» فصل دوازدهم مى خوانیم: «کمرهاى خود را بسته، و چراغ هاى خود را افروخته نگهدارید، و مانند کسانى باشید که انتظار آقاىِ خود را مى کشند، تا هر وقت بیاید و در را بکوبد بى درنگ براى او باز کنند!»

در کتاب «علائم الظهور» چنین آمده است: «در کتب قدیم چینیان، و در عقائدِ هندیان، و در بین اهالىِ اسکاندیناوى، و حتى در میانِ مصریان قدیم، و بومیانِ مکزیک و نظایر آنها، عقیده به ظهور یک مصلح جهانى را مى توان یافت».(1)

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

نظر متفكران غربى درباره مهدویت

نظر متفكران غربى درباره مهدویت واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

«برنارد شاو» فیلسوف برجسته انگلیسى صریحاً به زنده بودن دین اسلام اعتراف كرده، اعلام نمود:

من همیشه نسبت به دین محمد(ص) به واسطه خاصیت زنده بودن شگفت آور آن نهایت احترام را داشته‏ام. به نظر من اسلام تنها مذهبى است كه استعداد توافق و تسلط بر حالات گوناگون و صور متغیر زندگى و مواجهه با قرون مختلف را دارد. من چنین پیش بینى مى‏كنم و هم اكنون هم آثار آن پدیدار شده است كه ایمان محمد مورد قبول اروپاى فردا خواهد بود.(23)

آن‏گاه كه برناردوشاو جهان گیر شدن آیین اسلام را پیش بینى مى‏كرد وآن‏را مورد قبول مردم اروپا مى‏دانست و معتقد بود كه تنها اسلام مى‏تواندمشكلات جهان را حل كند، اروپاییان با بى‏اعتنایى از كنار این‏نظریه‏مى‏گذشتند. اما امروز حقیقت سخنان او و سایر متفكران آزاداندیش براى غربیان آشكار شده است. گرایش روز افزون مردم جهان به اسلام نشانه بارزى است براى صحت پیش بینى‏هاى او. امروزه كسانى كه در آمریكا و اروپا به اسلام مى‏گروند همان حقایقى را مى‏یابند كه متفكران غربى، آنها را از ویژگى‏هاى اسلام معرفى مى‏كنند كه عامل نجات بخش بشریت و پناهگاه امن معنوى براى انسان‏هاى سرگشته غربى است. یك تازه مسلمان آمریكایى مى‏گوید:

این آیین قادر است فشارهاى جامعه بى‏بنیاد و مصرفى آمریكا را كه متوجه افراد است، برطرف كند. اسلام نه تنها یك دین، بلكه یك شیوه درست زندگى نیز مى‏باشد.(24)

«داگلاس جانسون» از مركز تحقیقات بین المللى و استراتژیك و نویسنده كتاب مذهب عنصر مفقوده در فن حكومت مى‏گوید:

جهان به مذهب روى مى‏آورد. هنگامى كه حكومت‏هاى غیر مذهبى نیازهاى مردم را بر آورده نكنند، پیام‏هاى مذهبى فضاى خالى را پر مى‏نمایند.(25)

بنابراین، نوعى خود آگاهى و رشد معنوى در دنیاى در حال تكامل و رشد، دیده مى‏شود كه فراتر از مادیات عمل كرده و حتى مادیات را عامل توقف و مانع رشد و تكامل مى‏داند، افرادى نظیر «تدد انلیز» اهل «فیلاد لفیا» هر هفته ادبیات سال 2000 را بررسى مى‏كند، شدیداً به این باور ایمان دارد كه هزاره بعدى زمان ظهور منجى آخرالزمان است.(26)

صاحب الزمان(عج) از نگاه هانرى كربن

پروفسور «هانرى كربن» ایران شناس مشهور فرانسوى از جمله اروپاییانى است كه در دوران زندگى علمى خود تمایل قلبى و یقین عینى و عقلانى به وجود مبارك امام عصر(عج) و معنویت بى‏بدیل سایر ائمه شیعه(ع) یافته‏بود.

به عقیده كربن، مفهوم ولایت در این دوران طولانى انتظار، همان هدایت ارشادى امام است كه «اسرار» اصول عقاید را مى‏آموزد. این مفهوم از سویى، شامل مفهوم معرفت است و از سوى دیگر، واجد معناى محبت؛ یعنى معرفتى كه فى‏نفسه متمركز و نیرومند است.(27)

كربن در بخشى از كتاب تاریخ فلسفه اسلامى ضمن نقل روایتى مشهور از پیامبر اكرم(ص) كه مى‏گوید:

اگر تنها یك روز به پایان جهان باقى مانده باشد، خداوند آن روز را چندان طولانى خواهد كرد تا مردى از ذرّیه من كه نامش نام من و كنیه‏اش كنیه من خواهد بود، ظهور كند. او زمین را از هماهنگى و عدل پر خواهد ساخت چنان‏كه تا آن هنگام از خشونت و جور پر شده است.

به تفسیر این روایت پرداخته و مى‏نویسد:

روزى كه چنین طولانى خواهد شد، زمان غیبت است و این حدیث صریح طنین خود را در همه قرون و در تمام مراتب شعور و ضمیر شیعه منعكس ساخته است.

كربن پس از اذعان به این نكته كه امامان همه نور و حقیقت واحدى هستند كه در دوازده شخص متمثل شده‏اند، مى‏نویسد:

وقتى نسبت لاهوت و ناسوت را در شخص امامان در نظر بگیریم، مى‏بینیم مسأله به هیچ روى شبیه به اتحاد اُقنومى در طبیعت نیست، امامان، ظهورات و تجلیات الهى هستند، قاموس فنى زبان، كلمات (ظهور و مظهر) را پیوسته به مقابله با عمل آیینه باز مى‏گرداند، پس بدین‏گونه امامان هم چون ظهور الهى، بى‏هیچ كم و بیش «اسماء الله» مى‏باشند و به این عنوان از دو مهلكه تشبیه و تعطیل مصونند.(28)

مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

 


 گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html

23. روزنامه جمهورى اسلامى، 73/5/24، ص 11.

24. روزنامه جمهورى اسلامى، 73/5/24، ص 11.

25. موعود، شماره 9، ص 66، به نقل از: مقاله «نقش كلیدى مذهبى در سیاست بین المللى» ترجمه: فریند پرتو، 6ژوئیه 1996، ص‏1.

26. موعود، شماره 9، ص 66، به نقل از: مقاله «در جستجوى آخرالزمان»، نوشته ژان سبایستین ستلى، 30 دسامبر 1995، ص 1.

27. امین میرزایى، موعود، شماره چهاردهم.

28. هانرى، كربن، تاریخ فلسفه اسلامى، ترجمه اسدالله مبشرى.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

مهدى(عج) در منابع اهل سنت

مهدى(عج) در منابع اهل سنت واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

مدارك و روایات موجود درباره مهدى و ظهور ایشان، منحصر به یك مذهب از مذاهب اسلامى، یعنى شیعه نیست، بلكه كتاب ها و مدارك همه مذاهب اسلامى دیگر، از جمله حنفى، شافعى، مالكى و حنبلى نیز سرشار از روایات نبوى درباره مهدى و ظهور او است. در كتاب‏هاى حدیث، تفسیر، تاریخ، مناقب و فضایل، كلام و اعتقادات، حتى لغت و ادبیات، تصوف و عرفان، جغرافیا و بلدان و دیوان‏هاى شاعران به ذكر احادیث و مطالبى پرداخته شده كه مربوط به مهدى است. این اتفاق نظر به حدّى است كه حتى تندروترین گروه‏هاى اسلامى، یعنى وهابیان نیز این موضوع را پذیرفته و به‏طور جدّى از آن دفاع كرده‏اند و آن را از عقاید قطعى و مسلم اسلامى مى‏دانند. بیانیه رابطة العالم الاسلام كه از بزرگ‏ترین مراكز دینى وهّابى‏ها در مكه است، در این خصوص جالب توجه است.

یك سند زنده

حدود سه سال قبل شخصى به نام ابو محمد از كنیا سؤالى درباره ظهور مهدى منتظر از این مركز كرده است. دبیر كل رابطه، محمد صالح القزاز در پاسخى كه براى او فرستاده، ضمن تصریح به این كه «ابن تیمیه» مؤسس مذهب وهابیان نیز احادیث مربوط به ظهور مهدى را پذیرفته و متن رساله كوتاهى را كه پنج تن از علماى معروف فعلى حجاز در این زمینه آماده كرده‏اند براى او فرستاد. در این رساله پس از ذكر نام حضرت مهدى و محل ظهور او، یعنى مكه آمده است:

به هنگام ظهور فساد در جهان و انتشار كفر و ستم خداوند به وسیله او (مهدى) جهان را پر از عدل و داد مى‏كند، همان‏گونه كه از ظلم و ستم پر شده است. او آخرین خلفاى راشدین دوازده گانه است كه پیامبر(ص) در كتب صحاح از آنها خبر داده است. احادیث مربوط به مهدى را بسیارى از صحابه نقل كرده‏اند.(13)

در ادامه مى‏گوید:

در بسیارى از كتب معروف اسلامى و متون اصلى حدیث پیامبر(ص) اعم‏ازسنن، معاجم و مسانید آمده است، از جمله سنن ابو داود، ترمذى،ابن‏ماجه، ابن‏عمرو دانى، مسند احمد، و ابى‏یعلى و بزّار، مستدرك‏حاكم، معاجم طبرانى (كبیر و اوسط)، خطیب در تاریخ بغداد، ابن‏عساكر در تاریخ دمشق و....

در خاتمه آمده:

بنابر این، اعتقاد به ظهور مهدى (بر هر مسلمانى) واجب است و این جزء عقاید اهل سنت و جماعت محسوب مى‏شود و جز افراد نادان و بى‏خبر یا بدعت‏گذار آن را انكار نمى‏كنند.(14)

سخنان عالمان اهل سنّت

اكنون مناسب است سخنان عالمان اهل سنّت را درباره حضرت مهدى(عج) در این‏جا بیاوریم:

ابن حجر هیثمى شافعى:

ابوالقاسم، محمد، الحجّه، عمر او پس از درگذشت پدرش پنج سال بود، خداوند در همین عمر، به او حكمت ربانى عطا كرد. او را «قائم منتظر» گویند. اخبار متواتر رسیده است كه مهدى از این امت است و عیسى(ع) از آسمان فرود خواهد آمد و پشت سر مهدى نماز خواهد خواند.(15)

عمادالدین ابن كثیر دمشقى:

مقصود از پرچم‏هاى سیاه (كه در روایات مهدى ذكر شده است)، پرچم‏هاى‏سیاهى نیست كه ابو مسلم خراسانى برافراشت و دولت بنى‏امیه راساقط كرد، بلكه مقصود پرچم‏هاى سیاهى است كه یاران مهدى خواهندآورد.(16)

ابن ابى الحدید:

میان همه فِرَق مسلمین اتفاق قطعى است كه عمر دنیا و احكام و تكالیف پایان‏نمى‏پذیرد، مگر پس از ظهور مهدى(عج).(17)

صدرالدین قونوى:

پس از مرگ من، آن چه از كتاب هایم كه درباره طب و حكمت است و همچنین كتاب‏هاى فلسفه، همه را بفروشید و پول آن را به فقرا صدقه بدهید و كتاب‏هاى تفسیر و حدیث و تصوف را در كتابخانه نگاه دارید. در شب اوّل مرگ من، هفتاد هزاربار كلمه توحید (لا إله إلّا اللّه) را بخوانید و سلام مرا به مهدى(عج) برسانید.(18)

محمد بن بدرالدین رومى:

خداوند به وسیله حضرت محمد(ص) نبوت تشریعى را ختم كرده و دیگر تاروز قیامت پیامبرى نخواهد آمد. هم‏چنین خدا به وسیله فرزند صالح‏پیامبر، همو كه داراى نام پیامبر (محمد) و كنیه پیامبر (ابوالقاسم) است ولایت تامه و امامت عامه را ختم خواهد كرد و این ولى، همان كس است كه مژده داده‏اند كه زمین را چنان‏كه از جور و ستم لبریز شده باشد، از عدل و داد لبریز بسازد و ظهور او به ناگهان اتفاق بیفتد. خداوندا! این همه پریشانى و گرفتارى را از این امت به بركت ظهور و حضور او برطرف فرما!إنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بعیداً وَ نَراه قَریباً؛ كسانى ظهور او را بعید و ناشدنى مى‏پندارند و ما آن را شدنى و نزدیك مى‏دانیم.(19)

شیخ عبدالحق دهلوى:

احادیث بسیارى كه به حد تواتر رسیده است وارد شده كه مهدى از اهل بیت پیامبر است، از اولاد فاطمه(س).(20)

احمد امین مصرى:

اهل سنت به مهدى و مسأله مهدى یقیناً ایمان دارد.(21)

شیخ محمد عبده:

خاص و عام مى‏دانند كه در اخبار و احادیث ضمن شمردن علائم قیامت، آمده‏است كه مردى از اهل بیت پیامبر(ص) خروج مى‏كند كه نام او مهدى است. او زمین را، پس از آن كه از جور و بیداد آكنده باشد، از عدل و داد آكنده مى‏سازد.(22)

مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی


 گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html

13. بیست نفر از صحابه از جمله على(ع)، عثمان، طلحه، عبدالرحمن عوف، عبدالله بن عباس، عمار یاسر، عبدالله بن مسعود، و... را آورده است.

14. به نقل از: حكومت جهانى مهدى، ص 144 - 155 با تلخیص.

15. المهدى الموعود، ج 1، ص 200.

16. همان، ج 2، ص 72.

17. لطف اللَّه صافى، منتخب الاثر، ص 3 - 5.

18. محمد سعید موسوى هندى، الامام الثانى عشر، ص 77.

19. همان، ص 77.

20. منتخب الاثر، ص 3.

21. شیخ محمد جواد مغنیه، المهدى المنتظر و العقل، ص 59.

22. رشید رضا، تفسیر المنار، ج 6، ص 57.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

اعتقاد به مهدویت در آیین مسیحیت

اعتقاد به مهدویت در آیین مسیحیت واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

در این آیین، بشارت‏هاى روشن‏ترى درباره موعود آخرالزمان(عج) رسیده است. یكى از علل آن قرب زمان است، زیرا از نظر زمانى حضرت مسیح(ع) به امام مهدى(عج) نزدیك‏تر است و از سویى، تحریف كمترى در این آیین نسبت به یهودیّت صورت گرفته است. در این خصوص مى‏توان به اناجیل متى، لوقا، مرقس، برنابا و مكاشفات یوحنا مراجعه كرد.

در انجیل متى فصل 24 مى‏خوانیم:

چون كه برق از مشرق بیرون مى‏آید و تا به مغرب ظاهر مى‏گردد، آمدن فرزند انسان نیز چنین خواهد بود.... خواهند دید فرزند انسان را بر ابرهاى آسمانى مى‏آید با قدرت و جلال عظیم!

و در انجیل لوقا فصل دوازدهم آمده است:

كمرهاى خود را بسته و چراغ‏هاى خود را افروخته دارید و شما مانند كسانى باشید كه انتظار آقاى خود مى‏كشند تا هر وقت بیاید و در را بكوبد، بى درنگ براى او باز كنید!

در كتاب‏هاى قدیم چینیان، در عقاید هندیان، در بین اهالى اسكاندیناوى و حتى در میان مصریان قدیم، بومیان آمریكایى، اهالى مكزیك و نظایر آن مى‏توان چنین انتظارى را مشاهده كرد. بنابراین، عقیده به ظهور رهایى بخشى بزرگ، برچیده شدن بساط ظلم و ستم از میان انسان‏ها و برپایى حكومت حق و عدالت، منحصر به شرقى‏ها و مذاهب شرقى نیست، بلكه اعتقادى عمومى و جهانى است كه چهره‏هاى مختلف آن در عقاید اقوام گوناگون دیده‏مى‏شود و همه روشن گر این حقیقت است كه این اعتقاد كهن در فطرت و نهاد انسان و در دعوت همه پیامبران ریشه داشته است.

«برنارد بارلر» جامعه شناس آمریكایى در رساله نهضت منجى گرى وجود چنین اعتقادى را حتى در میان سرخ‏پوستان آمریكایى نقل كرده، مى‏گوید:

در میان قبایل سرخ پوست آمریكایى این عقیده شایع است كه روزى گرد سرخ‏پوستان ظهور خواهد كرد و آنها را به بهشت زمین رهنمون خواهدساخت.(12)

در خاتمه این بحث باید گفت: السلام على مهدى الأُمم و جامع الكلم؛ سلام بر مهدى، كه امت‏ها از او سخن گفته‏اند، همو كه همه اقوام و افكار را متحد مى‏كند و زیر یك پرچم گرد مى‏آورد.

 


گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html

مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

12. ر. ك: مكارم شیرازى، حكومت جهانى مهدى(عج)، ص 58 - 59.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

دعوت به انتظار در اديان الهي

دعوت به انتظار در اديان الهي واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

3. نام‌هاي منجي

الف ـ قائم (ايستاده): در كتاب شاكموني از منجي موعود با عنوان ايستاده (قائم) ياد شده است:

[پس از ظهور منجي] دين خدا، يك دين شود و دين خدا زنده گردد و نام او، ايستاده باشد و خداشناس باشد.16

ب ـ راهنما (مهدي): در كتاب پاتيكل، پس از ذكر نسب منجي موعود و انتساب وي به پيامبر آخرالزمان و وصيّ بزرگ‌تر وي، بيان مي‌كند:

... نام آن صاحب ملك تازه، راهنما [مهدي] است.

4. آثار قيام منجي موعود (عصر ظهور)

4ـ1. استقرار دين واحد در جهان

همان‌طور كه در ضمن اشاره به ويژگي‌هاي قيام منجي، شخص وي نيز تا حدودي معرفي گرديد، به دنبال قيام پيروزمند وي، دين واحد توحيدي در سراسر جهان استقرار پيدا خواهد كرد و بنيان همة ظالمان و تبهكاران قطع خواهد گرديد. در كتاب صفنياي نبي، فصل 3، آمده است:

به منظور گرد آوردن تمامي طوايف بشر بر يك دين حق، سلاطين و دول مختلفه را نابود كنم، و به گرمي غضب من، تمامي روي زمين بسوزد. آن وقت لب پاكيزه [را] به قوم‌ها برگردانم، براي خواندن همه به نام خدا و عبادت كردن ايشان به يك روش.

در كتاب ديد نيز آمده كه «منصور» همان پيشواي پادشاه عادل آخرالزمان، تمام عالم را خواهد گرفت و به دين خود درخواهد آورد17.

4ـ2. حاكم شدن عدالت و انصاف سراسر در جهان

آيات متعددي از بشارت‌هاي كتب آسماني به استقرار عدالت در سراسر جهان، پس از ظهور و قيام منجي موعود، اشاره دارد. از آن جمله در مزمور 72 از زبور داوود در قالب دعايي چنين آمده است:

اي خدا، شرع و احكام خود را به «ملك» و عدالت خود را به «ملك زاده» عطا فرما، تا اينكه قوم تو را به عدالت و فقراي تو را به انصاف حكم نمايد، به قوم كوه‌ها سلامت و عدالت برساند، فقيران قوم را حكم نمايد و پسران مسكينان را نجات دهد و ظالم را بشكند.

4ـ3. نو شدن جهان آفرينش

در فرازهايي از بشارت‌هاي كتب آسماني، جهان پس از ظهور، به گونه‌اي توصيف شده كه گويا آفرينش در آن، چهرة نو به خود مي‌گيرد. وضعيت زمين و آسمان‌ها دگرگون شده، رابطة حيوانات (مانند: گرگ و گوسفند، موش و گربه و ... ) كه طبيعت دشمني دارند، تغييريافته، نيازهاي بشر به سرعت تأمين شده و در نهايت اينكه در دولت با جلال و عظمت منجي موعود، تنگناها و تقيّه‌ها برداشته خواهد شد. اين مطلب در آيات 16 تا 25 كتاب اشعياي نبي، باب 65 آمده است.

4 ـ 4. صلح بهائم در ظهور منجي

در كتا‌ب‌هاي آسماني انبياي الهي، پس از بيان عدالت فراگير در دوران ظهور و قيام منجي موعود، نفوذ آن عدالت را چنان عميق بيان مي‌كند كه در پرتو شعاع فروزان آن، جانوران و درندگان نيز خوي بهيميت را از خود دور خواهند ساخت.

در كتاب اشعياي نبي، باب 11، آيات 9 تا 11 چنين آمده است:

... و گرگ با برّه سكونت داشته، ببر با بزغاله و هم گوساله و پرواري‌ها با شيرجوان هم‌خواب خواهند شد و طفل كوچك،‌ راعي (چوپان) آنان خواهد بود. و گاو و خرس خواهد چريد و بچگان آنها با هم خواهند خوابيد و شير مثل گاو، كاه بن را خواهد خورد، و شيرخواره به سوراخ صاغر ماربازي خواهد كرد و كودك از شير باز داشته شده، دست خود را به مغارة افعي دراز خواهد كرد.

4ـ5. رجعت گروهي از مردگان

در بشارت كتاب دانيال، باب 12، آيات 1 تا 13 مي‌خوانيم:

و از خوابندگان در خاك زمين، بسياري بيدار خواهند شد، بعضي جهت حيات ابدي و بعضي ازبراي شرمساري و حقارت ابدي.

از اين بشارت چنين برمي‌آيد كه در عصر ظهور منجي، گروهي از مردگان زنده مي‌شوند، برخي براي كامل شدن ايمان و گروهي به منظور كامل شدن شقاوت و بي‌ايماني‌شان.

در كتاب جوك ـ رهبر جوكيان ـ هند كه وي را پيامبر مي‌دانند نيز دربارة رجعت چنين آمده است:

آخر دنيا به كسي برگردد كه خدا را دوست مي‌دارد و از بندگان خاصّ او باشد، و نام او خجسته و فرخنده است. خلق را كه در دين‌ها اختراع كرده و حقّ خدا و پيغمبر را پايمال كرده‌اند، همه را زنده گرداند و بسوزاند و عالم را نو گرداند، و هر بدي را سزا دهد و يك كرور دولت او باشد كه عبارت از چهار هزار سال است، خود و اقوامش پادشاهي كنند.

5. دعوت به انتظار

در كنار معرفي علايم و ويژگي‌هاي نجات‌بخش آخرالزمان كه بشارت به ظهور وي در كتب آسماني داده شده، پيروان اديان به انتظار ظهور و كسب آمادگي كامل‌شان آن امر خجسته فرا خوانده شده‌اند. مسيح(ع) به پيروان خود خطاب مي‌كند كه:

پس بر حذر و بيدار شده، دعا كنيد زيرا كه نمي‌دانيد كي مي شود. مثل كسي كه عازم شده خانة خود را واگذارد و ملازمان خود را بر آن گماشته، هر يكي را به شغلي خاصّ مقررّ نمايد و دربان را امر فرمايد كه بيدار بماند، بدين طور بيدار باشيد زيرا نمي‌دانيد كه صاحب خانه كي مي‌آيد، در شام يا نصف شب يا بانگ خروس يا صبح، مبادا ناگهان آمده، شما را خفته يابد، اما آنچه به شما مي‌گويم به همه مي‌گويم.18

در انجيل لوقا، باب 12، آيات 35 و 36 مي‌‌خوانيم:

كمرهاي خود را بسته و چراغ‌هاي خود را افروخته داريد، و شما مانند كساني باشيد كه انتظار آقاي خود را مي‌كشند كه چه وقت از عروسي مراجعت كند تا هر وقت بيايد و در را بكوبد، بي درنگ براي او باز كنيد.

سفارش نسبت به انتظار منجي موعود در زبور داوود(ع) نيز، چنين آمده است:

از شريران رنجيده مشو، زيرا همچون علف، زود بريده مي‌شوند. برخداوند توكل نماي و از او متلذّذ باش. به او [منجي موعود] آرام گير و در انتظارش به سر بر.19

در قرآن كريم نيز به وسيلة رسول خدا(ص) از مؤمنان خواسته شده، منتظر روز فرخنده ظهور مهدي موعود(ع) باشند، هم‌چنان كه خداوند، خود آن وقت را انتظار مي‌كشد.

قل فانتظروا إنّي معكم من المنتظرين.20

بگو: انتظار كشيد كه من نيز همراه شما از جملة انتظار كشندگانم.

ويژگي‌هايي كه در بشارت‌هاي كتب آسماني، براي منجي موعود بيان شد، جملگي به وسيلة قرآن كريم و روايات اسلامي تأييد شده است. اين امر، از اين واقعيت پرده برمي‌دارد كه موعود بشارت داده شدة پيامبران الهي، كسي جز امام مهدي(ع) نيست.

به اميد آنكه پيروان اديان با كنار گذاردن اختلافات، در كنار يكديگر خود را براي ظهور و ياري آن مرد الهي آماده نمايند و نايل به درك آن روز آسماني شوند.

بخش اول مقاله را در لينك زير مشاهده فرماييد

ويژگي‌هاي قيام منجي موعود در اديان پيشين -


 حوزه / گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.htm

پي‌نوشت‌ها:

1. دراين‌باره مي‌توانيد به كتاب سيماي امام مهدي(ع) در قرآن، اثر علامه سيد هاشم حسيني‌بحراني، ترجمة سيد محمد حائري قزويني مراجعه كنيد.

2. كتاب حكي نبي، فصل 2، آية 7.

3. كتاب صفنياي نبي، فصل 3، آيات 6 و 7.

4. در اين باره، ر.ك: صافي گلپايگاني، منتخب الاثر، ج 2، فصل 40، دربارة قيام امام(ع) با شمشير.

5. مكاشفة‌يوحنا، فصل 2، آيات 26 ـ 28؛ فصل 12، آيات 1 ـ 17.

6. در اين باره، ر.ك: سورة بقره(2)، آية 205؛ همچنين بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي دربارة عدم جواز به‌كارگيري تسليحات كشتار جمعي.

7. صادقي، محمد، بشارات عهدين، ص 238.

8. زبور داوود(ع)، مزمور 14-29.

9. صادقي، محمد همان، ص 246.

10. همان، ص 245.

11. براساس نسخة خطي جاماسب‌نامه در كتابخانة ملي تهران، نوشتة ده قرن گذشته؛ به نقل از: صادقي، همان، ص 243.

12. انجيل متي، باب 25، آيات 31-34.

13. صادقي، همان، ص 242.

14. براساس كتاب زبدة المعارف، ذخيرة الألباب، و تذكرة الأوليا؛ به نقل از: صادقي، همان، ص 246.

15. ر.ك: پي‌نوشت 11.

16. ر.ك: پي‌نوشت 13.

17. ر.ك: پي‌نوشت 9.

18. انجيل مرقس،‌باب 13، آيات 33

19. ر.ك: پي‌نوشت 8.

20. سورة يونس (10)، آية 102.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

موعود در آيين بودا

موعود در آيين بودا واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

آيين بودا يكي از شاخه‌هاي كيش هندوست. اين آيين از هندوستان بيرون آمده و به خاطر گ سترش در مناطق پر جمعيت جهان، پيروان زيادي دارد و اخيراً به اروپا و آمريكا نيز سرايت كرده است.

 بودا (Buddha) به معناي بيدار، لقب گوتاماشاكياموني (Guatama Sakya-muni) بنيانگذار مكتب اصلاحي بوديسم است.

انديشه‌هاي اصلاحي بودا در مخالفت با تعصب‌هاي برهمنان بود و اختلافات طبقاتي را باطل مي‌شمرد. تعاليم اخلاقي وي در مجموعه‌هايي مانند تري‌پيتكا ((Tri-pitka يعني سه سبد، گرد آمده است. تري‌پيتكا - قديمي‌ترين كتاب مقدّس بوداييان - داراي سه بخش مي‌باشد:

1- قواعد رهبانيت؛

2- وسيله‌ي رستگاري؛

3- مفهوم فلسفي و روانشناسي؛

در آيين بودا، انديشه‌ي منجي موعود با مفهوم ميتريه (Maitreya) (واژه‌اي سنسكريت به معناي مهربان) تبيين مي‌گردد. در الهيات بودايي، او را آخرين بودا از بودايان زميني مي‌دانند كه هنوز نيامده است، اما خواهد آمد تا همه‌ي انسان‌ها را نجات دهد. در نمانگاريِ بودايي، او را به هيأت مردي نشسته كه آماده‌ي برخاستن است، نمايش مي‌دهند تا نمادي باشد از آمادگي وي براي قيام!

در مهاوَنسه (Mahavansa) كه به تاريخ سريلانكا مي‌پردازد، روزشمارِ حوادث مربوط به قيام ميتريه به وضوح چنين گفته شده است:

«پنج هزار سال پس از آخرين بودا، آفتاب آموزه‌هاي بودايي افول مي‌كند و طول عمر آدميان به ده سال فرو مي‌كاهد. در اين زمان چرخه وارونه مي‌گردد. زندگي متحول شده، به طوري كه متوسط عمر مردم به هشتاد هزار سال مي‌رسد. با اين عمرهاي طولاني و زمينه‌ي مناسب براي تعاليم بودا، يك راهنما خواهد آمد. او براي مردم رفاه و بهروزي مي‌آورد و آموزه‌هاي بودا را ترويج مي‌كند. آن‌گاه كه چنين فضايي بهشت‌گون فراهم آمد، ميتريه از آسمان توشيته(Tushita) نزول مي‌كند، بوداييِ خويش را به كمال مي‌رساند، و درمه را به فرهيختگان مي‌آموزد.»[1]

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

مهدويت در اديان ديگر

مهدويت در اديان ديگر واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

مقدمه:

همان گونه كه مي دانيد مهدويت از واژه هايي است كه كاركرد اختصاصي آن به حوزه اسلام و مسلمانان مربوط مي شود و اين واژه برگرفته از روايات اسلامي در اين خصوص است.[1] ليكن در ميان پيروان اديان و مذاهب جهان با اسامي مختلف و گوناگوني مطرح است كه در ضمن بحث روشن خواهد شد چرا كه اين انديشه (موعود) از خصايص بشري است.[2] و همة اديان معروف موعود دارند.[3]

 توجه و اهتمام پيروان اديان به موضوع موعود (مهدويت) به ضعف و قوت آنان بستگي دارد. يهوديان پس از سقوط دولتشان به وسيلة بختنّصر و مسيحيان پس از تشكيل دولتشان به وسيلة قسطنطين بيشتر منتظر موعود بوده اند و ميان مسلمانان شيعيان اثني عشري كه دلالت نداشته اند از اهل سنت كه دست داشته اند بيشتر منتظر بوده اند.[4]

پس از بيان اجمالي اين انديشه مصرفي مصاديق عيني مهدويت در اديان مي تواند روشني بخش باشد. اين عنوان را به پادشاهان اسرائيل و كاهنان بزرگ و بالاخره شاهان غير اسرائيلي مثل كورش كه معتقد بودند وي را خدا برگزيد و مسح كرد اطلاق مي كردند از آن پس عنوان مسيح حكايتگر شخصيت پرجذبه اي بوده است كه بايد مي آمد تا پادشاهي اسرائيل را احياء كند خصايص او در يهوديت عبارتند از پادشاهي مسح شده، دين مداري عادل، پيامبر آخر الزمان از نسل داود.[5]

 بنابر باور يهود آن گاه كه مسيح بيايد در پادشاهي خدا بر زمين مستقر مي شود و همه ملت ها به اورشليم باز خواهند گشت بدين سان يهوديت انتظار قديمي را تجربه مي كند اما در اين اواخر جريانات پيشرو يهودي كمتر بر انديشه مسيح شخصي گردن مي نهند و برخي محافل يهودي برپايي حكومت اشغالگر اسرائيل را به مثابة آغاز رهايي به زنان سوي مسيح مي دانند و از طرفي بسياري از اسرائيلي هاي سكولار اصولاً هر مشكل از اميد به مسيح آينده را رد مي كنند.[6]

مهدويت در مسيحيت

انديشه موعود در مسيحيت به سه گونه نمودار گشته است در يك پرده همان انديشه موعود يهودي است كه در آن عيساي ناصري (حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ ) نقش مسيح نجات بخش را ايفا مي كند و در پردة ديگر با نويد رجعت عيسي» به مثابه «داور جهان» در آخر الزمان نمايشگر سنخ ديگري از انديشه موعود است و در چهره سوم سخن از شخص ديگري است كه خود عيسي مسيح وعدة آمدنش را مي دهد كسي كه چونان «تسلي دهنده» و «روح راستي» مي آيد و بر مسيح جلالت مي بخشد و بر او شهادت مي دهد مسيحيان اين را همان روح القدس مي دانند و معتقدند كه اندك زماني پس از مسيح ظهور كرد و همو هماره بر كليسا حكم رانده است دربارة گونة اول از انديشه منجي موعود در مسيحيت كه با مصرفي عيسي به عنوان مسيح موعود يهود رخ نمود چونكه قابل تأمل است.

 نخست اين كه يهوديان كه خود صاحب اصلي اين انديشه و وعده بوده اند هرگز به آساني به پذيرش اين ادعا تن ندادند و با مطرح ساختن اين كه مسيح موعود بايد از نسل داود باشد و با تأكيد بر پادشاه بودن مسيح كه عيسي فاقد اين شرط بود و با استناد به سرودها كه امكان مسيح بودن عيسي را نفي كرده تحقق اين وعده را عيسي نپذيرفتند. دوم اين كه مسيح يهود پسر خدا نبود ولي مسيحيت عيساي ناصري را به مثابه پسر خدا معرفي مي كرد.[7]

اما در باب دوم و گونه ديگر انديشه موعود در مسيحيت كه در جهت عيسي مسيح به عنوان داور جهان در آخر الزمان را وعده مي دهد چونكه گفتني است. اول آن كه در عهد جديد يادآور شده اند كه عيسي با رنج به جاي بني آدم و با مرگ خويش به انتظار موعود نجات بخش پايان داد اما دوباره بر مي گردد تا داور جهان باشد نكتة دوم هم اين كه موعود مسيحي وقتي به صورت داور جهاني رجعت مي كند اين انديشه نجات بخش وي را با ديگر فرهنگ ها متفاوت ترسيم مي كند و نكتة سوم اين كه عهد جديد از سياسي كردن مسيح موعود برحذر است.[8]

 و چهرة سوم موعود مسيحي چهره اي به كلي ديگر است او آن مسيحي نيست كه امت موسوي انتظارش را مي كشيدند و به باور امت عيسي همو بود كه آمد و هموست كه باز خواهد آمد اين فرد ديگري است كه عيسي مسيح وعده آمدنش را مي دهد.

نكته اي كه در اين جا هست تلقي مسيحيان از فرازهاي انجيل يوحنا «16: 27 / 14 : 17، 16: 8» است مسيحيت هرگز به اين تن در نداد كه «تسلي دهنده» و «روح راستي» كه كتاب مقدس وعده آمدنش را داده كسي چون پيامبري يا وصي پيامبري باشد بلكه مصداق اين وعده همان روح القدس بوده است بدينسان موعود آخر الزمان مسيحي از دانسته انديشه هاي موعود صرفاً اجتماعي و حتي موعود نجات بخش «معنوي ـ اجتماعي» به كنار مي رود.[9][10]

آيين زرتشت

در اين آيين موضوع موعود رهاننده با مفهوم سوشَينت از ريشه «سو» به معناي «سود رساننده» گره خورده است اين مفهوم في الجمله اشاره به كساني است كه به نوبت در رأس هر هزاره مي آيند و پليدي را ريشه كن و جهان را نو مي كنند مهم ترين ايشان آخرينشان است[11] و انديشه منجي موعود زرتشتيگري از سرچشمه هايي چون نويد شكست منش بد از منش خوب، دروغ از راست به دست خرداد و امرداد جريان مي يابد.

 در اين جا لازم است كه بگوييم در سنت متأخر زرتشتي اين آموزه را به اخرت شناسي پيوند مي دهند به گونه اي كه ظهور منجي به جريانات روز محشر و داوري در هم آميخته است گويا قيامت در همان زمان و در همين زمين برپا مي شود در كتاب بُندهش كه از متون متأخر زرتشتيان است پس از ياد كردن اوضاع مردمان به هنگام ظهور سوشينت مي گويد: «پس از آن سوشينت مردگان را بر مي خيزاند...» آن گاه به تفصيل به جريان داوري مي پردازد.[12]

اسلام

مهدويت و موعود اسلامي و به ويژه موعود شيعي دوازده امامي در ميان موعود باوري اديان از ويژگي ها و جايگاه برجسته اي برخوردار است و آن دين كه هدف اصلي از بعثت انبياء كامل كردن شرايط براي رشد و تكامل آزادانه و آگاهانه انسان ها بوده كه به وسيلة قرار دادن وحي الهي در دسترس مردم تحقق يافته و همچنين كمك به رشد عقلاني و تربيت روحي و معنوي افراد مستعد از همين شمار است به هر حال انبياء در صدد تشكيل جامعه ايده آل بر اساس خدا پرستي و ارزشهاي الهي و گسترش عدل و داد در سراسر زمين بوده اند و هر كدام در حد امكان قدمي برداشته اند كه براي بعضي شرايط تشكيل حكومت جهاني فراهم نشده است البته خداي متعال در كتابهاي آسمانيش وعدة تحقق حكومت الهي را در پهنه زمين داده است.[13]

 با توجه به اين كه امامت متمم نبوت و تحقق بخش حكمت خاتميت است مي توان نتيجه گرفت كه اين هدف به وسيلة آخرين امام تحقق خواهد يافت و اين همان مطالبي است كه در روايات متواتري كه دربارة حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ وارد شده مورد تأكيد قرار گرفته است.[14]

خلاصه سخن اين كه مهدويت به لحاظ ماهيت و كاركرد گونه هاي مختلفي دارد كه برخي به لحاظ ماهيت موعود شخصي است مثل مسيح براي مسيحيان و برخي به لحاظ كاركرد انحصاري قوم مدار است مثل موعود يهوديت و صهيونيسم و برخي به لحاظ آرمان موعود مقطعي است زرتشت و بالاخره برخي به لحاظ كاركد، فراگير، و آرمان رو به آينده است مثل موعود اسلامي كه موعودي جهان شمول نيز هست.[15]


 

اندیشه قم / گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html

براي مطالعة بيشتر به كتب ذيل مراجعه گردد:

1. سايت موعود.

2. شبكة امام مهدي.

3. مجله هفت آسمان، شماره هفتم، سال دوم

خداي متعال مي فرمايند: «ما مي خواستيم بر مستضعفان زمين منت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روي زمين قرار دهيم.[16]

پی نوشتها

[1] . ر. ك: آموز عقايد آيت الله مصباح، ص 332، چاپ سوم 78، سازمان تبليغات اسلامي.

[2] . علي موحديان عطاء، هفت آسمان فصلنامه تخصصي اديان و مذاهب ش 12 و 13 سال سوم و چهارم زمستان 80 و بهار 81.

[3] . حسين توفيقي، هفت آسمان، فصلنامه تخصصي اديان و مذاهب، ش 22، سال ششم، تابستان 83.

[4] . همان، ص 2 ـ 102.

[5] . هفت آسمان، ص 110 به نقل از معجم الاديا المسيحي، جان، كوربون.

[6] . همان، ص 111.

[7] . انجيل يوحنا28: 8/13:3/51:1 و همچنين هفت آسمان ص 112، ش 12 و سيزدهم مقاله علي موحديان عطار.

[8] . هفت آسمان، ش 12،13، ص 113.

[9] . همان، ص 115.

[10] . همان، ص 115.

[11] . ر. ك: هفت آسمان، ش 12 و 13، ص 119 ـ 120.

[12] . همان، ص 121 به نقل از سوشيانت با سير انديشة ايرانيان دربارة موعود آخرالزمان، ص 109، علي اصغر مصطفوي.

[13] . سورة مباركه انبيا، 105 در زبور بعد از ذكر (تورات) نوشتيم بندگان شايسته ام وارث (حكومت) زمين خواهند شد.

[14] . ر. ك: آموزش عقايد، آيت الله مصباح يزدي، ص 330، چاپ سوم، تابستان 78، ناشر شركت چاپ و نشر بين الملل سازمان تبليغات اسلامي.

[15] . هفت آسمان، ش 12 و 13، ص 108 ـ 109.

[16] . سورة مباركه قصاص، 5.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

اوضاع آخر الزمان در دین زرتشتیان

اوضاع آخر الزمان در دین زرتشتیان واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

.جهان در پيش از ظهور منجيان جهاني، انباشته از ظلم و ستم، سياهي و تباهي است كه در آن همه كس و همه چيز گرفتار سختي‌ها، زشتي‌ها و نابساماني‌ها است و راهي جز فساد و نابودي نمي‌پيمايد.

بنابر متن زند و هومن يسن در ابتداي هزاره زرتشت كه از آن با عبارت «پست‌ترين زمان» ياد شده، ديوان گشاده موي خشم تخمه بر ايران چيره مي‌شوند و به زشت‌كامي و ستم فرمانروايي كنند و همه چيز را تباه و ويران سازند؛ همه چيز واژگونه شده و نه تنها شيرازة امور فردي و اجتماعي از هم گسيخته است، بلكه نظام طبيعت نيز جريان طبيعي و هميشگي خود را از دست داده است.

 ظهور ابرهاي بي‌باران در آسمان، وزش بادهاي بي‌موقع سرد و گرم و ايجاد فصول نامنظم سال، همراه با گرما و سرماي سخت و طاقت فرسا، خشك شدن چشمه‌ها و بي‌بر‌شدن دانه‌ها و غله‌ها از آن‌جمله‌اند.

انسان‌ها نيز همانند گياهان، كمتر زاد و ولد كنند و اين تغييرات به چهارپايان نيز راه يافته است؛ به طوري كه چهارپايان اهلي چون گاو و گوسفند و اسب كمتر مي‌زايند و شير آنها كم‌چربي و موي آنان كمتر و پوست‌شان تُنك‌تر است و اسب كارزاري زور و نيروي كمتري دارد. به تعدادي از متون اوستايي اشاره مي‌كنيم:

«اي زرتشت سپيتمان! در آن زمان همه مردم فريفتار باشند؛ يعني بدِ يكديگر خواهند و دوستي بزرگ دگرگون شود و آزرم و عشق و دوستي روان از جهان برود. مهر پدر از (دل) پسر و برادر از (دل) برادر برود، داماد از خُسر (= پدر زن) جدا خواسته باشد و مادر از دختر جدا و جدا كامه (= با خواست و نياز متفاوت) باشند.»

«اي سپتيمان زرتشت! اندر آن سدة دهم كه هزارة تو به پايان رسد، همه مردم آزپرست (و) ناراست دين باشند.»

«و تخم، بَر ندهد بر دانه‌ها در دَه، هشت بكاهد (و) دو بيفزايد و آن كه بيفزايد، سپيد نباشد و خوردني و دار و درخت بكاهد. اگر يكصد بگيرد، نور بكاهد (و) دَه بيفزايد. آن را كه بيفزاد، طعم و مزه نباشد. مردم كمتر زاينده و هنر و نيروي ايشان كم (باشد) و فريفتار و بددادتر (= ستمگرتر) باشند و سپاس و آزرم نان و نمك ندارند. ايشان در نود (سالگي) نيز محبت ندارند.»

«در آن زمانة بد، مرغي بيش از مردم آزاده دين بردار آزرم دارد و مزد ايشان در برابر کار، كم است و كار و كرفه از دست ايشان كم رود و انواع جداكيشان براي ايشان خواستار بدي باشند.»

«آزادگان و بزرگان و مغ‌مردان به شكوهي (= بينوايي) و بندگي رسند و (مردمان) تندخو و خرد به بزرگي و فرمانروايي رسند و خردانِ آواره به پيشگامي و راينيداري (= حكومت و اداره كشور) رسند.»

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

انتظار در مسيحيت

انتظار در مسيحيت واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

انتظار - انتظار در مسيحيت . حضرت عيسى (ع) از ميان مردم رفت .

گروهى از ياران وى گفتند: درست است كه او درگذشت وبه خاك سپرده شد، ولى در روز سوم از قبر خود برخاسته وبه آسمان رفته است و دوباره براى پادشاهى بر روى زمين برخواهد گشت .

همچنين گفتند: حضرت عيسى براى اين كشته شدكه فداى گناهان مردم شود و مدعى شدندكه پيامبران پيشين درد ورنج وتصليب وی را پيشگويى كرده بودند. از نظر مسيحيان، حضرت عيسى (ع) شهيد نشد، بلكه قربانى گناهان مردم گرديد.

تا جايى كه تاريخ نشان مى دهد، اين باور زيربناى مسيحيت بوده است و مسيحيان در تبليغات خود اين مسأله را بسيار مطرح می كنند.

پس از صعود حضرت عيسى (ع) مسيحيان يقين داشتند كه او به زودى مى آید، زيرا از حضرت عيسى (ع) نقل مى شدكه درباره خودگفته است: پسر انسان خواهد آمد در جلال پدر خويش به اتفاق ملائكه خود، و درآن وقت هركس را موافق اعمالش جزا خواهد داد.

شوق ظهورعیسی مسیح(ع) مردم بر اثر علاقه شديد به بازگشت حضرت عيسى (ع) دچار توهمات شدندوتاريخ هايى را براى اين رويداد پيشگويى كردند. اين پيشگويى ها، مانند پيشگويى هاى مشابه آن در اديان ديگر، غلط از آب در آمد و در نتَيجه، رهبران دينى مردم را از اين كار برحذر داشتند .

فرقه هاى منتظر ظهور متعددى پديد آمدكه پايه آن ما را بر اين توهمات گذاشته بودند . مثلاً فردى به نام ويليام ميلر اعلام كرد حضرت عيسى (ع) درسال 843 1 تا 844 1م بازخواهدگشت. پيشگویى وى تحقق نيافت وخود او متعهد شد كه ديگر پيشگويى نكند.

فرقة ادوِنيست هاى روز هفتم كه بر اثر پشگويى هاى این شخص پديد آمد، تا عصر ما باقى است.

گروهى از آناباپتيست ها در قرن شانزدهم، براى آماده كردن زمينه سلطنت هزار ساله حضرت عيسى (ع) برخاستند وبرخى از شهرها را براى مدتى در اختيارگرفتند، ولى شورش آنان بى رحمانه سركوب شد.

ايروينگيان براى سرعت بخشيدن به ظهور آن حضرت، دوازده حوارى تعيين كردند، ولى از اين ابتكار طرفى نبستند.

گروهى از آنان به نام نوايروينگيان براى آن حواريون جانشينانى تعيين كردند و به اين حركت ادامه دادند . گواهان يهوه براى پذيرايى ازحضرت عيسى (ع) و انبياى پيشين در امريكا آپارتمان تهيه كردند.

مورمون ها، كریستادِلفين ها وبرخى از فرقه هاى عجيب وغريب ديگر مسيحيت، براى شتاب دادن به ظهور حضرت عيسى (ع) به كارهايى از اين قبيل دست زدند . (1)

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

بحث منجي در تمام اديان

بحث منجي در تمام اديان واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

بحث منجي در تمام اديان از جمله اديان بشري وجود دارد. پس اين احتمال وجود دارد كه اين انديشه ساخته ذهن بشري باشد كه در اديان ديگر و از جمله اسلام نفوذ كرده باشد، اسلام در اين باره چگونه پاسخ مي‌دهد؟

اشاره:

اين يك واقعيت است كه عقيده به مصلح كل، يك فكر و عقيده جهاني بوده و اختصاص به يك ملت و يا مذهب و دين ندارد. بلكه تمام اديان آسماني در اين عقيده مشترك‌اند. و پيروان همه اديان معتقدند كه در يك عصر تاريك و بحراني، كه جهان را فساد، بي‌ديني و بيدادگري فرا گرفته، نجات دهنده‌اي بزرگ طلوع مي‌كند و به واسطه نيروي قوي فوق العادة غيبي، اوضاع آشفته جهان را اصلاح مي‌كند. و خداپرستي را بر بي‌ديني غلبه مي‌دهد. و همه در انتظار چنين موعود نيرومند غيبي به سر مي‌برند. ولي در مصداق آن نظرهاي گوناگوني وجود داشته و هر ملتي آن رابه لقبي مخصوص مي‌شناسند.

امّا اين كه اين انديشه ساخته ذهن بشري باشد، يا اين كه از اديان و ملل گذشته در اسلام نفوذ كرده باشد، بدور از واقعيت است. بلكه اين يك وعده بر حق خداوند است كه در نهاد بشري نهفته شده است.

بدليل اينكه:

1. اگر انديشه بشري و ديني بر اساس آن استوار گرديده باشد، هيچ گاه بقاء و ثبات نخواهد داشت. زيرا در اثر تحولات بشري و نقض و ابرام‌‌هاي انديشه ديگران بر آن، و زمينه رشد فكري بشر در عالم، خاصيت اوليه خود را از دست داده، كم كم رو به فراموشي سپرده مي‌شود كه نمونه بارز آن، دين فرعوني است كه تاريخ و تجربه نشان داده كه هيچ گونه اثر از آن در دنياي فعلي وجود ندارد تا تحت عنوان دين فرعوني مطرح باشد.

2. ايمان به ظهور مصلح ديني در عالم و برپا داشتن حكومت عدل الهي در تمام نقاط زمين، از اهداف همه انبياء گذشته بوده و نسل به نسل آن را تقويت نموده‌اند.[1]

و هم چنين، از انديشه‌هاي اديان معروف در جهان و ملل گذشته، بشارت به ظهور خاتم ـ صلّي الله عليه و آله ـ و مصلح و منجي بشري در آخر الزمان كه تحقق سعادت بشري در آن است داده شده است.[2] و در طول تاريخ بشري علاوه بر بشارتهاي انبياء به مصلح كل ومنجي بشري، آرزوي همه انسانها بوده است. و حتي آنهايي كه پايبندي به دين نداشته و گفتار انبيا را تكذيب مي‌كردند، در لابلاي گفتار و انديشه‌هاي آنان نيز، وجود داشته و انتظار يك چنين مصلحي را داشته‌اند.[3]

3. ايمان به مصلح موعود، خواستة فطري همه انسانهاست. و همه انسانها فطرتاً قايل به كمال بوده و در جستجوي آن مي‌باشند. و همه انسانها، فطرتاً عدالتخواه بوده و از ظلم و جور بيزارند و حاجتي بشري كه خواهان عدالت وكمال است، در نهاد هر انسان پوشيده بوده و در زمانهاي گوناگون ابراز گرديده است. چنان كه در اين باره محققين ديني اينگونه مي‌فرمايند:

الف. آيت الله سيد محمد باقر صدر:

«كمال و دوري از نقض و تنفر از زشتي‌ها خواسته فطري همه انسانها بوده است. و بر اساس فطرت انساني و وعدة بر حق خداوند، كمال نهايي و برچيده شدن ظلم كامل به وجود مبارك امام مهدي (عج) تحقق خواهد يافت. لذا همه انسانها اعم از موحد و غيرموحد، بر اساس آن نهاد خدادادي به دنبال تحقق يك چنين انديشه بود، و در طول تاريخ بشري انتظار آن را كشيده‌اند. و اين خواسته، خواستة نوع انسان بوده است، امّا در اسلام، جهت‌دار مي‌گردد.»[4]

ب. علامه طباطبايي (ره):

... از روزي كه بشر در زمين سكني گزيده، پيوسته در آرزوي يك زندگي اجتماعي مقرون به سعادت، و آن هم،به تمام معني مي‌باشد. و به اميد رسيدن چنين روزي قدم بر مي‌دارد. و اين خواسته همان خواستن آدم تشنه است كه فطرتاً قايل به آب بوده و اگر آب نبود تشنگي آن برطرف نمي‌شد. و يا اگر فطرتاً تمايل به بقاي نسل بشر نبود، تمايل جنسي تصور نمي شد.

از اين رو، به حكم ضرورت و فطرت، آينده جهان روزي را دربرخواهد داشت كه در آن روز جامعه بشري پر از عدل و داد شده و با صلح و صفا و همزيستي، غرق در فضيلت و كمال شوند و استقرار چنين وضعي به دست خود انسان خواهد بود. و رهبري چنين جامعه‌اي منجي جهان بشري و به لسان روايات مهدي (عج) خواهد بود.

 كه موعود و منتظر همه اديان و مذاهب گوناگون در جهان بوده است. و كسي كه نجات دهندة بشريت است، در ميان همه بشريت سخن به ميان آمده و عموماً ظهور او را نويد داده‌اند. گر چند در تطبيق آن اختلاف دارند. ولي حديث متفق عليه در ميان امت اسلامي، قول رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ است كه فرموده: «المهدي من ولدي».[5]

ج. آيت الله صافي گلپايگاني

حقيقت مهدويت، منتهي شدن سيري جوامع جهاني به سوي جامعه واحد، حكومت حق و عدل جهاني، رهبري ابرمرد الهي كه موعود همه انبياء و اديان بوده و دوازدهمين وصي پيغمبر آخر الزمان تحقق مي‌يابد، مطلوب هر فطرت و خواسته‌ هر وجدان انساني است. اجماع امم و ملل بر اين كه پايان جهان، سعادت عمومي است و در دنبال آن تاريكيها، روشنايي است، اين يك اصل فطري است كه با سنت جهان و حركت عالم و با بنياد جهان كه با حق استوار است موافق مي‌باشد. اين انديشه اختصاصي، مخصوص انسان است، كافر و مؤمن نمي‌خواهد.[6]

بنابراين، اگر انديشه مصلح كل و موعود امم و ملل، بر اساس حكمت الهي و وعدة بر حق و بر مبناي فطرت استوار نبود، هيچ گاه انديشه بشري در تمام جوامع و ملل، اينگونه هماهنگ و بر مدار واحد نخواهد بود.

4. ايمان به مصلح جهاني در تفكر غير ديني؛ چنان كه در بيان بزرگان آمده است، انديشه اصلاح جهاني مربوط به نوع انسان بوده و مختص مؤمنين و متدينان نيست. «برتراند راسل» كه يك انسان غيرديني است مي‌گويد: «عالم در انتظار مصلح است كه همه را به وحدت دعوت نموده و در تحت يك پرچم و يك شعار فراخواند.»[7]

و هم چنين، انيشتاين نيز مي‌گويد: «بعيد نيست، روزي بر جوامع عالم بيايد كه همه با صفا و سلام و محبت زندگي كنند.»[8]

5. بشارت‌هاي اديان گذشته؛ دليل ديگري در اين جهت كه انديشه مصلح كل و يا مهدويت خلاق ذهن بشري نمي‌باشد، بشارت‌هاي اديان گذشته است. بسياري از كتب اديان، بشارتهائي از پيغمبر خاتم ـ صلّي الله عليه و آله ـ داده است و وعده داده‌اند كه سلسله نبوت در او پايان يافته و نبي و پيامبر ديگر، بعد از او نخواهد بود و قرآن كريم نيز اين وعده‌ها را تأييد كرده و از جمله قول عيسي بن مريم ـ عليه السّلام ـ را اينگونه مي‌فرمايد: حضرت عيسي بن مريم ـ عليه السّلام ـ فرمود: «اي فرزندان اسرائيل، من فرستاده خدا به سوي شما هستم، آنچه از تورات در دست دارم تصديق كنيد. و بعد از خودم به رسولي بشارت مي‌دهم كه اسم او احمد است.[9] و همان گونه كه اديان گذشته و پيامبران الهي از نبي خاتم ـ صلّي الله عليه و آله ـ خبر داده و از اوصياء او نيز بشارت داده‌اند كه به نمونه آن اينگونه اشاره مي‌گردد:

كتاب مقدس در متن عبري و در سفر تكوين آيات: 17 ـ 20 اينگونه مي‌گويد: «وعدة باري تعالي خطاب به حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ : «محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ خاتم رسولان و ائمه دوازده گانه، اوصياء او مي‌باشد. او از صلب تو و از نسل اسماعيل به وجود خواهد آمد.[10]» و اين بشارت گذشتگان، از زبان پيامبر گرامي اسلام كه زبان وحي است، تأييد گرديده و منابع ديني اعم از تمام فرق مسلمين از آن خبر داده است. و ممكن است شبهه‌اي به وجود بيايد كه كتب انبياء گذشته تحريف شده است.

فلذا، بشارت‌هاي آنان نيز اعتبار ندارند، پاسخ اين است كه تحريف، يك امر مسلم و قطعي است. ولي مواردي را كه قرآن و يا رسول گرامي ـ صلّي الله عليه و آله ـ آن را تأييد كرده، اين نيز امر قطعي ديگري است كه آن گونه موارد، از تحريف مصون مانده است. والّا قرآن و يا رسول گرامي ـ صلّي الله عليه و آله ـ از عمل تحريف شده هيچ گاه خبر نداده و آن را تأييد نمي‌كند. و در ثاني، اگر تمام كتب آسماني را تحريف شده بدانيم، كلام رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقض مي‌گردد.

چون پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ در ابتداي رسالتش، رسالتش را استناد مي‌كرد به بشارتهاي انبياء قبل از خودش، فلذا مواردي را كه قرآن و پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ خبر داده است. امر مسلم و قطعي خواهد بود.

بنابراين، انديشه مصلح موعود و يا مهدي منتظر، يك انديشه بشري و زاييدة ذهن ملل و جوامع نمي‌باشد وچنين نيست كه اين انديشه زاييدة ذهن بوده و در اسلام نيز نفوذ كرده باشد. بلكه اين انديشه اگر در جوامع قبل از اسلام بوده بر اساس وعده الهي و حكمت حكيمانه او و بر مبناي فطرت بشري استوار بوده است. و اين انديشه فطري در زمانهاي گوناگون بروز داده شده است. و علاوه بر آن، همة انبياء گذشته و كتب آسماني از آن خبر داده و به آن بشارت و وعده داده‌اند و قرآن كريم كه كلام الهي و وحي منزل است، ريشه‌هاي اين وعده الهي را بازگو نموده و با تأويل و تفسير روايات عترت ـ عليهم السّلام ـ تبيين گرديده است.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

عقيده به منجی و موعود در ميان يهوديان معاصر

عقيده به منجی و موعود در ميان يهوديان معاصر واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

.عقيده به منجي و موعود که در متن دين يهود آمده است در ميان رهبران عصر حاضر اين دين نيز وجود دارد.

 در اصول سيزده گانه ايمان يهود، بعد از توحيد، نبوت حضرت موسي(عليه السلام)، کتاب تورات، رستاخيز و پاداش و مجازات نهايي عالم و... در بند دوازدهم جمله‌اي مختص ماشيح آمده، به اين مضمون که «من با ايمان کامل اعتقاد دارم به آمدن و ظهور ماشيح و هر چند که او تأخير کند، با اين حال، هر روز منتظر ظهور او خواهم بود.»

اين جمله، جايگاه تفکر منجي در آيين يهود را نشان مي دهد که جزء اصول ايماني است؛ علاوه بر اين، در نمازهاي سه گانه يهوديان که هر روز در سه نوبت صبح، عصر و شب ادا مي شود و داراي بيش از 18 بند هست، يکي از اين دعاها نيز مختص درخواست تسريع ظهور ماشيح است و يک فرد يهودي، هم در اصول ايمان و هم در نمازهاي خود، مرتباً با اين قضيه اعتقادي درگير است.

ايده ماشيح طبق عقيدة برخي مفسران تورات از همان زمان آفرينش جهان در آيات تورات آمده است. در تاريخ يهود، به طور مشخص، اولين کسي که صحبت از نجات يهود و موعود به ميان مي آورد حضرت يعقوب(عليه السلام) است که در اولين جلد از کتاب‌هاي تورات آمده است. حضرت يعقوب‌(عليه السلام) در روزهاي پايان عمرش هنگامي که دوازده فرزندش (اصحاب بني اسرائيل) دور او جمع شده بودند مي-فرمايد: «ترکه (تازيانه) تاديب الهي از نسل يهود و بني‌اسرائيل در نخواهد شد تا زماني که آن منجي ظهور کند و تمام ملت جهان از او پيروي کنند.»

بعد از يعقوب، طرح ايده ماشيح و منجي موعود، به صورت مقطعي در تاريخ يهود ديده مي‌شده و به مرور تبديل به ايده آخرالزماني شد که البته اين به معناي پايان جهان نيست، بلکه شروع مقطع جديدي از حکومت جهاني و روش زندگي انسان‌هاست. زماني که بني اسرائيل در مصر بودند در پايان دوران حکومت صدراعظمي حضرت يوسف(عليه السلام) که بعد از آن بردگي بني اسرائيل شروع مي شود، باز هم حضرت يوسف(عليه السلام) طبق روايات يهود، جملات رمزي را به نسل هاي بعدي خود سپرده بود که سينه به سينه بين نسل‌هاي بني اسرائيل مي‌گشت که کسي خواهد آمد و ما را از اين فلاکت و بردگي نجات خواهد داد.

مي گويند اولين ماشيح يا موعود يهود، حضرت موسي(عليه السلام) بود که آمد و اين قوم را نجات داد؛ وقتي بني اسرائيل به رهبري حضرت موسي(عليه السلام) از بند فرعون مصر آزاد شدند و به سرزمين مقدس بني‌اسرائيل رفتند. در طول بيش از هزار سال اقامت آنها در آن سرزمين، ظلم و جور به حد نهايت مي‌رسيد. طبق هدايت هاي انبياي يهود، اين قوم عقيده داشتند که منجي خواهد آمد و شمشيرها و نيزه-ها را به گاو آهن و ابزار کشاورزي تبديل خواهد کرد و جنگ و ظلم را از بين خواهد برد.

بعد از ويراني معبد دوم بيت المقدس و پراکندگي يهوديان در دو هزار سال پيش، اين اعتقاد از حالت مقطعي خود به يک حالت آرماني تبديل شد؛ به اين معنا که روزي آن منجي خواهد آمد و مناصب و عادات يهودي را بازگردانده و جهان را که از ظلم و جور پُر شده، به دوران مورد نظر انبياي يهود باز مي-گرداند.

در مورد شخصيت ماشيح در تلمود و گفتار علماي يهود، زياد بحث شده و عقيده کلي بر اين است که ماشيح شخصي عادي و انساني مانند ساير انسان ها است و در هر دوره اي به دنيا مي آيد؛ يعني در هر دوره، فردي در جامعه وجود دارد که مستعد ايفاي نقش ماشيح و منجي است. او بسيار عالم و از معارف زمان خود بهره‌مند است و تمام خصوصيات مورد نظر را داراست و اگر آن دوران شايستگي داشته باشد و خداوند هم مايل باشد، او اين نقش را به عهده مي گيرد، وگرنه در زمان ديگري، فرد ديگري که شرايط در او جمع است آماده ايفاي اين نقش خواهد بود.

در طول تاريخ يهود، بسياري از علما يا صالحان بودند که بعضاً رهبري جامعه را به عهده داشتند که و بعد از مرگ آنها، اکثريت مردم يا علما با تأسف مي گفتند: اگر شرايط مهيا مي شد اين فرد حتماً ماشيح ما مي بود. (البته کساني هم بودند که از اين اعتقاد سوء استفاده کردند و به عنوان منجي هاي دروغين در تاريخ يهود ظهور کردند.)

در مورد زمان ظهور نيز عقايد بسياري وجود دارد؛ جمعي از يهوديان با تعيين زمان، وعدة ظهور دادند، اما عدم تحقق اين وعده‌ها موجب سرخوردگي و بحران در جامعه شد و بعد از آن، علماي يهود تعيين زمان ظهور را منع کردند. اما آنچه از آيات انبياي يهود در کتاب مقدس بر‌مي‌آيد، آيه معروفي است که خداوند مي‌فرمايد: «زمان ظهور او را در زمان خودش تسريع خواهم کرد.» که جمله اي تناقض نماست که هم زمان دارد و هم خداوند آن را تسريع مي‌کند. در تفسير اين آيه گفته‌اند: «به هر حال خداوند زمان مشخصي را براي ظهور ماشيح در نظر دارد که قطعاً خواهد آمد، اما همچنان انسان ها دخيل هستند. در اين‌که اگر شرايط را زودتر مهيا کنند، خداوند ظهور منجي را تسريع مي کند.»

در مورد نشانه هاي دوران مسيحايي هم اقوال مختلف ذکر شده و گروهي از علما و متفکران يهود، چه در تلمود و چه بعد از آن، نشانه هاي بسيار آرماني و دور از دسترس انسان را ذکر کرده اند؛ مثل اين عبارت: در آن دوران ديگر گناهي نخواهد بود. بنابراين توبه هم معنا نخواهد داشت و انسان از تلاش مادي و کار روزمره هم فارغ مي شود. چون جهان کاملاً معنوي خواهد بود؛ به عبارت ديگر، آنچه را انسان مي-توانست از بهشت تصور کند، نشانه هاي دوران ظهور ذکر کرده اند. اما ابن ميمون از بزرگ‌ترين فيلسوفان يهود، اين مفهوم را دست يافتني‌تر مطرح کرد و گفت: «فرقي در جهان قبل و بعد از ظهور نخواهد بود مگر آن که سلطه و قيد حکومت ها از انسان ها برداشته مي شود و انسان، آزاد و عادي زندگي خواهد کرد.»

حاصل اين مطلب را اگر بخواهيم خلاصه بگوييم، جمله اي از ارمياي نبي هست که مي‌گويد: در آن روز، خداوند يکتا خواهد بود و نامش نيز يکتا. يعني علاوه بر يکتاپرستي مردم جهان، همة خداپرستان او را به يک شيوه پرستش خواهند کرد.

دکتر پيوئيان، يکي ديگر از شرکت‌کنند گان ميزگرد همايش موعود اديان، در سخنان خود اظهار مي‌دارد: مسئلة موعود يا بازگشت مسيح، علاوه بر نقل قول هايي که در اناجيل اربعه و در کتاب 21 رسالة بعد از آن و نيز کتاب اعمال رسولان وجود دارد، به صورت مشروح و تفصيلي در کتاب «مکاشفه‌هاي يوحناي پيامبر» در 22 فصل آمده است.

او نويسندة انجيل چهارم است و در قسمت رساله ها هم سه رساله دارد. يوحنا اين رساله‌ را در تبعيد نوشته است. روميان او را بازداشت کرده و به جزيره پتاموس يونان تبعيد کردند. يوحنا در آن جزيره به عبادت پرداخت و کل ماجراي بازگشت مسيح را مکاشفه نمود، در 22 فصل نوشت. او مي گويد فرشته خدا آمد و گفت بيا و ببين. و من ديدم. سپس داستان را نوشته است.

ظهور مسيح در هفت مرحله ذکر شده که در مرحلة اول، سه صدا به گوش مي رسد: صداي فرياد، صداي رئيس فرشتگان آسمان و صداي بلند شيپور که هر سه در تمام عالم شنيده مي شود. در اين مرحله، مسيح در آسمان و ابرها پديدار مي شود؛ نخست، که وفات يافته اند، قيام خواهند کرد و جسمشان با روحشان متحد شده و به حضور مسيح خواهند رسيد و ايمان داران زنده نيز انتخاب خواهند شد و نزد مسيح صعود خواهند کرد و نسبت به آنها داوري و مقدار پاداش هر کدام معين خواهد شد. سپس در بزم و سرور نکاح بره شرکت مي کنند؛ منظور از بره، مسيح است! چون قبلاً براي آمرزش گناهان، بره قرباني مي شد و از آنجا که مسيح هم براي نجات گناهکاران فدا شد، لذا از او به بره ياد شده است. اين نکاح زميني نيست، بلکه نکاح خداوند با کليساست؛ يعني با مجامع ايمان‌داران. به عبارت ديگر کليسا به اصل خدايي پيوند مي خورد.

مرحلة دوم، ظهور ضد مسيح يا مسيح دروغين است. او از شيطان قدرت مي گيرد و تخت خود را از شيطان دريافت خواهد کرد. او در حکومت دچار کفرگويي وحشتناکي خواهد شد و خود را خدا اعلام خواهد کرد و معجزاتي دارد که مردم را غافل مي کند. با مقدسات خواهد جنگيد و بر کشورها مسلط مي-شود. رمز و علامت و عدد او 666 است. ايمان‌داران را خواهد کشت و نبي کاذب در خدمت اوست و مردم را به پرستش تصوير خود وادار مي کند. او مردي شرير و گناهکار است و شيطان از طريق او پرستش خواهد شد.

هم‌دست ديگر او «روسپس اعظم» است که بر حيواني قرمز سوار است كه هفت سر و دو شاخ دارد که ظاهراً استعاره از روم است. احدي نمي تواند جنسي را خريد و فروش کند، مگر آن که علامت او، يعني 666 بر کالا نصب شده باشد.

مرحلة سوم، دوره مشکلات و مصايب است که عبارت است از جنگ و شورش ملتي عليه ملت ديگر، زمين لرزه ها، کشتارها و خيانت ها و طاعون، نابودي گياهان، مسموم شدن آب، آسيب ديدن آسمان، مرگ دريا، ملخ‌هاي وحشتناک، مرگ به وسيله ديوها، دمل‌هاي زشت، مرگ موجودات آبزي، گرماي غيرقابل تحمل و... .

مرحلة چهارم، بازگشت مسيح به زمين است که مسيح با تمام ايمان‌داران بر مي گردد. ضد مسيح لشکري مي انگيزد که مانع آمدن مسيح شود، اما خداوند از آسمان آتشي فرو مي‌ريزد که تمام لشکريان ضد مسيح نابود خواهند شد. در مرحلة بعد، مسيح هزار سال بر زمين حکومت مي کند و در اين هزار سال، رحمت، محبّت، عدالت، راستي، صلح و سلامتي در سراسر جهان گسترده خواهد شد.

در مرحلة ششم، پس از هزار سال سلطنت شيطان از بندها رها مي شود و به سرعت بي ايمانان را جمع‌آوري و قصد جنگ مي کند، ولي در اين نبرد موفق نخواهد شد و به درياي آتش افکنده مي شود.

در مرحلة هفتم دنياي جديدي آفريده خواهد شد و از شيطان و گناهکاران اثري باقي نمي ماند. زيرا جهان شرارت‌ها فرو ريخته و نوبت به آغازي ديگر رسيده است.


 مهدی 313/ گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html1

 . همايش موعود در اديان، نقل از افق حوزه، ص‌8، سال سوم، شماره 23، آذر 1383ش.

مهندس آوايي نمايندة انجمن کليميان ايران

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

مهدویت در ادیان (انجیل )

مهدویت در ادیان (انجیل ) واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

انجیل لوقا

«كمرهای خود را بسته، چراغ‌های خود را افروخته، بدارید. و شما مانند كسانی باشید كه انتظار آقای خود را می‌كشند، كه چه وقت از عروسی مراجعت كند، تا هر وقت آید و در را بكوبد بی‌درنگ برای او باز كنند. خوشا به حال آن غلامان كه آقای ایشان چون آید ایشان را بیدار یابد... پس شما نیز مستعد باشید؛ زیرا در ساعتی كه گمان نمی‌برید پسر انسان می‌آید.»[2]

«و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و بر زمین، تنگی و حیرت از برای امت‌ها روی خواهد نمود، به سبب شوریدن دریا و امواجش. و دل‌های مردم ضعیف خواهد كرد از خوف و انتظار آن وقایعی كه بر ربع مسكون ظاهر می‌شود، زیرا قوّت آسمان متزلزل خواهد شد. و آنگاه پسر انسان را خواهند دید كه بر، ابری سوار شده با قوّت و جلال عظیم می‌آید.»[3]

همان گونه كه قبلاً توضیح دادیم مقصود از «پسر انسان» حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ نیست، زیرا مطابق نوشته‌ی مستر هاكس آمریكایی در «قاموس كتاب مقدس» این عبارت 80 بار در انجیل و ملحقات آن (عهد جدید) آمده است كه فقط 30 مورد آن با حضرت عیسای مسیح ـ علیه السّلام ـ قابل تطبیق است.» و اما 50 مورد دیگر از نجات دهنده‌ای سخن می‌گوید كه در آخر زمان و پایان روزگار ظهور خواهد كرد و حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ نیز با او خواهد آمد، و او را جلال و عظمت خواهد داد، و از ساعت و روز ظهور او جز خداوند ـ تبارك و تعالی ـ كسی اطلاع ندارد، و او كسی جز حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ آخرین حجت خدا نخواهد بود.

انجیل یُوحَنّا

«و بدو قدرت بخشیده است كه داوری هم بكند؛ زیرا كه پسر انسان است. و از این تعجب مكنید، زیرا ساعتی می‌آید كه در آن جمیع كسانی كه در قبول می‌باشند آواز او را خواهند شنید و بیرون خواهند آمد، ‌هر كه اعمال نیكو كرد برای قیامت حیات، و هر كه اعمال بد كرد به جهت قیامت داوری.»[4]

مكاشفه‌ی یوحَنّا

«و علامتی عظیم در آسمان ظاهر شد. زنی كه آفتاب را در بر دارد و ماه زیر پای‌هایش و بر سرش تاجی از دوازده ستاره است. و آبستن بوده، از درد زه و عذاب زاییدن فریاد بر می‌آورد.

و علامتی دیگر در آسمان پدید آمد كه اینك اژدهای بزرگ آتش‌گون كه او را هفت سر و ده شاخ بود و بر سرهایش هفت افسر. و دمش ثلث ستارگان آسمان را كشیده آنها را بر زمین ریخت و اژدها پیش آن زن ـ كه می‌زایید ـ بایستاد تا چون بزاید فرزند او را ببلعد. پس پسر نرینه را زایید كه همه‌ی امت‌های زمین را به عصای آهنین حكمرانی خواهد كرد، و فرزندش به نزد خدا و تخت او ربوده شد....

و در آسمان جنگ شد. میكائیل و فرشتگانش با اژدها جنگ كردند و اژدها و فرشتگانش جنگ كردند. ولی غلبه نیافتند، ‌بلكه جای ایشان دیگر در آسمان یافت نشد. و اژدهای بزرگ انداخته شد، یعنی آن مار قدیمی كه به ابلیس و شیطان مُسمّی است كه تمام ربع مسكون را می‌فریبد. او بر زمین انداخته شد و فرشتگانش با وی انداخته شدند.»[5]

مفسّرین انیجل در مورد آیات فوق می‌گویند: شخص مورد بشارت در این آیات تاكنون قدم به عرصه‌ی وجود ننهاده و تفسیر روشن و معنی واضح آنها نیز موكول به زمان آینده و نامعیّنی است كه وی ظاهر گردد.

ولی با اندكی دقّت و تأمّل در آیات فوق این نتیجه به دست می‌آید كه شخص مورد بشارت در مكاشفه‌ی یاد شده، بزرگترین مولود جهان انسانیّت، ‌و شخص ممتاز و بی‌نظیری است كه به منظور ایجاد حكومت حقّه‌ی الهیّه و برافكندن بنیاد اهریمنان، به ناچار مدتی از انظار مردمان غایب خواهد گردید، و خداوند عالم آن یگانه مظهر نور الهی و منجی انسانیّت را از دیدگان اشرار و شیاطین جنّی و انسی مخفی و مستور نگه خواهد داشت تا در یك زمان نامعلومی ـ آنگاه كه خواست خداوند است ـ از پشت پرده‌ی غیبت ظاهر شده، با «عصای آهنین» بر بشریّت حكومت كند.


 اندیشه قم/گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html

[1] . كتاب مقدس، انجیل مرقس، ص77، باب 13، بندهای 1 ـ 9 الی 37.

[2] . كتاب مقدس، انجیل لوقا، ص116، باب 12، بندهای 35 و 36 و 37 ـ 40.

[3] . انجیل لوقا، باب 21، بندهای 25 ـ 27.

[4] . كتاب مقدس، انجیل یوحنّا، ص152، باب 5، بندهای 26 ـ 28.

[5] . كتاب مقدس، مكاشفه‌ی یوحنّا، ص408، باب 12، بندهای 1 ـ 5 و 7 ـ 10.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

یهودیان و مسیح موعود

یهودیان و مسیح موعود واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

آن گونه كه بررسى ها نشان مى دهد، پیش از اسارت قوم یهود و آوارگى آنان توسط آشوریان، اندیشه ظهور منجى در ادبیات مذهبى، غیر مذهبى، اساطیر و افسانه ها و روایات مكتوب و شفاهى بنى اسرائیل جایى نداشته است.

تنها در سده دوم پیش از میلاد بود كه ظهور نجات بخش قوم خدا در اذهان و افكار یهود توسعه یافت (9) و دانیال نبى به دنبال رنج هاى پیاپى قوم یهود، پایان زجرها را نوید داد: “و در ایام این پادشاهان، یهوه خداى آسمان ها سلطنتى را كه تا ابد جاوید مى ماند، بر پا خواهد نمود و این سلطنت به قومى دیگر غیر از بنى اسرائیل منتقل نخواهد شد، بلكه تمامى آن سلطنت ها را خرد كرده، مغلوب خواهد ساخت و خودش براى همیشه پایدار و جاودان خواهد ماند.” (10)

اشعیاى پیامبر نیز در پیشگویى هاى خود مژده آمدن مسیح را داد و گفت: “براى ما ولدى و پسرى بخشیده مى شود كه سلطنت بر دوش او خواهد بود و اسم او عجیب و مشیر و خداى قادر و پدر سرمدى و سرور و سلامتى خوانده خواهد شد. ترقى سلطنت و سلامتى او را بر كرسى داوود و بر كشور وى پایانى نخواهد بود، تا آن كه انصاف و عدالت را براى همیشه استوار سازد. (11) “

البته شایان توجه است كه قوم یهود به عنوان مردمى دیندار همواره به آینده خویش امیدوار بودند و این عبارت كتاب مقدس میان یهودیان رایج بود كه: “اگر چه ابتدایت صغیر بود، عاقبت تو بسیار رفیع گردد. (12) “ با این وجود آنان پس از نخستین ویرانى شهر قدس، همیشه در انتظار رهبر الهى، قدرتمند و پیروزى آفرین بودند تا اقتدار و شكوه “قوم برگزیده ” را احیا كند.

یهودیان بر مبناى آنچه در زبور داوود آمده بود خود را وارثان به حق خداوند مى پنداشتند. در زبور آمده است: “زیرا كه شریران منقطع خواهند گشت و متوكلان به خداوند وارث زمین خواهند شد. هان بعد از اندك زمانى شریر نخواهد بود اما حكیمان (صالحان) وارث زمین خواهند گشت و میراث آن ها خواهد بود تا ابد الآباد. زیرا متبركان خداوند وارث زمین خواهند شد و ملعونان وى منقطع خواهند گشت. (13)”

این اندیشه وقتى با پیش گویى هاى صریح اشعیا در هم آمیخت، نیرو و امیدى تازه در رگ هاى یهود جریان یافت. ایشان كلام اشعیا را در حافظه خود به خوبى حفظ كردند و آن را دستمایه عشق به آینده اى روشن و افتخارآمیز قرار دادند، آنجا كه مى گوید: “نهالى از تنه، یسى (پدر داوود) بیرون آمده، شاخه اى از ریشه هایش خواهد شكفت و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت، یعنى روح حكمت و فهم و روح مشورت و روح معرفت و ترس از خداوند، خوشى او در ترس از خدا خواهد بود و موافق رؤیت چشم خود داورى نخواهد كرد و بر وفق سمع گوش هاى خویش تنبیه نخواهد نمود، بلكه مسكینان را به عدالت داورى خواهد كرد و به جهت مظلومان زمین به راستى حكم خواهد نمود. جهان را به عصاى دهان خویش زده، شریران را به نفخه لب هاى خود خواهد كشت. كمربند كمرش عدالت خواهد بود و كمربند میانش امانت.”

سپس اشعیا به گونه اى كنایه آمیز به صلح جهانى در آن دوران اشاره مى كند و ادامه مى دهد: “گرگ با بره سكونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر و پروارى با هم و طفل كوچك آن ها را خواهد راند... طفل شیر خواره بر سوراخ مار بازى خواهد كرد و طفل از شیر باز داشته شده، دست خود را بر خانه افعى خواهد گذاشت و در تمامى كوه مقدس من، ضرر و فسادى نخواهد كرد، زیرا كه جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود، مثل آب هایى كه دریا را مى پوشاند. (14)”

اما صفنیاى پیامبر به نابودى رهبران دولت ها اشاره مى كند و آن را مقدمه جهان شمولى دین یهود مى داند. او مى گوید: “به منظور گردآورى طوایف بشر بر یك دین حق، سلاطین دول مختلف را نابود كنیم. آن وقت برگردانیم به قوم ها لب پاكیزه را براى خواندن همگى به نام خداى و عبادت كردن ایشان به یك روش. (15)”

همان گونه كه تا كنون مشاهده نمودید، اندیشه حكومت جهانى مصلح بر اساس دین یهود ویژگى هایى متفاوت از هندوئیسم و زردشت دارد. زیرا كه آنان:

1- خود را قوم برگزیده و وارث زمین مى دانند.

2- منجى را از نسل داوود دانسته، از این رو وى را متدین و مروج آیین موسایى مى پندارند.

3- نبرد با سلاطین و دولت ها و نابودى آنان را مقدمه حكومت جهانى منجى یهود برمى شمرد.

4- هر كس كه در برابر نجات دهنده قرار گیرد شریر شمرده شده، مشمول عذاب و خذلان مى گردد.

اگر چه تمامى این موارد، از اندیشه انتظار نجات دهنده در دین یهود، تفكرى مهاجم ترسیم مى كند اما واقعیت آن است كه یهودیان در طول تاریخ به این مساله از دریچه اى مذهبى نگریسته، انتظار را یك وظیفه مقدس به شمار آورده اند، تنها پس از ورود صهیونیسم سیاسى به دنیاى یهود بود كه زاویه نگاه برخى یهودیان به این مساله عوض گشت و تشكیل یك حاكمیت سیاسى را راهگشاى “عصر مسیحا” دانستند. هم اكنون صهیونیست ها با سوء استفاده از تغییر نگرش به وجود آمده، خود را به عنوان منتظران واقعى مسیحا معرفى كرده، در پایان مراسم سالگرد بنیانگذارى رژیم اسرائیل (پنجم ماه ایار عبرى)، پس از دمیدن در شیپور عبادت، این گونه دعا مى كنند: “اراده خداوند، خداى ما چنین باد كه به لطف او شاهد سپیده دم آزادى باشیم و نفخ صور مسیحا گوش ما را نوازش دهد. (16) “

بى گمان طرز تلقى صهیونیسم از مقوله انتظار و ظهور منجى، یكى از بینش هاى چالش آفرین و بحران ساز فراروى معتقدان به آخرالزمان مى باشد. چرا كه تكیه بیش از اندازه بر نژاد و قومیت، این مكتب را دچار نوعى تمامیت خواهى غیر عادلانه نموده، ظرفیت هاى گفت و گو را از آن گرفته است. از این رو انتظار مسیحا در اندیشه صهیونیسم دچار نوعى فلج ذاتى است كه توانایى مبادله افكار و تفاهم را ندارد (17).

علی اقلیدی نژاد


باشگاه اندیشه/گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html

9) رضایى، عبدالعظیم، تاریخ ادیان جهان، ج 1، چ دوم، تهران: انتشارات علمى، 1380، ص 526.

10) دانیال نبى، باب دوم، آیه 44: در برخى ترجمه ها نامى از قوم بنى اسرائیل برده نشده است.

11) كتاب اشعیا، باب 9: 6- 8.

12) ایوب، باب 8: 7.

13) زبور داوود، باب 37: نك به مجموع آیات 9، 18، 28، 29.

14) اشعیا، باب 11: 1- 9.

15) صفنیا، باب 3: 8- 9.

16) توفیقى، حسین، آشنایى با ادیان بزرگ، ص 102.

17) جهت اطلاع بیشتر در رابطه با تفاوت صهیونیسم توراتى و صهیونیسم سیاسى ر. ك: گارودى، روژه، پرونده اسرائیل و صهیونیسم سیاسى، ص 5 به بعد.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

بشارت ظهور حضرت مهدی در كتاب «صفینای نبی»

بشارت ظهور حضرت مهدی در كتاب «صفینای نبی» واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

.. این خانه را از جلال خود پر خواهم ساخت... جلال آخر این خانه از جلال نخستینش عظیم‌تر خواهد بود، و در این مكان سلامتی را خواهم بخشید.»[1]

 بشارت ظهور حضرت مهدی در كتاب «صفینای نبی»

در این كتاب كه یكی از كتب انبیای پیرو تورات است، بشارت ظهور حضرت ولی عصر ـ علیه السّلام ـ چنین آمده است:

«... خداوند در اندرونش عادل است و بی‌انصافی نمی‌نماید. هر بامداد حكم خود را روشن می‌سازد و كوتاهی نمی‌كند، اما مرد ظالم حیا را نمی‌داند. امت‌ها را منقطع ساخته‌ام كه برج‌های ایشان خراب شده است و كوچه‌های ایشان را چنان ویران كرده‌ام كه عبور كننده نباشد. شهرهای ایشان چنان منهدم گردیده است كه نه انسانی و نه ساكنی باقی مانده است. و گفتم: كاش كه از من می‌ترسیدی و تأدیب را می‌پذیرفتی...

بنابراین، خداوند می‌گوید: برای من منتظر باشید تا روزی كه به جهت غارت برخیزم؛ زیرا كه قصد من این است كه امت‌ها را جمع نمایم و ممالك را فراهم آورم تا غضب خود و تمامی حدّت خشم خویش را بر ایشان بریزم، زیرا كه تمامی جهان به آتش غیرت من سوخته خواهد شد؛ زیرا كه در آن زمان، زبان پاك به امت‌ها باز خواهم داد تا جمیع ایشان اسم یهوه ـ خدا ـ را بخوانند و به یك دل او را عبادت نمایند.»[2]

بشارت ظهور حضرت مهدی  در كتاب «دانیال نبی»

در كتاب دانیال نبی نیز بشارت ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ مطابق بشارات انبیای گذشته، چنین آمده است:

«... امیر عظیمی كه برای پسران قوم تو ایستاده قائم است، خواهد برخاست. و چنان زمان تنگی خواهد شد كه از حینی كه امّتی به وجود آمده است تا امروز نبوده، و در آن زمان هر یك از قوم تو، كه در دفتر مكتوب یافت شود رستگار خواهد شد. و بسیاری از آنانی كه در خاك زمین خوابیده‌اند بیدار خواهند شد، اما اینان به جهت حیات جاودانی و آنان به جهت خجالت و حقارت جاودانی. و حكیمان مثل روشنایی افلاك خواهند درخشید، و آنانی كه بسیاری را به راه عدالت رهبری می‌نمایند مانند ستارگان خواهند بود تا ابد الآباد.

اما تو ای دانیال! كلام را مخفی‌دار و كتاب را تا زمان آخر مهر كن. بسیاری به سرعت تردّد خواهند نمود و علم افزوده خواهد گردید... خوشا به حال آن كه انتظار كشد.»[3]

در این بشارت نكات چندی وجود دارد كه برخی از آنها را به طور اختصار توضیح می‌دهیم:

1ـ شخص مورد بشارت كه در نخستین فراز بشارت مزبور به عنوان «ایستاده» از او تعبیر شده است، قائم آل محمد ـ علیهم السّلام ـ است كه بزرگترین نماینده‌ی انبیای الهی است، و دعوت تمام پیامبران خدا را یكجا در حكومت حقّه‌ی خوئد آشكار ساخته، آیین الهی را بر سرتاسر كره‌ی خاكی حكم فرما می‌نماید.

2ـ منظور از «زمان تنگی»، زمانی بیدادگری‌ها، سختی‌ها، فشارها، ظلم و ستم‌هایی است كه قبل از ظهور آن حضرت در سراسر جهان پیدا می‌شود، چنان كه در روایات اسلامی آمده است: «یَمْلَأُ الأرضَ قِسطاً و عَدلاً كَما مُلِئت جوراً و ظلماً.»

3ـ منظور از: «آنانی كه در خاك زمین خوابیده‌اند»، گروهی از اموات می‌باشند كه در دولت با سعادت حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ زنده می‌شوند، و برخی از آنان از یاران آن حضرت می‌گردند و در ركاب حضرتش می‌جنگند و برخی دیگر به سزای اعمال ناشایست خود می‌رسند.

در این زمینه، روایات بسیاری از ائمه‌ی معصومین ـ علیهم السّلام ـ رسیده است كه ما به جهت اختصار از ذكر آنها خودداری می‌نماییم، و طالبین می‌توانند به كتاب‌های مربوطه كه در مورد «رجعت» نگاشته شده، مراجعه فرمایند.


 اندیشه قم/گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html

[1] . كتاب مقدس، كتاب حجّی نبی، ص1367، باب 2، بندهای 6 ـ 9.

[2] . كتاب مقدس، كتاب صفینای نبی، ص1363، باب 3، بندهای 5 ـ 9.

[3] . كتاب مقدس، كتاب دانیال نبی، ص1309، باب دوازدهم، بندهای 1 ـ 12.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:موعود در ادیان دیگر

یهودیان و مسیح موعود

یهودیان و مسیح موعود واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

آن گونه كه بررسى ها نشان مى دهد، پیش از اسارت قوم یهود و آوارگى آنان توسط آشوریان، اندیشه ظهور منجى در ادبیات مذهبى، غیر مذهبى، اساطیر و افسانه ها و روایات مكتوب و شفاهى بنى اسرائیل جایى نداشته است.

تنها در سده دوم پیش از میلاد بود كه ظهور نجات بخش قوم خدا در اذهان و افكار یهود توسعه یافت (9) و دانیال نبى به دنبال رنج هاى پیاپى قوم یهود، پایان زجرها را نوید داد: “و در ایام این پادشاهان، یهوه خداى آسمان ها سلطنتى را كه تا ابد جاوید مى ماند، بر پا خواهد نمود و این سلطنت به قومى دیگر غیر از بنى اسرائیل منتقل نخواهد شد، بلكه تمامى آن سلطنت ها را خرد كرده، مغلوب خواهد ساخت و خودش براى همیشه پایدار و جاودان خواهد ماند.” (10)

اشعیاى پیامبر نیز در پیشگویى هاى خود مژده آمدن مسیح را داد و گفت: “براى ما ولدى و پسرى بخشیده مى شود كه سلطنت بر دوش او خواهد بود و اسم او عجیب و مشیر و خداى قادر و پدر سرمدى و سرور و سلامتى خوانده خواهد شد. ترقى سلطنت و سلامتى او را بر كرسى داوود و بر كشور وى پایانى نخواهد بود، تا آن كه انصاف و عدالت را براى همیشه استوار سازد. (11) “

البته شایان توجه است كه قوم یهود به عنوان مردمى دیندار همواره به آینده خویش امیدوار بودند و این عبارت كتاب مقدس میان یهودیان رایج بود كه: “اگر چه ابتدایت صغیر بود، عاقبت تو بسیار رفیع گردد. (12) “ با این وجود آنان پس از نخستین ویرانى شهر قدس، همیشه در انتظار رهبر الهى، قدرتمند و پیروزى آفرین بودند تا اقتدار و شكوه “قوم برگزیده ” را احیا كند.

یهودیان بر مبناى آنچه در زبور داوود آمده بود خود را وارثان به حق خداوند مى پنداشتند. در زبور آمده است: “زیرا كه شریران منقطع خواهند گشت و متوكلان به خداوند وارث زمین خواهند شد. هان بعد از اندك زمانى شریر نخواهد بود اما حكیمان (صالحان) وارث زمین خواهند گشت و میراث آن ها خواهد بود تا ابد الآباد. زیرا متبركان خداوند وارث زمین خواهند شد و ملعونان وى منقطع خواهند گشت. (13)”

این اندیشه وقتى با پیش گویى هاى صریح اشعیا در هم آمیخت، نیرو و امیدى تازه در رگ هاى یهود جریان یافت. ایشان كلام اشعیا را در حافظه خود به خوبى حفظ كردند و آن را دستمایه عشق به آینده اى روشن و افتخارآمیز قرار دادند، آنجا كه مى گوید: “نهالى از تنه، یسى (پدر داوود) بیرون آمده، شاخه اى از ریشه هایش خواهد شكفت و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت، یعنى روح حكمت و فهم و روح مشورت و روح معرفت و ترس از خداوند، خوشى او در ترس از خدا خواهد بود و موافق رؤیت چشم خود داورى نخواهد كرد و بر وفق سمع گوش هاى خویش تنبیه نخواهد نمود، بلكه مسكینان را به عدالت داورى خواهد كرد و به جهت مظلومان زمین به راستى حكم خواهد نمود. جهان را به عصاى دهان خویش زده، شریران را به نفخه لب هاى خود خواهد كشت. كمربند كمرش عدالت خواهد بود و كمربند میانش امانت.”

سپس اشعیا به گونه اى كنایه آمیز به صلح جهانى در آن دوران اشاره مى كند و ادامه مى دهد: “گرگ با بره سكونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر و پروارى با هم و طفل كوچك آن ها را خواهد راند... طفل شیر خواره بر سوراخ مار بازى خواهد كرد و طفل از شیر باز داشته شده، دست خود را بر خانه افعى خواهد گذاشت و در تمامى كوه مقدس من، ضرر و فسادى نخواهد كرد، زیرا كه جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود، مثل آب هایى كه دریا را مى پوشاند. (14)”

اما صفنیاى پیامبر به نابودى رهبران دولت ها اشاره مى كند و آن را مقدمه جهان شمولى دین یهود مى داند. او مى گوید: “به منظور گردآورى طوایف بشر بر یك دین حق، سلاطین دول مختلف را نابود كنیم. آن وقت برگردانیم به قوم ها لب پاكیزه را براى خواندن همگى به نام خداى و عبادت كردن ایشان به یك روش. (15)”

همان گونه كه تا كنون مشاهده نمودید، اندیشه حكومت جهانى مصلح بر اساس دین یهود ویژگى هایى متفاوت از هندوئیسم و زردشت دارد. زیرا كه آنان:

1- خود را قوم برگزیده و وارث زمین مى دانند.

2- منجى را از نسل داوود دانسته، از این رو وى را متدین و مروج آیین موسایى مى پندارند.

3- نبرد با سلاطین و دولت ها و نابودى آنان را مقدمه حكومت جهانى منجى یهود برمى شمرد.

4- هر كس كه در برابر نجات دهنده قرار گیرد شریر شمرده شده، مشمول عذاب و خذلان مى گردد.

اگر چه تمامى این موارد، از اندیشه انتظار نجات دهنده در دین یهود، تفكرى مهاجم ترسیم مى كند اما واقعیت آن است كه یهودیان در طول تاریخ به این مساله از دریچه اى مذهبى نگریسته، انتظار را یك وظیفه مقدس به شمار آورده اند، تنها پس از ورود صهیونیسم سیاسى به دنیاى یهود بود كه زاویه نگاه برخى یهودیان به این مساله عوض گشت و تشكیل یك حاكمیت سیاسى را راهگشاى “عصر مسیحا” دانستند. هم اكنون صهیونیست ها با سوء استفاده از تغییر نگرش به وجود آمده، خود را به عنوان منتظران واقعى مسیحا معرفى كرده، در پایان مراسم سالگرد بنیانگذارى رژیم اسرائیل (پنجم ماه ایار عبرى)، پس از دمیدن در شیپور عبادت، این گونه دعا مى كنند: “اراده خداوند، خداى ما چنین باد كه به لطف او شاهد سپیده دم آزادى باشیم و نفخ صور مسیحا گوش ما را نوازش دهد. (16) “

بى گمان طرز تلقى صهیونیسم از مقوله انتظار و ظهور منجى، یكى از بینش هاى چالش آفرین و بحران ساز فراروى معتقدان به آخرالزمان مى باشد. چرا كه تكیه بیش از اندازه بر نژاد و قومیت، این مكتب را دچار نوعى تمامیت خواهى غیر عادلانه نموده، ظرفیت هاى گفت و گو را از آن گرفته است. از این رو انتظار مسیحا در اندیشه صهیونیسم دچار نوعى فلج ذاتى است كه توانایى مبادله افكار و تفاهم را ندارد (17).

علی اقلیدی نژاد


باشگاه اندیشه/گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html

9) رضایى، عبدالعظیم، تاریخ ادیان جهان، ج 1، چ دوم، تهران: انتشارات علمى، 1380، ص 526.

10) دانیال نبى، باب دوم، آیه 44: در برخى ترجمه ها نامى از قوم بنى اسرائیل برده نشده است.

11) كتاب اشعیا، باب 9: 6- 8.

12) ایوب، باب 8: 7.

13) زبور داوود، باب 37: نك به مجموع آیات 9، 18، 28، 29.

14) اشعیا، باب 11: 1- 9.

15) صفنیا، باب 3: 8- 9.

16) توفیقى، حسین، آشنایى با ادیان بزرگ، ص 102.

17) جهت اطلاع بیشتر در رابطه با تفاوت صهیونیسم توراتى و صهیونیسم سیاسى ر. ك: گارودى، روژه، پرونده اسرائیل و صهیونیسم سیاسى، ص 5 به بعد.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 7 شهریور 1391  11:48 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها